اولین عبرت از نتیجه انتخابات بابل
همت الله طاهرنژاد؛ عبرت بگیرد که برای دستیابی موقت به کرسی قدرت، به هر دری نزده و دستکم یاد بگیرد که تنفس مصنوعی برای احیای مطرودین ملت، نفعی به اقبال عمومی از وی نخواهد رساند.
حسین نیازآذری؛ عبرت بگیرد آن چه که دلیل برتری نسبی او در مقابل رقیبی شد که در خشت خام سیاست، بله قربان گویی دولت را یک امتیاز می دید، اندک نامه ها و عملکردی بود که از وی در حمایت از منافع عمومی منتشر گردید. وکیل الدوله بودن با مردم گرایی تنافی داشته و هر چه اهتمام یک نماینده در نقد نهادهای اجرایی البته در راستای دفاع از حقوق مردم و نه در جهت عقده گشایی های جناحی، چشمگیرتر باشد اعتماد بیشتری را از سوی جامعه به دنبال خواهد داشت.
علی کریمی فیروزجایی؛ عبرت بگیرد که حق را نمی شود از راه لجاجت به چنگ آورد.
چند تشکل اصولگرایی، عبرت بگیرند که آبروی یک جریان را به سادگی با صندلی قدرت دیگران گره نزنند. متن نامه حمایتی تشکل سلام بابل از حسین نیاز لااقل این پیام را داشت که می شود از یکی حمایت کرد و نقدی هم نسبت به او وارد دانست، نه مثل معدودی از دوستان اصولگرا که جان نثارانه به مدح ناگهانی کسی روی می آورند.
بدنه ارزشی جامعه؛ عبرت بگیرد نخ تسبیح جریان اصولگرایی بابل لزوماً در اختیار تفکر ناب ارزشی نیست و ممکن است چند تشکل فولکس واگنی و گاه من درآوردی حتی با جعل چند عنوان دیگر بخواهند سرمایه اعتماد عمومی را در پشت پرده و در میز معاملات سیاسی به حراج بگذارند. برای پیروزی مطلق در دو انتخابات سال آینده، مثل سال 84 باید به همه مظاهر قدرت و ثروت و اشرافیت اعم از چپ و راست، "نه" گفت و آزادانه، یکدل و یکصدا و تنها با توجه به معیارهای ارزشی و نه خط و خطوط ترسیمی سوداگران سیاست به پیش تاخت.
- ۹۵/۰۲/۱۱