اصل غافلگیری در استانداری مازندران
میگویند تغییر معاون سیاسی اجتماعی استاندار مازندران غافلگیرانه بوده. اصل خبرش که نه، از چند ماه قبل شایعه تغییر این بنده خدا سر زبانها افتاده بود. منظور نحوه ابلاغ و برگزاری مراسم تودیع و معارفه است. به این شکل که تا شنبه شب، استاندار با معاون غیر بومی اش که جزو تیم خودش وارد استان شده بود گل گفتند و گل شنفتند و خندیدند و استاندار بروز نداد چه نقشه ای برای او در سر دارد.
شد صبح یکشنبه که باید دست در دست هم می رفتند به طرف اتاقی که جلسه فرمانداران قرار بود برگزار شود. همانجا توی راه جناب استاندار با لبخند و حسن خلق همیشگی اش به جناب معاون گفت که این آخرین قدم زدن کاری ماست و داریم میرویم به طرف جوخه تودیع... بنده خدا سلگی معاون سیاسی که از این سطح سیاستمداری رییس یکه خورده بود ناراحت شد، راهش را کج کرد و به اتاقش رفت. بنابراین تودیعی برای او صورت نگرفت. یکهو اسم فرماندار بابل بعنوان معاون جدید سیاسی اجتماعی استاندار در همان جلسه مطرح شد و ابلاغ حکم را دو دستی تقدیمش کردند. میگویند یکی دو تا از فرماندارها که از چند ماه قبل فکر میکردند خودشان قرار است به این پست برسند شوکه شده و از جلسه بیرون رفتند و ....
من که چند مطلب پایین تر همین وبلاگ نظرم را درباره تغییر و تحولات جدید استانداری بیان کردم. اما بر فرض صحت این خبر یعنی غافلگیری در نحوه عزل معاون سیاسی، عارضم خدمت شما که مگر اساسا روی کار آمدن خود جناب استاندار با تیم ناشناخته اش در این استان بر مبنای اصل غافلگیری نبوده؟ وعده های عجیب او مثل راه اندازی تاکسی هوایی و توهین به مخالفان احداث پتروشیمی غیر قانونی میانکاله غافلگیر کننده نبود؟ اصرار بر حمایت از مدیران خاص مثل آن برادری که دوره دولت قبل بی ریش بود و این دولت ریش درآورد و سوتی های اخلاقی اش هم دست به دست چرخید غافلگیر کننده نبود؟ از این مثالها فراوان است. همین آقای سلگی که غافلگیرانه عزل شده چقدر سیاست به خرج داد تا اشتباهات رییسش را ماله بکشد و باعث تعجب و دلخوری منتقدین انقلابی شد؟ روزگار همین است برادر. دنیا از این بازی ها بسیار دارد.