حضور روحانیت در صحنه، یک تاکتیک عملیاتی نیست. وظیفه نخستین روحانیت،
تبلیغ و ترویج آموزه های دینی است و آن چه مسلّم است این است که به سیاق توصیه
عمیق دینی ما: " کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم "، بالاترین جلوه در
تحقق امر تبلیغ، عمل انسانی است که قصد دعوت دیگران به خیر را دارد. از این منظر،
تبلیغ بایسته های دین در گرو عمل دعوت کنندگان است. فقدان عمل و گریز از عرصه
اجرا، ارزش سخن روحانیت را در نزد مردم فرو می نشاند. علاوه بر این نباید فراموش
کرد که دشمنان دین و روحانیت به یقین فرصت گوشه نشینی و سخنوری صرف و فاقد عمل
روحانیت را برای تخریب وجهه این قشر از دست نخواهند داد. تجربه ثابت کرده که
بدخواهان و منافقان با برجسته سازی بعضی چهره های روحانی که فراتر از حیطه سخن،
نقشی نداشته اند همواره درصدد تمسخر و تخریب چهره همه علمای دین داشته و از این
رهگذر، انزوا و انهدام جایگاه اجتماعی و راهبردی حوزه های علمیه را دنبال نموده
اند. اتهام عافیت طلبی و مصلحت جویی منفعت طلبانه، شامل عالمان بدون عمل است و بس؛
اما تأثیر منفی رفتار این قشر معدود از روحانیت ممکن است با شیطنت بدخواهان، دامان
همه اعضای آن را بگیرد. علم بدون عمل در واقع یک علم ناقص و بی فایده است؛ چرا که
حتی فرد حامل خود را نیز نتوانسته به باور آموخته های خود وادار نماید. علم حقیقی
آمیخته با وصف یقین بوده و فرد دارای چنین علمی بر اساس باوری که تحصیل نموده از
عمل به آموخته های خویش سر باز نخواهد زد.
مبنای دینی ما نیز تأکید بر ضرورت عمل گرایی در مقابل ادعای صرف است.
آیه " لم تقولون ما لا تفعلون" اشاره به همین معناست. خداوند از مومنان
خواسته است تا درباره دین خود صداقت داشته و به آن چه که بر زبان می رانند، جامه
عمل بپوشانند. از نشانه های انسان منافق نیز تعارض بین حرف و عمل او برشمرده شده
است. در چارچوبی که دین از اوصاف یک مومن تعریف می کند عمل به دانسته ها شرطی
اساسی و معیاری مهم و به عنوان سنجه ایمان تلقی شده است. "کسی که امر به معروف کند و خود آن عمل را انجام ندهد، مشمول لعنت
خدا میشود". (بخشی از خطبه ۸۳ نهج البلاغه)
"وقتی کسی را از منکرات نهی میکنید
- مثلاً ظلم کردن، تعرض کردن، تجاوز به دیگران، اموال عمومی را حیف و میل کردن، دست
درازی به نوامیس مردم، غیبت کردن، دروغ گفتن، نمّامی کردن، توطئه کردن، علیه نظام اسلامی
کار کردن، با دشمن اسلام همکاری کردن - وقتی که در دل شما نسبت به این کارها بغض وجود
داشته باشد، این نهی، یک نهی صادقانه است.
اگر خدای نکرده دل با زبان همراه نباشد، آنگاه انسان
مشمول این جمله میشود که «لعن اللَّه الامرین بالمعروف التّارکین له». کسی که مردم
را به نیکی امر میکند، اما خود او به آن عمل نمیکند؛ مردم را از بدی نهی میکند،
اما خود او همان بدی را مرتکب میشود؛ چنین شخصی مشمول لعنت خدا میشود و سرنوشت بسیار
خطرناکی خواهد داشت". ۱۳۷۹/۰۹/۲۵ مقام معظم رهبری
نکته دیگر این است که جامعه نیازمند الگوهای رفتار برای اثبات تحقق
پذیر بودن اهداف و برنامه های دینی است. یکی از شبهه هایی که گاه به منظور کم رنگ
سازی احکام شریعت مطرح می شود، ناتوانی مردم در عمل به آموزه های مکتب وحی است.
دشمنان دین این شعار را از دیرباز در میان سطوح مختلف جامعه سر داده اند که دین
برای هزار و چهارصد سال گذشته و محدود به منطقه جزیرة العرب است و امروز دیگر نمی
توان به احکام دینی عمل نمود. آنها مدام شعار می دهند که زمان دیگر عوض شده و
اسلام به رنگ کهنگی درآمده است!
در ردّ این طرز تفکر غلط، می توان به سیره علما و شهدای معصر اشاره
کرد که در همین زمان و در میان همین مردم زیسته اند، با فراز و نشیب های همین عصر
و در گستره تکنولوژی های نوین به حیات خود ادامه داده اند؛ اما در جزء به جزء
زندگی نورانی شان همواره با تأسی از فرامین مکتب اسلام، سعی در انطباق کنش ها و
واکنش های معمول خود با احکام دین داشته اند.
روحانیت، معلم جامعه است و خود باید با پیشتازی در عرصه عمل، خوب
زیستن و پاک بودن را با رفتار آموزنده خویش در اجتماع فراگیر سازد. پیشتازی
روحانیت در عرصه عمل، تبعیت و رهروی مردم را نیز به دنبال خواهد داشت. این اتفاق
مبارک است که تحقق آرمان های جهانی و سازنده اسلام را در پهنه گیتی ممکن ساخته و
روحانیت را در جایگاه اصیل و راهبردی خویش به منظور هدایت و رهبری مردم در راستای
منویات شرع مقدس اسلام قرار می دهد:
"سلام خدا بر مجاهدین فیسبیلاللَّه؛
آنان که شرف جهاد را با فضیلت علم به هم آمیخته و مصداق عالمِ عامل شدند. تاریخ
شکوهمند روحانیت شیعه، هر چند که در همهی دوران های پُرحماسهی عُمر تشیع سرفراز،
با فداکاری ها و مجاهدات خونین همراه است، اما آنان که در این عصر - که عصر پیکار
سرنوشتساز ارزش های الهی با تهاجم شیطان های زر و زور جهانی است - توانستند ردای
سرخ جهاد و شهادت را بر قامت رسای حوزهی روحانیت شیعی بیفکنند و اسوهی قتال فیسبیلاللَّه
شوند، از ارزش مضاعف برخوردارند. حضور در صحنههای جهاد و شهادت، جامعهی روحانیت
را بها و رونقی الهی میبخشد و سلاح بلاغ و تعلیم آنان را بُرّا میسازد. روحانیون
مجاهد فیسبیلاللَّه، حق حیات بر گردن حوزههای علمی تشیع دارند.
۱۳۶۸/۱۰/۰۱ مقام معظم رهبری، پیام
به روحانیون رزمنده