در حاشیه شکایت مدیرکل دادگستری مازندران از اشک آتش!
این طور که پیداست قرار است به زودی برای چندمین بار و البته بعد از مدت ها باز هم پایم به دادگاه ویژه روحانیت باز شود. در این خصوص توضیحاتی را برای ثبت در تاریخ و اطلاع دوستان به عرض می رسانم:
1- آخرین پنج شنبه ماه مبارک رمضان تماسی تلفنی با شماره ای عادی را پاسخ دادم که فردی به نام ق مدعی شد دادیار دادگاه ویژه روحانیت استان مازندران بوده و من باید برای ادای برخی توضیحات در خصوص شکایتی که از یک ماه قبل به جریان افتاده به نزد او در ساری بروم. نخستین سوالی که پرسیدم مربوط به نام فرد شاکی بود. تماس گیرنده مدعی شد حجت الاسلام تقوی فر، مدیرکل دادگستری استان مازندران شاکی خصوصی من است! علت شکایت هم درج مطلبی در کانال بابلستان بر ضد ایشان عنوان شد!!
در وهله نخست تلقی من این بود که کسی قصد شوخی با من را دارد. هم خنده ام گرفت و هم تعجب کردم. گفتم: کانال بابلستان مال من نیست. یک وقت گمان نکنید که می ترسم. همین وبلاگ مرا اگر شخم بزنید آن قدر مطالب دندان گیر و دردسرساز دستتان را می گیرد که برای چند وقتی بتوانید مورد آزارم قرار بدهید و دیگر نیازی نیست به گزارشاتی موهوم استناد کنید. من تا به حال در نقد افراد مختلفی به خصوص مقامات عالی کشور مطالبی نوشته ام ولی از قضا درباره حجت الاسلام تقوی فرکه از دانش آموختگان فرهیخته همان مدرسه علمیه ای است که من هم در آن درس خوانده ام نفیاً و اثباتاً مطلبی ننوشته ام. در نهایت از فرد تماس گیرنده درخواست کردم مطابق ماده 54، این پرونده را به دادگاه ویژه قم ارسال کند. البته این بزرگوار تا آخر این گفتگوی تلفنی اصرار داشت که از این قانون تبعیت نکند که هشدارهای لازم را به اطلاع ایشان رساندم.
2- این اتفاق بانمک باعث شد دوباره سری به کانال بابلستان بزنم. در نقد این کانال پیش از این یادداشتی را منتشر کرده ام. سرتاپای کانال، مطلبی درباره حجت الاسلام تقوی فر به چشمم نیامد. تا این که با توضیحات یکی از دوستان متوجه شدم چند ماه پیش این کانال تصاویری از مراسم سالگرد مرحوم شیخ هادی روحانی منتشر کرد و ذیل آن جملاتی بدین مضمون نوشت: روحانی فقط هادی، بقیه اداشو درمیارن، آتلیه مسئولان، مردم کجا هستند و از این جور حرف ها. در عکس مربوط به این متن که عینا در بالای وبلاگ قرار داده ام، تصاویری ترکیبی از شخصیت هایی چون حضرت آیت الله توکل، آقای حسینی دادستان متدین و با اخلاق استان و ... به صورت کامل درج شده و در قسمت پایین آن تصویری نه چندان مشخص از یک روحانی در حال معانقه که احتمالا حجت الاسلام تقوی فر است مورد استفاده قرار گرفته است!!!! به نظر اگر قرار بود کسی بابت این مطلب و این عکس دست به شکایت ببرد، آیت الله توکل، آقای حسینی دادستان و یا شخص امام جمعه که تصویرشان به طور شفاف و تمام رخ درج شد در اولویت بودند.
دوستانی که با فضای مجازی آشنا هستند نیک می دانند که دریایی از مطالب سخیف در هجو و اهانت به اعتقادات دینی و اساس نهضت اسلامی هر روز بارها و بارها در گروه ها ارسال می شود که مستندات آن نیز به کرّات به مسئولان ذی ربط ارائه شده است. عضو شورای شهر آزادانه به فوروارد مطالب کانال ضدانقلاب آمدنیوز می پردازد. اعضای یک گروه مجازی وابسته به شخصیتی به ظاهر فرهنگی، آزادانه تصاویر کشف حجاب کرده خود را به نمایش می گذارند. معاون شهردار می تواند رشوه پانصد میلیون تومانی طلب کند و به این بهانه که چک مربوط به رشوه خواری او نقد نشد از محاکمه اش صرف نظر بشود. روزه خواری ها و کشف حجاب علنی در سایه سکوت بعضی مسئولان امر، در فضای جامعه نیز بسیار جلب توجه می کند. اما خوب این مطلب خاص در کانال مجهول الهویه بابلستان هم لابد در جای خودش مهم بوده که بسیج مجموعه ای از امکانات قضایی و انتظامی در ساری و بابل و احیاناً تهران را رقم زده است. بگذریم.
3- راستش را بخواهید کسانی که سال هاست با این قلم آشنایی دارند خوب می دانند که تا کنون به غیر از مقام معظم رهبری، هیچ یک از مسئولان کشور از گزند انتقادات آتشین آن در امان نبوده اند. برای من این سبک انتقاد از یک مدیر میانی، نوعی سوسول بازی به شمار می آید. بماند که برخلاف تصور و برداشت برخی متدینین سنتی شهر، این جانب مرحوم شیخ هادی روحانی را تنها از نظر سوابق مبارزاتی در سال های پیش از انقلاب اسلامی، سرآمد سایر روحانیون این خطه می دانم که بحثش بماند برای بعد. در این خصوص بد نیست صفحه 250 کتاب خاطرات مرحوم آیت الله فاضل که در سال 1387 توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شد نیز مورد مطالعه قرار بگیرد. بنابراین هیچ وقت نمی آیم ذیل تصویر استاد اخلاقی چون آیت الله توکل بنویسم که مثلاً دارد ادای آن مرحوم را در می آورد. اما یک حرف را خدا می داند ته دلم می ماند اگر ننویسم: نگذاریم داستان ریختن زباله بر سر مالک اشتر نخعی و واکنش تاریخی این مرد خدا و نمازی که او برای هدایت فرد هتاک در مسجد خواند، در حد نوشته های جالب یک کتاب تاریخی باقی بماند. از آقای تقوی فر با تعاریفی که من شنیده بودم بعید بود به خاطر چنین مطلبی دست به شکایت ببرد.
4- طبق معمول و وظیفه، مجموعه دوستان عدالتخواه و اهل رسانه را در جای جای کشور از این موضوع مطلع ساختم. با جناب تقوی فر هم تماس گرفتم که ایشان بزرگواری کرد و پاسخ داد. حرف آقای تقوی فر این بود: من از شخص شما شکایت نکردم، بلکه خطاب به دوستان دادگاه ویژه گفتم ببینید چه کسی این مطلب یا این نوع مطالب را نوشته و برای جلوگیری از انحرافش به او تذکر بدهید. مشابه این عبارت را ایشان به یکی از مسئولان وزارت ... هم گفت. با توصیه تلفنی یکی از مسئولان دادگاه ویژه، از حجت الاسلام تقوی فر خواستم همین حرف را به شکل مکتوب به دادگاه ارائه بدهد.
5- ضمن احترام به مقام علمی و معنوی حجت الاسلام تقوی فر ذکر یک نکته را لازم می دانم. وظیفه پلیس فتا آن گونه که در قم و تهران نیز دیده یا شنیده ام، ردیابی و شناسایی مدیر کانال های غیرمجاز است. احضار شهروندان بر اساس حدس و گمان و تفتیش گوشی و لپتاپ آنها که اغلب حاوی تصاویر شخصی و خانوادگی است در نگاه عموم معنایی جز ورود به حریم خصوصی مردم که مورد نهی صریح مقام معظم رهبری قرار گرفته، ندارد. در رابطه با همین کانال، چندی پیش متأسفانه شاهد احضار یکی از جوانان بسیجی و ضبط گوشی همراه و لپتاپ او به دستور دادستان شهر بابل بودیم. انتشار این نوع اخبار که اشتهای دستگاه قضا برای سرک کشیدن به حریم خصوصی دیگران را تداعی می کند نتیجه ای جز بی اعتمادی بیشتر جامعه نسبت به پیام رسان ها و شبکه های مجازی تولید داخل مثل سروش و ایتا و ... و اعتماد دردآور به تولیدات مجازی و فعال در سرورهای بیگانه نخواهد داشت. بماند که این نوع رفتارهای زننده که بازی گرفتن غیرت افراد را به همراه دارد در واقع به جای پیشگیری از انحراف احتمالی، سوق دادن به سمت انحراف و لجبازی نسبت به نظام را در پی خواهد داشت.
سخن دیگر آن که اگر موقعیت خاص جناب رییس نبود آیا پرونده ای کم اهمیت بر مبنای ظن و گمان، این طور مورد توجه و پیگیری قرار می گرفت؟
6- به همان میزان که بعضی از حضرات در نهادهای مختلف نفوذ دارند، امثال من نفوذ که نه؛ اما آن قدری دوست و همفکر دارند که از بعضی مسائل و اخبار پشت پرده بی اطلاع نمانند.
این جانب تماسی تلفنی با حجت الاسلام روحانی امام جمعه شهر بابل (یکی از هفت امام جمعه شهرستان بابل) داشتم. برای ایشان توضیح دادم که من دشمن که نه اما منتقد شما هستم و البته همراه با نقد، به اقتضای حیثیت طلبگی خود، مطالبی نیز در تأیید برخی از مواضع شما به تحریر درآورده ام و این مسیر را انشالله ادامه خواهم داد. گله کردم از بعضی اطرافیان و بستگان ایشان که با ارائه گزارش هایی غلط به ایشان درصدد انتقام جویی های شخصی هستند و ... حجت الاسلام روحانی هم البته تأکید داشت که از نقدهای مکتوب یا شفاهی این قلم، تشکر دارد.
7- این اتفاق به هر کجا که می خواهد ختم بشود حداقل یک دستاورد دارد و آن هم شناخت بیشتر نسبت به تفکر مدیر کل محترم دادگستری استان است. خوب است عزیزانی که برای انتخابات آتی خبرگان، تعیین نماینده ولی فقیه در یکی از استان های شمالی و انتصاب معاونت قوه قضا در سال آینده (پس از تغییر لاریجانی) دنبال گزینه های مناسب هستند مطالعه بیشتری نسبت به واقعیت های جاری در سطح جامعه داشته باشند.
از همه دوستان به خصوص بر و بچه های کم سن و سال بسیجی استدعا دارم هیچ گاه عملکرد هیچ مسئولی را به پای نظام ننویسند که هر چه ضربه به اعتبار انقلاب وارد شد از ناحیه تصور غلطی بود که میز اشخاص را با موجودیت نظام گره می زد. در همین قوه پرگلایه قضاییه هم افراد بسیار موفق و توانا و ژرف نگری مانند حجت الاسلام جعفری دادستان سابق و آقای حسینی دادستان فعلی استان مازندران و ... سراغ دارم که باید قدرشان را دانست و برای کثرت امثالشان دعا کرد. ملاک و معیار ما عملکرد مقام معظم رهبری است که به دخترکی منتقد وبی ادب نیز برای بیان حرف هایش در منظر عموم آزادی عمل می دهد.
8- همه این ماجرایی که بیان شد زیر سر یک پدر زن و داماد است که با گزارش های ناقص و تحریف شده خود درصدد به بازی گرفتن ارکان قدرت برای حفظ منافع قبیله هزار فامیل هستند. گماشته های این افراد در همه گروه های مجازی که بچه های حزب اللهی حضور دارند، حاضر هستند. آنها هتاکی متعدد نسبت به ارزش ها را در گروه های مجازی می بینند و بی اعتنا می گذرند. می بینند که بچه های بسیجی یک تنه در مقابل این هجمه دشمن ایستاده و غیرت نشان داده و زیربار اهانت ها به دفاع از حریم ارزش ها می پردازند؛ اما منتظرند از لا به لای مطالب بچه های ارزشی انقلاب، نکته ای در نقد صاحبان قدرت و دولت و شوکت پیدا کرده و با فریاد وانظاما و وا انقلابا مسئولان قضایی ناآشنا با محیط های مجازی را تحریک نمایند. ماه مبارک رمضان، فرصت مناسبی برای برگزاری نشست های حضوری متعدد با مجموعه ای از نیروهای ارزشی تحول خواه و افشای ماهیت این گونه افراد بود. به حول و قوه الهی به زودی شاهد زیر و رو شدن بساط آنان خواهیم بود.
9- عناصر دشمن از خبر درگیری در اردوگاه انقلاب، خوشحال نباشند. با توکل بر خدا و با استعانت از درگاه حق و با تأسی از سیره شهدای والامقام، به کوری چشم زیاده خواهان، منافقان و صاحبان نالایق قدرت و ثروت راه خود را در مسیر دفاع از مبانی انقلاب اسلامی و اندیشه های مقام معظم رهبری و مبارزه با طواغیت ادامه خواهم داد. انشالله زیر بار حرف زور نمی روم و اگر ضربه ای بخورم، ضربه ای نیز وارد خواهم کرد.
10- از مجموعه دوستانی که در ماجرای اخیر پا پیش گذاشته و با راهنمایی ها و گاه ورود خود، باعث دلگرمی حقیر شدند تشکر می کنم. به طور اخص لازم می دانم از آیت الله رئیسی، حجت الاسلام رسایی، حجت الاسلام دکتر نبویان، دوستان بزرگوار در دو نهاد امنیتی، طلبه عدالتخواه سیرجانی و ... قدردانی داشته باشم.
11- بیش از یک هفته است که اطلاعی از جریان پرونده ندارم. نمی دانم حجت الاسلام تقوی فر ادعای عدم طرح شکایت را به دادگاه ویژه ارسال نموده یا نه. نمی دانم حجت الاسلام تقوی فر با خواندن این متن درصدد طرح شکایتی جدید بر می آید یا نه؛ اما از این روحانی فرهیخته و بزرگوار درخواست دارم یک بار دیگر توصیه های دلسوزانه پیشکسوتان و ریش سفیدان جریان عدالتخواهی شهر بابل در خصوص ماهیت و عملکرد باندهای قدرت و ثروت که مدت ها پیش در دیدارهای حضوری برایشان تشریح نموده اند را در ذهن مرور کرده و بیشتر مورد توجه قرار بدهد.
12- آن چه تا این جا خواندید را امروز بعد از نماز صبح به زبان قلم جاری کردم. امروز صبح حوالی ساعت 9 دوباره آقای ق از دادسرای ویژه مازندران با من تماس گرفت و متن شکایت خصوصی آقای تقوی فر را برایم قرائت کرد تا دیگر در این باره شبهه ای نداشته باشم. خواست برای دادگاه تعیین وقت کند که دوباره ماده 54 را به او یادآوری کردم. او که این بار لحنی ملایم تر و محترمانه تر از قبل داشت در استدلالی عجیب گفت: براساس ماده 54 تو باید به ساری بیایی چون گزارش در این جا تنظیم شده و آقای تقوی فر هم در این جا شکایت کرده است!! گفتم: بر اساس ماده 54 دادگاه باید در شهری تشکیل شود که محل وقوع اتهام و یا جرم بوده است و ربطی به محل طرح شکایت ندارد کما این که چند سال پیش هم همین کار را کردید و روی دست نظام هزینه گذاشتید و در نهایت با دستور آقای رییسی مجبور شدید به قانون عمل کنید. شما این موضوع را بهتر از من می دانید اما با خیال راحت مفاد این ماده قانونی را برای خوشایند صاحبان قدرت تحریف می کنید و لابد انتظار دارید به عدالت شما در حکمی که قرار است بابت این پرونده صادر کنید هم اعتماد داشته باشم. ملالی نیست. گاهی باید مغزهایی بلعیده شود تا پایه های لرزان میزی استوار بماند. اما یک سوال ذهن مرا به خود مشغول داشته که باید در تاریخ سیاسی این کشور ثبت بماند: این که بچه های حزب اللهی هم به این نتیجه برسند که در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی نخواهند توانست به حق خود دست یافته و باید به راهکارها و روزنه های دیگری بیندیشند دقیقاً به نفع کدام جریان است؟! بچه های حزب اللهی هیچ گاه به خاطر قانون شکنی شما و یا سوءاستفاده تان از جایگاه قدرت و دفاع از حقوق تضییع شده شان، سراغ رسانه های بیگانه نخواهند رفت. ما به خاطر نظام اسلامی نجابت به خرج می دهیم، شما چطور؟ کارخانه " جواد اکبرین" سازی تان را لطفاً متوقف کنید.
تمام
رونوشت:
محضر مبارک قطب عالم امکان حضرت بقیة الله (عج)
محضر مقام معظم رهبری
حضرت آیت الله محمدی
حضرت آیت الله توکل
حضرات آیات اراکی و مدرسی
حفاظت اطلاعات قوه قضاییه
وزارت اطلاعات
شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور
مجموعه گروه ها و جنبش های عدالتخواه حوزوی و دانشجویی سراسر کشور
- ۳ نظر
- ۰۴ تیر ۹۷ ، ۱۴:۲۹