اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

علاوه بر گیرنده، فرستنده ها را هم تنظیم کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۰۲ ب.ظ


در خبری خواندم که قرار است به زودی مدیر چند صرافی به اتهام اخلال در نظام اقتصادی محاکمه شوند. ضمن تشکر از این اقدام یادآوری این نکته مقام معظم رهبری درباره عوامل مقصر در نابسامانی های ارزی کشور که در تاریخ 22 مرداد امسال بیان شد را خالی از لطف نمی دانم:

"ارز را یا سکّه را وقتی که به‌صورت غلط تقسیم میکنند، این دو طرف دارد: یکی آن که می‌آید این را میگیرد و مثلاً فرض کنید قاچاقچی است یا به قاچاقچی میفروشد؛ یکی آن که این را میدهد. ما همه‌اش داریم دنبال آن کسی که «میگیرد» میگردیم -مفسد اقتصادی، قاچاقچی- درحالی‌که تقصیر عمده متوجّه آن کسی است که «داد»؛ او را باید دنبال کرد."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مترو، فرودگاه و دستبوسی رئیس جمهور!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۶:۳۵ ب.ظ
f6c_photo_2018-08-27_06-04-19.jpg

یوسفیان ملا نماینده مردم آمل در مجلس شورای اسلامی در آستانه انتخابات مجلس در سال نود، خبر احداث پروژه مترو بین تهران و آمل را رسانه ای کرد! این خبر برای کارشناسان امر بسیار عجیب و باور ناپذیر بود. در حالی که شکافتن کوه و احداث تونل و اصلاح جاده پرخطر هراز، سال ها به طول می انجامد ساخت مترو در این مسیر دیگر قابل باور نخواهد بود؛ اما یوسفیان ملا با همین وعده، نامش را در بر سر زبان ها انداخت و از رقبایش پیشی گرفت.
چهار سال بعد در آستانه انتخابات مجلس در سال 94، یوسفیان ملا وعده عجیب دیگری را مطرح ساخت. او اعلام کرد قرار است برای آملی ها فرودگاه بسازد آنهم در اراضی متعلق به شهرستان بابل!
اگر چه کارشناسان فاقد رسانه معتقد بودند از اساس با توجه به شرایط جغرافیایی منطقه و البته اوضاع اقتصادی دولت، احداث فرودگاه جدید در محدوده آمل و بابل امکان پذیر نیست؛ اما طبیعی بود که مردم و مسئولان بابل نسبت به دست درازی احتمالی آملی ها به اراضی شهرستان خود واکنش شدید نشان دهند. یوسفیان بر این موج رسانه ای نیز سوار شد و نهایت بهره برداری تبلیغاتی را برای پیروزی بر رقبا نصیب خود ساخت. چند سال گذشت و معلوم شد ادعای احداث فرودگاه برای آملی ها در حد ادعای ساخت متروی تهران به آمل تنها یک طنز انتخاباتی است.
به تازگی فیلم کوتاهی در فضای مجازی منتشر شده که گویا نماینده مردم آمل در حال دستبوسی رییس جمهور است. این اتفاق با واکنش منفی شدید کاربران فضای مجازی مواجه شده است. یوسفیان ملا دستبوسی رییس جمهور را تکذیب کرد؛ اما در عین حال اینگونه استدلال کرد که برای رفع مشکلات مردم حاضر است دست رییس جمهور را ببوسد!
این استدلال سطحی و کوته فکرانه نماینده آمل در وهله نخست توهین به شخص رییس جمهور است. به یقین مسئولان تراز جمهوری اسلامی از خلق و خلوی شاهان طاغوت به دور بوده و برای انجام وظیفه و خدمت به مردم نیازی به دستبوسی ندارند. 
یوسفیان با بیان این استدلال ضعیف، ناخواسته فرهنگ تملق و چاپلوسی را تأیید نموده و مردم را به دستبوسی و پاچه خواری مسئولان با این توجیه که مسکلاتشان حل شود، فرا می خواند.
نکته دیگر اما شأنیت مجلس است که مثلا قرار بود در رأس امور کشور قرار داشته و مسئولان اجرایی را در صورت اهمال در انجام وظایف مورد تعقیب و بازخواست قرار دهد نه آن که به دستبوسی و تملق روی بیاورد.
یوسفیان مدعی است دست رئیس جمهور را نبوسیده و این خبر دروغ است. فارغ از میزان صحت ادعای یوسفیان ملا باید این کلیت را مدنظر قرار داد که دروغ به هر حال بد و ننگین است حتی اگر به منظور و بهانه تبلیغات انتخاباتی باشد. اگر انحطاط در جامعه فراگیر شود دامن همه را خواهد گرفت، حتی دامن کسانی که مروّج و اشاعه دهنده آن بوده اند.
  • سیدحمید مشتاقی نیا

حرکت روی لبه تیغ

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۷ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۰۷ ق.ظ

See the source image


آیت الله شبیری زنجانی از سرمایه انقلاب و در زمره علمای پاک و زیرک و با تقوا به شمار می آید.

اگر چه بعضی افراد مساله دار مدت هاست در بیت ایشان تردد داشته اند اما این عالم فرزانه تاکنون باهوش تر از آن بوده که به آلت دست این افراد تبدیل بشود. ارادت وی به مقام معظم رهبری را نباید نادیده گرفت.

یک مرجع بزرگوار هم البته مصون از خطا نیست. انتشار تصویر دیدار این عزیز با یکی از سران فتنه نمی بایست بدون واکنش باقی می ماند و بهترین گزینه برای واکنش به آن مقام، آیت الله یزدی رییس تشکل جامعه مدرسین بود.

ورود سایر افراد به این کنش و واکنش هیچ ضرورتی ندارد، مگر برای تقابل با جنگ رسانه ای منافقان و فتنه گران که عمری را در هجو ارزش ها گذرانده و حالا داعیه دلسوزی برای اسلام و مرجعیت را سر داده اند.

این تقابل رسانه ای البته نباید منجر به هتک حرمت آیت الله شبیری شده و ایشان را در افکار عموم، عنصر غیر خودی معرفی نماید.

نه آیت الله شبیری، نه آیت الله مکارم، نه آیت الله وحید، نه آیت الله یزدی، نه جامعه مدرسین که خاستگاه علی لاریجانی و گرایش عجیب مجلس امروز است و ... مصون از اشتباه نیستند؛ اما جایگاه مرجعیت و مقام زهد و علم و اخلاق نیز نباید مورد تضعیف قرار بگیرد. البته حفظ حرمت امامزاده به متولی آن بیشتر بستگی دارد.

سرمایه های اسلام را حفظ نموده و از نقد مستند و عالمانه کسی در چارچوب شئون دینی و عرفی ابایی نخواهیم داشت. حرکت در این مسیر، حکم راه رفتن بر لبه تیغ را دارد که به نظر بهتر است این عرصه در محدوده همین صنف باقی بماند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیراهن عثمان و رسانه های تاریخ ساز

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۲۹ ب.ظ

در مدینه همه می دانستند علی با قتل عثمان مخالف است. او منتقد عثمان بود و اگر تخلف یا اهمالی می دید از امر و نهی خلیفه نسبت به معروف و منکر ابایی نداشت؛ اما با قتل عثمان مخالف بود و در آن چند روز محاصره خانه عثمان، معروف است که فرزندش را فرستاد تا آب و غذایی به محصورین برساند.

این را مردم مدینه می دانستند، آنقدر که علی علیه السلام از مدعیان می خواست هر یک از مردم مدینه را که می شناسند قاضی این دعوا قرار بدهند. (نامه 54 نهج البلاغه)

طلحه و زبیر از نخستین بیعت کنندگان با مولا بودند؛ اما چون سهم بیشتری از بیت المال نصیبشان نشد بر او شوریدند. آنها که نمی توانستند موضوع اصلی دعوا را با مردم در میان بگذارند، به دروغ مدعی شدند که درصدد پس گرفتن تقاص خون عثمان از علی هستند!

معاویه نیز برای صفین بر همین طبل دروغ و اتهام کوبید. نامه های امیرالمومنین به معاویه مملو از تکذیب شایعات و تقابل با جنگ روانی ساکنان کاخ سبز دمشق است.

با این حال اما هم جمل شکل گرفت و هم صفین که مادر نهروان بود و بستر شهادت مولا در محراب مسجد کوفه را فراهم آورد.

یک نفر نپرسید که اگر طلحه و زبیر می دانستند علی در قتل عثمان نقش دارد چرا از او برای تصدی زعامت مسلمین دعوت نموده و دست بیعت دادند؟ چرا معاویه که حالا علم خونخواهی عثمان را برافراشته همان وقت که عثمان برای مهار مخالفان از او یاری خواست به کمک وی نشتافت و قدمی برای نجاتش برنداشت؟

این جنگ روانی تا عاشورای اباعبدالله نیز ادامه داشت و یزیدیان با این ادعا که محرومیت اصحاب و خاندان حسین از دسترسی به آب، تقاص حصر خانه عثمان است! جوّ روانی و مدیریت ذهنی لشکریان کوفه را در قبال رفتار غیرانسانی خود به دست گرفتند.

یک خبر دروغ  و تکرار مستمر آن از طریق رسانه های وقت مثل منبر و نامه و ... آن قدر قدرت داشت که بتواند ولی خدا را هم به غربت و مظلومیت بکشاند و حق را در نزد مسلمین وارونه جلوه دهد.

رسانه را باید جدی گرفت و از آن برای خنثی سازی نقشه دشمن بهره جست. کاش مردم مدینه، حقایق را در ذهن و قلب خویش نگاه نداشته و در انتشار آن تعلل نمی ورزیدند تا فضای روانی جامعه دست بدخواهان و زیاده طلبان اداره نشود.

فعالیت رسانه ای در جبهه حق، یک جهاد واقعی و تاریخ ساز است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روحانیت یعنی تجلی روح ایثارگری

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۶ آبان ۱۳۹۷، ۰۹:۰۹ ق.ظ

روحانیت، تافته جدا بافته نیست. روحانیت برخاسته از متن جامعه و مردمی ترین نهادی است که هویت و کارکرد آن در ارتباط مستقیم با بدنه اجتماع معنا می شود. اسلام دین کامل و جامعی است که زندگی انسان از گهواره تا گور را مدیریت کرده و برای همه شئون فردی و اجتماعی، برنامه ای در خور دارد. حوزه علمیه، متولی اصلی پیاده سازی ابعاد دین و تبیین حقایق شریعت برای هدایت انسان ها و جوامع بشری است.

از این رو اصل حضور روحانیت در صحنه، یک اصل ماهوی در تعریف قشر روحانیت است. رسالت روحانیت چیزی جز ارتقای بینش و اصلاح رویکردهای جامعه در راستای منویات مکتب اسلام نیست و این امر تنها زمانی محقق می شود که حوزه های علمیه بتوانند روحانیانی را پرورش بدهند که در برقراری ارتباط با مردم و حضور در متن جامعه، کوچکترین تعللی نداشته باشند. نقش روحانی برای جامعه به مثابه نقش یک راهنماست که خطرات اجتناب ناپذیر بر سر راه مردم را به آنها گوشزد نموده و مسیر تعالی و کمال و سعادت را از میان بیراهه های فریبنده، معرفی می نماید.  هر فعل و انفعالی در جامعه فقط در صورتی رنگ و بوی دینی به خود می گیرد که در بطن رویدادها، از حضور روحانیت و علمای آشنا به دین بهره مند باشد.

ناگفته پیداست که ایفای نقش رهبری جامعه، نیازمند روح ایثارگری است؛ زیرا بروز دشواری ها و ناملایمات فراوان در این مسیر نباید باعث کناره گیری و انزوای روحانیت بشود. بر این اساس به نظر می رسد نظام تربیتی حوزه های علمیه باید گزاره های ایثار و مجاهدت را در برنامه های آموزشی و پروشی خود به عنوان مؤلفه هایی حیاتی در تحقق اهداف اسلام به منظور اسلامی شدن محیط جامعه در فرآیند حضور روحانیت، مدّنظر قرار بدهد. آفت این نگرش، فرهنگ رفاه طلبی و عافیت جویی است که بی شک، روحانیت را به سمت انزوا از مردم و بی اعتنایی نسبت به انجام رسالت دینی خود سوق خواهد داد.

حوزه علیه باید به دنبال تربیت نیروهایی باشد که هم درک درستی از بعد اجتماعی و عملیاتی دین داشته و هم خود را برای مجاهدت سخت کوشانه در راه تحقق آرمان های دین، آماده ساخته باشند. در این صورت می توان امید داشت که نسل جدید حوزه علمیه، بی توجه به زرق و برق مناصب و جاذبه های دنیوی، اسلامی سازی متن، فضا و رویکرد جامعه را به رغم همه موانع و دشواری های طاقت فرسا، وظیفه دینی خود در تأسی از سیره رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار علیهم السلام دانسته و لحظه ای غفلت و آسوده خواهی را در تضاد با رسالت تبلیغی خود بداند.

"حضور روحانیّت - با خصوصیّاتی که روحانیّت شیعه دارد، حالا آن که ما در بین خودمان در تاریخ دیده‌ایم - در مسائل اجتماعی، به طور طبیعی معنا و هویّت خاصّی می دهد به آن مسائل اجتماعی. وقتی که عالم شیعی در حوادث بزرگ اجتماعی حضور دارد، این طبعاً اسلامیّت درش هست، مقابله‌ی با هر دستگاه ظلم و استعمار و استکبار - اعمّ از استعمار خارجی یا استبداد داخلی - درش هست، مردمی بودن قهراً درش هست، امتداد داشتن در متن مردم و در خودِ روحانیّت درش هست. خب شما ملاحظه کنید، همین کاری که مرحوم آقای آقانجفی اصفهانی و اخوی ایشان مرحوم حاج آقا نورالله انجام دادند، این کار از قبل از مشروطه شروع شده - یعنی از زمان تحریم تنباکو - و تا زمان رضاخان ادامه پیدا کرده؛ در حالی که در خلال این مدّت چه حوادث تلخی برای اینها پیش آمده: هم برای خود مرحوم آقانجفی که تبعید شد، مورد تحقیر قرار گرفت، به او اهانت شد، همین طور که شما می گوئید مورد تهمت قرار گرفت و ابهاماتی در مورد ایشان به ذهن ها القاء شد؛ مرحوم حاج آقا نورالله(۱) هم که معلوم است، بعد آمد و مسموم شد و به شهادت رسید. بنابراین نفسِ حضور روحانی - عالم برجسته‌ی دینی - خودش یک موضوعیّتی دارد."
  • سیدحمید مشتاقی نیا

حب الحسین یا حب الایران؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۴ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۴۲ ب.ظ

3q4o_photo_2018-08-24_07-33-56.jpg


خانم هنرپیشه ای وسط ایام مرتبط با اربعین حسینی که شعار حب الحسین یجمعنا فراگیر شده، شعار حب الایران یجمعنا را سر دست گرفته است!

این خانم بزرگوار ظاهراً متوجه نیست که زیان اصلی و رسمی مردم ایران، فارسی است و همه مردم این کشور از همه اقوام زیر یک پرچم و با یک زبان مشترک گرد هم آمده و متحد هستند. از این رو برای طرح شعار ملی باید از زبان فارسی بهره جست.

زبان عرب، زبان بین المللی جهان اسلام است و شعار حب الحسین یجمعنا یک شعار صرفاً ملی نیست و طرح آن مبتنی بر اندیشه وحدت بین همه عاشقان راه و مرام اباعبدالله در سراسر عالم است که راهپیمایی عظیم اربعینف جلوه ای از تحقق آن محسوب می شود.

بنابراین بین این دو شعار از اساس تقابلی وجود نداشته و ایجاد دودستگی در این خصوص ناشی از عدم درک صحیح از فحوای شعار جهانی نهضت حسینی است که قطعاً ایران متحد اسلامی بخشی از مجموعه آن به شمار می آید.

این وسط اما نکته دیگری هم هست که نباید مورد غفلت قرار بگیرد.

کسی که تاریخ جنگهای دو قرن اخیر ایران را خوانده و مقایسه ای بین نبرد پادشاهان قاجار و غیرت شاهان پهلوی در دفاع از تمامیت ارضی ایران با دوران هشت سال جنگ تحمیلی و نابرابر داشته باشد، می داند که ایران بی حسین علیه السلام معنا ندارد.

اگر ابرقدرت ها در آرزوی دیرین خود برای تجزیه ایران عزیز ناکام ماندند به برکت خونهای پاکی بود که به عشق اباعبدالله بر زمین جاری شد و مردانگی و مقاومت را معنا بخشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گمنامی، صفای دیگری دارد

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۴ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۰۶ ب.ظ

gfox_photo_2018-08-24_06-52-55.jpg


بسیاری از دوستان در اربعین امسال موکب داری کرده و به زوار اباعبدالله علیه السلام خدمت می کنند. 

بعضی از دوستان، گزارش مبسوط فعالیت هایشان را در فضای مجازی منتشر نموده و پی در پی در معرض نگاه همگان قرار می دهند. برای همه این عزیزان آرزوی سلامت و توفیق بیشتر دارم.

این وسط دوستانی هم هستند مثل برادران عزیزم در پایگاه بسیج محله بیدآباد بابل که امسال هم مثل سال های گذشته بی هیچ سر و صدا و هیاهو و آمد و رفت این مسئول و آن مدیر و فلان آقا، موکبی در عراق به راه انداخته و خدماتی را به زائران اباعبدالله ارائه می دهند.

به پاس صفای باطن و اخلاص این بر و بچه های بی ادعای بسیج، عرض ارادات و سلامی ویژه را نثارشان نموده و از خداوند منان آرزو دارم توفیق همنشینی با شهدای گمنام و مادر گمنام شهدا، حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها را در صحرای محشر نصیبشان کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ساخت هلی کوپتر با شِکر!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۳۵ ب.ظ

داستان های ژول ورن را خیلی ها فقط یک افسانه می دانستند؛ اما چیزی نگذشت که بعضی از همین داستان های تخیلی با مرور زمان و پیشرفت علم به واقعیت پیوست.

محمدجعفر بهداد از آزادگان قهرمان بابلی در اردوگاه دوازده تکریت در یکی از خاطرات خواندنی خود -که در سال 87 در ویژه نامه ماهنامه صبح دوکوهه نیز منتشر شد- از قول یکی از افسران ارشد حزب بعث که سختگیری بسیاری بر اسرا اعمال نموده و همواره آنان را از نظر امکانات حداقلی در مضیقه ای شدید نگاه می داشت، نوشت: شما ایرانی ها را اگر به حال خود رها کنیم با همین شکرهایی که برای خوردن چای در اختیارتان قرار می دهیم هلی کوپتر ساخته و از اردوگاه فرار خواهید کرد!

این جمله به ظاهر مضحک، سندی از اعتراف دشمن به میزان توانایی و قدرت جوانان مبتکر و خلّاق ایرانی محسوب می شود. البته مروری بر خاطرات آزادگان سرافراز کشورمان و مجموعه خلاقیت های شگفت آورشان در ایام اسارت موید این اعتراف تاریخی افسر بعثی است.

امروز خبر جالبی را در یکی از خبرگزاری ها خواندم مبنی بر تولید گازوئیل از پیه مرغ! توسط دانشمندان کشورمان در ستاد توسعه فن آوری نانو که برایم غرورآفرین بود و یادآور خاطره ای که برادر آزاده مان نقل کرد.

توانایی های خودمان را باور کنیم و افق نگاهمان را برای فتح قله های افتخار در تمام عرصه های مادی و معنوی بالا ببریم. باور کنیم که: ما می توانیم.

خبر کامل این موفقیت چشمگیر دانشمندان گمنام کشورمان را بخوانید:

http://www.598.ir/fa/news/448156/%D8%AA%D8%A8%D8%AF%DB%8C%D9%84-%D9%BE%DB%8C%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%BA-%D8%A8%D9%87-%DA%AF%D8%A7%D8%B2%D9%88%D8%A6%DB%8C%D9%84-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D9%85%D8%AD%D9%82%D9%82%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B4%D9%88%D8%B1


  • سیدحمید مشتاقی نیا

خداحافظ بهشت!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳ آبان ۱۳۹۷، ۰۸:۵۷ ق.ظ

iwg4_200201_875.jpg


دو روز است این عکس را دیده ام و چند باری است که به آن خیره می شوم.

اصلاً نمی خواهم درباره فاصله طبقاتی حرف بزنم و این که چرا بعضی ها دارند و بعضی ها ندارند.

شاید هیچ گاه نشود فاصله طبقاتی را از بین برد و بالاخره یک عده بابت موقعیت های خاص زندگی و موفقیت های اجتماعی درآمد بیشتری از سایرین خواهند داشت؛ نوش جانشان.

این وسط اما به اقتضای مشغله طلبگی گاه سنگ صبور دلهای دردمندی قرار می گیرم که صاحبانش جز همین دل شفاف و آه فراوان در بساط، اندوخته ای ندارند. واقعیت آن است که خیلی ها در مخارج اولیه زندگی خودشان مانده اند و آن قدر هم نجابت دارند که دستشان را به راحتی جلوی این و آن دراز نکنند. قلم و تریبونی هم ندارند که صدایشان جایی شنیده شود.

آن طور که بعضی هزینه های غیرضروری را از کیسه مال البیت می بینم،دردها را می شنوم و نهج البلاغه را می خوانم بعید می دانم بعضی از آقایان قم و تهران و ... بویی از بهشت هم به مشامشان برسد.


  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسئولی که به وعده اش عمل نمی کند، دشمن خداست!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲ آبان ۱۳۹۷، ۰۷:۳۸ ق.ظ

اخلاق نامناسبی که در زمان رقابت های انتخاباتی گاه به وفور به چشم می آید بیان وعده های فریبنده ای است که انگیزه و یا امکان عمل به آن وجود ندارد.

متأسفانه این رویه در بعضی رقابت های انتخابات شورا (مجلس) دانش آموزی هم رخنه کرده و گاه شنیده می شود حتی در مقطع دبستان، دانش آموزی که از سوی کلاس خود نامزد انتخابات شده وعده هایی غیر عملیاتی را برای رأی آوری بیشتر به زبان می آورد!!

اگر در سیستم آموزش و پرورش که قرار است فرهنگ مشارکت سیاسی را در کودک و نوجوان این مرز و بوم نهادینه سازد، تربیت لازم برای برگزاری انتخابات به دور از دروغ و فریب صورت نگیرد ممکن است آینده نگران کننده ای را پیش رو داشته باشیم.

گاه بعضی افرادی که برای تصدی پستی به مرحله گزینش پا می گذارند نیز برنامه هایی را ارائه می دهند که دهان پر کن بوده و روی ذهن و تشخیص عناصر صاحب رأی اثر می گذارد؛ اما بعد از انتخاب و تصدی جایگاه اجرایی از عمل به آن برنامه سر باز می زنند.

مولا علی علیه السلام در نامه 53 نهج البلاغه خطاب به مالک اشتر می نویسد:

"مبادا هرگز با خدمت هایی که انجام دادی بر مردم منّت گذاری، یا آنچه را انجام داده ای بزرگ شماری، یا مردم را وعده ای داده، سپس خُلف وعده نمایی!

منّت نهادن، پاداش نیکوکاری را از بین می برد و کاری را بزرگ شمردن، نور حق را خاموش گرداند و خلاف وعده عمل کردن، خشم خدا و مردم را برمی انگیزاند که خدای بزرگ فرمود: دشمنی بزرگ نزد خدا آن که بگویید و عمل نکنید."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یازده میلیون لیتر؟!!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۱۵ ق.ظ


خبر قاچاق یازده میلیون لیتر! بنزین در روز اگر صحت داشته باشد گناهش پای مردم عادی و مرزنشینان نیست.

همه مردم استان های مرزی کشور اگر قاچاقچی باشند و دست به دست هم بدهند هم نمی توانند در یکروز این مقدار بنزین را از کشور خارج کنند. کسی که این آمار را داده اصلاً می داند یازده میلیون لیتر یعنی چی؟ و از اساس این چه مرز و مرزبانی است که نمی تواند قاچاق یازده میلیون لیتر را در روز ببیند؟!

این عدد و رقم ها اگر صحت داشته باشد باید یقه کسانی را گرفت که روی کاغذ و فاکتور قادر به جا به جایی سوخت هستند. به راستی چه کسانی از حذف کارت سوخت نفع بردند و حالا که کیسه هایشان آکنده شده دوباره همان راهکار مطرود را سر دست گرفته اند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خشت اول و کج شدن دیوار حاکمیت!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۷، ۱۰:۴۵ ق.ظ


دورانِ لغزشِ خواصِ طرفدارِ حق، حدوداً هفت، هشت سال پس از رحلت پیغمبر شروع شد. (به مسأله‌ی خلافت، اصلاً کار ندارم. مسأله‌ی خلافت، جدا از جریان بسیار خطرناکی است که می‌خواهم به آن بپردازم.) قضایا، کمتر از یک دهه پس از رحلت پیغمبر شروع شد. ابتدا سابقه‌داران اسلام - اعم از صحابه و یاران و کسانی که در جنگهای زمان پیغمبر شرکت کرده بودند - از امتیازات برخوردار شدند، که بهره‌مندیِ مالیِ بیشتر از بیت‌المال، یکی از آن امتیازات بود. چنین عنوان شده بود که تساوی آنها با سایرین درست نیست و نمی‌توان آنها را با دیگران یکسان دانست! این، خشتِ اوّل بود. حرکتهای منجر به انحراف، این گونه از نقطه‌ی کمی آغاز می‌شود و سپس هر قدمی، قدم بعدی را سرعت بیشتری می‌بخشد. انحرافات، از همین نقطه شروع شد، تا به اواسط دوران عثمان رسید. در دوران خلیفه‌ی سوم، وضعیت به گونه‌ای شد که برجستگان صحابه‌ی پیغمبر، جزو بزرگترین سرمایه‌داران زمان خود محسوب می‌شدند! توجّه می‌کنید! یعنی همین صحابه‌ی عالی‌مقام که اسمهایشان معروف است - «طلحه»، «زبیر»، «سعدبن‌ابی‌وقّاص» و غیره - این بزرگان، که هر کدام یک کتاب قطور سابقه‌ی افتخارات در «بدر» و «حُنین» و «اُحد» داشتند، در ردیف اوّل سرمایه‌داران اسلام قرار گرفتند. یکی از آنها، وقتی مُرد و طلاهای مانده از او را خواستند بین ورثه تقسیم کنند، ابتدا به صورت شمش درآوردند و سپس با تبر، بنای شکست و خرد کردن آنها را گذاشتند. (مثل هیزم، که با تبر به قطعات کوچک تقسیم کنند!) طلا را قاعدتاً با سنگِ مثقال می‌کشند. ببینید چقدر طلا بوده، که آن را با تبر می‌شکسته‌اند! اینها در تاریخْ ضبط شده است و مسائلی نیست که بگوییم «شیعه در کتابهای خود نوشته‌اند.» حقایقی است که همه در ثبت و ضبط آن کوشیده‌اند. مقدار درهم و دیناری که از اینها به جا می‌ماند، افسانه‌وار بود.

مقام معظم رهبری- 20/3/75

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کاش دروغ هم جرم بود

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۷، ۰۸:۵۳ ق.ظ


عجیب است دروغ یکی از بزرگ ترین گناه هاست اما از نگاه قوانین کشور ما جرم نیست.

اسلام دروغ را منشأ و کلید ورود به پلیدی ها و ترویج منکرات و عادی سازی گناه در جامعه می داند. دروغ در میان مجموعه گناهان، حکم ورزش دو را دارد نسبت به سایر رشته ها که مادر ورزش ها تلقی می شود.

کاش می شد مسئولانی که در چشم مردم زل می زنند، گاه بغض می کنند و نمایشی از دلسوزی و کاردانی را به همراه تخریب سایرین به اجرا می گذارند و بعد که موفق به فریب مردم شدند ثابت می کنند که از کمترین درایت و توانایی در رفع مشکلات کشور ناتوان بوده و اساساً دغدغه اصلی شان حفظ موقعیت باندهای قدرت و خویشاوندان اقتصادی است را به پای میز محاکمه کشاند.

کاش قانونی برای مبارزه با دروغ وجود داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کدام صدا؟ کدام سیما؟

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۷، ۰۳:۴۲ ب.ظ

استعفای وزیر طلبکار/ ریشخند جهان به سلاخی حقوق بشر


علی عسکری گفت: صدا و سیما جای بزرگ کردن چهره های بی اعتقاد به نظام نیست.

حرف ایشان درست است؛ اما فقط حرف است!

صدا و سیما باز هم به بزرگ کردن چهره های بی اعتقاد به انقلاب و گاه اسلام ادامه خواهد داد.

درد آن جاست که نیروهای پیشرو و خط شکن انقلاب که سهم بسزایی در جریان سازی برای ترویج و دفاع از فرهنگ و آموزه های انقلاب اسلامی و حرکت در مسیر نحقق تمدن جهانی اسلام را دارند در برنامه های صدا و سیما جایی ندارند.

تعریف صدا و سیما از نظام اسلامی، تعریف مرسوم صاحبان قدرت است که دفاع از میز مدیران را به معنای حفظ نظام گرفته و ارزش های اسلامی که گاه در تعارض مشهود با عملکرد بعضی حضرات است را نادیده می انگارد. تغییر رویکرد صدا و سیما به سمت عدالت طلبی تنها راه جلب اعتماد عمومی به این دستگاه تبلیغاتی و اطلاع رسانی جمهوری اسلامی و حرکت در مسیر اهداف انقلاب خواهد بود. صدا و سیمای جمهوری اسلامی زمانی در جایگاه اصلی خود قرار خواهد گرفت که بداند اسلام با تعارف و رودربایستی و پسرخاله بازی و هر آن چه مغایر با آموزه های مکتب پابرهنگان و عاشوراییان است منافات دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ایران آمریکایی!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۷، ۰۷:۵۶ ق.ظ


روزنامه ایران وابسته به دولت جمهوری اسلامی، تیتر اصلی صفحه نخست خود را به تمدید مهلت تعلیق ایران از لیست سیاه مالی دشمن اختصاص داده است.

کشورهای غربی از بدو تأسیس نظام جمهوری اسلامی، هیچ گاه روی خوش به این مملکت نشان نداده و همواره با انواع اتهامات تروریستی و جنگ افروزی و ... درصدد فشار بر جمهوری اسلامی بوده اند.

مبنای پذیرش قواعد مورد نظر و قابل تعریف غرب از سوی ایران چیزی جز عقب نشینی و باج دادن در ازای زیاده خواهی آنان نیست. این ویژگی می تواند غرب را در امتیازطلبی بیشتر، تحریص نماید.

غرب مانند همه این چهل سال که از عمر انقلاب گذشت هیچ گاه دست از اتهام زنی و تخریب وجهه ایران برنخواهد داشت. مانور تبلیغاتی جدید غرب در خصوص تمدید تعلیق ایران، در واقع خط و نشانی برای ایجاد رعب و در راستای همان سیاست چماق و هویچ آمریکا برای به زانو درآوردن نظام اسلامی است.

حالا این که روزنامه وابسته به بودجه دولت ایران، مانور تبلیغاتی دشمن را در صفحه نخست خود برجسته سازی می نماید به این پرسش دامن می زند که آیا روزنامه دولت ما تریبون آمریکاست یا جمهوری اسلامی ایران؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فرشگرد و عقبگرد!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۰۴:۵۶ ب.ظ

تیم ضدانقلاب، یار جدیدش را نپذیرفت


فَرَشگَرد در زبان پهلوی بمعنی رساندن جهان به کمالی است که در آغاز آفرینش و پیش از یورش اهریمن و ورود پلیدی به آن، وجود داشته‌است.

حالا یک گروه برانداز در ضدیت با جمهوری اسلامی اعلام موجودیت کرده که نام خودش را گذاشته فرشگرد. بعد رضاشاه را نماد این جنبش دانسته و حکومت پهلوی را سر دست گرفته است!

یکی نیست بگوید آخر با شکنجه گرهای معروفی چون آرش و دکتر تهرانی و حسینی و ... که هنوز آثار جنایاتشان بر تن و پیکر ده ها تن از میهمانان کمیته مشترک موسوم به ضدخرابکاری ساواک دیده می شود، چگونه می خواهید جهانی آکنده از کمال و عاری از پلیدی را رقم بزنید؟

آن وقت همین ها به جمهوری اسلامی اشکال می گیرند که چرا از الفاظ و مفاهیم مقدس و آرمانی استفاده ابزاری می کند!!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اشک آتش و آتش نشان! حاشیه ای بر عزل یک مدیر موفق در بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۷، ۰۴:۴۰ ب.ظ

چه فرقی می کند، آتش نشانی هم مثل هر اداره و سازمان دیگر، گاهی کسی از عملکرد آن تعریف و تمجیدی می کرد گاهی گلایه ای شنیده می شد. گاه رفتار نیروها و مأمورینش خوشایند نبود گاهی هم کسی رفتار و اخلاقشان را تحسین می نمود.

چند سالی است اما که بی اغراق هر کس را به عنوان ارباب رجوع این مجموعه خدماتی و حیاتی شهرستان بابل دیده ام از عملکرد و نیز رفتار محترمانه و سرشار از نجابت مأموران و کارکنان سازمان آتش نشانی تعریف نموده و دعایی برای باعث و بانی آن بر زبان می آورد.

با شناختی که از سید قاسم دابوییان دارم و شخصیت دوست داشتنی و با اخلاق او را تجربه کرده ام علت این تحول و رشد سازمانی را در تعمیم، تکثیر و تسرّی روحیات و اوصاف برجسته و ممتاز شخصیتی این مدیر کارآمد در زیرمجموعه مرتبط می دانم.

الناس علی دین ملوکهم را بنا بر ضعف استناد بگذاریم نیز به قرینه الناس بامرائهم اشبه ... البته سخن و آموزه درستی است که مدیریت اخلاق محور سید قاسم دابوییان، تحقق آن را در مجموعه سازمانی اش به منصه ظهور کشانده است.

موقع نماز صبح بود که در یادداشتی به قلم برادرم حاج حسین منصف خبر عزل غیرمنتظره سید قاسم را خواندم و البته تعجب کردم.

فارغ از برخی اختلاف نظرهای سلیقه ای، سطح توانمندی ها، سوابق، تجربه و بضاعت مدیریتی سید قاسم دابوییان به نسبت خیلی از مدعیان، یک سر و گردن بالاتر بوده و بسیاری از مدیران و مسئولان تازه به دوران رسیده شهر اگر بنا را بر عدالت بگذاریم باید زیر دست او قرار گرفته و در محضرش درس پس بدهند. تاریخ سیاسی شهر بابل را یادمان نرود که سید قاسم دابوییان روزگاری نه چندان دور مرد اول و جنجالی عرصه سیاست شهر بود و برای ما که منتقدش بودیم نیز یک اسطوره محسوب می شد.

در ادامه آن یادداشت و اخباری که بعدش شنیدم اینگونه استنباط کردم که انگار لجاجت و پافشاری یک عضو از نه عضو شورای پرحاشیه شهر بابل منشأ این تغییر ناگهانی و انتقال او به واحد حمل و نقل شهرداری گردید. شنیدم سید قاسم به خاطر پاسخ گویی قانونی! به یک عضو شورا میزش را از دست داد. البته از شنیدن این خبر تعجب نکردم.

سید قاسم طلبه فرهیخته مدرسه روحیه، شاگرد علم و ادب مکتب آیت الله محمدی قطب ممتاز فقاهت و تقوا، رزمنده و فرمانده دلیر سال های حماسه و ایثار – همان سال هایی که هر چه صفحات دفترش را ورق بزنید اثری از بعضی مدعیان امروز جز در لانه موش نخواهید یافت- همنفس شهدای وارسته و دلداده ای چون مهدی عباسی و جامانده قافله کربلاییان تاریخ آدمی نیست که به خاطر میز و عنوان و به به و چه چه این و آن سر خم کرده و حق و ناحقی را جا به جا نماید.

اگر خبر اعمال فشار یک عضو شورا به شهردار برای تغییر یک مدیر خوشنام و موفق شهری صحت داشته باشد باید از شخص شهردار نیز گلایه داشت. نه به افراط آن شهردار دوربینی که اعضای شورا را دکوری برای تزیین قاب تصاویر انتخاباتی اش می دانست و نه به تفریط این شهردار که گویی بعضی از اعضای شورا خود را به تنهایی مالک و صاحب اختیار مجموعه شهرداری می دانند.

آن عضو مداخله گر شورا هم هنوز یک عذرخواهی جدی به مردم این شهر بدهکار است که نباید در ماجراهای اخیر که حیثیت شهر را لکه دار کرد از کنار آن به سادگی گذشت. این همه مردم شهر که کاره ای نیستند کجا پای برادرشان به ورطه رانت و فساد باز شد و چگونه ممکن است کسی که عضو خانواده اش درون شورا ست طرف قرارداد مناقصه های شهرداری قرار گرفته و میزان زد و بند و خط و ربطش به مرحله ای بینجامد که پای ثابت و مهره تأثیرگذار باج خواهی در پرونده فساد اخیر شورای شهر قرار بگیرد؟

از کنار این مسأله قطعا به سادگی عبور نخواهیم کرد.

برای آ سید قاسم عزیز در هر پست و جایگاه و سنگری که قرار بگیرد آرزوی توفیق بیش از پیش داشته و یقین دارم خوشنامی او از حافظه مردم این دیار محو نخواهد شد.

اگر به کسی برنخورد و این کلام را به پای حسّ ناسیونالیستی حقیر نگذارند، خیلی دلم می خواهد متن را با این جمله به پایان برسانم که: محض رضای خدا بگذارید بابل برای بابلی ها باقی بماند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

امان از گزارش های دهان پر کن!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۸:۱۰ ب.ظ

See the source image


یک فرهنگ غلطی در بعضی ادارات و مجموعه های خصوصی یا دولتی در حال فراگیر شدن است و آن هم چیزی نیست جز مبالغه و بزرگ نمایی در کارها که از آن گاه در اصلاح به "گزارش سازی" یاد می شود.

هدف از انجام این کار اشتباه هم البته جلب رضایت مافوق است و بس.

بعضی گاه این گونه توجیه می کنند که حالا که عقل ها در چشم ها قرار دارد ما هم بیاییم و با برجسته سازی فعالیت های خود و آب و تاب دادن به عملکردمان طوری گزارش بدهیم که هر شنونده ای سر جای خود میخکوب شده و یقین حاصل کند که شب و روزمان را در زحمت و محنت گذرانده و از ما دلسوزتر برای انجام آن کار یا تصدی آن مسئولیت وجود نداشته و نخواهد داشت!

بعضی هم یک قدم پا را فراتر نهاده و به زعم خود فتوا داده اند که اصلاً دروغ سازمانی، گناه محسوب نمی شود و یا چون دیگران هم به ظاهرسازی و بزرگ نمایی عملکرد خود می پردازند ما هم چاره ای جز تقلید از رفتار آنان و حتی سبقت از رقبا نداریم و ...

نتیجه اشاعه این فرهنگ غلط می شود همان مَثَل معروف که آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی! می شود همین که گاه می بینیم بعضی ها هزینه شان بیشتر از فایده شان است و از اساس اگر مجموعه وابسته شان را تعطیل کنید چه بسا خیر بیشتری به جامعه برسد. نتیجه اش می شود روی کار آمدن آدم های چاپلوس یا زبان باز به جای انسان های مومن و متعهد و دلسوز.

ریشه مشکل همان است که بیان شد؛ رجحان رضایت مافوق بر جلب رضایت الله.

امام علی علیه السلام در حکمت 458 نهج البلاغه در وصف نشانه های ایمان، توصیه می فرماید که: "بیشتر از مقدار عمل سخن نگویی".

مولای متقیان بیان دیگری نیز در این رابطه دارد که برای مجموعه مدیران، کارمندان و فعالان عرصه های اجتماعی و فرهنگی و ... آموزنده و مبیّن خط و مشی صحیح یک انسان شریف و با ایمان است. امیرالمومنین علی علیه السلام در خطبه نهم نهج البلاغه در توصیف شخصیت خود و پیروان راستین خویش چنین می فرماید: "وَ لَسنا نُزعِدُ حتی نوقع، و لانُسیلُ حتی نُمطِر".

یعنی: ما تا عمل نکنیم، رعد و برقی نداریم و تا نباریم سیل جاری نمی سازیم.

البته در این میان ناگفته نماند که ناظران و مدیران و شنوندگان گزارش ها و تحویل گیرندگان بیلان کارها نیز باید عاقل بوده و به این مَثَل شیرین زبان فارسی لااقل توجه داشته باشند که: مشک آن است که خود ببوید نه آن که عطار بگوید."!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حسن، صادق، اف ای تی اف و دیگر هیچ!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۷، ۰۹:۱۹ ق.ظ

از رکن‌آبادی تا خاشقجی/


اصلاً یادم نیست کجا! یک گوشه ای خلوت از یک گروه مجازی نه چندان بزرگ در تلگرام بود انگار که فردی نوشت: کسی آیا از دیدگاه صادق لاریجانی درباره اف ای تی اف خبر دارد؟ چرا ایشان اظهار نظری نمی کند؟ و ...

گفتم: ولمان کن بابا

نادر طالب زاده میگوید: بروید تحقیق کنید ببنید چرا حسن عباسی را سه بار سر یک موضوع به دادگاه کشاندند او هر بار تبرئه شد و در نهایت نه به خاطر نشر اکاذیب که به اتهام توهین برایش زندان بریدند و ...

تیتر این روزنامه که مال دیروز است برایم جالب بود. شرق مدعی شده همه سران قوا بر سر الحاق به کنوانسیون مورد تأیید غرب در مبارزه با پولوشویی و حمایت از تروریسم اتفاق نظر دارند. من که باور نمی کنم!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فرماندهی که مکبّر شد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۷، ۰۹:۱۷ ب.ظ

فرماندهی لشکر، کم جایگاهی نیست. چند هزار نیرو تحت امر یک فرمانده لشکر قرار دارند و فرامینش را اطاعت می کنند. در همه لشکرهای دنیا، فرمانده لشکر در حدّ یک وزیر و وکیل برای خودش عزّت و احترامی دارد.

در ارتش و سپاه ما هم فرماندهان لشکر مورد تکریم همه بوده و در قلب نیروهایشان جای دارند. حسین خرازی فرمانده لشکر بود. خیلی ها از او به عنوان فاتح خرمشهر و یکی از موفق ترین و پرآوازه ترین فرماندهان سپاه اسلام یاد می کردند. می خواست اهمیت نماز را به همه بفهماند. بفهماند که فرمانده لشکر خمینی در مقابل خدا و احکام شریعت، خاضع و مطیع است.

وقت اذان رفت جلوی نمازخانه. چند نفر در صف اول برایش جایی باز کردند. حاج حسین خرازی با همان خنده همیشگی اش از آنها تشکر کرد. رفت جلوتر و در میان بهت همگان، میکروفون را گرفت و ایستاد به مکبّری. همه از این کار او تعجب کردند. به طور معمول مکبّری را افراد کم سن و سال به عهده می گرفتند؛ اما این بار فرمانده یک لشکر فاتح و سربلند آمده بود و با افتخار برای اقامه فریضه الهی، تکبیر می گفت. این اقدام آموزنده شهید خرازی، درسی فراموش ناشدنی برای همه نیروها بود و روحیه شان را دوچندان ساخت.

بازنویسی بر اساس روایتی از همرزم شهید، پایگاه مرجع شهید حاج حسین خرازی


  • سیدحمید مشتاقی نیا