اسب وطن
سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۷، ۱۱:۳۹ ق.ظ
یکی دو سال بود که تازه پیکان را مونتاژ میکردیم، ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ شاه ﺑﺎ ﻏﺮﻭﺭ ﻭ ﺧﻮﺷﻮﻗتی ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﭘﻴﻜﺎﻥ ﺭﺍ بهعنوان ﭘﻴـﺮﻭﺯی ﺻﻨﻌﺘﻲ ﺍﻳﺮﺍﻥ ﺑﻪ ﭼﺎﺋﻮﺷﺴﻜﻮ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺎ ﭼﺎﺋﻮﺷﺴﻜﻮ ﺑﻪ ﻣﺤﻤﺪﺭﺿﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﺳﺐ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﺑﺪﻫﻴﺪ ﺑﻬﺘـﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺳـﺖ ﻛﻪ ﺍﺗﻮﻣﺒﻴﻞ ﺍﻧﮕﻠﻴﺴی ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺑﺮﻳﺘﺎﻧﻴﺎ ﻣﻮﻧﺘﺎﮊ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ خودتان بفروشید.
شاه هیچ عقیدهای به پیشرفت کشور از داخل نداشت، داستان محمدرضا همچون فرزندی است که به پدرش گفته: (شما نمیفهمید و افکارتان قدیمی است) بعد هم وسایل را جمع کرده و به امید پیشرفت از خانه بیرون رفته، ولی پولتوجیبیاش که تمام شود و یا هنگام سود بردن که میشود، دوباره به آغوش خانواده بازمیگردد، شاه هم خود را به خارجیها فروخته بود، فروشی که در آن جنس فروختهشده باز پس گرفته نمیشود. (1)
پینوشت:
1) کتاب دخترم فرح، صفحه 206
سایت روشنگری