اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۴۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مدیریت علوی» ثبت شده است

کلیپی دیدنی از شهریار زرشناس

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۷ آبان ۱۴۰۱، ۰۶:۳۰ ب.ظ

اعلام برائت شهریار زرشناس از حضور در فضای مجازی

 

دانشگاه تراز البته قواعد و لوازمی دارد که گویا تلاش چندانی برای دستیابی به آن وجود ندارد. کما اینکه مقام معظم رهبری نیز علت عدم نیل به آرمان تشکیل دانشگاه اسلامی را در فقدان مدیریت اسلامی دانشگاهها عنوان نمود. مدیریت اسلامی لزوما مدیریت آدمهای ریش دار یا چادری و نماز خوان و وابسته به یک جناح خاص نیست. مدیریت اسلامی مدیریت بر اساس مساله شناسی و دغدغه برای رفع مشکلات و کاستیهاست.

کوتاه نمودن سالهای تحصیل و حذف درسهای غیر ضروری، پرهیز از اختلاط و اصلاح فضای هیجان غریزی، استفاده از اساتید معتقد و صالح، تغییر متون درسی بر مبنای حقایق علمی و دینی، پژوهش و خلاقیت محوری و... از جمله لوازم این تحول در محیطی است که باید علمی بماند و مبدأ تحول در جامعه.

البته کسی نمیتواند تضمین کند که مجموعه این عوامل حتما به تشکیل دانشگاه تراز ختم خواهد شد؛ اما قطعا در اصلاح وضع موجود و تغییر به سمت پیشرفت و تعالی، تأثیر شگرفی خواهد داشت.

کلیپی کوتاه و مستند و پرشور از شهریار زرشناس در رابطه با وضعیت بعضی کتب تحصیلی دانشگاهها منتشر شده که در خور توجه و شایسته بررسی است. در این لینک تماشا کنید:

https://www.aparat.com/v/l4KEW

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جنگ در دبستان!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۱، ۰۸:۰۱ ب.ظ

photo_2022-10-31_18-53-34_eclf.jpg

 

وقتی فضای مجازی بیشتر از پدر و مادرها روی تربیت فرزندان نقش داشته باشد اوضاع بهتر از این نمی شود.

زمان ما بچه دبستانی می خواست خطایی کند و مثلا کاری یواشکی انجام دهد که نشان بدهد مردی شده و توان شیطنت بزرگانه دارد زور میزد عکس اوشین را گیرمی آورد؛ آن هم با لباس یقه بسته معروف به کیمونو و اصلاح مردانه موی سر که واقعا بیشتر شبیه به یک پسر جوان بود تا دختری جذاب که هوش از سر پسرها ببرد.

الان بچه ها به برکت فضای مجازی و همت فیلترشکن ها به راحتی به جدیدترین فیلمها و کلیپهای مثبت 18 دسترسی دارند که آسیب های فرهنگی آن را شما بهتر از من می دانید. یک نمونه اش همین وضعیت امروز بعضی دانشگاههاست با تعابیر و الفاظ زشت جنسی و آرمان در هم لولیدن یک مشت جوان تحریک شده شهوتی و بی عار که به اقتضای بستر غلط فرهنگی جامعه، یارای ازدواج هم ندارند.

مواد مخدر هم گویا وارد دبستانها شده آنگونه که در تصویر فوق می بینید مقامی مسئول دارد به این معضل و خطرات ناشی از آن اشاره می کند.

مدرسه قرار است محل درس و تربیت باشد آن هم در جامعه ای که حتی قبل از ورود اسلام، مملو از غیرت و شرافت و انسانیت بود. باید پذیرفت آموزش و پرورش ما در امور تربیتی و فرهنگی قصور فراوانی داتشه است. دردناک است که بعضی مسئولان این وزارتخانه، خودشان اقدام به تأسیس مدارس غیرانتفاعی با رویکرد آموزشی و پرورشی سالم و دینی می نمایند مثل مدارس فرهنگ و... در صورتی که این عزیزان سالها بر مصدر قدرت بودند و وظیفه داشتند اگر هنری برای تاسیس مدرسه تراز و سازنده دارند در همین مدارس دولتی تحت مسئولیت و مدیریت خود اعمال نمایند.

حذف دروس زائد و بی خاصیت، کاهش تعداد دانش آموزان در کلاسها، تربیت محور شدن همه دروس و ایجاد خلاقیت و پرورش نبوغ، پایش معلمان و دبیران و حذف آموزگاران کم کار یا بی اعتقاد، پررنگ سازی فعالیتهای فرهنگی و مذهبی با رویکرد روانشناختی و حساب شده و... از اموری هستند که باید در برنامه های وزارتخانه انسان ساز جمهوری اسلامی بیشتر مورد مداقه قرار بگیرند. بجنبید تا مدارس ما به پایگاه فرهنگی دشمنان دین و میهن تبدیل نشده است.  

photo_2022-10-31_18-53-24_1oyk.jpg

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مدیریت بر روی تردمیل!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۳ آبان ۱۴۰۱، ۰۸:۱۲ ق.ظ

 

نمیدانم این چه اخلاقی است رییس جمهور، قبلی یا فعلی، کمبودی ایجاد میشود فی المثل در تولید و عرضه دارو، دستور می دهد مشکل دارو حل شود! یا فرضاً ساختمانی فرو می ریزد، بیمارستانی آتش میگیرد، سیل و زلزله ای می آید، رییس جمهور دستور می دهد به حال مصدومان رسیدگی شود!

مگر روال معمول وظایف نهادها و دستگاهها رسیدگی به امور بدیهی خودشان نیست؟ یعنی رییس جمهور دستور ندهد وزارتخانه یا سازمان مربوطه حالی اش نمی شود که موظف است معضل موجود را برطرف کند و گره از کار مردم بگشاید؟ کمبود دارو یا گرانی اقلام و... را که همه با چشم خودشان می بینند و با پوست و گوشت و استخوانشان لمس میکنند. اثبات آن هم نیاز به گزارش و تحقیق و بررسی ندارد. چطور یک مسئول می تواند معضلی را در حیطه وظایف خود ببیند و تا صدور دستور رییس جمهور به روی مبارک خودش نیاورد و دست روی دست بگذارد و عدالت لازم برای نشستن بر کرسی مدیریت را هم در خودش احساس کند؟ اصلا رییس جمهور چرا چنین فرد قاصری را در منصبی که توانایی اداره اش را ندارد نگاه داشته و تحمل می کند؟

یا مثلا مجلس اعلام می کند قرار است طرحی را بررسی کند که به تجمعات اعتراضی مردم مجوز قانونی داده شود. خوب این هم عجیب است. اصلا بر اساس قانون اساسی مردم حق دارند با نظارت وزارت کشور اقدام به تشکیل تجمعات اعتراضی مسالمت آمیز نمایند و این موضوع نیازمند قانونگذاری جدید نیست. یا این که مجلس می آید قانونی تصویب می کند که به موجب آن کسی اگر با بیانیه و اطلاعیه و خبری اقدام به نشر اخبار دروغ و تحریک احساسات عمومی کند باید مجازات شود! عجیب نیست؟ سالهای سال است که یک مشت خبرنگار و فعال مجازی بی کس و کار بابت انتشار مطلبی درست یا غلط به حبس و جزای نقدی و ... محکوم می شوند ذیل عناوین اتهامی چون نشر اکاذیب و تشویش اذهان عموم و اقدام علیه امنیت ملی و تبانی بر ضد نظام و... قانون جدید سر کاری نیست؟

آن دستورالعمل ها در امور بدیهی را نباید شوآف رسانه ای و تبلیغی حضرات مسئول دانست؟ بعضی وقتها مسئولان ما روی تردمیل که می روند باورشان می شود که در حال دویدن هستند، عرق هم می ریزند، خسته هم می شوند، در حالی که در واقع سرجایشان ایستاده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آزادی با طعم س ک س و خشونت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۱۳ ق.ظ

تجاوز یک مغازه دار به چند زن / در تهران رخ داد !!! + فیلم

 

ما  هم طرفدار آزادی هستیم. اصلا امر به معروف و نهی از منکر یعنی ضمانت آزادی در اسلام که حکومتها معمولا دل خوشی از آن ندارند. ما طرفدار آزادی نشر افکار دین در شئون زندگی هستیم. طرفدار آزادی انتقاد از مسئولانی که دو دستی به میز و فیش حقوقی شان چسبیده اند و هر صدای نقد و ایرادی را به انضمام پرونده ای نفس گیر و نابودگر، خفه میسازند.

حزب الله به دنبال آزادی است، در عرصه داخل برای ترویج احکام وحی و انتقاد از مسئولان ناکارآمد و بی اعتقاد به مصالح ملت و امت، در عرصه بین الملل آزادی برای طرح اندیشه تمدن ساز اسلام و افشای ماهیت جهانخواران و نجات مستضعفان.

اگر آزادی بیان باشد مسئولی به خودش اجازه نمی دهد دنبال رانت و باندبازی و قبیله گرایی برود، کسی در قبال مرگ دهها نفر بخاطر سوءمدیریت صنعت خودروسازی بی تفاوت نمی ماند، فرصت سوزیهای دوره مدید سربازی نادیده انگاشته نمی شود، تبعیض و شکاف طبقاتی از بین می رود، شایسته سالاری جای رابطه بازی در امور مدیریتی قرار میگیرد، ازدواج و اشتغال جوانان به عنوان زیربنایی ترین کار فرهنگی حاکمیت نگریسته می شود و...

کلی حرفها و کارهای بر زمین مانده داریم که در قالب تحقق آزادی باید به دنبال آن باشیم.

شما شکمت سیر است که سطح آزادی را در حد چند وجب پارچه روسری پایین می آوری! روسری را برداری آزاد شده ای؟ سینه هایت را بیندازی بیرون و نیشخند مردان چشم چران را ببینی به آزادی رسیده ای؟ پسرها بغلت کنند آزاد میشوی؟ سلف دانشگاه مختلط باشد به آرمانت رسیده ای؟ بعد تو دم از نجات میهن و ملت می زنی در حالی که دغدغه ملت را نداری و درد مردم را نمی شناسی؟ خدایی اش تو مامور نیستی به این که مطالبات اصلی مردم را به انحراف و فراموشی بکشانی و دست رانت خواران و غارتگران بیت المال را چند صباحی دیگر باز بگذاری؟!

البته حاکمیت هم دارد چوب غفلت از نیازهای فطری و غریزی جوانان را میخورد. حاکمیتی که شعار تمدن سازی اسلامی می دهد اما به تبعیت از غرب، سالها وقت بچه های مردم را در آموزشهای طولانی مدت و گاه بی خاصیت مدراس و دانشگاه و سربازی هدر میدهد و حواسش به غلیان نیازها و شکسته شدن قبح گناه و بالا رفتن سن ازدواج و سرد شدن میل به تشکیل خانواده نیست و نمی داند مسئولیت پذیری جوان با تشکیل خانواده میتواند بسیاری از ناهنجاری ها و هرزگردی ها و بی هویتی های رایج در سطح جامعه را از بین ببرد باید هم تاوان پس بدهد و با انقلاب شهوت و سکس و خشونت مواجه شود. هر چند این وسط باز هم جوان های مردم هستند که برای دفاع از حیثیت اسلام و میهن بر میخزند و مقابل هوسرانی اوباش شهوت زده می ایستند و شهید و مجروح می دهند.

حواس نظام هست این چند ساله چقدر آمار زورگیری های خشن در جای جای کشور افزایش پیدا کرد؟ کدام اتاق فکر فرهنگی دنبال چاره ای برای از بین بردن بستر بی قانونی و خشونت و حرام خواری و... برآمد؟ حواس نظام به فضای مجازی و سیل شبهات و تخریبها هم نبود و حواسش نبود به سر و سامان گیری صدها خانه تیمی فساد که با سوءاستفاده از نیاز طبیعی وجنسی جوانان تحریک شده فضای مجازی، عملا به سازماندهی پنهان تیم های شورش و اغتشاش انجامید.

آقای جمهوری اسلامی! جوان مردم زن میخواهد! شوهر میخواهد! درست مثل آب و غذا و حمام و دستشویی، ازدواج هم یک نیاز طبیعی است که باید به آن توجه نشان داد. انسان باید بتواند در سنی که نیاز به تکامل دارد به خواسته مشروعش برسد و آرام شود. (لتسکنوا الیها...) بماند آدمی که مسئولیت خانواده روی دوشش باشد اینقدر سبک و جلف نیست که دست به خیزشهایی از سر عقده و حرص و شهوت بزند و از ناامنی بیزار است.

سالهای آموزش را کم و خلاصه کنید. به قول رهبر معظم انقلاب دروس زائد را حذف کنید. دوره سربازی را کوتاهتر کنید. زمینه اشتغال را هم تقویت نمایید. زمینه بسیاری از آشوبهای مجازی برخاسته از شهوت و وهم و بی قیدی برطرف خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روستای تورسو و دین فروشان ترسو!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۹، ۰۷:۴۶ ق.ظ

rjql_b54fb6eb-0a83-47ab-a312-d45787bcc4cf.jpg

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

قرار بود اگر از غصه خلخال کشیدن از پای زن یهودی بمیریم روا باشد اما یادمان رفت که مولا شرطی ضمنی را در ابتدای این عبارت گنجاند که اگر "مسلمان" از شنیدن این خبر...

مسلمان نیست آن مسئول نامردی که اجرای عدالت را تنها در حیطه حیات ضعفا جائز شمرده و زورش را سر پابرهنگان خالی می کند.

مسلمان نیست آن بی غیرت گردن کلفتی که به برکت میزی که پایه هایش بر خون شهدای این مرز و بوم استوار گردیده، روی پر قو میخولبد، حقوق نجومی میگیرد، غذای سیر می خورد، آروغ تفرعن و نخوت بیرون می دهد و از کنار مظلومیت مردم بی کس و کار روستایی محروم به سادگی عبور می کند.

حمله وحشیانه به مردم روستای محروم و تخریب منازلشان در فصل سرما و در آستانه میلاد امام عدالت اقدامی بی خردانه بود که از عناصری پلید و مغرض سر زده است.

مردم روستای تورسو سال هاست که در حریم جنگل کلبه ای برای خود ساخته و از کار و زحمت در همان نقطه دور افتاده و فاقد امکانات، قوتی لایموت را برای خانواده هایشان فراهم می آورند.

مسئولان امر -که ظاهرا حتی برخلاف مصوبه شورای تأمین به پناهگاه این افراد بی بضاعت هجوم آورده اند- با اندکی تدبیر می توانستند سرپناهی را در نقطه ای دیگر برای این مردم پابرهنه و مومن فراهم کنند و بعد دستور تخلیه حریم جنگل را صادر نمایند.

این نوع مدیریت، ناقص و بیمار و به دور از آموزه های اسلام و انقلاب است که برای برخورد با مدیرکی نالایق و فاسد اما شاه داماد مافیای قدرت و ثروت، بخاطر دخالت بیجای چند عمامه به سر ساده لوح یا ذی نفع یا فلان نظامی بازنشسته بساز و بفروش بیش از دو ماه است که این دست و آن دست می کنند اما برای ویران سازی سرپناه محرومین در فصل سرما با لودر به پیش تاخته و با بی شرفی روی نوامیسشان دست بلند می نمایند.

لعنت خدا بر قوم ظالم و مدیران و تصمیم سازانی که با تبعیض و  بی عدالتی، هر بار ضربه ای به حیثیت نظام عدل اسلامی وارد می سازند که از عهده دشمنان نیز ساخته نیست.

خدا نیامرزد مسئولان بی کفایت استان را که می دانند بعضی زیردستانشان در نهادهای مختلف با بی عرضگی و غرض ورزی به ظلم و بی عدالتی و ناجوانمردی روی آورده اند اما به بهانه های مختلف از تغییر و برخورد با آنها سر باز می زنند.

مومنین انقلاب و عدالتخواهان اگر می خواهند راه سوءاستفاده دشمن از افتضاح روستای تورسو بسته شود باید پیش دستی نموده و هر چه زودتر برای حمایت از این مردم بی پناه و پیگیری برخورد با مقصران این بی شرمی به خصوص در دادگستری شهرستان بسیج شوند.

دم امام جمعه با غیرت بندپی شرقی جناب حجت الاسلام پوررمضان گرم که در عصر دین فروشی بعضی روحانیون منفعت طلب یا ساده لوح و بازیچه دفتری های زالو صفت، غیرت به خرج داد و مرد و مردانه پشت سر مردم مظلوم قد علم کرد.

مردم عزیز روستای تورسو که همواره در حمایت از آرمانهای انقلاب و شهدا پای کار بوده اند یقین بدانند بسیجیان و امت حزب الله داد مظلومیتشان را از مدیران نالایق و مشکوک ستانده و تا آخر مدافع آنها خواهند بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با این مقام قضایی راحت صحبت کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۱۸ ق.ظ

 اکبر اتباعی طبری و باند وابسته، طبیعتا با توجه به اصالت مازندارنی خود و رییس پیشین دستگاه قضا، دنباله ها و همدستانی در این خطه دارند که شنیده شده شماری از آنها از جمله یک مقام سابق و فرزندش دستگیر شده و ممکن است عده ای دیگر نیز به مرور جلب و احضار شوند. ممکن است پرونده هایی که از سوی این باند مورد دستکاری و یا اعمال نفوذ قرار گرفته دوباره بررسی شده و ...

در این بین اما باید مراقب اخبار نامعتبر و بعضی سوءظن ها و احتمالا تسویه حساب های شخصی نیز بود و هر حرف و شایعه ای را به راحتی نپذیرفت.

بنا بر اطلاع و تحقیق عرض می کنم یکی از چهره هایی که در مبارزه با باند مذکور با قاطعیت وارد عمل شد و در راستای سلامت دستگاه قضا و تقویت اعتماد عمومی نسبت به نظام اسلامی گام هایی جدی برداشت، آقای حسینی عالمی دادستان محترم استان مازندارن است.

فارغ از برخی اختلاف سلایق کوچک، پیش از این چند باری در همین وبلاگ درباره حسن خلق، هوشیاری و توان مدیریتی ایشان که یک سر و گردن بالاتر از بسیاری از مدیران استانی ظاهر شده است، یادداشت هایی را منتشر نمودم.

از جمله ویژگی های منحصر به فردی که ایشان را در شمار مدیران تراز انقلاب اسلامی معرفی می نماید، روحیه پاسخگویی است که امیدوارم اهالی رسانه قدر دان این فرصت مغتنم بوده و مجال هم کلامی و پرسشگری با این مقام قضایی را از دست ندهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خجالت نمی کشید؟

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۴ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۵۱ ق.ظ

دوستان تذکر دادند که مطلب قبلی وبلاگ، سربسته بود و بهتر است که روضه مکشوف خوانده شود.

چشم.

یک نفر سه میلیون و چهارصد هزار تومان بدهی بالا آورده و به خاطر آن به زندان افتاده و زن و بچه اش آواره شده اند. چرا؟ به خاطر این که دیسک کمر گرفت و چون شغلش فروش میوه با وانت بود نتوانست سرکارش برود و اجاره خانه اش تلنبار شد و با شکایت صاحبخانه روانه زندان شد و ...

بی تعارف ذیل پرچم حاکمیت دینی اصلا و ابدا این واقعه قابل درک نیست. این بابا از سر زیاده طلبی یا کلاهبرداری و بلند پروازی و ... بدهی بالا نیاورده است. عذرش موجه بود. سه میلیون و چهارصد هزار تومان گاه کمتر از یک سوم حقوق ماهانه بعضی مدیران است. به همین راحتی زندگی یک نفر با خاک یکسان شود؟ شما می دانید یک نفر وقتی به زندان می افتد ولو به مدت چند روز، چه تأثیری روی روحیه او می گذارد و چه آسیبی به شخصیتش وارد می شود؟ می دانید در بدو ورود به زندان و قرنطینه و تفتیش چه بلایی بر سر حرمت یک انسان می آورند؟

آخرش یک بچه دانشجو باید برود این زندانی را آزاد کند؟ دقیقاً نهادهای حمایتی کجای این قصه هستند؟

مدیر سازمان خصوصی سازی بنا بر شواهدی متهم می شود به بز خری اموال بیت المال و سوءاستفاده از موقعیت شغلی اش. بعد یک عده دانشجو و طلبه جمع می شوند سر و صدا می کنند و آن بابا استعفا می دهد. خب، از قوه قضاییه چه خبر و ایضا سازمان بازرسی؟!

گاهی وقت ها با قصور خود بلایی بر سر اعتبار نهادها و اعتماد مردم به نظام در می آوریم که از عهده هیچ دشمنی ساخته نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا