اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۱۳۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قم زیبا» ثبت شده است

تونل میزدیم اون موقع که تونل زدن مد نبود!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۲، ۰۸:۴۰ ق.ظ

photo_2023-12-17_19-25-20_pxgz.jpg

 

حالا که بحث تونلهای غزه داغ است و البته کسی نیست که نداند دستگاههای مجهز حفاری حماس از کجا و با ایده چه کشوری تأمین شده خوب است یادی کنیم از ابتکار حفر تونل در عملیات بزرگ و غرورآفرین فتح المبین. شهید غلامحسین رعیت رکن آبادی، اهل یزد که در گلزار شهدای قم قطعه سه ردیف شش مدفون است خالق این اثر شگرف و حماسی است. تونلی که او حفر کرد پشت سر نیروهای عراقی در می آمد. شهید صیاد شیرازی که ایده حفر تونل را طرح کرد و از امام جمعه یزد کمک خواست در کتاب ناگفته های جنگ (نقل به مضمون) می گوید وقتی نیروهای عراقی رزمندگان ما را پشت سرشان دیدند از تعجب خشکشان زد. اسرای عراقی را بردند که از تونل رد کنند و بیاورند عقب. بندگان خدا ترسیدند و فکر کردند قرار است زنده به گور شوند. شروع کردند به اظهار عجز و التماس. خلاصه با زور تهدید راهی حفره شدند و پایشان به تونل رسید. عظمت این تونل بزرگ و طولانی و سیم کشی برق و سیستم تهویه هوای آن را که دیدند از حیرت زبان به تحسین گشوده و الله اکبر و سبحان الله میگفتند.

کاش تدبیری اتخاذ می شد این تونل را پیدا کرده و احیا می نمودند. قطعا یکی از ابتکارات جذاب و تاریخی و دیدنی به شمار می آید که بازدیدکنندگان بسیاری را جذب میکند.

شادی روح شهیدان صیاد و رعیت صلواتی هدیه کنیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مقتل شهدای فاطمیه قم

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۶ آذر ۱۴۰۲، ۰۶:۰۵ ب.ظ

photo_2023-12-17_19-24-55_sqgw.jpg

 

شهر مقدس قم به خصوص خیابان انقلاب اسلامی (چهارمردان) بارها هدف حملات هوایی و موشکی دشمن بعثی قرار گرفت.

یکی از این موشکها در سال 65 به خانه ای در این خیابان اصابت کرد که مجلس روضه زنانه حضرت صدیقه طاهره برقرار بود. هجده زن و کودک بیگناه از محفل اشک و آه فاطمیه تا عرش قدسی حق پر گشودند و جرعه نوش باده ساقی کوثر شدند.

در روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها نایب الزیاره شما در مقتل این شهدای فاطمی بودم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برسد به دست مسئولان قم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۶ آذر ۱۴۰۲، ۰۴:۱۹ ب.ظ

photo_2023-12-07_17-36-40_isj.jpg

 

شما دستتان به مسئولان قمی میرسد؟ نمیدانم چندمین بار است که این پیام را منتشر میکنم و صدایم به جایی نرسیده است. مزار این شش شهید غیر ایرانی مدافع حرم در بهشت معصومه سلام الله علیها مدتهاست به همین حالت، نیمه کاره رها شده است. این پیام را به مسئولان قم برسانید بلکه مثل سایر قبور مطهر این قطعه آسمانی، کامل و تمیز و مرتبشان کنند؛ اجر شما با شهدا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حرام و حرم!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۰ آذر ۱۴۰۲، ۱۰:۲۷ ق.ظ

photo_2023-12-01_11-48-55_9af.jpg

 

دیروز توفیق شد به حرم شریف شاه عبدالعظیم حسنی در قبله تهران، ری رفتم. جای همه دوستان خالی، نایب الزیاره بودم. صفای حاکم بر حرم این امامزاده بزرگوار، صیقل جان و احیاگر روح انسان است.

از جمله نکات خوب در ورودی حرم مطهر حضرت عبدالعطیم، بازرسی زائر با حفظ کرامت انسانی است. زائر به جای تفتیش بدنی که متأسفانه گاه به شکل مشمئزکننده ای در حرمهای مطهر مشهد و قم جریان دارد با عبور از دستگاه مخصوص، مدل آنچه که در فرودگاهها هست وارد حرم میشود. دست مریزاد به تولیت حرم سیدالکریم.

در بازار بیرونی حرم متأسفانه معدودی زنهای حرمت شکن با کشف حجاب تردد دارند که تذکر و کنترل آنها کار بسیار ساده ای است و البته مغفول مانده است. موقع خروج از تهران، مقابل دانشگاه شاهد اما مناظر زشت و زننده ای از کشف حجاب و کشف عفاف! در اذهان ترسیم میشود که نشان میدهد مسئولان بی عار ما هنوز رغبتی برای دفاع از شعائر انقلاب پیدا نکرده اند.

حقوقهای نجومی و مزایای متعدد مسئولان، قدرت را در کام آنها شیرین ساخته است. نتیجه دنیاطلبی هم چیزی جز میل به معامله گری بر سر ارزشها نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بدون پیوست!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۶ آبان ۱۴۰۲، ۰۹:۴۱ ق.ظ

حل مشکلات زیربنایی محله ۹ پردیسان قم تا پایان سال جاری | خبرگزاری ایونا |  رسانه کارگر ایرانی | خبرگزاری ایونا | رسانه کارگر ایرانی

 

در یک شهرک، اسم خیابانی را میگذارید ایمان یک خیابان دیگر، ایمانی! یکی مسلم، یکی دیگر مسلم قلیپور، یک مجتمع اسمش میشود بهشت، آنطرف تر یکی دیگر، کوی بهشت. چند مجتمع هم در چند نقطه شهرک مشترکاً اسمشان میشود حافظ یا زیتون یا الهیه و... خب مردم بخصوص مهمانها دچار اشتباه و سردرگمی میشوند. نمیشد کمی خرد به کار برد و کمتر موجب آزار دیگران شد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دلش آنجا بود

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ آبان ۱۴۰۲، ۱۱:۱۶ ق.ظ

فردا؛ تشییع شهید عبدالصالح زارع در قم - مشرق نیوز

 

عاشق قم بود و با جان و دل به زیارت حرم حضرت معصومه سلام الله علیها می رفت. تولدش در شب شهادت پدر فاطمه معصومه بود. نام و جان و دلش با عمه سادات گره خورده بود. با اصرار او بود که خانواده اش به قم نقل مکان کردند. خودش هم دلش می خواست ساکن قم بشود.

 یکی دیگر از مکان هایی که صالح موقع آمدن به قم حتماً باید به آن جا می رفت، گلزار شهدای این شهر بود. در گلزارعلی بن جعفر علیه السلام، لحظاتی را تأمل می کرد و با دقت به تصاویر شهدای مجاهد عراقی و یا شهدای سایر کشورها نگاه می انداخت و برایشان فاتحه می خواند. به زیارت شهدای درگیری با پژاک هم می رفت. می گفت: تعریف شهیدان ولی الله صحرایی و عاصمی و آوازه مجاهدت هایشان را بسیار شنیده ام.

هر بار تماس داشت می گفت: سید! تو با شهدا مأنوسی. هر وقت به زیارتشان رفتی، یا در سفرهای راهیان نور، به یاد من هم باش.

می دانستم او بیشتر از من در حال و هوای شهادت است و با یاد شهدا انس دارد. آمده بود منزل ما. دید بخشی از دیوار را با تصاویر سرداران شهید زینت داده ام. جای تصویری خالی بود. گفت: این قسمت را نگهدار، باید عکس مرا بچسبانی.

در میان همه روضه ها با روضه مادرمان، حضرت زهرا سلام الله علیها، حال دیگری پیدا می کرد. گریه که می کرد معلوم بود از ته دل و از عمق جانش سوخته و در مصایب ام ابیها طاقت از کف داده است. مدتی آهنگ پیشواز تلفن همراهش هم روضه جانسوز خانم بود.

پیکرش را که آوردند، دیدم انگار همه چیز مطابق میلش پیش رفته است. شهید شده است. پیکرش را به قم آورده و می خواهند در حرم عمه سادات طواف بدهند. قرار است او را در گلزار شهدای قم به خاک بسپارند. مانده بود فقط روضه حضرت زهرا، که نور علی نور بشود. نشستم کنار پیکرش. زانو زدم، صورتش را که مثل قرص ماه می درخشید بوسیدم و روضه مادر پهلوشکسته اش را خواندم.

خیابانی در قم را به اسم او نامگذاری کرده اند. حالا عبدالصالح زارع، بخشی از هویت و تاریخ این شهر مقدس است.

راوی: حجت الاسلام سید حرّ کاظم زاده، از دوستان شهید/ کتاب عبد صالح/ انتشارات مطاف عشق

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بالاخره فروش فیلترشکن جرم است یا نیست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۸ آبان ۱۴۰۲، ۱۰:۵۹ ق.ظ

بازداشت دو فروشنده فیلترشکن با درآمد ۴۶ میلیارد تومانی - خبرآنلاین

 

چند روز پیش این خبر در همه رسانه های مجازی و مکتوب و صوتی و تصویری منعکس شد: 

بازداشت 2 فروشنده فیلترشکن در قم با گردش مالی 46 میلیارد تومانی

دست قوه قضاییه درد نکند. به هر حال با هر تخلف و جرمی باید برخورد کرد و من هم به نوبه خودم تشکر میکنم؛ اما واقعا جای سوال است در این سیزده چهارده ماهی که اینستاگرام و... به جای بستن پهنای باند، صرفا فیلتر شدند حجم وسیعی از مردم به سمت استفاده از فیلترشکن روی آورده اند. شایعات گسترده ای هم درباره دخالت و ذی نفع بودن بعضی کانونهای قدرت در تولید و فروش نرم افزارهای فیلترشکن منتشر شد که ان شاءالله دروغ است. آن وقت در تمام این مدت فقط همین دو نفر به جرم فروش فیلترشکن دستگیر شده اند؟!

اگر فروش فیلترشکن جرم است انبوه عرضه کنندگان آن در جای جای کشور که به صورت مجازی و یا حتی حضوری مشغول فروش وی پی ان هستند چرا در حاشیه امن به سر میبرند؟

بسیاری از مسئولان هم در حال استفاده از فیلترشکن بوده و در اینستا و تلگرام و اتس آپ حضور فعال دارند. اگر فروش فیلترشکن جرم است خرید آن هم همکاری با مجرم به شمار می آید. آن وقت مسئولانی که قانون شکنی کرده یا از قانون شکن حمایت میکنند میتوانند امین و حافظ قانون باشند؟

به نظر من یا از خیر دستگیری این دو نفر می گذشتید یا حرکتی کامل و قاطع برای برخورد با فروشندگان فیلتر شکن آغاز میکردید. اینطوری ابهامات ذهن مردم هم بیشتر نمی شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بانوی اول ایران

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ آبان ۱۴۰۲، ۰۹:۰۸ ب.ظ

حرم فاطمه معصومه - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

ابراهیم اگر ابراهیم شد و خوش درخشید نمیتوان نقش بانوی بزرگی چون هاجر را در زندگی او نادیده انگاشت. به پیامبر خدا آنقدر ایمان داشت که بپذیرد با طفل شیرخوارش در صحرا تنها بماند. شیطان در قالب پیرمردی خیرخواه به سویش رفت بلکه احساسات مادرانه اش را برانگیزد تا مانع از عزم ابراهیم برای ذبح اسماعیل شود. هاجر اما گفت تسلیم محض خدا و پیامبرش هستم و بس. دل ابراهیم قرص شد و در مسلخ عشق سربلند تاریخ گردید.

موسی اگر موسی شد دل دریایی مادرش یوکابد بدرقه راهش در امواج سهمگین نیل بود و اراده زن پاکدامن تاریخ سازی چون آسیه او را از کاخ ستم تا میعاد نبوت و هدایت، همراهی نمود.

یک محمد بود و یک خدیجه. ایثار مادر امت آنقدر بزرگ بود که رسول الله شهادت بدهد اقامه دین مدیون عظمت وجود و شخصیت آسمانی این بانوی بزرگ است.

خطبه فدکیه در حقیقت خطبه ولاییه بود. فاطمه کمر به حمایت حق بسته بود. مثل شیر می غرّید و از ولایت علی دم زده و غاصبان را رسوا می نمود. امروز اگر سیرت و غیرت علوی اسوه مردان عالم است به برکت بیان و منطق و کلام فاطمی است.

زینب عصاره فاطمه و علی بود. شیر زن دشت کربلا که افشاگری و روایتگری حکیمانه اش مکمل نهضت عاشورا شد. بنیان یزیدیان را برباد داد و مبدأ خیزش ابدی مستضعفان جهان در تأسی به قیام اباعبدالله گردید.

یک اسلام است و یک فاطمه معصومه. قم اگر قم است و آشیانه آل محمد(ص)، حوزه اگر حوزه شد و مادر انقلاب گردید، ایران اگر مهد بیداری جهان شد و پرچم آزادگی ملتها در مبارزه با ظلم را در پهنه گیتی به اهتزاز درآورد مرهون شمع وجود دختر موسی بن جعفر است.

نقش زن در اسلام را اگر میخواهید بدانید به عظمت وجود بانوانی بنگرید که محور اندیشه حماسه و ایمان قرار گرفته و حیات نور دین و فطرت را در هجوم سیاهه بیداد و عصیان و تغافل و غارتگری، محافظت نمودند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خبر خوب

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۸ مهر ۱۴۰۲، ۰۶:۳۶ ق.ظ

photo_2023-10-20_06-27-11_ndvr.jpg

 

در بیمارستان آیت الله گلپایگانی قم روی داد؛
🔺چهاردهمین فرزند پدرومادر دهه شصتی به دنیا آمد!

🔹چهاردهمین فرزند خانواده طلبه نام آشنای یزدی، امروز در بیمارستان گلپایگانی قم با سلامت کامل به دنیا آمد.

🔸مادر ۴۰ ساله ی این نوزاد، با حضور متخصص زنان و زایمان، متخصص بیهوشی و گروه جراحی بیمارستان، ظهر امروز، پنجشنبه ۲۷ مهر نوزاد خود را به دنیا آورد.

➖گفتنی است نام این نوزاد به درخواست خانواده اش، توسط رهبر معظم انقلاب انتخاب شده است.

🌏 #تخریب‌‌چی👇
🆔 @takhribchi110

ماشاءالله لا حول و لاقوة الا بالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هم اکنون قم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ مهر ۱۴۰۲، ۱۲:۰۱ ب.ظ

تیمم ارتماسی، یعنی چند لحظه پیاده روی در هوای غبارآلود و طوفان گرد و غبار قم!

 

photo_2023-10-11_11-54-25_kfks.jpg

عکس از سیدعلی مشتاقی نیا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پاساژ کویتی ها

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۷ مهر ۱۴۰۲، ۰۳:۴۲ ب.ظ

Mohammad Mansouri Boroujeni on X: "پاساژ کویتی‌ها، قم.  https://t.co/eGsfVdMWOi" / X

 

امروز زنگ زدم شهرداری قم گفتم این پاساژ کویتی ها که نزدیک حرم است و بنایی قدیمی محسوب میشود شاید از نظر ایمنی و استحکام، صلاحیت ادامه فعالیت را نداشته باشد. البته تأکید کردم من کارشناس نیستم اما پیشنهاد میدهم از کارشناسان خبره شهرداری بخواهید بروند طبقه اول پاساژ خودشان ملاحظه کنند که با رد شدن عادی یک نفر، چطور زیرپای بقیه که آنجا ایستاده اند تکان میخورد و عین زلزله بالا و پایین میشود. پیشنهاد میکنم از نظر فنی و ایمنی بررسی کنید این سازه فرتوت و قدیمی اگر خدای نکرده مثل بعضی ابنیه قدیمی تجاری در تهران و ... فرو بریزد فاجعه رخ میدهد و... زودتر پیش بینی و پیشگیری کنید بهتر است و...

طرف جواب داد به شهرداری مربوط نیست... تمام.

اینجا نوشتم که شما هم در جریان باشید اگر خدای نکرده اتفاق تلخی افتاد که ان شاءالله هیچ وقت نیفتد؛ من به نوبه خودم هشدار داده بودم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در پناه فاطمه معصومه سلام الله علیها

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۴ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۰۸ ق.ظ

زندگی روحانی شهید محمدحسن دهقانی

 

خادم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها حجت‌الاسلام محمدحسن دهقانی محمدآبادی، استاد حوزه و شهید مدافع حرم، در اولین روز مردادماه سال1357 در خانواده‌ای مذهبی در شهربابک متولد شد.

از آخرین فعالیت‌های تبلیغی این شهید ولایتمدار، حضور تبلیغی رزمی در جمع مجاهدان و مدافعان حرم در تابستان سال97 بود. درنهایت نیز در اعزام دهه آخر صفر، در روز اربعین در منطقه ریف سوریه در مجلس روضه اباعبدالله علیه السلام به شهادت رسید.

شهید دهقانی وصیت کرده بود: "مرا در قم دفن کنید تا در پناه بی‌بی فاطمه معصومه سلام الله علیها باشم که سال‌ها جیره‌خوارش بوده ام. مقداری تربت سیدالشهدا علیه السلام و مقداری از تربت شلمچه شهدای بزرگ همراهم بگذارید شاید مشمول شفاعت آن‌ها شوم، همچنین دستمال مشکی اشکم که خدا قبول کند در روضه‌هایم همراهم بوده آن را هم همراه بگذارید."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نسخه آیت الله در مواجهه با زن لخت!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ۰۴:۱۴ ب.ظ

آیت‌الله مسعودی خمینی: گشت ارشاد نمی داند معنای بنشین، بفرما و بتمرگ متفاوت است؟ /آقای جنتی پیر شده و باید در خانه بنشیند

 

از این آدم هایی که یکجا نشسته اند، تجربه کار میدانی ندارند و از کنار گود میگویند لنگش کن بدم می آید.

کسی که واقع را نمی شناسد و تجربه ای در کاری ندارد اما به خودش اجازه نسخه پیچیدن هم می دهد اول از همه، خودش را مضحکه قرار داده است.

طرف را آیت الله می خوانند. گشت ارشاد را زیر سوال برده که فرق بتمرگ و بفرما و بنشین را بلد نیستند. بعد درباره نحوه برخورد با بی حجابی اینطور گفته: "من اگر یک خانم سر تا پا لخت ببینم، به او می‌گویم که؛ خانم! تو یک خانم باوفا و باصفایی هستی، تو یک خانم خانه‌دار و بچه‌دار هستی. من از شما تقاضا و التماس می‌کنم که این وضعیت این‌طوری خوب نیست."

خب اگر این زن سر تا پا لخت به حرف شما گوش نکرد چه کار میکنی؟

جواب ایشان: "باید رها کنم و بروم. نباید یقه‌ او را بگیرم که؛ چرا حرف من را نشنیدی؟"

بزرگوار! اینطوری که هیچ قانونی در هیچ جای دنیا پیاده نمی شود. همیشه عده ای هستند که از قانونی خوششان نمی آید. نظرشان محترم است اما در عرصه عمل باید تابع قانون باشند. بستن کمربند باشد یا استفاده از ماسک یا .... کسی منکر ضرورت کار فرهنگی نیست ولی اگر از کنار زنی که سرتا پا لخت باشد و به تذکر گوش نمی دهد به سادگی بگذریم که برخورد با بی حجابی و کشف حجاب معنا نمی دهد. باز گذاشتن دست فواحش برای مانور بی عفتی در جامعه مطابق کدام آموزه دین است؟ برداشت یک آیت الله از مفهوم کلمه "امر" در فریضه امر به معروف و نهی از منکر همین اندازه است؟ راستی حاج آقا نفرمود اگر این خانم احیانا سلیطه و دریده بود و خواهر و مادر مأمور و آمر به معروف را به فحش کشید باید چه کرد؟

حیف نیست متفکرانی مثل شهید مطهری را دادیم امثال این بابا که جلوتر از بینی اش را هم نمی بیند صاحب تریبون شده اند؟

سلسله رسانه های خبری وابسته به طیف لاریجانی با ترس از احتمال رد صلاحیت علی خان در انتخابات پیش رو به سراغ آیت الله؟! مسعودی خمینی رفته و حرف های خود را از زبان وی بیان نموده اند که آیت الله جنتی باید کنار برود و خالص سازی سیاسی مشکل اصلی جامعه است و هاشمی رفسنجانی نباید رد صلاحیت می شد و...

آیت الله مسعودی خمینی مدتی تولیت حرم حضرت معصومه را هم بعهده داشت و از لج شکست انتخاباتی هاشمی در برابر احمدی نژاد به یکباره تمامی طلبهای معطل مانده موقوفات حرم از دولتهای هاشمی و خاتمی را در دولت نهم به اجرا گذاشت که منجر به پلمپ طولانی مدت بزرگترین ورزشگاه قم (شهید حیدریان) گردید. از دیگر کرامات این بزرگوار جلوگیری از اجرای پروژه منوریل قم به این بهانه بود که بلندی سکوهای آن موجب وهن حرم است و میلیاردها تومان هزینه بیت المال هدر داده شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وزارت ارشاد حواسش کجاست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳ مهر ۱۴۰۲، ۰۸:۵۷ ق.ظ

این مطلب را در شبکه های اجتماعی دیدم، چون مشابهش را قبلا شاهد بودم حیفم آمد آن را در دسترس موتورهای جستجوگر قرار ندهم:

 

شیطنت در نگارش کتاب تربت پاکان قم 
امروز ۳۱ شهریور آغاز هفته دفاع مقدس و یادآور مجاهدت و جانفشانی هزاران زن و مرد مومنی است که برای حفظ جمهوری اسلامی از جان و مال و فرزند خود گذشتند و عزّت و امنیت را برای مردم و کشور به ارمغان آوردند. 
در این امنیت برآمده از خون هزاران شهید به رهبری حضرت امام و مقام معظم رهبری که باید قدردان آن بود متأسفانه افرادی با قدر ناشناسی  و شیطنت گام در مسیر دشمنان اسلام و جمهوری اسلامی نهاده اند و از سر ناآگاهی یا کوتاهی، از آنان حمایتهایی هم شده است، یکی از آنان؛ کتاب تربت پاکان قم است. در این کتاب خادم و خائن در کنار هم معرفی شده اند، البته با این روش که هم خدمت و جانفشانی خادمان دین و انقلاب تحریف شده و هم بر خیانت دیگران سرپوش گذارده شده است.در کتاب تربت پاکان قم کلمات امام برای امام خمینی و انقلاب برای نهضت مردم و شهادت برای جانفشانی مبارزان و یاران امام واژه های فراموش شده اند و مولف با رندی و شیطنت از کنار بسیاری از حقایق و ارزشها عبور کرده است، که به نمونه ای از آنها اشاره می کنیم؛ 
۱. در صفحه ۱۳۰۸  در شهر حال سید کاظم شریعتمداری به مقابله ایشان با امام و انقلاب و بسیاری از آنچه که به خلع ایشان از مرجعیت و موضوع کودتای نوژه و ...نپرداخته است.
 ۲. در صفحه ۲۰۷۶ در شرح حال مهندس مهدی بازرگان وقایع زندگی ایشان از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۷۳ سانسور شده است، در واقع برای آن که از انقلاب اسلامی نامی برده نشود  شرح حال شخصی مثل بازرگان هم در این مقطع زمانی پنهان شده است 
۳.از شهید آیت الله سید محمدرضا سعیدی نخستین مجتهد شهید نهضت امام خمینی 
که در وادی السلام دارای مزار نمایانی است هیچ شرح حالی نیامده است. 
۴. در شرح حال شهید سید مجتبی نواب صفوی آنچه که مربوط به شهادت ، زمان شهادت 
و محل دفن آن شهید می شود پنهان شده است. 
۵. شرح حال حجه الاسلام شهید غلامحسین حقانی از شهدای هفتم تیر که در قبرستان شیخان مدفون است را نیاورده است. 
۶. در صفحه ۴۰۹ در شرح حال  نوشته است؛
 مدنی در ۲۰ شهریور۱۳۶۰ش بعد از اقامه نماز جمعه براثر انفجار بمب به دیدار معبود شتافت. 
و از شهادت این شهید محراب شهید آیت الله سید اسداله مدنی با رندی گذشته است.
۷.  صفحه ٨٥٤ در شرح حال شهید حجه الاسلام حاج شیخ عباس شیرازی چنین آورده است: 
وی در روز جمعه ۱۷ خرداد ۱۳۶۴ درگذشت.
 و از شهادت و چگونگی آن سخنی نگفته است. 
۸ . صفحه ۱۱۷۶ در شرح حال شهید آیت الله قدوسی چنین آورده است؛ 
قدوسی سرانجام در ۱۴ شهریور ۱۳۶۰ به دیدار معبود شتافت.
از شهادت ایشان هم گذر کرده است. 
۹ . صفحه۱۲۶۶ در شرح حال شهید  حجه الاسلام شیخ فضل الله محلاتی چنین آورده است. محلاتی در تاریخ اول اسفند ۱۳۶۴همراه جمعی از نمایندگان مجلس و مسئولین قضایی کشور که با یک هواپیما عازم جنوب بودند در حوالی اهواز مورد اصابت موشک قرار گرفت و منفجر شد. 
در اینجا هم از واژه شهادت استفاده نشده است و ...
و مواردی دیگر  
اینها مواردی از افراط و تفریط و تحریف آقای عبدالحسین جواهر کلام نویسنده کتاب تربت پا کان قم بود، برخی نویسندگان درخیال باطل خود همچون دشمنان ما چنین می پندارند که انقلاب اسلامی دوامی نخواهد داشت و لذا چنان می نویسند که خیال خود را از آینده واهی و خیالی خود راحت کنند تا مبادا گزندی به آن ها برسد. این کتاب از حیث نگارش و امانت داری و ارجاع به منابع هم دچار مشکلات عدیده ای است که باید در جای خود نقد شود. 
امید است مسئولان وزارت ارشاد در صدور مجوز دقت بیشتری درباره ی چنین نویسندگانی داشته باشند. 
 
قم ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ 
✍️ بهمن قربانی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از شما انتظار بیشتری می رود حاج آقا!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۲ شهریور ۱۴۰۲، ۰۷:۱۱ ق.ظ

حجاب» تنها دغدغه متحصنین قوه قضائیه نیست | خبرگزاری فارس

 

حجاب، مساله فردی یا حتی صرفاً سیاسی نیست. از دیرباز حتی در دوره حاکمیت طاغوت نیز علما در مقابل بی حجابی قد علم می کردند. ماجرای مرحوم آیت الله بافقی که در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها مقابل اهل و عیال بی حجاب رضاشاه قلدر ایستاد، ترسی به دل راه نداد و به رسالت نهی از منکر عمل کرد و تلخی کتک و تبعید را در ازای کسب رضای خدا به جان خرید ورد زبان همه بزرگان دین است.

جالب آنکه در این سالها گاه شنیده می شد بعضی آقایان وضعیت بدحجابی را دلیلی موجّه برای زیر سوال بردن مشروعیت نظام می دانستند؛ اما عجیب است در یکسال اخیر که تمام دنیای کفر قامت به نابودی ارزشهای الهی بسته و به بهانه مبارزه با حجاب در حال ترویج هرزگی و عریانی و لاابالی گری است صدایی از بعضی بزرگان حوزه شنیده نمی شود! گو اینکه هیچ وظیفه ای برای دفاع از غربت دین خدا ندارند. به راستی مراجع بزرگوار تقلید نمی دانند اگر جمهوری اسلامی نباشد نه تنها قوانین و احکام شرع تعطیل شده بلکه بساط دفتر و دستک و خدم و حشم آنان نیز جمع خواهد شد؟

کدام مشاوران نفوذی به بزرگان دین اینطور خط غلط داده اند که دعوای حجاب، مساله ای صرفاً سیاسی است و ربطی به دفتر و بیت حضرات ندارد؟ تفقّه بدون زمان شناسی اساساً امری پوچ و بی خاصیت است چه اینکه قرار بود علما، امنای امت و جانشینان معصوم باشند و حافظ چارچوب احکام دین و اگر در دوره حکومت اسلامی، انگیزه ای برای دفاع از حدود دین در بعضی علما وجود نداشته باشد که باید تأسف خورد و به ساحت مقدس امام عصر(عج) تسلیت گفت.

آن کارگر و کاسب و کارمندی که داوطلبانه بخشی از ماحصل زحمات خود را بدون هیچ بهانه و چشمداشتی در قالب خمس در اختیار علما قرار میدهد هدفش نه راه اندازی تشکیلات عظیم بیت و دفتر که یاوری دین خدا و تقویت مکتب اسلام است؛ آن وقت بزرگانی که خود و خانواده هایشان از دسترنج مومنین ارتزاق میکنند در برهه حساس و بزنگاه خطر، دین و احکام وحی را تنها بگذارند ظلم به خدا و رسول و ائمه نیست؟ آیا حوادث یکسال اخیر نشان نداده که هدف از این حمله بزرگ رسانه ای و آشوبگری های واقعی و مجازی بازی خوردگان غرب، اساس دین و مرجعیت و فقه و حاکمیت مذهب است؟ همه ائمه ما بخاطر تقویت دین، شهد شهادت نوشیدند، شما می توانید جواب خدا را بدهید که چرا در یکسال اخیر دهها جوان متدین این مملکت بخاطر دفاع از حدود دین توسط عناصر دشمن در کوچه و خیابان به خاک و خون کشیده شدند اما مراجع و بزرگانی که حفاظت از دین، وظیفه ذاتی آنان است حتی حاضر به اتخاذ یک موضع ساده در دفاع از شریعت نشدند که مبادا غباری بر عبای زعامتشان بنشیند؟

همه در مقابل خدا باید جوابگو باشیم. سخن آخر، کلام سردار شهید حاج قاسم سلیمانی است که امروز اهتزاز پرچم شیعه و زوال دشمنان دین در منطقه و آزادی در انجام مناسکی چون اربعین و... را مدیون مجاهدت او و یاران شهیدش هستیم:

"سخنی کوتاه از یک سرباز ۴۰ ساله در میدان به علمای عظیم الشأن و مراجع گرانقدر که موجب روشنایی جامعه و سبب زدودن تاریکی‌ها هستند، خصوصاً مراجع عظام تقلید. سربازتان از یک برج دیده بانی، دید که اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزشهای آن [که] شما در حوزه‌ها استخوان خُرد کرده اید و زحمت کشیده اید، از بین می‌رود. این دوره‌ها با همه دوره‌ها متفاوت است. این بار اگر مسلّط شدند، از اسلام چیزی باقی نمی‌ماند. راه صحیح، حمایت بدون هر گونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولیّ فقیه است"

والسلام/ قم/ داوود عباسی/ جانباز دفاع مقدس و جنگ نرم

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اربعین امروز، قم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۵ شهریور ۱۴۰۲، ۰۵:۵۰ ب.ظ

photo_2023-09-06_17-40-32_xlq2.jpg

photo_2023-09-06_17-40-44_0hd3.jpg

photo_2023-09-06_17-41-05_9uws.jpg

photo_2023-09-06_17-40-58_ioy2.jpg

photo_2023-09-06_17-40-51_eb9b.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پس آنگه بگویم که تو کیستی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۲ شهریور ۱۴۰۲، ۰۸:۰۸ ق.ظ

عکسی منتشر نشده از تدفین محمدعلی رجایی

 

یک عادتی دارم خودم وقتی در تشییع جنازه افراد مشهور شرکت میکنم و یا تصاویر مربوط به تشییع و تدفین آنها را نگاه میکنم توجهم به این است که چند درصد شرکت کنندگان جوان و یا پیر هستند. عالمی در شهرمان فوت کرده بود. همه دوستش داشتند پست و مقامی هم نداشت. تشییعش پر از مردم از همه اقشار بود که البته جوانها در آن جمع می درخشیدند. عالم دیگری فوت کرد یکی دو سال بعد. تلاش می شد او هم محبوب جلوه داده شود آنهایی که آمدند مشتی پیرمرد و یا مسئول بودند. تشییع جنازه آیت الله اراکی را یادم است از بابل در هوای سرد اتوبوس شهرداری سوار شدیم و آمدیم قم. هنوز طلبه نشده بودم. عزاداری جوانها دیدنی بود. آیت الله بهجت هم همینطور. حالا بقیه بزرگان را نمی خواهم اسم بیاورم. یک عمر است در تشییع جنازه شهدا در شهرهای مختلف شرکت میکنم. اغلب جوانها زیر تابوت هستند. دوست پاسدار و آزاده ما هم که اخیراً فوت کرد جوانها آمده بودند. این هم معیار شخصی خودم است در قضاوت پیرامون جایگاه اجتماعی و تأثیرگذار اشخاص.

عکس بالا مربوط به لحظه خاکسپاری شهیدان رجایی و باهنر است. پاسدارها، روحانیون و مسئولین حاضر هم اکثرشان از جوانان هستند. گفتم این یک حرف را خدمتتان عرض کنم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بماند

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۰۶:۳۱ ب.ظ

حاج داوود عباسی، رزمنده و جنباز عدالتخواه قمی این پیام را فرستاد:

خدا شاهد بنده رفتم مجلس، توی رستوران، با آقای دلیگانی،،نمایند مجلس  بخدا قسم، قصر بود،غدا سلف سرویس، هر چی می خواستی بود، بخدا روی شاه را سفید کرده بودند،،،خدا میداند،دلم به حال مردم بیچاره سوخت،،،اشرافی‌گری وتجملگرایی، سنگهای گران قیمت، درب های گران قیمت، میز و صندلی های گران قیمت،،،،بخدا این ها درد دین ندارند،،،همه به ریش ما می خندند،،،،،والله قصر شاه بود،،،خدا از سر تقصیر من بگذره،چه ناهار ی خوردیم،،هر نوشابه ای می خواستی بود،هرچند تا می خواستی بر دار،،روی شاه را سفید کرده بودند،،

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این کتاب را حتما بخوانید

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۴ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۲۰ ق.ظ

کتاب عبد صالح - مطاف عشق

 

شهید مدافع حرم عبدالصالح زارع از پاسداران مدافع حرم مازندرانی که در شهر مقدس قم به خاک سپرده شده خاطرات جذاب و گیرایی دارد که توصیه میکنم مطالعه آن را از دست ندهید. برای تهیه کتاب عبد صالح از انتشارات مطاف عشق روی نشانی زیر کلیک کنید:

https://mataf.ir/product/670/%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d8%b9%d8%a8%d8%af-%d8%b5%d8%a7%d9%84%d8%ad/

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حضرت معصومه در کربلا!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۱ خرداد ۱۴۰۲، ۰۴:۵۰ ق.ظ

حضرت معصومه (س) - همشهری آنلاین

 

از روز قبل که در مسیر عملیات به طور مخفیانه به نزدیکی سنگرهای دشمن رفته بودیم آب قمقمه هایمان به اتمام رسیده بود. هوای گرم و آتشین دشت های اطراف مهران و کیلومترها پیاده روی با کوله ای سنگین و مهمات و ... طاقتمان را طاق نموده بود. نیمه های شب عملیات شروع شد. جست و خیز و تکاپوی جنگ، تشنگی را از یادمان برد؛ اما اندکی بعد، جراحتی که بر بدنم نشست و خونی که از تن رفت تشنگی را به خاطرم آورد. همراه چند مجروح دیگر به عقب برگشتم تا توسط نیروهای امداد به بیمارستان صحرایی منتقل شوم.

نشانه هایی که گذاشته بودیم براثر شدت آتش درگیری از بین رفته بود. راه را گم کردیم. یکی دستش یکی پاهایش یکی جای جای پیکرش زخمی بود. به همدیگر کمک می کردیم و زیر پر و بال هم را می گرفتیم. این وضعیت با توجه به ضعف و خستگی شدیدی که داشتیم باعث کندی حرکت ما می شد. گاهی مقابل عراقی ها در می آمدیم. یکی دوبار با آنها درگیر شدیم که به خیر گذشت. احتیاط می کردیم که در تیررس دشمن نباشیم. خمیده و دولا دولا راه می رفتیم. واقعا دیگر نای حرکت نداشتیم. ما گم شده بودیم و اصلا نمی دانستیم در خط دشمن هستیم یا جبهه خودی. خبری از نیروهای خودی نبود. از یافتن آب هم ناامید شده بودیم. سنگ بزرگی پیدا کردیم که حال غار داشت. می شد به عنوان پناهگاه از سایه آن بهره بود و برای ساعاتی از تیررس دشمن خارج شد. خودمان را رساندیم و زیرش دراز به دراز افتادیم. دوست نداشتیم ناامیدی به سراغمان بیاید؛ اما فقط معجزه می توانست ما را از آن وضعیت بغرنج خارج کند. درد داشتیم وناله می کردیم. ان قدر تشنگی به ما فشار آورد که علف های هرز کنار تخته سنگ را چیدیم و به دهان گذاشتیم تا رطوبت آن مقداری از شدت عطش جانکاهمان را کم کند.

سعی کردم به زخم های دوستانم رسیدگی کنم و کمی جلوی خون ریزی شان را بند بیاورم. خواب به چشمانمان نمی آمد. گویا نزدیک اذان صبح بود. شاید این آخرین نماز صبحی بود که می خواندیم. حال معنوی خاصی داشتیم. تیمم کردیم و نماز را خواندیم. به چهره خسته و خون آلود و تشنه همدیگر که نگاه کردیم حسی مشترک در نگاه همه به چشم می آمد. احساس می کردیم اینجا با این حالت یا شهید می شویم یا اسیر. نشستیم و با هم به آهستگی زیارت عاشورا را زمزمه کردیم. چقدر هم در آن شرایط می شد حال و هوای عاشورا را حس کرد و عطش طفلان اباعبدالله را درک نمود و با اصحاب کربلا همنوا شد.

یک آن احساس کردم گنبد زیبای حرم حضرت معصومه مقابل چشمانم می درخشد. نور امید در دلم زنده شد. رو کردم به دوستانم و گفتم: رفقا! بیایید هر کدام برای حضرت معصومه صد تومان نذر کنیم تا آبی پیدا کنیم. این خانم خیلی پیش خدا آبرو دارد. این خانم بانوی کرامت است و دست رد به سینه دلدادگانش نمی زند...

پیشنهادم را پذیرفتند. هر کس در خلوت خود به نجوا نشست و مشغول دعا و زمزمه شد. روشنایی آسمان توی چشم می زد. احساس کردم باوری درونی مرا به بیرون فرا می خواند. یقین داشتم لطفی شامل حال ما شده و در آن تپه ماهور خشک هم دستمان به آب خواهد رسید. هر چند با ظواهر امر جور در نمی آمد.

یاعلی گفتم و در مقابل نگاه های متحیر دوستانم بیرون رفتم. چهار دست و پا حرکت می کردم که از دید احتمالی دشمن در امان باشم. نیم خیز و سینه خیز حرکت می کردم. زانوها و دست هایم از سختی زمین سنگلاخی و سفت و تیغ های تیز بیابان پر خون شده بود. کمی که رفتم چشمم به پرنده کوچکی افتاد که در نقطه ای می نشست و بلند می شد. این حالت را چند بار دیدم. حدس زدم باید خبری باشد. به طرفش که رفتم چشمم به چشمه ای زیبا افتاد که از ته چاله ای می جوشید و بعد در داخل یک شیار جاری می شد. نی هایی کوچک و مقداری علف اطراف آن را پوشانده بود و زیبایی خاصی به آن آب زلال می داد. خدا شاهد است با وجود تشنگی فراوان حتی قطره ای آب از آن چشمه زیبا و زلال ننوشیدم. با هر زحمتی برگشتم و رفقا را خبر کردم. باورشان نمی شد و شاید گمان می کردند خیالاتی شده ام. اما به هرحال پذیرفتند که همراهم بیایند.

بالاخره همه از آن آب گوارا که هدیه حضرت معصومه بود نوشیدیم. هر چند این آب خوردن باعث شد خونریزی زخم هایمان بیشتر شود ولی به هر حال اگر شدت تشنگی ادامه می یافت حیاتمان به اتمام می رسید. خدا را شکر کردیم و مسیری را انتخاب کردیم و به سختی جلو رفتیم. بالاخره به لطف خدا خط خودی رسیدیم و از آن معرکه نجات پیدا کردیم. فکر می کنم چند ساعتی بیهوش شدم. به خودم که آمدم خبر آزادسازی شهر مهران تمام آن لحظات سخت را برایم شیرین ساخت. خدا را شکر کردم که زنده ماندم و خبر این پیروزی را شنیدم. دست بر سینه گذاشتم و از راه دور سلامی به آستان کریمه اهل بیت دادم. من و همرزمانم لطف خانم را هرگز فراموش نمی کنیم.

احمد محلوجیان/ آخرین حلقه رزم جلد دوم ص 130 سید حمید مشتاقی نیا/ اداره کل حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس استان قم

  • سیدحمید مشتاقی نیا