اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲۷۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عدالتخواهی» ثبت شده است

امان از قاضی بیسواد

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۸، ۰۳:۴۳ ب.ظ

نمی توان انقلاب رییسی در قوه قضاییه را نادیده گرفت.  مخالفت با حبس متهم به منظور تامین وثیقه یا تحصیل ادله از آن دست اصلاحاتی بود که نشان داد اعتقاد به حق الناس لازمه امر قضاوت در جامعه دینی است و اگر کسی از این مبنا فاصله دارد مجتهد مسلّم و رییس سابق قوه هم که باشد، عادل نیست. در افتادن با باندهای مخوف تنیده در تار و پود دستگاه قضا که از قضا در دوره پیش برای خود برو بیایی هم داشتند مصداقی از رویش دوباره انقلاب اسلامی در مصاف با استکبار داخلی است.

با این وصف اما همان طور که انقلاب اسلامی هنوز به همه اهداف خود دست نیافته، اصلاحات قضایی رییسی نیز به رغم ستایشی ناتمام که در خور آن است، هنوز راهی طولانی تا نیل به سرمنزل مقصود در پیش دارد.

اصلاح و تربیت عناصر پایین دستی سالم، آگاه و در تراز نظام اسلامی از جمله بایسته های همه نهادهای جمهوری اسلامی است.

به طور مثال همواره عناصر خدوم و کارآمد نظام برای فرماندهی کلان در نیروی انتظامی انتخاب شده اند اما فرض کنید حال و روز مسافری را که در جاده ای بیابانی با مأموری مواجه شود که موقع جریمه از او بپرسد: بنویسم یا نقدی حساب می کنی؟! این شهروند که نه با فرماندهان مومن بلکه با مآموری وظیفه نشناس مواجه گردیده در منظومه فکری خود چه جایگاهی برای نیروی انتظامی تعریف خواهد کرد؟

مردم عادی کوچه و بازار که برای دعاوی کوچک و بزرگ به دادگاه مراجعه نموده و انتظار صدور حکمی عادلانه دارند گاه اسیر قضاتی می شوند که از سواد یا تقوای لازم برای بررسی عالمانه یک موضوع برخوردار نبوده و با چند کلمه نه تنها حقی را به ناحق تبدیل می نمایند بلکه بی اعتنا به جایگاه حکومتی قوه عدلیه که ویترین نظام اسلامی است باور عمومی نسبت به عدالت نظام را خدشه دار می سازند.

به تازگی یکی از فرهنگیان شهر که با گزارش غیرکارشناسی فتا و با ادعای دروغ مبنی بر اعتراف متهم به عنوان ادمین یک کانال تلگرامی ناشناس به دادگاه معرفی شده بود با اطمینان به این که هیچ اعترافی در بازجویی ها نداشته و از نظر فنی گزارش فتا قابل اعتماد نیست نزد قاضی رفت. قاضی که دست خودش را از دلیل محکمه پسند خالی می دید دیدگاه متهم را پیرامون یکی از مطالب انتقادی کانال مورد نظر جویا شد. این برادر فرهنگی که گمان می کرد صداقت در دادگاه یک امتیاز به شمار می آید توضیح داد که اگر چه کانال مربوط به او نیست اما مطلب مورد اشاره قاضی را درست می داند. قاضی نا بلد هم در حکم خود هم نظری با یک مطلب کانال را قرینه بر اثبات مدیریت کانال توسط متهم دانسته و او را مجرم تشخیص داده است!!

چند روز پیش بود که خبری در فضای مجازی کشور صدا کرد که یک خبرنگار بابلی به خاطر انتقاد از نیروی انتظامی در جلسه با امام جمعه به دادگاه احضار و مجرم شناخته شد!!

باور کنید سطح سواد و تقوای بعضی از قضات در همین اندازه است و دستاورد آنها برای نظام چیزی جز دشمن تراشی نیست. راه علاج این زخم آزار دهنده هم افشاگری مستمر در سطح رسانه های مجازی کشور است تا بالاخره یکنفر بلند شود و بپرسد در دادگستری مازندران چه می گذرد؟

آن بابایی که مدعی بود اختیار قاضی در حد خداست -و البته از نگاه او انگار خدا صرفا در وجه اقتدار و جبر خلاصه بوده و علم و عدل او دیده نمی شد- مدت هاست که خودش در ارتباط با جریان پلید طبری، درگیر دادگاه و پاس گاه شده است. والعاقبة للمتقین.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بساط خفت گیری بعضی قضات برچیده شد!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ۰۶:۱۸ ب.ظ

 

با دستور آیت الله رئیسی، اعزام به زندان تا تأمین قرار وثیقه و کفالت ممنوع شد.

راستش را بخواهید مدتها بود که این موضوع به یکی از فرصت های بی بدیل جماعت قانون دان قانون شکن برای حال بگیری از طرف های خود شده بود. بارها شاهد آن بودیم که بعضی قضات نامحترم به سفارش فلان کانون قدرت و بهمان صاحب نفوذ و ... برای این که حالی از کسی بگیرند او را در ساعات پایانی وقت اداری به دادگاه احضار می کردند و بعد به این بهانه که متهم نتوانسته در ساعت اداری وثیقه را فراهم کند او را به زندان می فرستادند و پوزخندی هم حواله اش می کردند که مثلا خوب حالش را جا آورده ایم. این موضوع بارها توسط دلسوزان به مسئولان دستگاه قضا تذکر داده شد اما حضرات دلشان نسوخت و ...

حالا رییسی این مساله را مورد رسیدگی قرار داده است:

 

رئیس قوه قضائیه در جمع قضات در اصفهان گفت: از سراسر کشور آماری در مورد کسانی که از یک ساعت تا دو روز در زندان بوده‌اند، گرفتم؛ پرسیدم چرا یک ساعت زندان؟ عنوان شد: قرار صادر کردم تا برود و وثیقه بیاورد. 

وی افزود: چرا باید برای یک ساعت فرد به زندان برود؟ همان جایی که قرار را صادر می‌کنید فرد را نگه دارید تا سند یا کفالتش را بیاورید.

آیت‌الله رئیسی گفت: آمار سراسری دارم که نشان می‌دهد از یک ساعت تا یک یا دو روز فرد را نگه داشته‌اند در زندان تا برود وثیقه بیاورد، این در حالی است که وقتی فردی به زندان رفت، آثار منفی خود را به همراه خواهد داشت.

یک ماه پیش بود که رئیس قوه قضائیه بر سیاست حبس زدایی از زندان‌ها تأکید کرده و گفته بود: چرا قراری صادر می‌شود که منتهی به بازداشت می‌شود؟

وی تأکید کرده بود: رفتن به زندان برای فرد و خانواده‌اش عوارض دارد و دادستان‌ها هر روز که وارد دادسرا می‌شوند، باید اول لیست زندانیان را نگاه کنند و ببینند چند بازداشتی دارند و آیا می‌شود از آنها بکاهند.

آیت الله رئیسی گفته بود: حبس زدایی و پیگیری کردن جایگزین‌های حبس مورد تأکید است.

 

منبع: خبرگزاری فارس

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جماعت بی غم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۸، ۰۱:۵۹ ب.ظ

علی اصغر پیوندی به اتهام تخلفات گسترده مالی در حیطه مدیریتی خود بازداشت شد. رییس مستعفی هلال احمر یکبار در خلال سیل سال گذشته گلستان و مازندران نیز به سوژه شماره یک فضای مجازی تبدیل شده بود.

تصویری از دکتر پیوندی منتشر شده بود که در مأموریت امداد رسانی به سیل زدگان در هتلی مستقر بود که منوی باز غذا در اختیار او و هراهانش قرار داشت. این مسأله در اوج گرفتاری شماری از هموطنان و نیز ایثارگری و مجاهدت نیروهای امدادی، بسیار مشمئز کننده و نفرت برانگیز بود و واکنش منفی کاربران فضای مجازی را به دنبال داشت.

جالب این که عده ای قلم به مزد سفارشی نویس در تلاش بودند تا زیرسوال بردن این حرکت ناپسند رییس هلال احمر را کار دشمنان دانسته و نتیجه آن را بی اعتمادی مردم به نظام تلقی نمایند. حالا همین مدیر نالایق توسط نظام اسلامی بازداشت و مواخذه شده است تا ثابت شود که فهم مردم عادی فراتر از فهم بعضی نویسندگان پرادعای مجازی است.

راستی یکی از نمایندگان چند روز پیش گفته بود زمانی که وضعیت بنزین و نرخ و تبعات مربوط به آن و تأثیرش بر معشیت مردم در مجلس در حال بررسی بود چهار نوع غذا برای ناهار در اختیار نمایندگان قرار گرفته بود!

شکی نیست کسانی که درد مردم را لمس نمی کنند غم آنها را هم نخواهند داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رییسی و بازی با دم شیر

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۸، ۰۶:۳۰ ب.ظ

 

به نظر من مهم تر از دستگیری کلان سرمایه داران و غارتگران بیت المال و داماد شریعتمداری و برادر روحانی و برادر جهانگیری، دستگیری پسر عباس آخوندی است.

پسر عباس آخوندی می شود فرزند خواهرخانم ناطق نوری!

کسانی که مناسبات تعیین کننده و پشت پرده عالم سیاست در کشور ما را می شناسند خوب درک می کنند که رییسی با این اقدام وارد منطقه ممنوعه از مابهتران شده است.

از این پس حتی اگر یک قبض عقب اقتاده برق و آب مربوط به یکی از اقوام دور رییسی پیدا شود تهمت فساد اقتصادی دامنش را خواهد گرفت. از این پس خیلی ها ذره بین دست می گیرند تا در لابلای سخنان فلان مشاور و معاون و دستیار رییسی حرفی پیدا کنند که بشود معنایی دوپهلو ازآن اتخاذ نموده و اتهام انحراف و تخدیش مبانی انقلاب را به او چسباند. از این پس بیشتر باید برای رییسی دعا کرد.

تا اینجای کار، رییسی حتی برخلاف انتظار و تصور راقم این سطور، توانسته است چهره فراموش شده یک روحانی واقعا انقلابی را پس از چند دهه احیا نماید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

می دانید مخرج مشترک این سه خبر چیست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۸، ۱۱:۲۸ ب.ظ

 

از میان اخبار و مطالبی که امروز در سایت ها خواندم تیتر سه مطلب برایم جالب توجه بود.

یک- آمار ازدواج در سال جاری چهل درصد کاهش داشته است.

دو- شناسنامه های لاکچری با قید "تهرانی"!

سه- زندگی اغلب مسئولان دولت شبیه مردم عادی است!

 

الف- نظام ما قرار است اسلام را در جامعه گسترش دهد و اسلام روی مسأله ازدواج تأکید فراوانی دارد. کاهش رویکرد به امر مقدس ازدواج یک نقص بزرگ محسوب می شود.

ب- بعضی از خانواده های شهرستانی موقع زایمان به تهران می آیند تا فرزندشان لااقل در شناسنامه بچه تهرون به حساب آمده و با استناد به آن بتوانند بین اقوام و همسایگان پز بدهند! احساس خودباختگی و عقب ماندگی نسبت به پایتخت نشینان نشانه عدم آشنایی با مفاخر و عناصر بومی هویت بخش در مناطق مختلف کشور به شمار می آید.

ج- سطح حقوق و مزایایی که مسئولان از قبل تصدی امور دولتی به دست می آورند چند پله بالاتر از درآمدی است که مردم عادی کوچه و بازار کسب می کنند. از این بابت یک نگاه گذرا و حساب سرانگشتی هم ثابت می کند که سطح زندگی اغلب مسئولان شباهتی به مردم عادی جامعه ندارد و اتفاقا همین فاصله باعث کاهش آستانه تحمل ملت در قبال فشارهای اقتصادی گردیده است. سخنگوی دولت در بیان این ادعا خطای آشکاری را مرتکب شده است.

 

در وهله نخست اینگونه به نظر می رسد که مخرج مشترک هر سه معضل مورد اشاره، ضعف فرهنگی است. خودباختگی بعضی از شهروندان نسبت به پایتخت نشینان، دروغ گویی و یا بی اطلاعی مسئولان از وضع معیشت مردم و کاهش تمایل به ازدواج بی شک مبّین ضعف شدید فرهنگی در سطح جامعه است؛ اما دردمندانه باید اعتراف کرد که در واقع این سه موضوع بیانگر آن است که در جامعه امروز خیلی چیزها سر جای خود قرار ندارد. عدالت یعنی هر چیزی در سر جای خودش باشد و این ناهنجاری ها گواهی است بر فاصله ما با مفهوم عدالت که ابعاد روزمره آن همچون موریانه ای پایه های ماهیت نظام مبتنی بر عدالت را از درون سست و ویران می سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بنز برای شما بنزین برای ما!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۸، ۱۰:۴۲ ب.ظ

دوستی تماس گرفت و گفت از طرف من بنویس:

ما مثل زمان جنگ، همه سختی ها را تحمل می کنیم. اگر شرایط کشور شرایط جنگی است ایرادی ندارد، می ایستیم؛ اما صبر ما منوط به این است که مسئولین هم مثل زمان جنگ شبیه مردم زندگی کنند.

چقدر از گردن کلفت ها هستند که مالیات نمی دهند؟

چقدر از مسئولان هستند که حقوق های نجومی می گیرند؟

چقدر ویلا و امتیاز و وام کلان و ... نصیب از ما بهتران می شود؟

مسئولین اگر شبیه مردم زندگی کنند کسی از سختی هراسی ندارد اما اگر قرار است فشاری باشد فقط روی دوش محرومین پیاده نشود.

ما مردانه پای انقلاب می ایستیم و بنزین سه هزار تومانی را هم پرداخت می کنیم اما شما نامردید و خودتان و نور چشمی هایتان از سفره انقلاب ارتزاق می کنید و آخرش هم یک لگد حواله انقلاب و ارزش ها می سازید. راستی آقازاده چند نفر از مسئولین خارج از کشور زندگی می کنند؟ با چه درآمدی دلارهای آنها تأمین و ارسال می شود؟ ما چرا وقتی مدرسه فرزندمان قبض همیاری می فرستد رنگ و روی مان سرخ می شود؟ شما بنز سوار می شوید و ما هنوز دغدغه بنزین داریم!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رییس جمهور به فدایتان!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۰۷:۵۹ ب.ظ

امشب مبالغ حمایتی برای ۲۰ میلیون نفر پرداخت می‌‌شود/ رئیس‌جمهور خود را فدای مردم کرد

 

علی ربیعی امروز در مصاحبه با خبرنگاران در موضوع آزاد سازی قیمت بنزین گفت: رئیس جمهور خود را فدای مردم کرد!

حضرات وقتی از سوی افکار عمومی زیر سوال می روند می گویند افزایش قیمت بنزین تصمیم سران قوا بود. وقتی می خواهند از خودشان قهرمان بسازند می گویند رییس جمهور خودش را فدای مردم کرد!

دقیقاً به خاطر همین چاخان گفتن های بی پایان امثال ربیعی و نوبخت و جهانگیری و روحانی است که مردم نمی توانند به تصمیمات دولت خوشبین باشند و گرانی ها را برخلاف ادعای رییس جمهور به نفع خود نمی دانند.

رییس جمهور اگر فدایی ملت بود شش سال کشور را معطل سیاست خارجه نمی کرد و با رها سازی اقتصاد مقاومتی و بی توجهی به تولید ملی و توان داخلی، نگاهش را به عنایت غرب نمی دوخت.

رییس جمهور اگر فدایی مردم بود خون برادر کلاهبردارش را از سایر مردم رنگین تر نمی دانست. رییس جمهور فدایی ملت، گرانی ارز و سکه و سوخت و آب و برق و گاز  و فشار بر ضعفا را راه حل جبران کسری بودجه و ریخت و پاش دولت نمی داند و فرآیند اقتصاد را به سمت سرمایه دار شدن سرمایه داران و ویژه خواران سوق نمی دهد.

دلارهای 4200 تومانی که به جیب دلال ها رفت و تولید ملی را به خاکستر تبدیل ساخت نشانه فدا شدن مسئولان برای ملت است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مجلس را تعطیل کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۰۶:۲۶ ب.ظ

نماینده مجلس در حال استراحت +عکس

 

بالاترین امید مردم برای انتخاب یک نماینده، تاثیرگذاری در امور مرتبط با معیشت است. میلیون ها تومان برای تشکیل یک جلسه در مجلس و امتیازاتی که به نماینده می رسد، صرف می شود.

اگر قرار است یک امضای موازی از طرف چند نفر جایگزین مصوبات مجلس شود و نمایندگان نتوانند در مهمترین تصمیمات اقتصادی که زندگی ملت را زیر و رو می کند نظر موافق یا مخالف بدهند، خوب در مجلس را گل بگیرید تا لااقل بودجه ای هنگفت به نفع بیت المال صرفه جویی شود.

رییس مجلس، مسئول اداره جلسات مجلس است و مثل سیصد نماینده دیگر فقط یک رأی دارد. سران قوا دقیقا طبق کدام قاون مجاز به وضع قانون و موازی کاری با مجلس هستند؟ حتی قوه قضاییه هم نمی تواند بدون مجوز و تصویب مجلس قانونی را به مرحله اجرا دربیارود.

حالا که دیگر سران قوا هم به این نتیجه رسیده اند مجلس در رأس امور نیست و می شود بدون نظارت شواری نگهبان و بی اعتنا به قانون اساسی به جای مجلس در اتاقی در بسته به وضع قانون و زیر و رو کردن زندگی مردم پرداخت اشکالی ندارد، لااقل نمایندگان مجلس را با آن حقوق ها و مزایای کذایی، مرخص بفرمایید و بار مالی عظیمی را از گرده بیت المال بردارید.

مجلس واقعاً خانه ملت است؛ چون ثابت شد نمایندگان هم مثل خود ملت از آنچه که قرار است بر سرشان بیاید بی اطلاع هستند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اوباش تر از اوباش!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۱:۵۴ ق.ظ

 تخریب ها و خسارت های اشرار

 

قطعا کسانی که به هر بهانه ای اموال عمومی را آتش زده و به اماکن دولتی و خصوصی خسارت وارد می کنند مشتی اوباش هستند؛ اما کسانی که با بی درایتی بر خزانه بیت المال و ذخایر طلا و ارز کشور چوب حراج زده و میلیاردها تومان از اموال عمومی را خرج باندبازی و اشرافی گری خود و آقازاده هایشان می کنند و بی اعتنا به توان داخل و اقتصاد ملی، نگاه خود را به نظر لطف اربابان خارجی دوخته و کار و کارگر ایرانی را به حاک سیاه می نشانند و آبروی انقلاب را بازیچه بی عرضگی خویش می سازند، اوباش تر هستند.

دسته اول به دادگاه و زندان می روند و چند نسلشان داغ آشوبگری را به میراث می برند.

دسته دوم با عزت و منّت، از خودشان قهرمان می سازند، بار چند نسلشان را می بندند و به ریش همه ما می خندند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بی وجدان، درد ندارد!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۸، ۱۲:۲۲ ب.ظ

رزمنده ای بود تعریف می کرد با دوستانش برای تحویل اسلحه به یکی از یگان های ارتشی رفته بودند. برایشان چای آوردند. کسی قند برنداشت. گفتند قند بیت المال است صرفه جویی شود بهتر است. مردم به خاطر قند و شکر در صف می ایستند... 

عبدالرضا مصری نایب رئیس مجلس شورای اسلامی دیروز در مصاحبه ای اعلام کرد: "80 هزار تن برنج برای تنظیم بازار از سوی دولت وارد شد که همه آنها در انبارها ماند و به خاطر عدم توزیع به موقع فاسد شد و در نهایت همه آنها دور ریخته شد که اسناد همه آن موجود است."

 

می دانید با هشتاد هزار تن برنج شکم چند نفر سیر می شود؟

می دانید خرید این محصول با ارز دولتی صورت گرفته است؟

کسی را سراغ دارید بابت این اتفاق محاکمه و توبیخ شده و یا لااقل عذرخواهی کرده باشد؟

 

http://www.jahannews.com/news/707601/%DB%B8%DB%B0-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%AC-%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%81%D8%A7%D8%B3%D8%AF

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چیزی شبیه کشک!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۸، ۰۷:۱۱ ب.ظ

حسین فریدون فارغ از اینکه حکم صادر شده دادگاه چقدر با جرمش تناسب داشت، ساعاتی بعد از ورود به زندان، مرخصی گرفت و رفت دنبال کارش.

مشایی و بقایی هم فارغ از اینکه حکم صادر شده دادگاه چقدر با اتهامشان تناسب داشت، مدت هاست که در مرخصی و خارج از زندان به سر می برند.

حسن عباسی اما اتهامش تضییع حقوق مردم نبود، حرفی زد که به مذاق وزیر غیر حرفه ای اطلاعات خوش نیامد. او همچنان در زندان است و خبری از مرخصی و ... نیست.

عدالت تا زمانی که انسان های مستقل و غیر وابسته نتوانند امتیازی مشابه وابستگان جریان های سیاسی داشته باشند، چیزی شبیه کشک است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مأمور، معذور نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ق.ظ

این اصطلاح غلطی که روی زبانها افتاده اساسش تفکر غیر دینی است. در متکب اسلام همه افراد در مقابل رفتار و کردار و گفتار خود مسئول هستند و باید در پیشگاه حضرت حق، پاسخگو باشند.

کسی نمی تواند به این بهانه که دستور مافوق را اطاعت کرده به ظلم و جنایت اقدام کند.

این بخش از نهج البلاغه مولا علی علیه السلام را به مناسبت هفته نیروی انتظامی تقدیم می کنم به همه مدیران و مسئولان و کارگزاران کشور عزیزمان:

" هرگز با خدا مَستیز که تو را از کیفر او نجاتی نیست و از بخشش و رحمت او بی نیاز نخواهی بود، بر بخشش دیگران پشیمان مباش، و از کیفر کردن شادی مکن، و از خشمی که توانی از آن رها گردی شتاب نداشته باشد، به مردم نگو، به من فرمان دادند و من نیز فرمان میدهم، باید اطاعت شود، که این گونه خود بزرگبینی دل را فاسد، و دین را پژمرده و موجب زوال نعمتهاست و اگر با مقام و قدرتی که داری، دچار تکبر یا خود بزرگبینی شدی به بزرگی حکومت پروردگار که برتر از تو است بنگر، که تو را از آن سرکشی نجات میدهد و تندروی تو را فرو مینشاند، و عقل و اندیشهات را به جایگاه اصلی بازمیگرداند."

نامه 53

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برسد به: دادستان جدید بابل!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۸، ۰۲:۰۱ ب.ظ

بابل را می توان با اطمینان، یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین و گاه پر چالش ترین شهرهای استان مازندران و نیز شمال کشور در زمینه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی لقب داد. از این منظر همواره انتظار بر این بود که مدیران شهری نیز در طراز جایگاه و حساسیت های این دیار انتخاب شوند که در مواردی چنین بوده است. به نظر می رسد دادستان جدید بابل با توجه به رویکرد نو و مومنانه دستگاه قضا و به قرینه حسن انتخاب مدیرکل ارزشی دادگستری استان، فردی با سواد، با اخلاق، شجاع و معتقد به حساب و کتاب آخرت بوده و متناسب با شئون مردم فرهیخته دارالمومنین انتخاب شده باشد. ضمن عرض تبریک و آرزوی توفیق برای ایشان ذکر چند نکته را ضروری می دانم:

یک- دادستان نباید از مردم فراری باشد! بنا بر تأکید مقام معظم رهبری همه مسئولان موظف به حضور در اجتماعات مردمی و پاسخگویی نسبت به حوزه مسئولیتی خود هستند. متأسفانه به رغم دعوت مکرر و علنی نیروهای انقلابی گاه شاهد فرار بعضی از مسئولان از مواجهه با مردم و پاسخگویی پیرامون ابهامات حوزه کاری شان هستیم که این رویکرد با فلسفه و اهداف تشکیل نظام اسلامی منافات دارد. بی تردید شیوه خداپسندانه دادستان استان در انتشار شماره تماس مستقیم خود و پاسخگویی غیرگزینشی حتی به تماس های ناشناس و گاه شنیدن بد و بیراه های معدودی از شهروندان و البته اقناع مراجعان و پیگیری امور آنها هیچ گاه از خاطره مردم شریف این استان مظلوم محو نخواهد شد.

دو- قوه قضاییه ویترین نظام بوده و دادستان با توجه به جایگاه خود که بیشترین مراجعات مردمی را شاهد است باید بنا به حکم عقل و شرع حتی با متهمان و مجرمان نیز منطبق بر آداب و اخلاق دینی رفتار نماید چه برسد به آن که خدای ناکرده بنا بر ضعف اعصاب و فقر تربیت، گاه مردم عادی را هم در مراجعات معمول مورد هتک و وهن قرار دهد.

سه - دادستان، وکیل مدافع و عامل و اجیر مسئولان و صاحبان قدرت نیست. این مبنا که در هر تنازعی حق با صاحبان میز است از اساس غلط بوده و ثمره ای جز تبعیض و نفی اصل سازنده امر به معروف و نهی از منکر نخواهد داشت. همه مسئولان، فرزندان و دامادهایشان با مردم عادی در پیشگاه قانون یکسان بوده و انتقاد در چارچوب صداقت و اخلاق، بالاترین هدیه مردم به مسئولان به شمار می آید. نمی شود به مردم گفت که اشتباه و خطای مسئولان را به پای نظام ننویسند اما در وقت انتقاد و سوال از مسئولان، یقه شان را گرفت و به تضعیف نطام متهمشان ساخت!

چهار- دادستان باید داد مردم را از بیدادگران بستاند. با توجه به اختیارات بیان شده در قانون می توان دادستان را بی شک در رأس هرم قدرت یک شهر دانست. تردیدی نیست که استفاده درست از این اختیارات در راستای احیای حقوق عامه و تقابل با مظاهر ظلم و فساد علاوه بر تقویت اعتماد عمومی، حمایت محکم و جانانه نیروهای انقلابی را نیز به دنبال خواهد داشت. از این منظر در وهله نخست، دادستان بابل باید گوشی شنوا برای شنیدن گزارشات مردمی پیرامون تخلفات اقتصادی بعضی از مابهتران داشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بعضی مأموران انتظامی بچه اند

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۹ مهر ۱۳۹۸، ۰۶:۵۰ ب.ظ

شما هم لابد بارها شاهد بوده اید که بعضی از مأموران نیروی انتظامی با برخورد زشت و نسنجیده خود باعث آزار و وهن دیگران و بی آبرویی نهاد خود می شوند.

این مسأله نباید باعث زیر سوال رفتن همه نیروهای این مجموعه و نادیده گرفته شدن تلاش ها و مجاهدت های آنها بشود. هر سیستم و مجموعه ای دارای عناصر خوب و گاه نامطلوب است.

البته نیروی انتظامی با توجه به برخورداری از لباس رسمی، باید متوجه حساسیت اقدامات خود بوده و بداند که اشتباه آنها گاه از سوی بعضی از مردم به پای نظام نوشته می شود.

این قلم بارها درباره عملکرد نیروی انتظامی مطالبی نگاشته است. در موارد متعددی به دفاع از اقدامات شایسته عناصر خدوم این نیرو پرداخته ام. گاهی هم البته بنا بر رسالت ایمانی خود از بعضی رویکردها و رفتارهای اشتباه آنان انتقاد کرده ام.

یکی دو مأمور بی جنبه و عقده ای ناجا در مازندران تحمل همین مقدار نقد را هم نداشته و به ارائه گزارش مغرضانه اقدام نموده اند. این گزارش تا الان به نتیجه ای نرسیده و مسئولان ذی ربط با توجه به شناختی که از حقیر داشته اند مسأله را تلفنی با من در میان گذاشته و به پوچی این نوع پرونده سازی ها اذعان نموده اند. امیدوارم دوستان عزیزم در حفاظت اطلاعات نیرو با حساسیت بیشتری نسبت به خوی بچگانه یکی دو عنصر نامطلوب که با رفتار غرض ورزانه خود ممکن است باعث تحریک فعالان رسانه ای نسبت به نظام اسلامی شوند در حفظ سلامت مجموعه انتظامی کوشا باشند.

کسی که نیم نگاهی به وضعیت حجاب و عفاف در مناطق تفریحی شمال کشور داشته باشد بی تردید به رویکرد چند مأمور عقب افتاده ای که پرونده سازی برای نیروهای مومن و منتقد را اولویت خود قرار داده اند پوزخند می زند.

به حول و قوه الهی در دفاع از باورهای اصیل اسلام و انقلاب و عمل به اصل امر به معروف و نهی از منکر تعلل نخواهم ورزید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این هم بخشی از تاریخ انقلاب است

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ مهر ۱۳۹۸، ۰۸:۰۱ ب.ظ

انقلاب هنوز زنده است اما دولت ها هنوز به پای انقلاب نرسیده اند. این معنای دو وجهی است که برای اردوهای جهادی در چهل و یکمین سال عمر انقلاب قائلم.

متن زیر را از وبلاگ افراطی عینا کپی کردم. کلمات این متن برگرفته از عمق باور و اخلاص جماعتی است که خدا را برای خدا می خواهند. آنچه در این سطور می خوانید و در تصاویر می بینید بخشی از حقیقت تاریخ انقلاب است که باید به دست نسل های بعد برسد:

 

 

خشت آخر

خاطره ی اردوی جهادی

تومور مغزی داشت و رد عمیق بخیه ها از بین ابرو هاش تا فرق سرش رفته بود و سرش شبیه زرد آلو به دو قسمت تقسیم شده بود.

می گفت وقتی سیل اومد ، خونه که خراب شد هیچ ، همه ی وسایلمون هم خورد شد.

گفت : میخام پس فردا برم تهران

گفتم : برای چی؟ میری تهران برای کار؟

گفت : ای بابا ، کار کجا بوده ، من بیکارم ، میرم دکتر تا سرمو بزارم زیر برق (نمیدونم منظورش چی بود)

چون تشنج داشت نمی تونست بره سر کار ، حتی موتور هم نمی تونست سوار شه ، چون هر لحظه ممکن بود تشنج بیاد سراغش

یه پسر سه ساله هم داشت که یه هدیه کوچیک بهش دادیم.

مادر خانمش هم باهاشون همونجا بود ، مادر می گفت کلیه هام عفونت داره ، یکی از چشم هاش هم کور بود.

بقیه در ادامه مطلب ...

این شرایط زندگی خانواده ای بود که ما تو اردوی جهادی خادمشون شده بودیم تا شاید مرحمی روی زخم هاشون گذاشته باشیم.

برای اردو دو سه تا از بچه های کم سن و سال رو هم برده بودیم. گویا دور از چشم ما جوون های بیل به کمر خورده ی محل ، درباره بسیج بدگویی کرده بودن و به این بچه ها گفته بودن برا چی میرید بسیج ...

ما هم تو جمع با صدای بلند گفتیم : بسیجی تو جنگ از پدرو مادر و زن و بچش جدا میشه و جون میده برا امنیت مردم ، تو سیل و زلزله از کار و زندگیش میزنه و میاد رایگان کارگری میکنه برا آسایش مردم ، اونوقت همین مردم بهش فحش میدن. خدا لعنت دولت مردای لیبرال رو که فقط به فکر خوش رقصی برای کدخدا هستن و جز دشمنی با شهدا و پاک کردن اسم و عکسشون از کوچه و خیابون و حمایت از بی حجابی و فتنه و ورزشگاه رفتن خانم ها وکنسرت و ... چیزی بلد نیستن و انگار نه انگار که مردم مشکل اقتصادی دارن و سیل اومده و خونه زندگی مردم داغون شده

وقتی دیدم بچه ها خسته شدن یه فکری به ذهنم رسید ، با خودم اسپیکر برده بودم یه گوشه آویزونش کردم و مداحی گذاشتم.

مشغول کار بودیم که صدای مداحی قطع شد با خودم گفتم حتما کار یه از خدا بی خبریه ، دستم بند بود نمیشد برم ببینم کار کیه. چند دقیقه بعد صدای بلند مداحی شور بلند شد. نگو همین بچه های خودمون اسپیکر رو  با بلوتوث وصل کرده بودن به گوشی خودشون.

عشق می کردن بچه ها ، با بیل هروله می کردن...

بناها کفشون بریده بود. ما بودیم و سه تا بنا و دیواری که به سرعت برق و باد میرفت بالا

 

اردوی جهادی

 

اصلا فکر نمی کردم این بچه ها اینجوری کار کنن...

 

وقتی دیدم داره بهشون فشار میاد کار رو ول کردم و رفتم سراغشون ، گفتم : اصلا به خودتون فشار نیارید و خودتون رو اذیت نکنید ، یهو یکی از بچه ها بدون اینکه حتی سرشو بلند کنه همین طور که مشغول بود گفت : نه آقا ، باید جهادی کار کرد...

وقتی میخواستیم اعزام بشیم ، پاسداره می گفت این بچه ها رو نبرید اینا نمی تونن و اذیت ، می شن. خلاصه بهمون ماشین نمی داد ، ما هم پراید خودمون رو آتیش کردیم . شاید باورتون نشه ولی هفت نفر سوار یه پراید مدل پایین کاربراتوری افتادیم تو جاده ، اونم پنجاه کیلومتر راه تا مقصد ...

آخر کار وقتی می خواستیم بر گردیم ، یه روحانی اومد اونجا ، خسته نباشید گفت و شروع کرد به وعده وعید الکی دادن ، بهش گفتم حاجی ،گوش ما از این وعده ها پر شده ، کار باید برای خدا باشه ، برو و نیت بچه هامون رو خراب نکن.

البته خدا خیلی خوش معامله است ، اگه با خدا معامله کنی مطمئن باش ضرر نمی کنی از نظر اطرافیان من خیلی ضرر کردم چون از سر کار مرخصی گرفتم و با ماشین خودم اینهمه نفر سوار کردم و رفتیم برای کارگری کردن مفت و مجانی و کلی هم خرج کردیم اما شاید باورتون نشه در اصل همه اش سود خالص بود حتی تو همین دنیا ، گویا مدیر عامل شرکت به همه کارکنان یه پاداش قابل توجه داده بود ، چندین برابر اون پولی که  تو اردو جهادی خرج کردیم.

یکی دیگه از رفقا هم برای جایی گزینش رفته بود و ردش کرده بودن. همون حین کار ، گوشیش زنگ زد و بهش گفتن بیا قبول شدی ، ما اشتباه کرده بودیم و بهت نمره اشتباهی داده بودیم فلان روز بیا کارات رو انجام بده.

صبح فردای بعد از تموم شدن اردوی جهادی ، به بچه ها زنگ زدم و احوالشون رو گرفتم ، با خودم  می گفتم حتما داغون شدن و الان میگن ما دیگه نماییم اینطور جاها... اما وقتی زنگ زدم حرف هاشون شنیدنی بود... تو صداشون خستگی که نبود هیچ ، انگار بمب انرژی بودن. یکیشون گفت : آقا ما مرد کاریم ، الان هم اومدیم باغ انگور چیدن... و میگفتن اردوی بعدی کی هست؟ خبر به سایرین هم رسیده بود و چند تا از بچه ها ناراحت بودن که چرا به ما خبر ندادید.


منبع:http://efrati94.blog.ir/

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شکایت پلیس فتا از بچه های بسیج

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۸، ۰۴:۰۷ ب.ظ

پلیس فتا از خبرنگاری بسیجی که در جلسه خصوصی همکاران خود با امام جمعه، به انتقاد از عملکرد نیروی انتظامی در فضای مجازی پرداخت و پلیس فتا را فشل و بی سواد نامید به دادگاه شکایت برده است. فتا معتقد است که ما به هیچ وجه فشل و بیسواد نیستیم!

چندی پیش یکی از کانال های تلگرامی به انتشار تصاویری مبتذل از نحوه تبلیغات و عضو گیری بعضی تورهای گردشگری، باشگاه ها و سالن های آرایش شهر در فضای مجازی پرداخت که پس از این افشاگری، تازه پلیس و دادگستری وارد میدان شده و به اخذ تعهد از خاطیان پرداختند. تا پیش از افشای این جریان خزنده اما محسوس فرهنگی، پلیس فتا یا از ماجرا بی اطلاع بود و یا این که ...؟!

صفحات مجازی مرتبط با شهر بارها شاهد انتشار مطالبی سخیف بوده است. نمونه مشهور آن اقدام خلاف عفت یک پزشک لاابالی در انتشار تصویر دختر شهید مدافع حرم و درج کلماتی رکیک در ذیل آن بود. به نظر شما پلیس فتا چه برخوردی با او داشت؟

صفحه مربوط به دختر یکی از عناصر خبیث و شکنجه گر ساواک بارها به هتک حرمت نظام و اسلام اقدام نموده و همچنان آزادانه به غرض ورزی های خود ادامه می دهد.

چندی پیش پلیس فتا در پاسخ به درخواست قاضی برای شناسایی ادمین یک کانال، اقدام به تهیه فهرستی از کسانی پرداخت که گاه از آن کانال مطلبی ارسال کرده اند. در تماس تلفنی با این عزیزان، تفاوت بین مدیریت و فوروارد کانال توضیح داده شد!!

مدتی قبل پلیس فتا در گزارش به دستگاه قضا مدعی شناسایی ادمین یک کانال تلگرامی گردید. تلفن همراه و اقلام ارتباطی این فرد ضبط گردید و یک ماه در اختیار فتا بود. کانال مذکور همچنان به فعالیت خود ادامه می داد در حالی که آن زمان تنها یک ادمین قادر به اداره کانال بود. بر اساس همین گزارش اشتباه و موهوم، یک نفر غیاباً محاکمه و محکوم گردید و وجدان کسی به درد نیامد.

از آنجا که بر مبنای نظر بعضی مسئولان سیاسی، زیر سئوال بردن میز حضرات، جرمی سنگین تر از خدشه وارد نمودن به اساس انقلاب و اسلام است، پلیس فتا مکلف به شناسایی مدیران بعضی کانال های منتقد گردید. متأسفانه به جای پیگیری فنی و تخصصی کار، در اقدامی تأسف بار منزل و لوازم شخصی بعضی خبرنگاران و خانواده هایشان!! مورد بازرسی و تفتیش قرار گرفت که ثمری جز شرمندگی و عذرخواهی مسئولان ذی ربط و البته دلخوری بعضی نیروهای مومن در پی نداشت.

پلیس فتا معتقد است اگر کسی در جلسه ای خصوصی هم بگوید که ما بیسواد و فشل هستیم به ما توهین کرده و ما هم وظیفه انقلابی و اسلامی خود می دانیم که از این توهین بیشرمانه به راحتی نگذریم، از منتقد شکایت کنیم تا با همان صلابتی که در فضای مجازی مقابل ضدانقلاب ایستاده ایم! مقایل انقلابی های منتقد هم بایسیتم.

فکر می کنم به جای اطاله این متن (که در صوررت تداوم شکایت فتا از بچه های بسیج لازم به نظر خواهد رسید) خوب است هشداری به عزیران حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی در خصوص عملکرد چالش برانگیز و پر هزینه بعضی نیروهای فتا داده شود. خیلی خلاصه عرض می کنم سابقه نداشته کسی یا نهادی در تقابل با بچه های حزب اللهی سربلند بیرون بیاید. بقیه عرایض انشاءالله خصوصی به محضر مسئولان متعهد و دلسوز نیروی انتظامی استان ارائه خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دست در دست که داری؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۴:۳۲ ب.ظ

دعوا، دعوای شخصی که نبود! یک حسینی باشد و یک یزیدی و با هم نسازند و آواز جنگ سر بدهند.

قیام و جهاد فقط تکلیف حسین علیه السلام نبوده و یک طریقت ماندگار و خط و مشی جاودان برای مسلمین حقیقی است. برای همین است که فرمود: مثل منی با مثل یزید بیعت نمی کند.1

هم حسین علیه السلام مصداق یک راه است و هم یزید برآمده از یک مسیر مشخص.

حق و باطل با هم جمع نمی شوند مگر در کالبد نفاق. راه حسین را اگر می جویی ببین دستت در دست چه کسی است؟ ظلم را تأیید نکن تا ادعای سلم لم سالمکم و حرب لمن حاربکم تو صادقانه باشد.

انتخاب با خودت است. کدام راه را می پسندی؟

1- مِثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَهُ /اللهوف، ص 22

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در فتا و دادگستری بابل چه خبر است؟

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۸، ۰۱:۰۶ ب.ظ

نامه سرگشاده به ریاست دادگستری استان

ریاست محترم دادگستری استان مازندران با سلام و تسلیت ایام سوگواری حضرت اباعبدالله علیه السلام

احتراما به استحضار می رساند:

سال گذشته پلیس فتای بابل با شکایت از یک کانال تلگرامی مدعی شد که توانسته ادمین آن را شناسایی کند.

پلیس فتا ادمین شناسایی شده! را احضار و لوازم ارتباطی از جمله سیم کارت او را ضبط نمود و گزارش تکمیلی را با همین مستندات به دادگاه فرستاد. با این حال این کانال همچنان به فعالیت خود ادامه داده است.

کسی که کمترین شناختی از امور فنی مرتبط با فضای مجازی داشته باشد می تواند متوجه شود که یا ادعای کشف ادمین کانال مزبور اشتباه بوده و یا استمرار فعالیت آن به رغم در اختیار داشتن سیم کارت و توانایی در انحلال، نکته دیگری را به ذهن ها متبادر می سازد! جالب این که این فرد با همین گزارش غیرتخصصی به طور غیابی در دادگاه به حبس محکوم شد.

چندی پیش بعد از انتشار تصاویر هنجارشکنی سد لفور و واکنش عجیب مقامات قضایی، تحقیق غیر فنی و میدانی برای شناسایی ادمین یکی دیگر از کانال ها آغاز شد و به رغم ضبط وسایل شخصی دو خبرنگار و بازرسی از خانه و چند بار بازجویی و ... هیچ دستاوردی عاید عزیزان متخصص ما نگردید و آن کانال نیز توانست در سطحی وسیع تر به فعالیت خود ادامه دهد.

در این بین اما هر از گاه در سایه غفلت و بی اطلاعی بعضی حضرات شاهد انتشار رسمی تصاویر هنجارشکنانه توسط صفحات مجازی بعضی گالری ها، باشگاه ها و تورهای گردشگری هستیم. هنوز از میزان محکومیت این قماش اراذل هنجارشکن مجازی خبری به گوش نرسیده است.

اخیراً یکی از بسیجیان شهر که در جمعی، پلیس فتا را با استناد به همین مسائل، فشل نامیده بود نیز به دادگاه احضار شد و باید دید قرار است با ضربه ای که به خاطر این انتقاد به اسلام و انقلاب وارد آورده به چه سرنوشتی دچار شود!

چرا با کنایه حرف زدم؟

چون چندی پیش نیز یک پاسدار آزاده عدالتخواه بابت مطلبی که در قالب طنز درباره بعضی قضات نوشته بود یه حبس و شلاق و کار اجباری و محرومیت از بعضی فعالیت های اجتماعی محکوم گردید! این حکم دشمن شکنانه در حالی صادر شد که اگر این برادر پاسدار در قالب عضویت شورای شهر به آتلیه ای می رفت و زنی نامحرم را در آغوش می کشید و آبروی یک شهر را در بین همه ایرانیان سراسر عالم به دستمایه طنز و تمسخر تبدیل می ساخت هم به چنین مجازاتی نرسیده و می توانست با ادامه حضور در شورا همچنان به ریش ملت پوزخند حواله کند.

انتقاد از سرعت عمل آقایان در برخورد با منتقدان انقلابی به این دلیل است که فی المثل پرونده شکایت یک بسیجی آمر به معروف که بیش از یک ماه پیش مورد حمله اوباش قرار گرفته هنوز به جایی نرسیده است.

غرض آنکه شما هر نمره ای به این عملکرد دستگاه قضا و فتا و بازتاب اجتماعی رفتارها و تدابیرشان می دهید ما هم همان را قبول داریم.

والسلام التماس دعا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تا انحلال شورا، یک یاحسین دیگر!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۴۳ ق.ظ

اگر می خواهید از خودتان باقیات الصالحاتی به جا گذاشته و مردم را دعاگوی خویش قرار دهید؛ برای انحلال شورای شهر مثلا اسلامی بابل قدم بردارید و در این کار خیر سهیم باشید.

بعد از افتضاح اخلاقی شورا که نام دارالمومنین و دیار نخبگان و علما و شهدا و خیّران را در سطح جهان، بدنام نمود، چهار عضو شورا از سمت خود استعفا دادند، احکام قضایی چند عضو دیگر نیز صادر شده و فعلاً لِنگ در هوا هستند. یک عضو دیگر هم که معرّف حضورتان است از بدو خلقت آدم ابوالبشر تا کنون مشتری دائم نهادهای قضایی و نظارتی بوده و از سر پسر خاله بازی است که نفسش چاق می شود.

بود و نبود شورای شهر بابل دیگر فرقی به حال این مردم ندارد. هیچ گره ای مرتبط با امور شهری نیست که در نبود شورا از طریق شهرداری و یا فرمانداری قابل حل نباشد. تعطیلی شورا اما باعث صرفه جویی قابل ملاحظه ای در بودجه عمومی شهر شده و در این وانفسای اوضاع اقتصادی، گره گشای بسیاری از معضلات مردم خواهد بود. با صرفه جویی در هزینه هایی که شورا بر روی دست مردم می گذارد دیگر نیازی به اخراج کارگران یک لا قبای قراردادی و سردرگمی خانواده های بی پناهشان نیست.

تجربه سال گذشته نشان می دهد اگر به موقع عمل نکنیم اعضای متخلف شورا بعد از چند هفته غیبت، با ژستی طلبکار و حق به جانب در سایه سکوت صاحب مسندان معامله گر، دوباره بر سر کار آمده و در مقابل دوربین حاضر شده و به شکایت از معترضین هم اقدام خواهند کرد.

تصمیم برای عزل اعضای متخلف و انحلال شورا در حیطه وظایف استانداری است و این مساله در آستانه انتخابات مجلس، احتمال اعمال نفوذ کانون های قدرت را دو چندان می سازد.

هر کس می تواند، با وزارت کشور تماس بگیرد، طومار جمع کند، نامه بزند و ... برای انحلال شورا و تأمین منافع مردم و احیای حیثیت شهر، قدم بردارد.

در آستانه ماه محرم، یادمان نرود بزرگترین درس نهضت عاشورا این است که در مقابل آنچه که در اطرافمان می گذرد بی تفاوت نباشیم، و الّا: ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.

تماس با دفتر وزیر کشور: 02188961023

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تصاویر همه مسئولان را منتشر کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۱۸ ب.ظ

روز گذشته آمد نیوز در خبری مدعی شد که یکی از مقامات بازداشت شده قوه قضاییه در اعترافات خود اذعان داشته که مدتی عضو گروهک منافقین و مسئول انتشارات آن در بابل بوده است.

راستش را بخواهید در همان روزهای نخست بازداشت این فرد پر حاشیه که دستگیری او نقطه عطفی در رویکرد نظام برای مقابله با پشت پرده فساد محسوب می شود، دو تن از پاسداران قدیمی بابل که یکی چند دهه قبل در واحد اطلاعات کار می کرد و دیگری در گروه ضربت سپاه در سالهای نخست انقلاب وظیفه برخورد با گروهک های مسلح را داشت در تماسی پس از دیدن تصویر فرد معروف بازداشت شده، تأکید کردند که وی را می شناسند و در سال های اول انقلاب جزو دستگیر شده های آنها بوده است. حتی یکی از این عزیزان گفت که او آن زمان مسئول کتابخانه گروهک (احتمالا منظورش همان انتشارات است) بوده است.

این که آمد نیوز از کجا به چنین ادعایی رسید، بماند.

این که بعضی نهادها تمام هم و غم خود را بر کنترل نیروهای انقلابی منتقد متمرکز ساخته و مراقبند که یک وقت این افراد به جایی نرسند، بماند.

اما پیشنهاد می کنم یک بار تصاویر مجموعه مسئولان ذی نفوذ در نهادها برای عموم مردم منتشر شده تا شاید لااقل با همت مردم باز هم رد پایی از بعضی نفوذی ها در درون نظام شناسایی شود!

  • سیدحمید مشتاقی نیا