اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲۶۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عدالتخواهی» ثبت شده است

مجلس را تعطیل کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۰۶:۲۶ ب.ظ

نماینده مجلس در حال استراحت +عکس

 

بالاترین امید مردم برای انتخاب یک نماینده، تاثیرگذاری در امور مرتبط با معیشت است. میلیون ها تومان برای تشکیل یک جلسه در مجلس و امتیازاتی که به نماینده می رسد، صرف می شود.

اگر قرار است یک امضای موازی از طرف چند نفر جایگزین مصوبات مجلس شود و نمایندگان نتوانند در مهمترین تصمیمات اقتصادی که زندگی ملت را زیر و رو می کند نظر موافق یا مخالف بدهند، خوب در مجلس را گل بگیرید تا لااقل بودجه ای هنگفت به نفع بیت المال صرفه جویی شود.

رییس مجلس، مسئول اداره جلسات مجلس است و مثل سیصد نماینده دیگر فقط یک رأی دارد. سران قوا دقیقا طبق کدام قاون مجاز به وضع قانون و موازی کاری با مجلس هستند؟ حتی قوه قضاییه هم نمی تواند بدون مجوز و تصویب مجلس قانونی را به مرحله اجرا دربیارود.

حالا که دیگر سران قوا هم به این نتیجه رسیده اند مجلس در رأس امور نیست و می شود بدون نظارت شواری نگهبان و بی اعتنا به قانون اساسی به جای مجلس در اتاقی در بسته به وضع قانون و زیر و رو کردن زندگی مردم پرداخت اشکالی ندارد، لااقل نمایندگان مجلس را با آن حقوق ها و مزایای کذایی، مرخص بفرمایید و بار مالی عظیمی را از گرده بیت المال بردارید.

مجلس واقعاً خانه ملت است؛ چون ثابت شد نمایندگان هم مثل خود ملت از آنچه که قرار است بر سرشان بیاید بی اطلاع هستند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اوباش تر از اوباش!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۱۱:۵۴ ق.ظ

 تخریب ها و خسارت های اشرار

 

قطعا کسانی که به هر بهانه ای اموال عمومی را آتش زده و به اماکن دولتی و خصوصی خسارت وارد می کنند مشتی اوباش هستند؛ اما کسانی که با بی درایتی بر خزانه بیت المال و ذخایر طلا و ارز کشور چوب حراج زده و میلیاردها تومان از اموال عمومی را خرج باندبازی و اشرافی گری خود و آقازاده هایشان می کنند و بی اعتنا به توان داخل و اقتصاد ملی، نگاه خود را به نظر لطف اربابان خارجی دوخته و کار و کارگر ایرانی را به حاک سیاه می نشانند و آبروی انقلاب را بازیچه بی عرضگی خویش می سازند، اوباش تر هستند.

دسته اول به دادگاه و زندان می روند و چند نسلشان داغ آشوبگری را به میراث می برند.

دسته دوم با عزت و منّت، از خودشان قهرمان می سازند، بار چند نسلشان را می بندند و به ریش همه ما می خندند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بی وجدان، درد ندارد!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۸، ۱۲:۲۲ ب.ظ

رزمنده ای بود تعریف می کرد با دوستانش برای تحویل اسلحه به یکی از یگان های ارتشی رفته بودند. برایشان چای آوردند. کسی قند برنداشت. گفتند قند بیت المال است صرفه جویی شود بهتر است. مردم به خاطر قند و شکر در صف می ایستند... 

عبدالرضا مصری نایب رئیس مجلس شورای اسلامی دیروز در مصاحبه ای اعلام کرد: "80 هزار تن برنج برای تنظیم بازار از سوی دولت وارد شد که همه آنها در انبارها ماند و به خاطر عدم توزیع به موقع فاسد شد و در نهایت همه آنها دور ریخته شد که اسناد همه آن موجود است."

 

می دانید با هشتاد هزار تن برنج شکم چند نفر سیر می شود؟

می دانید خرید این محصول با ارز دولتی صورت گرفته است؟

کسی را سراغ دارید بابت این اتفاق محاکمه و توبیخ شده و یا لااقل عذرخواهی کرده باشد؟

 

http://www.jahannews.com/news/707601/%DB%B8%DB%B0-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%AC-%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%81%D8%A7%D8%B3%D8%AF

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چیزی شبیه کشک!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۸ مهر ۱۳۹۸، ۰۷:۱۱ ب.ظ

حسین فریدون فارغ از اینکه حکم صادر شده دادگاه چقدر با جرمش تناسب داشت، ساعاتی بعد از ورود به زندان، مرخصی گرفت و رفت دنبال کارش.

مشایی و بقایی هم فارغ از اینکه حکم صادر شده دادگاه چقدر با اتهامشان تناسب داشت، مدت هاست که در مرخصی و خارج از زندان به سر می برند.

حسن عباسی اما اتهامش تضییع حقوق مردم نبود، حرفی زد که به مذاق وزیر غیر حرفه ای اطلاعات خوش نیامد. او همچنان در زندان است و خبری از مرخصی و ... نیست.

عدالت تا زمانی که انسان های مستقل و غیر وابسته نتوانند امتیازی مشابه وابستگان جریان های سیاسی داشته باشند، چیزی شبیه کشک است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مأمور، معذور نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۸، ۱۰:۰۰ ق.ظ

این اصطلاح غلطی که روی زبانها افتاده اساسش تفکر غیر دینی است. در متکب اسلام همه افراد در مقابل رفتار و کردار و گفتار خود مسئول هستند و باید در پیشگاه حضرت حق، پاسخگو باشند.

کسی نمی تواند به این بهانه که دستور مافوق را اطاعت کرده به ظلم و جنایت اقدام کند.

این بخش از نهج البلاغه مولا علی علیه السلام را به مناسبت هفته نیروی انتظامی تقدیم می کنم به همه مدیران و مسئولان و کارگزاران کشور عزیزمان:

" هرگز با خدا مَستیز که تو را از کیفر او نجاتی نیست و از بخشش و رحمت او بی نیاز نخواهی بود، بر بخشش دیگران پشیمان مباش، و از کیفر کردن شادی مکن، و از خشمی که توانی از آن رها گردی شتاب نداشته باشد، به مردم نگو، به من فرمان دادند و من نیز فرمان میدهم، باید اطاعت شود، که این گونه خود بزرگبینی دل را فاسد، و دین را پژمرده و موجب زوال نعمتهاست و اگر با مقام و قدرتی که داری، دچار تکبر یا خود بزرگبینی شدی به بزرگی حکومت پروردگار که برتر از تو است بنگر، که تو را از آن سرکشی نجات میدهد و تندروی تو را فرو مینشاند، و عقل و اندیشهات را به جایگاه اصلی بازمیگرداند."

نامه 53

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برسد به: دادستان جدید بابل!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۸، ۰۲:۰۱ ب.ظ

بابل را می توان با اطمینان، یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین و گاه پر چالش ترین شهرهای استان مازندران و نیز شمال کشور در زمینه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی لقب داد. از این منظر همواره انتظار بر این بود که مدیران شهری نیز در طراز جایگاه و حساسیت های این دیار انتخاب شوند که در مواردی چنین بوده است. به نظر می رسد دادستان جدید بابل با توجه به رویکرد نو و مومنانه دستگاه قضا و به قرینه حسن انتخاب مدیرکل ارزشی دادگستری استان، فردی با سواد، با اخلاق، شجاع و معتقد به حساب و کتاب آخرت بوده و متناسب با شئون مردم فرهیخته دارالمومنین انتخاب شده باشد. ضمن عرض تبریک و آرزوی توفیق برای ایشان ذکر چند نکته را ضروری می دانم:

یک- دادستان نباید از مردم فراری باشد! بنا بر تأکید مقام معظم رهبری همه مسئولان موظف به حضور در اجتماعات مردمی و پاسخگویی نسبت به حوزه مسئولیتی خود هستند. متأسفانه به رغم دعوت مکرر و علنی نیروهای انقلابی گاه شاهد فرار بعضی از مسئولان از مواجهه با مردم و پاسخگویی پیرامون ابهامات حوزه کاری شان هستیم که این رویکرد با فلسفه و اهداف تشکیل نظام اسلامی منافات دارد. بی تردید شیوه خداپسندانه دادستان استان در انتشار شماره تماس مستقیم خود و پاسخگویی غیرگزینشی حتی به تماس های ناشناس و گاه شنیدن بد و بیراه های معدودی از شهروندان و البته اقناع مراجعان و پیگیری امور آنها هیچ گاه از خاطره مردم شریف این استان مظلوم محو نخواهد شد.

دو- قوه قضاییه ویترین نظام بوده و دادستان با توجه به جایگاه خود که بیشترین مراجعات مردمی را شاهد است باید بنا به حکم عقل و شرع حتی با متهمان و مجرمان نیز منطبق بر آداب و اخلاق دینی رفتار نماید چه برسد به آن که خدای ناکرده بنا بر ضعف اعصاب و فقر تربیت، گاه مردم عادی را هم در مراجعات معمول مورد هتک و وهن قرار دهد.

سه - دادستان، وکیل مدافع و عامل و اجیر مسئولان و صاحبان قدرت نیست. این مبنا که در هر تنازعی حق با صاحبان میز است از اساس غلط بوده و ثمره ای جز تبعیض و نفی اصل سازنده امر به معروف و نهی از منکر نخواهد داشت. همه مسئولان، فرزندان و دامادهایشان با مردم عادی در پیشگاه قانون یکسان بوده و انتقاد در چارچوب صداقت و اخلاق، بالاترین هدیه مردم به مسئولان به شمار می آید. نمی شود به مردم گفت که اشتباه و خطای مسئولان را به پای نظام ننویسند اما در وقت انتقاد و سوال از مسئولان، یقه شان را گرفت و به تضعیف نطام متهمشان ساخت!

چهار- دادستان باید داد مردم را از بیدادگران بستاند. با توجه به اختیارات بیان شده در قانون می توان دادستان را بی شک در رأس هرم قدرت یک شهر دانست. تردیدی نیست که استفاده درست از این اختیارات در راستای احیای حقوق عامه و تقابل با مظاهر ظلم و فساد علاوه بر تقویت اعتماد عمومی، حمایت محکم و جانانه نیروهای انقلابی را نیز به دنبال خواهد داشت. از این منظر در وهله نخست، دادستان بابل باید گوشی شنوا برای شنیدن گزارشات مردمی پیرامون تخلفات اقتصادی بعضی از مابهتران داشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بعضی مأموران انتظامی بچه اند

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۹ مهر ۱۳۹۸، ۰۶:۵۰ ب.ظ

شما هم لابد بارها شاهد بوده اید که بعضی از مأموران نیروی انتظامی با برخورد زشت و نسنجیده خود باعث آزار و وهن دیگران و بی آبرویی نهاد خود می شوند.

این مسأله نباید باعث زیر سوال رفتن همه نیروهای این مجموعه و نادیده گرفته شدن تلاش ها و مجاهدت های آنها بشود. هر سیستم و مجموعه ای دارای عناصر خوب و گاه نامطلوب است.

البته نیروی انتظامی با توجه به برخورداری از لباس رسمی، باید متوجه حساسیت اقدامات خود بوده و بداند که اشتباه آنها گاه از سوی بعضی از مردم به پای نظام نوشته می شود.

این قلم بارها درباره عملکرد نیروی انتظامی مطالبی نگاشته است. در موارد متعددی به دفاع از اقدامات شایسته عناصر خدوم این نیرو پرداخته ام. گاهی هم البته بنا بر رسالت ایمانی خود از بعضی رویکردها و رفتارهای اشتباه آنان انتقاد کرده ام.

یکی دو مأمور بی جنبه و عقده ای ناجا در مازندران تحمل همین مقدار نقد را هم نداشته و به ارائه گزارش مغرضانه اقدام نموده اند. این گزارش تا الان به نتیجه ای نرسیده و مسئولان ذی ربط با توجه به شناختی که از حقیر داشته اند مسأله را تلفنی با من در میان گذاشته و به پوچی این نوع پرونده سازی ها اذعان نموده اند. امیدوارم دوستان عزیزم در حفاظت اطلاعات نیرو با حساسیت بیشتری نسبت به خوی بچگانه یکی دو عنصر نامطلوب که با رفتار غرض ورزانه خود ممکن است باعث تحریک فعالان رسانه ای نسبت به نظام اسلامی شوند در حفظ سلامت مجموعه انتظامی کوشا باشند.

کسی که نیم نگاهی به وضعیت حجاب و عفاف در مناطق تفریحی شمال کشور داشته باشد بی تردید به رویکرد چند مأمور عقب افتاده ای که پرونده سازی برای نیروهای مومن و منتقد را اولویت خود قرار داده اند پوزخند می زند.

به حول و قوه الهی در دفاع از باورهای اصیل اسلام و انقلاب و عمل به اصل امر به معروف و نهی از منکر تعلل نخواهم ورزید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این هم بخشی از تاریخ انقلاب است

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ مهر ۱۳۹۸، ۰۸:۰۱ ب.ظ

انقلاب هنوز زنده است اما دولت ها هنوز به پای انقلاب نرسیده اند. این معنای دو وجهی است که برای اردوهای جهادی در چهل و یکمین سال عمر انقلاب قائلم.

متن زیر را از وبلاگ افراطی عینا کپی کردم. کلمات این متن برگرفته از عمق باور و اخلاص جماعتی است که خدا را برای خدا می خواهند. آنچه در این سطور می خوانید و در تصاویر می بینید بخشی از حقیقت تاریخ انقلاب است که باید به دست نسل های بعد برسد:

 

 

خشت آخر

خاطره ی اردوی جهادی

تومور مغزی داشت و رد عمیق بخیه ها از بین ابرو هاش تا فرق سرش رفته بود و سرش شبیه زرد آلو به دو قسمت تقسیم شده بود.

می گفت وقتی سیل اومد ، خونه که خراب شد هیچ ، همه ی وسایلمون هم خورد شد.

گفت : میخام پس فردا برم تهران

گفتم : برای چی؟ میری تهران برای کار؟

گفت : ای بابا ، کار کجا بوده ، من بیکارم ، میرم دکتر تا سرمو بزارم زیر برق (نمیدونم منظورش چی بود)

چون تشنج داشت نمی تونست بره سر کار ، حتی موتور هم نمی تونست سوار شه ، چون هر لحظه ممکن بود تشنج بیاد سراغش

یه پسر سه ساله هم داشت که یه هدیه کوچیک بهش دادیم.

مادر خانمش هم باهاشون همونجا بود ، مادر می گفت کلیه هام عفونت داره ، یکی از چشم هاش هم کور بود.

بقیه در ادامه مطلب ...

این شرایط زندگی خانواده ای بود که ما تو اردوی جهادی خادمشون شده بودیم تا شاید مرحمی روی زخم هاشون گذاشته باشیم.

برای اردو دو سه تا از بچه های کم سن و سال رو هم برده بودیم. گویا دور از چشم ما جوون های بیل به کمر خورده ی محل ، درباره بسیج بدگویی کرده بودن و به این بچه ها گفته بودن برا چی میرید بسیج ...

ما هم تو جمع با صدای بلند گفتیم : بسیجی تو جنگ از پدرو مادر و زن و بچش جدا میشه و جون میده برا امنیت مردم ، تو سیل و زلزله از کار و زندگیش میزنه و میاد رایگان کارگری میکنه برا آسایش مردم ، اونوقت همین مردم بهش فحش میدن. خدا لعنت دولت مردای لیبرال رو که فقط به فکر خوش رقصی برای کدخدا هستن و جز دشمنی با شهدا و پاک کردن اسم و عکسشون از کوچه و خیابون و حمایت از بی حجابی و فتنه و ورزشگاه رفتن خانم ها وکنسرت و ... چیزی بلد نیستن و انگار نه انگار که مردم مشکل اقتصادی دارن و سیل اومده و خونه زندگی مردم داغون شده

وقتی دیدم بچه ها خسته شدن یه فکری به ذهنم رسید ، با خودم اسپیکر برده بودم یه گوشه آویزونش کردم و مداحی گذاشتم.

مشغول کار بودیم که صدای مداحی قطع شد با خودم گفتم حتما کار یه از خدا بی خبریه ، دستم بند بود نمیشد برم ببینم کار کیه. چند دقیقه بعد صدای بلند مداحی شور بلند شد. نگو همین بچه های خودمون اسپیکر رو  با بلوتوث وصل کرده بودن به گوشی خودشون.

عشق می کردن بچه ها ، با بیل هروله می کردن...

بناها کفشون بریده بود. ما بودیم و سه تا بنا و دیواری که به سرعت برق و باد میرفت بالا

 

اردوی جهادی

 

اصلا فکر نمی کردم این بچه ها اینجوری کار کنن...

 

وقتی دیدم داره بهشون فشار میاد کار رو ول کردم و رفتم سراغشون ، گفتم : اصلا به خودتون فشار نیارید و خودتون رو اذیت نکنید ، یهو یکی از بچه ها بدون اینکه حتی سرشو بلند کنه همین طور که مشغول بود گفت : نه آقا ، باید جهادی کار کرد...

وقتی میخواستیم اعزام بشیم ، پاسداره می گفت این بچه ها رو نبرید اینا نمی تونن و اذیت ، می شن. خلاصه بهمون ماشین نمی داد ، ما هم پراید خودمون رو آتیش کردیم . شاید باورتون نشه ولی هفت نفر سوار یه پراید مدل پایین کاربراتوری افتادیم تو جاده ، اونم پنجاه کیلومتر راه تا مقصد ...

آخر کار وقتی می خواستیم بر گردیم ، یه روحانی اومد اونجا ، خسته نباشید گفت و شروع کرد به وعده وعید الکی دادن ، بهش گفتم حاجی ،گوش ما از این وعده ها پر شده ، کار باید برای خدا باشه ، برو و نیت بچه هامون رو خراب نکن.

البته خدا خیلی خوش معامله است ، اگه با خدا معامله کنی مطمئن باش ضرر نمی کنی از نظر اطرافیان من خیلی ضرر کردم چون از سر کار مرخصی گرفتم و با ماشین خودم اینهمه نفر سوار کردم و رفتیم برای کارگری کردن مفت و مجانی و کلی هم خرج کردیم اما شاید باورتون نشه در اصل همه اش سود خالص بود حتی تو همین دنیا ، گویا مدیر عامل شرکت به همه کارکنان یه پاداش قابل توجه داده بود ، چندین برابر اون پولی که  تو اردو جهادی خرج کردیم.

یکی دیگه از رفقا هم برای جایی گزینش رفته بود و ردش کرده بودن. همون حین کار ، گوشیش زنگ زد و بهش گفتن بیا قبول شدی ، ما اشتباه کرده بودیم و بهت نمره اشتباهی داده بودیم فلان روز بیا کارات رو انجام بده.

صبح فردای بعد از تموم شدن اردوی جهادی ، به بچه ها زنگ زدم و احوالشون رو گرفتم ، با خودم  می گفتم حتما داغون شدن و الان میگن ما دیگه نماییم اینطور جاها... اما وقتی زنگ زدم حرف هاشون شنیدنی بود... تو صداشون خستگی که نبود هیچ ، انگار بمب انرژی بودن. یکیشون گفت : آقا ما مرد کاریم ، الان هم اومدیم باغ انگور چیدن... و میگفتن اردوی بعدی کی هست؟ خبر به سایرین هم رسیده بود و چند تا از بچه ها ناراحت بودن که چرا به ما خبر ندادید.


منبع:http://efrati94.blog.ir/

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شکایت پلیس فتا از بچه های بسیج

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۸، ۰۴:۰۷ ب.ظ

پلیس فتا از خبرنگاری بسیجی که در جلسه خصوصی همکاران خود با امام جمعه، به انتقاد از عملکرد نیروی انتظامی در فضای مجازی پرداخت و پلیس فتا را فشل و بی سواد نامید به دادگاه شکایت برده است. فتا معتقد است که ما به هیچ وجه فشل و بیسواد نیستیم!

چندی پیش یکی از کانال های تلگرامی به انتشار تصاویری مبتذل از نحوه تبلیغات و عضو گیری بعضی تورهای گردشگری، باشگاه ها و سالن های آرایش شهر در فضای مجازی پرداخت که پس از این افشاگری، تازه پلیس و دادگستری وارد میدان شده و به اخذ تعهد از خاطیان پرداختند. تا پیش از افشای این جریان خزنده اما محسوس فرهنگی، پلیس فتا یا از ماجرا بی اطلاع بود و یا این که ...؟!

صفحات مجازی مرتبط با شهر بارها شاهد انتشار مطالبی سخیف بوده است. نمونه مشهور آن اقدام خلاف عفت یک پزشک لاابالی در انتشار تصویر دختر شهید مدافع حرم و درج کلماتی رکیک در ذیل آن بود. به نظر شما پلیس فتا چه برخوردی با او داشت؟

صفحه مربوط به دختر یکی از عناصر خبیث و شکنجه گر ساواک بارها به هتک حرمت نظام و اسلام اقدام نموده و همچنان آزادانه به غرض ورزی های خود ادامه می دهد.

چندی پیش پلیس فتا در پاسخ به درخواست قاضی برای شناسایی ادمین یک کانال، اقدام به تهیه فهرستی از کسانی پرداخت که گاه از آن کانال مطلبی ارسال کرده اند. در تماس تلفنی با این عزیزان، تفاوت بین مدیریت و فوروارد کانال توضیح داده شد!!

مدتی قبل پلیس فتا در گزارش به دستگاه قضا مدعی شناسایی ادمین یک کانال تلگرامی گردید. تلفن همراه و اقلام ارتباطی این فرد ضبط گردید و یک ماه در اختیار فتا بود. کانال مذکور همچنان به فعالیت خود ادامه می داد در حالی که آن زمان تنها یک ادمین قادر به اداره کانال بود. بر اساس همین گزارش اشتباه و موهوم، یک نفر غیاباً محاکمه و محکوم گردید و وجدان کسی به درد نیامد.

از آنجا که بر مبنای نظر بعضی مسئولان سیاسی، زیر سئوال بردن میز حضرات، جرمی سنگین تر از خدشه وارد نمودن به اساس انقلاب و اسلام است، پلیس فتا مکلف به شناسایی مدیران بعضی کانال های منتقد گردید. متأسفانه به جای پیگیری فنی و تخصصی کار، در اقدامی تأسف بار منزل و لوازم شخصی بعضی خبرنگاران و خانواده هایشان!! مورد بازرسی و تفتیش قرار گرفت که ثمری جز شرمندگی و عذرخواهی مسئولان ذی ربط و البته دلخوری بعضی نیروهای مومن در پی نداشت.

پلیس فتا معتقد است اگر کسی در جلسه ای خصوصی هم بگوید که ما بیسواد و فشل هستیم به ما توهین کرده و ما هم وظیفه انقلابی و اسلامی خود می دانیم که از این توهین بیشرمانه به راحتی نگذریم، از منتقد شکایت کنیم تا با همان صلابتی که در فضای مجازی مقابل ضدانقلاب ایستاده ایم! مقایل انقلابی های منتقد هم بایسیتم.

فکر می کنم به جای اطاله این متن (که در صوررت تداوم شکایت فتا از بچه های بسیج لازم به نظر خواهد رسید) خوب است هشداری به عزیران حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی در خصوص عملکرد چالش برانگیز و پر هزینه بعضی نیروهای فتا داده شود. خیلی خلاصه عرض می کنم سابقه نداشته کسی یا نهادی در تقابل با بچه های حزب اللهی سربلند بیرون بیاید. بقیه عرایض انشاءالله خصوصی به محضر مسئولان متعهد و دلسوز نیروی انتظامی استان ارائه خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دست در دست که داری؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۴:۳۲ ب.ظ

دعوا، دعوای شخصی که نبود! یک حسینی باشد و یک یزیدی و با هم نسازند و آواز جنگ سر بدهند.

قیام و جهاد فقط تکلیف حسین علیه السلام نبوده و یک طریقت ماندگار و خط و مشی جاودان برای مسلمین حقیقی است. برای همین است که فرمود: مثل منی با مثل یزید بیعت نمی کند.1

هم حسین علیه السلام مصداق یک راه است و هم یزید برآمده از یک مسیر مشخص.

حق و باطل با هم جمع نمی شوند مگر در کالبد نفاق. راه حسین را اگر می جویی ببین دستت در دست چه کسی است؟ ظلم را تأیید نکن تا ادعای سلم لم سالمکم و حرب لمن حاربکم تو صادقانه باشد.

انتخاب با خودت است. کدام راه را می پسندی؟

1- مِثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَهُ /اللهوف، ص 22

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در فتا و دادگستری بابل چه خبر است؟

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۸، ۰۱:۰۶ ب.ظ

نامه سرگشاده به ریاست دادگستری استان

ریاست محترم دادگستری استان مازندران با سلام و تسلیت ایام سوگواری حضرت اباعبدالله علیه السلام

احتراما به استحضار می رساند:

سال گذشته پلیس فتای بابل با شکایت از یک کانال تلگرامی مدعی شد که توانسته ادمین آن را شناسایی کند.

پلیس فتا ادمین شناسایی شده! را احضار و لوازم ارتباطی از جمله سیم کارت او را ضبط نمود و گزارش تکمیلی را با همین مستندات به دادگاه فرستاد. با این حال این کانال همچنان به فعالیت خود ادامه داده است.

کسی که کمترین شناختی از امور فنی مرتبط با فضای مجازی داشته باشد می تواند متوجه شود که یا ادعای کشف ادمین کانال مزبور اشتباه بوده و یا استمرار فعالیت آن به رغم در اختیار داشتن سیم کارت و توانایی در انحلال، نکته دیگری را به ذهن ها متبادر می سازد! جالب این که این فرد با همین گزارش غیرتخصصی به طور غیابی در دادگاه به حبس محکوم شد.

چندی پیش بعد از انتشار تصاویر هنجارشکنی سد لفور و واکنش عجیب مقامات قضایی، تحقیق غیر فنی و میدانی برای شناسایی ادمین یکی دیگر از کانال ها آغاز شد و به رغم ضبط وسایل شخصی دو خبرنگار و بازرسی از خانه و چند بار بازجویی و ... هیچ دستاوردی عاید عزیزان متخصص ما نگردید و آن کانال نیز توانست در سطحی وسیع تر به فعالیت خود ادامه دهد.

در این بین اما هر از گاه در سایه غفلت و بی اطلاعی بعضی حضرات شاهد انتشار رسمی تصاویر هنجارشکنانه توسط صفحات مجازی بعضی گالری ها، باشگاه ها و تورهای گردشگری هستیم. هنوز از میزان محکومیت این قماش اراذل هنجارشکن مجازی خبری به گوش نرسیده است.

اخیراً یکی از بسیجیان شهر که در جمعی، پلیس فتا را با استناد به همین مسائل، فشل نامیده بود نیز به دادگاه احضار شد و باید دید قرار است با ضربه ای که به خاطر این انتقاد به اسلام و انقلاب وارد آورده به چه سرنوشتی دچار شود!

چرا با کنایه حرف زدم؟

چون چندی پیش نیز یک پاسدار آزاده عدالتخواه بابت مطلبی که در قالب طنز درباره بعضی قضات نوشته بود یه حبس و شلاق و کار اجباری و محرومیت از بعضی فعالیت های اجتماعی محکوم گردید! این حکم دشمن شکنانه در حالی صادر شد که اگر این برادر پاسدار در قالب عضویت شورای شهر به آتلیه ای می رفت و زنی نامحرم را در آغوش می کشید و آبروی یک شهر را در بین همه ایرانیان سراسر عالم به دستمایه طنز و تمسخر تبدیل می ساخت هم به چنین مجازاتی نرسیده و می توانست با ادامه حضور در شورا همچنان به ریش ملت پوزخند حواله کند.

انتقاد از سرعت عمل آقایان در برخورد با منتقدان انقلابی به این دلیل است که فی المثل پرونده شکایت یک بسیجی آمر به معروف که بیش از یک ماه پیش مورد حمله اوباش قرار گرفته هنوز به جایی نرسیده است.

غرض آنکه شما هر نمره ای به این عملکرد دستگاه قضا و فتا و بازتاب اجتماعی رفتارها و تدابیرشان می دهید ما هم همان را قبول داریم.

والسلام التماس دعا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تا انحلال شورا، یک یاحسین دیگر!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۴۳ ق.ظ

اگر می خواهید از خودتان باقیات الصالحاتی به جا گذاشته و مردم را دعاگوی خویش قرار دهید؛ برای انحلال شورای شهر مثلا اسلامی بابل قدم بردارید و در این کار خیر سهیم باشید.

بعد از افتضاح اخلاقی شورا که نام دارالمومنین و دیار نخبگان و علما و شهدا و خیّران را در سطح جهان، بدنام نمود، چهار عضو شورا از سمت خود استعفا دادند، احکام قضایی چند عضو دیگر نیز صادر شده و فعلاً لِنگ در هوا هستند. یک عضو دیگر هم که معرّف حضورتان است از بدو خلقت آدم ابوالبشر تا کنون مشتری دائم نهادهای قضایی و نظارتی بوده و از سر پسر خاله بازی است که نفسش چاق می شود.

بود و نبود شورای شهر بابل دیگر فرقی به حال این مردم ندارد. هیچ گره ای مرتبط با امور شهری نیست که در نبود شورا از طریق شهرداری و یا فرمانداری قابل حل نباشد. تعطیلی شورا اما باعث صرفه جویی قابل ملاحظه ای در بودجه عمومی شهر شده و در این وانفسای اوضاع اقتصادی، گره گشای بسیاری از معضلات مردم خواهد بود. با صرفه جویی در هزینه هایی که شورا بر روی دست مردم می گذارد دیگر نیازی به اخراج کارگران یک لا قبای قراردادی و سردرگمی خانواده های بی پناهشان نیست.

تجربه سال گذشته نشان می دهد اگر به موقع عمل نکنیم اعضای متخلف شورا بعد از چند هفته غیبت، با ژستی طلبکار و حق به جانب در سایه سکوت صاحب مسندان معامله گر، دوباره بر سر کار آمده و در مقابل دوربین حاضر شده و به شکایت از معترضین هم اقدام خواهند کرد.

تصمیم برای عزل اعضای متخلف و انحلال شورا در حیطه وظایف استانداری است و این مساله در آستانه انتخابات مجلس، احتمال اعمال نفوذ کانون های قدرت را دو چندان می سازد.

هر کس می تواند، با وزارت کشور تماس بگیرد، طومار جمع کند، نامه بزند و ... برای انحلال شورا و تأمین منافع مردم و احیای حیثیت شهر، قدم بردارد.

در آستانه ماه محرم، یادمان نرود بزرگترین درس نهضت عاشورا این است که در مقابل آنچه که در اطرافمان می گذرد بی تفاوت نباشیم، و الّا: ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم.

تماس با دفتر وزیر کشور: 02188961023

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تصاویر همه مسئولان را منتشر کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۸، ۱۲:۱۸ ب.ظ

روز گذشته آمد نیوز در خبری مدعی شد که یکی از مقامات بازداشت شده قوه قضاییه در اعترافات خود اذعان داشته که مدتی عضو گروهک منافقین و مسئول انتشارات آن در بابل بوده است.

راستش را بخواهید در همان روزهای نخست بازداشت این فرد پر حاشیه که دستگیری او نقطه عطفی در رویکرد نظام برای مقابله با پشت پرده فساد محسوب می شود، دو تن از پاسداران قدیمی بابل که یکی چند دهه قبل در واحد اطلاعات کار می کرد و دیگری در گروه ضربت سپاه در سالهای نخست انقلاب وظیفه برخورد با گروهک های مسلح را داشت در تماسی پس از دیدن تصویر فرد معروف بازداشت شده، تأکید کردند که وی را می شناسند و در سال های اول انقلاب جزو دستگیر شده های آنها بوده است. حتی یکی از این عزیزان گفت که او آن زمان مسئول کتابخانه گروهک (احتمالا منظورش همان انتشارات است) بوده است.

این که آمد نیوز از کجا به چنین ادعایی رسید، بماند.

این که بعضی نهادها تمام هم و غم خود را بر کنترل نیروهای انقلابی منتقد متمرکز ساخته و مراقبند که یک وقت این افراد به جایی نرسند، بماند.

اما پیشنهاد می کنم یک بار تصاویر مجموعه مسئولان ذی نفوذ در نهادها برای عموم مردم منتشر شده تا شاید لااقل با همت مردم باز هم رد پایی از بعضی نفوذی ها در درون نظام شناسایی شود!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هیچ نهادی تابو نیست

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۱۴ ب.ظ

این روزها نامه و سخنانی از علیرضا زاکانی در سطح رسانه ها نقل می شود که حکایت از دست داشتن چند نفر از مسئولان ارشد وزارت اطلاعات در بعضی مفاسد اقتصادی دارد.

وزارت اطلاعات یا هر نهاد دیگری تابو نیست و ممکن است بعضی عناصر آن گمراه و فاسد باشند. این مسأله اتفاق عجیبی نیست و باید با فساد در هر نقطه ای مقابله کرد.

اما

طلبه عدالتخواه سیرجانی را یادتان هست؟ حجت الاسلام علی رضا جهانشاهی که گاه تحصن هایش در اعتراض به بعضی مفاسد باعث خشم مسئولان می شد و از دستگیری و زندان بدون محاکمه تا تخریب رسانه ای و روانی بر ضد او واکنش نشان دادند؟ و البته آقا برایش پیغام فرستاد: شکرالله مساعیکم.

می دانید ماجرای ایشان از کجا شروع شد؟

او مثل علیرضا زاکانی چیزی را در بوق و کرنا نکرد. نامه ای نوشت در خصوص زمین خواری اداره اطلاعات و تنها به دومجموعه نظارتی ارسال کرد. فارغ از این که ادعای او درست بود یا غلط، این نامه جنبه عمومی نداشت و به صورت محرمانه در اختیار متولیان امر قرار گرفت؛ اما وزارت اطلاعات مطلع شد و از طریق دادگاه ویژه روحانیت، این طلبه بسیجی را به زندان انداخت. از آن پس بود که طلبه سیرجانی در مقابل که ظلمی که دیده بود سکوت نکرد و به پیاده روی های عدالتخواهانه مبادرت ورزید و تا مدت ها تیتر اول اخبار بسیاری از رسانه های داخلی قرار گرفت.

این همه هزینه از سوی وزارت اطلاعات و دادگاه ویژه و نیروی انتظامی با بگیر و ببند او و دوستانش بارها بر گرده نظام تحمیل شد فقط به خاطر اینکه تحمل منتقد وجود نداشت. شاید هم به خاطر این که دیوار طلاب و جوانان حزب الله کوتاه است و ...

امروز همه جا صحبت از ادعای زاکانی درباره بعضی مقامات اطلاعاتی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

من سکوت می کنم اما شما قضاوت کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۸، ۰۸:۴۳ ب.ظ

در فضای مجازی خبری مبنی بر اجرای حکم شلاق دو تن از اعضای سابق شورای شهر بابل در محل ساختمان این شورا طی روزهای اخیر منتشر شده است. باید دید فلسفه صدور این حکم چه بوده و چرا قاضی، اجرای حکم شلاق را به جای زندان یا دادگستری به ساختمان شورای شهر موکول کرده است؟ اگر قرار باشد با اخراج خبرنگاران و خلوت سازی ساختمان شورا این حکم در چهارچوبی مخفی و دور از اطلاع عموم اجرا شود دلیلی برای تعیین محل اجرای آن وجود نداشت و قاضی می توانست در همان دایره اجرای احکام دادگستری به اعمال قانون بسنده نماید.

در فضای مجازی خبری مبنی بر حضور دو عنصر سلب صلاحیت شده شورای شهر امیرکلا در یکی از جلسات اخیر این شورا منتشر شده است. در صورت صحت این خبر که تا کنون از سوی مراجع ذی ربط تکذیب نشده باید از دستگاه قضا بابت مماشات در حفظ حرمت قانون و تضعیف و تحقیر احکام قضایی توسط اعضای شورا گلایه نمود.

در حالی که عضویت بعضی از اعضای شورای شهر بهشهر به دلیل تصویب حقوق غیرمتعارف از سوی دادستان این شهر به حالت تعلیق درآمده یا عضوی از اعضای شورای نسیم شهر به احتمال جعل مدرک تحصیلی معلق شده است، یک عضو شورای شهر بابل که به جرم ارتکاب فساد اخلاقی در دادگاه تجدید نظر نیز محکوم شد و رسوایی ناشی از آن در سطح جهانی حیثیت دارالمومنین را بر باد داد همچنان به فعالیت در شورا ادامه داده و خط و مشی فرهنگی غیرانقلابی خود را دنبال می نماید. این تعارض زمانی پررنگ تر جلوه می کند که یک شهروند عادی برای اخذ مجوز اشتغال ولو در حد آبدارچی و راننده و ... باید گواهی عدم سوءپیشینه ولو در حد نگاه چپ به نوامیس مردم را از مراجع قانونی دریافت نماید!

متأسفانه تعلل و اهمال در برخورد با بعضی هنجارشکنی های اجتماعی چه در سطح خیابان ها و تفرجگاه ها و چه در سطح فضای مجازی همچنان منجر به گستاخی عناصر خودباخته فرهنگی می گردد؛ اما مدتی است که بخشی از توان دستگاه قضا و نیروی انتظامی معطوف به کشف نام منتشر کنندگان تصاویر مربوط به افتضاح اخلاقی سد لفور و حتی ورود به حریم خصوصی مظنونین آن گردیده است.

بعضی دوستان خوب و عزیز دستگاه قضا نیز در تماس با راقم این سطور تذکر داده اند که نباید به گونه ای نوشت که مردم خدای ناکرده احساس کنند دستگاه قضا در جلب اعتماد متدینین و دلسوزان ارزشی جامعه کوتاهی می ورزد!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تبانی طبری و برخی از چهره های امنیتی‌ در یکی از بزرگترین مفاسد اقتصادی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۸، ۱۱:۴۱ ب.ظ

جناب آیه الله رئیسی
ریاست محترم قوه قضائیه
با سلام وتحیات


احتراماً بنابر ضرورت حیاتی مبارزه با مفاسد اقتصادی در نظام اسلامی و اقدامات انقلابی و قابل تقدیر جنابعالی در مواجهه با فساد و مفسدان اقتصادی کشور  که بحمدلله مایه امید ملت رشید ایران شده است موارد زیر تقدیم می شود تا ضمن سرعت بخشیدن به حرکت بسیار خوب قوه قضائیه، نتایج عملی این جهاد مبارک بیشتر آشکار شود.

الف) پرونده مربوط به شرکت بازرگانی پتروشیمی که در شعبه سوم دادگاه ویژه مبارزه با مفاسد اقتصادی توسط قاضی پاکدست، فهیم و شجاع آقای مسعودی مقام در حال رسیدگی به اخلال شش میلیارد و ششصد میلیون یورویی است نیازمند توجه به سایر فسادهای صورت گرفته از جمله:

۱/الف) عدم درج نکات بسیار مهم و ابعاد پنهان مانده در کیفرخواست تنظیمی ارایه شده به دادگاه محترم ویژه مبارزه با مفاسد اقتصادی دادگاه انقلاب وجود دارد که برخی از موارد آن عبارت است از:

 نحوه واگذاری این مجموعه ارزشمند به قیمت بسیار پائین صد و یک میلیارد تومان اقساطی، در حالی که قیمت آن حداقل بیش از هزار میلیارد تومان باعنایت به محاسبه حداقلی جایگاه ویژه این شرکت بعنوان تنها صادر کننده مواد پتروشیمی ایران ، ارزش برند و ممتاز بودن آن در سطح جهانی، ارزش دارایی های شرکت در داخل(شرکت حمل و نقل پتروشیمی و شرکت اسپیک با دارایی های فراوان، دفتر مرکزی در میدان ونک و انبار سه هکتاری شادآباد در تهران) و خارج ایران(دفاتر لندن، آلمان، سنگاپور، دبی، ترکیه، شانکای و پکن چین، کره، هند، ) و نهایتاً قراردادهای منعقده این شرکت فوق العاده استراتژیک و پرسود به همراه مواد پتروشیمی تحویلی از قبل موجود در انبار آن قبل از واگذاری، حکایت از فساد گسترده در واگذاری این مجموعه ارزشمند دارد.

رسیدگی به تعهدات این شرکت برابر ده سال تفاهم نامه صورت گرفته ضروریست، بخصوص مغایرت های حدود یک میلیارد و صد میلیون دلاری(ارز ۳۰۰۰ تومانی با محاسبه ریالی ارز دولتی ۱۱۲۶ تومانی در سال های ۹۱ و ۹۲ ) این شرکت خلاف قرارداد منعقده با تولید کنندگان پتروشیمی عدم پرداخت صورتجلسه میزان بدهی های شرکت بازرگانی پتروشیمی به هلدینگ خلیج فارس در سال ۱۳۹۴ که به امضاء طرفین رسیده و اکنون با تاخیر دیرکرد آن برابر قراردادهای منعقده یک میلیارد و پانصد میلیون دلار می باشد که شرکت بازرگانی پتروشیمی متعهد بر پرداخت آن بوده که از این کار سرباز زده است.

 بازپرداخت بخشی از طلب پتروشیمی خلیج فارس به میزان پانصد میلیون یورو برای پنجاه درصد شرکت پترول با محاسبه نادرست قیمت این شرکت با تبانی آقایان جلیل سبحانی، شریفی نیک نفس، عباس صمیمی، علی نقی خاموشی و علیرضا اعلایی رحمانی (این شرکت با مبلغ ده میلیارد تومان تاسیس شده و با تاسیس شرکت های کاغذی ابتدا صد میلیارد تومان ارزش گزاری شده و سپس با قیمت هزار میلیارد تومان- یک میلیارد دلار بنا بر قیمت وقت – محاسبه و پنجاه درصد آن را به پتروشیمی خلیج فارس بابت بدهی داده شده است ) انجام شده که در آن بیت المال ضایع شده است.

۲/الف) عوامل اصلی و کلیدی این پرونده با تبانی و اعمال نفوذ آقایان طبری و جلیل سبحانی از کیفر خواست تنظیمی در شعبه سوم دادگاه انقلاب از قلم افتاده است که بی شک بازپرس تنظیم کننده این کیفر خواست  باید پاسخگو باشد.
 
 عوامل دیگر و موثرین اصلی عبارتند از آقایان علی نقی خاموشی بعنوان سهامدار و رئیس هیات مدیره شرکت سرمایه گزاری ایران بعنوان خریدار شرکت بازرگانی پتروشیمی، جلیل سبحانی بعنوان مدیرعامل شرکت اسپیک از شرکت های اقمار آن که بیشترین تبانی و فساد را مرتکب شده است و نهایتا آقای مهدی شریفی نیک نفس که معاونت مالی و اقتصادی این شرکت را در زمان وقوع جرایم متعدد داشته و الان از شش سال پیش مدیرعامل شرکت بازرگانی پتروشیمی شده اند که با تبانی و تنظیم هدفدار کیفر خواست اسمی از آنان در پرونده مطروحه در شعبه سوم دادگاه ویژه مبارزه با مفاسد اقتصادی نیست.

پرونده قطور و بسیار مهم دیگر این شرکت که دارای اتهامات و تخلفات بسیار زیادی است که عوامل آن از جمله سه نفر ذکر شده در بالا در آن نقش آفرین هستند و از طریق شکایت شکات و گزارشات رسمی و همچنین گزارشات مردمی ارسالی از دفتر مراجعات مردمی مقام معظم رهبری با اعمال نفوذ آقایان اکبر طبری و جلیل سبحانی مسکوت گذاشته شده است که این فساد و اعمال نفوذ با ایستادگی تمام بازپرس متدین و انقلابی شعبه شش دادسرای امنیت(شعبه شهید مقدسی) و معاون محترم شجاع و امانتدار دادستان و سرپرست دادسرای امنیت مواجه شده و اینک این پرونده نیازمند دستور رسیدگی قاطع و ویژه جنابعالی دارد.

علی رغم فداکاری سربازان گمنام امام زمان (عج) در وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که اقتدار نظام اسلامی را به رخ مستکبران و سیستم های امنیتی مرتبط با آنان می کشانند، در راستای آسیب شناسی موجود مدیرکل وقت انرژی وزارت اطلاعات آقای ” الف” و رئیس اداره و متولی صنایع پتروشیمی این وزارتخانه آقای” م ” حمایت های گسترده ای از آقایان جلیل سبحانی و مهدی شریفی نیک نفس نموده و با حمایت های مغرضانه رسیدگی به این پرونده ها را مختل نموده اند، در این خصوص این دو نفر حضوراً حمایت های جدی خویش را به بنده منعکس کرده و با مطلعین و معترضین به این فساد بزرگ هم برخورد نموده اند. ضمناً آقای محمد حسین شیرعلی یکی از متهمین اصلی پرونده فساد کلان اقتصادی شرکت بازرگانی پتروشیمی در زمان وقوع جرم از مدیران وزارت اطلاعات بوده  با سوءاستفاده از جایگاه خویش از برخی از مفسدان حمایت نموده و با تبانی با آنها خود نیز آلوده به فساد بوده و اینک از کشور متواری شده است. همچنین برخی از کارشناسان و ضابطان این پرونده که به انحاء مختلف از سازمان ها و نهادهای مربوطه منفک شده اند اینک با حقوق های بالا در شرکت های بازرگانی پتروشیمی، تخت جمشید و دیگر شرکت های اقماری مشغول به کار شده اند که این امر بیانگر تبانی و مهندسی پرونده و اطاله دادرسی پنج ساله این تخلفات بوده اند.

 دادستانی سابق تهران متاسفانه تحت تاثیر آقای طبری به وظایف قانونی خویش عمل نکرده و پرونده مهم اخلال اقتصادی را علی رغم درخواست حضرت آیه الله لاریجانی از مقام معظم رهبری و مجوز ایشان برای رسیدگی خاص به پرونده فساد اقتصادی در تاریخ ۱۳۹۷/۵/۲۰ می بایست بطور ویژه رسیدگی نماید را در آبان ماه سال ۱۳۹۷ و سه ماه بعد از حکم ویژه رهبری معظم و برخلاف این حکم برای رسیدگی با امضای معاون دادستان وقت تهران به شعبه یک کیفری استان فرستاده است که با اعتراض دستگاه های نظارتی، در دی ماه همان سال به دادگاه ویژه مبارزه با مفاسد اقتصادی – در زمان ریاست قبلی قوه قضائیه – ارسال شده است.

۳/الف) سایر تخلفات عدیده این شرکت از جمله:
 تشکیل گروهی امنیتی از بازنشستگان یکی از دستگاه های امنیتی و تغییر ساختار شرکت و تعدیل نیروهای متخصص و کاردان این شرکت(۵۹ نفر رسمی – با پرداخت حقوق ماهیانه آنها – و ۲۷ نفر قراردادی به بهانه تعدیل جمعاً ۸۶ نفر، با پرداخت پاداشت های نجومی از یک صد میلیون تومان تا یک میلیارد تومان به هر فرد) برای تخلیه نیروهای کاردان شرکت و زمینه اعلام برشکستگی شرکت بازرگانی برای عدم پرداخت بدهی های این شرکت و حقوق بیت المال صورت پذیرفته در حالی که بعداً تعدادی از افراد شبکه خویش را تحت عناوین مختلف جذب نموده اند.

مسئولان شرکت بازرگانی پتروشیمی در خارج کشور برخی محصولات پتروشیمی که سرمایه ملی می باشند را با مهندسی و تبانی به شرکت های خارجی متعلق به برخی مدیران و سهامداران شرکت سرمایه گزاری ایران تحویل داده و در یک فرآیند شکایت صوری و پرونده سازی اقدام به فریب دستگاه های نظارتی می نمایند. بطور نمونه در یک فقره ۶۶ میلیون یورو توسط شرکت آلپاین متعلق به آقای علایی رحمانی جنس دریافت شده و سپس شرکت مذکور به نام افراد خارجی شده و از انجام تعهدات سرباز زده است.

ارتباط و همکاری با متهم اصلی متواری شده پرونده کلاسه ۹۹۸۲۱۲۶۴۰۰۰۰۴در شعبه ۶۸ دادگاه تجدید نظر مجتمع امور اقتصادی تهران معروف به پرونده آهنیها یا آبدار به نام آقای احمد طاهری نسب که بر اساس پرونده کلاسه ۸۸۰۰۹۵/۱۱۹۲/۸۸  دادنامه ۲ مورخ ۱۳۸۸/۱/۲۸  به میزان ۱۰۲ میلیون دلار در سال ۱۳۸۳ با جعل اسناد و ارایه مدارک صوری  از بانک های مرکزی، ملی، سپه، کشاورزی، تجارت و صادرات کلاهبرداری نموده و از ۱۳۸۳/۸/۲۶ از کشور متواری شده و اینک در دبی وکیل و نماینده شرکت بازرگانی پتروشیمی دبی شده است.

واگزاری محموله های پتروشیمی به افراد صوری در توافق مفسدانه درون شبکه ای در شرکت بازرگانی پتروشیمی که مصداقی از آن را در واگزاری محموله هفتاد میلیون درهمی به افراد درون شبکه ای شرکت و دریافت تضمین هفتاد میلیون درهم(هفتاد میلیارد تومانی برابر قیمت وقت درهم) از نگهبان ساختمانی به نام آقای ” ح ر ” تحت عنوان جعلی یکی از صرافان معتبر تهران انجام شده که این فساد در زمان مدیرعاملی آقای شریفی نیک نفس انجام پذیرفته است.

۴/الف) آقای جلیل سبحانی در دادسراهای پولی بانکی، کارکنان دولت و … پرونده های متعدد دیگری نیز دارد که با تبانی آقای طبری رسیدگی نشده که نیاز به اعاده رسیدگی دارد و نقطه مهم و بسیار حائز اهمیت دیگر نفوذ ایشان در دستگاه های امنیتی، نظارتی و قضایی کشور علی رغم داشتن اقامت و گرین کارت برای خود و خانواده اش در کشورهای غربی است که نیازمند رسیدگی اساسی می باشد.

ب) اخیراً دستگاه قضایی اقدام به بازداشت آقای سید حسن میرکاظمی بابت تخلفات متعدد بانکی نموده است، از آنجایی که ایشان نیز از ارتباط وثیقی با آقای طبری برخوردار بوده اند تنها در یک پرونده با بهره برداری از تسهیلات بانک صادرات استان گلستان و با ارایه اسناد جعلی مبالغ کلانی را کلاهبرداری نموده که بنا بر بررسی نهایی اسناد موجود، قریب هزارو پانصد میلیارد تومان در این مورد بدهکار به بانک صادرات استان گلستان می باشد که متاسفانه سال ها پرونده مذکور در دستگاه قضایی رسیدگی نشده و بعد از اعمال نفوذ آقای طبری و رسیدگی خلاف واقع در کمال ناباوری رای به نفع آقای میرکاظمی داده اند که خوشبختانه این تبانی مورد اعتراض مسئول عزیز مدیریت شعب این بانک در استان گلستان و ارشد حقوقی فداکار و انقلابی این بانک قرار گرفته است. این موضوع نیازمند دستور اکید جنابعالی برای برخورد با خاطیان و مفسدین این پرونده بعنوان یکی از پرونده های آقای میرکاظمی و رسیدگی به سایر پرونده های فسادآلود ایشان دارد.

در خاتمه امیدوارم ده ها هزار میلیارد تومان فساد صورت گرفته در پرونده های فوق الذکر به بیت المال برگشته و خرج نیازمندان از مردم عزیز کشورمان شود، علاوه بر اینکه بسیار خشنودم که وجود مبارک جنابعالی در قوه قضائیه و مسیر پربرکت آغاز شده منشاء تحولی بزرگ در ریشه کنی فساد در نظام اسلامی شده است تا خواسته بحق رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و مردم عزیز ایران محقق شود. بی شک به تعبیر زیبای خلف صالح بنیانگزار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی) با برخورد جنابعالی با فساد، صداها و سپس نعره های مفسدین، آلودگان و یا غافلان بلند خواهد شد که به لطف الهی، مدد اهل بیت(علیهم السلام) و حمایت های رهبری معظم و مردم بی اثر خواهد شد. ضمن آرزوی موفقیت مجدد برای جنابعالی ان شاءالله اسناد موارد فوق را تقدیم حضرتعالی خواهم نمود.

با تجدید احترام
علیرضا زاکانی
۱۳۹۸/۵/۲۷

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حسن عباسی تنها نیست

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۵ مرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۵۶ ب.ظ

 

دوستان از من نرنجند! سراج و خاتم و انواع و اقسام نهادهای موازی مثلا فرهنگی را کاشته اند برای انتخابات!

مرد باید خودش وظیفه اش را تشخیص بدهد و وارد میدان شود. سر حسن عباسی و سعید قاسمی با اسپانسرهای خود معامله می کنید!

اتفاقاً امثال من چه بسا به حسن عباسی بابت بعضی مواضعش گله داشته و هیچ گاه مجیزگوی او نبوده ایم

اما 

نمی شود کتمان کرد استاد حسن عباسی یک پدیده جریان ساز در تقویت گفتمان تئوریک انقلاب اسلامی است که تقریباً مشابه دیگری نداشته است.

وزارت اطلاعات غلط کرد که حرف یک نیروی خودی را ولو ناصواب، تاب نیاورد و پایش را به دادگاه کشاند. چطور است بچه های بالا هر چه صبوری و متانت دارند پای اوباش سیاسی خرج می کنند و به انقلابی ها می رسند زور بازو نشان می دهند؟! چرا امثال آشنا و نبوی و تاجزاده و زیباکلام و صادقی و ... می توانند آزادانه به نظام اتهام بزنند و با سعه صدر حضرات سیاست باز مواجه شوند؟

یک ادعا درباره یک وزیر، حتی اگر نادرست باشد مستوجب هفت ماه زندان نیست. قاضی می توانست از مجازات های جایگزین استفاده کرده و نیروهای انقلاب را دشمن شاد نکند. قطعا اقدام قاضی هم قابل شماتت است.

حمایت از حسن عباسی و تقبیح رفتار شاکی او را بر خود لازم می دانیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مازیار ابراهیمی و عدالت نظام اسلامی

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۸، ۰۵:۳۵ ب.ظ

 

فرض را بر این می گذاریم چند مأمور خودسر در یک نهاد امنیتی، مازیار ابراهیمی را وادار کرده اند که در مقابل دوربین اقدام به اعتراف در زمینه قتل دانشمندان هسته ای کشورمان کند. تا این جای مسأله را مازیار در مصاحبه اش با بی بی سی فارسی مطرح می کند و بسیاری نیز این روزها با پرداختن به این موضوع در صدد شماتت نهاد اطلاعاتی و گاه زیر سوال بردن نظام اسلامی هستند.

اما

از زاویه دیگر، عدالت طلبی و حقیقت گرایی نظام اسلامی است که متأسفانه مورد غفلت قرار گرفته، این که دستگاه قضا بی توجه به اعمال نفوذ و پرونده سازی بعضی کارکنان متخلف یک نهاد مهم، بر اساس باور به حق و بی اعتنا به بهانه ای که ممکن است یک حکم درست قضایی به دست دشمنان انقلاب بدهد با محوریت عدالت، بیگناهی یک متهم را صادر می کند.

اگر نظام، نظام ظالمی بود الان یک متهم به قتل و جاسوسی، به رغم وجود مدارک صوری در پرونده، نمی توانست حکم برائت گرفته و آزادانه در کشور آلمان به مصاحبه با بی بی سی فارسی بپردازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حامد زمانی و نیروی انتظامی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۱۲ ق.ظ
در دعوای اخیر بین حامد زمانی و پلیس فرودگاه، عده ای سعی به تخریب چهره نیروی انتظامی نمودند و عده ای نیز هر نوع انتقاد از رفتار چند مأمور متخلف را مساوی با تضعیف نیروی انتظامی و سوریه شدن ایران!!! دانستند و ...
اگر کمی منطقی باشیم و جو گیر نشویم فارغ از این که در ماجرای اخیر چقدر حق به جانب حامد زمانی است و اینکه به هر حال همیشه افرادی دنبال سوءاستفاده از انتقادها و اعتراض های سازنده هستند، باید بپذیریم که هر نهاد و ارگان و اداره و سازمان و صنفی ممکن است ضعف هایی داشته باشد که اعتراض به این ضعفها نه تنها باعث تضعیف آن مجموعه نیست بلکه پیرایش و تقویت آن را نیز به دنبال خواهد داشت.
  • سیدحمید مشتاقی نیا

بیم و امید!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۸، ۰۶:۵۸ ب.ظ


سید مهدی صدرالساداتی:

معاون اجرایی رییس سابق قوه قضائیه، آقای طبری، استاد باز و بسته کردن پرونده های بزرگ هزار میلیاردی، بالاخره دستگیر شد.

سالها هیچ کس جرأت بردن اسمش را نداشت و من ندیدم حتی شبکه های خارجی، کانالهای معاند و حتی مخالفین لاریجانی ها اسمی از طبری بزرگ (بعضی به او میگفتند اکبر شاه) ببرند. تا همین اواخر هیچ کس حتی خود او احتمال نمیداد که روزی بازداشت شود! و احتمالا چمدانش را برای صندوق بازنشستگی بسته بود.

در پرونده های پر پول مثل شهرک کلاک حکمها را ایشان میگرفته و چیزی در ازائش وصول میکرده است. یکی از خانه های آقای طبری در روما رزیدنس کامرانیه بود. این ساختمان متعلق به آقای دانیال زاده با چند هزار میلیارد معوقه بانکی است و معلوم نیست متهم و معاون قاضی القضات چرا در یک خانه با پول مردم جمع شدند؟

با خودم تصور میکنم آقای طبری از این کاخ که یکی از کاخهای اوست به جایی میرود که باید حق مستضعف را از دزد بیت المال بگیرد! چقدر ممکن است ایشان معنی مستضعف را فهمیده باشد؟! عدالت را چگونه معنا میکند؟! دینش چیست؟! با خودم میگویم چرا سالها هیچ کس به او تذکر نداد؟ آیا میشود باور کرد که رییس قوه قبل نمیدانسته چه مار خوش خط و خالی در آستین پرورش داده است؟! حالا فرضا فسادش را نفهمیده، آیا نمیدانسته کاخنشین است؟! چطور او را همراه خود به مجمع تشخیص هم برده و از او حمایت کرده است؟! 

اگر اطلاعات زندگی و کارهای طبری منتشر شود احتمالا ما تاب تحملش را نداشته باشیم. سرمان سوت میکشد از قدرت وحشتناک و غیر قابل دسترسی این مهره در قوه قضائیه سابق و از طرفی هم امید پیدا میکنم به رییس جدید قوه قضائیه ... چون این کار قابل مقایسه با هیچ‌ کاری نیست و قطعا لرزش شدیدی به مفسدین رابطه دار وارد میکند.

پ.ن: یادم می آید دبستان که بودیم ما را به کاخ شمس بردند و اندرونی زندگی پهلوی ها را به ما نشان میدادند و ما حیرت میکردیم که چطور ممکن است انسان در چنین جایی زندگی کند؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا