اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲۶۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عدالتخواهی» ثبت شده است

آرمان

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۱۰:۳۳ ق.ظ

 

مَثَل معروف «چون که صد آید نود هم پیش ماست» نتیجه درک  معنای واقعی آرمان گرایی است. انسان آرمان گرا، هدفی مقدس که در نگاه برخی شاید دست نیافتنی نیز جلوه کند را مظهر آمال خویش قرار داده و برنامه زندگی خود را به منظور دستیابی به  آن تنظیم می نماید. این گونه حتی اگر به آن هدف دست نیابد نیز پله های زیادی را زیر پای خود گذرانده و راهی بس بزرگ را طی نموده است.

آرمان گرایی نوعی زیاده خواهی مشروع است. نگاه به بالا، حرکت انسان آرمان گرا را شتاب می بخشد آن گونه که دشواری دستیابی به اهداف میانی را نادیده می انگارد.

مانند دانش آموزی که به جای نمره شانزده، کسب نمره بیست را هدف قرار می دهد. در این صورت دیگر نمره شانزده برایش بت بزرگ نخواهد بود و حداقل ثمره تفکرش دستیابی به همان نمره می باشد.

قصه، قصه آن عالم بزرگ است که به فرزند خود می آموخت تا امام صادق علیه السلام را الگوی خود قرار دهد وگرنه به اندازه پدر نیز رشد نخواهد کرد.

آن زمان که عده ای نان، کار و مسکن و ... را اوج مطالبات انقلابی خویش قرار داده بودند، جامعه دینی، مبارزه مستقیم با شاه به جای در آویختن با زیر دستان او آن هم برای برقراری حکومت عدل و جامعه ای متعالی را سرلوحه قیام خود می دانست.

امام (ره) لحظه ای حرکت آرمانی ملت را متوقف نساخت. او این موج پرخروش را پس از نابودی رژیم سلطنت برای سرنگونی استکبار جهانی و نجات ستم دیدگان مظلوم جهان هدایت نمود. این گونه شد که برخلاف مردم عراق که پس از سقوط صدام، دیگر هدفی  نداشته و درون خانه شان ماندند، در جامعه ایرانی آرمان خواه، مردان بزرگی ظهور یافتتند که فتح بالاترین قله های حقیقت و انسانیت، کمترین خواسته آنان بود. مردانی از جنس شهادت که عطر خدا را در کوچه پس کوچه های شهرها پراکنده نمودند. اگر نبود تفکر آزادی قدس و نجات کربلا، شاید خرمشهر نیز به این راحتی از چنگ صدامیان رها نمی  شد و فتح فاو، این اعجاب انگیز ترین عملیات آبی_ خاکی معاصر، هرگز رقم نمی خورد.

شهید رجایی انسانی بود فرهیخته، متواضع و بسیار منظم که نماز اول وقت او هیچ  گاه ترک نمی شد. اما اگر قرار است رجایی الگوی جامعه شود باید ورای همه صفات نیک او، این نیز گفته شود که رجایی زیر شدیدترین شکنجه های قرون وسطایی دژخیمان پهلوی می اندیشید که شکنجه گر او بر اثر چه عواملی به چنین خصائلی حیوانی گرفتار آمده و راه نجات او چگونه می باشد؟!

آیا شرح این ویژگی، مجموعه دیگر صفات بیان شده را به عنوان مقدمه ای لازم در خود جای نخواهد داد؟

خداوند نیز در تربیت انسان های متعالی، سطح مطالبات عاشقانه خود را بالا برده است. ابراهیم خلیل الرحمان(ع) که در آزمایش شکستن بت ها با تمام وجود آماده سوختن در راه خدا بود باید امتحان رها ساختن زن و فرزند، آن هم در بیابان بی آب و علف را نیز به انجام می رسانید. در گامی فراتر از آن، ابراهیم باید تنها فرزند خود را که پس از سال ها صبر و انتظار، او را به دست آورده بود و اکنون در بهار زندگی اش به سر می برد با دستان خویش در راه خدا ذبح می نمود و البته از این آزمایش نیز سر بلند بیرون آمد و سلامٌ علی ابراهیم به پاس عاشقی او در کتاب خدا جاودانه شد.

رسانه های دیداری و شنیداری نیز اگر به جای پرداختن مستقیم به موضوعات کوچک مانند مسائل ریز خانوادگی، هزینه های فرهنگی خود را صرف سوق جامعه به سمت آرمان های بلندی چون عدالت جهانی نمایند بی تردید معضلات کوچک تر، خود به خود در جامعه هدفمند کمرنگ گردیده و دیگر لزومی به تمرکز و بزرگ پنداری آن ها وجود نخواهد داشت.

آن زمان که رنگ و بوی شهادت فضای جامعه را آکنده بود معضل بد حجابی خود به خود رنگ می باخت و برای عروسک های خیابانی و مانکن های سرگردان امروز جای جولان وجود نداشت.

دین اسلام، دین آرمانی است. اهداف آن بلند و متعالی است؛ آن گونه که امروز برخی نیل به آن اهداف را غیر ممکن می پندارند. اما در هر جمع کوچک و برزگی که خدا راه یافت، آرمان های دین نیز به زیبایی تجلی پیدا کرد.

اصلاح انسان، مقدمه اصلاح جهان است. انسان آرمانگرا که رشد اعتقادی یافته است، هیچ گاه در بزنگاه های سرنوشت ساز تاریخ، راه کوفیان را در پیش نخواهد گرفت. ظهور منجی یکی از همین آرمان هاست که از جمله لوازم تحقق آن پرورش انسان هایی است که با آگاهی و رفتار انقلابی خود برای یاری حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مهیا می شوند.

و چه خوش گفت رهبر فرزانه که «قانع نشدن به وضع موجود و تلاش فزاینده و مستمر در انجام اعمال نیک و خیر یک بعد از انتظار است».

حضرت امام (ره) عالمی پیر و از نظر مادی کم بضاعت بود؛ اما توانست جهانی را تکان دهد. اگر امروز چهار صد روحانی مستقر در یک شهر نتوانند محله ای را زیر و رو کنند علت را باید در سطح مطالبات آرمانی آن ها جستجو کرد.

آرمان خواهان باید در همه امور پیشرو باشند؛ آن هم در عمل و نه در شعار و تهییج افکار عمومی. باید رزمنده جهاد اکبر بود اما نه در واحد تبلیغاتش!

امر به معروف و نهی از منکر نهادیه شده در جامعه، ضامن ایجاد عدالت است؛ عدالتی که بستر کمال و تعالی انسان هاست. انسان آرمان گرا «باید»ها را اصل می داند. او اهل اراده و عمل است؛ اراده و عملی که توأم با علم و تقوا باشد و البته منظور از تقوا نیز همان علم آمیخته با عمل است و نه صرف گریه که آن نیز البته لازمه این راه است.

ثواب آنانی که در بحبوحه حوادث، پای به میدان خطر می گذارند بی شک بالاتر از کسانی است که گام های بعدی را پشت سرشان بر می دارند.

انسان آرمان گرا در زنجیر استعمار هیچ توصیه گر خیر خواهی اسیر نمی ماند و بی توجه به مصلحت های خود ساخته عافیت طلبان، عمل به تکلیف را وظیفه می داند.

به راستی هیچ از خود پرسیده ایم که اگر جهان آرا در معرکه آتش و خون، منتظر کمک مسئولین می ماند و دست روی دست می گذاشت آیا خرمشهر همان روز های اول، «المحمره» نمی شد؟ آن وقت آیا حساب اهواز و اندیمشک باکرام الکاتبین نبود؟

باید مراقب بود که آرمان، عارمان نشود. 9/11/85 تاسوعای حسینی قم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

و اما زینب!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۸، ۰۸:۳۰ ب.ظ

 

این زبان که خدا در اختیارمان قرار داده رسانه ای مفت و مجانی است که می تواند دنیایی را زیر و رو کند.

مبدع جنگ نرم، زینب سلام الله علیها بود. واقعه کربلا آنگونه رقم خورد که اکثریتی توانست به ناحق، حق معدود یاوران حقیقت را زیر سمّ ستوران ستم، پایمال کند. همین اکثریت می توانست ندای حق را نیز در گلو خفه ساخته و با وارونه نمایی حقیقت، نگذارد پیام عدل و وارستگی از بیابان های تفتیده کربلا آنطرف تر برود؛چه برسد که گوش تاریخ را نوازش کند و بشود مبدأ صدها شورش و انقلاب و قیام مستضعفان و آزادی خواهان عالم و خواب اربابان ظلم و زیاده خواهی را در سراسر تاریخ و در همه نسل ها آشفته سازد.

برتری جبهه اسلام در جنگ نرم، مرهون رشادت و منطق برّان زینب سلام الله بود.

زینبی که به اقتضای طبع لطیف زنانه می توانست و حق داشت که بنشیند و در عزای فرزندان و برادران و بستگان و همراهانش و در غم مهجوری و غربت اسارت، ساعت ها بگرید و ناله کند، پشت پا زد به همه حقوق و امیال شخصی و شد مصداق ان تقوموا لله مثنی و فرادی، قیام کرد و ایستاد و سخن گفت. حرف زد و حقیقت را بر مدار ادع الی سبیل ربّک بالحکمة، برملا ساخت و باطل را و اهل باطل را با همان رسانه مجانی خدا دادی، رسوا نمود؛ تا آن جا که از دارالعماره کوفه تا خرابه های شام و کاخ سیاه یزید، همه را مدهوش منطق و حکمت جبهه حق نمود و طالمان و غاصبان را به کنج رسوایی و حقارت کشاند و تاریخ را ساخت؛ آن گونه که بعد از قرن ها، حسینی بودن یعنی مردانگی و عشق و آزادگی، حتی اگر مسلمان نباشی و یزیدی بودن یعنی ظلم و تحریف و خودپسندی و زیاده طلبی، حتی اگر نقاب دین بر چهره داشته باشی.

زینب، قهرمان تبدیل تهدید به فرصت است. زینب مبیّن مرز شرافت و رذالت است. حریم حرمش نیز امروز مرز دو جبهه جهانی نور و ظلمت قرار گرفت و به برکت بصیرت و حکمت زینبی، روح عاشورایی متکثّر در حسینیان آخرالزمان، انتقام خون سرخ کربلاییان تاریخ را از وارثان قابیل و حمّالة الحطب های ابوجهل زمانه بازستاند.

امشب شب وفات شهادت گونه شیردختر حیدر کرار، زینب کبرا سلام الله علیهاست. شادی دل نازنین زینب و به نیّت شفای بیماران جهان اسلام، زیارت عاشورای اباعبدالله را امشب ذکر لب و عطر جان خویش سازیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جشن انسانیت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۸، ۰۸:۳۶ ق.ظ

 

علی حق پدری بر گردن ما دارد که پیامبر فرمود: انا و علی ابوا هذه الامه.

یتیم نوازی در اسلام بارها مورد سفارش قرار گرفته و بعد تأکید شده که بالاترین یتیمان امت کسانی هستند که راه هدایت را گم کرده اند.

فرزند باید رهرو راه پدر باشد.

همان طور که نجات دادن یک انسان از مرگ به منزله نجات کل بشریت است، هدایت یک نفر و نجات او از سیاهچاله های انحراف و انحطاط نیز به منزله هدایت همه بشریت تلقی شده است.

روز پدر مبارک برای همه آنانی که در عمل رهرو راه علی هستند و اسلام علوی را محبوس در صفحات نهج البلاغه نساخته اند.

روز پدر مبارک برای آنانی که دیگران را به راه حق فراخوانده و با ضلالت و گمراهی در ستیزند.

سیزده رجب را جشن بگیریم و عیدی بدهیم. بگذاریم این روز بزرگ که نماد حرکت جامعه به سمت رشد و رستگاری است در اذهان حک شده و در دل ها ماندگار شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

باقر، محمود و دیگران!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۸، ۰۹:۲۲ ق.ظ

نمی دانم اگر در تهران بودم به قالیباف رای می دادم یا نه؛ اما قطعا به لیست سی نفره اصولگرایان رأی کامل نمی دادم و تشخیص خودم را در این خصوص بهتر از تشخیص صاحبان قدرت می دانم و ترجیح می دادم طرف بچه های پا پتی بسیج و فحش خورهای انقلاب را بگیرم تا حقوق بگیران گردن کلفت نظام را.

قالیباف هم ایراداتی دارد مثل احمدی نژاد که ایرادات خودش را داشت؛ اما زدن بیش از حد و تخریب قالیباف را جایز نمی دانم درست مثل زدن ناجوانمردانه و تخریب احمدی نژاد که هم باعث دلخوری و انزاوای بخشی از بدنه فعال حزب الله شد و هم این که مردم را نسبت به اصل جریان ارزشی و مدعی انقلابی گری بدبین ساخت. هم احمدی نژاد خودی است و هم قالیباف.

بچه های عدالت خواه را دوست دارم و آنها را به امثال تقوی که ظاهرا سهم کارکنان بیت بود و پیرهادی و ... که در بزنگاه های انقلاب لااقل در صف مقدم ندیدیمشان ترجیح می دهم؛ اما این به آن معنا نیست که فلان نامزد مدعی عدالت طلبی در قم که فردی مشکوک و بیمار است را هم قابل نقد ندانم.

این مباحث در چارچوب انصاف می تواند سازنده باشد؛ اما مهم تر از این حرف ها اصل اعتماد سازی به نظام است. نظام در جریان مصوبه غیرقانونی بنزین سه هزار تومانی که نفس ملت را برید سر مصالحی جانب دولت را گرفت و طبعا خسارت آن را هم در مشارکت پایین مردم در دوم اسفند دید. باید برای ترمیم احساس لطمه خورده مردم نسبت به حاکمان، فکری اساسی نمود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اعتراض دارم، فریاد می زنم و رأی می دهم

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۸ بهمن ۱۳۹۸، ۰۵:۵۲ ب.ظ

بنزین سه هزار تومانی، نماد فریبکاری و بی صداقتی و دور زدن قانون توسط مسئولان عالی کشور بود که به اعتبار آبروی آقا و پا در میانی ایشان با تقابل جدی بدنه مردم مواجه نگردید؛ اما نشان داد که مجلس واقعا در رأس امور نیست.

مهم تر از رأی دادن به نمایندگان مجلس، اصل مشارکت در انتخابات است.

نمی گویم مجلس، تشریفاتی است اما روند ترّقی در کشور به گونه ای است که اغلب مسئولان و مردم به این نتیجه رسیده اند برای رشد و ارتقای درجه و جایگاه چاره ای جز بله قربان گویی ندارند و بزرگترین آسیب این فضای ذهنی، تشریفاتی شدن بسیاری از مناصب و کنار رفتن باور حق طلبی است.

با رویکردی که نهادهای قضایی و اطلاعاتی در پیش گرفته اند عملا جوان مومن انقلابی هیچ گاه صلاحیت و امکان حضور در مناصب حساس کشور را نخواهد داشت. روحیه اپوزیسیون نوازی و دشمن پنداری منتقدان خودی، راه را بر تقویت بنیان های فکری نظام اسلامی در سطح جوانان جامعه بسته و جایگاه حامیان صدیق نظام را در حد مرغ عزا و عروسی ونیرویی برای رفتن روی مین تقلیل داده است. مگر آن که تعبیر ما از جوان انقلابی کسی باشد که بیشتر از سایرین در مقابل اصحاب قدرت سر خم نموده و شهروند مطیع دیوانسالاری بیمار باشد.

سیستم بهداشت و درمان ما اسلامی و انسانی نیست. آموزش و پرورش ما فشل است. خیلی از مردم در قوه قضاییه به حق خود نمی رسند.

بخشی از امام جمعه ها واقعا در قد و قواره امامت مسلمین نیستند و مردم را دچار چند دستگی کرده و فامیل بازی را بر انقلابی گری ترجیح می دهند.

بخشی از بدنه نیروی انتظامی با احکام دین آشنایی ندارند و حق الناس را مسخره می پندارند.

بخشی از قضات ما برخلاف تفسیر رهبری از نظام اسلامی و تفاوت آن با نظام دیوانسالاری، انتقاد از یک مسئول دون پایه را به پای مخالفت و عناد با نظام حاکمیت می نویسند.

تبعیض و شکاف طبقاتی قابل هضم نیست.

رانت و با هم خوری قانونی اموال عمومی و مشروع نمایی آن قابل دفاع نیست.

محرومیت زدایی در حد توقعی که از انقلاب اسلامی می رفت صورت نپذیرفته است.

بسیاری از مسئولان خوش نشین درک صحیحی از فشار معیشتی مردم ندارند.

بعضی از منصوبان آقا موقعیت حساس خود را درک نمی کنند. صدا و سیما با انقلاب اسلامی و تمدن نوین آن فاصله دارد.

بیت رهبری نباید تبدیل به یک جناح شود.

شوراهای مثلا اسلامی شهر و روستا و روند تعیین صلاحیت و کارکرد آن مصداق باج دادن نظام دیوانسالار به عناصر غیرانقلابی و آتش زدن اموال عمومی در ازای پز دموکراسی است.

شورای نگهبان معیار مشخصی در رد یا تأیید صلاحیت ها ندارد.

دولت اسلامی هنوز محقق نشده و معلوم نیست کجای نظام وظیفه تحقق این امر خطیر را در چارچوب پیمودن گام های تمدنی انقلاب اسلامی دارا می باشد.

تبلیغ برای مصرف گرایی و له شدن شخصیت مردان خانوارهای مستضعف در مقابل هجوم روحیه سوداگرانه نهادهای پول پرست، شرم آور و فساد آفرین است.

فرهنگ ساده زیستی و صداقت و قناعت و خدمت و ایثار در رفتار بسیاری از مسئولان دیده نشده و بزرگترین اثر آن پر رنگ شدن خوی دنیا خواهی و مسابقه پول پرستی و اشاعه فرهنگ مادی و گریز از معنویت و بی هویتی است که با افق آرمانی حکومت علوی فرسنگ ها فاصله دارد.

و...

این حرف ها نمونه های اعتراضی است که بارها بر زبان و قلم جاری ساخته و فریاد زده و بابتش هزینه داده ام.

اما

در انتخابات شرکت می کنم

نه به خاطر این که به کارکرد مجلس اعتقاد دارم

نه

بلکه برای حمایت از درخت تناوری که خون آورد جوانان پاک و بی آلایش این آب و خاک است.

به عشق شهدا، به عشق امام امت با ارادت به رهبر مدّبر و متفکر و دلسوز انقلاب به امید تحقق ایران قوی و به کوری چشم دشمنان ایران عزیز دوم اسفند پای صندوق رأی حاضر خواهم شد؛ ان شاءالله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

محمد صادق شهبازی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۲۰ ق.ظ

See the source image

 

شده است سینه خیز بروید تا تهران و خودتان را برسانید این کار را انجام دهید، محمدصادق شهبازی ارزشش را دارد.

او محصول تفکر انقلاب اسلامی است. زاییده اندیشه زلال روح الله ست. اسلام علوی را محبوس در متون نهج البلاغه نمی داند. جوانی خوش فکر و با معلومات که دغدغه عدالت دارد، درد دین دارد، انقلاب را ورای میزها و فیش های حقوقی فهمیده است و مرد میدان خطر است. برای عدالتخواهی بارها هزینه داده، احضار و بازداشت و دادگاه و ... خواستند که راهش را سد کنند. انقلابی خوب از نگاه صاحبان قدرت، جوان مومن و ریش داری است که صرفا در راهپیمایی های 22 بهمن و روز قدس شرکت کند، پای صندوق رای برود و به شرکت سهامی سوداگران قدرت رای بدهد و شهروند مطیع مسئولانی باشد که مبتلا به خود نطام بینی هستند.

بصیرت از نگاه عده ای یعنی بولتن های جهت دار حضرات را بخوانی و در حلقات و محافل خودی تکرار کنی و این جملات را حفظ باشی و طوطی وار بلغور نمایی:

اگر ریزش داشتیم، رویش هم داشتیم

فضای مجازی هم فرصت است هم تهدید

باید هم بصیرت پیدا کنیم هم بصیرت افزایی کنیم

وضعیت امروز جامعه ثمره انتخاب غلط ماست

کلا ما مقصریم و مسئولان بالا دستی گلند

و...

محمد صادق شهبازی شهروند یکجا نشین و سر به زیر و بله قربان گوی اذناب قدرت و کانون های ثروت نیست. او عدالت را ابزار سهم خواهی از سفره انقلاب نمی داند. پیروی از گفتمان ولایت را بالاتر از ظاهرنمایی و تکرار مستمر کلمات ولایت می داند. به جای آنکه در مسیر حرکت دیگران هضم شود، خودش حرکت آفرین و جریان ساز است.

 

میان این همه عمار و خود عمارپندار، یک اباذر هم لازم است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

من و عدالت، همین الان، یهویی!!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۸، ۰۷:۳۰ ق.ظ

 

خیلی از کاندیداها شعار خود را بر مبنای مطالبه گری تنظیم کرده اند. شعار زیبایی است که تحقق آن در راستای فریضه امر به معروف و نهی از منکر و نظارت مردمی می تواند سلامت وپیشرفت و عدالت را تا حدود زیادی تضمین نماید؛

اما

سوال این جاست این دوستانی که یکهو به این نتیجه رسیده اند جای مطالبه گری و عدالتخواهی خالی است آیا تا به حال قدمی در این راه برداشته اند و هزینه ای بابت آن پرداخت نموده اند؟

نیازی نیست برای مطالبه گری حتما روی صندلی مجلس نشست. البته حضور یک عدالتخواه در مجلس با توجه به ظرفیت های آن می تواند در راستای اهداف آرمانی نظام بسیار موثر باشد ولی به هر حال یک شهروند عادی اعم از دانشجو و طلبه و کاسب و کارمند هم می تواند در حد وسع و توان خود و لااقل با بهره گیری از ابزار رسانه که شکر خدا شکل مجازی آن رایگان در اختیار همگان قرار دارد مطالبه گری نموده و مسئولان کم کار را به چالش کشانده و از مظاهر بی عدالتی انتقاد نماید.

کسی که تا به حال قدمی برای دفاع از حقوق ضعفا بر نداشته و هزینه ای بابت جانبداری از جبهه حق و صیانت از مظلوم پرداخت نکرده بعید است با ورود به مجلس و برخورداری از چرب و نرم روزگار، خوی عافیت طلی را کنار نهاده و گامی برای مستضعفان و در تقابل با زیاده خواهان بر دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زنِ موثّر!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۸، ۱۰:۲۴ ق.ظ

 

فاطمیه که می شود نمی توانی فقط روضه بخوانی و برای دست و پهلوی شکسته و صورت نیلی دخت پیامبر اشک بریزی و از تأثیر شگرف او در تاریخ سخن نگویی. این فاطمه ای که یک تنه در مسجد مدینه می ایستد و با استناد به کتاب خدا، مدعیان فضل و صاحبان نفوذ را درباره جانشینی رسول وحی به چالش کشانده و درون مایه بی مایه علمی آنان را تا ابد رسوای تاریخ می سازد همان بانوی نجیب و خانه نشینی است که روی خود را از مرد نابینا نیز پوشانده و حیا را اوج ارزش یک زن می داند.

همان فاطمه ای که در شام عروسی، لباس زیبای خویش را به زنی مستمند بخشیده و شادی خود را در گرو شادی دیگران می بیند، همان بانوی جوانی که همپای همسر خویش، افطار سه شب را رضایتمندانه به مسکین می بخشد، فاطمه تاریخ سازی است که پشت در خانه به دفاع از حق شتافته و در بستر بیماری، دشمن حق را به حضور نپذیرفته و روی بر ظالمی که با وساطت علی وارد شد، ترش می نماید؛ تشییع شبانه را می پسندد و مزارش را در گمنامی و بی نشانی قرار می دهد تا همیشه تاریخ، خط نفاق آشکار مانده و حقیقت ولایت دستخوش تحریف غاصبان قرار نگیرد.

زن مسلمان، مظهر حیا و محبت و همسرداری است؛ اما خنثی و منزوی نیست و در سطح جامعه، فعّال و تأثیرگذار است. اسلام تک بعدی نیست و زن مسلمان نیز به رغم توصیه به حفظ حریم، نمی تواند تک بعدی و فرد گرا باشد. رهرو فاطمه اهل سکوت و بی خیالی نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فساد از این عیان تر؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳ بهمن ۱۳۹۸، ۱۰:۲۸ ق.ظ

نامه 32 پژوهشگر اقتصادی درباره دستکاری در رای مجلس در مورد مالیات پزشکان

 

خبرگزاری فارس به نقل از جمعی از پژوهشگران حوزه اقتصاد گزارش داد که قانون مصوب مجلس درباره مالیات پزشکان توسط صاحبان نفوذ در مجلس، دستکاری شده است!!

اگر این ادعا صحت داشته باشد آیا می توان از اساس به قوانینی که از این نهاد مهم کشور بیرون می آید اعتماد کرد و ابلاغیه های مجلس را مطابق مصوبات آن دانست؟

به عبارت دیگر این گزارش مدعی وجود فساد در سطح کلان مدیریت تقنینی کشور است که برخلاف ظواهر با فریت افکار عموم، ابتدا قانونی را در راستای منافع مردم به تصویب می رسانند و بعد یواشکی همان قانون را مطابق میل کانون های قدرت ابلاغ می نمایند!!

اگر کسی این ادعا را بررسی نکند شائبه فساد سیستمی یا سیستم فاسد دامنگیر نهادهای اصلی کشور شده و اعتماد عمومی به حق گرایی حاکمیت را دستخوش تغییر می نماید. از بنزین سه هزار تومانی که چیزی شبیه یک کودتای اقتصادی و دور زدن مجلس بود بگذریم دستکاری در مصوبات مجلس عملا این نهاد اصلی مدیریت کشور را از رأس امور به ذیل کشانده و خاصیت فساد ستیزی آن را مضحکه عموم می سازد.

به این خبر توجه کنید:

 

 

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس، ۳۲ پژوهشگر و استاد برجسته دانشگاه طی نامه‌ای به رئیس مجلس خواستند که گروهی بیطرف را مامور کند تا درباره تغییر مصوبه صحن مجلس در سال 97 درباره مالیات پزشکان گزارش داده و تمهیدی اندیشیده شود تا دستکاری در رای صحن، برای همیشه از دامن مجلس پاک شود.

متن نامه این ۳۲ پژوهشگر و استاد برجسته دانشگاه به این شرح است:

جناب آقای دکتر علی لاریجانی،

رئیس محترم مجلس شورای اسلامی؛

سلام علیکم

هفته گذشته رئیس محترم کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در نامه به رئیس کمیسیون تلفیق بودجه سال99 درخواست کرده اند سال آینده پزشکان نسبت به رقم مندرج در لایحه، مالیات کمتری بپردازند.

این سواستفاده از موقعیت و پیگیری معافیت مالی پزشکان توسط یک پزشک نماینده مجلس، مصداق روشن "تعارض منافع" (Conflict of Interests) است و در برخی کشورها جرم محسوب میشود و مجازات دارد.

ما اطمینان داریم کثیری از صنف محترم و مورد اعتماد پزشکی با شفافیت مالی، نصب کارتخوان و پرداخت سهم قانونی شان از هزینه­های کشور، مشکلی ندارند و همواره کنار مردم هستند اما اقلیتی زیاده خواه با رفتارهای ناهنجار خود، سفیدی حرفه شریف پزشکی را به فرارمالیاتی آلوده اند و در برابر شفافیت و پرداخت قانونی مالیات مقاومت می­کنند.

 انتظار این است که خانه ملت، در مهار "تعارض منافع" الگو و پیشگام در جمهوری اسلامی باشد اما متاسفانه در مجلس شورای اسلامی، لابی کردن علنی برای دریافت رانت یا معافیت از مالیات، جرم انگاری نشده و ظاهرا قبحی هم ندارد!

ریاست محترم مجلس شورای اسلامی!

ماجرای معافیت سال گذشته پزشکان از پرداخت سهم شان از مالیاتها که در صحن به تصویب رسید ولی بعدا با جابجایی یک پرانتز به نفع پزشکان تمام شد و نیز بی تفاوتی هیات رئیسه مجلس در برابر این قبیل رانتخواهی ها، متاسفانه خانه ملت را جولانگاه لابی­گرها و رانتخواهان کرده است و جایگاه مجلس شورای اسلامی را از "راس امور" به محل توزیع رانت، تنزل داده است.

جناب آقای لاریجانی، حال که بعد از 12 سال قصد ترک خانه ملت را دارید، خیرخواهانه از شما می­خواهیم در این ماه­های پایانی برای جبران کوتاهی­های گذشته، دستور فرمایید:

ماموران لابی­گر دستگاه های اجرایی و شرکتهای دولتی و خصولتی از کمیسیون تلفیق بودجه رانده شوند.

به رئیس کمیسیون تلفیق دستور فرمایید نامه رئیس کمیسیون بهداشت را به عنوان مصداق روشن "تعارض منافع" پزشکان نماینده، عودت دهد.

گروهی پاکدست و بیطرف را مامورکنید درباره تغییر مصوبه صحن مجلس در سال97 درخصوص مالیات پزشکان گزارش داده و تمهیدی بیندیشند تا دستکاری در رای صحن، برای همیشه از دامن مجلس پاک شود.

آن دسته از نمایندگان که صلاحیت آنها به دلایل مالی توسط شورای نگهبان رد شده، در روزهای باقی مانده از مجلس دهم به نحو مقتضی از حضور در کمیسیون تلفیق بودجه99 و صحن مجلس منع شوند.

از وزارت امور اقتصادی و دارایی بخواهید در برابر مقاومتهای ثروتمندان ذینفوذ برای عدم نصب دستگاه کارتخوان، و صندوق مکانیزه فروش هرگز تسلیم نشود و از مسیر قانونی، مالیات حقه دولت را از فراریان مالیاتی وصول کند.

از نمایندگان محترم مجلس بخواهید در این شرایط خاص کشور که به خواست الهی امکان صفرکردن ارادی استفاده از نفت در قانون بودجه وجود دارد، از درخواست هرنوع معافیت مالیاتی چه در لایحه بودجه و چه طرح ها و لوایح دیگر، اکیدا خودداری بفرمایند.

https://www.farsnews.com/news/13981101000804/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-32-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4%DA%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

من اعتراض می کنم

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۳۹ ب.ظ

See the source image

 

ما هم به خیلی از اتفاقات اداری و جاری کشور انتقاد جدی داریم. خیلی از مسئولان سر جای خود قرار ندارند. تبعیض ها گاه ملال آور و اعصاب خورد کن است. بی غیرتی بعضی مسئولان و فشل بودن بعضی نیروها کشور را عقب نگه داشته است. بانندبازی و سیاسی کاری و جناح گرایی باعث گوشه گیری بعضی از نخبگان شده است. بخشی از شعائر و اهداف انقلاب فراموش شده و ...

به مجلس و دولت و عدلیه و بیت رهبری و سپاه و سیستم فرهنگ و اقتصاد و خدمات و ... گله هایی جدی وارد است. معتقدیم هر جا که از باورهای دینی و ارزش های اسلامی و انسانی فاصله گرفتیم لطمه خورده ایم.

پای این نقدها هم هزینه داده ایم.

ایران سرافراز و مستقل اما یک سر و گردن بالاتر از همه حکومت هایی است که به طور طبیعی یا غیرطبیعی دچار نقاط مثبت و منفی هستند. نظام دیوان سالاری کشور با فهم دقیق دین هنوز فاصله دارد اما جهت گیری های کلی نظام حاکمیت ( نظام امت و ولایت) در مسیر شرافت و عدالت قرار دارد. نظام اسلامی تا زمانی که در تلاش برای اصلاح نقاط ضعف و ارتقای سطح زندگی مادی و معنوی و رشد جامعه و تمدن سازی جهانی در راستای زمینه سازی ظهور حضرت حجت (عج) است مشروعیت دارد و دفاع از آن را به رغم همه کاستی ها و دلخوری ها بر خود واجب می دانیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نامه سرگشاده به رییس کل دادگستری مازندران

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۰ دی ۱۳۹۸، ۰۶:۳۵ ب.ظ

See the source image

 

حجت الاسلام والمسلمین اکبری با سلام و تسلیت ایام عزای صدیقه طاهره سلام الله علیها:

بعید است دیگر کسی وجود داشته باشد در این جامعه که نداند فضای مجازی، یک شهر درندشت بی کلانتر است که سال های سال تبدیل به عرصه جولان عناصر ضد دین و ضد نظام گردیده و داعیه اشراف سازمان ها و نهادهای ذی ربط در این خصوص واهی و تو خالی است. در این بین معدودی از نیروهای مخلص انقلاب بی هیچ چشمداشتی سال هاست که جای خالی نهادهای نفت خور و پرهزینه را در این فضا پوشش داده و اعصاب و آبرو و توان خود را در راه دفاع از حریم باورهای دین و انقلاب مصروف داشته اند. اما دردمندانه باید اذعان داشت تیغ نهادهای نظارتی اغلب در مواجهه با جبهه خودی تند و تیز بوده و در قبال وادادگان و خائنان با رأفت و اغماض همراه شده است.

در شهر بابل از بدو پیدایش شبکه های مجازی، شاهد رویش حرکت های سازمان دهی شده ای به منظور هنجارشکنی و سست نمودن باورهای عموم بوده ایم که بخشی از مقاصد مفسدانه این طیف بعدها در جریان شورای اسلامی! شهر برملا شد و خواب خوش اهل تغافل را پریشان نمود.

در این میان همانطور که گفته شد به رغم وجود مستندات و ارائه آن به نهادهای بعضا غافل یا تنبل، کمتر شاهد احساس تکلیف این جماعت مواجب بگیر در برخورد با هنجارشکنان بودیم اما در عوض تا دلتان بخواهد اخباری از وجود اراده ای مشکوک در تضعیف جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به گوش می رسد که برای دلسوزان مستقل و متعهد، مایه نگرانی است.

انتشار حکم عجیب یک قاضی در محکومیت یکی از نیروهای مخلص انقلاب و فعال شاخص جبهه فرهنگ و اندیشه، به دلیل فشل دانستن پلیس فتا آن هم در جلسه با امام جمعه، در گعده های مجازی قضات بعضی استان ها نیز بهانه طنز و مزاح گردید اما شما به سادگی از کنار آن گذشتید.

یک فعال مجازی دیگر نیز با ادعای واهی فتا متهم به اقرار در مدیریت یک کانال بی هویت گردید. قاضی که متوجه عدم وجود مستندات کافی در پرونده شد به قرینه! موافقت متهم با بعضی مطالب کانال مذکور وی را ادمین آن دانست و محکوم نمود!!

یک پاسدار آزاده و پژوهشگر صاحب اثر که قلم او همواره کابوس بدخواهان نظام و اسلام بوده و در برهه ای که هیچ یک از مدعیان مصلحت اندیش شهامت تقابل با جریان های رسانه ای ضدانقلاب را نداشتند یک تنه آبروی خود را در مصاف با بدخواهان صرف نمود به دلیل انتشار مطلبی در خصوص فساد بعضی از قضات در یک شهر تخیلی، ابتدا با اعمال نفوذ یکی از عناصری که خودش در حال حاضر در جایگاه متهم نشسته، سه روز به شکل غیرقانونی بازداشت شد و سپس به زندان و شلاق و بیگاری محکوم گردید! به نظر شما مردمی که در یک شهر کوچک، آزاده ای مشهور و خوشنام را در حال کار خدماتی دیده و با پرسش از چند و چون ماجرا متوجه موضوع شوند نهایتا جز پوزخند چه هدیه ای نثار عوامل این ماجرا خواهند نمود؟

آیا ورود به حریم خصوصی و تفتیش وسایل شخصی چند خبرنگار و خانواده هایشان در بابل و بهشهر اقدام شایسته ای است و منجر به تلافی آنها نخواهد شد؟

به نظر شما دستگاه قضا که گاه با بی مبالاتی از کنار بعضی مطالب موهن و ضد ارزشی فضای مجازی عبور می کند اما با عناصر خودی که نهایت اتهامشان زیر سوال بردن میز اصحاب قدرت است با شدت برخورد می نماید در حال خدمت به انقلاب و بازی در زمین نظام اسلامی است؟ چرا از نگاه بعضی مسئولان، حفظ قدرت مهمتر از حفظ ایمان است؟

تداوم این رویه، به جای تفکیک بین صف منتقد و آشوبگر، عملا منتقدین را به صفوف آشوبگران ملحق نخواهد کرد؟

این که بعد از گذشت یک سال و نیم هنوز احکام بعضی اعضای رسوای شورای شهر بابل که هیچ ایرانی و فارسی زبانی در دنیا نسیت که افتضاح آن را نشنیده باشد به مرحله اجرا در نیامده اما کسانی که بیشترین اهتمام را در حمایت از متولیان مبارزه با فساد داشتند مغضوب شما قرار گرفته اند را ترجمان عدالت می پندارید؟ این دو مسأله و نحوه برخورد قوه قضاییه با هر یک را کنار هم بگذارید خنده تان نمی گیرد؟

انزوا و گوشه نشینی و حذف نیروهای انقلابی که با مجاهدت بی منت خود دستگاه تبلیغی وابستگان دشمن در داخل را فلج نمودند به نفع چه جریانی تمام خواهد شد؟ شما تنها با همین دوستان عزیز و مسلط و دغدغه مند فتا که معرف حضور هستند قرار است به جنگ با جبهه ضدانقلاب در فضای مجازی بروید؟!! جای تان را با ما عوض کنید، هر نمره ای که به عملکرد دادگستری پرحاشیه شهر بابل (مازندران) البته در چارچوب منظومه فکری انقلاب اسلامی می دهید همان قبول، ما هم امضا می کنیم. التماس دعا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

منصف باید شلاق بخورد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۰۷ ب.ظ

 

خوشمان بیاید یا نه، نام محمد حسین منصف در تاریخ شهر بابل ماندگار خواهد شد. حسین منصف پاسدار و آزاده و جانباز و پژوهشگر و نویسنده انقلاب و دفاع مقدس، چهره پر جست و خیز عرصه عدالتخواهی منشأ بسیاری از حوادث تاریخ دارالمومنین به خصوص در بزنگاه تقابل با مدیران فاسد بوده و نامش تا سال های سال زیبنده ذهن و زبان و جان مردم به خصوص نسل های جوان و پر شور و انقلابی خواهد بود.

از این منظر لازم است حسین منصف به تشخیص عجیب قاضی عادل دادگستری استان و با شکایت نامزد ردصلاحیت شده انتخابات، چهل و پنج ضربه شلاق را نوش جان کند و هیچ اقدامی برای تبدیل آن به وجه نقد و ... به عمل نیاورد تا ثبت این اتفاق در تاریخ، نسل های آینده انقلاب را نسبت به حقایق جاری در دستگاه قضا با نگاه واقع بینانه تری مواجه سازد.

این روزها اخباری از صدور احکام عجیب از سوی بعضی قضات دادگستری مازندارن به گوش می رسد که برآیند آن با رویکرد کلان دستگاه قضایی در ایجاد خوشبینی نسبت به نظام قابل جمع نیست. به تازگی نیز یکی از قضات، به کار بردن کلمه فشل برای پلیس فتا که معرف حضور همگان است، آنهم در جلسه با امام جمعه و پشت درهای بسته را مصداق توهین به مأمور در حال انجام وظیفه تلقی نموده است! سیاهه ای از این دست احکام مشکوک در دست جمع آوری و انتشار است. برخی صاحب نظران معتقدند یک حرکت جمعی برای ایجاد بیداری در بعضی مسئولان قضایی استان ضروری به نظر می رسد.

یک پرسشی مدت هاست ذهن مرا به خود مشغول ساخته؛ حجت الاسلام اکبری و جناب حسینی عالمی شب ها چگونه سر راحت بر زمین می گذارند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سحر تبر و اکبر طبر!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۸ دی ۱۳۹۸، ۰۳:۴۳ ب.ظ

امروز هم کانال های تلگرامی درباره سحر تبر خبرهایی را منتشر کردند. پرونده سحر تبر به دادگاه می رود و وکیل مدافعش از مخالفت خود با زندانی شدن این دختر سخن می گوید. از نظر او سحر چند باری به خاطر مشکلات روانی در بیمارستان های مختلف تهران بستری شده و همین الان هم نیاز به درمان دارد، پس جای چنین فردی در زندان نیست و ....

مدتی است هیچ کانال خبری حرفی از اکبر طبری نمی زند. اکبر اتباعی طبری به اتهام فساد در دستگاه قضا و سوءاستفاده از قدرت و موقعیت خود در راستای تغییر در روند رسیدگی به بعضی پرونده ها، حمایت از مفسدین و کسب مال نامشروع و ... دستگیر و بازداشت شده است. مدیران بسیاری در ارتباط با پرونده او احضار و یا برکنار شده اند؛ اما دیگر کسی خبر ندارد پرونده این عنصر دانه درشت به کجا ختم شده است.

پرونده متخلفان و مجرمانی که با اعمال نفوذ او مشمول ماده هجده شده دوباره بررسی می شود یا نه؟ چه کسی این عنصر نامطلوب و نفوذی را به قدرت رسانده و تا آخرین لحظه از او دفاع نموده است؟ فرد حامی او از چه سطح از عدالت و یا فهم سیاسی و فقهی برای تاثیرگذاری در سرنوشت نظام اسلامی برخوردار است؟

آیا رسانه هایی که تصویر دختر جوان و شهرت طلبی چون سحر تبر را به همراه مصاحبه تلویزیونی او پخش نموده و آبرویی برای خانواده اش باقی نگذاشتند حاضرند همین کار را با اکبر اتباعی طبری و حامیانش نیز انجام دهند؟ از بیژن قاسم زاده چه خبر؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

امان از قاضی بیسواد

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۴ دی ۱۳۹۸، ۰۳:۴۳ ب.ظ

نمی توان انقلاب رییسی در قوه قضاییه را نادیده گرفت.  مخالفت با حبس متهم به منظور تامین وثیقه یا تحصیل ادله از آن دست اصلاحاتی بود که نشان داد اعتقاد به حق الناس لازمه امر قضاوت در جامعه دینی است و اگر کسی از این مبنا فاصله دارد مجتهد مسلّم و رییس سابق قوه هم که باشد، عادل نیست. در افتادن با باندهای مخوف تنیده در تار و پود دستگاه قضا که از قضا در دوره پیش برای خود برو بیایی هم داشتند مصداقی از رویش دوباره انقلاب اسلامی در مصاف با استکبار داخلی است.

با این وصف اما همان طور که انقلاب اسلامی هنوز به همه اهداف خود دست نیافته، اصلاحات قضایی رییسی نیز به رغم ستایشی ناتمام که در خور آن است، هنوز راهی طولانی تا نیل به سرمنزل مقصود در پیش دارد.

اصلاح و تربیت عناصر پایین دستی سالم، آگاه و در تراز نظام اسلامی از جمله بایسته های همه نهادهای جمهوری اسلامی است.

به طور مثال همواره عناصر خدوم و کارآمد نظام برای فرماندهی کلان در نیروی انتظامی انتخاب شده اند اما فرض کنید حال و روز مسافری را که در جاده ای بیابانی با مأموری مواجه شود که موقع جریمه از او بپرسد: بنویسم یا نقدی حساب می کنی؟! این شهروند که نه با فرماندهان مومن بلکه با مآموری وظیفه نشناس مواجه گردیده در منظومه فکری خود چه جایگاهی برای نیروی انتظامی تعریف خواهد کرد؟

مردم عادی کوچه و بازار که برای دعاوی کوچک و بزرگ به دادگاه مراجعه نموده و انتظار صدور حکمی عادلانه دارند گاه اسیر قضاتی می شوند که از سواد یا تقوای لازم برای بررسی عالمانه یک موضوع برخوردار نبوده و با چند کلمه نه تنها حقی را به ناحق تبدیل می نمایند بلکه بی اعتنا به جایگاه حکومتی قوه عدلیه که ویترین نظام اسلامی است باور عمومی نسبت به عدالت نظام را خدشه دار می سازند.

به تازگی یکی از فرهنگیان شهر که با گزارش غیرکارشناسی فتا و با ادعای دروغ مبنی بر اعتراف متهم به عنوان ادمین یک کانال تلگرامی ناشناس به دادگاه معرفی شده بود با اطمینان به این که هیچ اعترافی در بازجویی ها نداشته و از نظر فنی گزارش فتا قابل اعتماد نیست نزد قاضی رفت. قاضی که دست خودش را از دلیل محکمه پسند خالی می دید دیدگاه متهم را پیرامون یکی از مطالب انتقادی کانال مورد نظر جویا شد. این برادر فرهنگی که گمان می کرد صداقت در دادگاه یک امتیاز به شمار می آید توضیح داد که اگر چه کانال مربوط به او نیست اما مطلب مورد اشاره قاضی را درست می داند. قاضی نا بلد هم در حکم خود هم نظری با یک مطلب کانال را قرینه بر اثبات مدیریت کانال توسط متهم دانسته و او را مجرم تشخیص داده است!!

چند روز پیش بود که خبری در فضای مجازی کشور صدا کرد که یک خبرنگار بابلی به خاطر انتقاد از نیروی انتظامی در جلسه با امام جمعه به دادگاه احضار و مجرم شناخته شد!!

باور کنید سطح سواد و تقوای بعضی از قضات در همین اندازه است و دستاورد آنها برای نظام چیزی جز دشمن تراشی نیست. راه علاج این زخم آزار دهنده هم افشاگری مستمر در سطح رسانه های مجازی کشور است تا بالاخره یکنفر بلند شود و بپرسد در دادگستری مازندران چه می گذرد؟

آن بابایی که مدعی بود اختیار قاضی در حد خداست -و البته از نگاه او انگار خدا صرفا در وجه اقتدار و جبر خلاصه بوده و علم و عدل او دیده نمی شد- مدت هاست که خودش در ارتباط با جریان پلید طبری، درگیر دادگاه و پاس گاه شده است. والعاقبة للمتقین.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بساط خفت گیری بعضی قضات برچیده شد!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ آذر ۱۳۹۸، ۰۶:۱۸ ب.ظ

 

با دستور آیت الله رئیسی، اعزام به زندان تا تأمین قرار وثیقه و کفالت ممنوع شد.

راستش را بخواهید مدتها بود که این موضوع به یکی از فرصت های بی بدیل جماعت قانون دان قانون شکن برای حال بگیری از طرف های خود شده بود. بارها شاهد آن بودیم که بعضی قضات نامحترم به سفارش فلان کانون قدرت و بهمان صاحب نفوذ و ... برای این که حالی از کسی بگیرند او را در ساعات پایانی وقت اداری به دادگاه احضار می کردند و بعد به این بهانه که متهم نتوانسته در ساعت اداری وثیقه را فراهم کند او را به زندان می فرستادند و پوزخندی هم حواله اش می کردند که مثلا خوب حالش را جا آورده ایم. این موضوع بارها توسط دلسوزان به مسئولان دستگاه قضا تذکر داده شد اما حضرات دلشان نسوخت و ...

حالا رییسی این مساله را مورد رسیدگی قرار داده است:

 

رئیس قوه قضائیه در جمع قضات در اصفهان گفت: از سراسر کشور آماری در مورد کسانی که از یک ساعت تا دو روز در زندان بوده‌اند، گرفتم؛ پرسیدم چرا یک ساعت زندان؟ عنوان شد: قرار صادر کردم تا برود و وثیقه بیاورد. 

وی افزود: چرا باید برای یک ساعت فرد به زندان برود؟ همان جایی که قرار را صادر می‌کنید فرد را نگه دارید تا سند یا کفالتش را بیاورید.

آیت‌الله رئیسی گفت: آمار سراسری دارم که نشان می‌دهد از یک ساعت تا یک یا دو روز فرد را نگه داشته‌اند در زندان تا برود وثیقه بیاورد، این در حالی است که وقتی فردی به زندان رفت، آثار منفی خود را به همراه خواهد داشت.

یک ماه پیش بود که رئیس قوه قضائیه بر سیاست حبس زدایی از زندان‌ها تأکید کرده و گفته بود: چرا قراری صادر می‌شود که منتهی به بازداشت می‌شود؟

وی تأکید کرده بود: رفتن به زندان برای فرد و خانواده‌اش عوارض دارد و دادستان‌ها هر روز که وارد دادسرا می‌شوند، باید اول لیست زندانیان را نگاه کنند و ببینند چند بازداشتی دارند و آیا می‌شود از آنها بکاهند.

آیت الله رئیسی گفته بود: حبس زدایی و پیگیری کردن جایگزین‌های حبس مورد تأکید است.

 

منبع: خبرگزاری فارس

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جماعت بی غم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۸، ۰۱:۵۹ ب.ظ

علی اصغر پیوندی به اتهام تخلفات گسترده مالی در حیطه مدیریتی خود بازداشت شد. رییس مستعفی هلال احمر یکبار در خلال سیل سال گذشته گلستان و مازندران نیز به سوژه شماره یک فضای مجازی تبدیل شده بود.

تصویری از دکتر پیوندی منتشر شده بود که در مأموریت امداد رسانی به سیل زدگان در هتلی مستقر بود که منوی باز غذا در اختیار او و هراهانش قرار داشت. این مسأله در اوج گرفتاری شماری از هموطنان و نیز ایثارگری و مجاهدت نیروهای امدادی، بسیار مشمئز کننده و نفرت برانگیز بود و واکنش منفی کاربران فضای مجازی را به دنبال داشت.

جالب این که عده ای قلم به مزد سفارشی نویس در تلاش بودند تا زیرسوال بردن این حرکت ناپسند رییس هلال احمر را کار دشمنان دانسته و نتیجه آن را بی اعتمادی مردم به نظام تلقی نمایند. حالا همین مدیر نالایق توسط نظام اسلامی بازداشت و مواخذه شده است تا ثابت شود که فهم مردم عادی فراتر از فهم بعضی نویسندگان پرادعای مجازی است.

راستی یکی از نمایندگان چند روز پیش گفته بود زمانی که وضعیت بنزین و نرخ و تبعات مربوط به آن و تأثیرش بر معشیت مردم در مجلس در حال بررسی بود چهار نوع غذا برای ناهار در اختیار نمایندگان قرار گرفته بود!

شکی نیست کسانی که درد مردم را لمس نمی کنند غم آنها را هم نخواهند داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رییسی و بازی با دم شیر

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۸، ۰۶:۳۰ ب.ظ

 

به نظر من مهم تر از دستگیری کلان سرمایه داران و غارتگران بیت المال و داماد شریعتمداری و برادر روحانی و برادر جهانگیری، دستگیری پسر عباس آخوندی است.

پسر عباس آخوندی می شود فرزند خواهرخانم ناطق نوری!

کسانی که مناسبات تعیین کننده و پشت پرده عالم سیاست در کشور ما را می شناسند خوب درک می کنند که رییسی با این اقدام وارد منطقه ممنوعه از مابهتران شده است.

از این پس حتی اگر یک قبض عقب اقتاده برق و آب مربوط به یکی از اقوام دور رییسی پیدا شود تهمت فساد اقتصادی دامنش را خواهد گرفت. از این پس خیلی ها ذره بین دست می گیرند تا در لابلای سخنان فلان مشاور و معاون و دستیار رییسی حرفی پیدا کنند که بشود معنایی دوپهلو ازآن اتخاذ نموده و اتهام انحراف و تخدیش مبانی انقلاب را به او چسباند. از این پس بیشتر باید برای رییسی دعا کرد.

تا اینجای کار، رییسی حتی برخلاف انتظار و تصور راقم این سطور، توانسته است چهره فراموش شده یک روحانی واقعا انقلابی را پس از چند دهه احیا نماید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

می دانید مخرج مشترک این سه خبر چیست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۹ آبان ۱۳۹۸، ۱۱:۲۸ ب.ظ

 

از میان اخبار و مطالبی که امروز در سایت ها خواندم تیتر سه مطلب برایم جالب توجه بود.

یک- آمار ازدواج در سال جاری چهل درصد کاهش داشته است.

دو- شناسنامه های لاکچری با قید "تهرانی"!

سه- زندگی اغلب مسئولان دولت شبیه مردم عادی است!

 

الف- نظام ما قرار است اسلام را در جامعه گسترش دهد و اسلام روی مسأله ازدواج تأکید فراوانی دارد. کاهش رویکرد به امر مقدس ازدواج یک نقص بزرگ محسوب می شود.

ب- بعضی از خانواده های شهرستانی موقع زایمان به تهران می آیند تا فرزندشان لااقل در شناسنامه بچه تهرون به حساب آمده و با استناد به آن بتوانند بین اقوام و همسایگان پز بدهند! احساس خودباختگی و عقب ماندگی نسبت به پایتخت نشینان نشانه عدم آشنایی با مفاخر و عناصر بومی هویت بخش در مناطق مختلف کشور به شمار می آید.

ج- سطح حقوق و مزایایی که مسئولان از قبل تصدی امور دولتی به دست می آورند چند پله بالاتر از درآمدی است که مردم عادی کوچه و بازار کسب می کنند. از این بابت یک نگاه گذرا و حساب سرانگشتی هم ثابت می کند که سطح زندگی اغلب مسئولان شباهتی به مردم عادی جامعه ندارد و اتفاقا همین فاصله باعث کاهش آستانه تحمل ملت در قبال فشارهای اقتصادی گردیده است. سخنگوی دولت در بیان این ادعا خطای آشکاری را مرتکب شده است.

 

در وهله نخست اینگونه به نظر می رسد که مخرج مشترک هر سه معضل مورد اشاره، ضعف فرهنگی است. خودباختگی بعضی از شهروندان نسبت به پایتخت نشینان، دروغ گویی و یا بی اطلاعی مسئولان از وضع معیشت مردم و کاهش تمایل به ازدواج بی شک مبّین ضعف شدید فرهنگی در سطح جامعه است؛ اما دردمندانه باید اعتراف کرد که در واقع این سه موضوع بیانگر آن است که در جامعه امروز خیلی چیزها سر جای خود قرار ندارد. عدالت یعنی هر چیزی در سر جای خودش باشد و این ناهنجاری ها گواهی است بر فاصله ما با مفهوم عدالت که ابعاد روزمره آن همچون موریانه ای پایه های ماهیت نظام مبتنی بر عدالت را از درون سست و ویران می سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بنز برای شما بنزین برای ما!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۸، ۱۰:۴۲ ب.ظ

دوستی تماس گرفت و گفت از طرف من بنویس:

ما مثل زمان جنگ، همه سختی ها را تحمل می کنیم. اگر شرایط کشور شرایط جنگی است ایرادی ندارد، می ایستیم؛ اما صبر ما منوط به این است که مسئولین هم مثل زمان جنگ شبیه مردم زندگی کنند.

چقدر از گردن کلفت ها هستند که مالیات نمی دهند؟

چقدر از مسئولان هستند که حقوق های نجومی می گیرند؟

چقدر ویلا و امتیاز و وام کلان و ... نصیب از ما بهتران می شود؟

مسئولین اگر شبیه مردم زندگی کنند کسی از سختی هراسی ندارد اما اگر قرار است فشاری باشد فقط روی دوش محرومین پیاده نشود.

ما مردانه پای انقلاب می ایستیم و بنزین سه هزار تومانی را هم پرداخت می کنیم اما شما نامردید و خودتان و نور چشمی هایتان از سفره انقلاب ارتزاق می کنید و آخرش هم یک لگد حواله انقلاب و ارزش ها می سازید. راستی آقازاده چند نفر از مسئولین خارج از کشور زندگی می کنند؟ با چه درآمدی دلارهای آنها تأمین و ارسال می شود؟ ما چرا وقتی مدرسه فرزندمان قبض همیاری می فرستد رنگ و روی مان سرخ می شود؟ شما بنز سوار می شوید و ما هنوز دغدغه بنزین داریم!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رییس جمهور به فدایتان!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۸، ۰۷:۵۹ ب.ظ

امشب مبالغ حمایتی برای ۲۰ میلیون نفر پرداخت می‌‌شود/ رئیس‌جمهور خود را فدای مردم کرد

 

علی ربیعی امروز در مصاحبه با خبرنگاران در موضوع آزاد سازی قیمت بنزین گفت: رئیس جمهور خود را فدای مردم کرد!

حضرات وقتی از سوی افکار عمومی زیر سوال می روند می گویند افزایش قیمت بنزین تصمیم سران قوا بود. وقتی می خواهند از خودشان قهرمان بسازند می گویند رییس جمهور خودش را فدای مردم کرد!

دقیقاً به خاطر همین چاخان گفتن های بی پایان امثال ربیعی و نوبخت و جهانگیری و روحانی است که مردم نمی توانند به تصمیمات دولت خوشبین باشند و گرانی ها را برخلاف ادعای رییس جمهور به نفع خود نمی دانند.

رییس جمهور اگر فدایی ملت بود شش سال کشور را معطل سیاست خارجه نمی کرد و با رها سازی اقتصاد مقاومتی و بی توجهی به تولید ملی و توان داخلی، نگاهش را به عنایت غرب نمی دوخت.

رییس جمهور اگر فدایی مردم بود خون برادر کلاهبردارش را از سایر مردم رنگین تر نمی دانست. رییس جمهور فدایی ملت، گرانی ارز و سکه و سوخت و آب و برق و گاز  و فشار بر ضعفا را راه حل جبران کسری بودجه و ریخت و پاش دولت نمی داند و فرآیند اقتصاد را به سمت سرمایه دار شدن سرمایه داران و ویژه خواران سوق نمی دهد.

دلارهای 4200 تومانی که به جیب دلال ها رفت و تولید ملی را به خاکستر تبدیل ساخت نشانه فدا شدن مسئولان برای ملت است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا