اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۵۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شورای شهر بابل» ثبت شده است

آخرین وضعیت حکم تعلیق شهردار بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۴ اسفند ۱۴۰۲، ۱۲:۱۷ ب.ظ

شهرداری بابل

 

شنیده ها حاکی است دادستان بابل مخالف امضا و اجرای حکم بازپرس دادگاه مرکز استان در تعلیق شهردار بابل است.
در صورت صحت خبر، کار وی بر خلاف اختیارات قانونی حوزه دادستانی بوده و از سوی مراجع نظارتی قوه قابل پیگیری است.
برخی معتقدند دادستان در ماجرای برخورد قضایی با شهردار اسبق بابل نیز حرکتی زیگزاگ داشت که در نهایت منجر به تضعیف جایگاه وی نزد هر دو طیف حامی و منتقد شهردار وقت گردید.
مخالفت دادستان بابل البته دلایل فنی نداشته و وی خود نیز قصور شهرداری و بی اعتنایی به تذکرات دلسوزانه کارشناسان در ضرورت تعمیر و اصلاح مجاری عبوری پل موزیرج را که منجر به فوت یک شهروند و آسیب دیدگی دو نفر دیگر گردید تایید می کند.
دلیل مخالفت وی با اجرای حکم، صرفا نگرانی از معطلی امور جاری و فعالیتهای اداری بلدیه در روزهای پایانی سال است.
فارغ از مراودات سازمانی و معادلات قضایی، این نکته باید مورد توجه مسئولان امر قرار بگیرد که صیانت از حقوق شهروندان اقدامی فرهنگی در راستای جلب اعتماد عمومی نسبت به سلامت نظام حاکمیتی است.
نکته دیگر اما عجیب بودن تغافل محافلی است که همواره مدعی حقوق زنان بوده و بخاطر دستمالی، قیصریه را به آتش می کشیدند این بار اما در قبال اهمال مسئولی مورد حمایت طیف خود که منجر به مرگ مظلومانه بانویی جوان گردید مهر سکوت بر لب زده اند!
شهردار البته حمایت لایه هایی از طیف سنتی و صاحب تریبون شهر را نیز به همراه دارد. مواجهه با اتهامات مدیری که وجه المصالحه جناحهاست شجاعت و استقلال رای مسئولان عدلیه را طلب می کند. 

آنچه مایه دلخوشی و یقین است اینکه اگر ظلمی صورت گرفته و حقی ضایع شده باشد در همین عالم بساط مسببان را بر هم خواهد زد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به نیابت از مرحوم حسین منصف

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۴۰۲، ۰۹:۴۰ ق.ظ

شنیده ها حاکی است شهردار بابل از سوی بازپرس قضایی، حکم تعلیق موقت دریافت کرده است.

ماجرا مربوط می شود به سقوط دو شهروند از کنار گذر پل موزیرج که به فاصله یک هفته اتفاق افتاد و منجر به فوت خانمی جوان گردید. 

شهرداری یکهفته فرصت داشت مطابق گزارش مکتوب سازمان آتش نشانی پس از گیر افتادن پسری جوان در حفره پل مذکور، نسبت به ترمیم آن و نجات جان شهروندان اقدام کند اما این کار را انجام نداد.

یک هفته بعد که زنی جوان سقوط کرد و جان باخت هم کسی به روی مبارک خودش نیاورد که در نهایت با اعتراض رسانه ای بعضی شهروندان سیل عذرخواهی مسئولان و قول بررسی موضوع جاری گردید. البته قول برخورد با قصور عوامل مربوطه نیز همانطور که انتظار می رفت از سوی شورا و شهرداری در حد وعده باقی ماند. هیچ کس ولو در مدیریت میان رده شهرداری هم استعفا نداد. تریبون رسمی شهر که بخاطر سر بر شدن یک درخت در چهارراه فرهنگ و فوت هنرپیشه ای که دو سه نسل قبلش بابلی بود زبان به شِکوِه یا تسلیت می گشود در برابر این فاجعه باور نکردنی ساکت ماند.

اغلب رسانه های محلی به جز عزیزان بسیج رسانه در این خصوص مهر سکوت بر لب زدند که فارغ از علت مشخص و تأسف آور آن، خاطره ای تلخ از رسالت بر زمین مانده خبرنگاری و خودسانسوری در اذهان عموم رقم زده شد.

محکومیت شهردار بابل البته راه به جایی نخواهد برد. مگر محکومیت مالی عضو شاخص شورا که نقش اساسی در تعیین شهردار مطیع خود داشت راه به جایی برد؟

مگر اعتراض کسبه به سه الی پنج برابری شدن عوارض شهرداری به جایی رسید؟

حکم قضایی در ممنوعیت دفن زباله سایت انجیلسی که خساراتی بی پایان برای محیط زیست و مردم دارد به رغم ورود وزارت کشور و اختصاص پنجاه میلیارد تومان اعتبار، چقدر از سوی شهرداری مورد اعتنا قرار گرفت؟

ضمن تشکر از مقام محترم قضایی و گله از خودسانسوری جامعه خبری شهرستان بابل، این نکته باید مورد توجه قرار بگیرد که دیه متوفی و شخص آسیب دیده نه از کیسه شهرداری و بیت المال بلکه باید از جیب مبارک مسئولی پرداخت شود که با ترک فعل و بی توجهی به مسئولیت خود زمینه وقوع حادثه تلخ مرگ بانوی جوان را رقم زد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این وعده را پیگیری کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۸ دی ۱۴۰۲، ۰۹:۴۸ ق.ظ

جنگل‌های انجیلسی در حصار زباله/ فرار رو به جلو و عجز شهرداری بابل

 

چند روز پیش در سوم دی 1402 خبرگزاری تسنیم به نقل از فرماندار بابل نوشت که به دستور وزارت کشور، مبلغ پنجاه میلیارد تومان جهت حل معضل زباله جنگل سوز انجیلسی اختصاص پیدا کرده است. شهرداری بابل نیز موظف شد مبلغ پنجاه میلیارد تومان دیگر برای تکمیل این طرح را از بودجه خود تامین نماید.

متاسفانه این خبر در رسانه های محلی بازتاب چندانی نداشت.

بایکوت این خبر در حالی میتواند نگران کننده باشد که حدود دو ماه پیش سقوط دو شهروند به فاصله یکهفته از حفره ایجاد شده در پل موزیرج بابل مورد پیگیری و توجه چندان رسانه های محلی واقع نگردید. این سکوت معنا دار باعث تقویت شائبه وابستگی مالی بعضی کانالهای خبری به شهرداری گردیده است.

با گذشت حدود دوماه از حادثه دلخراشی که منجر به مرگ یک بانوی جوان گردید هنوز هیچ مسئولی مورد بازخواست و عزل قرار نگرفته یا استعفا نداده است. تریبونهای رسمی شهر نیز به طور معمول فراتر از دعواهای سیاسی و سهم خواهی از اوقاف و ... ثابت کرده اند دغدغه چندانی برای پیگیری حقوق مردم ندارند. مدیریت فکری و پشت صحنه بخشی از شهرداری بابل وابسته به طیف معروف به آتلیه است که همواره در سطح افکار عمومی با برجسته سازی فرهنگ غرب و رویدادهای خبری بیگانه در تلاش برای رواج فرهنگ خودتحقیری بوده اند. حالا معلوم نیست چرا این طیف که مرتکب قصور و ترک فعل در ترمیم پل و جان باختن یک شهروند گردیده حاضر به تقلید از مسئولان بیگانه جهت استعفا و برخورد با متخلفان نیست.

معضل زباله بابل اما نزدیک به سه دهه است که لاینحل باقی مانده. بعضی مسئولان سابق و مطلع بعد از اتمام دوره کاری خود اظهار نمودند که تعارض منافع مافیای زباله مانع از درمان این زخم کهنه خواهد بود. 

از سوی دیگر هشدارهای مکرر کارشناسان بهداشت و محیط زیست و ... نسبت به عوارض دپوی روزانه سیصد تن زباله بابل و شهرهای اطراف در جنگل که منجر به گسترش بیماریهای سرطانی و ... گردیده و نیز شکایت مستدل جمعی از اهالی منطقه در نهایت منجر به ورود دستگاه قضا و صدور حکم منع دفن زباله در روستای انجیلسی گردید که البته تا کنون به مرحله اجرا نرسیده و روی زمین مانده است.

رسانه های محلی و فعالان خبری اگر میخواهند از ظن تبانی با باندهای مرتبط با مافیای زباله در امان بمانند بهتر است با پیگیری وعده فرماندار فعلی بابل، مسئولان شهری و استانی را مجاب به حل سریع این معضل ویرانگر و زیان بار نگاه دارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معرکه امتحان

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۴ آذر ۱۴۰۲، ۰۹:۱۱ ق.ظ

یک هفته از فوت جانگداز بانوی جوان بابلی که از شکاف ایجاد شده در پل موزیرج سقوط کرد، گذشت. یک هفته قبل از وقوع این حادثه تلخ نیز یک پسر نوجوان درست از همان نقطه سقوط کرد و آسیب دید. شهرداری دست روی دست گذاشت تا بعد از فوت یک شهروند اقدام به تعمیر آن قسمت از پل نمود.

نکته بعد اینکه بعد از وقوع حادثه سقوط و جان باختن بانوی جوان، کسی واکنشی نشان نداد تا اینکه با مطالبه گری فعالان انقلابی، در نهایت پنج اطلاعیه در این خصوص صادر شد.

دادستان بابل قول پیگیری داد.

فرماندار، رییس شورا، شهردار و یکی از اعضای شورا هم ابراز تأسف و عذرخواهی کرده و وعده پیگیری قصور مسئولان و برخورد با عوامل مقصر حادثه را مطرح کردند.

یک هفته گذشت اما گویا پرونده پیچیده شبکه جاسوسی یا مافیای اقتصادی است که هنوز عامل قصور و ترک فعل در شهرداری شناسایی نشده است.

البته بیانیه آقا محمدزمان یعقوبی از اعضای شورای شهر، گرای لازم را داد که ناکارآمدی از سوی معاونت سیما منظر شهرداری بوده و...

ولی هنوز اتفاقی در این خصوص نیفتاده و خبری به افکار عمومی داده نشده که بالاخره با چه کسی قرار است برخورد شود.

جالب اینکه بعضی مدیران فکری فرهنگی پشت پرده چینش نیرو در شهرداری از عناصری هستند که همواره با خودتحقیری و بزرگ نمایی دنیای غرب، خواهان استعفای مدیران نالایق بوده اند اما این بار در مقابل تخلف تیم وابسته خود و دوستانشان سکوت کرده اند.

یک آقایی بابت سر بُر شدن یک درخت در چهارراه فرهنگ بابل از تریبون رسمی انتقاد کرده بود اما اینبار در مرگ یک انسان سکوت پیشه کرده است.

حضراتی که برای دفاع از یک مدیر متخلف بازداشتی و محکوم قضایی به صف شده و زمین و زمان را به هم دوخته بودند اینجا در مقابل جان یک انسان سکوت کرده اند چون دیگر پای نفع جناحی و باندی در میان نیست.

یک بابایی گفت بنویس آیا خبرنگاران هم بابت کارت هدایایی که از شهرداری می گیرند زبانشان قفل شده است؟

البته دو سه نفر از فعالان خبری را دیدم که در این خصوص مطالباتی مطرح کردند اما اغلب در سکوت و بی اعتنایی به سر می برند.

این افرادی که اشاره کردم یا منتسب به جریانهای انقلابی هستند یا جریانهای خاکستری اما حتی عناصر ضدانقلاب که به بهانه دروغین مرگ مهسا شهر را به آشوب کشیدند نیز برای خون این بانوی بابلی اهمیت قائل نشده و در حد یک خط مطلب منتشر نکرده اند.

خدا عاقبت ما را به خیر کند. عدل و انصاف نباید تابع گرایشات باندی و جناحی و منافع گروهی قرار بگیرد. اگر قرار باشد دیه متوفی از بودجه شهرداری داده شود در واقع این مردم هستند که محکوم می شوند. باید مسئول نالایق شناسایی شده و خسارت وارده از جیب او مسترد شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چه کسی یقه شهرداری را خواهد گرفت؟

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۸ آبان ۱۴۰۲، ۰۶:۲۳ ب.ظ

photo_2023-11-19_17-04-10_vc9u.jpg

 

هفته پیش یک نوجوان هنگام عبور از پل موزیرج بابل، از شکافهای ایجاد شده بین دو لاین رفت و برگشت (فضای سبز)، سقوط کرد و به شدت آسیب دید.

شب گذشته نیز بانویی 25 ساله به نام مرحومه فائزه غلامپور بر اثر سقوط از این شکاف‌ها به داخل بابلرود جان خود را از دست داد.

چه کسی جوابگوی این خانواده داغدار خواهد بود؟

چرا کسی عذرخواهی نمی کند؟

چرا کسی استعفا نمی دهد؟

چرا کسی عزل و بازخواست نمی شود؟

مدعی العموم کجاست؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اموال عمومی را هدر ندهید

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۰۷ ق.ظ

photo_2023-06-14_04-53-20_zatj.jpg

 

چه مسئولین دور هم بنشینند و برای یکدیگر نوشابه باز کنند یا اینکه واقعا در عرصه عمل کاری کرده و حرکت مفیدی داشته باشند الی ماشاءالله آن قدر کانالهای خبری و رسانه های مجازی و غیر مجازی وجود دارند بلافاصله اقدام به پوشش اخبار میکنند که دیگر لزومی ندارد بودجه بیت المال را اسراف نموده و به روزنامه ها رپرتاژ آگهی داده شود.

شهرداری ها از سویی عوارض دریافتی را تا پنج برابر بالا برده و کاسه چه کنم دست گرفته اند که گرانی باعث کاهش ساخت و ساز و بالتبع کاهش درآمدهای شهری شده و از سوی دیگر برای امور غیرضروری و ناموجهی مثل رپرتاژ آگهی و چاپ تصویر و تبلیغ خود بودجه عمومی را هدر میدهند.

چه آن اغتشاشگری که سنگ پرت میکند و اموال عمومی را به آتش می کشد و چه آن مسئول در هر نهاد و اداره ای که بیت المال را در امور غیرضروری هزینه میکند تفاوتی در تضییع حقوق مردم بینشان نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مشت نمونه خروار!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۰ بهمن ۱۴۰۱، ۱۲:۴۳ ب.ظ

photo_2023-02-09_11-31-25_d4cs.jpg

photo_2023-02-09_11-31-31_w93b.jpg

 

بهمن در حال اتمام است و شهرداری بابل هنوز فکری به حال محصول درختهای نارنج سطح شهر نکرده و بخشی از آن در حال تلف است.

بعضی مردم میوه های دم دست را می چینند بعضی هم که مقیدتر هستند دست نمی زنند که شرعا دینی گردنشان نباشد.

شهرداری اگر نمی تواند محصول نارنج را مثل سالهای گذشته به فروش برساند و مانع از تحمیل سنگینی و عوارض ناشی از آن به درختان شود به مردم اعلام  کند که هر کس دلش خواست بچیند و ببرد. اینطوری لااقل جلوی اسراف گرفته می شود.

مسئولانی که هنوز نتوانسته اند کار ساده ای مثل فروش محصول درختان سطح شهر را به نتیجه برسانند آیا قادر به حل معضلات ملال آوری مثل ترافیک و ... خواهند بود؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای پروانه عاشقی که پر کشید

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۵ آبان ۱۴۰۱، ۱۱:۲۷ ق.ظ

photo_2015-08-12_21-13-43_3gxf.jpg

 

او را باید پدر فعالان فرهنگی بابل نامید. از قبل از انقلاب که بعضی از روحانیون هم شهامت مقابله با دژخیمان پهلوی را نداشتند او در قامت یک طلبه بازاری سلسله جلساتی را ترتیب داد که رویش نسل جوان انقلابی مبارز را در اوایل دهه پنجاه رقم زد تا همین سالها تا لحظه ای که توانی در بدن داشت برای مردم و انقلاب، دوید و خسته نشد. از چپ تا راست بابل، از صفاریان و نریمان تا قاسم واثقی و حاج آقا مویدی عضو جلسات قبل از انقلاب او بودند. شاید برایتان جالب باشد بدانید حتی آیت الله محمدی، تولیت مدرسه علمیه روحیه  بابل نیز در ابتدای جوانی در جلسات او شرکت می نمود. هم خودش این موضوع را برای ما تعریف می کرد و از این که بعد از چند دهه هنوز بساط جلسات دایر است و میزبان طیف جوان، خوشحال بود، هم حاج آقا یزدانی از جوانی های آیت الله محمدی بر دقت نظر و پیگیری های علمی او تاکید داشت و خاطره می گفت و از ما میخواست قدر چنین استادی را بدانیم و از او الگو بگیریم.

حاج آقا یزدانی برای انقلاب، عمرش را وقف کرد، آبرو هم داد و بدترین تهمت ها را به جان خرید، نوجوان ماه رویش را هم تقدیم کرد و خودش حالا با کوله باری از خدمت در عرصه تربیت و فرهنگ و نیز مشکل گشایی از ملت راهی دیار جاودانگی شد؛ رحمت الله علیه. افتخار می کنم چند سالی را در محضر و مکتب یزدانی تلمذ کردم و از تجربیات گرانقدرش به خصوص در عرصه انقلابی گری و مبارزه با فساد و کمک به ضعفا بهره بردم، هر چند میان امثال من و قله های عرفان و اخلاص این پدر بزرگوار شهید و خادم بی ادعای مردم فرسنگ ها فاصله است.

در اوج فقر و فشار اقتصادی با تمام شهرتی که داشت نمک گیر مفسدان و تبهکاران و بدنامان اقتصادی شهر نشد ولو با توجیه کار فرهنگی نخواست پولهای مشکوک اهل تزویر، برکت فعالیت های مذهبی و فرهنگی را تحت الشاع قرار دهد. والله با چشم خود دیدم وجهی که برای روزه استیجاری در جیبش داشت و مایه قوت روزانه اش بود، دو دستی تقدیم کرد به بچه های نوجوان مسجد که پول خرید توپ فوتبال نداشتند.

هر جا می شنید بچه های بسیجی مظلوم واقع شده اند خودش را می رساند و از آنها دفاع می کرد. برای همین است که می گویم خیلی حرف و تهمت شنید و ... اما خدا می داند خم به ابرو نیاورد. یکبار هم به شوخی گفت این طرف شهر به من میگویند ابوذر آن طرف می گویند منتظری! و می خندید. نه تعریف و تمجیدها بادی در غبغبش می انداخت نه تحقیر و تهمتها اندوهی به دلش می کشاند. پولاد آبدیده بود این مرد خدا.

پسرش هم می خواست استخدام شود حاضر نشد از نفوذش استفاده کند. نامزد شورا که شد یک تومان خرج نکرد. دوستان و مریدانش برای او مایه گذاشتند. بروید از نمازگزاران مسجد حضرت ابوالفضل بپرسید چگونه آن مسجد  و آن محل را احیا کرد. چه جمعیتی را به مسجد کشاند آنهم در سه وعده نماز. راه خانه اش دور بود. ماشین هم نداشت. پیاده راه می افتاد از بیدآباد تا ایستگاه آمل، نماز شبش را گاه توی راه می خواند. می رسید و چراغ مسجد را روشن می کرد. بچه های حمزه کلا بچه های بیدآباد بچه های مسجد ابوالفضل و... نفس قدسی او چه نیروهایی را تحویل اسلام و انقلاب داد بی هیچ مزد و منتی، بی حب دیده شدن بدون گزارش کار، بدون تبلیغات. اصلا برکت کارهای فرهنگی به همین دیده نشدن است. به قول حاج قاسم به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم.

بگذریم. روحش شاد. امشب محمدعلی، میزبان باباست، سر سفره اباعبدالله؛ اولئک هم الفائزون. خدا کند کبوتر آه دل، سلام جاماندگی مان را به گنبد حریم جاودانگی برساند.

 

پدرمعنوی هیأت‌های مذهبی بابل به دیار حق شتافت

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حکم داماد امام جمعه بابل را صادر کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۶ مهر ۱۴۰۱، ۰۵:۲۰ ب.ظ

بازداشت شهردار بابل ! + علت

 

بعد از دستگیری چند نفر از اعضای شورای وقت و کارکنان و پیمانکاران شهرداری بابل که از سر و سرّ داران و همنشینان گعده های خصوصی شهردار وقت بودند و تشکیل پرونده تخلفات مالی و اقتصادی و مدیریتی برای آنها، زمزمه دستگیری احتمالی شهردار نیز بر سر زبانها افتاد.

پادوهای او - که داماد امام جمعه بود و در انتخابی عجیب از سوی شورای حاشیه ساز شهر، بدون رقیب، بدون حضور در شورا و بدون ارائه برنامه و بدون تخصص و تجربه مرتبط برای تصدی این جایگاه انتخاب گردید- با پیش دستی تلاش نمودند دستگیری و بازداشت احتمالی وی را دعوای ناسیونالیستی یک دادیار ساروی با مردم بابل! و در مرحله بعد، انتقام گیری و پرونده سازی ضابطان وابسته به یکی از نهادها تلقی نمایند.

پدر خانم وی اما زیر فشار افکار عمومی، بیانیه ای صادر کرد و اگر چه موضع مخالفی با تشکیل دادگاه رسیدگی به اتهامات او اتخاذ نکرد اما داماد خود را با صراحت، فردی خدوم و انقلابی و پاکدست دانست.

برخی عناصر اردوگاه اصلاحات که بعضا پرونده قضایی نیز داشتند با تعجب مدعی میشدند که محال است دستگاه قضا به اتهامات فردی با چنین سطحی از وابستگی که پله های ترقی را یک شبه طی نموده برخورد نماید و...

به رغم همه فشارها که با به خط شدن تمامی همپالکی ها اعم از بستگان و وابستگان ذی نفوذ و بعضی روحانیون ساده لوح صورت گرفت و دفاع تلویحی سایت نماز جمعه و ... شهردار وقت بالاخره به زندان افتاد؛ هر چند با سفر رییس وقت دستگاه قضا به استان و ارائه طومار بعضی حضرات، در نهایت با استعفای از شهرداری آزاد گردید.

پرونده وی اما با گذشت حدود دو سال همچنان در جریان است و نتیجه ای از آن به بیرون مخابره نشده است. شنیده های غیر رسمی حاکی است فشارهای بیرونی و درونی دادگستری به قاضی شجاع پرونده جهت تأثیرگذاری و ایجاد ضعف و تخفیف و... دست اندازهایی را برای صدور حکم نهایی ایجاد نموده است.

مردم حق دارند دچار شبهه و ابهام شوند که آیا در رسیدگی به پرونده اتهامات یک شهروند عادی هم همینقدر تسامح و فرصت سوزی وجود خواهد داشت؟ اساسا چرا متهمان دانه درشت شهر که پرونده های اقتصادی شان گاه در سطح رسانه ملی نیز مطرح گردیده لااقل از باب پرهیز از موضع تهمت، نه تنها طرد و منزوی نگردیده اند بلکه همنشین پدران معنوی و مادی شهر قرار می گیرند و ...

در وانفسای فتنه کور جدید منافقان و بدخواهان، برخورد قاطع با تخلفات و اتهامات نورچشمی ها از سوی دستگاه قضا گام بزرگی در جلب اعتماد مردم نسبت به سلامت نظام و خنثی سازی توطئه رسانه ای بوقهای اغواگر اجانب و رفع غبارآلودگی از فضای جامعه تلقی خواهد شد.

دادگستری استان مازندران یکبار دیگر باید نشان دهد که چه در برخورد با اغتشاشگرانی که نظم و قوانین جامعه را نادیده انگاشتند و چه در مواجهه با یقه سفیدهای بالا نشین و صاحب نفوذ، اصل و معیاری جز اجرای عدالت و دفاع از حقوق عامه نداشته و هیچ نوع تبعیضی را در این مسیر روا نمی داند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک نکته درباره یک مناظره محتمل

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱ شهریور ۱۴۰۱، ۰۷:۳۹ ق.ظ

مصوبه انتخاب شهردار بابل باطل شد

 

نمیدونم مناظره شهردار سابق بابل با بعضی اعضای شورا شکل میگیره یا صرفا در حد رجز و ادعاست
اما هم از جانب دکتر کلانتری و هم سردار بیژنی اطمینان حاصل کردم که خط قرمز مباحث، اموال عمومی و ضرورت صیانت از منافع مردمه
نباید بخاطر حفظ آبروی جریانی که درصدد بلعیدن شهره بر سر بیت المال معامله کرد و یا دچار رودربایستی های سیاسی و جناحی شد؛ خطای ناجوانمردانه ای که دوره سرپرست وقت شهرداری در عدم ارائه مستندات و پیگیری قاطع حقوق شهروندان در دادگاه صورت گرفت و خسارتی سنگین به نفع یک خانواده بر گرده شهر تحمیل کرد این بار نباید تکرار بشه.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سرما، کرونا، گرانی و کسادی بازار دستفروشان

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۱ اسفند ۱۴۰۰، ۰۵:۳۴ ب.ظ

شورا و شهرداری بابل به فکر دستفروشان هستند؟

با توجه به ایام آخر اسفند و نزدیکی سال جدید توجه به وضعیت دستفروشانی که امیدشان به کسب و کار آخر سال در حد بساط شب عید است اهمیت بیشتری پیدا کرده است.

در حالی که کلان شهری مانند کرج به پیشنهاد درست امام جمعه که درک بجایی از وضعیت معیشتی اقشار ضعیف جامعه دارد مصلای نمازجمعه در اختیار دستفروشان قرار گرفته، شنیده میشود در بابل قرار است دستفروشان بساط خود را به نقطه ای پرت و فاقد امکانات اولیه انتقال داده و روزهای آخر سال را در انتظار مشتریانی راه گم کرده سپری کنند. این اتفاق در حالی است که دستفروشان بابت بساط کوچک خود مبلغ قابل توجهی نیز باید به شهرداری پرداخت نمایند.

از شورا و شهرداری بابل انتظار می رود با توجه به وضعیت معیشتی سالهای اخیر که فشار مضاعفی بر اقشار ضعیف جامعه وارد کرده مکانی مناسب تر و قابل دسترس برای عموم در هسته مرکزی شهر را به منظور حمایت از کسب و کار این قشر شریف و آبرومند تعیین نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهردار بابل متوجه رویکردهای مشکوک فرهنگی باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۵:۵۰ ب.ظ

d7c7df61-4e09-44b5-8ec2-829983e6aab3_yrr2.jpg

 

تغییر میدان جمهوری اسلامی بابل به نام سردار شهید سلیمانی اقدامی اشتباه و شتاب زده بود، چه این که در مکتب حاج قاسم، جمهوری اسلامی حکم حرم را دارد و حفظ آن مهم تر از دفاع از همه حرم هاست. بهتر بود مکانی برای نامگذاری به یاد این سردار پرافتخار انتخاب می شد.

کما این که حذف نام میدان انتفاضه و تغییر آن به بهارنارنج از سوی عناصر مفتضح شورا نیز هیچ توجیهی نداشت و معلوم نیست چرا این تغییر نام ها هیچ گاه شامل اسامی خنثی و غیر ضروری بعضی میادین نمی شود؟

حذف اِلِمان "ما ملت امام حسینیم" از میدان شهید سلیمانی با توجه به عقبه فکری جریان لیبرال که این روزها با نفی مکتب حاج قاسم و تقابل با آن توسط وادادگان غرب برملا شده است نیز اقدامی مشکوک و سوال برانگیز به شمار می آید.

ظاهرا کار نصب تصاویر شهدا در سطح معابر نیز در دوره جدید متوقف شده است.

فعالان انقلابی شهرستان بابل همواره ثابت کرده اند که در بیان نقدهای سازنده تبعیضی بین مسئولان قائل نبوده و در این چند ساله اشتباهات یا تخلفات هیچ یک از شهرداران این شهر از تیغ قلم آنان مصون نمانده و نگرش های باندی و جناحی و مناسبات قبیله ای و تعصبات پدر زن و دامادی و ... مفهومی برایشان نداشته است.

مهندس کیانی عزیز را از معدود شهرداران کار بلد این دیار می دانم که امیدوارم در امور فرهنگی مغبون تأثیر عناصر مغرض و فاقد صلاحیت قرار نگیرد. طبعا با شناختی که از ایشان وجود دارد انتظار است که عزل و نصب ها بر پایه تخصص و تعهد صورت گرفته و از میدان دادن به افراد بدنام و به ظاهر "خاکی" اجتناب صورت بگیرد.

 

توضیح:

اقای نتاج مسوول فرهنگی و روابط عمومی شهرداری بابل تماس گرفت و توضیح داد که نصب تابلوهای شهدا بعد از طی مراحل اداری به زودی از سر گرفته خواهد شد.

وی علت حذف المان میدان شهید سلیمانی را موقتی و مناسبتی بودن ان دانست.

درباره نگرانی ها پیرامون تاثیرگذاری جریان بیمار فرهنگی مرتبط با شورا هم توضیحاتی دادم که ان شاءالله شهردار محترم خواهد رسید. از پیگیری این دوست عزیز سپاسگزازم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیا پرونده تخلفات شهردار بابل را باید به پای امام جمعه نوشت؟

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ اسفند ۱۳۹۹، ۰۲:۳۳ ب.ظ

qatr_af41714b-1582-4bfa-a8ce-ba4330cf1432.jpg

 

دو هفته از بازداشت شهردار بابل که داماد امام جمعه است می گذرد. عده ای در فضای مجازی می کوشند تا برای مردم جا بیندازند که پرونده شهردار ربطی به پدر خانمش ندارد و اینکه برخی تلاش دارند که در مطالب و پیام های خود از شهردار بابل بعنوان داماد امام جمعه یاد کنند توطئه ای برای تخریب وجهه و در نهایت حذف ایشان است.

در این باره یادآوری چند اتفاق خالی از لطف نیست.

مجتبی الله قلی پور که مدتی به نام مجتبی حسینی و سپس مجتبی حکیم اشتهار یافت در حالی ناگهان بعنوان معاون سیاسی امنیتی نخستین فرماندار دولت بنفش انتخاب شد که نیروهای انقلاب از اساس گمان می بردند امام جمعه با انتخاب مهندس رجب ملایی برای تصدی فرمانداری بابل مخالف است و از این رو با توجه به بعضی حرف و حدیث ها پیرامون پرونده نامبرده در روز معارفه وی مقابل فرمانداری تجمع نموده و مخالفت خود را با انتصاب او اعلام داشتند. این افراد در کمال ناباوری مشاهده کردند که امام جمعه به همراه یکی از مسئولان استان وارد ساختمان فرمانداری شد و در جلسه معارفه حضور پیدا کرد. مهندس ملایی مدتی بعد از مقام خود عزل شد و سپس در جریان افتضاح شورای شهر دستگیر گردید و با توجه به پرونده جاری دیگری که داشت از سوی قوه قضاییه مجرم شناخته شد.

مدتی بعد از افتضاح شورای شهر که با افشاگری محیرالعقول و غلوّآمیز امام جمعه به گوش همه فارسی زبانان عالم رسید و شهر بابل را زبانزد خاص و عام کرد، زمزمه هایی برای برکناری مهندس کبود شهردار وقت بابل نیز در فضای رسانه منتشر شد. در همان روزها بعضی کانال های تلگرامی مرتبط با شورا مدعی شدند قرار است به زودی داماد امام جمعه بعنوان شهردار بابل انتخاب شود. اندکی بعد خبری رسمی در همه کانال های تلگرامی منتشر شد که تیتر آن از جلسه اعضای شورای شهر با امام جمعه به منظور انتخاب شهردار حکایت داشت. به فاصله اندکی بعد از اتمام این جلسه، شورای شهر مهندس کبود را در حالیکه در بیمارستان بستری بود از سمت خود عزل کرد و داماد امام جمعه را به جای وی منصوب نمود. مجتبی حکیم تحصیل کرده رشته فقه و حقوق در دانشگاه آزاد اسلامی است و از نظر تحصیلی و تجربی ارتباطی با یک پست تخصصی نداشت. او نخستین شهرداری بود که بدون رقیب رأی آورد. او هیچ برنامه ای برای نحوه مدیریت امور شهری به شورا ارائه نداد و جالب آنکه اصلاً در صحن شورا حضور نیافت و به طور غیابی به عنوان شهردار انتخاب گردید.

همان موقع به طور رسمی توسط دلسوزان در سطح رسانه ها هشدار داده شد که این انتخاب شبهه آلود و پروسه مشکوکی که طی شد با توجه به علاقه و ارتباط خاص امام جمعه با دامادش که زبانزد خاص و عام است در نهایت منجر به تخریب وجهه امام جمعه خواهد گردید اما ایشان به این تذکر دلسوزان توجه نکرد و برای بعضی از آنها پیام گلایه آمیز فرستاد. امام جمعه در سفر به قم در جمع تعدادی از طلاب این طور عنوان داشت که با شهردار شدن دامادش مخالف بوده اما قصد نداشته و ندارد جلوی پیشرفت مشروع و موجّه نزدیکان و وابستگانش که در مشاغل مختلف حضور دارند، را بگیرد.

امام جمعه بابل که پیش تر ید طولایی در انتقاد از امور شهری داشت دیگر از تریبون نمازجمعه سخنی در نقد عملکرد شهرداری بیان نکرد. او در افتتاح ساده ترین پروژه ها و طرح های شهری مانند چراغانی دهه فجر در مقابل دوربین های خبری حاضر شده و حتی با بعضی افراد بدنام شورا که خودش بر ضد آنها افشاگری کرده و واژه جانور را به کار برده بود عکس یادگاری انداخت.

در جریان افتتاح فضای سبز در محدوده میدان 17 شهریور که از آن بعنوان پارکینگ و نیز محل عبور وسایل نقلیه استفاده می شد امام جمعه پشت تریبون رفت و ضمن تجلیل از اجرای این پروژه، منتقدان شهردار را مورد عتاب قرار داد که چرا کارها و خدمات گسترده ای که انجام می شود را نمی بینند و ... تندیس مرحوم آیت الله روحانی نیز همان شب در همان نقطه رونمایی گردید. از نظر کارشناسان حوزه مدیریت شهری، اجرای طرح های فضای سبز ساده ترین و پیش پا افتاده ترین نوع فعالیت در شهرداری ها محسوب می شود.

شهرداری بابل در اقدامی عجیب در مناسبت هایی مانند محرم و فاطمیه در ساعات اداری کارکنان خود را به دسته روی واداشت که مقصد آن برخلاف سنت مرسوم دستجات عزاداری، به جای اماکن مقدس، دفتر امام جمعه یعنی پدرخانم شهردار بود. همان وقت هم در تذکری رسانه ای گوشزد شد که مطابق فتوای مقام معظم رهبری حتی برگزاری جلسات زیارت عاشورا و ... نیز در ساعات اداری در مجموعه هایی که مرتبط با کار و مراجعات مردمی هستند جایز نیست اما امام جمعه به جای تأیید این تذکر شرعی با صدور اطلاعیه ای به تمجید از اقدام شهرداری پرداخت.

اوایل دی ماه 99 بحث برخورد با تخلفات اقتصادی شورا و شهرداری بابل رسانه ای گردید. غفار آری از چهره های نزدیک به شهردار به همراه تنی چند از کارکنان شهرداری و یک عضو دیگر شورا بازداشت شده و مدتی بعد با وثیقه و حکم تعلیق، موقتا آزاد گردیدند.

از آن وقت تا کنون هیچ کس هیچ واکنشی از امام جمعه درباره این اتفاق نشنید. برای مردم سوال بود که چرا افتضاح شورای شهر که مساله ای فردی بود که البته برخورد قضایی با آن ضروری است قبل از صدور حکم دادگاه اینطور در بوق و کرنا شد اما دستگیری غفار آری و احمدزاده عالمی و داماد ابوالحسنی و ... که مرتبط با تضییع حقوق عمومی است واکنشی حتی در حد قدردانی از ورود دستگاه عدلیه به این پرونده ها را از سوی امام جمعه برنیانگیخت؟ به موازات این سکوت و انتشار بعضی شایعات، مردم بابل شاهد مانور تبلیغاتی جریانی فولکس واگنی به منظور تقدس زایی برای داماد امام جمعه بودند که شرح آن واگویه ای مجزا طلب می کند.

در واقعه عجیبی دیگر، یک پیمانکار شهرداری که از دوستان داماد امام جمعه است پس از بیست روز بازداشت و قرار وثیقه 15 میلیارد تومانی، در روز 22 بهمن که باید نمایشگر تغییر و دگرگونی اندیشه طاغوت باشد به بهانه کمک به فعالیت های قرآنی در مراسمی رسمی در منطقه لاله آباد با حضور امام جمعه لاله آباد، مورد تقدیر امام جمعه بابل قرار گرفت!

در ایام ولادت مولای متقیان امام علی علیه السلام ناگهان خبری در رسانه های مجازی منتشر شد که حکایت از صدور حکم جلب شهردار بابل و البته متواری شدن وی داشت. هیچ فرد یا نهادی به این شایعه واکنش رسمی نشان نداد. ناگهان اعلام شد وضعیت کرونایی بابل از حالت نارنجی به زرد تبدیل شده و این هفته نماز جمعه در مصلا برگزار می گردد. همزمان شایعه دیگری در فضای مجازی پیچید با این موضوع که امام جمعه واسطه شده و قرار است با توقف اجرای حکم جلب، شهردار بابل روز شنبه با پای خودش به دادگاه برود. روزجمعه فرا رسید و شهردار بابل در صفوف اول نماز قرار گرفت و سایت خبری مصلا نیز در اقدامی بحث برانگیز تصاویر مربوط به حضور داماد امام جمعه را در صفحات خود انعکاس داد.

صبح روز بعد خبر بازداشت شهردار به طور رسمی منتشر شد. عده ای از فعالان فضای مجازی خوستار توضیح امام جمعه درباره حمایت خود از دامادش و اعلام برائت از تخلفات او گردیدند. از سوی دیگر معدودی از منتسبان جریان روحانیت که در بدنه حوزه و سطح اجتماع از جایگاه مطلوبی برخوردار نیستند اینگونه وانمود کردند که برخورد با داماد امام جمعه برای ضربه به شخص امام جمعه و تخریب روحانیت بوده و به تشکیک درباره سلامت نهادهایی چون قوه قضاییه، سپاه، سازمان بازرسی، اطلاعات، بسیج و ... روی آوردند! انها با این دفاع غلط عملا جانبداری لایه هایی خاص از جریان مذهبی سنتی و مشتبه به طاغوت از تخلفات شهردار را رسمیت بخشیدند. البته این ادعا در حالی مطرح شد که بیشترین نقش در برخورد با تخلفات شهرداری را جمعی مومن از روحانیون و طلاب انقلابی فعال در نهادهای نظارتی برعهده داشتند.

با فشار افکار عمومی بالاخره امام جمعه بابل بعد از چند روز بیانیه ای دو پهلو صادر کرد و داماد خود را خدوم و انقلابی خواند و البته اعلام کرد که مخالفتی با رسیدگی عادلانه و منصفانه به پرونده او نخواهد داشت. در حالی که منتقدین امام جمعه صدور این بیانیه را نشانه حمایت مستمر و مجدد او از دامادش دانستند حامیان وی نیز معتقد بودند صدور این پیام به منزله اعلام برائت امام جمعه از دامادش بوده و بنابراین نباید اتهامات شهردار را به پای پدرخانمش نوشت و اصلا چه کسی گفته که در تمام این مدت امام جمعه حامی و پشتیبان دامادش در شهرداری بوده؟ این جمع محدود نهایتا با صدور اطلاعیه هایی اغلب بی نام و نشان و فاقد هویت اعلام کردند که از امام جمعه بابل در برابر حوادث اخیر حمایت می کنند. همه منتظر خطبه های نماز جمعه بودند که وضعیت کرونایی بابل دوباره به حالت نارنجی برگشت و...

از نخستین درس های اخلاقی که در حوزه های علمیه همواره مورد تأکید قرار می گیرد و البته برآمده از احادیث وروایات متعدد است ضرورت پرهیز از قرار گرفتن در موضع تهمت می باشد. آیا واقعا مردم بی دلیل و از سر غرض به این نتیجه رسیده اند که امام جمعه در وضعیت فعلی شهر بابل سهیم است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برسد به دست امام جمعه

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۹، ۰۷:۵۵ ق.ظ

otjl_3e7697f2-34cf-4c3b-b464-f174b14e80f9.jpg

 

بسمه تعالی
نامه سرگشاده بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
 خطاب به امام جمعه شهرستان بابل

ضمن سلام و عرض ادب خدمت پیشکسوت انقلابی شهر بابل، حاج آقای روحانی عزیز!
پیشاپیش از رک بودن مطالب پیش رو، عذر خواهی می‌کنیم چرا که شما جایگاه پدری داشته و اینجانبان هم اهل حسابیم و هم منطق و مستحضرید که پای استدلالیان چوبین بٌود!

پیرامون دستگیری اخیر شهردار بابل، و پس از صدور بیانیه جنابعالی موارد زیر لازم به ذکر است:
• حضرتعالی در بیانیه خود نکات خوبی را مطرح نمودید و ما دانشجویان بسیجی از این مواضع انقلابی شما در بیان اعتقادات خود در مورد لزوم عدم استنکاف مسئولین در برابر قانون، عدم قانون گریزی مسئولین و درخواست از دستگاه قضایی جهت اقدام بر مبنای عدل و قانون، بدون اثرپذیری از جریانات سیاسی، تشکر می‌کنیم.
همچنین از همه کسانی که از اتفاقات اخیر موج سواری نموده و بیزاری می‌جوئیم و اقداماتشان را محکوم می‌کنیم؛ اما با توجه به همه این شرایط حضرتعالی در حالی از "سلامت و کفایت" شهردار بازداشت شده یاد نموده و فرمودید: "بر حسب تجربه و آشنایی عمیق از سوابق و عملکرد شهردار فعلی -یعنی داماد خودم- وی را فردی خدمتگزار و انقلابی می‌دانم" که همزمان پرونده این شخص توسط دادستانی در حال رسیدگیست؛ شایسته بود در چنین شرایطی موضع جانب دارانه- ولو اندک- نمی‌گرفتید و ۲۱ سال امامت نماز جمعه را خرج این مسأله نمی‌کردید تا تعبیر به حمایت‌ شما از شهردار نشود. البته قضاوت درخصوص پرونده ای که کیفرخواست آن تکمیل نشده غلط است و ما هم قضاوت نمی‌کنیم چراکه مرجع رسیدگی به آن نیز قانوناً قوه قضائیه است، قوه قضائیه‌ای که خود برخاسته از نهاد همین انقلاب است. شایسته بود موضع مناسب‌تر و دقیق‌تری اتخاذ می‌کردید چرا که اگر نامبرده مجرم شناخته شود عملا حرف‌های شما در مورد خدمتگزار و انقلابی بودن شهردار نا‌صواب خواهد بود.
• نهایتا از دادستانی محترم تقاضا داریم تحت تاثیر فضای احساسی بیانیه های مختلف، قرار نگرفته و حقیقت را در پرونده پیروز گرداند. حال خواه تبرئه باشد، خواه محکومیت. 
• با توجه به وظیفه اجتماعی خود بر مبنای تحقق منویات مقام معظم رهبری در راستای شفافیت خواستار شفافیت کلیه درآمدهای ۶ ماه گذشته شهرداری به همراه محل دقیق هزینه کرد آن از سوی شهرداری هستیم تا برای مردم عملکرد شهرداری عملاً مشخص گردد.
• در آخر حجت الاسلام و المسلمین اکبری، رییس کل دادگستری استان مازندران، تقاضا داریم تا ورود به موقع خود مانع از اعمال فشارهای احتمالی به دادستانی و قاضی پرونده شهردار بابل گردند که اگر این بار حق برقرار نگردد:
 در این شهر، علی الاسلام و السلام!
رونوشت :
دفتر امام جمعه شهرستان بابل
 دفتر امام جمعه ساری و نماینده ولی فقیه استان
دفتر ریاست دادگستری استان مازندران
دفتر دادستانی بابل

🆔➡️@Basij_NIT

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خداقوت به بر و بچه های حزب اللهی بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۱۸ ق.ظ

از رسوایی اعضای شورای شهر تا دستگیری شهردار

 

یک هفته تک سنگین رسانه های انقلابی بابل باعث عقب رانده شدن جریان ظاهرالصلاح حامی شهردار بازداشتی به پشت خاکریزهای تدافعی بستگان وی گردید.

این جریان برای اثبات اعتدال و حسن نیّت خود در دفاع از مسئولان دیگر، ناچار به پذیرش حقانیت نهاد قضا در ورود به پرونده تخلفات شهرداری شد که این رویداد منجر به ایجاد چتر امنیت روانی و مصونیت مسئولان پرونده از جنگ روانی احتمالی حامیان قبیله ای شهردار به خصوص در بدنه روحانیت گردید.

خط عملیاتی رسانه های انقلاب بابل هفته ای پرشور و تاریخی را پشت سر گذاشت و با حفظ برتری نسبت به جریان متزلزل و کمرنگ رسانه های حامی فساد به کمک دستگاه قضا در اجرای عدالت شتافت.

پیش بینی می شد با توجه به وابستگی بعضی متهمان پرونده تخلفات شهرداری به جریانی خاص که شهر را ملک طلق خویش دانسته و منفعت طلبی و باندبازی خود را در راستای یاری انقلاب تفسیر می نمودند موجی سهمگین از حملات رسانه ای تحت لوای "خود نظام پنداری" بر ضد دادگستری استان به راه بیفتد که شکر خدا این خطر با پیش دستی و هجمه سنگین رسانه های مستقل انقلاب خنثی گردید.

هنوز هم بسیاری از مردم عادی کوچه و بازار باورشان نمی شود که نظام عدل اسلامی در برخورد با تخلفات حامیان خود به خصوص در میان قبیله ای صاحب نفوذ و قدرت نیز بی توجه به ملاحظات سیاسی و مصلحت اندیشی های من درآوردی وارد عمل شده و شهردار جوان بابل را که به زعم کانون های قدرت، امید آینده سیاسی جریان حاکم بر شهر تلقی می شد به زیر تیغ عدالت کشانده است.

شهردار بابل یک هفته را در زندان گذراند در حالی که مردم عادی تا همین هفته گذشته نیز تصور نمی کردند او با توجه به جایگاه اقوام و دوستانش حتی برای یکساعت مورد بازپرسی و تحقیق قرار بگیرد.

یک هفته از بازداشت شهردار بابل گذشت؛ نه آسمان به زمین آمد نه زمین به آسمان رفت نه حلال خدا حرام شد نه حرامش حلال، دین مردم به خطر نیفتاد که هیچ، اعتماد پابرهنگان و محرومان و ولی نعمتان حقیقی انقلاب به سلامت و عدالت نظام اسلامی برآمده از خون شهدا چند برابر شد.

شهردار بابل البته مثل همه متهمین دیگر دیر یا زود با قرار وثیقه تا زمان برگزاری دادگاه آزاد می شود؛ اما این روزهای تاریخی در خاطره شهر ماندگار می ماند. مردم بابل نام قاضی درزی و دادستان کریمی که رهرو راه پدر شهیدش است را تا ابد فراموش نخواهند کرد.

دوستان فعال رسانه ای انقلاب دقت داشته باشند یکی از رموز موفقیت شان در این مدت که به شکل پیاپی در خصوص ماجراهای مختلف شهر رقم خورده علاوه بر اخلاص و وحدت، مرهون سلامت نفس و پاکدستی شان است. مردم وقتی استقلال و بی آلایشی نیروهای مومن انقلاب را می بینند اعتماد بیشتری به مطالبات آنها نشان می دهند. بچه های حزب اللهی بابل به خاطر ماشین شاسی بلند و مدارج علمی پولکی و... عدالت خواهی را در میز معامله با مافیای قدرت و ثروت به حراج نگذاشته و قلم و هنر و رسانه را عرصه ای برای جهاد فی سبیل الله دانستند. از درگاه خدا قدردان این نعمت باشیم. دم همه رفقا گرم؛ اجرشان با شهدا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همه متهمند الا ما!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۰۷ ب.ظ

روایت نگاری یک رویداد:

هیچ اتهامی متوجه شهردار نیست و همه این حرفهایی که با دستگیری چند نفر روی زبانها افتاده از اساس دروغ است.

اتهامات کوچکی متوجه شهردار است اما سپاه می خواهد از امام جمعه انتقام بگیرد.

چند میلیاردی که در پرونده مطرح است چشمگیر و قابل اعتنا نیست.

شهردار آدم خوبی است دور و بری هایش بد هستند.

اشتباهات حکیم بخاطر سوءمدیریت او بود نه چیز دیگر. سوءمدیریت هم که جرم نیست.

اگر شهردار کاری کرده چرا او را دستگیر نمی کنند؟ پس معلوم می شود بیگناه است.

حکم جلبی برای شهردار صادر نشده اگر مدرکی دارید رو کنید.

شهردار متواری نیست در جایی نامعلوم اقامت دارد.

حکم جلب صادر کردند که شهردار را دستبند بزنند و آبرویش را ببرند.

شهردار کاری نکرده. قاضی با توضیحات وکیل روشن می شود و نهایتا با وثیقه بیرون می آید.

(بعد از یک روز استراحت و سردرگمی:)

چرا برای حکیم احضاریه نفرستادند و حکم جلب زدند؟

چرا بعد از تفهیم اتهام آزادش نکردند؟

ما همه داخل اتاق قاضی بودیم دیدیم هیچ چیزی علیه شهردار نیست.

دادستان استان چرا رفت داخل اتاق قاضی؟ چه کسی این حق را به او داده؟

قصدشان از دستگیری حکیم بی آبرویی امام جمعه است.

میخواهند با حیثیت روحانیت بازی کنند.

با این کار دارند آبروی آیت الله توکل را می برند.

قوه قضاییه، سپاه، بسیج، اطلاعات، سازمان بازرسی، نیروهای انقلابی و ... دست به یکی کرده اند به انقلاب صدمه بزنند.

همه می دانیم حکیم بیگناه است.

قاضی که حرف ما را گوش نمی دهد مستقل نیست و لابد از جایی خط می گیرد.

اسناد و مدارک محرمانه را احتمالا مشاور شهردار به دادگاه داده به زودی حالش را جا می آوریم.

چند روز بازداشت کردید بس است بگذارید بیاید بیرون ببینیم چه خبر بوده.

در کار قوه قضاییه دخالت نمیکنیم اما آنها باید بفهمند حکیم بیگناه است.

ساروی ها می خواهند با دستگیری حکیم جلوی پیشرفت و آبادانی بابل را بگیرند.

قوه قضاییه مشکلی ندارد سپاه بابل مشکل دارد.

اگر شهردار بابل جرمی دارد و حق مردم را خورده فعالین مجازی منتقد هم آدم های خوبی نیستند چرا با آنها برخورد نمی شود؟

باید با هر کس که خبر دستگیری شهردار را زد مثل خود شهردار برخورد کنید.

شما اگر مطالبه گر هستید چرا فقط یقه حکیم را گرفته اید؟

آن خانواده ای که شهرداری نیمه شب مقابل در ورودی منزلشان نیوجرسی گذاشت فامیل پاسدار دارند.

از امام جمعه حمایت میکنیم دامادش چه ربطی به او دارد؟

شما ثابت کنید امام جمعه نقشی در پیشرفت دامادش داشته.

امام جمعه با شهردار شدن دامادش مخالف بوده شورای شهر در مقابلش ایستاد.

حاج آقا در طول این مدت که دامادش شهردار بوده هم حمایت خاصی از او نداشته است.

اگر امام جعه تا به حال واکنشی نسبت به دستگیری و تعلیق غفار آری نداشته به خاطر این است که او متهم بوده و هنوز دادگاه برای اثبات جرمش تشکیل نشده. آبروی متهم را که نباید پشت تریبون برد.

تقدیر حاج آقا از پیمانکار متهم فساد شهرداری که با قرار وثیقه آزاد شده به خاطر خدمات قرآنی اش بوده.

برای شهرداری سرپرست تعیین نکنید شاید حکیم آزاد شد.

چه اشکال دارد یک متهم اقتصادی که با قید وثیقه آزاد شده شهردار بابل باشد؟

معاون سیما منظر شهرداری هم فامیل حاج آقاست. می خواهید سرپرست تعیین کنید اولویت با ایشان است.

دارد یک هفته می شود. شهردار را آزاد نمیکنید دیگر چرا پرونده دور و بری هایش را هم می زنید؟ تا همینجا بس نیست؟

این چه مدل مطالبه گری است هر روز یقه یک مسئول را می گیرید؟

و....

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در حاشیه بازداشت شهردار بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۹، ۱۰:۵۴ ب.ظ

 

بازداشت شهردار بابل در بعد از ظهر نهمین روز اسفند 99 بمب خبری این شهرستان بود که حواشی مربوط به آن تا ابد در تاریخ این دیار ثبت خواهد شد. بازتاب این خبر البته در میان غیر بابلی هایی که با مناسبات سیاسی این شهر آشنا هستند نیز دیدنی بود.

در این خصوص یادآوری چند نکته ضروری است:

1-  کسی از زمین خوردن شهردار خوشحال نیست. منتقدان او نیز به حکم اخلاق دینی دعا می کنند مشکل وی حل شده و بتواند به دامن اجتماع باز گردد؛ اما افتخار می کنیم نظام اسلامی به حدی از بلوغ و اعتدال دست یافته که اتهامات مرتبط با هواداران و منتسبان خود را نیز بدون هیچ اغماضی مورد بررسی قرار می دهد. این دستاورد بزرگ در آستانه گام دوم انقلاب اسلامی جای تبریک و خوشحالی دارد.

2- از همان ابتدای طرح بحث انتخاب داماد امام جمعه برای تصدی سکان بلدیه، رسما و مکتوب و در سطح رسانه ها از سوی نیروهای مومن و انقلابی شهر تذکر صریح داده شد که بنا بر قرائنی این تصمیم، مشکوک بوده و نوعی تله سیاسی برای امام جمعه و طیف متعصب وابسته به او محسوب می شود. اما حضرات عالی مقام چنان مشعوف این اتفاق بودند که چشم و گوش خود را بر واقعیت ها بستند و از دلسوزان نیز گله گذاری نمودند.

3- شورای مثلا اسلامی شهر بابل نیز باید پاسخگو باشد که چرا فردی فاقد تخصص را بدون ارائه برنامه، بدون رقیب، بدون حضور در صحن شورا به عنوان شهردار انتخاب کرده و بخش مهمی از اختیارات شورا را نیز به او تنفیذ نمودند؟

4- منتقدین شهردار به حکم مطالبه گری و عدالتخواهی همواره منتقد دستگاه قضا هم بوده اند، اما با توجه به میزان نفوذ شهردار و طیف همراه و جایگاه بستگانش یقین دارند که قوه قضاییه با اشراف به تبعات تشکیل و رسیدگی به این پرونده وارد معرکه شده و با کمترین ضریب خطا به موارد اتهامی او رسیدگی خواهد کرد. شهردار بابل یک شهروند بی کس و کار و ضعیف و محروم از وکیل و وصی و ...نیست که به راحتی حقی از او ضایع شود.

5- دو ماه است که برخورد رسمی و میدانی با مفاسد شورا و شهرداری آغاز شده است. دو تن از اعضای شورا تعلیق شدند؛ اما متأسفانه جریان به ظاهر مذهبی حامی شهردار و پدرخوانده های مادی و معنوی که ید طولایی در افشاگری پیرامون معایب رقبا داشتند این بار زبان به کام گرفته و هجمه تبلیغاتی سنگینی را برای حمایت از بعضی متهمان آغاز نمودند. این جماعت در ابتدا منکر وجود هر نوع اتهام درباره شهردار بودند. بعد از مدتی مدعی شدند طرح اتهامات از سوی سپاه برای تصفیه حساب با امام جمعه! صورت پذیرفته. بعد از آن که متوجه شدند سپاه صرفا ضابط بوده و قضات انقلابی دادگستری استان پیگیر مفاسد شهرداری هستند ادعا کردند بروز خطا امری عادی و صرفا به خاطر سوءمدیریت بوده. این جمع در حالی که صدور حکم جلب و متواری شدن شهردار را انکار می کردند همینک شکوه دارند که چرا خبر صدور جلب و ناپدید شدن شهردار رسانه ای شده است؟!

جای تأسف است معدودی مثلا روحانی یا منتسب به جریان مذهبی و نان خور مکتب اهل بیت که در برابر تمام مصائب و مشکلات مردم و ظلم هایی که به اقشار ضعیف وارد شد سکوت اختیار کرده بودند با دستگیری شهردار و همدستانش ناگهان نطقشان باز شده و سخن از ضرورت انصاف و عدل آنهم با قرائت جانب دارانه خودشان به میان می آورند. به مردمی که این روزها هر چه به دهانشان می آید نثار این دین فروشان می کنند، حق می دهم.

6- به رغم اعمال فشار سنگین چهره های ظاهرالصلاح و مردودین آزمون صداقت و عدالت و انقلابی گری که متأسفانه انقلاب و اسلام را تنها در حد شعار و استفاده ابزاری قبول داشتند، ضابطان سازمان اطلاعات سپاه در کنار دادستان انقلابی و شجاع استان و ریاست و قضات مومن و بی حاشیه، استوار ایستادند و بی اعتنا به تهدیدها و پا در میانی ها و جو سازی ها در راستای دفاع از حقوق مردم سنگ تمام گذاشتند.

7- تکبر و اعتماد به نفس کاذب کانون های قدرت و ثروت و خود نظام پنداری صاحبان زر و زور و تزویر باعث شد حوادث اخیر شهر در سطح یک انقلاب و فجری دوباره نگریسته شود. مردم بر این باورند این دست و پا زدن های طیف حاکم نشانه اعتقاد باطنی آنها به نقه ضعف های پنهان خود و احتمال رصد آن توسط نهادهای نظارتی می باشد. مردم بر این باورند شکسته شدن هیمنه کسانی که حس مالکیت به انقلاب و نظام و جغرافیای حضور خود داشتند گام امیدوار کننده جمهوری اسلامی در بازگشت به دامان صاحبان اصلی و ولی نعمتان انقلاب در بدنه پابرهنگان و محرومان جامعه به شمار می آید.

8- قوه قضاییه در دوره ریاست آیت الله رییسی جهت گیری های مثبتی برای جلب اعتماد عمومی نسبت به سلامت نظام اسلامی داشته است. اما مراقبت از نفوذ و تصدی گری معدود عناصر نامطلوب باید همچنان مورد توجه حفاظت این قوه قرار داشته باشد. لغو تعلیق یکی از کارمندان متهم به فساد به رغم وجود ادله متقن، ظاهرا با سفارش و اعمال نفوذ عناصر نامطلوب صورت پذیرفته که رفع چنین حفره هایی باید بیش از پیش مورد اهتمام قرار بگیرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی دادگستری مازندران به ریش خودش می خندد

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۸ اسفند ۱۳۹۹، ۰۳:۵۱ ب.ظ

قرار است شهردار بابل شنبه نهم اسفند خودش را به دستگاه قضا معرفی کرده و آماده طی مراحل قانونی پرونده دوره مدیریتی اش شود اما

دو ماه است که افکار عمومی از تشکیل چند پرونده قضایی برای شهردار و شهرداری بابل مطلع شده است. دو عضو شورا و چند کارمند شهرداری مدتی را در بازداشت گذرانده و تا تشکیل دادگاه از ادامه همکاری و حضور در نهاد مربوطه تعلیق شده اند.

افکار عمومی با علامت سوال هایی پیرامون نقش شهردار در این پرونده ها مواجه شد.

حامیان شهردار در اقدامی شتابزده با فریب یکی از روحانیون توسط افراد مشکوک دفتر وی، دعوت از پدران شهدای مدافع حرم که از ماجرا بی اطلاع بودند، حضور چند رزمنده بساز و بفروش و بازی پشت صحنه عناصری ذی نفوذ اعم از بستگان و مریدان و شرکا و قلدر مآبی یکی از مسئولان سابق و بدنام اطلاعات سپاه، به حمایت از شهردار جوان و بی تخصص پرداختند تا به زعم خود پرونده او را تحت الشعاع قرار دهند. سیل تهدیدها و تخریب ها و تهمت ها نیز برای مسئولان قضایی، ضابطان و فعالان رسانه ای جبهه انقلاب ارسال گردید.

یکی از مسئولان نفوذی و ناسالم در دستگاه قضا نیز تلاش نمود با استفاده از زور و برخورد چکشی منتقدان شهردار را از صحنه فعالیت حذف کند که به جایی نرسید.

حمایت و تشویق علنی یک پیمانکار خاطی و دارای پرونده فساد مالی توسط چند روحانی نمای واداده و کارچاق کن نیز از صحنه های زشتی بود که در این راستا رقم خورد.

افکار عمومی به این نتیجه رسید که این حجم از دست و پا زدن بی علت نیست و حتما ریگی به کفش حضرات است که از حضور در پیشگاه قانون و دفاع از عملکرد خود بیمناک شده اند.

نیروهای حزب اللهی دستگاه قضا و رسانه در این مدت تهمت ها و فشارهای مختلفی را تحمل کردند در حالی که تنها مطالبه شان عمل به شعائر انقلاب در برخورد بدون تبعیض با تخلفات صاحب منصبان یقه سفید و مافیای قدرت و ثروت بود.

در این میان البته حمایت بسیاری از پابرهنگان و مردم عادی کوچه و بازار و دلگرمی های مشفقانه یکی از علمای بزرگ و دعای خیر دلسوزان انقلاب بدرقه راه و پشتیبان مسئولان انقلابی پرونده بود.

سه شنبه گذشته بالاخره دستگاه قضا حکم بازداشت شهردار بابل را بعد از چند هفته بررسی مستندات و استماع دفاعیات صادر کرد. مجتبی الله قلیپور با اطلاع از این تصمیم قضایی ناگهان به اختفا روی آورد و چند روزی را در مکانی نامعلوم به سر برد. با انتشار این خبر در سطح رسانه ها و تمسخر و رسوایی شدیدی که برای او به وجود آمد تلاش ها برای لغو حکم جلب وی قوت یافت. در نهایت با پا در میانی و ریش گرو گذاشتن یکی از بستگانش که همواره مدعی بود در جهش جایگاه سیاسی او نقشی نداشته متأسفانه یکی از مسئولان ارشد دادگستری استان پذیرفت که بی اعتنا به موج امیدواری مردم به صلابت و عدالت قضایی و بر خلاف جهت گیری های قاطع ریاست قوه، جلب او موقتا اجرا نشده و وی با پای خودش در روز شنبه به دادگستری مراجعه کند. این توافق پشت پرده و نامبارک منجر به حضور شهردار متواری در صحن نمازجمعه شد که از نگاه افکار عمومی نوعی دهن کجی به قانون و ریشخند به عدالت تلقی گردید.

در ساعات اخیر تماس های مکرر و واکنش های مستمر مردم حکایت از سلب اعتماد آنان نسبت به عزم دادگستری استان در مواجهه با تخلفات صاحبان قدرت دارد.

مردم می پرسند آیا این امتیازها و تبعیض ها تنها منحصر به نور چشمی هاست یا شامل مردم عادی هم می شود؟

چرا وقتی می خواستید آزاده ای جانباز را برای دلخوشی صاحبان قدرت بدون آنکه شاکی وی حکمش را به دایره اجرای احکام ببرد، شلاق بزنید با این که می دانستید او سابقه سکته قلبی دارد مهلت معاینه و تجویز پزشکی قانونی را ندادید اما اینجا برای رفع تکدر خاطر از ما بهتران ترحم نشان داده و به آنها فرصت می دهید؟

چرا تا پستوی خانه بچه های انقلابی را به صرف ظنّ دخالت در مدیریت یک کانال فیک افشاگر مفاسد کانون های قدرت شخم زدید و آنجا سخنی از اخلاق و رأفت در میان نبود؟

آیا می توان به مسئولان قضایی که دپوی 1500 خودرو در کارخانه رجه را نادیده می گیرند اما آلونک مردم محروم را در فصل سرما ویران می سازند، از قتل عام مردم در موج اول کرونا و سوءمدیریت متولیان بی تدبیر شهر می گذرند اما با افتخار گزارش می دهند که چهار خودروی حامل سگ را متوقف کرده اند و ... اعتماد کرد که با این حاتم بخشی و رفتار مودت آمیز با نور چشمی ها، فردا روزی پرونده شهردار را به بهانه مصلحت اندیشی های کاذب و دلخوشی فلان آقای ساده لوح، کنار نزده و از مفهوم عدالت، تصویری چروک و هجو آلود ارائه ندهند؟

مسئولان قضایی استان می دانند با این تصمیم های لابی گرانه چه هزینه ای روی دست دستگاه عدلیه گذاشته و چه ضربه ای به اعتماد عمومی نسبت به سلامت نظام اسلامی وارد می آورند؟

خنده دار نیست کارمندی  با وجود مدارک متقن در خصوص دریافت رشوه از کار معلق می شود اما با لطایف الحیل از شعبه ای دیگر مجوز حضور در کار قبلی و رفع تعلیق را دریافت می کند در حالیکه پرونده مفاسدش هننوز در جریان است؟ مردم حق ندارند احساس کنند قوه قضاییه (دادگستری استان) دارد با عدالت شوخی می کند؟ آیا شما می دانید چه خنجری را از پشت به نهادی که امانت خودن شهدا در دستانتان است وارد می آورید؟

مردم بابل البته یقین بدانند فعالان رسانه ای جبهه انقلاب در بابل با پیش بینی بروز چنین مسائلی تدبیر لازم را برای ادامه پیگیری های خود در سطوح دیگر تدارک دیده و این قول را به ولی نعمتان انقلاب می دهند که پنجه عدالت گریبان متخلفان را در هر سطح و جایگاه و با هر لباس و پیشینیه و نسبی که باشند خواهد گرفت و عهدی که با شهدا در دفاع از حریم عدالت بسته اند به زودی ثمر خواهد داد. لا حول و لا قوة الا بالله

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیرامون پرونده قضایی شهرداری بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۹، ۰۹:۱۵ ق.ظ

Image result for شهرداری بابل

 

موضوع رسیدگی به پرونده تخلفات شهرداری و شورای مثلا اسلامی شهر بابل مدتی است که بر سر زبان ها افتاده و با توجه به حساسیت های سیاسی این شهر همچنان گزینه نخست مباحث اجتماعی در حلقه های مردمی و گعده های محفلی سیاسیون است. این قلم پیش تر نیز از بعضی زوایا به بررسی موضوع پرداخته و دراین مجال نکات قابل عرض دیگری را به استحضار مردم می رساند:

یک- پرونده ای در خصوص تخلفات شهرداری بابل در دادگستری استان در حال بررسی است که تا کنون منجر به بازداشت و لغو عضویت و فعالیت معدودی از اعضا و کارکنان شورا و شهرداری شده است. جسته و گریخته شنیده می شود پرونده های دیگری نیز در این ارتباط وجود دارد که در مراحل بعد پیگیری خواهد شد. درباره میزان تقصیر و سهم عناصر مرتبط باید تا حصول نتیجه قطعی دادگاه حوصله به خرج داد.

دو- اثبات تخلفات شهرداری بابل در این دوره به معنای پاکدستی و سلامت مدیران قبلی حوزه شهری نیست و اگر چه بعضی شهرداران خاطی بابل در گذشته با استفاده از حفره های قضایی موجود در مدیریت قبلی این نهاد، از پیگرد عملکرد خود در امان ماندند اما مفتوح شدن پرونده آنها نیز دور از انتظار نخواهد بود.

سه- بارها تأکید شده است اثبات تخلفات هیچ فردی به معنای زیر سوال بردن دوستان و بستگان سببی و نسبی او نیست مگر اینکه خودشان اینطور خواسته و به دفاع از متخلفان بپردازند.

چهار- سید مقیم مقیمی، خوب یا بد، به عنوان عضو شورا حق دارد در خصوص عملکرد شهردار به طرح سوال بپردازد و شهرداری هم بدون شامورتی بازی و جنجال رسانه ای باید به شکل مستدل در صحن شورا و در مقابل افکار عمومی پاسخگو باشد. راقم این سطور در دور قبلی انتخابات شورا به آقای مقیمی رأی نداده است و در دور بعد نیز بعید است که ایشان قصد ثبت نام و ورود مجدد به شورا را داشته باشد. بی هیچ حب و بغضی، اصل طرح سوال و جواب مذکور برای ثبت در تاریخ سیاسی شهر بابل ضروری به نظر می رسد.

پنج- مسئولان رسیدگی به پرونده شهرداری در دستگاه قضا، اساساً بابلی نیستند و بی اعتنا به چالش های سیاسی و نفع و ضرر جریان ها و باندهای قدرت تنها بر مبنای وظیفه ذاتی خود و اصل احیای حقوق عامه و صیانت از منافع ملت در حال بررسی ابعاد پرونده های مرتبط با تخلفات شهرداری هستند کما اینکه در ساری نیز شاهد برخورد بی رودربایستی و پیگرد تخلفات همگی عناصر دخیل در مفاسد شورا و شهرداری در هر سطح و جایگاه سیاسی و جناحی بوده ایم. انتساب خودخوانده بعضی جریانها به انقلاب، حاشیه امن تخلفات آنها نخواهد بود.

شش- پرونده شهرداری بابل هم امتحانی بود برای محک همه مدعیان انقلابی گری و عدالت خواهی. آنهایی که بدون توجه به گرایشات سیاسی افراد ار اصل اجرای عدالت استقبال نمودند سربلند بیرون آمدند و کسانی که عدالت را تنها برای همسایه روا دانسته و اطرافیان خود را خط قرمز اجرای عدل تلقی نمودند رو سیاه گردیدند. این خصیصه انقلاب اسلامی به عنوان ترجمان عملی کلام وحی است که ذات نورانی آن، چند رنگی ها را بر ملا ساخته و غیر از "عبادک منهم المخلصین" مجال عبور از غربال آن را ندارند. برای عاقبت به خیری خود دعا و تلاش کنیم.

هفت- دردمندانه باید اذعان داشت هیاهوی سیاسی و جنجال های تبلیغاتی عناصر دخیل در پرونده اخیر مردم را به باوری رسانده که حتی اگر پرونده در همین لحظه نیز متوقف شود بی گناهی مسئولان مرتبط را نخواهند پذیرفت. همه شهرداران بابل به درست یا غلط در اذهان عموم و یا در سطح رسانه های مجازی بارها متهم به تخلفات متعدد شده اند؛ اما این حجم دست و پا زدن ها و اعمال فشار و ... افکار عمومی را به این برداشت رسانده که لابد خرده شیشه ای در کارشان وجود دارد که اینطور به تقلا افتاده اند. یاوران حقیقی انقلاب، اقشار پابرهنه و فاقد سهام سفره نظام هستند که برخورد با تخلفات عناصر دانه درشتی چون اکبر اتباعی، بیژن قاسم زاده، کیومرث نیاز، غفار آری، موسوی، خورشیدی، حسن زاده و ... باعث دلگرمی آنها به استمرار خط شهدا و حیات و پویایی اندیشه انقلاب اسلامی و احقاق حق مستضعفان گردیده است. ولیّ نعمتان راستین انقلاب از برخورد با هر متخلفی با هر نوع وابستگی به هر طیف و شخصیت و جناحی، به آینده نظام اسلامی و تحقق آرمان هایی که قطره قطره خون عزیزانشان را در حفظ و تثبیت آن هدیه داده اند، خوشبین شده و جانانه حمایت می نمایند.

هشت- پس از ورود جدی دستگاه قضا و دستگیری عوامل اصلی دخیل در تخلفات جاری، چنان چه هر شخصیت و طیفی درصدد بهره گیری از نفوذ خود و یا سوءاستفاده از مفاهیم و عناصر ارزشی برای دفاع از متخلفان باشد، سیبل نیروهای انقلابی در فضای رسانه قرار خواهد گرفت. عاقلانه است که با اجتناب از ورود به بازی باندهای قدرت و پرهیز از مکر اطرافیان و دفتری های معامله گر و شیّاد، اجرای قانون به عنوان دستاورد نظام اسلامی را اصلی اساسی و خدشه ناپذیر دانست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تیغ تیز عدالت شهرداری روی گلوی ضعفا!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۹، ۰۷:۰۳ ق.ظ

کمانگرکلا منطقه ای است در حاشیه شهر بابل که اغلب اهالی آن از اقشار مستضعف جامعه بوده و منازل شان فاقد سند و در پیچ و خم کمیسیون ماده صد است.

شب گذشته شهرداری بابل حوالی ساعت 23 بدون اطلاع و هشدار قبلی از بین همه ساکنان منطقه -شاید برای ارعاب دیگران- یک منزل را انتخاب نموده و ورودی آن را با نیوجرسی مسدود ساخت.

جالب است این منزل که لابد به طور اتفاقی! انتخاب شده متعلق است به خواهر زاده مصی علی نژاد که همسرش طلبه است و چندی پیش به همراه مادر بزرگوارش در سیمای جمهوری اسلامی به اعلام برائت از خاله خود پرداخته بود.

رفتار تحقیرآمیز شهرداری بابل و بازی با آبروی یک خانواده مذهبی و انقلابی درست در شب دوازدهم بهمن و آغاز دهه فجر، اوج کج سلیقگی عوامل شهرداری است. (بر مبنای حسن ظن)

آیا شهرداری بابل توانسته مطالبات خود را از گردن کلفت ها و سرمایه سالاران قانون شکن و صاحبان متخلف املاک تجاری وصول کند که حالا در شب یادبود انقلاب مستضعفان به منطقه ای محروم رفته، نفس کش طلبیده و باعث ایجاد رعب و وحشت و انگشت نما شدن یک خانواده مذهبی گردیده است؟ صاحب این ملک قصد شانه خالی کردن از بدهی خود به شهرداری را نداشته که مستوجب برخورد قهری باشد.

تهیه خوراک تبلیغاتی برای رسانه های بیگانه در جهت وارونه نمایی انقلاب برخاسته از دامان مستضعفان که پنجه عدالت آن باید حلقوم ستمگران و چپاولگران را خراش دهد ضربه ای بزرگ به حیثیت نظام و آرمان های آن است که گاه از عهده ضدانقلاب و منافقین نیز بر نمی آید.

جالب است بدانید مصی علی نژاد که متخصص فضاسازی رسانه ای بر ضد نظام است اخیراً با طرح شکایتی از جمهوری اسلامی به اتهام ایجاد فشار بر خانواده او درخواست غرامتی بسیار سنگین از اموال توقیف شده کشور را داشته است. حالا مدرک او برای اثبات این ادعا با کج سلیقگی مشکوک عوامل شهرداری به خوبی فراهم شده است. از این پس اگر خانواده این خبرنگار فراری بر ضد او به اعلام موضع بپردازند اینگونه تلقی خواهد شد که فشار عناصر حاکمیتی و تهدید آنها به تکرار حادثه تلخی که شب گذشته اتفاق افتاد باعث همراهی آنها با خواسته های نظام گردیده است!!

یک صحبتی هم باید با شاه داماد امام جمعه و شهردار پرحاشیه بابل داشت که این روزها رسیدگی به پرونده تخلفات مجموعه تحت امرش باعث رنجش خاطر او گردیده و گویا تمرکز و تعادل فکری اش را بر هم زده است. زورت را برای صاحبان زور و ظالمانی نگه دار که از قضا در تضییع حقوق شهروندان در بعضی پرونده هایی که مربوط به حیطه کاری خودت است نقش محوری داشته اند. نتیجه احکام قضایی تنها در بعضی پرونده های جاری نشان خواهد داد که تیغ عدالت شهرداری در چه جاهایی کند و در کجا تند و تیز بوده است. سکوت تو و حامیانت در قبال دستگیری و تعلیق دو عضو متخلف شورا و چند کارمند شهرداری چه پیامی برای مردم دارد؟

دقایقی پیش با پیگیری دوستان، شهرداری نیوجرسی را جمع کرد. باز هم عده ای آمدند برای تماشا و از شرمساری مدافعان انقلاب خشنود شدند. بعضی از همان هایی که شب گذشته متلک می انداختند که دیدید انقلاب محرومان را؟! حالا طعنه میزنند که لابد به پاس حمایت از انقلاب مشمول عفو شده اند!

ایکنه میگویند یک ... سنگی به چاه بیندازد صد نفر باید آن را بیرون بکشند حرفی بیراه نیست. خدا عاقبت این مملکت را با بعضی مسئولان بی تدبیر ختم به خیر کند.

الحمدلله این خانواده آگاه و انقلابی اشتباه بعضی مدیران ناکارآمد را به پای نظام ننوشته و مجال سوءاستفاده را به بدخواهان نداده اند که جای تقدیر دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا