شاید حدود ده سال پیش بود که مصاحبه ای با سهراب انتظاری، بازیکن محبوب و بااخلاق بابلی که آن زمان در تیم پرسپولیس بازی می کرد با موضوع شهدا و دفاع مقدس انجام دادم. متن کامل مصاحبه در نشریه سبزسرخ وابسته به کنگره شهدای مازندران منتشر شد.
حدود دو هفته ای است که از فوت مادر سهراب می گذرد. یادم آمد این مادر، خودش خواهر شهید بود. شهیدی ورزشکار که در رشته تکواندو قهرمان ملی بود و هیچ کوی و برزنی به نامش نیست. برای عرض تسلیت به این ورزشکار بی حاشیه بابلی به مناسبت روز بزرگداشت مقام مادر، متن این مصاحبه را در اختیار علاقمندان قرار می دهم، بدان امید که خداوند این بانوی با ایمان را میهمان سفره صدیقه طاهره سلام الله علیها قرار دهد:
حق شهدا بیش از این بود ...
اشاره:
سهراب
انتظاری یکی از فوتبالیستهای موفق کشورمان است. او در تاریخ 1/2/58 در
شهرستان بابل متولد شد و اکنون دانشجوی رشته تربیت بدنی است. او این بار
میهمان «گفت و گوی نسلها» شده است. او اگر چه نخستین بار است که با چنین
مصاحبهای مواجه شده اما گفتنیهایی دارد شیرین و دلنشین.
آقای انتظاری!
بعضیها میگویند وقتی جوانهای ورزشکار به شهرت و پول دست مییابند از
فرهنگ دینی خود فاصله میگیرند، آیا شما این حرف را قبول دارید؟
ـ
عدهای هستند که با رسیدن به پول، شهرت، مقام و ... آن هم در سنین جوانی
خودشان را گم میکنند و از اصالتهای فرهنگی و شخصیتی جدا میشوند من این
گونه افراد را دیدهام اما کسانی را هم دیدهام که پول نتوانست آنها را از
اصالتشان جدا کند به نظر من این دسته از افراد بیشتر از دسته اول هستند.
البته تا بد نباشد خوبها مشخص نمیشوند ما با دیدن آدمهای بد قدر
انسانهای خوب را بهتر میدانیم.
واژه شهید چه مفهومی را در ذهن شما ایجاد میکند؟
ـ
من حدود 9 سالم بود که جنگ تمام شد. از آن سالها چیزهایی در ذهنم باقی
مانده البته بزرگتر که شدم حرفهای زیادی را درباره جنگ و مردان بزرگی که
از ما دفاع کردند شنیدهام. به نظر من کسی که حاضر است جانش را برای اهدافش
تقدیم کند باید انسانی عاشق باشد.
فکر میکنید اگر دوباره نیاز به مقابله نظامی با دشمنان داشته باشیم، جوانان امروزی، مثل جوانهای سال 59 خواهند بود؟
ـ
ببینید در بین جوانهای ما هم خوب وجود دارد و هم بد. اما بسیاری از
جوانان از الگوهایی تاثیر میگیرند که در دوران جنگ قهرمان بودهاند. مطمئن
باشید اگر دوباره همان وضع پیش بیاید جوانهای ما بیشتر از آن زمان از
کشورشان دفاع خواهند کرد.
خود شما چطور؟ حاضرید به جبهه بروید؟
ـ صد
در صد. من احساس میکنم که نسبت به شهدا دینی دارم که باید آن را ادا کنم.
آنها به خاطر آرامش خانوادههای ما به خاطر دفاع از دین و ناموس ما
جانشان را فدا کردند اگر من هم نیاز ببینم که برای آسایش و دفاع از مردم
جانم را بدهم قطعاً دریغ نخواهم کرد.
چند نفر از شهدا را میشناسی؟
ـ
شهید جمال صادقی دایی من است. پسرداییام کمال صادقی نیز به شهادت رسیده،
شهیدان بزرگوار مظفر صادقی، رحمت صادقی، فرامرز غلامی و ... هم از اقوام من
هستند. من با دایی شهیدم که در محله ما زندگی میکرد، بسیار انس داشتم
وقتی به شهادت رسید تا چند سال احساس خلا میکردم. هنوز هم جای خالی او را
احساس میکنم. اگر بگویم هر روز شاید خیال کنید که دارم غلو میکنم اما
خیلی از وقتها به یاد او هستم و برای همه شهدا فاتحه میخوانم.
به نظر شما شهدا دارای چه ویژگیهای بودند که امروز میتوانند برای ما الگو باشند؟
ـ
ایثار، شجاعت، جوانمردی، اینها بخشی از صفای شهیدان است. ما فقط در لفظ
میگوییم ایثار، میگوییم شهدا فداکاری کردند ولی ما هیچ وقت نمیتوانیم
خودمان را جای آنها قرار دهیم. شهدایی که نمیدانستند ده قدم جلوترشان مین
گذاری شده است اما باید آن راه را طی کنند با چه صفاتی قابل توصیف هستند؟
ما هر چه درباره آنها بگوییم کم گفتهایم.
در بین شهدای دفاع مقدس شهیدانی هم هستند که ورزشکار بودهاند آیا آنها برای جامعه ورزشی ما خوب شناسانده شدهاند؟
ـ
راستش را بخواهید خیلی کم. واقعاً حق اینها نبود که این گونه گمنام
بمانند. در حالی که آنها به دلیل ورزشکار بودن میتوانستند الگوهای خوبی
برای ما باشند. شهید جمال صادقی یک ورزشکار موفق بود او در رشته تکواندو
قهرمانی کشور را کسب کرده و به اردو تیم ملی دعوت شده بود. اما هیچ کس
امثال او را به جوانان ورزشکار معرفی نکرد به نظر من در حق شهدا کم لطفی
شده است. باید شهدا را خوب شناساند. در جامعه هم اینگونه است. ما همه
مدیون شهدا هستیم. باید خیلی بیشتر تلاش کرد و شهد را بهتر شناساند. نه
تنها برای جوانها بلکه برای همه مردم باید شهدا را معرفی کرد. آنها برای
همه اقشار جامعه الگو هستند.
وظیفه جوانها در این باره چیست؟
ـ من
هم یکی از همین جوانها و از همین مردم هستم. درست است که شهدا برای خدا
جنگیدهاند و اجرشان نزد او محفوظ است ولی ما هم در مقابل آنها وظایفی
داریم، باید طوری زندگی کنیم که آن دنیا شرمنده شهدا نشویم. همیشه باید این
مطلب را در ذهنمان داشته باشیم که شهدا در آن دنیا یقه ما را خواهند
گرفت. آنها میگویند ما جانمان را برای شما فدا کردیم اما شما چگونه
زندگی کردید؟ ما باید طوری زندگی کنیم که شهدا از ما راضی باشند و روحشان
با رفتار ما شاد شود.
با تشکر از شما که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید اگر صحبت دیگری دارید در خدمتتان هستیم.
ـ
من هم از شما تشکر میکنم. راستش را بخواهید این اولین باری بود که درباره
چنین موضوعی مصاحبه کردم برای همین امیدوارم که اگر در حرفهایم عیب و
کاستی وجود داشت مرا ببخشید. من همیشه احساس میکنم که به شهدا بدهکار هستم
و دوست دارم برای آنها کاری انجام بدهم بنابراین هروقت هر کاری با
برنامهای در این خصوص دارید من در خدمتتان هستم و هرکاری از دستم بربیاید
برای شما انجام میدهم.