اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۸۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دین و سیاست» ثبت شده است

از آرشیو تصاویر و استوری

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۵ تیر ۱۴۰۲، ۱۲:۰۳ ب.ظ

photo_2023-07-16_04-46-40_tvs2.jpg

photo_2023-07-16_04-46-47_2cfd.jpg

photo_2023-07-16_04-46-53_wykz.jpg

photo_2023-07-16_04-47-00_tctf.jpg

photo_2023-07-16_04-47-09_fvsl.jpg

photo_2023-07-16_04-47-16_y8ja.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مداحی که خودش را خبیث میداند!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۶ خرداد ۱۴۰۲، ۰۸:۵۹ ب.ظ

photo_2023-06-16_20-29-48_aeuw.jpg

 

شیخ محسن اراکی گفت: کار اصلی حوزه دخالت در سیاست است.

حمید علیمی که مداح است در عباراتی متناسب با شخصیت خودش پاسخ داد: "این موجودات خبیث از زمان خود پیامبر بودند و حالا حالاها خواهند بود"!

یعنی یکی نداند گمان میکند پیامبر (ص) از سیاست و تشکیل حکومت فراری بوده و عده ای افراد خبیث او را مجبور کردند مقابل کفار قد علم کند، به مدینه برود تشکیل حکومت بدهد، مکه را فتح کند، یهود پیمان شکن را تنبیه کند، آماده جنگ با روم شود و...!

یا مثلا امام حسین علیه السلام به خاطر ارث و میراث و مسائل شخصی با یزید که طاغوت زمان بوده در افتاده!

یکی نیست به این بابا بگوید اگر دخالت علمای دین در امور سیاسی اشکال دارد مداح ها که نان خور دینند و البته از نظر علمی چند پله پایین تر از روحانیتند به طریق اولی حق دخالت در امور سیاسی را ندارند. با این حساب علیمی دارد خودش خودش را که چهره ای منتسب به دین است، بابت اظهارنظرهای  مستمر سیاسی، خبیث قلمداد میکند!

این بابا اگر دو زار وقت بگذارد فکر کند و گمان نکند اظهار نظر کردن در امور جامعه مثل روخوانی اشعار مداحی است متوجه خواهد شد که همه ائمه سیاسی بودند و اگر نبودند هرگز با شهادت از دنیا نرفته و خار چشم طواغیت به شمار نمی آمدند. 

یک پله برویم بالاتر. اساسا نه تنها دین عین سیاست است بلکه زندگی نیز عین سیاست است. به هیچ وجه در هیچ کجای عالم، آدم غیر سیاسی نداریم. حتی آن کس که ساکت و محافظه کار است و کاری به کار کسی ندارد در واقع مشغول انجام کاری سیاسی است. زیرا فضا را برای طیفهای دیگر باز گذاشته و اقتدارشان را تثبیت میکند. چنان که مرحوم شریعتی گفت آنان که رفتند کارحسینی کردند و آنان که ماندند باید کارزینبی کنند وگرنه یزیدی اند.

چقدر بد است کسی کنار آب باشد و لب تشنه بماند. یک عمر در دستگاه امام حسین باشد و نفهمد حسین چه کرد؛ حسینی که فرمود "مثلی" لا یبایع "مثله". هم پیاله نبودن با یزیدیانی چون آمریکا و انگلیس و صهیون و ... منحصر به امام نیست، "مثل حسین" و رهروان او چنین مرامی دارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اشهد انّ خمینی، روح الله!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۰۹ ب.ظ

امام خمینی - دانشنامه‌ی اسلامی

 

شهید غلامرضا عالی، شب 22 بهمن 57 هم تا مرز شهادت رفته بود. در خیابانهای تهران گلوله ای به سرش خورد و بدنش از کار افتاد. مراقبت از او کار دشواری بود و خودش از این ماجرا رنج می برد. دلش شکست. به امیرالمومنین علی علیه السلام متوسل شد. شمایلی از حضرت را دید که به او فرمود به دیدار خمینی برو. رفت. امام او را حواله داد به جده اش حضرت زهرا و شفا گرفت.

مادر محمدرضا مرادی میگفت خبر شهادت پسرم را که آوردند نوزادی دختر داشتم که ناگاه به شدت بیمار شد و دکترها جوابش کردند. سه روز بعد ما را برای ملاقات با امام بردند. ماجرای نوزادم را برای ایشان تعریف کردم. با آرامش جواب داد ان شاءالله حالش خوب می شود. فردای آن روز خانمی به منزل ما آمد. خودش را معرفی کرد. معلم آموزشگاهی در محله مان بود. می گفت از خدا خواستم توفیق جهاد در راهش را نصیبم کند. شب خواب امام را دیدم که گفت در همسایگی شما نوزادی است که نیاز به مراقبت دارد. زن، کودک را با خودش برد و به او رسیدگی کرد تا حالش خوب شد.

پدر شهید مدافع حرم حسن رجایی فر پیرمرد خوش قلب روستایی است. می گفت افتخار میکنم غیر از این پسر، یک فرزندم را هم سالهای اول انقلاب در راه امام دادم. امام بیماری قلبی داشت و در بیمارستان بستری بود. از تلویزیون اخبار را دنبال می کردم. مردم جمع شده بودند و دعا می خواندند و اشک می ریختند. از حال و هوای تصاویر احساس کردم کار امام دیگر تمام است. دلم شکست. نیمه های شب وضو گرفتم و دو رکعت نماز خواندم. از خدا خواستم یا جان مرا بگیرد یا جان یکی از فرزندانم را در عوض عمر امام طولانی تر شود. خوابم برد. دیدم گردابی سبز به سمتم آمده و یکی از فرزندانم را با خود برده است. نماز صبح، همسرم را به آرامی صدا زدم. وقتی نشست برایش توضیح دادم امروز یا من می میرم یا یکی از بچه ها؛ اما ناراحت نباش در عوض عمر امام طولانی تر می شود. وسط های روز بود که فرزند خردسالم همین جا وسط اتاق دراز کشید و مرد. شب تلویزیون اعلام کرد حال امام خوب است و به زودی مرخص می شود.

شهید احمد کاکا آن اوایل به منافقین گرایش داشت. با اصرار برادرش، او را به تهران و دیدار امام برد. تمایل نداشت اما بالاخره از سر کنجکاوی رفت داخل حسینیه جماران نشست ببیند این پیرمرد حرف حسابش چیست. می گفت دیدم امام انگار فقط دارد مرا نگاه می کند و جمله ای گفت که چهار ستون بدنم را لرزاند: آیا وقت آن نرسیده است جوانان ما از راه اشتباهی که رفته اند برگردند؟

دوستان شهید محمدزمان ولی پور می گفتند وقتی از دیدار امام بر می گشتیم صحبتها به همراهان امام کشیده شد که آن بالا موقع سخنرانی، اطراف ایشان نشسته بودند. محمدزمان با تعجب میگفت: آن بالا که غیر از امام کسی نبود! هر چه اصرار کردیم و نام افراد را بردیم فایده ای نداشت. محو امام شده بود و کسی را ندید.

حاج حسن مهدیزاده، پیرمردی با صفا و خادم الشهداءست. می گفت روزهای آغاز جنگ، شور اعزام به خط را داشتیم. موقع آموزش، دستم به شدت آسیب دید و باید گچ گرفته می شد. با این وصف جبهه را از دست می دادم. حالم گرفته شد. ناگهان خبر دادند فرصت دیدار با امام فراهم شده است. گفتم این سید خدا اگر نگاهی کند هم دستم خوب می شود و از جبهه نمی مانم. امام موقع سخنرانی انگار فقط دست مرا می دید. طاقت نیاوردم و زیر گریه زدم. بعد از این همه سال هنوز هم اگر دردی سراغ دستم می آید سرش داد می زنم برو! این دست شفا گرفته چشمان امام است.

چند فرمانده و بیسیم چی شهید را سراغ دارید دقایق حساسی که کار بیخ پیدا می کرد و کار تمام بود، آخرین تماسشان با مقر این جمله بود: سلام ما را به امام برسانید و بگویید تا آخر ایستادیم. یکی اش عبدالحمید انشایی، دیده بان ارتش بود. دشمن را که در چند قدمی خود دید، گرای موقعیت خودش را به توپخانه داد و خواست که محکم آنجا را بکوبند. آخرین پیامش این بود: به امام و مادرم بگویید شیاکوه لرزید، اما انشایی نلرزید.

حسین اسدی برادر دو شهید بود. یک بار در ملاقات با امام تصویری از خودش را برد تا امام زیرش را چیزی به یادگار بنویسد. امام نوشت: خداوند این شهید سعید را رحمت فرماید. گفتند لابد امام گمان کرد حسین عکس برادر شهیدش را به ایشان نشان داده. جنگ هم تمام شد برای حسین اتفاقی نیفتاد تا سال 88 همراه با نورعلی شوشتری به سیستان رفته بود که در انفجار تروریستی جامه سرخ به تن پوشید و آسمانی شد.

فرماندهان نظامی آمدند پیش امام مشورت که قرار است عملیات بزرگی در غرب شوش انجام دهیم؛ اما گویا دشمن بو برده و احتمال شکست وجود دارد. به آرامی پاسخ داد: بروید با توکل بر خدا شروع کنید، شما پیروزید. اصرار کردند استخاره بگیرد نپذیرفت و جمله اش را تکرار کرد. با توکل بر خدا آغاز کردند. فتح المبین به یکی از بزرگترین عملیاتهای تاریخ جنگ تبدیل شد.

داشت از پاریس بعد از سالها تبعید و مبارزه به وطن باز می گشت. مهمترین رویداد قرن در شرف وقوع بود. همه رسانه های دنیا پرواز انقلاب را لحظه به لحظه پوشش می دادند. رهبران مبارز غرق در اضطراب بودند. ممکن بود هر حادثه ای برای امام رخ بدهد. شاه و حامیانش از هیچ جنایتی ابا نداشتند. خبرنگار آمد کنار امام و پرسید چه حسی دارید؟ خونسرد و آرام پاسخ داد: هیچ!

سال 42 امثال شیخ محمود حلبی او را مسخره می کردند مگر میشود بر حکومتی با این همه تجهیزات و سلاح و زور و قساوت پیروز شد؟ 21 بهمن 57 آیت الله طالقانی به اصرار اطرافیان با امام تماس گرفت و خواهش کرد دستور شکستن حکومت نظامی را لغو کند. عمال شاه قرار است چنین و چنان کنند. پاسخ امام را که شنید فقط گریه کرد: اگر این دستور از طرف صاحب الامر(عج) باشد چه؟

دشمن از پنج استان مرزی وارد شد و 14 هزار کیلومتر از خاک کشور را به اشغال در آورد. شرایط ابتدایی انقلاب بود و نیروهای مسلح از آمادگی لازم بی بهره بودند. همه مسئولان کشور به تلاطم افتادند جز امام که خونسرد بود و فرمود: دیوانه ای آمده است و سنگی انداخته است!

گفت حصر آبادان باید شکسته شود، شد، آزادی پاوه، مهران، جزایر مجنون.... گفت و شد. صدای شکسته شدن استخوانهای کمونیسم را هم او به گوش رهبران بلوک شرق رساند.

حجت الاسلام رحیمیان می گفت در مسجد سلماسی که امام درس میداد به مرور جمعیت طلاب زیاد شد. هر چه از امام خواستیم روی صندلی برود یا بالای منبر بنشیند عقبی ها هم او را ببینند نمی پذیرفت. نهایتا قبول کرد فقط یک پله از منبر بالا برود. رفت و نشست. همان روز اول نگاهی به جمعیت انداخت و یک جمله گفت: انسان هر چقدر که بالاتر می رود زمین خوردنش سخت تر است. کلام امام مقلّب القلوب بود. نیم ساعت صدای گریه جمع قطع نمی شد.

مثل شاهرخ ضرغام، مثل سیدحمید میرافضلی و... چقدر جوانان این مملکت را سراغ دارید گذشته متفاوتی داشتند و دم مسیحایی امام احیایشان کرد؟ بی دلیل نیست که درباره اش گفته اند: روح خدا بود در کالبد زمان.

پیر خمخانه عشق که انتظار لقاءالله و وعده وصالش در نیمه خرداد را نوید داده بود و آروزی حشر با بسیجیانش را داشت مربی فطرتهای خفته ای بود که آخرالزمان مادی زدگی و لذت جویی و غفلت و هرزگی را از شاهراه یومنون بالغیب، با ملکوت کربلای 61 هجری پیوند داد: "  آنچه برای این‌جانب غرورانگیز و افتخارآفرین است روحیه بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت‌طلبی این عزیزان که سربازان حقیقی ولی‌الله‌الاعظم ارواحنا فداه هستند می‌باشد و این است فتح‌الفتوح."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معنا درمانی و مردمسالاری دینی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ۰۶:۴۸ ب.ظ

کتاب تجدید خاطرات، زندگی نامه خودنوشت ویکتور فرانکل را دقایقی پیش به پایان رساندم. از آن دست کتابهایی بود که با دقت خواندم و به یقین بعضی مطالب آموزنده و بدیع آن به لطف خدا تا مدتها از ذهنم پاک نخواهد شد.

فرانکل صاحب مکتب معنا درمانی در علم روانشناسی است؛ نویسنده اثر مشهور و جهانی "انسان در جستجوی معنا".

او بر این باور است در پس پرده هر اتفاقی ولو بد و ناخوشایند و سخت و تیره، حتما علت و هدفی غایی نهفته است که کشف آن به زندگی معنا بخشیده و ادامه حیات و چیرگی بر ناملایمات را آسان می سازد.

مثلا خودش که در جریان اردوگاه های کار اجباری نازی ها، تالمات جسمی و روحی عمیقی را تحمل کرده، داغ جانکاه همسر، پدر، مادر و برادرش را بر سینه دارد، معتقد است لابد برای همه این مصیبتها هدفی قرار داده شده و انتظاری از او وجود دارد که به سمت آن باید حرکت نموده و مقصود نهان را برآورده سازد. از زبان معلولی که در تنگنا قرار داشته می نویسد: من رنج برده ام اما میدانم بدون رنج، رشدی که کرده ام ناممکن می بود.

او منتقد تفکر سرمایه داری غرب و به خصوص آمریکاست. بر این باور است که توجه بیش از حد به تجملات و ارزش صرف قائل شدن برای داشته های مادی و بی اعتنایی به صاحبان مشاغل خرد و بی ارزش دانستن انسانهای کم برخوردار، مصداق روشن بی هویتی و معنا گریزی از زندگی است که مهمترین ثمره آن انحطاط اخلاقی و فروپاشی نظام خانواده و بی نظمی اجتماعی است.

این از اندیشه فرانکل که در منظومه فکری لذت جو و حقیقت گریز غرب، برجسته شد و خوش درخشید و به یک انقلاب ماهوی انگیزه ساز و معنا بخش بدل گردید؛

اما

خوب است به این نکته توجه شود که فرانکل مانند پدرش یک یهودی معتقد و با ایمان است. پیروان هر دینی ممکن است مومن و یا متظاهر و مدعی و فاقد ایمان باشند. اسلام برای همه ادیان آسمانی احترام قائل است و به اشتراک در کلمه حق توحید، توجه نشان می دهد.

پدر ویکتور فرانکل در اوج ناامیدی یهودیان تبعیدی به اردوگاه کار اجباری نازی ها به آنها دلداری داده و خدا را یادآور شده و توکل به او را آرامش بخش دلهای مضطرب می دانست.

نمی توان تأثیر پذیری فرانکل پایبند به منویات انسانی و الهی آیین یهود و تأسی او به مرام پدر با ایمانش را نادیده گرفت. او در واقع با همین نگرش به نقد فرهنگ سرمایه سالار و مادی زده و منفعت گرا  و لذت جوی غریزه محور غرب روی آورده است.

ابتکار مکتب "معنا درمانی" در واقع یهودی سازی مؤمنانه علم سطحی نگر روانشناسی سکولار است.

آن چه که قرار است تمدن نوین و جهانی اسلام به عنوان نسخه رهایی بخش و تعالی آفرین جوامع بشری معرفی کند ایده مترقی مردمسالاری دینی است. انقلاب اسلامی اصراری بر این ندارد که همه مردم دنیا مسلمان و شیعه شده و حاکمیتی مبتنی بر اصل ولایت فقیه تأسیس نمایند. اما معتقد است گمشده همه ملتها خداست و توجه به معنا و الزامات توحید که خدمت به انسانها فارغ از رنگ و نژاد و مذهب و ملیت و تضمین آزادی سازنده رشد محور سلامت آفرین از ضروریات آن است می تواند در تحقق تمدن الهی مبتنی بر سعادت طلبی و کمال جویی و احترام به حقوق دیگران و دستیابی به عدالت اجتماعی و رفع ظلم و غارتگری و تجاوز، نقش اصلی و کلیدی داشته باشد. اسلامی شدن علوم نیز چیزی جز این نیست که در بطن هر دانشی، یادمان بماند در مقابل خدا و خلق خدا مسئولیم. خلقت جهان بدون هدف و حکمت نیست و انسان موحد با رجوع به فطرت در تلاش است نقش خود را در دایره تدبیر الهی به وجه احسن بازی کند.

 

مشخصات، قیمت و خرید کتاب تجدید خاطرات اثر ویکتور فرانکل نشر آشیان |  دیجی‌کالا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کلا این مدلی خوب نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۹ خرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۱۱ ق.ظ

ترس چیست؟ | انواع ترس کدامند؟ | ویژگی ترس چه چیزهایی است؟ - تریتا

 

نخستین کسانی که در مخالفت با لایحه حجاب که به لایحه عادی سازی برهنگی شهرت یافته تلاش هایی را آغاز کردند چند طلبه گمنام و بی ادعا بودند. تلاش های آنها ثمر داد. چند نفر در این خصوص یادداشتها و مقالاتی نوشتند. محمدصادق کوشکی وارد میدان شد. متنی که نوشت اثر گذار بود. پشت سرش رسایی و بعد ورود حسین شریعتمداری وزن جبهه منتقدین را بالا برد. علم الهدی و حسینی همدانی و سپس سردار کوثری هم به میدان آمدند و الان خبرگزاری فارس اعلام کرده ارسال لایحه به مجلس متوقف شده و قرار است محتوای آن بیشتر مورد بررسی قرار بگیرد.

همین خبرگزاری فارس البته در ابتدا از مدافعین لایحه بود. دبیر شورای انقلاب فرهنگی هم مصاحبه ناامید کننده ای داشت. رسانه ها و چهره های وابسته به سپاه اغلب سکوت کردند. متولیان حوزه های علمیه هم، ائمه جمعه نیز منهای آن دو بزرگوار که اسم بردم صدایشان در نیامد. نگاه قبیله ای جای تفکر انقلابی را گرفت تا احکام شرع ذبح بشود.

در صورت صحت این خبر، الحمدلله فعلا قوه قضاییه یک قدم عقب نشست.

درست است که همین بچه های مستقل انقلابی توانستند یک پیروزی در حمایت از دین خدا به دست بیاورند؛ اما

درد است که آن چه باعث عقب نشینی طراحان لایحه مشکوک قرار گرفت فشار رسانه ای بود.

کما این که دردمندانه باید گفت آنچه منجر به ارائه لایحه ای ضعیف و متضاد با روح حاکمیتی دین گردید نیز هراس از فشار رسانه های معاند بود.

اینکه مسئولان بر مبنای هراس از رسانه، خواه افکار عمومی متعلق به حامیان نظام خواه هجمه تبلیغی جبهه معاند اقدام به تصمیم گیری کنند نشانه فاصله از معارف دین و ضعف تعهد نسبت به آرمانها و اهداف نظام اسلامی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دو قطبی در دو قطبی سازی!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۹ خرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۰۶ ق.ظ

اختلال دوقطبی چیست؟ - مدرسه آنلاین دانا

 

دیده اید بعضی آدم ها دقیقا ضد همان چیزی که خیلی ادعایش را دارند عمل می کنند؟

مثلا کسی که خیلی اصرار دارد به همه بقبولاند آدم شجاعی است معمولا مبتلا به واهمه و بسیار ترسو ست. آدمی که خیلی ادعای راستگویی دارد در حال دروغگویی است. آن که بسیار تظاهر به عبادت می کند منافق است.  آن که بیش از همه داعیه سخاوت دارد، خسیس است. کسانی که ژست میگیرند بگویند من از جنس مخالف بیزارم و آفتاب مهتاب ندیده ام صبح تا شب و شب تا صبح را در عالم واقعی یا مجازی، وسط جنس مخالف می لولند...

معیار شخصیت افراد، رفتارشان است نه صرف ادعا و ژست و هیاهو و شعار.

حالا شده است حکایت مجموعه هایی که دم از شعار سواد رسانه می زنند و دکان و دستگاهی برای خود باز کرده اند و از همه بیشتر به نشر اخبار جعلی عادت داشته و انبوه رسانه های فیک را اداره می کنند.

شده است حکایت بعضی مدعیان مخالفت با دو قطبی سازی که متوجه نیستند همیشه دو قطبی سازی بد نیست و نمی توان دو قطبی خیر و شرّ و حق و باطل را نادیده گرفت و به این بهانه از اجرای احکام الهی در برخورد با بی حجابی یا شکاف طبقاتی و ویژه خواری و... سر باز زد. اصرار ناموجه و ناپخته بر این شعار، خودش یک دو قطبی جدید را دامن زده است؛ نزاع بین مدعیان مخالفت با دو قطبی سازی و موافقان دو قطبی سازی یعنی منتقدان، رقبا و فعالان سیاسی و اجتماعی که از طرف آنها متهم میشوند به دو ایجاد قطبی! حالا اگر آنها واقعا مخالف با دو قطبی سازی هستند باید بزرگواری نموده از موضع خود کوتاه بیایند و به جبهه مقابل بیپوندند که صد البته خود برتر بینی و خود حق پنداری چنین اجازه ای به آنها نخواهد داد. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چقدر سخیف!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۲، ۰۴:۵۴ ب.ظ

photo_2023-04-10_16-39-04_uquc.jpg

 

نمی دانم کدام الدنگی از ذهن عقب مانده خود چنین تبلیغی را برای جذب در حوزه های علمیه پسندید و منتشر کرد.

هر کس می خواهد وارد جرگه سربازان امام زمان شود بداند پیمودن این مسیر، دل شیر میخواهد، هجمه آتش نفس هر آن ممکن است او را به وادی سقوط بکشاند. به خدا اگر علم دین را آموختیم و عمل نکردیم گناهی چند برابر مردم عادی جامعه داریم. سرباز امام زمان شدن، حکم طبیب دوّار را دارد که باید غم دین خورد و همنوای مردم شد و باری از دوششان برداشت بی هیچ توقع و چشمداشتی در مسیر اهل بیت قدم گذاشت و به یاری امام عصر شتافت.

انگیزه ورود به حوزه های علمیه نباید چیزی جز خداباوری و خدمت به دین و راهبرد معنوی باشد؛ حالا کسی در ادامه مسیر بخواهد انتخاب میکند کدام سنگر را برای خدمت برگزیند مستعدتر و مفیدتر خواهد بود.

اینکه همان اول کار بخواهیم در یک امر معنوی دست بگذاریم روی تحریک انگیزه های مادی و وعده بدهیم که بشتابید و در حوزه ثبت نام کنید فلان و بهمان امتیاز نصیبتان میشود بیانگر بیماری دنیازدگی عناصری است که فقط دنبال افزایش بیلان کار خود هستند.

ده نفر هم در هر شهر طلبه شوند اما سرشان به تنشان بیارزد برای دین آبرو داری کنند حرف و عملشان یکی باشد بهتر از جذب هزاران نفری است که خدای نکرده با انگیزه مادی به دین بنگرند. آقایان جوگیر اداری مسلک سازمان محور مافوق پسند! دقت کنید. آلودگی نیّات خود را به جوانهای پاک مردم تسری نبخشید. ساحت دین را از رویکردهای منفعت طلبانه و تاجرانه در امان نگاه دارید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قیمت مردانگی!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲ اسفند ۱۴۰۱، ۰۵:۱۷ ب.ظ

عکس/ حضور بایدن در کی‌یف

 

جنجال تصویری از دیدار زلنسکی و بایدن در کاخ ریاست جمهوری اوکراین

 

به این دو عکس نگاه کنید چقدر حقیرانه است. چشمان ملتمس زلنسکی به بایدن را ببینید چگونه زار می زند او را از منجلاب جنگ بیرون بکشد. اوکراین در سایه حمایت غرب، غرق در مدرن ترین تسلیحات جنگی و انواع کمکهای خدماتی و درمانی و اقتصادی و ... ست؛ رییس جمهورش اینگونه حقیرانه و ذلیلانه ایستاده.

چهارده هزار کیلومتر از خاک ایران توسط دشمن بعثی اشغال شده بود دشمنی که حمایت کامل ابرقدرتهای وقت را پشتوانه خود داشت، ایرانی که تازه انقلاب کرده بود، نظامش نوپا بود، ارتشش دچار تصفیه داخلی شده بود، تحریم اقتصادی و نظامی و سیاسی داشت حتی سیم خاردار به او نمی دادند، مردمش مردانه ایستادند و مسئولانش جلوی هیچ مستکبری سر خم نکردند.

از بزرگترین دستاوردهای جمهوری اسلامی قیچی شدن دست قدرتهای بیگانه بود. گذشت آن زمانی که شرق و غرب برای کشورمان تصمیم میگرفتند و منابع کشور را بین خودشان تقسیم می کردند، روسای سه کشور بیگانه بی اطلاع شاه ایران در ایران قرار ملاقات می گذاشتند، هر جا را ابرقدرتها اراده میکردند از وطن جدا می ساختندو ... عزت و شرافت بالاترین نعمت برای یک ملت است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیت الله سید علی خامنه ای

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۹ بهمن ۱۴۰۱، ۰۵:۲۸ ق.ظ

KHAMENEI.IR

 

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و شکست آخرین شاه این کشور، مردم با شرکت در انتخابات به قانونی رأی دادند که تشکیل حکومت اسلامی به رهبری یک دانشمند دینی سیاستمدار (ولایت فقیه) را به رسمیت می شناخت.

بر اساس خواست مردم، رهبر ایران حتماً باید "آیت الله" باشد. آیت الله به دانشمند دینی گفته می شود که با رفتار و گفتار خود مردم را به سوی خدا دعوت می کند. آیت الله سید روح الله خمینی، نخستین رهبر ایران اسلامی بود و بعد از ارتحال ایشان، آیت الله سید علی خامنه ای عهده دار رهبری مردم ایران گردید.

آیت الله سید علی خامنه ای در ۲۹ فروردین ۱۳۱۸ شمسی/ ۲۸صفر  قمری۱۳۵۸/ ۱۹ آوریل ۱۹۳۹ میلادی در شهر مشهد به دنیا آمد. پدر او نیز دانشمندی دینی و ساده زیست بود.

ایشان در اوایل نوجوانی دروس حوزه های علوم دین را آموخت و با توجه به استعداد قابل توجهی که در آموختن علم داشت به درجات بالای تحصیل علوم دین رسید. او در حوزه های علمیه شهرهای مشهد و نجف (کشور عراق) و قم نزد استادان بزرگ زمان خود به آموختن علم و اخلاق پرداخت.

او در ضمن آموختن، به آموزش نیز توجه داشت و در جوانی استادی موفق به شمار می آمد. در علوم مختلف دینی صاحب نظر شد و آثار بزرگی را تألیف و منتشر نمود. او به ادبیات و هنر نیز علاقمند بود، شعر می گفت، رمان های معروف دنیا را می خواند و در موسیقی نیز مطالعه می کرد و به تاریخ ملت ها مسلط بود.

ظلم حکومت شاه بر او گران آمد و در سخنرانی های خود در شهرهای محتلف کشور به افشای ماهیت آمریکایی رژیم شاه و بیان معارف اسلامی در ضرورت تشکیل حکومت دینی مبتنی بر اراده مردم و حفظ استقلال و خودکفایی و عدالت می پرداخت. این سخنرانی ها و مقالات و کتب و ترجمه های وی در نهایت باعث شد بارها به زندان بیفتد و شکنجه و تبعید شود.

بیداری، حضور و استقامت مردم بالاخره منجر به پیروزی انقلاب اسلامی و سقوط حکومت 2500 ساله پادشاهی شد. آیت الله سیدعلی خامنه ای در فعالیت های مهمی چون عضویت در شورای انقلاب، تدوین قانون اساسی، نمایندگی مجلس شورای اسلامی و... حضور تأثیر گذار داشت. با حمله ارتش عراق و اشغال بخش هایی از خاک ایران که با حمایت آمریکا و بعضی از کشورهای غربی صورت گرفت، آیت الله خامنه ای به جبهه های جنگ شتافت، سلاح در دست گرفت و همراه با جوانان رزمنده به دفاع از کشور خود پرداخت. او یک بار نیز در تهران موقع سخنرانی مورد سوءقصد تروریستی قرار گرفت که دست راست وی آسیب دید و از کار افتاد. مدتی بعد ایشان با رأی قاطع اکثریت مردم ایران –که دوبار پیاپی اتفاق افتاد- به عنوان رئیس جمهور این کشور انتخاب گردید.

بعد از رحلت امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی، نمایندگان مردم در مجلس خبرگان رهبری با اکثریت آراء، سید علی خامنه ای را برای رهبری مردم برگزیدند.

جمهوری اسلامی ایران با توجه به مبارزاتی که بر ضد امپریالیسم و استکبار جهانی داشت از ابتدای پیروزی بارها مواجه با توطئه های دشمن از قبیل جنگ تحمیلی، محاصره اقتصادی و انواع تحریم ها، کودتا، ترورها، خیانت و جاسوسی، جدایی طلبی در مناطق مرزی، تهاجم فرهنگی و ... بود. در همه این حوادث، مردم با وحدت خود و با هدایت رهبر انقلاب توانستند از شرایط دشوار عبور کنند. این توطئه ها در دوره رهبری آیت الله خامنه ای نیز با شدت ادامه یافت؛ اما خود دشمنان نیز بارها اعتراف کردند که هوشمندی و مدیریت رهبر ایران در آگاهی بخشی و استفاده از ظرفیتهای مردمی مانع از به سرانجام رسیدن توطئه ها شده است.

 نگاه جامع آیت الله خامنه ای به پیشرفت کشور به منظور جبران عقب افتادگی های های زمان شاه و آسیب های سنگین ناشی از دوران جنگ و... در راستای دستیابی به تمدن نوین اسلامی در همه جهات اقتصادی و فرهنگی و... و ارائه الگو برای ملت های آزادی خواهی قرار داشته است که قصد دارند روی پای خود ایستاده و از وابستگی به ابرقدرتها در امان بمانند.

از این رو است که ایران در این سالها به رغم همه تحریم ها و کارشکنی ها توانسته است در زمینه تحقیقات علمی و فن آوری در سطح جهان درخشیده و به نقطه قابل توجهی برسد. کشوری که در ابتدای پیروزی انقلابش، نهضت "سواد آموزی" را به منظور توسعه توانایی خواندن و نوشتن آغاز کرد، سی سال بعد به "نهضت تولید علم" روی آورد. ترور دانشمندان و نخبگان این سرزمین نشان دهنده حیرت و عصبانیت دشمنان از پیشرفت مردم ایران است. ایران اسلامی هم اکنون تنها کشور تولیدکننده صنعتی بیوایمپلنت، رتبه هشتم صنعت هسته‌ای، رتبه ششم در تولید زیردریایی، رتبه دهم در فناوری لیزر، رتبه هشتم در چرخه کامل فناوری فضایی، رتبه چهارم در علوم باروری و ناباروری، دومین کشور دارای فناوری ساخت پهپاد رادارگریز، دومین ارتش سایبری دنیا، رتبه اول در فناوری نانو و دومین کشور دارای دانش طراحی و ساخت هواپیمای استراتژیک خورشیدی در جهان است. در علوم انسانی نیز پیشرفتهای چشمگیر ایران اسلامی مورد توجه اندیشمندان دنیا قرار گرفته است.

علاوه بر رشد علمی جامعه ایران که سرآمد منظقه خود گردیده، تأثیرگذاری سیاسی و فرهنگی جمهوری اسلامی در تحولات جهانی، عزم ایران را برای صدور آموزه های انسانی و الهی و ارائه الگوی "مردمسالاری دینی" به عنوان راه نجات ملت ها از وابستگی و سرخوردگی به اثبات می رساند.

از نگاه آیت الله خامنه ای، بیداری ملت ها و سلامت و توانمندی رهبران، منجر به استقلال جوامع و هدایت توانایی ها و ظرفیت های ملی و مردمی در راستای استقلال و سربلندی کشورها و دستیابی به جامعه متعالی و سالم و اخلاق محور و پیش رو خواهد گردید. باور "ما می توانیم"، شعاری عملی و نقشه راه و زمینه ساز پیشرفت و شکل گیری جوامع خودکفا و مستقل و متمدن به شمار می آید، فرهنگی سازنده که همواره در آثار فکری و هنری سلطه گران و سیاستهای رهبران زیاده خواه استکبار و عناصر وابسته شان به منظور اسارت و عقب نگاه داشتن ملتها مورد تمسخر و تحقیر قرار می گیرد.

آیت الله خامنه ای مانند امام خمینی(ره) از نظر اقتصادی و معیشتی همواره در سطح پایین ترین اقشار مردم زندگی نموده و با دردها و مشکلات آنها از نزدیک آشناست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پای درس علی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۴ بهمن ۱۴۰۱، ۰۶:۴۰ ب.ظ

از علی علیه السلام بپرسیم  ( با فتنه چه باید کرد ؟)

فهرست عناوین

     فتنه یعنی چه ؟

     چرا جامعه دچار فتنه می شود ؟

     رابطه فتنه با جنگ نرم چیست ؟

      چگونه زمینه فتنه را از بین ببریم ؟

     فتنه چه ویژگی هایی دارد ؟

    چه کسانی چشم فتنه را کور می کنند ؟

    چگونه با فتنه ها مقابله کنیم ؟

    بدترین فتنه چیست ؟

  چگونه می توان جبهه حق را شناخت ؟

  تکلیف مسئولانی که شبهه دارند چیست ؟

 سرنوشت فتنه و فتنه گران چه خواهد شد ؟

 حق گرایی از نگاه مولای متقیان چه ضرورتی دارد ؟

 

از علی ( علیه السلام ) بپرسیم . . . !

با فتنه چه باید کرد ؟

سید حمید مشتاقی نیا

1

مقدمه

نهج البلاغه مولا علی علیه السلام ، کتاب جامعی برای اداره امور جامعه اسلامی است .

جمهوری اسلامی ، در بیش از سه دهه از عمر خود با فراز و نشیب های ریز و درشتی مواجه بوده است . در ادبیات سیاسی ایران اسلامی ، مفاهیمی چون جنگ ، کودتا ، تجزیه طلبی ، ترور ، تحریم سیاسی ، محاصره اقتصادی ، تهاجم فرهنگی و . . . تنها بخشی از چالش هایی است که نظام مردمی ایران را با خود درگیر ساخته است . تجربیات زمامداری امام عدالت ، نسخه نجات بخش تقابل با همه این معضلات است . این اواخر هم که " فتنه " به جدیدترین ابزار دشمنان اسلام برای هدم تنها حاکمیت شیعی در جهان استبداد زده تبدیل شده است .

تأملی کوتاه و گویا در کلمات مولای غریبان ، نسخه کاربردی امت اسلام برای جریان شناسی فتنه و شیوه رویارویی با این پدیده نفاق آلود است . در این مقال نهایت اهتمام در اختصار و حذف مطالب غیرضروری به کار بسته شده است .

 

2

فتنه یعنی چه ؟

آن چه که از مجموع فرمایشات حضرت علی علیه السلام درباره فتنه استنباط می شود بین معنای فتنه و مفهوم شبهه ، ارتباطی مستقیم وجود دارد . یعنی ظهور فتنه در گرو وجود شبهه است .

خطبه 50

" . . . پس اگر باطل با حق مخلوط نمی شد ، بر طالبان حق پوشیده نمی ماند ، و اگر حق از باطل جدا و خالص می گشت زبان دشمنان قطع می گردید . اما قسمتی از حق و قسمتی از باطل را می گیرند و به هم می آمیزند . آن جاست که شیطان بر دوستان خود چیره می گردد و تنها آنان که مشمول لطف و رحمت پروردگارند نجات خواهند یافت . "

آن چه که از این کلام به دست می آید این است که هر گاه فضای جامعه با غبار شبهات آلوده شود ، شرایط برای مانور دشمنان مساعد خواهد شد . در این خصوص ناگفته پیداست که دلسوزان جامعه ، همواره باید درصدد روشنگری و تبیین حقایق باشند .

یک پرسش هم مطرح می شود . چه کسانی مشمول رحمت و لطف پروردگار قرار خواهند گرفت ؟ پاسخ این پرسش را در ادامه مطالب خواهید خواند . انشاءلله .

 

3

چرا جامعه دچار فتنه می شود ؟

درست چند خط قبل از مطلبی که در صفحه پیش خواندید ، یعنی همان خطبه پنجاه ، مولا علی علیه السلام ، بی توجهی به دستورات اسلام و منابع دین را منشأ بروز فتنه معرفی می نماید .

خطبه 50

" . . . همانا آغاز پدید آمدن فتنه ها ، هوا پرستی و بدعت گذاری در احکام آسمانی است . نو آوری هایی که قرآن با آن مخالف است و گروهی با این دو انحراف بر گروه دیگر سلطه و ولایت یابند که برخلاف دین خداست . . .  "

هواپرستی و بدعت گذاری ، دو آسیب جدی برای جامعه اسلامی است که به زبان امروز می توان تعابیری چون خودخواهی ، زیاده طلبی ، باندبازی ، روشنفکری و . . . را برای دو مفهوم بیان شده در نظر گرفت .

آن چه که مهم است این نکته است که حرکت در چارچوب آموزه های دین ، با فتنه انگیزی ، منافات دارد . از این رو نمی توان فتنه را به دو مفهوم حق و باطل تقسیم کرد . فتنه در تقابل با حق قرار دارد ، پدیده ای منفی تلقی شده و تولد آن در بستر هوای نفس ، التقاط و ایده پردازی های تجددطلبانه و مغایر با مبانی دین شکل می گیرد .

 

4

رابطه فتنه با جنگ نرم چیست ؟

اگر چه ممکن است صورت بیرونی فتنه ، بعد از مدتی در قالب میدانی و خشن رخ بنمایاند اما شروع و شیوع آن در بدو امر ، نامحسوس و دور از حساسیت است . آن گونه که شاید جز افراد هوشمند و اهل تحلیل ، کسی نسبت به حرکت نرم فتنه در جامعه واکنشی نشان ندهد .

خطبه 93

" . . . فتنه ها آن گاه که روی آورند با حق شباهت دارند و چون پشت کنند حقیقت چنان که هست نشان داده می شود . فتنه ها چون می آیند شناخته نمی شوند و چون می گذرند شناخته می شوند . . . "

نگاهی به تاریخچه بسیاری از فتنه ها این مطلب را تأیید می کند . اگر چه با اتمام هر فتنه و تبیین حقایق ، بسیاری از مردم به لعن و برائت از عوامل فتنه مبادرت می ورزند اما بررسی مواضع آنان در ابتدای ظهور فتنه ، نشان می دهد که اغلب از شناخت آن ناتوان بوده و گاه مجذوب ظاهر فریبنده آن شده اند .

خطبه 151

" . . . فتنه هایی که از رهگذرهای ناپیدا آشکار گردد و به زشتی و رسوایی گراید آغازش چون دوران جوانی پر قدرت و زیبا و آثارش چون آثار باقیمانده بر سنگ های سخت ، زشت و دیرپاست که ستمکاران آن را با عهدی که با یکدیگر دارند به ارث می برند . . . "

5

چگونه از وقوع فتنه پیشگیری کنیم ؟

فتنه در جامعه اسلامی ، به معنی اشاعه اسلام دروغین است . طبیعی است که رواج فتنه در جامعه ، مستلزم آمادگی عمومی برای پذیرش فضای آلوده به شبهه و نفاق است . این آمادگی به معنای رخوت جامعه در پافشاری بر اصول مذهبی و باورهای دینی و بی انگیزه بودن مردم نسبت به صیانت از حقایق و مبانی اعتقادی می باشد . امیرالمومنین علی علیه السلام زمینه ظهور و تقویت فتنه را در پیدایش معضلی می داند که امام حسین علیه السلام نیز چند سال بعد در مصاف با لشکر عمر سعد ، حقیقت گریزی آن جماعت را در همان پدیده تعریف می نمایند :

خطبه 151

. . . پس سعی کنید که شما پرچم فتنه ها و نشانه های بدعت ها نباشید و آن چه را که پیوند امت اسلامی بدان استوار و پایه های طاعت بر آن پایدار است بر خود لازم شمارید و بر خدا ستمدیده وارد شوید نه ستمگر . و از گرفتار شدن به دام های شیطان و قرار گرفتن در وادی دشمنی ها بپرهیزید و لقمه های حرام به شکم خود راه ندهید  . . .

خطبه 187

ای مردم ! مهار بار سنگین گناهان را رها کنید و امام خود را تنها مگذارید ، که در آینده خود را سرزنش می کنید . خود را در آتش فتنه ای که پیشاپیش افروخته اید نیفکنید . راه خود گیرید و از راهی که به سوی فتنه ها کشانده می شود دوری کنید . به جانم سوگند مومن در شعله آن فتنه ها نابود می شود اما مدعیان دروغین اسلام در امان خواهند بود !

6

فتنه چه ویژگی هایی دارد ؟

فتنه فضایی تیره و تار را به دنبال دارد که ستمگران را توان میدان داری می بخشد ، یقین ها را از بین برده و فریب خوردگان فتنه و آنان که ایمان محکمی ندارند را به ورطه توجیه گری می اندازد . بیان جامع ویژگی های فتنه از زبان امام مظلوم شیعه بسیار شنیدنی است :

خطبه 156

. . . پیامبر خدا (ص) فرمود : ای علی ! همانا این مردم به زودی با اموالشان دچار فتنه و آزمایش می شوند و در دینداری بر خدا منّت می گذارند با این حال انتظار رحمت او را دارند و از قدرت و خشم خدا خود را ایمن می پندارند ، حرام خدا را به شهادت دروغین و هوس های غفلت زا ، حلال می کنند . شراب را به بهانه این که " آب انگور " است و رشوه را که " هدیه " است و ربا را که " نوعی معامله " است حلال می شمارند !

گفتم ای رسول خدا در آن زمان مردم را در چه پایه ای بدانم ؟ آیا در پایه ارتداد یا فتنه و آزمایش ؟ پاسخ فرمود : در پایه ای از فتنه و آزمایش .

خطبه 151

. . . افکار و اندیشه ها به هنگام هجوم فتنه ها پراکنده و عقاید پس از آشکار شدنشان به شک و تردید دچار می گردد . آن کس که به مقابله با فتنه ها برخیزد کمرش را می شکند و کسی که در فرو نشاندن آن تلاش می کند او را در هم می کوبد . در این میان فتنه جویان چونان گورخران ، یکدیگر را گاز می گیرند و رشته های سعادت و آیین محکم شده شان لرزان می گردد و حقیقت امر ، پنهان می ماند . حکمت و دانش کاهش می یابد ، ستمگران به سخن می آیند و بیابان نشین ها را در هم می کوبند و با سینه مرکب های ستم ، آنها را خرد می نمایند . تک روان در غبار آن فتنه ها نابود می گردند و سواران با قدرت در آن به هلاکت می رسند . فتنه ها با تلخی خواسته ها وارد می شود و خون های تازه را می دوشد ، نشانه های دین را خراب و یقین را از بین می برد .

7

چه کسانی چشم فتنه را کور می کنند ؟

خطبه 102

" . . . فتنه هایی چون تاریکی شب که نیرویی نمی تواند برابر آن بایستد و کسی نتواند پرچم های آن را پایین کشد به سوی شما می آید چونان شتری که مهار شده و جهاز بر پشت آن نهاده و ساربان آن را کشانده و به سرعت می راند . فتنه جویان کسانی هستند که ضربات آنها شدید و غارتری آنان اندک است .

مردمی با آنان جهاد می کنند که در چشم متکبران ، خوار و در روی زمین گمنام و در آسمان ها معروفند  . . . "

از فحوای کلام امام بر می آید که اتاق فکر فتنه ، مغرورانه به برنامه ریزی برای تداوم فتنه جویی ها می پردازد غافل از آن که برخلاف محاسبات مادی و ظاهری آنان ، افرادی گمنام که از اقشار معمولی جامعه هستند بساط فتنه را در هم خواهند پیچید . این بیان ، تحقق همان وعده الهی را نوید می دهد که  " و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین "

شاید منظور از شدت ضربات فتنه جویان در قیاس با غارتگری آنان ، عمق فاجعه ای است که در ذهن و باور مردم ایجاد می شود . اگر چه فتنه بعد از مدتی از بین می رود اما چه بسا تأثیر ابهامات و سیاه نمایی های آنان تا مدت ها بر رفتار و افکار بخش هایی از جامعه قابل مشاهده باشد .

تشبیه فتنه به تاریکی شب ، صحه و تأکید بر دشواری تشخیص حق از باطل است که نیازمند تابش نور حقیقت برای زدودن شبهات می باشد .

خطبه 150

" . . . سپس گروهی برای در هم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند و چونان شمشیرها صیقل می خورند ، دیده هاشان با قرآن روشنایی گیرد و در گوش هاشان تفسیر قرآن طنین افکند و در صبحگاهان و شامگاهان جام های حکمت سر می کشند . . . شمشیرها در راه خدا کشیدند و بینش های خود را بر شمشیر نشاندند . . . "

کسانی که به جهاد با فتنه گران می پردازند باید بر مبنای بصیرت و ایمان اقدام نمایند . خاصیت فتنه ایجاد تردید است . بنابراین کسانی باید پا در راه مبارزه با آن بردارند که از پشتوانه معنوی و عقبه ایدئولوژیک مستحکمی برخوردار باشند تا نه تنها خود در این مسیر دچار سستی نشوند بلکه با زدودن غبار شبهات و توضیح حقایق ، افرادی که دچار اشتباه شده اند را نیز به سوی حقیقت رهنمون شوند . در این صورت به یاری خدا چشم فتنه را کور خواهند ساخت . 

 

8

چگونه باید در مقابل فتنه ها ایستاد ؟

خطبه 5

ای مردم ! امواج فتنه ها را با کشتی های نجات در هم بشکنید  . . .   " اشاره است به حدیث معروف پیامبر (ص) که فرمود : مَثَل اهل بیت من همانند کشتی نجات است ."

لازمه عمل به این حدیث شریف ، دانایی و شناخت سیره اهل بیت و تأسی از رفتار آن بزرگان است . مومن به اهل بیت از اختلاف با برادران ایمانی خود پرهیز می کند .

خطبه 151

. . . در فتنه های در هم پیچیده ، به هنگام پیدایش نوزاد فتنه ها و آشکار شدن باطن آنها و برقرار شدن قطب و مدار آسیای آن با آگاهی قدم بردارید  . . .

در خطبه 150 نیز امیرمومنان در اوصاف مجاهدان با فتنه چنین فرموده اند : " . . . بینش های خود را بر شمشیر نشاندند . . . "

حکمت 1

در فتنه ها چونان شتر دو ساله باش ، نه پشتی دارد که سواری دهد و نه پستانی تا او را بدوشند .

کسی می تواند ادعا کند  به این سفارش مولا عمل نموده که فتنه گران نتوانسته باشند از او در راستای اهداف خود و بهره برداری کنند . با توجه به توصیه هایی که حضرت امیر در ضرورت برخورد با فتنه داشته و نیز اوصافی که در باره مجاهدان فتنه ستیز بر شمرده اند به طور قطع منظور از این حدیث ، سکوت و گوشه گیری نمی تواند باشد . چه این که عدم برائت از جریان فتنه به خصوص از سوی خواص ، دستمایه ای برای غبارآلوده تر شدن فضا و دشوارتر شدن تشخیص حق و باطل خواهد بود .

9

بدترین نوع فتنه چیست ؟

خطبه 93

" . . . آگاه باشید ! همانا ترسناک ترین فتنه ها در نظر من ، فتنه بنی امیه بر شماست . فتنه ای کور و ظلمانی که سلطه اش همه جا را فرا گرفته و بلای آن دامن گیر نیکوکاران است . هرکس که فتنه ها را بشناسد نگرانی و سختی آن  دامن گیرش گردد و هر کس که فتنه ها را نشناسد حادثه ای برای او رخ نخواهد داد .

به خدا سوگند بنی امیه بعد از من برای شما زمامداران بدی خواهند بود . آنان چونان شتر سرکشی که دست بر زمین کوبد و لگد زند و با دندان گاز گیرد و از دوشیدن شیر امتناع ورزد با شما چنین برخوردی دارند ، و از شما باقی نگذارند جز آن کس که برای آنها سودمند باشد یا آزاری بدانها نرساند . و بلای فرزندان امیه بر شما طولانی خواهد ماند چندان که یاری خواستن شما از ایشان چون یاری خواستن بنده باشد از مولای خویش یا تسلیم شده از پیشوای خود .

فتنه های بنی امیه پیاپی با چهره ای زشت و ترس آور و ظلمتی با تاریکی عصر جاهلیت بر شما فرود می آید . نه نور هدایتی در آن پیدا و نه پرچم نجاتی در آن روزگاران به چشم می خورد .

ما اهل بیت پیامبر (ص) ار آن فتنه ها در امانیم و مردم را بدان نمی خوانیم . سپس خدا فتنه های بنی امیه را نابود و از شما جدا خواهد ساخت . مانند جدا شدن پوست از گوشت که با دست قصابی انجام پذیرد . خدا با دست افرادی ، خواری و ذلت را به فرزندان امیه می چشاند که به سختی آنها را کنار می زنند و جام تلخ بلا و ناراحتی و مصیبت را در کامشان می ریزند و جز شمشیر چیزی به آنها نمی دهند و جز لباس ترس بر آنها نپوشانند .

در آن هنگام قریش دوست دارد آن چه در دنیاست بدهد تا یک بار مرا بنگرد گر چه لحظه ای کوتاه ( به اندازه کشتن شتری ) باشد ، تا با اصرار چیزی را بپذیرم که امروز پاره ای از آن را می خواهم نمی دهند . "

نگاهی اجمالی به شرایط جامعه اسلامی در دوران حاکمیت بنی امیه ، حقانیت کلام امام عدالت را روشن می سازد . فتنه بنی امیه ترسناک ترین فتنه هاست . مگر در آن دوران چه اتفاقی افتاد که علی علیه السلام این تعبیر تأمل برانگیز را برای حاکمیت بعد از خود به کار برد ؟ معاویه شخصیتی به ظاهر متدین و مقید به آداب شرعی داشت . کاخ سبز او فریبنده چشمان ظاهر بین مومنان ساده اندیش بود . تزویر او آن قدر پیچیده و عمیق بود که مسلمین را از تشخیص حق باز می داشت . کار به آن جا کشید که غربت و تنهایی حسن بن علی علیه السلام جام زهر صلح نامه را به جان او نوشاند . بسیاری از مردم و خواص جامعه گمان می کردند جنگ امام با معاویه جنگ قدرت است . تشبه بین حق و باطل ، نتیجه خدعه دستگاه معاویه در غبارآلود کردن فضای سیاسی جامعه بود . فتنه معاویه در واقع فتنه نفاق بود . نفاق را بد تر از کفر خوانده اند و آثارش را نیز بدتر از آن . انسان منافق خود را به تمام شعائر و ظواهر دین متعهد نشان می دهد در حالی که در باطن امر ، هیچ اعتقادی به راه و منش دین ندارد . تمیز حق از باطل در چنین شرایطی جز از عهده اهل بصیرت ساخته نیست . داوری بین جبهه ای که قران را بر سر نیزه دارد و جبهه ای که از فحوای کتاب خدا تبعیت می کند ، بزنگاه تشخیص شبهه از حقیقت و راستی است که شاید هر کسی از عهده آن به خوبی بر نیاید .  وقایع بعد از صلح امام حسن علیه السلام نمایانگر انحراف امت رسول الله از مسیر اسلام اصیل بود . تلخ ترین نتیجه این فتنه ، زمینه سازی برای به خاک و خون کشاندن قیام عاشورایی حسین بن علی علیه السلام است . جامعه اسلامی در اثر دنیا زدگی و غفلت از اولویت های دینی آن قدر دچار رخوت و پوچ گرایی شد که به رغم مشاهده ظلم و فساد دستگاه یزید پرچمدار حق را یاری نرساندند . بلاهای ناشی از انحراف جامعه اسلامی که با نفاق معاویه رسماً آغاز گردید تا سال های سال گریبان گیر مسلمین بود . استبداد کم نظیر عبدالملک مروان ها و حجاج بن یوسف ها و . . . ابعادی از این فتنه عظیم است .

کیست که نداند تا حق و باطل در گستره مفاهیم عالم خلقت وجود دارد شیوه های فتنه گرانه معاویه های تاریخ نیز استمرار خواهد داشت .

نکته دیگر که در فرمایش مولا به چشم می خورد قدرناشناسی و عدم تبعیت از امام بر حق ، جامعه را اسیر فتنه و فتنه گران خواهد ساخت و نتیجه ای جز پشیمانی به دنبال نخواهد داشت .

نیکوکاران فتنه را شناسایی می کنند و با این شناخت دیگر نمی دانند در برابر آن چه که بر جامعه می گذرد سکوت کنند . بنابراین آنان نیز رفتار و دچار زحمت می شوند .

بر اساس وعده حق ، این فتنه نیز با تمام بزرگی و هراسناکی از بین خواهد رفت و عاقبت فتنه گران هلاکت خواهد بود .

 

10

چگونه می توان جبهه حق را شناخت ؟

شاید با این پرسش مواجه شویم که در فضای غبار آلود وقتی دو طرف نزاع ادعای حقانیت داشته و به شعائر دینی تمسک می کنند از کجا باید فهمید جبهه حق کدام است ؟ پاسخ این سوال را باید در کلمات نورانی امام حق جست :

حکمت 262

حارث بن حوت نزد امام آمد و گفت : آیا چنین پنداری که من اصحاب جمل را گمراه می دانم ؟ چنین نیست . امام فرمود : ای حارث ! تو زیر پای خود را دیدی ، اما به پیرامونت نگاه نکردی ، پس سرگردان شدی ، تو حق را نشناختی تا بدانی که اهل حق چه کسانی می باشند ؟ و باطل را نیز نشناختی تا باطل گرایان را بدانی .

مشابه این کلام در عباراتی همچون ان الدین الله لایعرف بالرجال فاعرف الحق تعرف اهله نیز وجود دارد . ( مستدرک نهج البلاغه 159)

 شناخت اهل حق ربطی به چهره ها و افراد نداشته بلکه بستگی به شناخت حق و معیارهای آن دارد . شناختی که مستلزم آگاهی و بصیرت است . به طور مثال حارث به جای نگاه کردن به افرادی چون عایشه و برخی صحابه رسول (ص) در جنگ جمل باید به معیارهای دینی همچون عدالت و منع اسلام از باج خواهی و زیاده طلبی – حتی اگر از سوی سرشناس ترین خواص باشد – توجه می کرد . در این صورت راحت تر می توانست جبهه حق را تشخیص داده و ننگ تنها گذاشتن امام حق را به نام خود ثبت نکند .

11

تکلیف مسئولی که شبهه دارد ، چیست ؟

مسئولین یا به تعبیری خواص ، نقش مهمی را در سقوط یا نجات هر جامعه ایفا می نمایند . در زمان رویش فتنه ها و هجوم شبهات ، فرد مسئول باید درصدد رفع غبار از فضای جامعه باشد . اما اگر خواص جامعه ، خود نیز اسیر شبهات گردیده و در بزنگاه تقابل با فتنه ها نتوانند حق و باطل را تشخیص بدهند حتی اگر در ظاهر به صف فتنه گران نپیوندند با سکوت خود موجب استمرار فضای ناامن فکری در جامعه گردیده و مانع روشن شدن حقیقت و پیوستن مردم به جبهه حق می شوند .

در چنین حالتی وظیفه مسئولی که دچار شبهه شده و نتوانسته حق و باطل را از هم تشخیص بدهد چیست ؟ مردم و حاکمان در قبال چنین مسئولی چه تکلیفی را باید یاداور شوند ؟ علی علیه السلام تکلیف خواص اهل شبهه را روشن کرده است .

نامه 63

در آستانه جنگ جمل ، در سال 36 هجری به امام گزارش رسید که ابوموسی اشعری ، فرماندار کوفه ، مردم را برای پیوستن به امام باز می دارد . امام این نامه را نوشت :

" از بنده خدا علی امیرمؤمنان به عبدالله بن قیس ( ابوموسی اشعری ) پس از ستایش پروردگار ودرود !

سخنی از تو به من رسیده که هم به سود و هم به زیان تواست ، چون فرستاده من پیش تو آید . دامن همت به کمر زن ، کمرت را برای جنگ محکم ببند و از سوراخ خود بیرون آی و مردم را برای جنگ بسیج کن . اگر حق را در من دیدی بپذیر و اگر دو  دل ماندی کناره گیر . به خدا سوگند ! هر جا که باشی تو را بیاورند و به حال خویش رها نکنند تا گوشت و استخوان تر و خشکت در هم ریزد و در کنار زدنت از حکومت شتاب کنند ، چنان که از پیش روی خود همان گونه بترسی که از پشت سرت هراسناکی .

حوادث جاری کشور آن چنان آسان نیست که تو فکر می کنی ، بلکه حادثه بسیار بزرگی است که باید بر مرکبش سوار شد و سختی های آن را هموار کرد و پیمودن راه های سخت و کوهستانی آن را آسان کرد . پس فکرت را به کار گیر و مالک کار خویش باش و سهم و بهره ات را بردار . اگر همراهی با ما را خوش نداری کناره گیر ، بی آن که مورد ستایش قرار گیری یا رستگار شوی که سزاوار است تو در خواب باشی و دیگران مسئولیت های تو را بر آورند و از تو نپرسند که کجا هستی و به کجا رفته ای !

به خدا سوگند ! این راه حق است و به دست مرد حق انجام می گیرد و باکی ندارم که خدانشناسان چه می کنند . با درود . "

ابوموسی اشعری یا همان عبدالله بن قیس در فتح مکه مسلمان شد و از طرف عمر ، فرماندار بصره و در زمان عثمان فرماندار کوفه شد . در آستانه جنگ جمل ، عایشه نامه ای برای او فرستاد و او را به سوی گروه خود جذب کرد . وقتی نامه امام به کوفه رسید مردم را بر ضد امام تحریک می کرد و در میان کوفیان اختلاف ایجاد کرد که امام این نامه را به او نوشت . آن گاه مالک اشتر و امام حسن علیه السلام به کوفه رفتند ، برای مردم سخنرانی کردند ، ابوموسی با حضرت امام حسن علیه السلام نزاع و مجادله می کرد که مالک بر سر او فریاد زد و گفت از دارالاماره خارج شو ! او یک شب مهلت خواست و بیرون رفت . از آن پس کوفیان متحد شده و 12 هزار نفر به یاری امام شتافتند .

نکته ای که در این جا باید مورد توجه قرار بگیرد این است که امام اگر چه فرد را در انتخاب راهش آزاد می گذارد اما به همان فرد به عنوان یک شخصیت حقوقی و یک مسئول در حکومت اسلامی دستور می دهد که اگر در تشخیص حق دو دل هستی ، از این منصب کناره بگیر . باید دقت داشت که امام نمی فرماید " اگر با من مخالفی " بلکه می فرماید اگر شک داری ؛ یعنی حتی افراد دو دل هم حق حضور در مصدر امور جامعه اسلامی را دارا نیستند و به طور طبیعی از مقام خود عزل می گردند .

خطبه 5

" . . . ای مردم ! امواج فتنه ها را با کشتی های نجات در هم بشکنید و از راه اختلاف و پراکندگی بپرهیزید و تاج های فخر و برتری جویی را بر زمین نهید . رستگار شد آن کس که با یاران به پا خاست ، یا کناره گیری نمود و مردم را آسوده گذاشت . . . "

12

سرنوشت فتنه و فتنه گران چه خواهد شد ؟

خطبه 150

" . . . گروهی در فتنه ها آسودند و گروهی دست به حمله و پیکار با فسادگران زدند و با شکیبایی که داشتند بر خدا منّت ننهادند و جان دادن در راه خدا را بزرگ نشمردند تا آن جا که اراده الهی به پایان دوران جاهلیت موافق شد ، شمشیرها در راه خدا کشیدند و بینش های خود را بر شمشیر ها نشاندند و طاعت پروردگار خود را پذیرفتند و فرمان پند دهنده خود را شنیدند و در پیروزی و سربلندی زیستند  . . . "

سرنوشت فتنه ، چیزی جز شکست نیست . پیروزی از آن مجاهدان راه خداست ؛ اما نصرت الهی منوط به مقدمه ای است که عبارت است از شکیبایی در راه خدا و تمسک به ایمان و بصیرت .

از این عبارت همچنین باید این استفاده را برد که سکوت در برابر اصحاب فتنه جایز نبوده و باید به جهاد و پیکار علمی و عملی با آنان پرداخت .

اما سرنوشت سران فتنه نیز از زبان امام علی علیه السلام شنیدنی است :

ابن ابی الحدید 20/308

کسی که فتنه ای برانگیزد ، خود خورنده آن است ( خود در آن افتد ) .

غررالحکم 2/ 241

هر که آتش آشوب را روشن کند ، خود هیزم آن باشد .

13

حق طلبی از نگاه مولای متقیان چه ضرورتی دارد ؟

بر مرکب حق سوار باش اگر چه مخالف خواست دلت باشد و آخرتت را به دنیایت مفروش . (غررالحکم 1/127)

برای رسیدن به حق در هر جا که باشد خود را به گرداب حوادث و سختی ها افکن . (دستور معالم الحکم 68)

حقی که زیان می رساند بهتر از باطلی است که خرسند می سازد . (غررالحکم 1/345)

بازگشتت به سوی حق گرچه به رنج افتی بهتر از راحتی تو در همراهی باطل است . (غررالحکم 2/39)

حق و باطل با هم جمع نمی گردند . ( غررالحکم 2/349)

(این مطلب را سال 88 نوشته بودم که در قالب جزوه در اختیار علاقمندان قرار گرفت)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چه کسی رزمنده حسینیون را تحویل باکو داد؟

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ دی ۱۴۰۱، ۰۲:۲۱ ق.ظ

photo_2022-12-30_01-14-05_9k6t.jpg

 

این خبر عجیب و قابل تأمل در کانال "ناب جهادی" منتشر شد که انعکاس فراوانی در فضای مجازی داشت:

 

🔻مدافع حرم حضرت زینب، پیرغلام اباعبدالله،  یار شهید قاسم سلیمانی تحویل رژیم صهیونیستی علی‌اف داده شد.
▪️طالح یوسف اف با نام جهادی حاج تقی از رزمندگان مقاومت اسلامی آذربایجان #حسینیون که از طرف حکومت علی‌اف تحت تعقیب بود از طرف دولت روسیه بابی‌توجهی دستگاههای جمهوری اسلامی به سرویس امنیت آذربایجان تحویل داده شد.
▪️سرویس امنیت دولتی باکو اعلام کرد که فردی به نام طالح یوسف اف به باکو مسترد شده.آن ها مدعی شدندکه این فرد به همراه روشن اسداف و یونس صفراف برای حسینیون جذب نیرو می‌کرده و آموزش‌های ویژه درسوریه دیده‌اند و درعملیات‌های مختلف در سوریه برعلیه داعش شرکت کرده‌اند.
وی در لیست تحت تعقیب بین المللی قرار گرفته بود 
▪️دولت روسیه به دفعات از طرف ایرانی در مورد عضو مقاومت بودن ایشان استعلام کرده بود که هیچ جوابی رسمی ازایران به روسیه داده نشد
▪️ضمناً به دلیل عدم ذکرنام کشور تحویل دهنده صفحات دولتی باک در شبکه‌های اجتماعی مختلف شایعه کرده‌اند که این فرد ازطرف دولت ایران تحویل رژیم باکو شد
▪️ چهره خاکی طالح یوسف اف(حاج تقی)در عملیات آزادسازی دیرالزور در کنار سردار دلها شهید قاسم سلیمانی


📡 #ناب_جهادی
@nabjahadiii

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این یک خبر و این دو عکس!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ دی ۱۴۰۱، ۰۴:۱۰ ب.ظ

عکس/ بدرقه زیبای پیکر یک شهید در روستا سوژه شد

 

این یک خبر را امروز منتشر کردند:

"فاطمه؛ در صدر نامگذاری فرزندان دختر در ۹ ماهه امسال

رئیس سازمان ثبت احوال کشور:
🔹در ۹ ماهه امسال، بیشترین اسم در بین نوزادان پسر، محمد و در بین دختران فاطمه بوده است."

 

عکس بالا مربوط است به تشییع پیکر شهیدی گمنام در یک روستای استان چهارمحال و بختیاری. برای همین یکی دو روز گذشته است. تصویر پایین هم عزاداری مشترک مردم شیعه و سنی ایرانشهر، استان سیستان و بلوچستان، در روز شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیهاست.

این یک خبر و این دو عکس را دشمن هم می بیند. می بیند که سرمایه گذاری های فرهنگی اش برای زدودن محبت اهل بیت و محو نمودن شعائر و معارف دین به نتیجه ای که میخواسته نرسیده است. دشمن کارش دشمنی است. از این پس هجمه بیشتری برای تخریب و تحریف آموزه های دین خواهد داشت. ما هم حواسمان را جمع کنیم تا سرمایه دنیا و آخرتمان که محبت به دین و حرکت در صراط مستقیم مکتب وحی است به یغما نرود.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دولت در پشت پرده اغتشاشات!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ دی ۱۴۰۱، ۰۵:۰۶ ب.ظ

امروز در تاریخ: ۲۵ خرداد ۸۸ تظاهرات گسترده معترضان به نتیجه انتخابات در  ایران

 

یک تحلیلی هم این روزها شکل گرفته که شنیدنش جالب توجه است:

نظام اولین باری نیست که با آشوب و اعتراضات تخریبی خیابانی مواجه می شود. فارغ از بعضی آشوبهای شهری اوایل دهه هفتاد در اسلامشهر و مشهد و قزوین و... واقعه کوی دانشگاه که عناصری از دولت وقت نیز در هدایت آن نقش داشتند، حادثه بزرگ فتنه 88 که دارای شاکله رهبری و بدنه حجیم اجتماعی و حمایت بعضی بزرگان درون حاکمیت بود، شلوغی های 96 که بخاطر ورشکستگی بعضی بانکها و کارخانه ها و تجمیع معوقات دریافتی کارگران و کارکنان قراردادی صورت گرفت، آشوبهای بنزینی 98 که حتی بخشی از بدنه نیروهای انقلاب را هم دچار تردید نمود، سیستم امنیتی کشور را برای مقابله با اعتراضات خیابانی پخته و آبدیده کرده است.

سوال اینجاست نظامی که در سال 88 توانست اجتماع میلیونی معترضان که از میدان آزادی تا میدان فردوسی را مملو از جمعیت ساخته بودند پراکنده و کنترل نماید، آشوبهای گسترده بنزینی که به طور مستقیم با معشیت مردم سر و کار داشت را دو روزه جمع و جور کند، ظرف سه ماه اخیر واقعا توانایی کنترل یک مشت بچه قرتی مردنی که با اولین سیلی یا دستبند زیر گریه میزنند و به ... خوردن می افتند را ندارد؟ یا نمی خواهد؟! جمع کردن جل و پلاس جوانک های هرز و هیزی که بدلیل فاصله از واقعیتهای جامعه و مشکلات اصلی مردم نتوانستند بدنه اجتماعی قابل اعتنایی را با خود همراه کنند برای نظامی با این سطح از تجربه و اقتدار کار دشواری است؟

تحلیل شاذی که عرض میکنم در پاسخ به این ابهام شکل گرفته است:

دولت می دانست با دو قشر جوان مطالبه گر مواجه است که یارای برآوردن خواسته های آنان را ندارد. عده ای جوانان مومن انقلابی که به فرموده رهبری انقلاب، مهمترین جلوه امر به معروف و نهی از منکر را در حوزه مسئولان دانسته و بر اساس مبانی دین و عدالت علوی، بعضی رفتارها و تصمیمات مغایر با آموزه های مدیریتی و اخلاقی و اجتماعی اسلام را زیر سوال برده و معضلاتی چون شکاف طبقاتی، رانت خواری، آقازاده بازی، تبعیض در برخورد با جرایم عناصر دانه درشت، تجمل گرایی و ترک فعل بعضی مسئولان و... را به طور جدی به چالش می کشانند و مشروعیت بعضی مدیران را زیر سوال می برند.

عده ای هم جوانان بازی خورده جریان رسانه ای غرب هستند که ته آمال و آرزویشان حشر و نشر با جنس مخالف و سلف مختلط و بوسیدن در کوچه و.... است و مطالبه ای فراتر از حیطه شکم و حومه ندارند.

دولتی که تحت فشار فیفا بر خلاف فتوای مراجع اجازه حضور زنان برای تماشای مسابقه فوتبال مردان را داده بود می توانست با بدحجابی هم مثل دولتهای قبل کنار بیاید. بدیهی بود ماجرای گشت ارشاد و برخورد با بدحجابی که بدون مقدمات فرهنگی و روانی و بعد از سالها بی توجهی به مرحله اجرا رسید دیر یا زود منجر به زد و خورد و اعتراضات خیابانی می شد و بالتبع این دو قشر جوان مطالبه گر در مقابل هم قرار گرفته و توان یکدیگر را مستهلک می نمایند. طیف دست پرورده فضای مسموم مجازی با تهییج عناصر ضدانقلاب و دشمنان دین به تخریب مساجد و حمله به نمادهای مذهبی و انقلابی دست می زنند و طیف انقلابی هم با حساسیتی که بر روی شریعت و اسلام و انقلاب و شهدا دارند به واکنش و تقابل روی آورده و...

بدین ترتیب مطالبات اقتصادی و معیشتی و ارزشی و انقلابی و... به تحریف و فراموشی کشانده می شود و دولت می تواند با خیالی آسوده و در حاشیه ای امن و بی دردسر به افزایش قیمت ارز و طلا و خودرو جهت تأمین مخارج خود اقدام کند، عناصر گروهکی ضدانقلاب را در این آشفته بازار شناسایی و معدوم نماید، طرح صیانت را بی دردسر اجرا کند، تهدیدهای امنیتی در کردستان عراق را به کنترل درآورد، از چون و چرا درباره ضعف عملکرد بعضی مدیران نالایق و ناتوانی در حل مشکلات و وعده های انتخاباتی در امان بماند و...!

از نظر من اگر چه این تحلیل غیر واقعی است اما اگر دولت نخواهد اقدام قاطعی برای کنترل ناامنی های محدود ولی مستمر این ماهها انجام دهد به مرور در ذهن مردم یا لااقل بخشی از نیروهای متدین جای خواهد گرفت.

یک ماجرا هم جالب است عرض کنم. چند شب پیش به منزل دوستی دعوت شدم که از من خواست با دو پسر جوانش صحبت کرده و آنها را از ادامه همراهی با اغتشاشگران منصرف نمایم. حرفها و استدلالهای من چندان کارساز نبود و نمی توانست باعث فروکش نمودن خشم و بدبینی آنها شود. تا اینکه در نهایت همین تحلیل را برایشان توضیح دادم و اضافه کردم که مگر نمی گویید جنایت شاهچراغ و ... کار خودشان است؟! زلزله می آید کار خودشان است؟! سیل می آید کار خودشان است؟! خب این اغتشاشات هم کار خودشان است و دارند از آن نفع می برند و الا اراده کنند مثل 88 و ... دو روزه غائله را ختم میکنند!

 بندگان خدا بالاخره پذیرفتند که در سیکل معیوب اعتراضات اخیر دچار غفلت و فریب شده و با تحریف و تقلیل مشکلات جامعه، جفایی بزرگ به مردم روا داشته و حاشیه ای امن برای کم کاری مسئولان در حوزه اقتصاد و اشتغال و عدالت فراهم آورده اند. به هر حال فرضیه فوق الذکر، پر بی راه هم نیست و یک جاهایی کاربرد دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چه کسی گفت عیسی پسر خدا نیست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ دی ۱۴۰۱، ۱۰:۰۵ ب.ظ

سکانس تولد حضرت مسیح(ع) در فیلم مریم مقدس

 

عیسی پسر خداست، چونان که موسی وابراهیم و نوح و آدم و... پسر خدا بودند و محمد و علی و همه انبیا و ائمه و شهدا و صالحین هم.

همه مومنان حقیقی عالم، فرزند خدا هستند. الناس بامرائهم اشبه منهم بآبائهم. آن که امیر در میخانه قلبش خداست و در جام هستی اش باده مستی طاعت اوست، بنده عشق است و دلداده طریقت دوست و زاده مشرب انس و وفا و حق و پیرو مکتب الیه راجعون. فرزند خدا که بالاتر، خود خداست آن قطره ای که در وجود دریا گم شد.

و

برای آنان که زن را ملعبه پایین تنه پسرکان هرز و هیز حاکمیت غریزه و شهوت و حیوانیت میخواهند چگونه میتوان از مریم سخن گفت که دامن زهرایی اش مرد پرور تاریخ و صبر زینبی اش در شدائد دوران، مسیح آفرین احیاگر انسانیت فطری و خدا محور و کمال گرا بود.

میلاد عیسی پسر نورانی مریم قدسی، تلنگر بیداری امت آخرالزمان و بهانه اتحاد منتظران ظهور منجی آخر خواهد بود، اگر یادمان نرود مهدویت، استمرار زمینی خط توحید است و نسخه عملیاتی عدالت الهی که گفته اند بقیت الله خیرٌ لکم ان کنتم مومنین.

آن که فرهنگ انتظار را منافی نفع و طمع و نفس خویش می داند در باطن سیاه خود، نه مهدی را قبول دارد، نه محمد را، نه عیسی و موسی و نوح و ابراهیم و آدم را؛ پشت نقاب هر ژست و آئین و مکتب و مذهبی که باشد، می داند دین و معنویت و خدا خواهی و آسمان طلبی، مانع از فساد و تباهی و چپاول و خوی تجاوزگری است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دیپلماسی سلیمانی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۹، ۰۹:۱۰ ق.ظ

دیپلماسی انقلابی رویکرد شهید سلیمانی بود

 

یکی از وجوه شخصیت حاج قاسم که نیازمند تالیف آثار پژوهشی است دیپلماسی او در ارتباط با روسای کشورهای مختلف جهان و نقش سیاسی او در تغییر تحولات منطقه است.

جالب است بدانیم قاسم سلیمانی، آزادگان سرافراز را الگوی سفرای نظام اسلامی می داند.

او در سال 94 در فرازی از نامه اش خطاب به احمد یوسف زاده نویسنده کتاب آن 23 نفر که با موضوع ایستادگی و غیرت اسرای نوجوان ایرانی نگارش شده بود با طعنه به بعضی دیپلمات ها می نویسد:

"... ای کاش سفیران در قصرهای مجلل نشسته کشورمان، این سفیران در قفس گرفتار شده را ببینند و چگونه سفیر بودن را بیاموزند..."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کوتاه، با فلسفه حکم مرتد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۹، ۰۹:۱۰ ب.ظ

خروج از دین اسلام یا ارتداد چه عواقبی دارد؟

 

چرا مرتد باید اعدام شود؟ این حکم برخلاف آزادی عقیده نیست؟

بعضی احکام اسلام جنبه بازدارندگی دارند و اجرای آن منوط به شرایط جامعه می باشد. مثلا حکم سنگینی که برای مجازات زنا بیان شده با توجه به دشواری اثبات آن، بیشتر برای ایجاد ترس از ارتکاب به این گناه بزرگ بیان شده است.

 در بحث ارتداد نیز از مجموع ادله اینگونه برداشت می شود که هدف از بیان احکام سنگین برای مجازات فرد مرتد، پیشگیری از هرج و مرج در دین و خروج عده ای افراد ضعیف النفس از ذیل پرچم اسلام می باشد.

در تاریخ بارها شاهد ارتداد بعضی مسلمانان بوده ایم. عده ای از این افراد بعد از مواجهه علمی و رفع شبهات به دین اسلام بازگشته و عده ای به هر دلیل نخواسته اند به عقیده نخست خود بازگردند. اگر چه این دست از افراد کافر شمرده شدند ولی حکمی برای اعدامشان صادر نشد.

اما

تصور کنید عده ای برای تخریب وجهه دین، به سمت اسلام گرایش ظاهری پیدا نموده و بعد از مدتی یک به یک با خروج از دین اقدام به سیاه نمایی و موج سازی برای تخریب وجهه اسلام بنمایند، یا عده ای فریب مال دنیا را خورده و با دریافت مبالغی از سوی مشرکان از دین اسلام خارج شوند، یا کسی با ایجاد تبلیغات منفی و فضا سازی مخرّب درصدد ضربه به حیثیت دین و هجو ارزش های اسلامی بوده و از طریق اهرم های روانی و هیاهوی رسانه ای به دنبال فتنه انگیزی در بدنه مسلمین و بی ثباتی اعتقادی در جامعه اسلامی برآید و ... در چنین مواقعی اسلام دست فقها و حاکمان دینی را برای برخورد قاطع با این شیطنت های سازمان دهی شده و هدفمند باز گذاشته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شکافنده علم

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ مرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۱۵ ب.ظ

نماهنگ/ مداحی مطیعی در شهادت امام باقر(ع)

 

نظر سه تن از علمای اهل سنت درباره امام باقر علیه السلام:

ابن حجر هیتمی می‌نویسد: ابوجعفر محمد باقر، به اندازه‌ای گنج‌های پنهان علوم، حقایق احکام و حکمت‌ها و لطایف را آشکار نموده که جز بر عناصر بی‌بصیرت یا بد نیت، پوشیده نیست و از همین روست که وی را «باقر العلم» [شکافنده علم] و جامع آن و برپاکننده پرچم دانش خوانده‌اند. او عمرش را در طاعت خدا گذراند و در مقامات عارفین بدان حد رسیده بود که زبان گویندگان از وصف آن ناتوان است. او سخنان بسیاری در سلوک و معارف دارد.[1]

عبدالله بن عطا که از دانشمندان هم‌عصر امام باقر بود، می‌گوید: علما را در محضر هیچکس کوچکتر از آنان در محضر ابوجعفر [یعنی امام باقر] ندیدم.[2] همچنین ذهبی از رجالیان اهل سنت می‌نویسد: از کسانی است که بین علم و عمل و آقایی و شرف و وثاقت و متانت جمع کرده، و برای خلافت اَهلیّت داشت.[3]

 

سالروز شهادت مظلومانه آن امام همام را تسلیت عرض می کنم.

 

 

  1.  ابن حجر، الصواعق المحرقه، ص۲۰۱.
  2. سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۳۷.
  3.  ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۲.

 

 

 

شهادت امام باقر (ع) یک شهادت دارای پیام بود؛ لذا خود امام باقر وصیت کرد که بعد از او تا ۱۰ سال در منا به مناسبت این رحلت، یادبود برپا شود. در میان ائمه‌ی ما این بی‌سابقه است، بی‌نظیر است. یاد امام باقر، یعنی یاد سر برآوردن حیات دوباره‌ی جریان اصیل اسلامی در مقابله‌ی با تحریفها و مسخهائی که انجام گرفته بود. (بیانات رهبری در دیدار جمع کثیری از بسیجیان کشور ۸۸/۰۸/۰۴)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فقاهت و اخلاق

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۸، ۱۱:۵۵ ق.ظ

دوام اسلام و قوام حوزه های علمیه منوط به تقویت دو مؤلفه علم و تقواست. اسلام مکتب علم است و از دیر باز، کرسی های علمی مکتب اسلام، برتری این را در همه ابعاد نسبت به سایر ادیان به اثبات رسانده است.

از سوی دیگر، وجود علمای مهذّب، جلوه ای از یک الگوی رفتاری مناسب را به عموم طبقات جامعه ارائه داده و جاذبه ای شیرین و معنوی را برای تشنگان معارف حق به وجود آورده است. این دو مؤلفه را باید شاخصه اصلی دین اسلام و علما و مروّجان آیین شریعت دانست. انقلاب اسلامی که خاستگاهی جز دین و آرمان های مقدس اسلام ندارد نیز به این دو عنصر حیاتی نیاز مبرم دارد. نظام اسلامی به اقتضای ماهیت خود باید نظامی مبتنی بر علم و اخلاق باشد و هنجارهای الهی همواره باید به عنوان خطوط قرمز آن محسوب شود.

برای حفظ و تقویت این دو مؤلفه مهم، حوزه های علمیه باید در پی تربیت دانش آموختگانی باشند که در تحصیل علم و تهذیب نفس، ممارستی شگرف داشته تا بتوانند رسالت ذاتی خود در اجرای منویات دین و عمل به احکام الهی را به بهترین صورت ممکن به انجام برسانند.

طلبه تراز انقلاب اسلامی، به هیچ بهانه ای حتی کار برای انقلاب و حضور در صحنه اجتماع نباید از استحکام بنیه های علمی و ریشه های معرفتی خود غفلت بورزد. انقلاب اسلامی برای آن که بتواندد قله های سربلندی و افتخار را در پهنه گیتی در نوردیده و ایده راهگشای مردمسالاری دینی را به عنوان نسخه نجات بخش برای نظام سازی صحیح و ایجاد حاکمیت های مبتنی بر منافع دنیوی و اخروی مردم به سراسر جهان ارائه بدهد نیازمند اسلام شناسان و علمای آگاهی است که احاطه و نگاهی ژرف نسبت به علوم دینی داشته و خود نیز در صحنه عمل، اخلاق و رفتاری مبتنی بر توصیه های تربیتی دین داشته باشند. از این رو فقاهت و اخلاق را باید دو عنصر سرنوشت ساز در تأمین زیرساخت های تمدن جهانی اسلام دانست و نسبت به تقویت آن اهتمامی ویژه نشان داد.

این نکته را هم باید در نظر داشت که امروز به برکت حضور چشمگیر رسانه در زندگی خصوصی مردم و وسعت ارتباطات اجتماعی، هجم گسترده ای از سیاه نمایی ها و تخریب ها بر ضد دین به راه افتاده و منجر به آن شده که سطح توقع از روحانیت بیش از پیش در جامعه ارتقا یابد. امروز روحانیت در زیر ذره بین مردم قرار داشته و رفتار و گفتار این قشر همواره مورد رصد دوست و دشمن قرار دارد. طبیعی است به همان میزان که وجود یک روحانی ناآگاه با رفتاری دور از شأن منادین دین می تواند ضربه ای سخت بر پیکره اعتماد عمومی نسبت به حوزه های علمیه وارد سازد، حضور و درخشش عالمان صاحب فضل و آگاه که سیره اهل بیت علیهم السلام را پیشه خود ساخته اند در تعمیق باورهای جامعه نسبت به حقایق دین تأثیر به سزایی خواهد داشت.

"عزیزان! طلاب جوان! فضلا! توجه کنید که حوزه‌ی علمیه - همان‌طور که امام(ره) مکرر فرمودند - قاعده‌ی نظام جمهوری اسلامی است و همه چیز روی این قاعده بنا شده و دوام خواهد یافت. این قاعده باید محکم باشد. استحکام این قاعده، با تضمین سه عنصر اصلی امکانپذیر است، و هر کدام از آنها نباشد و یا کم باشد، این قاعده متزلزل خواهد شد، و اگر قاعده متزلزل شد، طبیعتاً همه‌ی آنچه که بر او سوار است، تکان خواهد خورد...اولین عنصر، فقه است...عنصر دوم، تهذیب و اخلاق است. روزی به اتفاق جمعی از فضلای بزرگ در خدمت امام(ره) بودیم. در آن محفل، از حوزه‌ی قم صحبت شد. یکی از بزرگان اساتید و علمای اعلام قم که مورد احترام و قبول همه‌ی ما هستند، در آن جلسه به امام عرض کردند که شما نسبت به قم، توجه و عنایت داشته باشید. آن روز امام(ره) فرمودند که این چیزها لازم نیست؛ شما اگر فقط به ابقای دو عنصر در حوزه‌ی قم توجه کنید، همه چیز حل خواهد شد: اول، فقاهت است - که گمان می کنم تعبیر ایشان این بود که مواظب باشید شعله‌ی فقاهت فروننشیند - و دوم، اخلاق و تهذیب است. ما اگر مهذب باشیم، خواهیم توانست هستی خود را در خدمت اسلام و نظام اسلامی قرار دهیم؛ ولی اگر مهذب نباشیم، آنچه که داریم، در خدمت قرار نخواهد گرفت و چه بسا که در جهت عکس هم قرار گیرد".۱۳۶۸/۰۳/۲۲ بیانات در مراسم بیعت طلاب و روحانیون

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سرانجام انفعال

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۸، ۰۵:۰۴ ب.ظ

فارغ از این که ظریف آدم خوب یا بدی است این که سیاست خارجه ما راهش را درست می رود یا نه، از تماشای تصویر ممانعت پلیس آمریکا از حضور وزیر خارجه ایران در بیمارستان برای عیادت از سفیر کشورمان خجالت زده شدم.

 

روزگاری نه چندان دور رییس جمهوری که متهم به ناآشنایی با زبان دنیا بود به دانشگاه ها و مراکز مختلف آمریکا برای سخنرانی و پرسش و پاسخ دعوت می شد.

 

یادمان نرود ما درست در دوره ای متهم به محوریت شرارت شدیم که دولت وقت دم از گفتگوی تمدن ها و مذاکره و ... می زد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دانلود کتاب طبیب دوّار

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۴۰ ق.ظ

طیب دوّار، کتابی است با موضوع حوزه علمیه تراز انقلاب اسلامی که مبتنی بر فرمایشان مقام مهظم رهبری و سیره امام راحل توسط این حقیر تهیه و تدوین گردیده و به محضر علاقمندان تقدیم می شود.

در فهرست کتاب می خوانیم:

مقدمه

فصل اول

حوزه و انقلاب

الف- انقلابی گری امام خمینی(ره)

1- حوزه و ضرورت پرهیز از بی تفاوتی

2- امام و سیاست

3- امام و ظلم ستیزی

4- درد دل امام

5- امام و رفتار انقلابی

ب- انقلابی گری مقام معظم رهبری

1- حلقه وصل حوزه و دانشگاه

2- گعده های سیاسی

3- سخنرانی های بدون ترس و واهمه

فصل دوم

حوزه علمیه سکولار

1- مفهوم سیاسی سکولاریسم

2- ضعف در دشمن شناسی

3- شبهه حفظ استقلال حوزه

4- امام و مقابله با سکولاریسم

فصل سوم

حوزه انقلابی (ویژگی های حوزه علمیه تراز انقلاب اسلامی)

1- مفهوم انقلابی گری در حوزه

2- پیشرو بودن در همه عرصه ها

3- اغتنام از فرصت ها

4- الگوسازی عملی برای جامعه

5- کادر سازی برای نظام اسلامی

6- فرهنگ ایثار و مجاهدت

7- پاسداری از انقلاب اسلامی

8- تقابل با دشمن

الف- ضرورت تقابل با دشمن

ب- راهبرد مواجهه با دشمن

9- توجه به مقتضیات نظام اسلامی

10- تبیین چهارچوب ارتباطی با حکومت

11- علم به زمان

الف- علما و اطلاع از اوضاع جامعه

ب- معنی عالم به زمان بودن

12- علم، تقوا، آگاهی

الف- سه اصل تفکیک ناپذیر

ب- پای بندی به زیّ طلبگی

ج- اصل پاسخ گویی


در مقدمه کتاب آمده است:

داستان، خیلی ساده است! وقتی می گویید نظام اسلامی؛ وقتی می گویید انقلابی که هدفش اسلامی است و وقتی که از جامعیت اسلام در همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی بشر سخن به میان می آورید، مردم – چه در جغرافیای ایران و چه در گستره گیتی و چه در این زمان و چه در پهنای تاریخ – حق دارند که تبیین این شعائر و آرمان ها را از شما طلب نمایند.

برای آن که نظام به اهداف دینی خود دست پیدا کند، چاره ای جز این نیست که حوزه علمیه به عنوان مهد دین، ناگفته های اسلام در زمینه اداره امور زندگی را برای همگان تشریح نماید. تحقق این مهم نیازمند وجود حوزه علمیه ای است که انتظار جوامع بشری را دانسته و اراده و استعداد لازم را برای حرکت در مسیر آن دارا باشد. حوزه علمیه تراز انقلاب اسلامی یعنی حوزه علمیه ای که بداند برای دستیابی به مطالبات فقهی و اعتقادی مکتب وحی، "توقف" معنایی نداشته و با اشراف به مسئولیت سترگ تاریخی خویش باید در راه اعتلای فکری جامعه به منظور دستیابی به افق نورانی حاکمیت عدل و توحید در همه عرصه ها مجاهدت نمود.

فراموش نکنیم این فرمایش مقام معظم رهبری را که "تمدن اسلامی، کشورگشایی نیست بلکه به معنای تأثیر پذیرفتن فکری ملت‌ها از اسلام است  " 06/02/1395   به راستی آیا می توان درد دین داشت و علم دین را شناخت و نسبت به ضرورت تأثیرپذیری جوامع از فکر اسلام، بی تفاوت ماند؟!

در این مقال به اختصار به بررسی زوایای مختلف تحقق حوزه علمیه انقلابی و نقش آن در دستیابی به آرمان های اسلام با عنایت به بیاناتی شیرین و دلنشین از مقام معظم رهبری و رویکردهای شخصیت بی بدیل حضرت روح الله (ره) خواهیم پرداخت.

لینک دانلود کتاب:

http://uupload.ir/filelink/QLyEIWN45AIo/k7ef_حوزه_تراز_انقلاب_اسلامی.pdf

 



  • سیدحمید مشتاقی نیا