اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۴۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تجمل پرستی» ثبت شده است

سودای سیمرغ

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲ شهریور ۱۴۰۲، ۱۲:۱۹ ب.ظ

عکسی دردناک از آرات حسینی که جنجالی شد

 

پول پرستی، خودخواهی، منفعت طلبی، شهرت گرایی، چشم و هم چشمی و... در غریزه همه آدمها وجود دارد اما رسانه باعث شعله ورتر شدن و تحریک ناتمام آن گردیده. اینکه میل به مهاجرات و کسب موفقیت و پول بیشتر ولو زیر پرچم کشوری دیگر و لگدزدن به هویت ملی به امری عادی در نسل جدید و خانواده هایشان تبدیل شده از ثمرات عصر حاکمیت رسانه است. حالا این خبر را هم بگذارید رویش. من توضیح بیشتری نمی دهم:

برترین‌ها: عکسی از آرات حسینی در حال انجام حرکات نمایشی در خیابان منتشر شده که مورد انتقاد کاربران فضای مجازی قرار گرفته است.

یکی از کاربران نوشت: « آرات از آکادمی‌ تیم بارسلونا و لیورپول رسید به نمایش خیابانی!! این بچه رسما بازیچه دست باباش شده و هیچ آینده درخشانی نداره...»

دیگری هم نوشت: این بچه چرا قد نمی‌کشه؟!!! من جدی نگرانشم

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آبرو داری در کشور همسایه

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۷ مرداد ۱۴۰۲، ۰۴:۴۵ ق.ظ

ایرانی هایی که می روید ترکیه خرید میکنید و اقتصاد کشورتان را پنچر کرده اید

هموطنانی که ارز مملکت را هدر می دهید

عزیزانی که همیشه طلبکار هستید چرا پول روضه خرج فقرا نمی شود اما تفریح و خریدتان را میبرید ترکیه

اگر این نظرات متعلق به کاربران عراقی بود در آستانه ایام اربعین چه جار و جنجالی را بر ضد مسافران و زائران کربلا بلند می کردید؟

 

کامنت‌های تاسف‌بار مردم ترکیه علیه مسافران ایرانی‌

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای آنها که برآمدگی های بدن را به نمایش میگذارند

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۳ مرداد ۱۴۰۲، ۰۸:۳۸ ب.ظ

بعضی مردان و زنان جوان دوست دارند با پوشیدن شلوار تنگ، خودنمایی کنند. پوشیدن لباس تنگ از نظر اسلام مکروه است. حالا آثار و تبعات جلوه فروشی و تحریک و خودنمایی که بماند.

مقاله ای امروز خواندم در خصوص مضرات استفاده از شلوار تنگ برای بدن که مطالعه این متن کوتاه را به شما توصیه میکنم:

 

 

روزیاتو: شلوارهای جذب و تنگ سال ها است که مُد هستند. و گرچه ممکن است با آن ها خوش اندام تر به نظر برسید اما بهتر است از پوشیدن زیاد آن ها خودداری کنید. در حقیقت، پوشیدن طولانی مدت شلوارهای تنگ ممکن است عوارضی به همراه داشته باشد.

۱- ممکن است باعث پا درد شود

۵ بلایی که پوشیدن شلوار تنگ بر سر بدن می آورد

شلوارهای تنگ شاید شیک باشند، اما بهتر است در بیرون شلوارهای گشادتری به تن کنید و در خانه نیز از پوشیدن شلوارهای تنگ خودداری کنید. پوشیدن طولانی مدت شلوارهای تنگ، به ویژه اگر طی روز تحرک زیادی داشته باشید، می تواند ماهیچه ها و عصب های پاها را به درد آورد. ترکیب شلوار تنگ با کمربند تنگ هم می تواند باعث بی حسی، درد و احساس سوزن سوزن شدن در قسمت جلوی ران ها شود، مشکلی که به آن «سندرم شلوار تنگ» (Skinny Pant Syndrome) گفته می شود.

۲- ممکن است گردش خون را کُند سازد

شلوار تنگ مورد علاقه تان شاید انتخاب همیشگی شما برای هر موقعیتی باشد، اما اگر تا به حال در پاهایتان احساس سنگینی و خستگی کرده ابد، بهتر است از شلوارهای راحت تری استفاده کنید. پوشیدن لباس های تنگ در قسمت کمر می تواند سرعت گردش خون را کاهش دهد و پمپاژ خون به سمت قلب و دیگر اندام های بدن را برای رگ ها دشوار کند.

۳- ممکن است سوزش معده تان تشدید شود

۵ بلایی که پوشیدن شلوار تنگ بر سر بدن می آورد

احتمالا متوجه آن ردی که بعد از پوشیدن طولانی مدت شلوار تنگ روی کمرتان باقی می ماند، شده اید. لباس های تنگی که به شکم فشار می آورند می توانند باعث رفلاکس اسید معده (نشت اسید معده به مری) شوند که یکی از رایج ترین مشکلات گوارشی است که بسیاری از افراد با آن درگیرند. و حتی اگر از سلامت کامل برخوردار باشید و سوزش معده را تجربه نکرده باشید هم درصورت پوشیدن زیاد لباس های تنگ کماکان احتمال دچار شدن به رفلاکس اسید معده برای شما وجود دارد.

۴- ممکن است فرم بدن را تغییر دهد

۵ بلایی که پوشیدن شلوار تنگ بر سر بدن می آورد

شاید با شلوارهای جین اندام جمع و جورتر به نظر برسد، اما در دراز مدت می تواند شما را درگیر قوز کند. شلوارهای تنگ تعادل سالمی که میان کمر و لگن وجود دارد را بهم می زنند و از آنجایی که می توانند باعث خمیدگی شدید کمر شوند، ممکن است فشار وارده به دیسک های کمر را افزایش دهند.

۵- برای سلامت تناسلی هم مضر است

در شیک بودن شلوارهای تنگ شکی نیست اما پوشیدن هر روزه ی آن ها می تواند ریسک بروز برخی عفونت ها را افزایش دهد. یکی از آن ها درد واژن یا ولوودینیا (Vulvodynia) است که با درد مزمن در ناحیه ی تناسلی در زنان همراه است. به گفته ی محققان، زنانی که در هفته ۴ بار یا بیشتر شلوارهای تنگ به تن می کنند، احتمال بروز ولوودینیا در آن ها ۲ برابر بیشتر از زنانی است که از پوشیدن شلوارهای تنگ خودداری می کنند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برسد به دست آقای شهردار

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۰ مرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۲۷ ب.ظ

پایگاه خبری تحلیلی عبارت:معاینه فنی صندلی مدیران شهری

 

دوستان تماس گرفتند فلان شهردار وقتی میخواهد از دفتر کارش بیرون بیاید می ایستد رییس دفترش ولو در حال صحبت با ارباب رجوع باشد دویده و خودش را برساند و در را برای او باز کند!

فعلا اسم این شهردار را نمی آورم بلکه خودش بخواند و اصلاح کند. نظام اسلامی نظام طاغوت نیست و نباید غرور یا چاپلوسی کارگزاران زمان شاه در مدیران و مسئولان جمهوری اسلامی جلوه گر باشد. خودتان را اصلاح کنید لطفا. رجایی و باهنر نمی شوید لااقل طاغوتی هم نباشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تبلیغ جالب و تامل برانگیز یک رستوران

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۹ مرداد ۱۴۰۲، ۰۶:۴۰ ب.ظ

شرط عجیب یک فست‌فود معروف برای جایزه دادن

 

این رستوران کار ما را راحت کرد. اگر کسی بخواهد شاهد مثالی برای تبیین اهداف تهاجم فرهنگی در تغییر ماهیت و ذائقه مردم بیان کند آگهی تبلیغاتی این رستوران کمک شایانی به او خواهد کرد.

رستوران زنجیره‌ای ساب‌‌وی با به راه انداختن یک چالش جدید اعلام کرد اگر کسی نام  خود را در شناسنامه‌اش به نام این رستوران تغییر دهد، تا پایان عمر می‌تواند از ساندویچ‌ های این فست فود، رایگان بخورد. ساب‌وی سال گذشته هم به یک نفر که خالکوبی نام این رستوران را روی بدن خود زده بود، جایزه مشابهی داد.

نظام سرمایه داری مبتنی بر سودجویی و منفعت طلبی است و برای رسیدن به اهداف حداکثری خود در وهله نخست باید پوچی و بی هویتی را به مخاطبان منتقل نموده و آنها را به مشتریان مطیع اجناس و فن آوری کارخانجات پول سازی خود تبدیل نماید.

تغییر در سبک زندگی، مصادیقی چون تغییر اسم، تغییر در روابط فردی و اجتماعی، تغییر در نوع پوشش، تغییر در ادبیات، تغییر در مبلمان مسکونی و شهری و در نهایت تغییر در هویت و بی غیرتی نسبت به ساختارها و باورهای بومی را شامل میشود. چنین شهروندی از مصرف بیشتر و خودباختگی در مقابل صنعت مد و امواج تبلیغی و اغواگر خرید محصولات جدید لذت خواهد برد. فردی هپیپنوتیزم شده را می ماند که اختیار از کف داده و به ساز و ورد و تلقین خارجی تمایل و همراهی نشان خواهد داد. انسان فاقد هویت، قوی و مقاوم نبوده و جسم و روح و سرزمینش قابل تصرف خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پول با ما چه میکند؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲ مرداد ۱۴۰۲، ۰۱:۲۳ ب.ظ

پول البته به معنای تفکر پول پرستی و سودجویی و منفعت طلبی به هر قیمتی، چه بر سر اندیشه و تمدن دینی می آورد؟

پولدارها رابطه بهتری با بانکها دارند. خودشان هم بانک تأسیس میکنند و اقتصاد مملکت را در چنبره دلال بازی و واسطه گری و تورم زایی فرو میبرند.

پولدارها از این نظام آموزشی استقبال میکنند. خودشان مدرسه و دانشگاه غیرانتفاعی و کلاس های کنکور راه می اندازند. برای خودشان به راحتی مدرک علمی جور میکنند. رتبه های برتر کنکور هم مال فرزندان آنان است.

پولدارها وارد عرصه تبلیغات می شوند. صدا و سیما و شهرداری ها به پول نیاز دارد. پولدارها از این شکاف برای تغییر ذائقه مردم و برهم زدن فرهنگ قناعت و صرفه جویی و ایجاد میل به سمت زیاده خواهی و مصرف گرایی و طغیانگری بهره می برند.

پولدارها برای فروش بیشتر نیازمند ورود مستقیم به عرصه ورزش و هنر و رسانه هستند. تولیدات شبکه خانگی و سینمایی مبتنی بر حمایت بخش خصوصی، برای جلب توجه بیشتر به استفاده از صحنه های مهیّج جنسی روی می آورند. تیمهای ورزشی از مدیران فاسد بهره می گیرند. رسانه های مورد حمایت پولدارها حقیقت را وارونه جلوه داده و به دفاع و عادی سازی فرهنگ چپاولگری می پردازند.

پولدارها نیاز به مناطق آزاد گردشگری دارند. مدیریت این مناطق برای رغبت افزایی در این جماعت، باید از بعضی حریمهای فرهنگی عقب نشینی کند.

پولدارها با استفاده از منافذ شرعی (وجوهات، وقف، هیات داری و...) به بعضی ائمه جمعه و جماعات و مداحان نزدیک میشوند و در قالب فعالیت دینی یا خیریه از نفوذ آنها برای ایجاد حاشیه امن در پرونده هایی مثل زمین خواری و جنگل خواری و ... بهره می گیرند.

پولدارها شهرکهای ویلایی امن در کنار دریا تأسیس میکنند، باستی هیلز می سازند، مجتمع های تجاری لوکس راه می اندازند. با راه اندازی فروشگاههای زنجیره ای و تبانی با کارخانه دارها در غیاب نظارت دولت، به افزایش سرسام آور قیمت از طریق درج مبالغ بالا بر روی اجناس و ارائه تخفیفهای صوری اقدام می کنند.

پولدارها تخلفات ساختمانی شان را با ماده صد جبران می کنند. پرونده تخلفات و اتهامات قشر پولدار از دادگاه کیفری به بخش حقوقی منتقل گردیده و کسی از سرنوشت آن مطلع نمی شود.

پولدارها بیمارستان تآسیس می کنند. کادر درمان بیمارستانهای دولتی بی انگیزه می شوند. مردم از مراجعه به بیمارستانهای دولتی پشیمان می شوند.

پولدارها وارد ستادهای انتخاباتی می شوند و نماینده انتخاب می کنند. آنها از این مسیر بر اجرای قانون و یا اصل قانونگذاری تأثیر می گذارند. در عزل و نصبها دخالت میکنند.

و...

مردم مانور تجمل و قدرت نمایی پولدارها را در سطح جامعه می بینند و آه می کشند. بعضی ها دچار سرخوردگی و بدبینی نسبت به نظام می شوند. بعضی هم تلاش میکنند از قافله عقب نمانده و خودشان را به آنها برسانند. طبقه نوکیسه اینچنین شکل می گیرد. بعضی مسئولین هم از همین قشر مردم هستند که تلاش میکنند از فرصت میز برای ارتقای طبقه اجتماعی خود استفاده کنند. ورود به عرصه سودجویی و تعارض منافع به همین صورت اتفاق می افتاد. سیاستهای بخش تولید، ساخت مسکن، خودرو، درمان و... تابع منافع قشر خاص می گردد. ضعفا بیش از پیش له می شوند. ارزشهای اجتماعی و نظام حاکمیتی دین به انزوا می رود.

نظام سرمایه داری بر ما چیره شده است؛ تصور می کنیم که دنبال عدالتیم. اگر پیام عاشورا (امر به معروف و نهی از منکر) و فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت (عدالت اجتماعی) را احیا نکنیم بازنده ایم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گاهی قانون، گاهی عدالت!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۸ ق.ظ

خوب سوال است برای آدم پیش می آید. چرا وقتی مکشوف میشود میز میثم لطیفی معاون امور استخدامی ریاست جمهوری برخلاف قانون به وی رسیده، عزل می شود که البته کار درست و اتفاق مبارکی است اما یک ماه است رسانه ها فریاد می زنند جایگاه سلاح ورزی غیرقانونی است، گوش کسی بدهکار نیست؟ درباره تاج و پرونده قضایی وی هم خیلی حرفها زده شد و به جایی نرسید.

چرا وقتی در کامنت زیر پست یک طلبه، عبارتی توهین آمیز درباره حجت الاسلام خاموشی نوشته میشود آن طلبه به دادگاه احضار شده و مورد بازخواست قرار میگیرد اما وقتی یک مداح سلبریتی به آیت الله اراکی توهین میکند یا یک قلم فروش بدنام به آیت الله مصباح اهانت می ورزد رگ غیرت مسئولان تکان نمی خورد؟

چرا وقتی چند طلبه و بسیجی برای اعتراض به اوضاع افسارگسیخته هنجار شکنی و تعلل دستگاه قضا در گوشه ای تحصن میکنند نیمه شب دستگیر و روانه بازداشت می شوند اما همین نهادهای قانونی در قبال هرزگی و رانت و ... دست روی دست می گذارند؟

چرا یک عنصر دانه درشت به رغم محکومیت قطعی و حضور در زندان به بهانه بررسی مجدد آزاد شده و با تسامح به پرونده وی نگاه می شود اما محکومیت یک آزاده جانباز فرهیخته دارای پیشینه سکته قلبی حتما باید اجرا شده و شلاق بخورد؟

چرا اگر جوانان مومن از مسئولان انتقاد کنند متهم به ضدیت با نظام و ولایت میشوند ولی بی توجهی مسئولان به فرامین رهبری در برقراری عدالت اجتماعی، عدالت آموزشی، اصلاح سبک زندگی، حذف حقوقهای نجومی، کنترل فضای مجازی، اصلاح صنعت خودرو سازی، برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی و ... هیچگاه مساوی با تضعیف نظام نبوده و مورد پیگرد قرار نمی گیرد؟

چرا کلبه محقر ضعفایی که چند دهه در جنگل سکونت دارند در فصل سرما ویران میشود اما ویلاهای لاکچری از مابهتران درست در همان محدوده از گزند قانون در امان می ماند؟

چرا وقتی مردم را به مطالبه گری در چارچوب قانون فرا میخوانیم خودمان از قانون گریزان بوده و برخلاف قانون به افزایش بهای خدمات مخابراتی، دفن میلیونها تن زباله در طبیعت و... اقدام میکنیم؟

چرا متهمان بی کس و کار اقتصادی زود مجازات میشوند اما پرونده کلان متخلفان دانه درشت در پتروشیمی میانکاله و فولاد مبارکه و بانک دی و ... به فراموشی سپرده می شود؟

چرا دم از عدالت و مستضعفین می زنیم اما هشتاد درصد پذیرفته شدگان دانشگاهها از مدارس غیر دولتی هستند؟ چرا هر کس پول خرج کند میتواند به دانشگاه برود، به مناطق آزاد برود و آزاد بگردد؟ فیلتر شکن بخرد و قانون را دور بزند؟ در ساخت و ساز تخلف کند و به ماده صد برود؟ طرح ترافیک بخرد و ....

چرا بچه های مسئولان موقع سربازی امریه میگیرند و پشت میز نشینند و بچه های پاپتی مردم در مواجهه با اشرار تلفات می دهند؟ چرا بچه های مسئولان و بستگانشان مشکل اشتغال ندارند؟ چرا حامیان خودروهای داخلی از خودروی خارجی استفاده میکنند؟ چرا بانکها پول مردم را جمع میکنند و به قشری خاص خدمات می دهند؟

چرا وقتی در برابر انتقادهای درست کم می آوریم میگوییم حالا مانده است تا به اسلام برسیم، فعلا در حال حرکت در این مسیر هستیم و... اما وقتی بخواهیم روی یکی را کم کنیم به وی اتهام مخالفت با نظام اسلامی می زنیم؟

برخورد سلیقه ای و یکی به نعل یکی به میخ و تفسیر و تأویل های باندی و رقابتی و منفعتی، اعتماد مردم به صداقت و سلامت و عدالت نظام و مسئولان را از بین می برد و موریانه ای می ماند که پایه های حکومت اسلامی را سست می سازد. این جمله مقام معظم رهبری خطاب به مسئولان را باید با آب طلا نوشت که فرمود مشروعیت من و شما وابسته به اجرای عدالت است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دنیس رایت

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۲، ۰۵:۴۰ ب.ظ

کتاب خاطرات دنیس رایت اثر دنیس رایت | ایران کتاب

 

کتاب خاطرات دنیس رایت را دقایقی پیش به پایان بردم. آهسته و با دقت خواندم. در مطالب قبلی وبلاگ، یکی دوباری به محتوای این کتاب اشاره داشتم. کتابی که ذیل طرح تاریخ شفاهی بخش فارسی دانشگاه هاروارد تهیه شده و ترجمه فارسی آن در تهران توسط شرکت سهامی انتشار به چاپ رسیده است. با اینکه دنیس رایت سفیر وقت انگلیس در ایران تلاش دارد از خود و دولت متبوعش شخصیتی دور از حاشیه و بی آزار نشان دهد اما نمیتوان منکر رویکرد تیزبینانه و مرموزانه او در لابلای خاطراتش گردید. حداقلش حضور مشکوک و اتفاقی! او در روز حمله به پاسگاه سیاهکل و آزادی و ورود امام به قم در این دو شهر قابل ارزیابی و تامل است. جدایی بحرین از ایران، تأکید بر سرکوب ملاها و اصرار بر چپاول نفت ایران از دیگر اعترافات تاریخی این مأمور عالیرتبه انگلیس در ایران است. تأکید میکنم نه دانشگاه هاروارد و نه فرد مصاحبه گر یعنی مرحوم حبیب لاجوردی مامور یا طرف قرارداد با جمهوری اسلامی نبوده که هیچ دارای زاویه محسوس با نظام و انقلاب نیز هستند. تعریف و تمجید صریح جناب سفیر از شخصیتهایی چون هویدا و علم و علا، نمونه هایی از استقلال فحوای اثر حاضر به شمار می آید. خودکامگی شاه و مشورت ناپذیری او، انفعال و ضعف در برابر قدرتها تا جایی که شاه در مقابل کاردار انگلیس خود را زن موقت و تاریخ مصرف دار برای کامروایی غرب توصیف کرد، فساد مالی و اخلاقی گسترده درباریان و خودباختگی نسبت به غرب در حدی که برای پذیرایی در جشنها نیز به رغم وجود محصولات خوب و با کیفیت ایرانی، استفاده از محصولات اروپایی را افتخار می دانستند از دیگر مطالب مورد اشاره دنیس رایت می باشد. حقارت شاه پس از فرار از ایران و پشت پا زدن متحدانش نیز واقعیتی انکارپذیر است. نکته دیگری که در این کتاب عبرت آموز و قابل تامل است باور سرمایه گذاران خارجی در ایران به منظور شراکت با آقازاده ها و وابستگان دربار است که عنصر تضمین کننده تسهیل در روند تعاملات و موفقیت اقتصادی آنها به شمار می آمد. و للّه عاقبة الامور.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تب دماغ!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ۰۲:۲۳ ب.ظ

چرا انگشت توی دماغ خود می‌کنیم؟ | طرفداری

 

رییس جامعه جراحان گفت: رتبه اول جراحی زیبایی بینی در جهان متعلق به ایران است.

 

مردم ایران در شمار زیباترین مردمان جهان  هستند.

فرهنگ ایرانی یا اسلامی، مشحون از حقایقی است که منجر به تقویت هویت و میل به عزت و خودباوری می گردد.

گرایش به عمل زیبایی در مواقع غیرضروری در واقع اذعان به زشتی و نارضایتی از ظاهر و رقابت ناتمام بر سر خودنمایی و جلوه فروشی است.

غفلت از فرهنگ و آموزه های بومی و ملی و دینی، این سطح از خود باختگی و مد گرایی و لذت جویی را رقم زده است. مسئولان فرهنگی کشور این قصور را هم در کارنامه بلند کوتاهی های خویش ثبت نمایند. هر چه جامعه از داشته های هویتی خود تهی شود به فروپاشی و فاصله گرفتن از ارزشها و هنجارهای ملی و اعتقادی نزدیک تر می گردد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک واجب دیگر برای هر خانه!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ۰۶:۲۷ ق.ظ

متن در مورد فریب و فریبکاری با جملات سنگین

 

زن می گوید: پس تنورک از واجبات هر خونه ست! مرد هم سرش را به نشانه تایید و تسلیم تکان می دهد.

این اولین و آخرین تبلیغات اغواگر صدا و سیما نخواهد بود که فرهنگ مصرف گرایی را در میان مردم جا می اندازد. یک روز می گوید اگر کباب پز در خانه ندارید پس نقصی دارید، یک روز می گوید فرش های کهنه تان را باید عوض کنید، حشره کش صوتی که اساسا یک دروغ و کاهبرداری است را بارها تبلیغ می کند، تلویزیونتان باید مد جدید باشد و...

می دانید که بسیاری از مردم تحت تأثیر فضای هیجانی تبلیغات قرار می گیرند.

صدا و سیما می گوید برای تأمین مخارج و تولید آثار فرهنگی مجبور به درآمد زایی است. قرار است در تولیدات فرهنگی اش چه چیزی بگوید؟ سبک زندگی ایرانی و اسلامی را جا بیندازد؟ فطرت را اصل مهم معرفی نماید؟ راه رسیدن آرامش را به مردم بیاموزد؟ به هر حال صدا و سیما مدعی است که یک دانشگاه عمومی است.

اما تبلیغ کالاهای غیر ضروری در واقع پشت پا زدن به فرهنگ اصیل و سبک زندگی عقلایی است. وقتی جامعه در رقابت مادی فرو رفته و اصل بر خرید و دارایی بیشتر قرار بگیرد و آنهایی که توانایی خرید بیشتر و حضور در رقابت مصرف زدگی را ندارند احساس ضعف و سرافکندگی کنند، ارزش های انسانی کمرنگ گردیده، عقده و طغیانگری استیلا یافته و بنیان خانواده و امنیت اجتماع تهدید خواهد شد. جامعه ای که در سراشیب دنیازدگی فرو رفته و لذت جویی و منفعت طلبی در آن اوج بگیرد با جامعه تراز آرمانی اسلام که پرورش و تعالی انسانها و ظلم ستیزی و برابری و خدمت و ایثار و مجاهدت در آن محوریت دارد فرسنگها فاصله خواهد داشت.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کالسکه طلایی سلطان

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۷:۴۳ ق.ظ

عکس/ برگزاری مراسم پرهزینه تاجگذاری پادشاه انگلیس در سایه اعتراضات

 

تصاویری از مراسم تاج گذاری پادشاه انگلستان که در حال برگزاری است مورد اعتراض بخشی از مردم این کشور قرار گرفته است. خانواده سلطنتی بریتانیا در روز تاج گذاری تمام شکوه و جلال خود را به نمایش می گذارد: کالسکه های طلایی، جواهرات، تاج و تخت، بهترین لباس ها. گراهام اسمیت، منتقد سلطنت در این باره گفته است: این غیرقابل قبول است که 100 میلیون پوند برای تاج گذاری هزینه شود!

 

در فرهنگ غرب، تجمل گرایی و فخر فروشی و اشرافیت، یک اصل و افتخاری است که عنصر بالندگی محسوب می شود. همین تفکر طبقاتی نظام سرمایه سالاری که عقبه لذت جویی و منفعت طلبی دارد منجر به شکل گیری تفکرات مارکسیستی و نفی غلط هر نوع سرمایه داری گردیده است.

از نظر اسلام اما اصل ثروت، محترم است به شرط آن که از راه مشروع تحصیل شده و در راه مشروع صرف شود. هر نوع ظلم و نفی حقوق دیگران و زیاده خواهی و چنگ اندازی به سفره مردم و خیانت و دروغ، مردود شمرده می شود. از نظر اسلام تفاخر و اشرافیت و ریخت و پاش و اسراف ولو در حیطه اموال شخصی مورد قبول نیست. برنامه اجتماعی اسلام نفی شکاف طبقاتی و رسیدگی به امور ضعفا و محرومیت زدایی از جامعه است.

هر گاه دیدیم چشم و هم چشمی و تفاخر و خودنمایی و تجمل گرایی و اسراف و زراندوزی به امری عادی و مرسوم نزدیک می شود بیم سقوط نظام اخلاقی و تأثر از نظام فکری غرب و فاصله از آموزه های دین را در دل خود راه داده و به فکر اصلاح و دوری از خوی استکباری باشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک مقاله خوب درباره حجاب

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ فروردين ۱۴۰۲، ۱۲:۴۲ ب.ظ

نشست علمی عفاف و حجاب مردان برگزار می‌شود - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و  جهان | Mehr News Agency

 

بسم الله الرحمن الرحیم

حجاب

تألیف و تحقیق: اکرم پوراحمد

در ماههای اخیر بحث پیرامون حجاب، مورد توجه عموم رسانه ها و مردم قرار گرفته است. با اینکه از بدو پیروزی و شکل گیری نظام اسلامی، رعایت پوشش اسلامی و ملی در سطح انظار عموم به قانون تبدیل شد اما متأسفانه کم کاری های فرهنگی پیرامون فلسفه حجاب و هجمه تبلیغی بیگانه، ذهن بسیاری از مردم را نسبت به این واجب شرعی و اخلاقی مخدوش نموده و شبهات فراوانی در حاشیه آن طرح گردیده که بررسی و پاسخ به هر یک، مجالی دیگر و البته همتی لازم طلب می کند.

در این تحقیق بر آنیم به شکل مختصر، زوایایی از مسأله حجاب را مورد بررسی و مطالعه قرار دهیم.

دردمندانه باید اذعان داشت بسیاری از مخالفین حجاب، کمترین مطالعه ای نسبت به علت، اهداف و تاریخچه رویکرد به حجاب و عفاف ندارند.

مفهوم شناسی واژه حجاب

  هم به معنی پوشیدن است وهم به معنی پرده و حاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است.  این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است، وشاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست، آن پوششی حجاب نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. استاد شهید مطهری، مسأله حجاب، ص63

حجاب در آیات و روایات

اندک تحقیقی ولو در فضای مجازی، فهرست قابل اعتنایی از روایات پیرامون وجوب و حدود حجاب را نمایان می سازد که صرفا به نمونه هایی از آن اشاره می گردد:

یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کَانَ اللّهُ غَفُورا رَحِیما

«اى پیامبر! به زنان و دختران خود و به زنان مؤمنان بگو که جلباب ها [روسرى هاى بلند] خود را بر خویش فرو افکنند. این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [ به احتیاط ] نزدیکتر است و خدا آمرزنده و مهربان است. احزاب 59

 

وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّ

 و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس‌آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسری‌های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) نور31

 

الإمامُ علیٌّ علیه السلام: صِیانَةُ المَرأةِ أنعَمُ لِحالِها وَأدوَمُ لِجَمالها

امام على علیه السلام :صیانت زن او را شادابتر و زیبایى اش را پایدارتر مى کند .

غرر الحکم : ۵۸۲۰

سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنِ‏ الذِّرَاعَیْنِ‏ مِنَ الْمَرْأَةِ أَ هُمَا مِن الزِّینَةِ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى:وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِن؟ قَالَ نَعَمْ وَ مَا دُونَ الْخِمَارِ مِنَ الزِّینَةِ وَ مَا دُونَ السِّوَارَیْن‏؛

از امام صادق پرسیدم آیا ساق دست های زنان از زینت است؛ زینتی که خدا فرموده است: «باید زنها آنها را آشکار نکنند»؟ آن حضرت فرمود: آری [ساق دست زن باید پوشیده باشد] و نیز آنچه روسری آن را می پوشاند [مثل گردن] و بالاتر از جای دستبند [مثل ساق و آرنج و بازو] نیز از زینت محسوب می شود که باید پوشیده شود. الکافی، ج 5، ص 521.

حجاب، مقدمه عفاف

بایدگفت که حجاب اسلامی تنها به معنی پوشش بدن وموی سرنیست بلکه حجاب نگاه، حجاب استماع، حجاب سخن و حجاب دل نیزداخل دراین امرند"إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولـئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسؤُولاً"(اسرا/36). شما در برابر تک تک اعضا و جوارح خود، چشم و گوش و قلب و ... مسئول هستید.

به عبارت دقیقتر حجاب یعنی پوشش هرچیزی که برای جنس مخالف وخود شخص، محرک باشد حال این پوشش اعم از پوشش و اختفای بدن و مو یا بوی خوش یا آواز و صوت است. بنابراین به زنی هم که بوی خوش خود را بر نامحرم عرضه می کند یا از روی نرمی و ناز یا شوخی و مطایبه با مرد سخن می گوید یا ابایی از لمس وتماس با نامحرم ندارد بدحجاب و بدعفت گفته می شود. در این خصوص خداوند در قرآن در آیات 30 و 31  و 60  سوره نور و همچنین در آیات 32 و 33 و 53 و 59 سوره احزاب به وضوح لزوم حجاب را مطرح می فرماید. بدون شک، پوشش زن در برابر مردان بیگانه، یکی از ضروریات دین اسلام است. در روایات نیز پوشیدن لباس بدن نما و نازک، نزد نامحرم، آرایش و استعمال عطر درخارج از خانه ، اختلاط فساد برانگیز زن و مرد، دست دادن و مصافحه با نامحرم  و تشبه به جنس مخالف  منع شده است و مردان با غیرت،  به هدایت و کنترل همسر و دختران، عفّت نسبت به زنان مردم  و دوری از چشم چرانی توصیه شده اند.

پوشش زن در ایران باستان و ادیان بزرگ الهی

 نگرشی به دیگر ادیان الهی انسان را به این مهم متوجه می کند که «عفاف و حجاب» و حفظ آن همواره مورد تأکید خداوند متعال در تمام ادوار و در دوران همه پیامبران الهی بوده است. در آیین زرتشت، یهود، مسیحیت و اسلام ، حجاب بر زنان امری لازم بوده است. کتاب ‏های مقدس مذهبی، دستورها و احکام دینی، آداب و مراسم و سیره عملی پیروان این ادیان چهارگانه، در ادیان الهی به خصوص زرتشت، یهود و مسیحیت مسأله حجاب و رعایت آن مطرح بوده است.

حجاب، درآیین مقدس حضرت ابراهیم و حضرت نوح ( علیه السلام) حائز اهمیّت بوده است. درکتاب تورات چنین می خوانیم: «رفقه چشمان خود را بلند کرده واسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد، زیرا از خادم پرسید: این مرد کیست که درصحرا به استقبال ما می آید؟ خادم گفت: آقای من است. پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانید.» (سفر پیدایش، باب 24،آیه 64 و 65) از این بیان روشن می شود که پوشش زن در مقابل نامحرم در شریعت حضرت ابراهیم (علیه السلام) وجود داشته است؛ زیرا «رفقه» در مقابل اسحاق که به او نامحرم بود، ازشتر پیاده شد و خود را پوشاند تا چشم اسحاق به او نیفتد.

پوشش وحجاب پیش از آیین زرتشت نیز در بین ایرانیان مرسوم بوده است. نخستین مردمی که به سرزمین ایران آمدند، آریایی‏ ها بودند. پژوهش ها نشان می‏ دهد که زنان ایران‌زمین از زمان مادها، که از ساکنان این دیار بودند، دارای حجاب کاملی، شامل پیراهن بلند چین‏دار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند بر روی لباس‏ها بوده‏اند. (جلیل ضیاءپور، مجموعه مقالات ‌ص17‌-26) این حجاب در دوران سلسله‏ های مختلف پارس‏ ها نیز معمول بوده است. بنابراین در زمان بعثت زردشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی حجابی کامل داشته‌اند.

 در زمان ساسانیان که پس از نبوت زردشت است، افزون بر چادر، پوشش صورت نیز در میان زنان اشراف معمول شد. آیین زردشت که تاریخ آن را بین 2300 تا 1300 قبل از اسلام گفته‌اند. آیین پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک است؛ از این‌رو، انسان‌ها را به پاکی و پاک ‌دامنی فرا می‌خواند. در نقاشی‌ها و کنده‌کاری‌های باستانی ایران بسیار کم از زن تصویری به چشم می‌خورد. اگرچه زنان، کد بانوی خانه، مدیر و مدبر امور خانواده بودند، ولی حفظ حرمت ایشان با پوشیده داشتن ایشان رعایت می‌شد تا پاک‌دامنی آنها حفظ شده و از هر آسیبی در امان باشند. (موسوی‌، سیر تاریخی حجاب، ص39)

حجاب در آیین یهود نیز همواره مورد تأکید قرار داده است. بدون تردید مبنای حجاب در شریعت‏ یهود، آیات تورات بود که بر حجاب تاکید می‏نمود . کاربرد واژه «چادر» و «برقع‏» که به معنای روپوش صورت است، در آن آیات، کیفیت پوشش زنان یهودی را نشان می‏دهد. تورات با نهی تشبُّه مرد و زن به یکدیگر، می‏­گوید: متاع مرد برزن نباشد ومرد لباس زن را نپوشد؛ زیرا هر که این را کند، مکروه «یهوه‏» خدای توست (تورات، سفر تثنیه، باب 22، فقره )

آیین مسیحیت احکام شریعت ‏یهود در مورد حجاب را تغییر نداد، چراکه عیسی(ع) گفت: فکر نکنید که من آمده‏ام تا تورات و نوشته‏ های پیامبران را منسوخ کنم، بلکه آمده‏ام تا آن‏ها را به تحقق برسانم (عهد جدید، انجیل متی، باب70)، انجیل در موارد فراوان، بر وجوب حجاب و پوشش تأکید و پیروانش را به تنزّه ازاِعمال شهوت و عفاف فراخوانده است؛ در انجیل می خوانیم: همچنین زنان پیر در سیرت متقی باشند ونه غیبت گو و نه بنده شراب زیاده، بلکه معلمات تعلیم نیکو، تا زنان جوان را خِرَد بیاموزند که شوهر دوست و فرزند دوست باشند، و خرداندیش و عفیفه وخانه نشین و نیکو و مطیع شوهران خود که مبادا کلام خدا متهم شود(انجیل، رساله پولس به تیتوس، باب دوم، فقره 1 ـ 6)

 

حجاب و قانون

همانطور که گفته شد حجاب با فرهنگ اصیل ایرانی تنیده شده و حتی قبل از ظهور اسلام مورد اهتمام زنان نجیب این سرزمین قرار داشته است. نظام اسلامی ایران پس از شکل گیری در راستای ایجاد بستر رشد و تعالی جامعه و حذف یا تضعیف عناصر موثر در لاابالی گری و هرج و مرج فرهنگی، مبتنی بر احکام اسلام و تمدن ایرانی اقدام به ارائه تعریفی قانونی از حجاب در سطح جامعه نموده است. نباید فراموش کرد که هر پدیده ای که در جامعه و انظار عموم مطرح میشود دیگر از بعد شخصی و فردی خارج میگردد. کسی نمیتواند بگوید من چون در خانه خودم هر حرفی را به زبان می آورم هر لباسی میپوشم و... میتوانم در بیرون هم همانگونه باشم. مثلا اگر کسی در خانه خودش با صدای بلند آواز میخواند نمیتواند در بیرون هم همین کار را انجام دهد چون محدوده جمعی است و حریم خصوصی محسوب نمیشود.

همه مردم دنیا به حجاب گرایش دارند و حجاب در سراسر دنیا اجباری است. آنچه محل اختلاف است میزان و محدوده حجاب است. اسلام حجاب را برخلاف آیین یهود و ایران باستان (تاریخ ویل دورانت، جلد یک) برای سرتاسر بدن زن لازم نشمرده و چون به حضور اجتماعی زن رسمیت میدهد پوشاندن کف دست و صورت را استثنا نموده است.

در هیچ جای دنیا انسان ها با هر نوع پوششی که دلشان بخواهد حق تردد در انظار عموم را ندارند. پوشیدن لباس زیر، یا لباس خانگی در معابر طبق قوانین اغلب کشورها ممنوع است.

احترام به قانون بیانگر یک فرهنگ و نوعی تمدن است. ممکن است خیلی ها در دنیا با اجباری بودن بستن کمربند در خودرو یا ماسک اجباری موافق نباشند. نظر آنها محترم است اما در عمل ملزم به رعایت قانون هستند و عدم تبعیت از قانون در همه جای دنیا مورد تعقیب و پیگرد قرار دارد.

چه آنکس که به اختلاس و ارتشا و رانتخواری روی می آورد و چه آن که در سطح جامعه اقدام به کشف حجاب میکند دارای یک خاستگاه فکری و مخرج مشترک فرهنگی هستند. همه آنها خود را برتر از قانون دانسته و رعایت حقوق دیگران را بی اهمیت شمرده و دنبال منفعت یا لذت خود هستند.

غرب و هجمه به حجاب

اسلام زن را بسیار با ارزش و دارای کرامت میداند. زن قرار است مربی و قوام بخش سلامت خانواده و بالتبع آن شکل گیری جامعه سالم و شکوفا باشد. چنین زنی نمیتواند کالا و ابزار خوش گذرانی مردان هوسران قرار بگیرد. نظام سرمایه داری غرب در راستای منفعت طلبی و لذت جویی بیشتر، زن را وسیله ای برای کامروایی و بی قیدی در جامعه میخواهد جامعه غرق در شهوات نسبت به تضییع حقوق خود از سوی چپاولگران واکنشی نشان نمی دهد.

فارغ از این موضوع باید به تحلیل تمدنی از سطح عجیب هجمه به حجاب نیز نگریست. آنچه که در ادبیات مقام معظم رهبری به عنوان حرام سیاسی تلقی گردیده است در خور توجه است.

ادعای حمایت غرب از آزادی قطعا پوچ و بی مبناست. صدها دلیل و مثال وجود دارد که دنیای غرب نسبت به حقوق مردم خود نیز اعتنای چندانی ندارد. دیکتاتوری احزاب مجال روی کارآمدن تفکرات مستقل مخالف حکومتها را نمیدهد. زیر سوال بردن تاریخ صهیونیسم ولو با ارائه شواهد تاریخی ممنوع و مستوجب پیگرد است و ... جالب تر آنکه غرب همه کشورهای اسلامی را رها کرده و تنها حجاب زنان ایرانی را مورد توجه قرار داده است و با دعوت از مردم در مخالفت با حجاب، تشویق به شورش و نزاع و کشتار می نماید. نباید برای ما سوال پیش بیاید غربی که بمباران مناطق مسکونی و شیمیایی شدن زن و کودک این مملکت در هشت سال جنگ تحمیلی را نادیده انگاشت و حتی یک بیانیه در محکومیت متجاوز صادر نکرد چرا از میان همه مشکلات داخلی کشور صرفا نگران مساله حجاب شده است؟

مخالفت با حجاب در راستای ملی گرایی، داعیه ای کذب و بی اساس است. آثار باستانی پیش از اسلام نیز در کشور ما بیانگر محبوبیت و گرایش به حجاب در این سرزمین است. مخالفت با حجاب در واقع گرایش به غرب و ضدیت با ملی گرایی است.

از منظر علم (روانشناسی)

مقدمه

انسان به طور معمول زیاده خواه است. انحراف از کمال گرایی فطری، انسان را در بستر زیاده خواهی و تنوع طلبی مادی فرو می برد.

زن از نظر اسلام قرار است دارای جایگاه قدسی بوده و دست و چشم هر مردی به راحتی در ساحت او راه نداشته باشد. اینگونه است که خانواده دارای اصالت گردیده و قوام و سلامت جامعه را پی ریزی می کند.

برخلاف کسانی که مدعی هستند بی حجابی به مرور امری عادی تلقی می گردد اخبار روزانه رسانه های غرب حاکی از آن است که اتفاقا در جوامعی که غلیان های جنسی پررنگ تر بوده و عناصر محرّک به وفور یافت میشود به رغم آزادی در روابط، اما آمار تجاوز و خوی حیوانی بر مدار زیاده خواهی و هوسرانی خیره کننده و شرم آور است. تجاوز به همجنس، تجاوز به حیوانات و ... از دیگر جلوه های آزادی بی قید در اندیشه غرب و بی توجهی به اصل کنترل غریزه زیاده خواه بشری است.

نکته دیگر اما افراط در میل به خودنمایی است. اصرار بر جلوه گری و خودنمایی هم در مردان و هم در زنان وجود دارد. اما جالب است در مجالس و محافل، اصل بر پوشیدگی در لباس مردان است و برهنگی زنان!  چرا تشخّص مرد باید در پوشیدگی باشد و محبوبیت زن در گرو عریانی و استفاده از پوششهای کوتاه و سبک؟

میل شدید به خودنمایی و توجه افراطی به ظواهر از منظر شناخت روان، نوعی اقرار به کاستی و ضعفهای درونی است. فردی که شخصیت خود را فاقد ویژگی های لازم و دور از تکامل معنوی و فرهنگی می داند تلاش میکند از طریق ظاهر خویش اعم از آرایشهای غلیظ و یا لباس جلف، به جلب توجه دیگران و پوشاندن کاستی های درونی خود بپردازد.

میل افراطی به خودنمایی را در واقع باید یک بیماری روحی و گاه جنسی دانست. فرد بدحجاب یا بی حجاب در تلاش است با اظهار تمایز خود با دیگران و گدایی نگاه مردان در مسیر دیده شدن و جلوه فروشی، مرهمی بر بیماری روانی ناشی از خودکم بینی درونی قرار دهد.

علاقه به برهنگی در حقیقت تلاش برای ایجاد فساد در جامعه است و از همین باب بر مردان توصیه به فرو بستن چشم و پرهیز از نگاه به نامحرم بسیار مورد تأکید قرار گرفته است. مرد مستعد آسیب پذیری دیداری است و نگاه به نامحرم، باعث تحریک و ایجاد هیجانات جنسی و بیماری درونی اوست. از این رو زن در محیط اجتماع که دیگر حریم شخصی او به شمار نمی آید مکلف است از پوششی که منجر به تقویت هیجانات غریزی دیگران میگردد پرهیز نماید. برنده این نگاه تربیتی، خود زنان هستند که قرار است محور تشکیل خانواده قرار بگیرند. مردانی که در بیرون امکان تنوع طلبی و زیاده خواهی نداشته باشند به همسران خویش وفادارتر و به حفظ چارچوب خانواده، مقیدتر خواهند بود.

از نگاه علمی میتوان به مقوله حجاب و عفاف در راستای حفظ منزلت و سلامت زن به این گزاره ها اشاره کرد:

 

وحدت روانی

زن به دلیل این که عواطف و احساسات قوی تری نسبت به مرد دارد، از نظر روانی نفوذ پذیرتر از مرد است و در بین عوامل بیرونی، بیشتر از مرد متأثّر می شود. این تأثّر و نفوذپذیری وقتی از سوی شوهر باشد، باعث می شود وحدت و یگانگی روانی زن حفظ شود، اما وقتی از چند منبع باشد و آن زمانی است که زن بدون حجاب در اجتماع مردان نامحرم حاضر می شود، به آسانی تحت تأثیر روانی و عاطفی آنان قرار می گیرد و وحدت روانی او از بین می رود و با از بین رفتن وحدت روانی، دچار اضطراب و آشفتگی می شود.

ارزش هویتی

یکی دیگر از ثمرات حجاب برای زن، گران بهاتر شدن او برای مرد و در نتیجه، به وجود آمدن عشق است که لذّت بخش ترین عواطف انسانی است. نیاز به دوست داشن و محبوب دیگران واقع شدن، همچنان که «مزلو» روانشناس غربی در سلسله مراتب خود به آن اشاره کرده، یکی از نیازهای مهم هر انسان است. میزان این نیاز در زنان بیش از مردان است؛ زیرا موجودیت روانی و شخصیتی زن به این است که مورد توجّه و محبت دیگران، به ویژه نزدیکانش مثل پدر، مادر، شوهر و فرزندان واقع شود، به طوری که اگر این جایگاه را نداشته باشد امید خود را در زندگی از دست می دهد؛ به عبارت دیگر، شکست در عشق، شکست در همه چیز اوست

«ویل دورانت» نیاز اصلی زن در زندگی زناشویی را، مورد محبت و توجه مرد واقع شدن می داند و در این باره می نویسد: «زن وقتی زنده است که معشوق باشد و توجه به او مایه حیات اوست» و در جای دیگر می نویسد: «می گویند زنان بیشتر به دنبال ستایش ها و تحسین های مطلق و مبهم مردانند و بیشتر می خواهند که مردان به خواست آنها توجّه کنند و این امر از میل آنها به لذّت جنسی بیشتر است؛ در خیلی از موارد لذّت محبوب بودن، آنان را بیشتر خرسند می سازد.

در مقابل، اگر زنان مورد بی مهری و بی توجهی قرار گیرند و یا تحقیر شوند، بیش از دیگران در معرض ناراحتی ها و مشکلات روانی قرار می گیرند و سلامت روانی خود را از دست می دهند. آنان زمانی می توانند این نیاز را در خود تأمین کنند که ارزش واقعی خود را به عنوان یک انسان از دست ندهند. مسئله مهم این است که زن از چه راهی می تواند ارزش واقعی خود را حفظ کند؟ اسلام و سایر ادیان الهی بهترین عامل حفظ ارزش زن را «حجاب» می دانند. بی تردید حجاب و خودداری های ظریفانه زن، او را در نظر مرد محبوب می کند و مرد را آماده فداکاری و جان فشانی برای او می کند. در واقع نقش مهم حجاب برای زن حفظ جایگاه معشوقیت اوست.

«سیمون دوبووار» دانشمند و حقوق دان معروف فرانسوی می گوید: «دختران جوان دوست دارند، مردانْ خودِ آنها را بخواهند، نه برقراری رابطه جنسی با آنان را؛ فلذا نگاه های مردان در عین اینکه آنها را می ستاید، آزار هم می دهد. هوس مذکّر به همان اندازه که تحسین است، توهین است. دختران طبیعتا اگر احساس کنند مردان به بدن آنها نظر جنسی دارند، سعی می کنند خود را بپوشانند. شرم و حیا از همین جا معلوم می شود.

اما اگر زن زیبایی های خود را در معرض نمایش قرار دهد، کم کم برای مردان عادی می شود و به تدریج از ارزش او کاسته می شود؛ ولی وقتی زن خود را می پوشاند، نه تنها ارزش او کم نمی شود، بلکه برای مرد جذاب تر و رؤیایی تر جلوه می کند. زیرا «حجاب برای دختر همچون وسیله دفاعی است که به او اجازه می دهد تا از میان خواستگاران خود شایسته ترین آنان را برگزیند، یا خواستگار خود را ناچار سازد که پیش از دست یافتن بر وی به تهذیب خود بپردازد. موانعی که حجب و عفّت زنان در برابر شهوت مردان ایجاد کرده، خود عاملی است که عاطفه و عشق شاعرانه را پدید آورده و ارزش زن را در چشم مرد بالا برده است.

توضیح این که وقتی زن مکشوف و آرایش کرده در بین مردان ظاهر می شود، طبعا عده ای خوششان می آید و او را مورد تحسین و تکریم (ظاهری) قرار می دهند. به همین جهت دائما سعی می کند وضع ظاهری خود را طوری قرار دهد که بیشتر مورد پسند آنها واقع شود. معمولاً این گونه زنان و دختران برای اینکه زیباتر شوند، هر روز وقت زیادی را صرف آرایش و تقلید از مدهای جدید می نمایند. این روند می تواند ناراحتی های روانی زیادی را برای آنان ایجاد کند و به دلیل اینکه همیشه کارها به دلخواه پیش نمی رود، باعث بروز نگرانی هایی برای آنها می شود. بطور مثال این تصوّر، که آیا با صرف این همه وقت و هزینه مالی توانسته اند جلب نظر دیگران بکنند و مورد پسند آنان شوند یا برعکس، مورد تمسخر و تحقیر آنانند، می تواند دائما ذهن آنها را به خود مشغول کند و آنها را به موجوداتی نگران تبدیل نماید.

دلیل دیگری که می تواند بر نگرانی آنها بیفزاید این تصور است که هر لحظه ممکن است رقیبی زیباتر از راه برسد و شکار آنها را برباید؛ و بالاخره دلیل سومی که باعث ناراحتی و استرس برای آنها می شود این است که می بینند به مرور زمان از زیبایی هایشان کاسته می شود و زنان جوان تر و زیباتر جای آنها را می گیرند و نقش آنها را در ربودن دل ها کم تر می کنند. خصوصا وقتی مشاهده می کنند همان مردانی که چندی پیش خریدار کرشمه هایشان بودند، دیگر حاضر نیستند با آنها مراوده داشته باشند و بهای چندانی به آنها نمی دهند، اینجاست که دچار افسردگی و اضطراب می شوند و حتی گاه دیده شده که دست به انتحار می زنند.

این در حالی است که رعایت حجاب سبب افزایش جذابیت و زیبایی زن می شود. در روایتی از امام علی (علیه السلام) رسیده که فرمودند: «زَکاةُ الْجَمالِ اَلْعِفافُ»

زیرا بر پایه علوم روانشناسی و زیست شناسی حجاب و عفاف عامل سلامت جسمی و روانی انسان هاست. عفاف و حجاب از دیدگاه نوروبیولوژی، دو جنبه دارد: یکی اینکه، شخص ورودی‌های تحریک جنســی را دریافت نکند و دیگر اینکه، از تحریک جنسی دیگران خودداری کند. بر اساس ساختار مغزی زن و مرد خصوصاً در بخش هیپوتالاموس که به فعالیت بیشتر غدد جنسی در مردان نسبت به زنان منتهی می‌شود، به نظر می‌آید که نقش زن در جلوگیری از ایجاد محرک‌های جنسی و نقش مرد در کنترل ورودی‌های تحریک جنسی، اهمیت بیشتری دارد.

کنترل هیجانات

 مرکز کنترل هیجانات یا “آمیگدالا” جایی است که ورودی های حسی ما یعنی چیزهایی که میبینیم، میخوریم، میبوییم، لمس میکنیم و میشنویم به آنجا میرود. هر ورودی حسی که ما از محیط دریافت می کنیم اعم از بویایی، بینایی، شنوایی چشایی و لامسه به صورت مجزا، ورودی هایی را به آمیگدالا ارسال می کند و حافظه ای در این بخش تشکیل شده و ذخیره میشود. این ورودی ها همچنین به سمت بخش قشری مغز که محل تصمیم­گیری ها است و ما را از دیگر موجودات متفاوت کرده است، میرود.

مرکز تصمیم گیری و قضاوت ما در قسمت پیشانی ما قرار دارد. بین مرکز هیجان و مرکز تصمیم گیری ارتباطات زیادی وجود دارد اما نکته قابل توجه این است که وقتی مرکز هیجانات فعال باشد، مرکز تصمیم گیری مهار می شود و رفتار فرد فقط بر اساس هیجاناتش شکل می گیرد. مرکز تصمیم­ گیری و قضاوت مغز ما ارتباطش با مرکز هیجانات تقریبا می توان گفت مهاری است، هر چه هیجانات ما بیشتر شود اثر مهاری بر قضاوت ما بیشتر است و به هر میزان قدرت هیجان ورودی حسی­ مان بالاتر باشد رفتاری که نشان می­ دهیم غیر منطقی ­تر است. هر چقدر آمیگدالا بر قشر پری فرونتال تسلط داشته باشد، رفتار بیشتر بر پایه هیجانات و غیرمنطقی است.

در مسأله عفت، تأکید بیشتر بر بخش sexual (جنسی) است؛ ورودی حسی جنسی بر آمیگدالا بیشتر اثر می­گذارد و خیلی جالب است که بر انگیزش فرد بیشتر تاثیرگذار است و او را وسوسه می­ کند که به طرف آن کار برود. در اسلام حجاب هم برای آقایان مطرح می شود و هم برای خانم ها، اما بیشتر به مرد مراقبت از چشم تاکید می شود و برای خانم ها علاوه بر آن پوشیدن بخش هایی از بدن که جذابیت جنسی داشته باشد.

آمیگدالا (مرکز هیجانات) در مغز آقایان به لحاظ اندازه بزرگتر است و در نتیجه پاسخ ­های هیجانی که می ­دهند هم شدیدتر است. آمیگدالا که جسمی بادامی شکل است، مجموعه­ ای از هسته­ هاست. بخش میانی این کمپلکس ورودی ­های بینایی جنسی را بیشتر دریافت می کند. بخش میانی آمیگدالا نیز در آقایان بزرگتر و با تعداد گیرنده ­های هورمون­ های جنسی بیشتر میباشد. به همین دلیل است که کنترل نگاه بیشتر برای آقایان توصیه شده است. دستور “کنترل نگاه” به مردان در آیات قرآن و روایات، دقیقا علت آناتومی دارد.

تاکید بر زنان برای آشکار نکردن زینت هایشان دقیقا به همین علت است که زینت های خانم ­ها موجب برانگیخته شدن مرکز هیجان در مغز آقایان می شود. هر چه هیجانات ما بیشتر شود اثر مهاری بر قضاوت ما بیشتر است و به هر میزان قدرت هیجان ورودی حسی­مان بالاتر باشد رفتاری که نشان می­ دهیم غیر منطقی ­تر است. هر چقدر آمیگدالا بر قشر پری فرونتال تسلط داشته باشد، رفتار بیشتر بر پایه هیجانات و غیرمنطقی است.

اعتدال در تجمل گرایی

پوشش و حجاب به دلیل اینکه نقش اساسی در متعادل کردن غریزه خودنمایی و تبرج زن دارد، عامل مهمی برای جلوگیری از بخش بزرگی از اضطراب ها و دغدغه های فکری زن محسوب می شود، زیرا آزادی زن در خودآرایی و به نمایش گذاردن جلوه های زنانه در جامعه، باعث افراط در تجمّل و توجّه به زیبایی های ظاهری می شود، که این توجه افراطی می تواند سبب بروز اختلال های روانی در زن شود

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ورای این لبخندهای مصنوعی

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۷ فروردين ۱۴۰۲، ۰۹:۱۶ ب.ظ

بن بست در زندگی زناشویی - پارسی طب

 

می دانید که اسلام دل خوشی از خودکشی ندارد و حتی بعضی فقها بر این باورند که نباید در تشییع جنازه و مراسم فردی که خودکشی کرده شرکت کرد تا منجر به تقویت و اشاعه منکر نشود. انسان در برابر نفس خودش مسئول است. کسی نمی تواند بگوید چون این انگشت مال من است دلم میخواهد قطعش کنم؛ چه برسد به این که خودکشی کند.

اساس اعتقاد به خدا و باور معاد منافی ناامیدی و افسردگی است. ایمان به خدا منجر به تقویت امید و ایجاد نشاط در زندگی میشود. انسان مومن میداند جایی از زندگی دستی از غیب، او را از ورطه یأس و شکست نجات خواهد داد. لاتیأسوا من روح الله، از رحمت خدا ناامید نمیشوند مگر کافران.

باور به خدا و عالم غیب است که ناممکن ها را ممکن میسازد. باور ما می توانیم در گرو همین ایمان به نیرویی فرا مادی است. لااقل در انقلاب اسلامی ما و دوران پرفراز و نشیب دفاع مقدس بارها به اثبات رسید که انسان ها در اوج محدودیت میتوانند با اتکال به قدرت خدا دستاوردهایی شگرف به چنگ آورند. مملکتی که سربازانش حتی از داشتن سیم خاردار محروم بوده و در مصاف با ارتشی مورد حمایت ابرقدرتهای جهان به ستیز رفته و چهارده هزار کیلومتر از خاکش به اشغال بیگانه درآمده بود در سایه ایمان به غیب آبادان را از حصر نجات داد، بستان و فتح المبین و خرمشهر و... تا آنجا که عبور رزمندگاش از اروند و تصرف گلوگاه بندری فاو، حیرت استراتژیستهای مطرح جهان را به دنبال داشت. معروف است به رزمنده ای گفتند تو چطور با آر پی جی معمولی، تانک تی 72 را شکار میکنی، خندید و گفت با خرج یاابالفضل!

اسلام اتفاقا دین زندگی است و معتقد است معنویت نه یک خلسه بیگانه از واقعیت و ماده که پشتوانه سازنده اصلاح امور مادی و پیشرفت معیشتی و نشاط اجتماعی است. حقیقت آن است دنیای پرادعای روشنفکری باید توضیح دهد چگونه با تعارض بین نسخه بی قیدی و ادعای پوچ فرح بخشی و دلخوشی و شادی ناشی از لا ذهبی، با افسردگی و سرخوردگی و خودکشی ننگین کنار می آید؟ ورای لبخندهای موقت و مصنوعی جماعت خودشیفته و خودفریخته لذت طلب، شادی و آرامش حقیقی و جاودان در گرو اتصال به ذات خدا و تبعیت از فرامین او و بی اعتنایی به زخارف دنیا محقق می گردد. آرامش حقیقی زمانی به دست می آید که بدانی دنیا ماندنی نیست اما شرافت و ارزشش به مزرعه ای میماند که هر چه بذر نیکی و والایی در آن بکاری، آخرتی آباد و مسرت بخش خواهی داشت. جالب آنکه توده به بن بست رسیده ناامید همیشه طلبکار و شکست خورده، همواره مدعی ارائه خط و مشی نجات جوامع بشری نیز بوده و شهرت بادآورده خود را فرصتی برای ترویج فرهنگ پوچ گرایی قرار میدهند و البته بیچاره جماعتی ظاهربین که دل در گرو تقلید از این توده چرکین خودمحور و الکی خوش اما افسرده و بی هدف دارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با مردم در یک طبقه باشید

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲ بهمن ۱۴۰۱، ۰۴:۴۰ ب.ظ

تصاویر مربوط به مراسم ترحیم پدر حاج حسین یکتا در مسجد شهرک غرب -که مبلهایش آن را شبیه کلیسا نموده- دیدم.

حاج حسین آدم بزرگ و پر توانی است

اما

اگر قرار است لیدر جریان انقلاب باشیم باید شبیه نیروهای انقلاب باشیم. تجمل گرایی، اشرافی گری، تبعیض و خودبرتر بینی و باندبازی آفت اندیشه ناب انقلاب است که بارها مورد تذکر مقام معظم رهبری قرار گرفته است.

هیچ یک از مراجع و بزرگان و مجاهدان جبهه حقیقی اسلام جز در مساجدی معمولی مجلس و محفل به راه نمی اندازند و تلاش دارند به سیاق مولای متقیان، شبیه مردم باشند. پول پاشی برای دکور موسسه فرهنگی، اینکه بگوییم شرط صلاحیت فرهنگی منوط به عضویت در فلان جمع خودمانی است، اینکه به ملت بگوییم با پای برهنه به قتلگاه شهدا بروند و خودمان با ماشین در آن سیر کنیم و... با داعیه نظام سازی و الگو برداری از سیرت شهدا که وصفی جز صداقت نداشته در تنافی است. 

حواسمان باشد سبک سنتی محافل مذهبی را دستخوش سلایق فردی و امیال درونی خویش نسازیم.

 

علی فروغی مدیر شبکه سه صدا و سیما در مراسم ختم پدر حسین یکتا

امیر احمدرضا پوردستان فرمانده سابق نیروزمینی ارتش در مراسم ختم پدر حسین یکتا

سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده قرارگاه فرهنگی اجتماعی بقیه‌الله (عج) در مراسم ختم پدر حسین یکتا

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اسامی تعدادی دیگر از قاتلان شهید عجمیان

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۸ دی ۱۴۰۱، ۰۵:۰۷ ب.ظ

عکس/ منزل شهید مدافع امنیت «سید روح‌الله عجمیان»

 

قاتلان شهید عجیمان فقط آن جوانک های پست و فریب خورده ای نیستند که در جوشش غریزه حیوانی با خوی درندگی به جان یک بسیجی تنها و بی دفاع در کنجی خلوت افتاده و بدنش را با قتل صبر و جانش را ذره ذره به سوی مرگ کشاندند؛ هر چند برای بسیجیان دلداده مکتب عشق، شهادت ولو با سختی و زجر، احلی من العسل است.

در زمره قاتلان سید روح الله عجمیان، نام فرزند دهه هشتادی عضو شورای شهر و همه آقازاده ها و نورچشمی ها و یقه سفیدها را هم بگنجانید که ولع چپاول بیشتر و رانت خواری افزون تر و یغماگری و زیاده خواهی هایشان در زیر نقاب دین و انقلاب، سایه غربت و مظلومیت ولی نعمتان اصیل انقلاب اسلامی همچون خانواده شهید عجمیان را مستدام ساخت و رنج مهجوری و زخم تهمت و زهر جفای فتنه و نفاق را در جان شیدایشان فرو نشانده است. تاوان دست درازی های عناصر انقلابی نمای کاخ نشین چنبره زده بر خزانه بیت المال، همواره بر گرده کوخ نشینان سر به زیر و خط مقدمی جبهه اسلام ناب تحمیل شده است.

پرچم داران و منادیان حقیقی نظام مظلوم اسلامی نه قماشی از جنس تزویرگران غارتگر و باندباز دنیا پرست و اصولگرایان بی اصل و ریشه و اصلاح طلبان دگم و کژ اندیش و پوچ که مردان و زنان بی ادعا و شهیدپرور و جهادگری چون خانواده شهید عجمیان هستند که با آن سابقه درخشان جهاد و ایثار و رشادت در سالهای دفاع مقدس، در خانه استیجاری و کوچک حومه شهر، دلخوش به ماحصل عرق جبین و اندک دستمزد حلال کارگری فصلی، حتی بعد از شهادت فرزند دلبندشان نیز خود را بدهکار انقلاب و مردم دانسته و سهمی که از سفره انقلاب نصیبشان شده را در اطاعت پذیری از ولایت فقیه و پایبندی به عهد ازلی با معبود و حرکت در صراط مستقیم هدایت و رستگاری توصیف می نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کتاب و کارتن از یک جنس هستند!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۸ دی ۱۴۰۱، ۱۱:۲۸ ق.ظ

تصویری معنادار از خواب یک بی خانمان زیر ویترین یک کتابفروشی در لندن

 

اگر کتاب، کتاب باشد و اگر کتاب خوان، کتاب خوان، هیچ کارتن خوابی در سرمای هوا بی سرپناه نمی ماند؛ فقیری طعم گرسنگی و یتیمی درد تنهایی و مظلومی رنج غربت را نخواهد کشید.

این تصویر مربوط به خوابیدن یک کارتن خواب مقابل یک کتابفروشی در لندن است.

هنوز با آنچه که علم و سواد و اندیشه و معرفت و انسانیت و شعور و انصاف و عدالت و تقوا و فطرت و تمدن باید رقم بزند فرسنگ ها فاصله داریم.

کاغذ وسیله ای است برای بیداری، نه خواب بیشتر.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فاتحه ای که هاشمی برای ما خواند!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۱۷ ب.ظ

5126195

 

روح هاشمی رفسنجانی هم شاد، خدایش بیامرزد؛ ما که بخیل نیستیم.

او هم به اندازه خودش خدمتی کرده مأجور است و شکنجه ای کشیده مشکور؛

اما

شکاف طبقاتی و تجمل پرستی و رفاه زدگی و فرهنگ اشرافی گری و تجویز سقط جنین و اشاعه مصرف گرایی و دامن زدن به حس فقر و نیاز کاذب و مدرک فروشی و آقازاده بازی و... زخم های آزاردهنده و زیان باری است که بر پیکر نظام دینی نقش بسته و یادگار سیاه دوران مدیریت فکری او بر اریکه حاکمیت اسلامی است.

او یک تنه توانست مسیر انقلاب نورانی خمینی را به ورطه انحراف از سبک حیات دینی و سقوط به منجلاب مادی زدگی و دنیاجویی و منفعت طلبی سوق دهد. جالب آن که مخالفانش را هم جریان انحرافی لقب می داد.

تأثیر یک روحانی آشنا به مباحث دین اما بیگانه و بی اعتقاد به اهداف دین و منفعل نسبت به فرهنگ غرب، بسیار خسارت بارتر از سالها تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان دین و میهن است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قارچ های سمی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۴۴ ق.ظ

خوردی یا نخوردی، زدی و بردی، خودت و اطرافیانت، درست یا غلط، به من چه ربطی دارد، مردم هر چه دلشان می خواهد بگویند، برای خودشان قانون من درآوردی و پرسش بی جواب از کجا آورده ای را بتراشند و پر و بال بدهند، اصلا روی صحبت من این حرفها نیست.

تو سالهای سال بالاترین مقام امنیتی جایی باشی، از قضا همشهری خودت که سابقه دستگیری بخاطر عضویت در گروهکی تروریستی را دارد، بتواند در لایه های مختلف اداری نفوذ کرده و در نهایت در یکی از مهمترین نهادهای حاکمیتی جایگاه ویژه یافته و در دهها پرونده مهم کشور تأثیر بگذارد و به قول مرحومی مغفور و مستعفی، یک طبقه از آن نهاد را به بنگاه معاملات و تجارتخانه تبدیل کند، تو از رشد قارچ گونه و مرموز او مطلع باشی، تلاشی برای افشای ماهیت او انجام ندهی که هیچ فرزند دلبندت -که حالا در تورنتو لابد مشغول صدور انقلاب است- با همدستی او صدها کیلو طلای قاچاق وارد کشور کند و باز هم تو بی خبر باشی یا بی تفاوت، عجیب نیست؟!

اصلا بچه های مردم می توانند به راحتی دو گرم طلا برای نامزدشان بخرند چه برسد به خرید و فروش کامیون کامیون طلا؟ این سطح از روابط آقازاده از کجا نشأت گرفته است؟

این که پول زدید و خوردید و بردید یا نزدید و نخوردید و نبردید، اصلا به من مربوط نیست. هر کس هر حرفی میزند خودش میداند و خدای خودش، اما امثال شما و آقازاده هایتان سالهاست که بخشی از باورهای مردم را به یغما برده و اعتقادشان نسبت به سلامت نظامی که خون آورد فرزندان بی نام و نشان و بی ادعای این آب و خاک است را غارت کرده اید.

تبرئه بشوید یا منع تعقیب بخورید، عملکرد حضرات در مواجهه با پرونده دانه درشتها برای همه واضح و شفاف است؛ اما در نگاه پابرهنگان و ولی نعمتان انقلاب تا ابد محکوم و منفورید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دلهایی که از دست شما خون است!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۹ آذر ۱۴۰۱، ۰۷:۴۱ ق.ظ

photo_2022-11-06_09-16-04_mq4z.jpg

 

عباراتی که در تصویر می بینید حرف دل بچه های خون دل خورده انقلاب اسلامی است.

روی طلق حفاظ موتورش نوشته: "مسئولین محترم، این اوضاعی که توی کشور درست شده صدقه سر شما و بچه هاتونه.

به امام و شهدا و انقلاب که ظاهرا اعتقادی ندارید، لااقل برای حفظ صندلی خودتون به فکر مردم باشید."

 

"ما برای امام و انقلاب آمدیم ...

مسئولین خیال بد نکنند..."

واقعیت همین است که این برادر موتوری ما بیان داشت. موتور انقلاب اسلامی با فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت و خدمت روشن است و کار می کند. اگر خللی در امور می بینید چوبی است که بعضی دوست نماهای منفعت طلب و یغماگر لای چرخ نظام گذاشته اند. جماعتی که میز خود را مساوری با نظام دانسته، صدای منتقدان دلسوز را خاموش می سازند و امروز با ندانم کاری و رفتارهای متناقض با گفتارشان و تبعیض خلاف داعیه عدالت شان، برای دشمن کوچه باز کرده اند؛ خرس خاله هایی هستند که به موازات بدخواهی دشمن و توطئه و هجمه اجانب، اعتبار و رویکرد حاکمیت دینی را در راستای مطامع خویش به انحراف کشانده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حوزه تراز و ترازوی حوزه!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۳۲ ق.ظ

حوزه انقلابی

 

اول این خاطره از امام راحل را بخوانید:

یکی از آقایان نامه ای به امام نوشته بود و جهت ساختمان سازی مدرسه علمیه کمک خواسته بود. امام فرمودند چه شده همه برای خودشان دکان باز می کنند. بعد در جلسه ای دیگر فرمودند من خوف این را دارم که این ساختمانها به حیثیت معنوی حوزه ها لطمه وارد کند. ‏

منبع: برداشت‌هایی از سیره‌ی امام خمینی (ره)؛ جلد چهار، صفحه ۳۶۴. راوی: حجه الاسلام رحیمیان.

عبارت حوزه انقلابی یا حوزه تراز انقلاب مدتی است که به عنوان یکی از دغدغه های مهم مقام معظم رهبری وارد ادبیات سیاسی کشور شده و البته بازتابی هم در حوزه های علمیه داشته است.

از جمله تعریف های عجیبی که برای این عبارت به کار رفته توسط یکی از مسئولان کلان مدیریت حوزه است که فرمود حوزه انقلابی یعنی طلبه ها بیشتر درس خوانده و نمرات بالاتری را کسب کنند! البته ضرورت تقویت بنیه علمی طلاب، اصلی مهم و غیرقابل اغماض است اما اگر صرف علمیت را ملاک انقلابی گری بدانیم که بعضی عزیزان حوزوی ضدانقلاب یا حتی سرسپرده دشمن نیز دستی بر آتش علم و گاه اخلاق داشتند.

عده ای هم البته معتقدند حوزه انقلابی باید بتواند گره های فقهی در مدیریت نظام اسلامی را به بهترین نحو باز کند که بی شک حرف درستی است و میتواند به عنوان یکی از وجوه حوزه تراز مورد توجه قرار بگیرد. هر چند تجربه ثابت کرده بعضی دوستان عالم یا انگیزه ای برای اصلاح امور غیردینی مثل بانکداری نداشته و بعضاً درصدد توجیه مسائل و انطباق شرع با احکام بانکی و نه انطباق قوانین بانک با دین هستند و یا آنگونه که در بحث اسلامی شدن علوم تجربه شد به رغم هزینه های گزاف تاسیس موسسات و دانشگاهها و مراکز مختلف، اساساً اراده ای برای تعمیم و ترویج دستاوردهای علوم منطبق با دین در سطح مراکز دانشگاهی وجود نداشته و همچنان در بر همان پاشنه می چرخد و فرآورده های فکری تمدن غرب در ذهن جوانان ما انباشته می گردد. خروجی آن هم چیزی جز وابستگی بیشتر نیست.

اینجا البته یک پرانتزی هم باید باز کرد که مثلا حتی اگر کل علوم دانشگاهی بر مبنای آموزه های دین ترمیم و نوسازی شود آیا محصول آن فارغ التحصیلانی مقیّد به دین خواهد بود؟ می شود جواب این سوال را با پرسشی دیگر داد: آیا لزوماً نتیجه تربیت حوزه های علمیه فارغ التحصیلانی بوده که مقیّد به آداب شرع باشند؟ پس دادگاه ویژه روحانیت فارغ از بعضی سوءاستفاده های سیاسی برای چه فعالیت می کند؟ چه تعداد روحانیونی را دیده ایم که درگیر پرونده های اخلاقی و مالی هستند؟ یا اساساً در سبک زندگی خود مسیر اسلام را در پیش نگرفته و دین صرفا لقلقه زبانشان بوده است؟ نمونه اش همین بحث فرزندآوری یا تجمل گرایی یا صله رحم یا مردم داری و...

پس توجه داشته باشیم که علم مصونیت آور نیست.

و باز هم جا دارد پرانتزی دیگر گشود درباره بعضی دانش آموختگان مکتب غرب از دکتر محمود حسابی که در مدرسه مسیحیان لبنان، توانست قرآن و نهج البلاغه و حافظ و مولانا را حفظ کند تا امثال شهید بابایی که بورسیه ارتش شاه بود در آمریکا درس خواند؛ اما حلال و حرام خدا را جزء به جزء مراعات کرد یا نخبه و دانشمند شهید مصطفی چمران که به قول آقا ثابت کرد تضاد بین سنت و مدرنیته حرف مفت است!

یک بار از استاد بزرگوارمان پرسیدم چگونه می شود بعضی علمای بزرگ، با این که به کل علوم دین اشراف داشتند، با این که اهل نماز شب و ضجه و تضرع به درگاه خدا بودند اما باز هم دچار خطاهای عمدی می شدند و گاه وابستگی ها و دلبستگی ها و لجاجت ها آنها را به مسیر باطل می کشاند؟ استاد ما فرمود عنصر دیگری را هم باید در کنار علم و معنویت در نظر گرفت و آن اراده است.

حرف درستی است. آدم ها مختار هستند و به صرف تعلیم نمی توان عاقبت به خیری شان را تضمین نمود.

البته به مرور زمان فهمیدم اساسا علم و معنویت منهای اراده، علم و معنویت اصیل نیست.

این که می گویند مداد العلماء افضل من دماء الشهداء درباره عالمی است که شهیدانه زیسته و شهید پرور باشد. عالمی که مردم را به سمت خدا بخواند را عالم ربانی می نامند نه عالمی که دیگران را به سمت خود بخواند و دین را ملعبه و پله ای برای بلند مرتبه سازی و منفعت گرایی خویش بداند.

معنویتی که در سخن محصور بماند، دروغی بیش نیست.

از باب کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم رفتارها باید دیگران را به یاد خدا بیندازد و تلنگری برای اصلاحشان باشد.

با این وصف، حوزه های علمیه باید طلبه ای تربیت کنند که علم و معنویتش محصور در خلوت و عزلت و بُعد فردی نبوده و در ابعاد اجتماعی اثر گذار باشد. طلبه منفعل و تأثیرپذیر و بی اراده، هویت طلبگی را درک نکرده چه این که آمنوا و عملوا الصالحات را با هم ذکر کرده اند. اسلام برای کنج کتابخانه و بالای منبر نیست. ایمان بی عمل معنا ندارد.

حالا می شود این گونه بیان داشت که حوزه و طلبه انقلابی در حقیقت همان حوزه و طلبه اصیل است. حوزه و طلبه ای که بتواند در پیرامون و محیط جامعه تأثیر گذاشته و از باب الذین ان مکنّاهم فی الارض از تمکّن علمی و موقعیت معنوی و اجتماعی خود برای امر به معروف و اصلاح کژ روی خواص یا عوام بهره بگیرد.

برگردیم به همان خاطره ای که اول این مطلب نقل شد. آیا این حجم از مدارس علمیه که از نظر توانایی مادی دارای زیبایی و امکانات خوبی هستند؛ اما گاه به جای حضور استاد و سرپرست و متولی خودساخته و راه پیموده و مهذّب، در چنبره دکان بازی بعضی سیاسیون جاه طلب و ضعیف النفس گرفتار آمده اند؛ توانایی تحقق حوزه تراز انقلاب و تربیت نیروهای کارآمد جریان ساز و حرکت آفرین و مصلح را دارا هستند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا