اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۱۴۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بی عدالتی» ثبت شده است

خط قرمز کانونهای قدرت!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۱ فروردين ۱۴۰۲، ۱۰:۴۸ ق.ظ

جزئیات خودکشی خانم روانشناس از زبان خودش

 

یک کارشناس ارشد روانشناس بالینی چهارشنبه 16 فروردین در شهر اردبیل به دلیل فشارهای محل کار و جابه جا شدن در پست دیگری، دست به خودکشی ناموفق می‌زند.

کسی که باید خود در بیمارستان سبلان تأمین اجتماعی اردبیل با مشاوره‌هایش حتی در کاهش آمار خودکشی کمک کند به جایی می‌رسد که با خوردن تعداد زیادی قرص فشار خون، اقدام به خودکشی می‌کند.

خودکشی امری مذموم و غیرقابل توجیه است که هم از نظر شرع و هم از نظر علم روانشناسی به عنوان یک آسیب بزرگ و حرام مورد نهی قرار گرفته است.

اینکه چرا این خانم روانشناس کارش به خودکشی رسید دلیلی از زبان وی نقل شده که هر چند اقدام او را توجیه نمیکند و نشانه ضعف شخصیت ایشان است اما نکته ای در خود دارد که خوب است بدان توجه شود.

خانم جاویدنیا در خصوص علت کار خود اینطور توضیح داده که از بازرسی آمده بودند برای تحقیق و او مطالبی را در خصوص یکی از مسئولان مافوق خود با مأمور مربوطه در میان نهاد. گزارش وی به اطلاع مسئول مافوق رسید و او نیز در انتقام از کار خانم روانشناس تصیمیم گرفت وی را با 22 سال سابقه کار به بخش پایین تری منتقل نموده و در سطح اپراتور مشغول به کار کند.

عرض کردم تصمیم خانم روانشناس برای خودکشی در واکنش به این اتفاق بد قابل توجیه نیست. اما میخواهم یک نکته را عرض کنم که چرا کسانی که تخلفات پیرامون خود را گزارش میدهند نباید احساس آرامش کنند؟ نتیجه این ناامنی برای گزارش گران تخلف و فساد جز توسعه دامنه فعالیتهای متخلفین چیز دیگری نخواهد بود.

چندی پیش جوانی بسیجی در بابل که اتفاقا او هم زیرمجموعه بهداشت و درمان است برایم تعریف کرد که موردی مالی را که از نظر او تخلف بوده صرفا از مجاری قانونی و نظارتی درون سازمانی برای بررسی بیشتر اطلاع داده که متأسفانه مبغوض مسئولان مافوق قرار گرفت و از قسمت اداری خود به بخش پذیرش آنهم صرفا برای شیفت شب منتقل شده است! جالب آنکه تغییر دولت هم تأثیری در رفع مشکل او نداشته و اتحاد نانوشته افراد ذی نفع باعث شد او همچنان از حق خود محروم بماند. گو اینکه مدیران و ذی نفعان تلاش دارند با تنبیه گزارشگران، درس عبرتی به سایر دلسوزان و منتقدان داده و راه اصلاح را برای همیشه مسدود نگاه دارند. سازمانهای بالا دستی نظارتی هم برای حمایت از گزارشگران فساد و تخلف هیچ برنامه روشنی ندارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کدام استقلال کدام پیروزی؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۳ فروردين ۱۴۰۲، ۰۹:۱۰ ب.ظ

کدام استقلال؟! کدام پیروزی؟! | مسعود ده نمکی

 

به دوستان حزب اللهی خودم توصیه میکنم مستند کدام استقلال کدام پیروزی ساخته مسعود ده نمکی را که نزدیک به دو دهه از تولید آن میگذرد حتما تماشا کنند.

مملکت به بعضی دو قطبی سازی ها نیاز دارد. اگر جایی با دو قطبی مخالفت میشود سر موضوعاتی مثل تقسیم قدرت و رقایت انتخاباتی است. 

اگر درگیری بر سر حجاب نباشد و بچه های انقلابی بیکار شوند میروند سر مباحث عدالتخواهانه که مثلا پرونده اختلاس فولاد مبارکه چه شد؟ چرا بعضی دانه درشتهای متهم اقتصادی آزاد هستند؟ چرا بعضی زعمای معنوی شهرها با مفسدان اقتصادی حشر و نشر دارند؟ چرا رانت؟ چرا تبعیض؟ چرا شکاف طبقاتی؟ چرا بی عدالتی در آموزش و اجتماع و...؟!

یک عده خنگ شکم سیر و شهوت زده راه بیفتند مطالبات مردم را به بوسیدن در کوچه و آغوش رایگان و سلف مختلط و... تقلیل داده و تحریف کنند، جماعت ارزشی هم طبعا غیرتشان اجازه سکوت نداده و درگیری ایجاد میشود. قوه قهریه نظام هم این دست و آن دست و پاسکاری کند و اجرای قانون را معطل نگه دارد. چند صباحی مسئولان و مدیران و از مابهتران در حاشیه امن به سر ببرند. این جمله آقا که فرمود امر به معروف و نهی از منکر واجب است به خصوص در حوزه مسئولان، اگر اجرایی میشد صلاحیت و عدالت کانونهای قدرت و ثروت زیر سوال می رفت. بسیجی ها بیکار شوند برای شان سوال پیش می آید چرا در شعاع دو کیلومتری مسئولان و بستگانشان جوان بیکار پیدا نمیشود؟ چرا بانکها در خدمت سرمایه دارها هستند؟ چرا چهار هزار نفر اول ورودی کنکور از مدارس غیر دولتی هستند؟ چرا نظام دیوانسالار حکومت مستضعفین در خدمت طبقه سرمایه دار است؟ بچه های مسئولین خدمت سربازی را کجا میگذرانند؟ چرا با حقوقهای نجومی برخورد نشد؟ و...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک کار بیخود!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۸ فروردين ۱۴۰۲، ۰۵:۱۸ ب.ظ

photo_2023-03-28_17-09-04_cvk.jpg

 

این پیامک امروز به دستم رسید. محتوای آن نه تنها نشانه کج فهمی متولیان امر است بلکه بیانگر ضعف در ادراک مسئولان مربوطه نیز به شمار می آید.

برای مبارزه با بی حجابی یا هر منکر دیگری مثل مفاسد اقتصادی و رانت و تبعیض و ... نیاز به شعار دادن در صفوف نماز جماعت نیست. درباره قاره دیگری که صحبت نمی کنیم. یک سری مفاسد هست که مقابل چشم خودمان و مسئولان پرادعای نظام منتسب به اسلام قطار شده است. به جای آنکه در مسجد داد بزنیم که مرگ بر بی حجاب، مرگ بر بی غیرت، مرگ بر غارتگر بیت المال، مرگ بر بی عدالتی و تبعیض و... برویم جلوی میز مسئولان، برویم وسط خیابان مقابل هنجارشکنی بایستیم و از حاکمیت مطالبه عدل و دین را داشته باشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ناامیدی از نظام خوب است یا بد؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۲، ۰۹:۳۲ ق.ظ

بعضی از نیروهای انقلابی به اینجا رسیده اند که نظام عمدا دنبال قطع کامل نرم افزارها و شبکه های ارتباطی مخرب مجازی بیگانه نیست و در حالیکه میتواند با کاستن از پهنای باند اینستاگرام و... مانع از فعالیت فیلترشکن ها شود با چشمداشت به درآمد حاصل از فروش اینترنت و افزایش مصرف سودآور آن که ناشی از اجرای ناقص برنامه فیلترینگ است نسبت به حذف کامل شبکه های مذکور اقدام نمیکند.

بعضی از بچه های حزب اللهی به این نتیجه رسیده اند نظام همانطور که در اجباری نمودن قانون استفاده از کمربند ایمنی و استفاده از ماسک و... محکم ایستاد میتواند در نظارت بر قانون عفاف و حجاب نیز محکم بایستد اما با توجه به رویکرد انتخاباتی و سیاسی جناحها به صرف ایجاد درگیری بین لایه هایی از مردم و مشغول سازی ملت به هم اکتفا نموده و هیچ برنامه و عزم خاصی چه در زمینه فرهنگی و چه در زمینه انتظامی برای کنترل وضعبت بغرنج جامعه ندارد. جالب آنکه برخلاف فتوای مراجع، اجازه ورود بانوان برای تماشای مسابقات ورزشی مردان نیز صادر شده است.

عده ای از بدنه نیروهای انقلاب به اینجا رسیده اند نظام از ماجرای درگیری بر سر مساله حجاب خیلی هم متضرر نشده است. ماجرای مهسا امینی بلافاصله بعد از افشای پرونده محیرالعقول اختلاس فولاد مبارکه بوده که حتی اگر بپذیریم در بخشهایی از این گزارش اغراق صورت گرفته سرنوشت بخشهای غیراغراق آمیز پرونده در هاله ای از ابهام فرو رفته است. جسته و گریخته خبرهایی از تبرئه بعضی از چهره های شاخص متهم در پرونده های اقتصادی نیز به گوش میرسد. نظامی که توانست ظرف دو سه روز جمعیت عظیم معترضان فتنه 88 که از میدان آزادی تا میدان امام حسین را مملو از حضور میلیونی خود ساخته بودند کنترل نماید در کنترل اوضاع اغتشاش توسط چند جوانک فریب خورده که با اولین سیلی به گریه و ندامت می افتادند تعلل ورزید و در این اثنا سود سرشاری از افزایش قیمت ارز و طلا، حاشیه رانده شدن مطالبات اصلی مردم مستضعف و ... به دست آورد!

فارغ از میزان صحت و سقم این تحلیل ها بیم آن می رود بدنه ای از نیروهای ارزشی به مرور با عبور از دولت و نظام، عملا تبدیل به اپوزیسیون حزب الله! گردیده و صف جدیدی از مطالبه گری فرا حاکمیتی را تشکیل دهند.

اصل این سخن که رقبای رییسی و نفوذی های دولت قبل از خالی شدن بدنه حامیان وی خوشحال میشوند سخن بیراهی نیست و البته دولت رییسی نیز عملا نشان داده از هوش و ذکاوت لازم برای کنترل اوضاع و برنامه ریزی فرهنگی برای تغییر در شرایط موجود بهره چندانی ندارد.

اما میشود به موضوع از زاویه ای دیگر نیز نگریست.

بر اساس ادبیات رایج در کلام مقام معظم رهبری، بین نظام اسلامی (امت و امامت) با نظام دیوانسالار (قوای مجریه و مقننه و...) تفاوت وجود دارد. آنچه که در تقسیم بندی راهبرد کلان تحقق تمدن اسلامی نیز در کلام رهبری مشهود است ما اگر چه به نظام اسلامی (اصل حاکمیت دینی، ولایت فقیه و آرمانگرایی اسلامی) رسیده ایم ولی هنوز شاهد تحقق دولت اسلامی (مجموعه قوا و ساختار دیوانسالار کشور) نبوده ایم.

مقام معظم رهبری که بارها بر ضرورت برافراشته نگاه داشتن علم مطالبه گری تأکید داشته اند خود بالاترین مطالبه گر از مسئولان تنبل و انقلاب گریز و فراری از عدالت است. ضرورت امر به معروف و نهی از منکر در حوزه مسئولان، مقابله با شکاف طبقاتی، نفی تجمل طلبی، لزوم تحقق عدالت اجتماعی، ضرورت رفع بی عدالتی در نظام آموزش، برخورد با حقوقهای نجومی، تعقیب قانوندانهای قانون شکن، ایجاد کرسی های آزاداندیشی، سر و ساماندهی به صنایع داخلی و ارتقای کیفیت اسف بار خودروسازی و... نمونه هایی از خط و مشی ترسیمی رهبر متفکر انقلاب برای جریانهای انقلابی و عدالتخواه است که البته هیچگاه بر مذاق مسئولان در سطوح مختلف از جمله شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، شوراهای تأمین و ... خوش نیامده است.

به نفع نظام اسلامی و جریان اصیل انقلابی است که مطالبات دینی را فراتر از مقوله حجاب به گفتمان و فرهنگ عمومی تبدیل نمایند. قطعا بر سر مساله حجاب کوتاه نخواهیم آمد اما حجاب تنها بخشی از برنامه و مطالبه دین از حاکمیت است. ضرورت اصلاح ساختار اقتصادی، نفی تبعیض و رانتخواری، ایجاد بستر مناسب برای رشد فرهنگی و تعالی جامعه، برخورد با دانه درشتهای مفسد، توجه به گسترش عدالت اجتماعی، حمایت قاطع از مستضعفین و ... بخش های دیگری از آموزه های مکتب جامع و جهان شمول اسلام است که تجربه نیز ثابت نموده داعیه داری در برافراشته نگاه داشتن مجموعه مطالبات دینی و عدم نگاه موضعی و سطحی و گزینشی به احکام دین منجر به جلب اعتماد مردم و تحکیم پایه های حاکمیت اصیل اسلامی خواهد گردید.

ناامیدی از نظام اداری کشور، همان طور که بعضی مسئولان میز خود را مساوی با نظام دانسته و حفظ آن را از اوجب واجبات می شمارند اگر به این معنا باشد که هر کس که دغدغه دین و انقلاب و ولایت دارد خودش را متولی اندیشه نظام اسلامی دنسته و در پیگیری احکام و معارف اجتماعی دین منتظر مسئولان نماند، با ارزش و سازنده خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آه این پیرمرد دامان شما را میگیرد

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۴ فروردين ۱۴۰۲، ۰۹:۳۵ ب.ظ

photo_2023-03-24_20-10-16_1kmf.jpg

 

دلم میخواهد هیچ متنی ننویسم. همین عکس بماند مقابل چشمتان و خوب و سیر نگاهش کنید. این پیرمرد سید اهل دل و امثال او ذخیره استراتژیک نظام هستند. اگر بچه های ولایتی با گرگهای وال استریت حال میکنند پسر او سی ماه جبهه دارد، جانباز است، کارگر فصلی است، در منطقه ای محروم مستاجر است.

نوه این پیرمرد با قتل صبر شهید شد. پیکرش را زیر مشت و لگد گرفتند. به جسم بی جانش رحم نکردند. سید اولاد پیامبر را غریب گیر آوردند. بر بدنش تاختند. سید روح الله عجمیان، مصداقی از نفس زکیه بود. جوانی که کارگری میکرد. روزه می گرفت. اندک پس اندازش را به اردوهای جهادی می برد و برای محرومان صرف می کرد.

آقای ولایتی، آقای مخبر، آقای قالیباف، حسن روحانی، جهانگیری، عارف و... انقلاب را سید روح الله عجمیان و پدرش و پدر بزرگش نگاه داشته اند. کمر پیرمرد زیر بار سنگین آرمانهای انقلاب خم شد. فرزندان و بستگان شما ژن برتر هستند یا چنین خانواده های بی ادعایی که برای اسلام در غربت و تنهایی خون می دهند و صدایشان هم به جایی نمی رسد؟

همانطور که دعای این بندگان مخلص و بی ادعای خدا پشتوانه نظام است آه آنها نیز سینه آسمان را شکافته و دامان مسئولان بی لیاقت را میگیرد.

همه کسانی که در قتل وحشیانه امثال سید روح الله عجمیان دست داشتند؛

همه کسانی که در معادلات پشت پرده سیاسی بر سر خون سید روح الله عجمیان معامله می کنند

به خداوندی خدا، به رسالت محمد، به مظلومیت علی در محراب سرخ مسجد کوفه، به آه سوزناک فاطمه زهرا در قتلگاه عاشورا آنگاه که بدن قاتل درنده نیز به لرزه افتاد وقتی صدای زنی را شنید که می خواند غریب مادر حسین، به غربت و دلتنگی زینب کبرا در تل زینبیه که رو به مدینه فریاد برآورد واغوثاه، وامحمداه...

تقاص خون سید روح الله را پس خواهید داد. آه این سید بزرگوار دامان شما و نسل نکبت بار شما را خواهد گرفت. هیچ ظالمی، هیچ متعدی به حقوق مظلوم، هیچ ناجوانمرد غریب کش و خائن دو رویی به سلاله فاطمه زهرا بدی نکرد مگر آنکه چوبش را خورد. 

راستی پنج فروردین سالروز شهادت یک دانشجوی نخبه در عملیات فتح المبین است. سند زیبایی از اندیشه و دغدغه های او به یادگار مانده که خواندنش ذیل این متن خالی از لطف نیست.

در بخش هایی از وصیت نامه شهید دانشجو «هدایت الله طیب» می خوانیم:
خدایا نکند ثمره جنگ یاران مان، به چنگ فرنگی مسلکان افتد. نکند خونین کفنان در غربت بمیرند تا خوش باوران غرب زده کام گیرند. نه! هرگز! کفر است. مگر می شود خون حسین(ع)پایمال شود...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دوباره نگاه کنید!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱ اسفند ۱۴۰۱، ۱۱:۰۷ ق.ظ

انتشار جدیدترین شماره از نشریه علمی ـ پژوهشی «تربیت اسلامی» - خبرگزاری مهر  | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency

 

مثل این خانم معلم بلاگر قائمشهری یکی و دوتا نیست. اصلا بحث انقلابی و غیرانقلابی بودن را نمیخواهم مطرح کنم. بحث گزینش و نظارت است، اینکه هر چیزی باید سر جای خودش باشد. کسانی که حتی به هویت ملی و محلی خود هم وفادار نیستند چگونه میتوانند زمامدار امور مردم و وفادار به هنجارهای جامعه باشند؟ چقدر معلم هایی سراغ دارید که تعهدی نسبت به مسئولیتی که بر دوش گرفته اند ندارند؟ بهترین اقدام را تیم نساجی انجام داد که البته پا پس کشید و عقب نشست. جای چنین افرادی در محیطهای باشگاهی و حتی در قامت لیدر تماشاچیان فوتبال است نه نهادی مثل آموزش و پرورش که به طور مستقیم با هویت جامعه سر و کار دارد.

آن مامور انتظامی کرمانشاه را یادتان هست؟ ریش هم داشت. می گفت اصلا قانونی برای برخورد با بدحجابی نداریم! مانند او چند نفر دیگر وجود دارند؟ مانند آن مأموری که به طلبه ناهی از منکر در قم دستبند زد و برخورد زننده اش باعث بیماری قلبی وی گردید چند تای دیگر داریم؟ چندبار دیده ایم مامور پلیس فتا اگر انتقاد یک بسیجی را نسبت به مدیر رده پایین دولتی ببیند گزارش تشویش اذهان عموم رد میکند اما وقتی تخریب و تهدید انقلاب و اسلام را از بعضی بلاگرهای کژاندیش ببیند به روی مبارک خود نمی آورد؟

چند بار پیش آمده برای کاری به اداره ای بروید و احساس کنید کارمندهای محترم، حضور شما را مخل آرامش و گپ و گفت و گعده خود با همکاران دانسته و زود میخواهند با امروز و فردا کردن دست به سرتان کنند؟

من این حس را در اداراتی مثل فرهنگ و ارشاد و ثبت اسناد و ... تجربه کرده ام.

در مراجعه به بانک چقدر احساس حقارت کردید وقتی دیدید هر که سرمایه دارتر است بیشتر احترام میبیند و خدمات بیشتر و راحت تری دریافت می کند؟ چرا کسی به فکر ترمیم این حفره های فرصت سوز و براندازی موریانه وار نیست؟

حقیقت انقلاب اسلامی عمل به عدالت اجتماعی بود، چنانکه رهبر فرزانه انقلاب نیز فرمود مشروعیت مسئولان بسته به اجرای عدالت است.

از بالاترین شئون عدالت، خدمت به مردم، امانت داری و ایجاد بستر لازم برای رشد و تعالی ملت است.

نظام اسلامی، هم در مرحله سیاستگذاری و هم در مرحله اجرا نیازمند بازنگری و نظارت جدی بر میزان تطابق رویکردها و عملکردها با معیارهای دین و شعائر و اهداف انقلاب تمدن ساز اسلام است. اگر قرار باشد به صرف شب را به روز رساندن و روز را به شب رساندن و گذر ایام دلخوش باشیم؛ نظام دیوانسالار، نظام حق ولایت را به حاشیه رانده و اعتماد جامعه نسبت به سلامت و اعتبار و حقانیت حاکمیت دین را تحت الشعاع قرار می دهد. بدون تعارف باید گفت ادارات ما هنوز اسلامی نشده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یمنی ها هم انسانند

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ۰۵:۳۸ ب.ظ

عکس/ تصویری دردناک از دختر یمنی

 

اینجا یمن است، قابی از واقعیت دنیا که به چشم نمی آید.

ما یاد گرفتیم برای روشنفکر شدن به شبکه های بیگانه نگاه کنیم. شبکه هایی که از عربستان سعودی پول می گیرند تا به ما بیاموزند از هویت اسلامی فاصله بگیریم و کلمات عربی را دور بریزیم و شبیه غربی ها شویم و ما متمدنانه اسامی اسلامی خود را تغییر می دهیم، واژگان اسلامی را حذف میکنیم و به بهانه ملیت گرایی، به فرهنگ بی فرهنگی غرب پناه میبریم. این شبکه ها نمی گویند که ایرانی اصیل حتی قبل از اسلام هم اهل حجاب بود، سگ را به اتاق راه نمی داد، معماری خانه اش بومی بود، فرزندآوری را افتخار می دانست و....

از شبکه های ارتزاق کننده عربستان می آموزیم شعار آزادی و حقوق بشر را بلغور کنیم؛ اما چشممان را به روی کودکان گرسنه و یتیم و بی پناه یمن که زیر بمباران همین عربستان خون آشام قرار دارند، ببندیم.

دوست داریم منورالفکر شویم؛ اما سیم لامپ مغزمان به نیروگاه رسانه ای اجنبی وصل است. فکر روشن زمانی رقم می خورد که از قدرت تفکر و اندیشیدن به جای تبعیت محض از رسانه بهره ببریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ته ماجرای مطالبه گری حجاب به کجا می انجامد؟

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۱ بهمن ۱۴۰۱، ۱۱:۱۶ ق.ظ

(مهر فاطمی) محجبه ها را دور هم جمع کرد -  تجدید عهد و پیمان بانوان با حجاب

 

مدتی است اقشار متدین جامعه با اعتراض نسبت به ولنگاری های فرهنگی رایج در قالب بدحجابی که مدتی است بیش از گذشته در انظار عموم مشاهده میشود از دولت و قوای حاکمیت خواهان برخورد و اصلاح امور هستند.

اینکه رعایت حجاب، تنها مطالبه جریان عدالتخواه و انقلابی نیست و متدینین انقلابی در کنار مقابله با معضل بدحجابی خواهان برخورد با بی عدالتی و تبعیض و شکاف طبقاتی و رانت و ... هم هستند نیاز به یاداوری نیست.

اینکه حجاب، مقدمه عفاف است و نظام اسلامی به عنوان بستر ساز رشد معنوی و کمال انسانی در جامعه، مکلف به هموار نمودن مسیر اصلاح و رفع زمینه های ترویج گناه است و در این راستا باید نظام تربیت و آموزش را به گونه ای ساماندهی کند که سن ازدواج و فرهنگ و رسوم مربوط به آن مورد بازنگری قرار گرفته و به مبانی دین نزدیکتر شود هم بارها مورد تأکید قرار گرفته و در جای خود مهم و شایسته توجه است.

اما

حجاب به عنوان پرچم دین و نماد تبلور حاکمیت دینی هیچ گاه نباید مورد مسامحه مسئولان ذی ربط قرار بگیرد.

می ماند این مساله که مجموعه اعتراضات اجتماعی مربوط به مطالبه برخورد با بد حجابی و گسترش فرهنگ لاابالی گری در نهایت قرار است به کجا برسد؟

یک وجه این اعتراض در دایره اصلاح و تکمیل قوانین و جدیت در فعالیتهای فرهنگی و معرفتی است که قطعا باید اهتمام بیشتری از سوی مسئولان را به دنبال داشته باشد.

یک وجه دیگر این اعتراضات همانا در خصوص ضرورت مواجهه انضباطی و میدانی با پدیده منحط بی حجابی است که روی سخن دقیقا در همین مورد است.

به گمان شما فشار بر حاکمیت برای کنترل وضع ناهنجار جامعه به کجا می انجامد؟

جز این است که مسئولان به منظور ساکت نمودن صدای معترضان با وعده جدیت در این امر، در نهایت نیروی انتظامی را متولی اصلاح و برخورد انضباطی با مروجّان بی عفتی معرفی خواهند نمود؟

با خودمان که تعارف نداریم؟ با شناختی که همه ما از بضاعت این نهاد داریم اصولاً قابل تصور است نیروی انتظامی به تنهایی قادر به کنترل وضع بی حجابی در جامعه باشد؟ حالا ضعف انگیزه بعضی عناصر این نیرو و یا ناآشنایی بعضی مأموران با نحوه برخورد اسلامی با مردم نیز در جای خود قابل تأمل است.

از ابتدا هم واگذاری مأموریت برخورد با بی حجابی بر دوش نیروی انتظامی، تصمیمی اشتباه بود.

تشکیل دوباره کمیته های انقلاب هم از نظر ساختار اداری و ضرورت های سازمانی ممکن نخواهد بود.

اما تجربه فعالیت ستادهای مردمی امر به معروف و نهی از منکر با محوریت مساجد و پایگاههای بسیج، تنها نسخه ای است که می تواند مبارزه با منکر بد حجابی و مزاحمتهای خیابانی و هرزگی اجتماعی را به راحتی و سرعت بیشتر محقق سازد.

به دوستان مومن و پیگیر خود پیشنهاد میکنم در کنار اجتماعات و جلسات و نامه نگاری ها و... با مسئولان در خصوص مقابله با پدیده شوم بد یا بی حجابی، راهکار عملیاتی احیای ستادهای مردمی امر به معروف و نهی از منکر را نیز مورد تأکید قرار دهند تا بالاخره شاهد حرکتی رو به جلو و موثر برای اجابت این مطالبه دینی باشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فریاد عدالت، پایه های نظام را محکمتر می سازد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲ بهمن ۱۴۰۱، ۰۶:۳۷ ب.ظ

یادی از بیدادگاه خسرو گلسرخی

 

سالها پیش کلیپی پخش شد از جلسه محاکمه خسرو گلسرخی در سال 52 که منجر به اعدام وی گردید. او مرد و مردانه ایستاده بود مقابل قاضی و خود را یک مارکسیست معرفی می کرد اما جالب بود که به عباراتی از کلام نورانی امیرالمومنین و امام حسین علیهما السلام اشاره و استناد می نمود و از بزرگان شهید تشیع علوی به نیکی یاد می کرد.

حسن رحیم پور ازغدی ذیل کلام او در تحلیلی کوتاه به این واقعیت اشاره نمود که روح حقیقت جو و فطرت راستی طلب امثال خسرو گلسرخی را نمی توان نادیده گرفت اما کم کاری در بیان و نشر معارف اصیل دین که متضمن عدالت و آزادی اجتماعی و زمینه ساز رشد و بالندگی شخصیت و کمال انسان هاست منجر شد که آنها نتوانند راه درست را تشخیص داده و به دامان مارکس و لنین بیفتند.

در کتاب طرح کلی اندیشه اسلام در قرآن که یادگاری از تلاش فرهنگی آیت الله خامنه ای در دوران جوانی و فضای سیاسی مبارزات ضد ستمشاهی است نیز به طور ملموس می توان احساس کرد که ایشان سعی دارد ضمن تأکید بر معرفی نظام ولایی و حاکمیت الهی در اسلام، چهره حقیقی دین در عدالت ورزی و نفی نظام طبقاتی و ستیز با اشرافی گری و تبعیض را معرفی نموده تا وجدان حق طلب جوانان تشنه عدل و داد را در قلمرو آموزه های دین سیراب نماید.

واقعیت آن است بسیاری از کسانی که ذیل مطالبات اجتماعی و اقتصادی خود اصل نظام را زیر سوال می برند اگر بدانند عدالتخواهی در منطق و بطن انقلاب اسلامی نهفته و هر جا که شاهد تبعیض و انحراف هستیم دقیقا به خاطر فاصله گرفتن در آن نقطه از مبانی دین است، در رویکرد غلط خود تجدید نظر می کنند.

نمی توان منکر شد که بخشی از معترضین در شمار معاندان و بدخواهان نظام هستند و از سر شکم سیری یا عقده و کینه به ستیز با حاکمیت روی آورده اند؛ اما اگر عَلَم عدالتخواهی در دست نیروهای انقلاب باشد لااقل آن طیف از جامعه که دعوایی جز احقاق حق نداشته و بازی رسانه های دشمن را خورده اند از دامان نظام فاصله نخواهند گرفت.

از این رو باید باز هم تأکید کرد که به نفع نظام است پرچم عدالتخواهی در دست نیروهای منتقد اما معتقد به نظام بماند تا اینکه در اختیار دشمنان اساس دین و نهضت قرار بگیرد؛

اما

جای تأسف است که تلقی سودجویانه از مفهوم درست "اوجب واجبات بودن حفظ نظام" و تغییر ناجوانمردانه آن به اوجب واجبات بودن حفظ قدرت و صیانت از کرسی ریاست، بسیاری از مسئولان را به آنجا رسانده که صدای حق طلبی و عدالتخواهی نیروهای دلسوخته انقلاب را خفه نموده و با پرونده سازی و ایراد اتهام و برخوردهای ملال آور و فرسایشی قضایی، راه را بر اصلاح امور ببندند و در نهایت لایه هایی قابل اعتنا از جامعه حق طلب را به دامان بیگانه سوق دهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رفتار ناصالح با ملاصالح!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱ بهمن ۱۴۰۱، ۰۹:۳۹ ق.ظ

دانلود و خرید اینترنتی کتاب ملاصالح؛ سرگذشت شگفت‌انگیز مترجم اسرای ایرانی  در عراق | رضیه غبیشی | طاقچه

 

کتاب خاطرت ملاصالح، عجیب و عبرت آموز است که حتما خودتان میخوانید و درباره اش قضاوت میکنید.

یک نکته را دلم میخواهد از این کتاب برای شما بازگو و تحلیل کنم.

ملاصالح قاری هشت سال در زمان شاه، بیش از چهار سال در زمان صدام و دو سال در جمهوری اسلامی را در زندان گذارند که این مورد آخری بسیار غمبارتر و شکننده تر از دو اتفاق قبلی است زیرا توسط دوستان صورت میگرفت آنهم نا به حق و آلوده به وهم و تهمت.

وزارت اطلاعات و قوه قضاییه میتوانستند لااقل با این قرینه که اگر ملاصالح جاسوس و خائن بود دلیلی نداشت بخواهد به وطن برگردد و محاکمه شود و یا لااقل تا بازگشت اسرا و شهادت آنها درباره خدمت یا خیانت ملا، صبر کنند اما به صرف ظن به همکاری با حزب بعث، این روحانی مجاهد را دو سال به زندان انداختند و آبرویش را بردند و حکم اعدام صادر کردند و با دستبند و پابند تحقیرش نمودند و وضعی پیدا کرد که دل هر بیننده ای را به رقت می انداخت تا اینکه در نهایت با وساطتت علی فلاحیان که آن موقع معاونت دستگاه قضا را داشت و از دوستان دوره جوانی ملا بود و نیز پیگیری و تشر مرحوم ابوترابی که پس از آزادی از چنگال دشمن صورت گرفت، ملاصالح با روحی آسیب دیده از اتهام سنگین و فاقد مدرک خیانت و جاسوسی تبرئه گردید.

از زاویه دیگر اما میخواهم نکته مهمتری را مورد توجه قرار دهم. یک نفر میتواند به استناد واقعه تلخی که در همین کتاب میخواند، نظام را به ناراستی و ضعف و ستم متهم کند؛ اما همین که نظام اسلامی اجازه داد نقدی جدی نسبت به عملکرد مهمترین نهاد امنیتی کشور مجوز انتشار بگیرد یعنی برخلاف نظام های مستبد و سانسور گر عالم، دنبال اصلاح و تغییر رویه های غلطی است که با رویکرد اصیل حاکمیت دینی منافات دارد.

این روح نقد پذیری و کمال طلبی را باید به فال نیک گرفت و دعا کرد همه مسئولان با سعه صدر و بینش عمیق از نقدها و سخنان تلخ اما صحیح استقبال نموده و هیچگاه درصدد خاموش نمودن صدای منتقدان بر نیایند. اعتراض و انتقاد در چارچوب نظام اسلامی نه تنها منجر به ضعف و سقوط حکومت نمی شود بلکه پایه های حکمرانی را در دل و اندیشه ملت مستحکمتر می سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کتاب و کارتن از یک جنس هستند!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۸ دی ۱۴۰۱، ۱۱:۲۸ ق.ظ

تصویری معنادار از خواب یک بی خانمان زیر ویترین یک کتابفروشی در لندن

 

اگر کتاب، کتاب باشد و اگر کتاب خوان، کتاب خوان، هیچ کارتن خوابی در سرمای هوا بی سرپناه نمی ماند؛ فقیری طعم گرسنگی و یتیمی درد تنهایی و مظلومی رنج غربت را نخواهد کشید.

این تصویر مربوط به خوابیدن یک کارتن خواب مقابل یک کتابفروشی در لندن است.

هنوز با آنچه که علم و سواد و اندیشه و معرفت و انسانیت و شعور و انصاف و عدالت و تقوا و فطرت و تمدن باید رقم بزند فرسنگ ها فاصله داریم.

کاغذ وسیله ای است برای بیداری، نه خواب بیشتر.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حواشی یک جنایت عجیب در تهرانپارس

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۴ دی ۱۴۰۱، ۱۱:۲۶ ق.ظ

انتشار کلیپ دلخراش پای پلیس را به «آدم ربایی » باز کرد

 

کلیپ شکنجه وحشتناک یک جوان 25 ساله از ماجرایی عجیب پرده برداشت.

مجید، برای کار از سوی دوستانش به کارگاهی دعوت شده بود که دریافت آنجا مخفیگاه تولید مشروبات الکلی است.

او قصد انصراف از این کار را داشت که توسط سه نفر در کارگاه زندانی و مورد شکنجه قرار گرفت.

هشت شبانه روز دستها و پاهای او را به حالت فیتیله پیچ بستند و بدترین شکنجه ها از ضرب و شتم با کمربند و مشت و لگد تا کشیدن چاقو را بر بدن او وارد آوردند. او مدتی بعد در حالی که تا یک قدمی مرگ رفته بود آزاد شد. در این مدت هر روز ده تا پانزده نفر از دوستان آن سه نفر به محل نگهداری وی آمده و وضعیت رقت بار مجید را تماشا می کردند و بعضی هایشان مشت و لگدی هم حواله اش می نمودند. ماجرا دو سال بعد با انتشار این فیلم آزار دهنده، کشف گردید و  ضاربان شناسایی و دستگیر شدند.

چند نکته مهم را باید در این اتفاق مورد بررسی قرار داد.

بعضی آدمها چقدر می توانند وحشی باشند که هر جنایتی را با هم نوع خود انجام داده و احساس عذاب وجدان نکنند.

آنهایی که هر روز به محل نگهداری جوان محبوس می رفتند چقدر بی تفاوت از کنار شکنجه و آزار یک انسان عبور کردند.

این افراد آدمهایی خلاف کار بودند که با تولید و توزیع مشروبات الکلی به تجارتی نجس و کسب و کار حرام روی آوردند. مطمئن باشید چنین افرادی با این سطح از توحش در اغتشاشات اخیر که به زعم آشوبگران، نظام را در آستانه فروپاشی قرار داده و طبعا با از بین رفتن نظام، آزادی های حیوانی مطلوب آنها رونق می گرفت، نیز دخالت داشتند. 

تصور کنید چنین افراد متوحشی که به دوست و همکار خود رحم نکرده و بدترین رفتار ناجوانمردانه را در قبال او انجام میدهند دستشان به یک بسیجی تنها و بی دفاع برسد چه بر سر او خواهند آورد؟ البته نمونه هایی از این خوی حیوانی جماعت سگ باز و عرق خور را در شکنجه ددمنشانه شهدای مظلومی چون آرمان علی وردی و سید روح الله عجمیان و... شاهد بودیم.

نکته آخر اینکه چرا جوانی که اینطور مورد آزاد و شکنجه قرار گرفت حتی پس از آزادی و نجات از دست آن سه یاغی، حاضر نشد به قانون اعتماد کرده و اقدام به شکایت نماید؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هر سربازی سر باز نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۲ دی ۱۴۰۱، ۰۶:۴۹ ق.ظ

تابلو خطر

 

فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان از حمله اشرار مسلح به ماموران ایست و بازرسی قطار خنجک شهرستان زاهدان و شهادت سرباز مدافع امنیت خبر داد.

خبر شهادت یک سرباز هر از گاه در سطح رسانه ها منتشر میشود و یکی دو روز بعد به فراموشی سپرده میشود و کسی نمی پرسد چرا هیچ وقت هیچ سربازی که در مناطق مرزی و پرخطر خدمت میکند جزو فرزندان یا اقوام صاحبان قدرت و مکنت نیست؟ فرزندان مسئولین و ثروتمندان کجا خدمت می کنند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فاتحه ای که هاشمی برای ما خواند!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۱۷ ب.ظ

5126195

 

روح هاشمی رفسنجانی هم شاد، خدایش بیامرزد؛ ما که بخیل نیستیم.

او هم به اندازه خودش خدمتی کرده مأجور است و شکنجه ای کشیده مشکور؛

اما

شکاف طبقاتی و تجمل پرستی و رفاه زدگی و فرهنگ اشرافی گری و تجویز سقط جنین و اشاعه مصرف گرایی و دامن زدن به حس فقر و نیاز کاذب و مدرک فروشی و آقازاده بازی و... زخم های آزاردهنده و زیان باری است که بر پیکر نظام دینی نقش بسته و یادگار سیاه دوران مدیریت فکری او بر اریکه حاکمیت اسلامی است.

او یک تنه توانست مسیر انقلاب نورانی خمینی را به ورطه انحراف از سبک حیات دینی و سقوط به منجلاب مادی زدگی و دنیاجویی و منفعت طلبی سوق دهد. جالب آن که مخالفانش را هم جریان انحرافی لقب می داد.

تأثیر یک روحانی آشنا به مباحث دین اما بیگانه و بی اعتقاد به اهداف دین و منفعل نسبت به فرهنگ غرب، بسیار خسارت بارتر از سالها تهاجم فکری و فرهنگی دشمنان دین و میهن است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به واقعیت نزدیک شویم

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۸ دی ۱۴۰۱، ۰۴:۱۱ ب.ظ

عکس/ شیوه عجیب اعتراض کادر درمان در فرانسه

 

ایرانیک تی وی/ وضعیت نابسامان بهداشت و درمان در فرانسه و کادر درمانی که جلوی بیمارستان دراز کشیدند،تا درباره فروپاشی بیمارستان هشدار دهند.

 

 

وضع بیمارستانها در ایران هم مطلوب نیست. بسیاری از پرستاران نسبت به شرایط استخدام خود گله دارند. بسیاری از بیماران هم نسبت به نحوه برخورد بعضی پزشکان شکایت دارند؛ اما اینطور نیست که همه جای دنیا گل و بلبل باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مطالبه گری قانونی به بن بست می رسد؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۵ دی ۱۴۰۱، ۰۳:۲۲ ب.ظ

photo_2023-01-05_13-57-35_z9ql.jpg

 

راه درست مطالبه گری، ورود از مجرای قانون و استفاده از ظرفیتهای رسانه ای و قانونی کشور است و هر رفتاری که در رنگ و قالب آشوبگری و تعارض با قانون باشد قابل تأیید نیست؛ اما مسئولان نیز باید به گونه ای رفتار نمایند که مردم باور کنند قانون ظرفیت احقاق حقوق آنان را دارد.

اینکه یک جوان بسیجی عدالتخواه را به خاطر امربه معروف و نهی از منکر، با پرونده سازی و درج اتهام تشویش اذهان و ... به محکمه بکشانیم و یا مجوز تجمع و بیان اعتراضات قانونی را ندهیم در تضاد با دعوت به قانونمندی در جریان مطالبه گری است.

یک رفتار دیگر مسئولان که باعث بی اعتمادی جامعه به ظرفیتهای قانون برای احقاق حق میشود بی اعتنایی به خواسته های قانونی است.

یک مثالش میشود همین جریان افزایش یکباره قبوض تلفن ثابت. با اینکه نمایندگان مجلس، شورای رقابت و سازمان بازرسی کل کشور در اظهارنظرهای علنی به غیرقانونی بودن این افزایش قیمت صحه گذاشته اند اما گوش شرکت مخابرات به این اعتراضها بدهکار نبوده و همچنان بر تعرض خود نسبت به حقوق مردم ادامه می دهد. به نظر شما وقوع چنین مسائلی مانند آنچه که در جریان بی اعتنایی شرکتهای خودرو ساز به مطالبه گری و تذکرات مسئولان عالی نظام رخ داد مردم را به چارچوبهای قانونی مطالبه گری امیدوار میسازد یا ناامید؟

یک نمونه دیگر اتفاقی است که در شهرستان بابل رخ داده است. دفن انبوه زباله در منطقه جنگلی روستای انجیل سی باعث نابودی گسترده طبیعت در این نقطه گردیده است. برای مردم عجیب است که چگونه میتوان داعیه دلسوزی برای منابع طبیعی را در ویران سازی کلبه قدیمی چند ساکن بومی جنگل پذیرفت اما بی اعتنایی به تخریب گسترده جنگل و مرگ پرندگان و حیواناتی که از شیرآبه زباله ها تغذیه کرده اند و از بین رفتن سریع طبیعت و بافت محیط را نادیده انگاشت؟

جالب است بدانید عده ای از اهالی فرهیخته این منطقه جنگلی با استفاده از ظرفیتهای قانونی به مطالبه گری پرداخته و در نهایت موفق شدند در دادگاههای بدوی و تجدیدنظر حکمی قطعی مبنی بر ممنوعیت تخلیه زباله در جنگل مذکور را دریافت نمایند. اما نهادهای ذی ربط چشم بر این دستور قانونی بسته و اقدامی برای تغییر مکان دفن زباله صورت نداده اند.

با این وصف مردم چگونه میتوانند به ادعای قانونمداری مسئولان و تبعیت آنها از احکام قانونی اعتماد نموده و مطالبه گری در چارچوب ظرفیتهای رسمی کشور را راه دستیابی به حقوق طبیعی خود برشمارند؟ بعضی مسئولان با بی توجهی به وظایف خود در قبال حفظ نظام اسلامی و تقویت باورهای عمومی، مردم را خواسته یا ناخواسته به مسیری سوق میدهند که مطلوب معاندان و باعث خشنودی جبهه ضدانقلاب باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این مستند، ناقص و سطحی بود

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ دی ۱۴۰۱، ۰۸:۱۰ ق.ظ

مستند «به بهانه آزادی» پخش می‌شود

 

امیدوارم سطح تحلیل مسئولان ارشد نظام در محدوده نگاه سازندگان مستند "به بهانه آزادی" نباشد. این مستند بیشتر چیزی شبیه بولتن تصویری یکی از نهادها و خبرگزاری وابسته بود و نتوانست نگاه عمیق و تحلیلی جامع درباره اغتشاشات اخیر ارائه دهد. درست مثل این می ماند که کتابی را از نیمه باز کرده و بخوانیم و مقدمه و سیر و گره های قصه را قبل از رسیدن به اوج داستان نادیده بگیریم.

اینکه بعضی سلبریتی ها در دامن زدن به آشوبها و تحریک افکار عمومی و انتشار مطالب کذب نقش اساسی داشتند حرف درستی است و باید دید آیا دستگاه قضا شهامت برخورد بی اغماض با آنها را خواهد داشت یا نه اما باید به این پرسش هم پاسخ داده میشد که چه کسانی در این سالها به سلبریتی سازی در کشور دست زده اند و هر روز آنتن صدا و سیما و جشنواره های رنگارنگ نهادها و سازمانها را با بزرگ نمایی از قهرمانان پوشالی پر کرده اند؟ چه کسانی اسب تراوای دشمن را آزادانه به درون خانه های مردم راه دادند؟ چرا سالهای سال است هیچ مسئولی پیگیر وضعیت اسف بار فضای بی در و پیکر مجازی که از فروش کودک تا اسلحه و مشروبات الکلی و روابط نامشروع در آن موج میزند نبوده است؟ چه کسی باید یقه مسئولان را بابت ترک فعل در عرصه فرهنگ بگیرد؟ سالهاست که توجهی به رسوخ معضل بی هویتی در نسل جوان نداریم و مدارس و دانشگاهها را به حال خود رها کرده ایم تا تبدیل به کشتزار تفکر شوم دشمن شود.

چرا عملکرد ضعیف مسئولان دو رو و بی تدبیر دولت قبل و نقش آن در ایجاد کینه و عقده نسبت به نظام بیان نمی شود؟ آن قدری که مستندسازان محترم تلاش کردند عدالتخواهان را در ردیف اغتشاشگران نشان دهند انصاف نداشتند حتی اشاره ای به مطالب روزنامه های هوچی گر اصلاح طلب کنند که چگونه بر تنور آشوبها می دمند و به اوباش هرز و هیز، غذای فکری و خوراک معنوی می رسانند. همین اصرار بر بستن دهان منتقدان دلسوز و پرونده سازی برای عدالتخواهان بود که باعث شد عَلَم مطالبه گری از دایره نظام خارج شده و دست کسانی بیفتد که اساسا عرقی نسبت به دین و میهن ندارند و سطح دغدغه های ملت مظلوم و نجیب را در حد سلف مختلط و آغوش رایگان و رابطه با جنس مخالف تقلیل دهند.

چرا تبعیض ها و بی عدالتی ها و تناقضات رفتاری و گفتاری مسئولان که مسبب گسترش بی اعتمادی مردم به نظام دیوانسالار کشور است مورد توجه قرار نمی گیرد؟ چرا کسی حواسش به مانور قدرت باندها و عناصر دانه درشت فساد در سطح شهرها نیست که با پولهای بادآورده خود به دفاتر بعضی ائمه جمعه و نمایندگان خبرگان نفوذ کرده و به ریش ملت میخندند و آه از نهاد دلسوزان و پابرهنگان نظام بلند میکنند؟ شما شهامت ندارید برخلاف همان بولتن های خودتان یقه زنگنه و جهانگیری را بابت حراج بیت المال بگیرید. حاضرید جواب بدهید چرا عنصر مشکوکی مثل حسن فریدون که از ماجرای مجلس دوم و تشکیل مجمع عقلا که به دستور امام تعطیل شد تا دخالت در ماجرای مک فارلین و دیدار با جاسوس صهیونیست که در کتاب "تماس" حسن عباسی منتشر گردید و مستندات آن باعث تبرئه وی در دادگاه شد به راحتی در ساختار قدرت رشد نموده و با کسب عالی ترین مناصب حکومتی در پی اجرای برنامه های خیانت بار فرهنگی غرب از جمله سند بیست سی و پر و بال دادن به نفوذ مجازی دشمن برآمد؛ در حالی که بهترین فرزندان این مملکت به صرف انتقاد از صاحبان قدرت به راحتی از ساختار سیاسی کشور حذف می گردند.

منحصر دانستن علت آتشی که در ماههای اخیر برافروخته شد به عناصر دست چندمی و دون پایه ای چون علی کریمی و مهناز افشار یادآور تکاپوی رسانه ای برای نسبت دادن رهبری آشوبهای کوی دانشگاه در سال 78 به منگلهای بی ریشه ای معروف به منوچ و ملوس است که در نهایت باعث ایجاد حاشیه امن برای مسببان اصلی حوادث و بستر سازی جهت تداوم آشوبها در فرصتی دیگر جهت باج خواهی سیاسی و جناحی رقبای انتخاباتی خودتان است. رقبایی که البته به رغم همه دعواهای زرگری، رفیق گرمابه و گلستان آخر هفته ها و تعطیلات در ویلاها و خوش نشینی های شبانه و شریک بنگاهها و هلدینگ های غول پیکر تجاری تان هستند.

امیدوار بودیم و البته هنوز هم هستیم غربت بچه های بی ادعای بسیج و انتظامی و واجا و خون شهیدان مظلومی چون آرمان علی وردی و عبدالواحد ریگی و مهدی زاهدلویی و سجاد شهرکی و ... و سیدالشهدای آشوبهای اخیر سید روح الله عجمیان که معارف نهفته در ضمیر پدر و مادرش عصاره فضائل انقلاب خمینی و ماکتی زیبا و مختصر از تمدن الهی اسلام بود تلنگری برای بیداری مسئولان تأثیرگذار کشور در توجه ریشه ای به انحرافات و حل معضلات فرهنگی و آموزشی و اداری و اقتصادی مملکت امام عصر(عج) باشد.

بزرگترین مطالبه گر، منتقد و عدالتخواه این کشور شخص رهبری انقلاب است که شما یقه سفیدهای همیشه در صحنه چپ و راست، متوقف در داعیه ولایت مداری لفظی و بی عمل، شِکوِه و اعتراض ایشان از بی عدالتی در آموزش، شکاف طبقاتی، تجمل گرایی مسئولان و... تا تأکید بر گسترش عدالت اجتماعی، نجات صنعت خودروسازی، حمایت از تولید ملی، توجه به زیرساختهای فرهنگی، ضرورت ارائه الگوهای بومی، برخورد با حقوقهای نجومی، اهمیت امر به معروف و نهی از منکر به خصوص در حوزه مسئولان، تقویت هویت ملی و دینی، اصالت و محوریت خانواده و تربیت فرزند، اصلاح سبک زندگی، مهار بازی دشمن در فضای مجازی و.... را نادیده انگاشته و بار ویرانی و انحراف و اشتباهات نظام دیوان سالار را بر دوش نظام معنوی امت و امامت تحمیل کرده اید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یکی از تاریخی ترین اظهار نظرهای مسئولان!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۷ دی ۱۴۰۱، ۰۹:۳۸ ق.ظ

محاسبه عجیب پلیس راهور از سود تعطیلی ایران‌خودرو و سایپا و واردات خودروی خارجی

 

این گفته مقام پلیس راهور درباره کیفیت خودروی داخلی که اوایل اردیبهشت امسال بیان داشت را باید یکی از ماندگارترین و تاریخی ترین اظهارنظرهای مسئولان کشور دانست. متأسفانه آمارهای نگران کننده از میزان تلفات جاده ای و هزینه های درمانی و بیمه و خسارات ناشی از آلودگی هوا و ... صنعت بی قانون خودروسازی کشور که گویا حیاط خلوت باندهای قدرت و ثروت است را به موقعیتی برای زیر سوال بردن صنایع ملی و گسترش بی اعتمادی به نهادهای نظارتی تبدیل نموده است.

 

"سردار تیمور حسینی، جانشین رئیس پلیس راهور گفت: با یک حساب دو دو تا چهارتا، ایران‌خودرو و سایپا اگر تعطیل شوند، ما با واردات خودرو و صرفه‌جویی در مصرف سوخت ناشی از آن، حقوق تمام کارکنان این دو کارخانه را پرداخت می کنیم!!"

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قارچ های سمی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۴۴ ق.ظ

خوردی یا نخوردی، زدی و بردی، خودت و اطرافیانت، درست یا غلط، به من چه ربطی دارد، مردم هر چه دلشان می خواهد بگویند، برای خودشان قانون من درآوردی و پرسش بی جواب از کجا آورده ای را بتراشند و پر و بال بدهند، اصلا روی صحبت من این حرفها نیست.

تو سالهای سال بالاترین مقام امنیتی جایی باشی، از قضا همشهری خودت که سابقه دستگیری بخاطر عضویت در گروهکی تروریستی را دارد، بتواند در لایه های مختلف اداری نفوذ کرده و در نهایت در یکی از مهمترین نهادهای حاکمیتی جایگاه ویژه یافته و در دهها پرونده مهم کشور تأثیر بگذارد و به قول مرحومی مغفور و مستعفی، یک طبقه از آن نهاد را به بنگاه معاملات و تجارتخانه تبدیل کند، تو از رشد قارچ گونه و مرموز او مطلع باشی، تلاشی برای افشای ماهیت او انجام ندهی که هیچ فرزند دلبندت -که حالا در تورنتو لابد مشغول صدور انقلاب است- با همدستی او صدها کیلو طلای قاچاق وارد کشور کند و باز هم تو بی خبر باشی یا بی تفاوت، عجیب نیست؟!

اصلا بچه های مردم می توانند به راحتی دو گرم طلا برای نامزدشان بخرند چه برسد به خرید و فروش کامیون کامیون طلا؟ این سطح از روابط آقازاده از کجا نشأت گرفته است؟

این که پول زدید و خوردید و بردید یا نزدید و نخوردید و نبردید، اصلا به من مربوط نیست. هر کس هر حرفی میزند خودش میداند و خدای خودش، اما امثال شما و آقازاده هایتان سالهاست که بخشی از باورهای مردم را به یغما برده و اعتقادشان نسبت به سلامت نظامی که خون آورد فرزندان بی نام و نشان و بی ادعای این آب و خاک است را غارت کرده اید.

تبرئه بشوید یا منع تعقیب بخورید، عملکرد حضرات در مواجهه با پرونده دانه درشتها برای همه واضح و شفاف است؛ اما در نگاه پابرهنگان و ولی نعمتان انقلاب تا ابد محکوم و منفورید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دولت در پشت پرده اغتشاشات!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ دی ۱۴۰۱، ۰۵:۰۶ ب.ظ

امروز در تاریخ: ۲۵ خرداد ۸۸ تظاهرات گسترده معترضان به نتیجه انتخابات در  ایران

 

یک تحلیلی هم این روزها شکل گرفته که شنیدنش جالب توجه است:

نظام اولین باری نیست که با آشوب و اعتراضات تخریبی خیابانی مواجه می شود. فارغ از بعضی آشوبهای شهری اوایل دهه هفتاد در اسلامشهر و مشهد و قزوین و... واقعه کوی دانشگاه که عناصری از دولت وقت نیز در هدایت آن نقش داشتند، حادثه بزرگ فتنه 88 که دارای شاکله رهبری و بدنه حجیم اجتماعی و حمایت بعضی بزرگان درون حاکمیت بود، شلوغی های 96 که بخاطر ورشکستگی بعضی بانکها و کارخانه ها و تجمیع معوقات دریافتی کارگران و کارکنان قراردادی صورت گرفت، آشوبهای بنزینی 98 که حتی بخشی از بدنه نیروهای انقلاب را هم دچار تردید نمود، سیستم امنیتی کشور را برای مقابله با اعتراضات خیابانی پخته و آبدیده کرده است.

سوال اینجاست نظامی که در سال 88 توانست اجتماع میلیونی معترضان که از میدان آزادی تا میدان فردوسی را مملو از جمعیت ساخته بودند پراکنده و کنترل نماید، آشوبهای گسترده بنزینی که به طور مستقیم با معشیت مردم سر و کار داشت را دو روزه جمع و جور کند، ظرف سه ماه اخیر واقعا توانایی کنترل یک مشت بچه قرتی مردنی که با اولین سیلی یا دستبند زیر گریه میزنند و به ... خوردن می افتند را ندارد؟ یا نمی خواهد؟! جمع کردن جل و پلاس جوانک های هرز و هیزی که بدلیل فاصله از واقعیتهای جامعه و مشکلات اصلی مردم نتوانستند بدنه اجتماعی قابل اعتنایی را با خود همراه کنند برای نظامی با این سطح از تجربه و اقتدار کار دشواری است؟

تحلیل شاذی که عرض میکنم در پاسخ به این ابهام شکل گرفته است:

دولت می دانست با دو قشر جوان مطالبه گر مواجه است که یارای برآوردن خواسته های آنان را ندارد. عده ای جوانان مومن انقلابی که به فرموده رهبری انقلاب، مهمترین جلوه امر به معروف و نهی از منکر را در حوزه مسئولان دانسته و بر اساس مبانی دین و عدالت علوی، بعضی رفتارها و تصمیمات مغایر با آموزه های مدیریتی و اخلاقی و اجتماعی اسلام را زیر سوال برده و معضلاتی چون شکاف طبقاتی، رانت خواری، آقازاده بازی، تبعیض در برخورد با جرایم عناصر دانه درشت، تجمل گرایی و ترک فعل بعضی مسئولان و... را به طور جدی به چالش می کشانند و مشروعیت بعضی مدیران را زیر سوال می برند.

عده ای هم جوانان بازی خورده جریان رسانه ای غرب هستند که ته آمال و آرزویشان حشر و نشر با جنس مخالف و سلف مختلط و بوسیدن در کوچه و.... است و مطالبه ای فراتر از حیطه شکم و حومه ندارند.

دولتی که تحت فشار فیفا بر خلاف فتوای مراجع اجازه حضور زنان برای تماشای مسابقه فوتبال مردان را داده بود می توانست با بدحجابی هم مثل دولتهای قبل کنار بیاید. بدیهی بود ماجرای گشت ارشاد و برخورد با بدحجابی که بدون مقدمات فرهنگی و روانی و بعد از سالها بی توجهی به مرحله اجرا رسید دیر یا زود منجر به زد و خورد و اعتراضات خیابانی می شد و بالتبع این دو قشر جوان مطالبه گر در مقابل هم قرار گرفته و توان یکدیگر را مستهلک می نمایند. طیف دست پرورده فضای مسموم مجازی با تهییج عناصر ضدانقلاب و دشمنان دین به تخریب مساجد و حمله به نمادهای مذهبی و انقلابی دست می زنند و طیف انقلابی هم با حساسیتی که بر روی شریعت و اسلام و انقلاب و شهدا دارند به واکنش و تقابل روی آورده و...

بدین ترتیب مطالبات اقتصادی و معیشتی و ارزشی و انقلابی و... به تحریف و فراموشی کشانده می شود و دولت می تواند با خیالی آسوده و در حاشیه ای امن و بی دردسر به افزایش قیمت ارز و طلا و خودرو جهت تأمین مخارج خود اقدام کند، عناصر گروهکی ضدانقلاب را در این آشفته بازار شناسایی و معدوم نماید، طرح صیانت را بی دردسر اجرا کند، تهدیدهای امنیتی در کردستان عراق را به کنترل درآورد، از چون و چرا درباره ضعف عملکرد بعضی مدیران نالایق و ناتوانی در حل مشکلات و وعده های انتخاباتی در امان بماند و...!

از نظر من اگر چه این تحلیل غیر واقعی است اما اگر دولت نخواهد اقدام قاطعی برای کنترل ناامنی های محدود ولی مستمر این ماهها انجام دهد به مرور در ذهن مردم یا لااقل بخشی از نیروهای متدین جای خواهد گرفت.

یک ماجرا هم جالب است عرض کنم. چند شب پیش به منزل دوستی دعوت شدم که از من خواست با دو پسر جوانش صحبت کرده و آنها را از ادامه همراهی با اغتشاشگران منصرف نمایم. حرفها و استدلالهای من چندان کارساز نبود و نمی توانست باعث فروکش نمودن خشم و بدبینی آنها شود. تا اینکه در نهایت همین تحلیل را برایشان توضیح دادم و اضافه کردم که مگر نمی گویید جنایت شاهچراغ و ... کار خودشان است؟! زلزله می آید کار خودشان است؟! سیل می آید کار خودشان است؟! خب این اغتشاشات هم کار خودشان است و دارند از آن نفع می برند و الا اراده کنند مثل 88 و ... دو روزه غائله را ختم میکنند!

 بندگان خدا بالاخره پذیرفتند که در سیکل معیوب اعتراضات اخیر دچار غفلت و فریب شده و با تحریف و تقلیل مشکلات جامعه، جفایی بزرگ به مردم روا داشته و حاشیه ای امن برای کم کاری مسئولان در حوزه اقتصاد و اشتغال و عدالت فراهم آورده اند. به هر حال فرضیه فوق الذکر، پر بی راه هم نیست و یک جاهایی کاربرد دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا