اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بصیرت» ثبت شده است

حوزه تراز و ترازوی حوزه!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۳۲ ق.ظ

حوزه انقلابی

 

اول این خاطره از امام راحل را بخوانید:

یکی از آقایان نامه ای به امام نوشته بود و جهت ساختمان سازی مدرسه علمیه کمک خواسته بود. امام فرمودند چه شده همه برای خودشان دکان باز می کنند. بعد در جلسه ای دیگر فرمودند من خوف این را دارم که این ساختمانها به حیثیت معنوی حوزه ها لطمه وارد کند. ‏

منبع: برداشت‌هایی از سیره‌ی امام خمینی (ره)؛ جلد چهار، صفحه ۳۶۴. راوی: حجه الاسلام رحیمیان.

عبارت حوزه انقلابی یا حوزه تراز انقلاب مدتی است که به عنوان یکی از دغدغه های مهم مقام معظم رهبری وارد ادبیات سیاسی کشور شده و البته بازتابی هم در حوزه های علمیه داشته است.

از جمله تعریف های عجیبی که برای این عبارت به کار رفته توسط یکی از مسئولان کلان مدیریت حوزه است که فرمود حوزه انقلابی یعنی طلبه ها بیشتر درس خوانده و نمرات بالاتری را کسب کنند! البته ضرورت تقویت بنیه علمی طلاب، اصلی مهم و غیرقابل اغماض است اما اگر صرف علمیت را ملاک انقلابی گری بدانیم که بعضی عزیزان حوزوی ضدانقلاب یا حتی سرسپرده دشمن نیز دستی بر آتش علم و گاه اخلاق داشتند.

عده ای هم البته معتقدند حوزه انقلابی باید بتواند گره های فقهی در مدیریت نظام اسلامی را به بهترین نحو باز کند که بی شک حرف درستی است و میتواند به عنوان یکی از وجوه حوزه تراز مورد توجه قرار بگیرد. هر چند تجربه ثابت کرده بعضی دوستان عالم یا انگیزه ای برای اصلاح امور غیردینی مثل بانکداری نداشته و بعضاً درصدد توجیه مسائل و انطباق شرع با احکام بانکی و نه انطباق قوانین بانک با دین هستند و یا آنگونه که در بحث اسلامی شدن علوم تجربه شد به رغم هزینه های گزاف تاسیس موسسات و دانشگاهها و مراکز مختلف، اساساً اراده ای برای تعمیم و ترویج دستاوردهای علوم منطبق با دین در سطح مراکز دانشگاهی وجود نداشته و همچنان در بر همان پاشنه می چرخد و فرآورده های فکری تمدن غرب در ذهن جوانان ما انباشته می گردد. خروجی آن هم چیزی جز وابستگی بیشتر نیست.

اینجا البته یک پرانتزی هم باید باز کرد که مثلا حتی اگر کل علوم دانشگاهی بر مبنای آموزه های دین ترمیم و نوسازی شود آیا محصول آن فارغ التحصیلانی مقیّد به دین خواهد بود؟ می شود جواب این سوال را با پرسشی دیگر داد: آیا لزوماً نتیجه تربیت حوزه های علمیه فارغ التحصیلانی بوده که مقیّد به آداب شرع باشند؟ پس دادگاه ویژه روحانیت فارغ از بعضی سوءاستفاده های سیاسی برای چه فعالیت می کند؟ چه تعداد روحانیونی را دیده ایم که درگیر پرونده های اخلاقی و مالی هستند؟ یا اساساً در سبک زندگی خود مسیر اسلام را در پیش نگرفته و دین صرفا لقلقه زبانشان بوده است؟ نمونه اش همین بحث فرزندآوری یا تجمل گرایی یا صله رحم یا مردم داری و...

پس توجه داشته باشیم که علم مصونیت آور نیست.

و باز هم جا دارد پرانتزی دیگر گشود درباره بعضی دانش آموختگان مکتب غرب از دکتر محمود حسابی که در مدرسه مسیحیان لبنان، توانست قرآن و نهج البلاغه و حافظ و مولانا را حفظ کند تا امثال شهید بابایی که بورسیه ارتش شاه بود در آمریکا درس خواند؛ اما حلال و حرام خدا را جزء به جزء مراعات کرد یا نخبه و دانشمند شهید مصطفی چمران که به قول آقا ثابت کرد تضاد بین سنت و مدرنیته حرف مفت است!

یک بار از استاد بزرگوارمان پرسیدم چگونه می شود بعضی علمای بزرگ، با این که به کل علوم دین اشراف داشتند، با این که اهل نماز شب و ضجه و تضرع به درگاه خدا بودند اما باز هم دچار خطاهای عمدی می شدند و گاه وابستگی ها و دلبستگی ها و لجاجت ها آنها را به مسیر باطل می کشاند؟ استاد ما فرمود عنصر دیگری را هم باید در کنار علم و معنویت در نظر گرفت و آن اراده است.

حرف درستی است. آدم ها مختار هستند و به صرف تعلیم نمی توان عاقبت به خیری شان را تضمین نمود.

البته به مرور زمان فهمیدم اساسا علم و معنویت منهای اراده، علم و معنویت اصیل نیست.

این که می گویند مداد العلماء افضل من دماء الشهداء درباره عالمی است که شهیدانه زیسته و شهید پرور باشد. عالمی که مردم را به سمت خدا بخواند را عالم ربانی می نامند نه عالمی که دیگران را به سمت خود بخواند و دین را ملعبه و پله ای برای بلند مرتبه سازی و منفعت گرایی خویش بداند.

معنویتی که در سخن محصور بماند، دروغی بیش نیست.

از باب کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم رفتارها باید دیگران را به یاد خدا بیندازد و تلنگری برای اصلاحشان باشد.

با این وصف، حوزه های علمیه باید طلبه ای تربیت کنند که علم و معنویتش محصور در خلوت و عزلت و بُعد فردی نبوده و در ابعاد اجتماعی اثر گذار باشد. طلبه منفعل و تأثیرپذیر و بی اراده، هویت طلبگی را درک نکرده چه این که آمنوا و عملوا الصالحات را با هم ذکر کرده اند. اسلام برای کنج کتابخانه و بالای منبر نیست. ایمان بی عمل معنا ندارد.

حالا می شود این گونه بیان داشت که حوزه و طلبه انقلابی در حقیقت همان حوزه و طلبه اصیل است. حوزه و طلبه ای که بتواند در پیرامون و محیط جامعه تأثیر گذاشته و از باب الذین ان مکنّاهم فی الارض از تمکّن علمی و موقعیت معنوی و اجتماعی خود برای امر به معروف و اصلاح کژ روی خواص یا عوام بهره بگیرد.

برگردیم به همان خاطره ای که اول این مطلب نقل شد. آیا این حجم از مدارس علمیه که از نظر توانایی مادی دارای زیبایی و امکانات خوبی هستند؛ اما گاه به جای حضور استاد و سرپرست و متولی خودساخته و راه پیموده و مهذّب، در چنبره دکان بازی بعضی سیاسیون جاه طلب و ضعیف النفس گرفتار آمده اند؛ توانایی تحقق حوزه تراز انقلاب و تربیت نیروهای کارآمد جریان ساز و حرکت آفرین و مصلح را دارا هستند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اشتباه نکنیم!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۱ بهمن ۱۴۰۰، ۰۸:۵۲ ق.ظ

 

چند روز پیش که مقام معظم رهبری به مناسبت میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها با جمعی از مداحان کشور دیدار داشت، اشاره ای راهگشا و مهم نیز در لا به لای سخنان خود به وظیفه شناسی و تیزبینی مدافعان حرم نمود که در هیاهوی رسانه ها و دعوا بر سر سبک و شور و ریتم و نوای نوحه ها گم شد و آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفت.

به این بند از فرمایشات آقا دقت کنید:

"اشتباه نکنیم! گاهی اوقات بعضی‌ها -بنده مکرّر مثال زده‌ام- مثل کسی که در یک سنگری قرار گرفته، بعد خوابش میبرد، بعد از مدّتی از خواب بیدار میشود، نمیداند دشمن کدام طرف است، دوست کدام طرف است، تفنگ را میگیرد طرف دوست؛ گاهی اوقات این جوری است؛ عرصه‌های جهاد را بعضی‌ها نمی‌شناسند؛ نمیدانند کجا باید حرکت کرد و اصلاً دشمن کدام طرف است، به کدام طرف بایستی نگاه کرد و کجا را آماج حمله باید قرار داد؛ مهم این است. یک روز میدان، میدان نظامی است مثل دوران دفاع مقدّس، دوران دفاع از حرم؛ اینجا میدان، میدان نظامی است؛ آن روز خیلی‌ها وظیفه را تشخیص دادند و حرکت کردند و رفتند و وظیفه‌شان را انجام دادند -البتّه واجب کفائی بود؛ واجب عینی نبود- که البتّه در همین جا هم هیئتها سنگ تمام گذاشتند که قبلاً عرض کردیم، و بسیاری از این رزمندگان ما و شهدای ما بچّه‌های هیئتها بودند که رفتند و به شهادت رسیدند."

بگذارید کمی عقب تر برویم.

آن اوایل که بحث دفاع از حرم اهل بیت علیهم السلام مطرح شد که در واقع حضور و اثر گذاری در جبهه ای بین المللی و تقابل با عناصر استکبار را می طلبید عده ای با نیش وکنایه، عده ای با تحلیل  های وارونه، عده ای با ژست خیرخواهانه و ... سعی داشتند عزم و اراده جوانان و غیرت و بصیرت آنها برای حضور در جبهه جهانی سوریه را مورد تشکیک قرار دهند. مدتی گذشت تا این که مقام معظم رهبری در دیدارها و بیانات به طور مکرر بر اهمیت ایثار و نقش آفرینی رزمندگان دلیر و بی ادعای مدافع حرم در حفظ امنیت ایران عزیز و دفاع از مظلوم و بر هم زدن قواعد مورد نظر نظام سلطه تأکید نمودند تا بالاخره دلهای بعضی دایه های دلسوزتر از مادر و  عمارهای کاغذی و تحلیل گرهای کتابخانه ای با این رویداد مهم همراه گردید و دست از تضعیف و تشکیک این جبهه ایمانی برداشتند.

آن اوایل که بحث دفاع از حرم عقیله بنی هاشم به عنوان نماد ایستادگی و شرافت جبهه حق در برابر زیاده خواهی و سلطه جویی جبهه جهانی کفر مطرح بود، عده ای ازجوانان گمنام و بی ادعای این مرز و بوم با تشخیص صحیح و به موقع و بر اساس عمل به کلیت خط و مشی تبیینی مقام ولایت، اقدامی آتش به اختیار و داوطلبانه برای حضور در میادین مبارزه با عناصر الحاد در عراق و سوریه را آغاز نمودند که بارها مورد کارشکنی و طعنه بعضی دوستان صاحب فضل و قلم و تریبون قرار می گرفت.

اشاره چند روز گذشته رهبری انقلاب به "تشخیص درست وظیفه" و "عمل به واجب کفایی" توسط مدافعان حرم، تأکید دوباره ای بود بر قدرت درک و نعمت معرفت و کمال بینش جوانانی پیشرو که پای منبر دین و پشت رحل کتاب الله، محافظت از مکتب وحی در بزنگاه های سرنوشت ساز تاریخ را در چارچوب اندیشه اسلام ناب برآمده از فرهنگ عاشورا به نیکی آموخته و عمل به تکلیف را ورای همه شعارها و داعیه ها، رسالت محتوم خویش دانستند.

به راستی چه دستاوردی از این بالاتر که انقلاب اسلامی توانست نسلی را تربیت کند که اگر در عاشورای شصت و یک هجری نیز حضور داشتند، برخلاف مدعیان پرهیاهوی دیانت و سیاست و مصلحت و جاماندگان قافله جهاد و بصیرت، با تشخیص به موقع وظیفه، جان خویش را در کف اخلاص گرفته و بی هیچ تردید و واهمه ای به صف یاران افلاکی امام عشق می شتافتند؟

"إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ"

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با ما یا مقابل ما؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۹، ۰۸:۱۵ ب.ظ

حسین شریعتمداری عصا به دست شد +عکس

 

حسین شریعتمداری ادم خوب و زحمت کشی است. خیلی از حرفهایش هم درست است اما یک مبنای غلط دارد که البته در بعضی منابع امنیتی نیز مشاهده می شود اینکه هر کس نظرش مطابق میل و دیدگاه ما نیست قطعا مأمور بیگانه و آلت دست استکبار است. 

مثلا عده ای در قم در اعتراض به رفتارهای علی لاریجانی به سمت او مهر و کفش و ... پرت کردند. این کار قطعا نادرست است. اما اینکه این جمع هیجان زده را آلت دست سرویس های جاسوسی بیگانه بدانیم تهمتی ناروا به نیروهای خودی است که جز ایجاد دردسر برای آنها و دلزدگی از انقلاب ثمری نداشته است. به جای طرح اتهامات فاقد استناد می توان با دلیل متقن به نقد رفتارهای دیگران پرداخت.

اخیرا هم حاج حسین برای مخالفت با طرح استیضاح رییس جمهور حامیان استیضاح را تکمیل گران پازل دشمن دانست. هر کسی حق دارد مطابق قانون طرفدار استیضاح باشد یا نباشد و دیدگاه های طرف دیگر را نقد کند. اما آیا خوب است عده ای به حسین شریعمتداری مخالف استیضاح بگویند که تو بازیچه دست استکبار هستی و در راستای تکمیل پازل دشمن برای فشار معیشتی بیشتر بر مردم با حسن روحانی همدست شده ای؟

حدود یکماه پیش حسین شریعمتداری در اقدامی نامعقول به نقد مواضع آیت الله سیستانی پرداخت که در نهایت با اعتراض شدید دولت و ملت عراق مجبور به عذرخواهی شد. عده ای همان وقت این پرسش را مطرح کردند که اگر از مرجع و رهبر مذهبی سیاسی و طراز اول کشور اسلامی عراق می توان به راحتی انتقاد کرد از رهبری جمهوری اسلامی هم می توان با همین صراحت نام برد و ...

حسین شریعمتداری نباید خودش را در حد یک جوان تازه کار وبلاگ نویس جویای نام ببیند. او ضاحب رسانه ای متصل به یت المال و حکومتی و منصوب به رهبری انقلاب است. مواضع سطحی و ژورنالیستی و غیرمنطقی چنین جریده ای به پای نظام نوشته شده و عوراض و تبعات آن هزینه ای گاه جبران ناشدنی بر گرده حاکمیت می نشاند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بر این آتش هیزم نریزید

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ۰۷:۵۲ ب.ظ

                                                   بیانیه نمایندگان ولی‌فقیه در حمایت از جمهوری آذربایجان

 

چهار نماینده ولی فقیه در استان های شمال غربی در حالی از جمهوری آذربایجان در جنگ با ارمنستان تمام قد دفاع نموده و کشته شدگانشان را شهید قلمداد کردند که موضع رسمی و منطقی جمهوری اسلامی با توجه به تحرکات مشکوک اسرائیل و ترکیه، ضمن احترام به حق آذربایجان در حاکمیت بر منطقه قره باغ، تشویق دو طرف به گفتگو و اتمام سریع تنش های نظامی و پرهیز از جنگ و خونریزی است.

برای نمایندگان ولی فقیه باید این پرسش به وجود بیاید که چرا گروه های تروریستی که خون بسیاری از مردم سوریه و نیز رزمندگان ایرانی به گردن آنهاست به رغم همجواری با غاصبان قدس شریف به جای جنگ با اسرائیل به نبرد با ارمنستان در همسایگی جمهوری اسلامی تمایل پیدا کرده اند؟

حاکمیت قره باغ را حق کشور آذربایجان می دانیم اما با توجه به روابط نزدیک این کشور با رژیم صهیونیستی که گاه موجب ناامنی در بعضی مناطق مرزی کشورمان شده است و تحرکات مشکوک گروه های تکفیری و نیز احترام به حق حیات انسانها، جنگ را راه حل مناسبی برای حل و فصل مناقشات سیاسی نمی دانیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دانلود کتاب بصیرت، ابعاد و بایسته ها

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۴ دی ۱۳۹۷، ۱۰:۲۷ ق.ظ

کتاب بصیرت، ابعاد و بایسته ها مجموعه ای دسته بندی شده و راهگشا از سخنان مقام معظم رهبری با موضوع بصیرت است که چندی پیش نگارش آن را به اتمام رسانده و در آستانه نه دی در قالب کتاب پی دی اف به علاقمندان تقدیم می کنم.

در فهرست این کتاب مطالبی با این عناوین را می خوانیم:

مقدمه

یک- بصیرت از منظر حضرت امام خمینی (ره)

دو- بصیرت از منظر امام خامنه ای

تعریف بصیرت

ضرورت بصیرت

بصیرت عامل ثبات و پیشرفت

خاستگاه بصیرت

بصیرت، سدی در مقابل شبهات

اراده و بصیرت، کلید پیروزی

ایمان، بصیرت و عمل، شرایط نزول نصرت الهی

ضرورت بصیرت برای جوانان

ضرورت بصیرت برای جهان اسلام

آسیب شناسی بصیرت

امام خمینی نمونه بصیرت

جلوه بصیرت

سه- بصیرت و فتنه

تعریف فتنه

ریشه همه فتنه ها

عامل لغزش در فتنه ها

وارونه نمایی دشمن

ضرورت ارزیابی دشمن

رسالت مردم و مسئولان

مجاهدت برای فهم حقیقت

لزوم هوشیاری و موقعیت شناسی

ضرورت صراحت در تبیین حق

راه برون رفت از همه فتنه ها

ایمان دینی، زیربنای بصیرت

نمونه ای از بصیرت مردم

ضرورت بصیرت افزایی در فتنه

حضور مردم برای دفع فتنه

وحدت، راه تقابل با فتنه

چهار- بصیرت و جایگاه عوام و خواص

تعریف خواص

رسالت خواص

خواص، فتنه انگیزی نکنند!

خواص و ضرورت یقین به راه حق

ضرورت بصیرت افزایی

رسالت خواص در اصلاح امت

رسالت دانشجو در قبال جامعه

وظیفه اساتید در بصیرت افزایی

وظیفه علما در بصیرت افزایی

هنر در خدمت بصیرت

نقش بصیرت خواص در پیشگیری از وقوع فتنه

ضرورت آمادگی برای تقابل با چالش های داخلی

نقش امام در بصیرت افزایی

ضرورت همراهی عوام با خواص اهل حق

پنج- بصیرت، خودی ها و غیرخودی ها

تعریف خودی

ضرورت شناخت نیروهای خودی

بصیرت، شرط شناخت خودی ها

ضرورت مرزبندی بین خودی و غیرخودی

مرز بین خودی و غیرخودی

بصیرت در تشخیص اولویت ها

خودی های غافل و جاده صاف کن دشمن

سوءاستفاده دشمن از نزاع بین خودی ها

فتنه خودی ها!

ضرورت وحدت بین نیروهای خودی

لزوم تکریم عناصر خودی

شش- بصیرت و استقامت

نقش رهبران جامعه در ایستادگی ملت

بصیرت و ایستادگی

بصیرت و ایستادگی امام حسین علیه السلام

از دیگر لوازم ایستادگی

معنای نرمش قهرمانانه

برداشت غلط از نرمش قهرمانانه

درس ایستادگی ملت ایران

نتیجه ایستادگی

برای دانلود این کتاب روی لینک زیر کلیک نمایید:


http://uupload.ir/filelink/SdkdeqVbjzOC/u464_بصیرت،_ابعاد_و_بایسته_ها.pdf

 


  • سیدحمید مشتاقی نیا