اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۳۹۳۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشک آتش» ثبت شده است

قرار است شما سیب زمینی باشی!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۷ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۳۸ ق.ظ

 

آسیه پناهی، زنی بی پناه بود اهل کرمانشاه، ماموران شهرداری در اقدامی خلاف قانون و بدون مجوز، اتاقک او را ویران نمودند و با اسپری فلفل به او تاختند که دچار تنگی نفس شد و جان باخت. با پیگیری نیروهای انقلابی مسببین این اتفاق مجازات شدند.

بچه های عدالتخواه هیچ  گاه منکر ضعف و سوءرفتار بعضی مسئولان و ماموران نهادها و دستگاههای مختلف نبودند و همواره در این خصوص به میدان آمده و با مظاهر ظلم و بی عدالتی در هر مجموعه ای به ستیز پرداخته و تاوان آن را نیز پس داده اند.

از مرگ آسیه پناهی تا سیلی بر صورت سرباز بابلی، تخریب آلونک جنگل نشینان و... هر جا ستمی از سوی هر کس و ناکسی روا شد انقلابی ها در صف اول اعتراض بودند و در انجام فریضه نهی از منکر قصور نداشته اند. سلبریتی ها در همه این حوادث، نهایتاً ژستی خیرخواهانه گرفتند و در لاک خود فرو رفتند.

اما

در ماجرای مرگ مهسا با پیشینه بیماری قلبی، که اصلا قرینه و شاهدی در ظن به برخورد ناصواب با او وجود نداشته، به ناگاه عزم سلبریتی ها برای شورش بر ضد جمهوریت و اسلامیت کشور جزم شد و افسار گسیخته به تهییج افکار عمومی برای ایجاد اغتشاش و ناامنی رو آوردند.

مساله خیلی ساده است.

همان قدر که برای مردم کشورمان با هر گرایش ملی یا مذهبی، اصل حفظ ناموس، خط قرمز و حریم اعتقادی محسوب می شود، اصل بی ناموسی برای سربازپیاده های جبهه غرب، خط قرمز و تابویی خدشه ناپذیر به شمار می آید.

فراموش نکنیم تمام برنامه هایی که غرب از دیرباز برای نفوذ فرهنگی در جوامع اسلامی اجرا نموده و در سالهای بعد از دفاع مقدس بر شدت آن از طریق انواع رسانه های مهاجم و تصمیم سازی های غلطی چون اجرای طرح بیست سی و رواج مواد مخدر و مشروبات الکلی و... افزود صرفا با یک هدف صورت پذیرفته است: در هم شکستن بنیان خانواده برای ایجاد گسست و فروپاشی جامعه ایرانی. راه تسلط غرب بر منابع کشورهای اسلامی چیزی جز از بین بردن غیرت نیست.

سریالهای ترکی با موضوع روابط ضربدری و دامن زدن به بی اعتمادی در خانواده را که یادتان هست.

هیچ کس منکر وجود مظاهر ظلم و بی عدالتی در کشور نیست. اما اینکه دلدادگان فرهنگ برهنگی غرب، حجاب را مساله و دغدغه نخست خویش دانسته و به جامعه نیز چنین القا می کنند، دلیلی جز هراس از اسقاط طرح ها و برنامه های مخربشان برای اشاعه فساد و لاابالی گری و فرونشاندن حس غیرت و شهامت و حماسه آفرینی ندارد.

ملتی که غیرت نداشته باشد، شهادت طلبی نیز  برایش بی معناست. آن هنگام است که در برابر سیطره امپریالیسم و استعمار انگیزه ای برای مقاومت نخواهد داشت و فلاکت و وابستگی و ذلت را در ازای چند صباحی غفلت و خوشی و بی خیالی بر میگزیند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آقای مسئول، یک وقت به خودت نگیری!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۶ مهر ۱۴۰۱، ۱۱:۰۹ ق.ظ

کاریکاتور/بدرقه شهدا به شیوه خاص!

 

برادر بزرگوار شکم گنده و یقه سفیدی که از کل ادبیات انقلاب، آقا آقا گفتن و تکرار "منویات رهبری" را یاد گرفته ای و همان را هم در سطح دو واژه دهان پر کن نگه داشته ای و عامل نبوده ای! مسئول عزیزی که برای حفظ میز و ارتقای پست و درجه ات، چشم بر هر عیب و نقصی بسته ای و تن به هر خفتی داده ای، آقای مدیر که در شعاع دوکیلومتری خاندانت حتی یک جوان بیکار پیدا نمی شود، بار چند نسل بعدت را هم بسته ای و به ریش مستضعفان می خندی، آهای مسئولان زرورق پیچیده رانتخوار و بالاشهر نشین! آاااای پشت میزی های زیگزاگ رو و عافیت طلب سهام خوار همیشگی سفره انقلاب که آخر هفته ها در ویلاهای شمالی تان بی اعتنا به مرزبندی های من درآوردی فتنه آلود امت کُش چپ و راست و سنتی و مدرن، می نشینید و به سلامتی کاخ های بنا شده بر کوخ زندگی امت رسول الله، دور هم جوج می زنید و از شکم های قلمبه تان آروغ حفظ نظام بیرون می دهید!

جناب مدیر، آقای رییس، وزیر، وکیل و.... که وقتی به پستوهایتان می روید، آن کار دیگر می کنید! شمایی که تا حرف از عدالت میشنوی، رو ترش میکنی!

این بچه های پاپتی بسیج، خط مقدمی های همیشگی انقلاب خمینی و سربازان جانبرکف خامنه ای و علمداران حقیقی تمدن نوین اسلامی و یاران راستین نهضت مهدوی، برای توی نفت خور هزینه ساز منفعت گرا، به کف خیابان نیامدند.

بچه های جوان و نوجوان بسیجی که این شبها و روزها بی هیچ توقع و چشمداشتی، جام شهادت به دست گرفته و جان خود را سپر بلا قرار داده اند نه برای توجیه مفت خوریها و کم کاریها و رانت بازی ها و غفلت های توی رفاه طلب و سوداگر قدرت و شهوت پرست و شهرت طلب که به گل لبخند مبارک مولایشان برای دفاع از حریم غیرت و عزت و توحید پا به میدان خطر نهاده اند.

به خودت نگیر آقای مسئول! فرزند کدام یکتان برای صیانت از آرمانهای مظلوم شهدا، کنج عافیت و مستی را رها نموده و ردای شهامت و شهادت بر تن کرده و عَلَم جهاد فی سبیل الله را برافراشته است؟

این بچه های کوچک و بزرگ بسیجی، شیرمردانی که پا جای پای نسل صیاد و باکری گذاشته اند خودشان دل پری از تملق گویی ها و خوش نشینی ها و باندبازی ها و پرونده سازی های شما دارند. اگر این شبها به خیابان آمده و مجروح و شهید گشته اند فقط و فقط برای دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی بود و بس؛ خودت را کسی فرض نکن که خودت گاه با رفتارها و برنامه ها و تصمیمات ضعیف و نابخردانه ات بدتر از هر فتنه گر یاغی تیشه به ریشه انقلاب زده ای.

اگر آمریکا و سگ های حلقه به گوشش تمام این سالها رویای حمله به دشمن درجه یک استکبار و استعمار، یعنی جمهوری اسلامی را جز در خواب و خیال نجسته اند نه بخاطر تدبیر و حضور مدیران و مسئولان و مقامات ما که از صدقه سر واهمه از شیران خروشان بیشه ولایت، بسیجیان بی ادعای شهادت طلب جبهه حق، لب و دندان به هم دوخته و شمشیر در غلاف انداخته اند.

یادت باشد آقای مسئول، خرت که از پل گذشت کمتر مایه آبروریزی حزب الله باشی و رسالتت را از پیش، بیشتر بدانی. در آینه گفتمان حقیقی مکتب اسلام، هر مسئولی که بیشتر به مردم خدمت کند انقلابی تر است و هر مسئولی که خیر کمتری داشته و به فکر منافع دور و بری هایش باشد به یقین در زمره منافقان و ذیل خیمه بدخواهان و دشمنان انقلاب قرار دارد در هر پست و لباس و قامتی که باشد، لکه ننگ دامان پاک انقلاب اسلامی است.

مصاف ما با فرهنگ و تمدن مهاجم و مخرب غرب است که جلوه ای از آن در غریزه محوری و بی قیدی و فساد اجتماعی اوباش فرهنگی و برهنه تفکر مادی نظام سرمایه داری است که این روزها به میدان ستیز با دین و غیرت و فطرت آمده اند و جلوه دیگر آن در رفاه طلبی و رانت خواری و منفعت طلبی مدیران نالایق ظاهر فریبی نمایان است که پشت نقاب تزویر، دغدغه ای جز چپاولگری و زالو صفتی و خودکامگی ندارند. امت رسول الله هیچ یک از جلوه ها و رشحات اندیشه مادی نظام سلطه را برنمی تابد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دادگاه ویژه روحانیت، جگر داشته باشد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۶ مهر ۱۴۰۱، ۰۶:۰۱ ق.ظ

 

ساده انگاری است اگر صرفا لمپن بیسواد و جوگیری در سطح علی کریمی را منشأ اغتشاشات اخیر و شهادت حافظان امنیت و نوامیس مردم بدانیم. البته همه سلبریتی هایی که در غبارآلودگی فضا و یا تهییج نوجوانان فریب خورده و بی اطلاع در آشوبگری نقش داشتند باید تنبیه شده و بخشی از خسارت های وارده را بپردازند.

تغافل از فضای مجازی و بی برنامگی در عرصه فرهنگ نیز از مصادیق ترک فعل مسئولان ذی ربط در دهه های اخیر است که قطعا باید مورد پیگرد قرار بگیرد؛ اما

این وسط دانه درشت های نانجیبی هستند که در همه فتنه های دو سه دهه اخیر، نقش عنصر محرّک را داشتند و بعد از ایجاد آشوب به کناری خزیدند و در حاشیه امن قرار گرفتند.

در همین ماجرای اخیر تهییج افکار عمومی با بیانیه های غلط و احساسی امثال سید حسن مصطفوی، بیات زنجانی، محمد خاتمی و ... آغاز شد، کما اینکه در فتنه شوم 88 نیز همین عناصر مغرض و شیطانی نقش اساسی در فریب مردم را داشتند و به پشتوانه وابستگی های سیاسی، از هر نوع تنبیهی قسر در رفتند.

هر فتنه و آشوبی که در کشور به پاخاست علاوه بر ضربه های سنگین سیاسی و خسارات هنگفت به بیت المال، زمینه تحریمی جدید را نیز فراهم آورد که دود آن به چشم تک تک مردم ایران فرو رفت.

کمترین کار برای تنبیه رهبران پشت پرده آشوب ها قطع درآمد نجومی آنان از شاهراه بیت المال و مصادره اموال بادآورده شان برای جبران بخشی از خسارت ها است. بگذارید فتنه گرانی که از سر شکم سیری باعث تلف شدن آینده جوانان مردم می شوند مدتی نیز در سطح زندگی مردم گذران امور داشته باشند بلکه از دردهای اصلی جامعه غافل نمانده و دست از شرارت برای خوشگذرانی یا خوش رقصی پیش اربابان غربی خود بردارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسیر نظام نباید از مسیر انقلاب جدا باشد!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۵ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۱۹ ب.ظ

کسی نمی داند اتاق فکر فرهنگی نظام کجاست؟ کدام مرکز راهبردهای بلند مدت فرهنگی در راستای نیل به تمدن اسلامی را مورد مطالعه و تحقیق قرار داده و برنامه ای هدفمند را دنبال می کند؟ اصولا اگر چنین اتاق فکری وجود دارد، آیا ضمانت اجرایی برای قوانین و نتایج حاصل از مطالعات آن هم ایجاد شده است یا خیر؟

نگویید شورای عالی انقلاب فرهنگی که خودتان هم خنده تان می گیرد!

یک نمونه از تعطیلی خرد فرهنگی نظام بر می گردد به همین مقوله ساده اما زیربنایی ازدواج که بارها بدان پرداخته شده است. بستر ازدواج و تشکیل خانواده جهت حفظ سلامت جامعه و پویایی و هویت سازی نسلها مورد غفلت قرار گرفته است. دوره های طولانی مدت تحصیل و خدمت وظیفه، به علاوه آداب و رسوم من درآوردی غلط و ... سن ازدواج را بالا برده و جوانانی فاقد مسئولیت و بلاتکلیف نیازمند پاسخگویی به ندای فطرت و غریزه را بر لبه پرتگاه سقوط معنوی باقی گذاشته است. این فقط یک مثال بود؛ بحثی مفصل طلب دارد که بماند برای بعد.

غفلت مشکوک از فضای بی در و پیکر مجازی، اسب تراوای دشمن را در بطن جامعه و اندرون خانه و خانواده راه داد که ثمره سیاسی آن همین آشوبهای سالهای اخیر است. دستاوردهای سوءفرهنگی آن که روضه ای مفصل و سوزناک طلب می کند.

سلبریتی سازی و الگوپردازی غلط در راستای تغییر سبک زندگی ایرانی و ایجاد هویتی پوچ و سطحی تنها مروبط به فضای مجازی نیست. صدا و سیمای خودمان برای پر کردن آنتن به راحتی ذهن و باور و فرهنگ جامعه را سپرده است دست یک مشت آدم لاابالی شکست خورده و افسرده به ظاهر شاد که خلاهای شخصیتی خود را از رهگذر بطالت و بی قیدی و هرزگی، لاپوشانی می کنند.

تبلیغات گسترده بازرگانی و دامن زدن به تب کاذب آز و نیاز و ترویج فرهنگ مصرف گرایی به بهانه کسب درآمد فرهنگی! در واقع ضربه فنی فرهنگ قناعت و رضایتمندی منبعث از آموزه های اخلاقی است که منجر به پدید آمدن عقده های اجتماعی و زمینه ساز فساد و قانون شکنی گردیده است.

اغتشاشات اخیر جلوه ای از محصول بذر غفلت و خواب آلودگی مسئولانی است که پیوست فرهنگی رویکردهای نظام را رها کرده و حفظ موقعیت و صندلی خویش را اوجب واجبات دانسته اند.

سیستم قضایی کشور، ره آورد اقتصادی و بانکی نظام، وضعیت اشتغال و آموزش و ... تا چه میزان در خدمت مستضعفان بوده و اعتماد ولی نعمتان حقیقی مملکت را نسبت به شعارها و ادعاهایمان جلب نموده است؟

باز هم خودتان فهرست بگیرید. چقدر کارهای اشتباه را تحت لوای مصلحت یا با نیّت تأمین منافع باندی و حزبی، انجام داده ایم که چوب عواقب آن را اعتبار انقلاب و خون شهدا باید تحمل نماید؟

دشمن و بوقچی های وابسته، محرّک شورش و اغتشاش هستند؛ اما بپذیریم که در بسیاری از موارد، خودمان زمینه فرهنگی و فکری طغیانگری را فراهم کرده ایم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

منتقدیم؛ اما معتقد!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۴ مهر ۱۴۰۱، ۰۴:۵۵ ب.ظ

                                                   فوت ۱۷ نفر در ناآرامی‌های اخیر

 

با بعضی دوستان تماس می گرفتم که همت کنند و بیایند وسط. بعضی ها می آمدند، بعضی ها عذری داشتند، بعضی اما بهانه می آوردند و شبهه داشتند که فلان کار را قبول نداریم، فلان جا ظلم شده و...

می گفتم: ببین عزیز دل برادر!

تو اگر داری پشت گوشی تلفن حرف از ظلمی و عیب و نقصی می زنی، من را که خوب می شناسی، همیشه فریاد زده ام و با صدای بلند اعتراض کرده ام. چند نهاد و دستگاه تا به حال از من شکایت کرده و پایم را به دادگاه کشانده اند؟ چند بار و چند جا با تماسی ناشناس از سوی برادران همیشه در صحنه، موقعیت و شغلی را از دست داده ام؟ با من از ظلم و نقد مسئول و نظام و میز و قدرت و فساد دیگران صحبت نکن. تو هر چه از بعضی نقص ها و ستم ها در هر گوشه ای سراغ داری، نام ببر تا من چند تای دیگر هم خودم بگذارم رویش که نشنیده باشی!

همین نیروی انتظامی، همین سپاه هم از من شاکی بوده اند. آن که مرا می شناسد می داند. بعضی امام جمعه های درپیتی بیسواد و قبیله گرا شاکی من نبودند؟

الان اما اصلا قرار نیست ما بخاطر دفاع از فلان مسئول و فلان نهاد به میدان بیاییم. طرف حساب ما خداست و موضوع بحث ما دفاع از احکام خدا. الان پای اصل نظام و آبروی اسلام و خون شهدا وسط است. حقیقی ترین منتقد نظام همین ما حزب اللهی ها هستیم که باور داریم هر جا عیب و ضعفی هست بخاطر فاصله گرفتن از آموزه های دین است. هر جا فسادی رخ داده علتش نفوذ عناصر دو رو و بی اعتقاد و تعطیلی فریضه نهی از منکر و فقدان نظارت عمومی بوده است.

ما اما سر نظام اسلامی واصل حاکمیت دینی و غیرت الهی و ارزش های انسانی مکتب وحی با کسی شوخی و تعارف نداریم.

منتقدیم و معتقد. با اختلاس مخالفیم، با رانت خواری مخالفیم، با شکاف طبقاتی مخالفیم، با تبعیض و بی عدالتی مخالفیم و...؛ اما آشوبگری را هم بر نمی تابیم.

هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

صدا و سیما از سلبریتی ها میترسد؟

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳ مهر ۱۴۰۱، ۰۴:۴۳ ب.ظ

                                                   توهین حسن عباسی به فرزندان خارج‌نشین مسئولان

 

در اجتماع باشکوه مردم بابل بر ضد عناصر اغتشاش گر که صبح امروز در آستانه امامزاده قاسم علیه السلام برگزار شد، دکتر حسن عباسی در سخنانی پر شور به تبیین پدیده سلبریتی و نقش آن در اغوای جامعه در راستای وادادگی و سطحی نگری پراخت و ماهیت بعضی سلبریتی های دلداده بیگانه و بازی خورده بدخواهان نظام و ایران عزیز را افشا نمود.

در این بین سیمای مرکز استان، با قطع صدای مراسم تنها به پخش جلوه هایی از حضور گسترده مردم انقلابی دارالمومنین به همراه موسیقی حماسی اکتفا نمود که پس از پیگیری و اعتراض بعضی دلسوزان، در نهایت گزیده ای محدود از سخنان دکتر عباسی در مراسم امروز را پوشش داد.

جالب آنکه شنیده ها حاکی است مسئولان سازمان صدا و سیمای کشور به سیمای استان فشار آوردند تا از پخش همین میزان مختصر از سخنرانی استاد عباسی نیز اجتناب شود!

جای تعجب است در حالی که معدودی سلبریتی جوّگیر و هیجان زده متأثر از رسانه های بیگانه که با پول ملت و توسط همین صدا و سیما پر و بال گرفتند و اسم و رسمی به هم زدند آزادانه به تخریب فرهنگ ملی و اسلامی پرداخته و در بزنگاه های حساس تبدیل به بلندگوی دشمن گردیده و در قامت ستون پنجم، در مسیر وطن فروشی و خیانت حرکت می کنند، چرا مخالفت با خیانت آنان و تلنگر برای بیداری ملت در شناخت بیشتر از ماهیت بعضی عناصر واداده یا وابسته مورد سانسور قرار گرفته و مجال انعکاس از صدا و سیمایی که باید ممحض در آرمانهای انقلاب و زمینه ساز شکل گیری تمدن اسلامی باشد، پیدا نمی کند؟!

بگذارید یک بار برای همیشه هیمنه پوشالی قهرمانان کاغذی و اسطوره های نمایشی و مردان پلاستیکی در هم شکسته و سیاه کاری عروسک های خیمه شب بازی دشمن در پرتو حقیقت آگاهی و شفافیت، محو و نابود گردد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دشمن روی کمر به پایین شما حساب باز کرده است!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۱۳ ق.ظ

حجاب بانوان ایرانی در ایران باستان+ عکس

 

نظام آموزشی کشور از عدالت فاصله دارد. هر که پول دارتر باشد رتبه بالاتری در دانشگاه به دست می آورد.

صنعت خودروسازی کشور به اذعان مسئولان در سطح یک فاجعه ملی سالانه هزاران کشته و زخمی روی دست مملکت باقی میگذارد.

سیستم بانکی در خدمت تفکر سرمایه داری است و عملکرد آن با آموزه ها و اهداف اقتصادی دین فاصله دارد.

خدمت سربازی از نظر مدت و کیفیت جزو مصادیق ظلم به جوانان جامعه است.

قانون غلط مصونیت سرقت زیر بیست میلیون تومان از جنبه عمومی جرم باعث افزایش ناامنی شده است.

عدم بسترسازی مناسب برای اشتغال و ازدواج، شکاف طبقاتی، رانتخواری و... هیچ سنخیتی با داعیه عدالت ندارد.

بعضی از مصادیق منکراتی که نام برده شد به صراحت مورد اعتراض رهبر معظم انقلاب و مراجع قرار گرفته است.

تا دلتان بخواهد مشکلات ریز و درشت در کشور ما مثل همه کشورها و حکومتهای دیگر دنیا در کنار دستاوردهای سترگ صنعتی و علمی، به چشم می خورد که برای اصلاح آن باید تلاش و مطالبه گری و فرهنگ سازی نمود.

اما

غرب از میان همه کاستی ها و ضعف ها مساله حجاب را به زور دیکتاتوری رسانه ای خود به عنوان مشکل اول جامعه جا زده و به تحریک افکار عمومی برای طغیان و قانون شکنی می پردازد.

دشمن دغدغه زندگی مردم را ندارد. چه انقلاب اسلامی باشد چه نباشد، هدف غرب استیلای فرهنگی بر جامعه غیرتمند ایران برای تغییر سبک زندگی و وادادگی در برابر تمدن پوشالی بیگانه و رغبت به اعتیاد و فساد و عرق و ورق است. دشمن به خوبی می داند جامعه معتاد و فاسد دچار رخوت و بی رمقی و هرزگی شده و هیچ گاه توان اندیشیدن به واقعیات عالم و انگیزه مقاومت در برابر استعمار و استثمار بیگانه را نخواهد داشت. شهوت طلبی ریشه همه خودباختگی ها و اسارت هاست. قرار بود سرزمینی که بزرگترین شاعرش پوشش و وقار را نشان ارزش و کرامت زن معرفی میکند –منیژه منم دخت افراسیاب، برهنه ندیدی رخم آفتاب- را در زرورق دروغین ملی گرایی و وطن دوستی برسانند به جشن برهنگی 2500 ساله نظام پادشاهی.

بی جهت نبود که در وصیت اغلب شهدا، حجاب، سنگر دانسته شده و حفظ عفت و حیا بالاتر از جهاد با دشمن متجاوز تلقی گردیده است.

دشمن اگر بتواند آلودگی جنسی و خوی شهوت طلبی را در بین مردم سرزمینمان دامن بزند، نه تنها انقلاب اسلامی، که ماهیت ایرانی و شرف انسانی تمدن کهن ملی را به راحتی می رباید و کیست که نداند جامعه بی هویت، جامعه ای بی اراده و قابل تسخیر و تصرف خواهد بود؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسئولان نظارتی این سایت را رصد کنند

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳ مهر ۱۴۰۱، ۰۷:۳۸ ق.ظ

مجله اینترنتی برترینها که احتمالا بابت اتصال به پشتوانه های رانتی و جناحی همواره در حاشیه ای امن قرار داشته و در سایه غفلت نهادهای نظارتی با ترویج فرهنگ سگ بازی، ارتباط آزاد با نامحرم و ...درصدد تغییر سبک زندگی بوده این بار با انتشار مستمر مطالبی به بلندگوی ضدانقلاب تبدیل شده و به دنیال تحریک ورزشکاران و هنرمندان و سلبریتی ها برای تقابل با نظام و ملت به بهانه مخالفت با گشت ارشاد است.

مسئولان امر همانطور که حواسشان به شبکه ها و نرم افزارهای بیگانه است مراقب نفوذ ستون پنجم دشمن در داخل نیز باشند.

همان قدر دقتی که روی مطالب وبلاگ نویسان عدالتخواه برای صیانت از میز صاحبان قدرت صورت میگیرد باید در مورد عملکرد مشکوک سایت های فراگیر و خبرساز که از سطح تاثیرگذاری گسترده ای برخوردارند و در مسیر اهداف دشمن حرکت میکنند نیز به کار رود.

مدیران این رسانه ها نیز باید در جبران خسارتهای مالی ناشی از اغتشاشات اخیر سهیم باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ویلاهای علی کریمی را مصادره کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲ مهر ۱۴۰۱، ۱۰:۴۹ ق.ظ

خانه علی کریمی کجاست

 

بر اساس اطلاعات موثق، علی کریمی به منظور سرمایه گذاری اقدام به خرید سه ویلا در خزرشهر نموده است. این املاک البته تمامی دارایی بادآورده وی نیست. پیشنهاد می شود با توجه به نقش علی کریمی در فریب و تهییج معدودی از نوجوانان و ایجاد اغتشاش و آسیب به اموال عموم -در حالیکه خودش هیچ گاه شهامت حضور میدانی نداشته- سه ویلای بلااستفاده او در منطقه خزر شهر مازندارن توقیف و به عنوان جبران بخشی از خسارات وارده به اموال مردم مصادره شود. البته صرفا اگر یارانه کلان برق مصرفی عمارت (کاخ ویلای) کریمی در تهران نیز قطع شود علاوه بر کمک به منافع عموم و صرفه جویی هنگفت در بیت المال، عبرتی هم برای امثال این قهرمان پوشالی و سایر عناصر ستون پنجم خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در مکتب عشق

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲ مهر ۱۴۰۱، ۱۰:۲۳ ق.ظ

photo_2022-09-24_10-14-45_qzwr.jpg

 

هفده یا هجده سال داشت. داوطلب آمده بود وسط میدان. دستش سنگ خورد، ورم کرد و کبود شد. باز هم آمد و ساعتها ایستاد. گفتم: تو زحمتت را کشیدی، دستت اینطوری شده برو استراحت کن.

انگار از قبل خودش را برای جواب آماده کرده بود.

قرص و محکم نگاهم کرد و گفت:

والله ان قطعتمو یمینی

انی احامی ابدا عن دینی...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سرش شکست اما سر شکسته نشد!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱ مهر ۱۴۰۱، ۰۷:۴۲ ب.ظ

سرش باند پیچی شده بود. پس گردنش جای خراش های ممتد، خودنمایی میکرد. کبودی دستها از پیراهن آستین کوتاهش نمایان بود.

چند نفر ریخته بودند روی سرش. با سنگ و چوب او را می زدند. زمین می افتاد و بلند می شد. آخرین سنگ را دختری بیست و چند ساله به سرش کوبید که دیگر نقش خاک شد و اگر دوستانش نمی جنبیدند معلوم نبود چه فاجعه ای انتظارش را می کشید.

اینها را تعریف می کرد با لبخند ملیحی که روی صورتش نقش بسته بود.

دوباره آمده بود وسط بچه ها؛ درست یک شب بعد از کتک سنگینی که خورده بود. دلش نیامد بچه ها را تنها بگذارد. همان شب یکی از اوباشی که ناجوانمردانه به او حمله کرده بود دستگیر شد. گفت می روم رضایت می دهم؛ جوان بود و فریب خورد و غلطی کرد. کاش بفهمد که اعتراض با اغتشاش و تخریب اموال مردم و حرف شنوی از دستگاه دشمن تفاوت دارد.

شغلش را پرسیدم. کارگری ساده و موقت بود. گفت فکر نکنید اوضاع به کام من است که به میدان آمده ام. نیروی هیچ نهاد و ارگانی نیستم. بسیجی ام. درد کشیده ام و به خیلی از کاستی ها و بی عدالتی ها اعتراض دارم؛ اما خون شهدا و آبروی نظام و اسلام خط قرمز من است. ما مجیز گوی مسئولین نیستیم. هدف ما دفاع از آرمانهای امام و آقا و شهداست که در هیاهوی غفلت مردم و مسئولان در حال فراموشی است. این انقلاب را ساده به دست نیاورده ایم که راحت از دست بدهیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره درگیری دیشب بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۵۵ ق.ظ

عکس اهتزاز پرچم ایران بر فراز قله

 

به گفته شاهدان عینی، شب گذشته بابل یکی از شدیدترین درگیریهای تاریخ خود را در سالهای پس از انقلاب تجربه کرد. در این خصوص ذکر چند نکته ضروری است:

یک-  فوت مهسا امینی بهانه ای بیش برای آغاز اعتراضات خیابانی و اغتشاش نیست. اگر بنا باشد بعضی کاستیها و ضعفها را نام ببریم به یقین دلایل محکم تری میتوانست برای بروز هر شورشی وجود داشته باشد. در این میان حس هیجان طلبی اشباع نشده عده ای نوجوان و سوءاستفاده معاندان و فتنه گرانی که سوار بر عرصه بی در و پیکر مجازی هستند فرصت مناسبی را برای عرض اندام ضدانقلاب و ایراد ضربه بر پیکر نظام ایجاد نمود. در این خصوص به یقین مسئولان فرهنگی سراسر کشور وظایفی دارند که در فرصت مقتضی باید بدان پرداخت.

دو- حضور بعضی لیدرهای غیربومی و مسلح در بین معترضین، اعم کومله ها و کولی ها، نشانگر وجود برنامه ای از قبل طراحی شده برای ایجاد اغتشاش در بابل بعنوان یکی از سیاسی ترین و مذهبی ترین شهرهای شمال کشور در آستانه بازگشایی دانشگاهها و نیز حضور رییس جمهور در سازمان ملل است. به یقین آگاهی مردم از نقشه دشمنان ملت که دغدغه شان نه مساله حجاب که سرنگونی ملت ایران ولو به قیمت کشته سازی است می تواند در کنترل هیجانات زودگذر فریب خوردگان توسط خانواده ها تأثیر بسزایی داشته باشد.

سه- ظهور هر نوع رفتاری در مسئولان که نشانه ضعف و واهمه آنها از هیاهوی معترضان یا اوباش باشد نتیجه ای جز تضعیف روحیه نیروهای خودی ندارد. شهامت فرماندهی سپاه بابت حضور مستمر در ساختمان فرمانداری که سیبل حملات بود ستودنی است و جا خالی دادن بعضی مسئولان جای نگرانی و تأسف دارد.

چهار- به میدان آمدن بعضی نیروهای فراموش شده انقلاب و نیز بچه های عدالتخواه که در شرایط عادی بخاطر انتقاد از مسئولان گاه مبغوض واقع می شدند برای صیانت از حریم نظام اسلامی اتفاقی ارزشمند و قابل انتظار بود که امیدوارم عبرتی برای آن دست از صاحبان میز قرار بگیرد که هر نوع نقدی را مصاف با اساس دین و انقلاب می پنداشتند. به نفع نظام اسلامی است که علم نقد و مطالبه گری دست نیروهای مومن و وفادار انقلاب بماند.

پنج- تقویت قلوب و روحیه بخشی، وظیفه ای فرهنگی و سیاسی در شرایط بحران است. ظرفیت انبوه نیروهای انقلابی و بسیجی و مسجدی و هیاتی باید برای تسلط بر فضای شهر و ایجاد تجمعات متعدد و گسترده در راستای مانور قدرت انقلاب و اسلام و حفظ روح حماسی مومنان و تعضعیف روانی جبهه بازی خورده دشمن مورد توجه جدی و قطعی و فوری قرار بگیرد. ائمه جمعه، روحانیت، مداحان، معتمدان بازار، فعالان فرهنگی و ... باید برای دفاع از ارزش های اسلام وارد میدان شده و نگذارند فضای تخریب دامن زده شده از سوی وادادگان منجر به تزلزل و تردید در قشر عادی جامعه گردد. از باب من یعظم شعائرالله فانها من تقوی القلوب، بیرق انقلاب و نغمه توحید باید در هر کوی و برزن و معبر و ماذنه، چشم و گوش مردم را آغشته و مزین و معطر نماید. تحقق کلمه لااله الا الله، آرمان ناتمام مجاهدان سبیل الهی است که هیمنه پوشالی طواغیت عالم را به رعشه انداخته و لانه های عنکبوتی شان را ویران خواهد ساخت.

ما وارث خون سربداران هستیم...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهسا، شلیر، میترا و دیگران!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۵۱ ق.ظ

عدالت ترمیمی راهی نوین برای اجرای عدالت

 

هم تعصب برای دفاع چشم و گوش بسته از نیروی انتظامی یا هر نهاد و مجموعه ای دیگری اشتباه است هم حمله ناآگاهانه و موضع گیری احساسی علیه آنها.

نیروی انتظامی گاهی در مواجهه با مردم اشتباهاتی داشته که قابل دفاع نیست گاهی هم مورد هتک و وهن و اتهام قرار گرفته و مظلوم واقع شده است.

نکته اساسی در ماجرای اخیر مرحومه امینی که قطعا باید مورد بررسی کارشناسی قرار بگیرد، ماهی گیری لاشخورهای سیاسی و مغرضی است که هیچ گاه انگیزه ای برای دفاع از مظلوم نداشته و تنها زمانی اشک تمساح جاری می سازند که نفعی سیاسی و جناحی برایشان داشته باشد. این شامورتی بازی ها البته در نهایت باعث غبارآلود شدن فضا و عدم توانایی در ارائه بحث منطقی برای تشخیص حق و برجسته سازی اولویتهاست.

و حرف اساسی دیگر این که حجاب قطعا واجب شرعی است و دولت اسلامی وظیفه دارد زمینه و مظاهر فساد را از بین ببرد؛ اما یادمان نرود اسلام ابعاد دیگری هم در عرصه اجتماع و حاکمیت دارد که اجرای آن نباید مغفول بماند.

بانک های ما در خدمت مستضعفین نیستند.

اعزام غیر ضروری به خدمت بلند مدت سربازی و اتلاف وقت جوانانی که باید دنبال کسب و کار و تشکیل خانواده باشند و گاه تحقیر شخصیت شان با آموزه های دین سازگار نیست.

طولانی بودن سالهای تحصیل و غیر مفید بودن بعضی دروس که منجر به فرصت سوزی و تأخیر در ازدواج و زمینه سازی فساد وتغییر سبک زندگی می شود.

بی عدالتی در آموزش و برتری دادن به کسانی که پول بیشتری دارند.

بی عدالتی در امور اقتصادی و پزشکی و قضایی.

شکاف طبقاتی.

ترویج فرهنگ مصرف گرایی و ایجاد عقده های اجتماعی بواسطه تبلیغات فریبنده کالا.

رانت استخدامی نورچشمی ها.

بی توجهی به حفظ حقوق منتقدان و عدم رعایت اصل آزادی بیان نسبت به آمران به معروف و ناهیان از منکری که حیطه مسئولان را خطاب قرار می دهند.

و ... هم از مظاهر و مصادیق احکام اجتماعی و حاکمیتی دین است که عدم توجه به آن توسط متولیان اداره جامعه دینی، صداقت آنها در مواجهه با معضل بدحجابی را زیر سوال میبرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ترنم باران، کاغذ و موسیقی وصال

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۴ شهریور ۱۴۰۱، ۰۶:۴۱ ب.ظ

من کشته مرده بارانم!

صدای شر شر آب ناودان و تلق تلق شیشه ها و سقفهای حلبی خانه های شمال

خدایا لذت شنیدن این موسیقی حیات بخش را از ما نگیر

موسیقی در اصل صدای امواج آب دریاست و به هم خوردن شاخه های درختها با وزش باد، صدای ناز باران، آواز پرنده ها...

این موسیقی چون به حقیقت و طبیعت متصل است حیات بخش است و طرب انگیز.

موسیقی که با ابزار نواخته میشود صرفا نوعی تقلید و توسل به فرع است در غیاب اصل و حقیقت نوای دلکش طبیعت.

از موسیقی های غیر طبیعی اما فقط یک صدا را دوست دارم. صدای دستگاه چاپ وقتی کاغذها را پشت هم و بی وقفه بیرون میدهد.

میشنوم میخواهم پرواز کنم. روح عطر و بوی غذای خودش را که حس می کند بال در می آورد و بی تاب میشود.

زیباتر آنکه چشمهایت منبع باران باشد و خش خش کاغذ با موسیقی آرام اشکهای تو چند خط خیس را بر صحیفه عشق به یادگار بگذارد. بذر دلدادگی و محبت با نم رطوبت صفحات کتاب عاشقی سبز و تناور میشود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در حاشیه کاهش ورودی های حوزه

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۲ شهریور ۱۴۰۱، ۰۹:۳۶ ق.ظ

تصاویر: اینجا هتل ٧ ستاره نیست، حوزه علمیه لاکچری آیت الله آملی لاریجانی است که منابع مالی آن نامشخص است!

 

کاهش استقبال برای ورود به حوزه های علمیه را به فال نیک می گیرم!

به نفع اسلام است تعدادی ولو اندک اما خودساخته و با سواد و اهل دغدغه وارد حوزه های علمیه شوند. باور کنید در هر شهر یکنفر باشد که مردم با دیدنش یاد خدا بیفتند و عطش آموختن و انس با دین را در خود بیابند کفایت می کند.

ورود به حوزه در زیر فشار روانی و تخریبی دشمنان دین، معدودی جوان گداخته شده مستحکم را باقی می گذارد که در ساحت "عقل" و "روح"، آمادگی تحمل هر بار سنگینی را داشته باشند.

به نفع اسلام است این دم و دستگاه های عریض و طویل حوزوی صرفا در مدارسی خلاصه شوند که "عالم محور" باشند. یعنی انسانی خودساخته در حد اجتهاد بالای سرشان باشد. بگذارید طلبه ای که با حسن نیّت وارد معرکه علم و تقوا شده الگوهای عملی این راه را هم از نزدیک لمس کند. نشود اوضاع شام که مسلمینش هر چه از ابتدا دیدند اسلام اموی بود و تا انتهای تاریخ هم معلوم نیست این تنه کج درخت اسلام معاویه صفتی را بتوانند راست و مستقیم نمایند.

کثرت مدارس علمیه در فقدان عالمان مهذب و گاه میدان داری عناصر ورشکسته سیاسی اعم از فلان روحانی سوداگر پست و مقام و کاندیدای ناکام ریاست جمهوری یا روحانی به بن رسیده عضو شورای شهر که هنوز نمی داند من لم یشکر المخلوق حدیث نیست چه برسد که منسوب به پیامبر باشد، نماز میّت را از صفحه گوشی موبایل میخواند و نشست و برخاست با متهمین و مفسدین اقتصادی را در مسیر توسعه سازه های دینی مجاز می شمارد، دستاوردی جز افول کیفی دانش آموختگانی که مثلا قرار است پا جای پای سربازان امام زمان بگذارند نخواهد داشت. چه کسی گفته است امام جمعه ای که خودش از اساس با معیار وراثتی و نه بهره مندی از اکسیر علم وتقوا بر این مسند تکیه زده و با رفتارهای دوگانه و خوی قبیله گرایی اش باعث تزلزل دین و باورهای انقلابی مردم گردیده صلاحیت تولیت حوزه و تربیت نیروهایی راستین و مومن به اهداف اسلام را داراست؟

"یکی از آقایان نامه ای به امام نوشته بود و جهت ساختمان سازی مدرسه علمیه کمک خواسته بود. امام فرمودند چه شده همه برای خودشان دکان باز می کنند. بعد در جلسه ای دیگر فرمودند من خوف این را دارم که این ساختمانها به حیثیت معنوی حوزه ها لطمه وارد کند. ‏

منبع: برداشت‌هایی از سیره‌ی امام خمینی (ره)؛ جلد چهار، صفحه ۳۶۴. راوی: حجه الاسلام رحیمیان"

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رجعت به فطرت

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۱ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۴۷ ق.ظ

اعطای نشان فداکاری به سرلشکر منفرد نیاکی، آبشناسان، سلیمی و ظهیرنژاد

 

شهید، دختری داشت که مریض بود و مدام ایشان را برای مداوا نزد پزشک می‌بردند تا زمانی که وضعیت جسمانی دختر شهید، بحرانی شد. حین عملیات فتح‌المبین بود که همسر شهید منفرد نیاکی به ایشان نامه نوشت که دخترمان به شدت بیمار است؛ شما هم به بالین دخترت بیا. شهید نیاکی نیز گفته بودند نزد دخترم، خاله‌، عمه و بستگان دیگر هستند که کمکش کنند و نیازی به وجود من نیست اما اینجا به من نیاز هست. پس از گذشت حدود یک ماه،  دختر شهید فوت کرد. تلگراف زدند که دخترمان فوت کرده خودت را برسان، شهید نیاکی جواب تلگراف را این‌طور داد که آنجا کسی هست که فرزند من را تشییع کند اما اینجا 12 هزار بچه هستند که کسی بالای سرشان نیست. شهید نیاکی عملیات را رها نکرد تا به عزیزان خود برسد بلکه بعد از اتمام عملیات و بعد از گذشت چهل روز از فوت فرزندش به خانه برگشت. این‌طور که تعریف کرده‌اند، شهید وقتی به خانه باز می‌گردد به اتاق دخترش می‌رود، در را باز می‌کند و در نجواهای خود با دخترش می‌گوید؛ دخترم ناراحت نباش! چیزی نمی‌گذرد که من هم به تو می‌پیوندم.
یک روز به امام خمینی(ره) خبر می‌دهند که دیدیم سرهنگی وسط تانک‌ها نشسته و هق‌هق گریه‌اش به گوش می‌رسد! به ایشان می‌گویند که این سرهنگ منفرد نیاکی است. امام‌(ره) می‌فرمایند که هنوز زود است که شما منفرد نیاکی و منفرد نیاکی‌ها را بشناسید.
سال 1361 بازنشسته شد، ولی بسیار پی‌گیری کرد تا در ارتش بماند؛ به همین خاطر به آیت‌الله‌ خامنه‌ای که آن زمان رئیس‌جمهور بودند، نامه‌ای نوشت که با ماندن ایشان موافقت نمایند.
حضرت آقا هم در جواب ‌نامه ایشان مرقوم داشتند: شایستگی خدمت ممتد وی در جبهه‌های نبرد مورد توجه قرار گیرد. بدین ترتیب در ارتش ماند و سه سال بعد به شهادت رسید.
شنیده‌ام که همسر ایشان نقل کرده که یکی از صفات بارز شهید منفرد نیاکی این بود که به مال دنیا بی‌اعتنا بود. همه اطرافیان می‌گفتند ایشان فرمانده بزرگی است، حتما پول فراوانی هم دریافت می‌کند، آن وقت شما در زندگی ترقی نمی‌کنید و همان پیکان مدل پایین را دارید.
بعد از شهادت ایشان، متوجه شدیم تمام مبالغی را که به عنوان فوق‌العاده دریافت می‌کرده یا به سربازان شهرستانی به عنوان پاداش خوب جنگیدن می‌داده یا برای گرفتن عکس از مناطق جنگی هزینه می‌کرده است. به طوری که در حال حاضر شاید بالغ بر هزار قطعه عکس از مناطق جنگی از ایشان به یادگار مانده است.

مصاحبه حاتم مظفری همرزم شهید منفرد نیاکی/ روزنامه کیهان 28 فروردین 1395

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی نظام بر ضدنظام شورش میکند!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۶ شهریور ۱۴۰۱، ۱۰:۲۵ ق.ظ

تاجِ پیروزی

 

تایید صلاحیت و انتخاب مهدی تاج بعنوان رییس فدراسیون فوتبال در سکوت و بی تفاوتی نهادهای موازی اطلاعاتی و بازرسی و نظارتی و قضایی و میدانداری روزنامه سفارشی نویس کیهان در حمایت جانانه از این انتخاب مشکوک، یاداور تایید صلاحیت عجیب حسن روحانی برای ریاست جمهوری در سال نود و دو به رغم شائبه های امنیتی مندرج در پرونده او(که بخشی از آن در کتاب تماس منتشر شده) و ردصلاحیت نامزدهایی همچون باقری لنکرانی، زاهدی، سعیدی کیا، متکی و است که لااقل از حسن روحانی توانمندتر بودند.کما اینکه پیشتر نیز اجتهاد! حسن روحانی (درحالیکه برداشت های اشتباه او از آیات و روایات همواره مضحکه متدینین است) مورد تایید قرار گرفت اما اساتید مسلّم سطوح عالی حوزه چون مرتضی آقاتهرانی و سقای بی ریا و... رد صلاحیت شدند. نظام به اینجا رسیده بود که فشارهای دشمن زیاد شده و حسن چون "رجل المذاکره" است میتواند چند صباحی دشمن را بازی بدهد. البته بعدها ثابت شد که خودمان بیشتر بازی خوردیم. الان نیز گویا با توجه به افزایش فشارهای فیفا به فدراسیون فوتبال برای نادیده گرفتن بعضی قوانین داخلی،حضرات به این نتیجه رسیده اند که تاج توان بده بستان و تعامل با مسئولان فیفا را دارد و رگ خواب آنها را میشناسد و... بنابراین چشم بر پرونده های مفتوح قضایی او بستند. تاجی که توانست یک شبه، جانبازی پنج درصد خود را به پنجاه درصد تبدیل کند آدم بی پشتوانه ای نیست. مناف هاشمی هم به ناف اصولگراها بسته و صالحی امیری این طیف محسوب میشود.

این خصلت اصولگراهاست که دچار توهّم خودنظام پنداری هستند و هرچقدر که اصلاح طلبان برای خوشآمد غرب بر سر قوانین و مبانی معامله میکنند، آنها برای حفظ موقعیت خود و یارانشان تصرف در هر حقی را مشروع میشمارند. سکوت در قبال عدم انظباق مدرک تحصیلی زاکانی با امور شهرداری نیز از همین جنس است و ایضا سکوت در قبال پرونده هلدینگهای مرتبط با قالیباف، پرونده مربوط به جواد و فاضل لاریجانی و... اینگونه میشود که امثال تاجگردونها تایید صلاحیت میشوند و تنها با زور رسانه عقب میروند، اکبر طبریها سالها به رغم نامه نگاری بزرگان مطلعی چون مرحوم مروی به کارشان ادامه میدهند و بعد از برکناری با فشار رسانه به محکمه کشانده میشوند، عبدالله عبدیها و حسن زاده ها و ... که اسمشان در رسانه های ملی مطرح میشود آب از آب تکان نمیخورد که هیچ بعضی بزرگان را نیز نمک گیر خود میسازند، زنگنه ها و جهانگیری ها و ... بخاطر حیف و میل بیت المال حسابی پس نمیدهند اما بچه های عدالتخواه در جای جای کشور شناسایی و راهی زندان میشوند. اینها از مواردی است که نظام(ساختار اداری و دیوان سالار) بر ضد نظام اسلامی(ماهیت و مبانی) طغیان میکند. ذبح عدالت در آموزش و اقتصاد و درمان و سربازی و... روضه دیگری میطلبد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اگر با سطح فکری رضاشاه، دین دار شویم!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۱، ۱۱:۳۰ ق.ظ

 

من اتفاقا موافق اجباری بودن حجاب هستم و از این روهمواره نهی از منکر را لازم شمرده ام. اصلا هم این منطق را قبول ندارم که چون در جایی بخور بخور و اختلاس صورت می گیرد پس باید بی حجابی را رها کرد و ... هر تخلفی کوچک یا بزرگ در جای خود قابل بررسی و پیگرد است . اما چند نکته مهم را میخواهم در خصوص اقدام ناگهانی برای برخورد با بدحجابی متذکر شوم.

 حجاب قرار است مقدمه عفاف باشد. کسی که عفت نداشته باشد اما حجاب ظاهری اش را حفظ کند عقب تر از کسی است که از نظر پوشش دچار نقص است اما عفیف است و وقار و متانت خود را پاس می دارد.

یکی از مهمترین علتهای مخالفت ما با بدحجابی، جلوگیری از اشاعه فساد و تحریک قوای جنسی است. البته حجاب فلسفه های مختلفی دارد؛ از جمله حفظ کرامت زن به عنوان یک انسان و نه ابزار تفریح، تقویت بنیان خانواده به منظور ارتقای سلامت جامعه و ...

برخورد با معضل بدحجابی بسیار دیر آغاز شد که البته باز هم به نظر می رسد جدیت لازم در آن به چشم نمی آید. سال های سال به بهانه دروغین حفظ اساس نظام، از برخورد با بدحجابی اجتناب گردید. بماند که خانواده های شماری از دست اندرکاران نیز از حجاب رویگردان شده اند و بالطبع انگیزه متولیان برای رفع این ناهنجاری به ضعف گرایید.

در خصوص کم کاری های فرهنگی پیرامون تبیین فلسفه حجاب نیزبه اندازه کافی سخن به میان آمده و حرف جدیدی باقی نمانده است.

حالا می ماند این نکته که آیا نگاه نظام اسلامی به مقوله حجاب واقعا از باب مقدمه سازی برای رعایت عفاف است یا صرفا در چنبره سامان دهی به نوع پوشش منحصر مانده است؟

درست در شرایطی که اخبار و تصاویر متعدد پیرامون درگیری های ایجاد شده از تقابل ماموران انتظامی با مردم یا مردم با مردم بر سر حجاب در حال دست به دست شدن است، نظام اسلامی برخلاف نظر صریح مراجع و صرفا بنا بر فشار یک نهاد ورزشی بین المللی می پذیرد که خانمها هم برای تماشای مسابقه فوتبال وارد استادیوم ورزشی شوند. بخش اعظمی از این خانمها اساسا اهل مراعات حجاب نیستند و تصاویر به دست آمده نشان می دهد به شدت هم مستعد همراهی با شعارهای دور از ادب و ضداخلاق مرسوم در سکوهای تماشاگران هستند.

مردم این صحنه ها را می بینند و درباره میزان صداقت نظام در اجرای احکام دین و تقابل با بدحجابی دچار تردید می شوند.

در مقطع تحصیلی دانشگاه که سن دانشجویان اقتضای تشکیل خانواده و اشباع گرایش های درونی اعم از فطری و غریزی را دارد، کلاس های درس به شکل مختلط برگزار می شود. برگزاری مجازی کلاس های درس امکان ارتباط غیر رسمی دانشجویان را به شدت افزایش داده و مشکلاتی را برای بعضی خانواده ها رقم زده است. در حالی که اتفاقا در این سن باید از عناصر محرّک غریزی جوان مراقبت بیشتری به عمل آید.

سواحل و تفرجگاهها به حال خود رها شده اند. در سواحل دریای خزر بارها شاهد اختلاط و بی عفتی بوده ایم و طرح های سالم سازی هیچ گاه جایگاه جدی و رسمی در نگاه مردم و مسئولان نداشته اند.

فضای مجازی و به طور اخص، اینستاگرام، محملی برای شکل گیری انواع مفاسد اجتماعی و عفت فروشی است و گویا با توجه به درآمدی که دولتها از فروش بسته های اینترنت دارند و سهم چشمگیر اینستا در مصرف اینترنت، اراده ای برای سامان دهی به فضای مجازی دیده نشده است.

یکی از مهم ترین عوامل تهدید کننده سلامت و عفاف جامعه، تأخیر در ازدواج و شکل گیری خانواده است. چه عواملی باعث این تأخیر است؟ علاوه بر مشکلات معیشتی و اشتغال و آداب و رسوم غلط، طولانی بودن دوره تحصیل را باید مهمترین عنصر ظهور این معضل درنظر گرفت. با این که کارشناسان متعددی در سال های اخیر بر این امر صحه گذاشته اند که جوان در محدوده سنی بیست الی بیست و پنج سال نیاز و شوق به تشکیل خانواده دارد؛ اما به دلیل طولانی بودن سال های تحصیل و اخذ مدرک و گذران دوره نظام وظیفه و... سن جوان به حدود سی سال می رسد و علاوه بر بی میلی نسبت به تشکیل خانواده در مواردی قبح گناه نیز برایش شکسته شده است؛ باز هم متولیان فرهنگی جامعه حرکتی برای اصلاح زیربنایی این روند غلط از خود نشان نمی دهند. در حالی که هیچ برنامه فرهنگی بدون توجه به نیازهای واقعی انسان ها اساسا نمی تواند برنامه فرهنگی لقب بگیرد.

از این دست مثالها که نشان می دهد برنامه جامعی برای تقویت سلامت اخلاقی جامعه وجود ندارد یکی و دوتا نیست.

یکی از بزرگترین اشتباهات رضاخان این بود که گمان می کرد پیشرفت و ترقی غرب به خاطر نوع پوشش و اختلاط آنها بوده است. برای همین به جای توجه به فن و علم، در سطح باقی ماند و به تقابل با حجاب و عمامه و روضه و ... پرداخت.

ما هم اگر به جای نگاه عمقی به سبک و تمدن دینی، ممحض در ظواهر و نوع پوشش شویم و از سایر بایسته های اصیل غفلت ورزیم، از نظر بینش و سطح تحلیل و درک عقلی تفاوت چندانی با رضاشاه بی سواد نخواهیم داشت.

درست مثل اینکه گمان کنیم اسلامی شدن بانکها یعنی پیدا کردن راه توجیه شرعی برای دریافت سود، استخدام نیروهای متدین یا حتی حضور روحانیون در شعب و... در حالی که اساس روند بانکداری، حرکتی در راستای تقویت نظام سرمایه داری و شنا بر خلاف سمت و سوی جامعه عدل اسلامی است.

یا اینکه شهرسازی اسلامی را به معنای ساخت چند مجسمه و یادمان مذهبی تعبیر کنیم و ...

اسلامی سازی ظواهر قطعا مهم است؛ اما قرار شد باور کنیم اسلام برای همه شقوق زندگی فردی و اجتماعی و حاکمیتی برنامه دارد و وظیفه ما استخراج و پیاده سازی آن است. تمدن اسلامی تنها در صورتی محقق خواهد شد که سبک زندگی دینی را منحصر به مردم ندانسته و بپذیریم که حاکمیت در تمام شئون خود باید منطبق بر احکام دین حرکت کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تابوی "من"

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۱، ۰۷:۴۷ ق.ظ

 

وقتی به توی مذهبی بگن غیبت حرامه بهت بر بخوره من طلبه رو نصیحت کنن ناراحت بشم به دانشجوی متدین بگی تقلب جائز نیست بلاکت کنه و... نباید عجیب باشه که یه غیرمتدین هم بابت نهی از منکر به پرخاشگری رو بیاره. انگار همه ما از تذکر میرنجیم و البته همه ما هم مطالبه گریم و فکر میکنیم دیگران به وظیفشون درست عمل نمیکنن.

 

اغلب کسایی که مرتکب سرقت یا تخلف اجتماعی میشن معتقدن جامعه به اونها ظلم کرده و میخوان حقشونو پس بگیرن.
مواظب باشیم وقتی دلایل شکست یا عقب افتادگی خودمونو میشماریم و همش رو میندازیم گردن جامعه یادمون نره خودمونم بخشی از جامعه هستیم. اگر شهامت نداریم از خودمون انتقاد کنیم لااقل تجاوز به حق دیگرانو موجه ندونیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حسن روحانی یا محمدعلی رجایی؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۶ شهریور ۱۴۰۱، ۰۷:۰۳ ق.ظ

Mohammad-Ali Rajai.jpg

 

فرق حسن روحانی با محمدعلی رجایی چیست؟

این یکی معمم است آن یکی مکلّا. اصلا این یکی اسمش هم روحانی است و لباسش و سابقه تحصیلی اش، حتی عزیزان دلسوز خبرگان که امثال آقاتهرانی را با آنکه استاد مسلّم دروس عالی حوزه بود رد صلاحیت کردند، اجتهاد حسن روحانی را تأیید نمودند!

محمدعلی رجایی یک آدم معمولی است که شنیده هایش از اسلام را جدی گرفت و به آن عمل کرد. شما کجا میتوانید اثری از حسن روحانی که به اقتضای کسوت طلبگی باید طبیب دوّار باشد میان مردم کوچه و بازار پیدا کنید؟ چقدر نخوت و کبر و منیّت از او دیده اید؟ کجا دغدغه ضعفا و پابرهنگان را داشت؟ کدام طرح و مصوبه اش به نفع پابرهنگان بود؟ و...

دو تا حرف دارم این وسط.

یکی اینکه علم دین با فهم دین فرق دارد. چه بسا انبوهی کتاب دین را خوانده باشید و اصلا اعتقادی به عمل نداشته باشید و چه بسا به همان سطح شناختی که از دین دارید عامل باشید و پیش خدا رو سفید.

اما حرف دوم:

هر وقت بحث دستاوردهای انقلاب مطرح میشود میرویم سراغ آمار و ارقام مربوط به پیشرفتهای علمی و صنعتی و رفاهی و خدماتی و ... که البته همه اش با ارزش و ستودنی است. ولی یادمان نرود یکی از بالاترین دستاوردهای انقلاب که در ادبیات امام هم مورد توجه بوده، تربیت انسانهایی است که بر مدار فطرت حرکت کرده، به حساب و کتاب آخرت ایمان داشته، از جان فشانی در راه خدا ابایی ندارند. پرورش یافتگان مکتب جهاد و ایثار و شهادت، نگاهشان به وجه الله است و چرب و شیرین و زرق و برق دنیا فریبشان نمی دهد. اهل باند بازی و فساد و منفعت طلبی و قدرت طلبی نیستند. همان قدر که رضایت خدا را بر خوشآمد انسانها ترجیح نمی دهند میدانند که رضای خدا در گرو خدمت به خلق خداست و از خودگذشتی در راه خدمت بیشتر به مردم، اجری بی پایان دارد.... یکی از بالاترین دستاوردهای انقلاب اسلامی بها دادن، تربیت و کشف انسان های خودساخته و کمال جویی چون رجایی و باهنر، هاشمی نژاد، صیاد شیرازی، عباس دوران، حسین فهمیده، عباس بابایی تا محمود رادمهر و هادی ذوالفقاری و مجید قربانخانی و محسن حججی و ... است.

هر گاه دیدید نظام به جای بهره مندی از موهبت وجود انسان های مومن و کاربلد و مخلص و دغدغه مند به سمت روی کار آوردن خوش نشین های پرادعای بی عمل و خودشیرین کن و جاه طلب گرایش پیدا کرد میتوانید حد و مرز انحراف آن را تشخیص دهید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا