اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۱۳۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشرافی گری» ثبت شده است

تک تیرانداز

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ۰۶:۵۷ ب.ظ

منزل اجاره ای شهید روح الله عجمیان / آن سلبریتی بیشرف کاخ نشین دشمن نظام و  کشور - پایگاه اطلاع رسانی احوال | اخبار ایران و جهان - مدیراقای علیرضا  اقتصاد

 

روز گذشته بود که جناب قاضی القضات مصاحبه کرد و گفت عدلیه با هر چه و هر که مفسد و فاسد باشد برخورد میکند اصلا کجا مسئولی را سراغ دارید فسادش ثابت شده باشد و ما برخورد نکرده باشیم؟

امروز سید اولاد پیامبر، پدر سید روح الله عجمیان در پخش زنده تلویزیونی تشر رفت که چرا یکی مثل دکتر ولایتی در پرونده قضایی قاتلان پسرش دخالت میکند و...؟

من دیشب به ذهنم رسیده بود جوابی برای نقض ادعای اژه ای بنویسم مثلا درباره مفاسد یا تخلفاتی که پیرامون عملکرد مهندس غرضی و زنگنه تا پتروشیمی میانکاله و فولاد مبارکه و اوقاف و ... افشا شده و رسیدگی نشده است؛ اما پشیمان شدم. سید لرستانی ما که ایثارگر و کارگری ساده و فصلی در کمال شهر کرج است، کاسه و کوزه همه صاحبان قدرت را به هم ریخت. او نشان داد که خون دلاوری اش در رگهای سید روح الله جریان داشته است؛ پسر کو ندارد نشان از پدر...

روزی امثال ولایتی هم باید جواب بدهند چرا وقتی پسرانش در حال خوشگذرانی با گرگهای وال استریت هستند او مردم را به ساده زیستی و عبرت آموزی از مقاومت شیران یمن دعوت میکند؟ اساساً این نوع تعارضات گفتاری و رفتاری مسئولان چه بلایی بر سر اعتماد مردم نسبت به نظام اسلامی در می آورد؟ جناب محسنی اژه ای از این زاویه به امور مملکت نگاه کند تا متوجه شود که چرا مردم حتی نیروهای مومن انقلاب هم نمیتوانند به داعیه برخورد بدون تبعیض با متهمان دانه درشت باور داشته باشند؟

آه کوخ نشینان و صاحبان و ولی نعمتان حقیقی انقلاب دامان همه سردمداران اشرافیت و رانت و تبعیض و بی عدالتی و شکاف طبقاتی را خواهد گرفت. خون شهدا بی اثر نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فرماندار قزوین

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۹ آبان ۱۴۰۲، ۰۶:۱۶ ب.ظ

ماجرای محکومیت فرماندار قزوین چه بود؟ | خبرگزاری فارس

 

ماجرای زندانی شدن فرماندار قزوین هم از آن دست چالشهایی است که بخشی دیگر از اعتبار دستگاه قضا را زیر سوال خواهد برد.

دستگاه قضا باید متوجه باشد افراد عادی جامعه تحت القائات رسانه های بیگانه به هیچ یک از نهادهای رسمی کشور اعتماد ندارند.

می ماند جماعت انقلابی و مومنین که متأسفانه هر از گاهی بعضی رفتارهای قوه قضاییه باعث ریزش اعتماد آنها میشود.

هنوز یادمان نمی رود اکبر اتباعی طبری تنها با افشاگری زاکانی به میز محاکمه کشانده شد و به رغم صدور حکم قطعی برای او اما روزگار را در بیرون از زندان سپری میکرد و نهایتا با افشاگری رسانه ها راهی زندان شد. دوستانش نیز اغلب آزاد شدند.

پرونده هایی مثل اختلاس در فولاد مبارکه اصلا به جایی نرسید. با دانه درشتهایی مثل زنگنه و جهانگیری و ... هیچ برخوردی صورت نگرفت.

از این دست مثالها فراوان است که به مرور باعث سلب اعتماد جامعه مومنان خواهد شد.

در خصوص محکومیت فرماندار قزوین که گفته میشود قاضی صادر کننده رای از جمله متهمان دریافت زمین غیرقانونی بوده این برداشت وجود دارد که نوعی ائتلاف بین صاحبان قدرت رقم خورده است.

تحلیل دیگر این است که مدتی است حجم افشاگری از وجود رانت در استان قزوین افزایش پیدا کرده که یک نمونه اش هم مربوط به موقوفات تحت تصرف عروس جناب خاموشی بوده است. این افشاگری ها اغلب توسط وحید اشتری صورت میگرفت که خودش اصالتا قزوینی است و بعد از افشای ماجرای سیسمونی گیت، مبغوض یکی از نهادها نیز قرار گرفته است. نخستین متن اعتراضی نسبت به بازداشت فرماندار قزوین توسط وی منتشر شده است. به نظر میرسد مسئولانی که از افشای مدارک در خصوص رانتها توسط وحید اشتری به ستوه آمده اند به این نتیجه رسیده باشند که اسناد افشا شده به واسطه فرماندار به دست اشتری رسیده است. از این جهت او را برای آنکه عبرت سایر مسئولان همدست با عدالتخواهان شود به اتهام نشر اکاذیب برای سیزده ماه به زندان انداخته اند در حالیکه افراد بسیاری به رغم ایراد دهها تهمت و توهین به نظام همچنان آزاد بوده و پر دستگاه عدلیه به پرشان نگرفته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کاخ ها بر روی کوخ ها

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۲، ۰۶:۴۵ ب.ظ

کاخ‌نشینی در برج‌های لوکس تهران با امکانات‌ عجیب!

 

این مطلب را امروز در بعضی سایتها خواندم. درباره برجهای اعیان نشین تهران با امکاناتی در حد کاخ. یکی باید پاسخگوی این سطح از شکاف طبقاتی باشد:

این ساختمان‌ها امکانات لوکسی همچون باند هلی‌کوپتر، پزشک اختصاصی، کارواش ویژه و باغ‌های عمودی دارند که رونمایی از جدیدترین آپشن این فضاعای فوق لوکس در بین کاربران فضای مجازی خبرساز شده است.

سایت برترینها:

مهدی، یکی از کاربران در این خصوص نوشته است: ‌

از دیروز که فهمیدم یه سری برج مسکونی هست تو تهران که هر روز صبح رستوران سلف داره واسه ساکنین، هنوز نتونستم به حالت عادی برسم!

خیلی‌هاشون رستوران داخل برج دارن که از همون شارژ هزینه پرسنل و مواد غذایی داده میشه یک سرآشپز هست که مدیریت میکنه و طبق برنامه روزانه صبحانه ناهار و  شام آماده میشه. کارمند ماساژور و... هم دارن. کارکنان نظافت داخل منزل هم هست که بیشتر خارجی هستن واقعا به حال طبیعی برنگشتم!

هزینه شارژ ماهانه این برج های لاکچری بیش از 30 میلیون تومان است!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کجایی برادر؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۱ مهر ۱۴۰۲، ۰۹:۲۴ ق.ظ

photo_2023-10-13_09-12-08_l1q9.jpg

 

این آقا دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی است. باید بنشیند گره های فرهنگی کشور را شناسایی و ریشه یابی کند و برای حل آن راهکار بیرون بدهد. باید برای حرکت بهتر و منسجم تر نهادهای فرهنگی، ریل گذاری کند. عقل منفصل فرهنگی نظام، همین شورای عالی انقلاب فرهنگی است. باید ببیند سبک معماری غربی چه تأثیر بدی بر فرهنگ خانواده ها گذاشته؛ شکاف طبقاتی و تبعیض و اشرافی گری را چطور باید درمان کرد و آثار مخرّب فرهنگی رفتارهای خارج از آداب دین مسئولان را چطور باید در افکار عموم ترمیم نمود؛ طولانی بودن دوران خدمت سربازی چه آسیب روانی به جوانانی میزند که در سن تشکیل خانواده اند؛ نظام آموزش ما چرا مبتنی بر فرهنگ غرب است؛ سالهای طولانی و غیرضروری تحصیل در سطوح آموزشی چگونه میتواند کوتاه شده تا نیازهای فطری و غریزی جوانان برای ازدواج نادیده گرفته نشود؛ تمکین از اوامر فدراسیونهای جهانی ورزش و عقب نشینی گام به گام از موازین اخلاقی و ارزشی چه بلایی بر سر فرهنگ دینی مردم می آورد؛ دستیابی به تمدن جهانی اسلام مستلزم چه نوع رویکردهای داخلی در عرصه اقتصاد و فرهنگ و سیاست است؟ و...

این آقا بلند شده، رفته است برای بازدید از تمرینات تیم ملی هاکی بانوان کشور که اصلاً معلوم نیست چه ارتباطی با شرح وظایف شورای عالی مربوطه دارد بعد با خوشحالی از اینکه مربی مرد آمریکایی، دختران ایرانی را خوب تمرین میدهد تشکر کرده است!

بضاعت و درک فرهنگی این بزرگوار را باید زمانی می شناختیم که منتقدان طرح اولیه و سرکاری برخورد با بی حجابی -که حتی عریانی کامل بدن در معابر عمومی را جرم نمیدانست و با اعتراض دلسوزان حذف گردید- بازیگر زمین دشمن معرفی کرده بود. این انقلاب و نظام و اسلام خیلی مظلوم است که گیر چنین مسئولانی افتاده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

راز تجاوز پدر به دختر نوجوان

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ۰۴:۲۹ ب.ظ

به نظر شما مخترع مواد مخدر صنعتی چه کسی است؟ اصلاً این ابداع، یک نوآوری شخصی است یا سالها مطالعه و تحقیقات علمی و هدف گیری فرهنگی و سیاسی پشت آن خوابیده است؟ سردمداران نظام کفر از اشاعه فحشا و افیون چه سودی می برند؟ علاوه بر سودهای کلان مالی، ایجاد غفلت و دامن زدن به پلیدی و بر هم زدن تمدن های انسانی در راستای توسعه تفکر امپریالیسم و غارت ملتها و استثمار بشر و تقویت پایه های نظام سرمایه داری است.

یک نمونه از نتایج اعتیاد به مصرف شیشه:

دیده‌بان: مرداد سال ۱۴۰۰ مردی با مراجعه به پلیس از برادرش شکایت کرد و گفت: برادر ۴۴ ساله‌ام سال‌هاست که در زمینه خرید و فروش مواد مخدر فعالیت می‌کند و چندین بار دستگیر شده و به زندان افتاده است. او یک بار در ۳۰ سالگی ازدواج کرد اما دو سال بعد از همسرش جدا شد و پس از آن هم ۳ بار دیگر ازدواج کرد اما به خاطر کارها و رفتارهایش نتوانست زندگی خوبی داشته باشد و همسرانش همگی طلاق گرفتند و حالا با داشتن ۴ فرزند با یکی از دخترانش به نام سحر زندگی می‌کند.

حکم پدری که به دختر 14ساله‌اش بارها تجاوز کرد

وی در ادامه راز هولناکی را برملا کرد و گفت: موضوعی که باعث شد از او شکایت کنم جنایتی است که در حق دخترش مرتکب شده است. چند روز قبل سحر که ۱۴ ساله است به خانه ما آمد و در حالی که وضعیت جسمی و روحی خوبی نداشت گفت که پدرش از ۴ سال قبل او را مورد آزار و اذیت قرار می‌داده است هرچند بارها به نامادری‌اش گفته بود اما او باور نکرده و حتی دعوایش هم کرده بود. سحر که فکر می‌کرد من هم حرف‌هایش را باور نمی‌کنم برای اثبات ادعایش فیلمی به من نشان داد که از شدت ناراحتی دیوانه شدم. خیلی فکر کردم چه کار باید بکنم تا اینکه تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس بگویم.

 

در ادامه دختر نوجوان وقتی در برابر مأموران قرار گرفت، گفت: ۱۰ ساله بودم که مادرم جدا شد و رفت اما من را با خودش نبرد و پیش پدرم ماندم. از همان موقع پدرم من را مورد آزار قرار می‌داد چهار سال از ترسم به کسی حرفی نزدم. یازده ساله بودم که پدرم برای چهارمین بار ازدواج کرد و من اولین بار موضوع را به نامادری‌ام گفتم اما حرف‌هایم را باور نکرد چون فکر می‌کرد من به خاطر رفتارهای بد پدرم دروغ می‌گویم و می‌خواهم با این بهانه پیش مادرم برگردم. بارها خواستم خودکشی کنم اما ترسیدم. بالاخره تصمیم گرفتم موضوع را به عموی بزرگم بگویم و برای اینکه او حرفم را باور کند آخرین بار از پدرم فیلم گرفتم.

بدین ترتیب کارشناسان پزشکی قانونی آزار و اذیت دختر نوجوان را تأیید کردند و مرد شرور با دستور قضایی بازداشت شد. وی پس از دستگیری ابتدا منکر آزار دخترش شد اما وقتی فیلم ضبط شده را دید به ناچار لب به اعتراف گشود.

با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه ششم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد در ابتدای این جلسه که پشت درهای بسته برگزار شد سحر برای پدرش درخواست اشد مجازات کرد.پس از آن متهم با پذیرش اتهامش گفت: من تحت تأثیر مواد مخدر شیشه این کارها را انجام دادم و خیلی پشیمانم.

در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده مرد شرور را به اعدام محکوم کردند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یا ضامن کارمند!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳ مهر ۱۴۰۲، ۰۹:۰۲ ق.ظ

photo_2023-09-25_08-54-26_yee4.jpg

 

پشت وانت نوشته بود: یا ضامن کارمند!

تصویر را یکی از دوستان پزشک بابلی فرستاد و در ادامه نوشت:

اما سند این تصویر، خودم بودم

آمریکا برای براندازی نظام هیچ غلطی نمی‌تونه بکنه

اما بانک‌ها نه؛ غلط‌های زیادی کردند و هم اکنون هم دارند می‌کنند.

پاشنه آشیل انقلاب، بانک‌ها هستند.

بلوار نوشیروانی، جنب تربیت‌بدنی

یک دنیا حرف برای گفتن داشت

یکی از بدترین فحشی که به یک حکومت اسلامی شیعی می‌شه گفت همین عبارت بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به بهانه پایین کشیدن دیوارنگاره کلام رهبری

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱ مهر ۱۴۰۲، ۰۵:۲۶ ب.ظ

زور بانک ها به دیوار نگاره چربید!/ قلدری بانک‌ها صدای کاربران را درآورد! -  مشرق نیوز

 

حاکمیت اول، نظام مشروع امت و امامت است، رابطه دلی و آرمانی بین حزب الله با ولی فقیه که خود منتقد اوضاع جاری بوده و بر مبنای اصل مترقی امر به معروف و نهی از منکر در تکاپوی اصلاح امور و اجرای منویات دین هستند. از نگاه نظام اصیل و مشروع دینی منطبق بر فرامین رهبری، ما در عدالت اجتماعی عقبیم، بانکداری ما اسلامی نیست، مبتلا به تبعیض در نظام آموزش هستیم، انتقاد از مسئولان جائز بوده و مهمترین مصداق امر به معروف و نهی از منکر است، قوه قضاییه باید با دانه درشتها برخورد قاطع کند، طرحهای صنعتی باید پیوست محیط زیست داشته باشند، خودرو سازی ما مناسب شأن مردم نیست، جبهه فرهنگی انقلاب باید تقویت شود، سبک زندگی مسئولان و مردم باید دینی و ملی باشد، فضای مجازی نباید در اختیار دشمن قرار بگیرد، رانتخواری، حقوقهای نجومی و شکاف طبقاتی منافی اهداف انقلاب است و...

اما حاکمیت دوم که تنیده در ذیل چتر تبعیت از حاکمیت اول بوده و در بزنگاه اداره امور به زور تزویر، اهداف انقلاب را وارونه جلوه داده و بین نظام اسلامی و انقلاب اسلامی شکاف ایجاد کرده و منفعت طلبی و باندبازی را بر مصالح عموم ترجیح داده و آموزه های نظام سرمایه داری غرب را از باورهای دینی و مطالبات رهبری و ارزشهای جامعه مهمتر میداند موافق شکاف طبقاتی است، جلوی اصلاح نظام بانکی را میگیرد اجازه برخورد با مافیای کنکور را نمی دهد، برخورد با دانه درشتهای مفسد اقتصادی و مقابله با ویژه خواری و آقازاده بازی را از محور برنامه های نظام خارج می سازد و... ذیل نقاب اسلام و انقلاب با پرونده سازی برای منتقدان حزب اللهی و از گردونه خارج کردن دلدادگان حقیقی ولایت فقیه، با دستکش مخملی قانون، راه را برای غربی سازی ایران و تحریف حقایق و خاستگاه انقلاب جهانی مستضعفان و ایجاد ناامیدی در آزادی خواهان عالم هموار می سازد.

اگر دلتان برای جهاد تبیین می تپد، اگر دنبال روایت اول هستید، اگر می خواهید مقابل تهاجم فرهنگی بایستید اگر مخالف انحراف در نظام هستید، اگر دغدغه رهبری را دارید، اگر میخواهید فتنه های مستمر را ریشه ای دفع کنید، اگر دلتان برای خون شهدا می تپید با حکومت دوم مقابله کرده و آنها را رسوا نمایید. راه هم کاملاً مشخص است. فهرستی از مطالبات رهبری تهیه نموده و از کوبیدن چوب اهمال و کم کاری و غفلت و وادادگی بر سر مسئولان خودباخته هراسی نداشته باشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خب، این هم نظر مردمه!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۳۱ شهریور ۱۴۰۲، ۰۴:۲۸ ب.ظ

مرقد امام خمینی / محمد تهرانی :: یانون دیزاین ... yanondesign

امام خمینی (س) - جماران موزه انقلاب است

 

سید حسن خمینی در دیدار با جمعی از اعضای حزب همبستگی گفت: "هرچه مردم می گویند باید اطاعت شود هرچند غلط باشد"

جهت یاداوری عرض کنم که اغلب مردم چه انقلابی چه بی تفاوت چه ضد انقلاب و... با لوکس سازی و تجمل گرایی و اشرافی گری در ساخت حرم امام رحمت الله علیه مخالف هستند و بارها هم مخالفت خود را ابراز کرده اند. امامی که ساده زیست بود و همپای ضعیف ترین اقشار جامعه می زیست و در خانه ای کوچک و استیجاری، قیامی بزرگ و جهانی و تمدن ساز را رهبری می کرد نباید گنبد و بارگاهی داشته باشد که منافی مشی او باشد. این سخن، درست یا غلط، حرف اغلب مردم است اما حسن خمینی و مسئولان موسسه تنظیم و نشر هیچگاه به این نظر مردم توجهی نشان ندادند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

همه ایران، نور آباد است!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ شهریور ۱۴۰۲، ۱۰:۴۴ ق.ظ

مشرق نیوز - تصویری از منزل شهید مدافع امنیت یاسر شجاعیان

 

نمیدانم چرا یاسر شجاعیان را چندباری به اشتباه می گویم یاسر عجمیان. شهدا همه نور واحد هستند اما قرابت خاصی بین یاسر شجاعیان در نورآباد ممسنی با سید روح الله عجمیان در کمال شهر کرج وجود دارد. انقلاب اسلامی هنوز پابرجاست تا چنین حامیان جانبرکفی در قشر مستضعف جامعه دارد. آنهایی که در خارج نشسته و بر تخت راحت طلبی و خوشگذرانی یله داده اند بچه های مستضعف ما را به کشتن می دهند تا کشور را از کجا به کجا بکشانند؟

اعضای اتحادیه خلق کمونیستها همه تحصیل کرده آمریکا بودند. می گفتند آمده ایم مستضعفان را نجات بدهیم. بعد از واقعه ششم بهمن در شهر هزار سنگر، وقتی در سالن ورزشی آمل پای میز محاکمه نشستند گفتند حالا با دیدن کفشهای پاره و گلی مردم فهمیده ایم راه را به اشتباه رفته ایم. چهل شهید حماسه آفرین آمل همه از پایین ترین سطوح اقتصادی کشور بودند.

فردا پس فردا اگر قاتل یاسر شجاعیان شناسایی شد و مثل قاتل سفاک عجمیان دارای مدرک پزشکی و ... بود دکتر ضلالتی دیگری پیدا نشود سر خون بچه های بسیج معامله کند! قوه قضاییه حواسش باشد دل بچه های پابرهنه انقلاب از دست ملاحظه کاری دوستان، غرق خون است.

آن دست مسئولان شکم گنده ماتحت گشاد خوش نشین پول پرست و آقازاده ها و دامادهای رانت خوارشان سر و وضع زندگی امثال شجاعیان و عجمیان را بینند و کمی خجالت بکشند. همه مدیون شهداییم؛ مسئولان، بیشتر.

غفلت و مسامحه و کژ رفتاری ما در محکمه خون شهدا تاوان سختی خواهد داشت.

راستی صحبت از شهر هزار سنگر آمل شد. دیشب شیربچه دیار علویان، امیرحسین زارع دو مدال طلا را در زاگرب به چنگ آورد. یکی اش بابت کسب مقام قهرمانی بود دیگری اش اما مدال اخلاق و منش علوی. در مصاحبه ای که بلافاصله پس از اتمام کشتی انجام داد در حالی که نفس نفس می زد گفت این برد را مدیون عنایت خدا و لطف اهل بیت هستم و تأکید کرد ما کشتی را ورزش اول خود با رویکرد پهلوانی و اخلاق میدانیم. او به رغم رفتار ناپسند حریف، صورتش را بوسید.

درد و بلای این پهلوان های دلیر و پاک بخورد توی سر شوتبالیست های میلیاردری که تا خرخره از آخور بیت المال مسلمین ارتزاق میکنند و اغلب جز ترویج فرهنگ بی بند و باری و بداخلاقی و هنجارشکنی دستاوردی برای جامعه ندارند.

 

photo_2023-09-18_10-32-48_x028.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دارند غارتمان می کنند!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۲، ۱۰:۲۲ ق.ظ

استاد دانشگاه فلوریدا: سرمایه داری رو به افول است | خبرگزاری بین المللی  شفقنا

 

یادداشتی جالب و خواندنی از دکتر عابدین مومنی:

نظام کاپیتالیستی و سرمایه داری در روابط اقتصادی مردم متناسب با شرایط جوامع بشری با شگردهایی ورود می کند. ویژگی اصلی نظام کاپیتالیستی غارت داشته های اندک بی بضاعت ها و فقرا است آن چه که بضاعت بی بضاعت ها است عمر آنان است شگرد نظام کاپیتالیستی تصاحب و تمَلُّک جان بی بضاعت ها است به این ترتیب که بخشی از عمرشان به ظاهر مال خودشان باشند تا زنده بمانند و در خدمت نظام غارتگر باشند. نظام کاپیتالیستی همه ناتوانان اقتصادی را طفیلی نظام کاپیتالیستی می دانند، یعنی بی بضاعت ها از صدقه سر نظام چپاول گر سرمایه داری زنده هستند با لطف نظام سرمایه داری زندگی دارند. با عنایت نظام کاپیتالیستی شخصیت اجتماعی، موقعیت علمی، سیاسی دارند از تنَعُّمات و لذائذ دنیائی و طبیعی برخوردارند، در حالی که حیات نظام کاپیتالیستی وابسته به چپاول و غارت است با غارت و چپاول زنده است. چپاول و غارت سرمایه داری با پوشش نهادها و تشکیلات انجام می گیرد که ظاهر قانونی و موَجَّه دارد به پشتیبانی قانون و وجاهت اجتماعی سرکیسه می کند. از جمله تشکیلات معتبر و موَجَّه نظام سرمایه داری بانک است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تشکیلات گوناگونی برای گرم کردن بازار چپاول و غارت و به اسم های گوناگون پدید آمد از قبیل شرکت های مضاربه ای، ارمغان بهزیستی، لیزینگ خودرو، بازار گرمی بانک ها تحت عنوان حساب های قرض الحسنه، موثرترین همه آنان بانک های خصوصی بودند که با اموال مردم به بورس زمین، هتل و مکان های به دست آوردن ثروت های بادآورده روی آوردند و با پول مردم صاحب آلاف و الوف شدند.
از جمله نهادهای به دست آوردن ثروت بادآورده، بازارهای ربوی است مانند سرای ایرانی، شهر فرش، و امثال آن ها است که کسی در مورد این گونه بازارها اظهار نظر نمی کند در تبلیغات تلویزیونی گفته می شود بدون ضامن و چک تا نیم میلیارد می توانید خرید نمایید. آیا این مقدار خرید از باب دل سوزی و احسان به بی بضاعت ها انجام می شود؟ یا این که برای به دست آوردن سود مضاعف و تمَلُّک کردن عمر بی بضاعت ها پدید آمده است؟ پدید آمدن استارتاپ ها چه مقصود و منظوری دارد؟ تلویزیون با این همه تبلیغات از تشکیلات سرمایه داری هزینه تبلیغات را چگونه وصول می کند؟ از کجا و کی وصول می کند؟ از طرفی مالیات تولید، ارزش افزوده، مالیات بر درآمد و.... از طرف دیگر هزینه تبلیغات رادیو، تلویزیونی، مطبوعات و دیگر رسانه ها، تابلوهای تبلیغاتی شهرداری، سود فروش مدت دار همه از جیب بی بضاعت ها وصول می شود. چرا به وضعیت نابسامان اقتصادی هیچ توجهی نمی‌شود؟ چرا در چنین وضعیتی کسی به فکر صاحبان ثروت های بادآورده نیست؟ تا کی باید از بی بضاعت ها به جیب ثروتمندان سرازیر باشد؟ تا کی تاوان همه چیز را بی بضاعت ها باید بپردازند؟ با این که بی بضاعت ها پرداخت مالیات، تبلیغات، سود خرید مدت دار و امثال آن را می پردازند همه اسم و آوازه برای صاحبان ثروت بادآورده است کارخانجات مال آنان است بانک ها مال آنان است آموزش گاه های تمامی مقاطع مال آنان است و..... پس عدالت را در کجا و کی باید دید؟ آیا یارانه دادن و سهمیه بنزین دادن و امثال آن ایجاد عدالت است؟ در وضعیت بیان شده چگونه می شود به عدالت فکر کرد؟ چگونه می شود عدالت را پدید آورد؟
همه از سفره خالی بی بضاعت ها حرف می زنند حتی آنان که بضاعت اندک بی بضاعت ها تصاحب و تمَلُّک می کنند هم به زبان دل سوز سفره خالی بی بضاعت ها هستند هیچ کس نمی گوید چه می شود سفره آنان خالی است؟ بضاعت آن ها به کجا می رود که موجب خالی شدن سفره می شود؟ چرا باید هزینه جامعه به یک عده تحمیل شود؟ اگر به تشکیلاتی مانند سرای ایرانی گفته شود محصولات با این قیمت کارخانه ای خرید می شود با فلان قیمت باید به فروشی می رسد پرداخت هزینه تبلیغات و مالیات به عهده خودتان است این همه تبلیغات گران انجام خواهد شد؟ همین یک قلم برای تعیین تکلیف بی بضاعت ها کافی است. مشکل اساسی فقر، نظام خون آشام کاپیتالیستی است باید نظام اقتصادی اسلامی شود تا مشکل سفره خالی رفع گردد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ایشالا مبارکش باد!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۴ شهریور ۱۴۰۲، ۰۲:۳۲ ق.ظ

چرا «بیژن قاسم‌ زاده» آزاد است؟ - ایسنا

 

بیژن قاسم زاده از اتهام همکاری با اکبر طبری تبرئه شد. پیش تر کیومرث نیاز نیز از این اتهام تبرئه شده بود. خود اکبر هم داشت صاف صاف می چرخیدکه هیاهوی رسانه ها دوباره او را به بند فرستاد. ما که بخیل نیستیم و البته انتظاری هم جز این از دم و دستگاه اژه ای نداریم. فقط خدایی اش یکی پاسخ بدهد حضرات این حجم از پول و امکانات را از کجا آورده اند؟

دلخوشی ما به این نظام فقط خون شهدا و سایه رهبری است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بماند

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۰۶:۳۱ ب.ظ

حاج داوود عباسی، رزمنده و جنباز عدالتخواه قمی این پیام را فرستاد:

خدا شاهد بنده رفتم مجلس، توی رستوران، با آقای دلیگانی،،نمایند مجلس  بخدا قسم، قصر بود،غدا سلف سرویس، هر چی می خواستی بود، بخدا روی شاه را سفید کرده بودند،،،خدا میداند،دلم به حال مردم بیچاره سوخت،،،اشرافی‌گری وتجملگرایی، سنگهای گران قیمت، درب های گران قیمت، میز و صندلی های گران قیمت،،،،بخدا این ها درد دین ندارند،،،همه به ریش ما می خندند،،،،،والله قصر شاه بود،،،خدا از سر تقصیر من بگذره،چه ناهار ی خوردیم،،هر نوشابه ای می خواستی بود،هرچند تا می خواستی بر دار،،روی شاه را سفید کرده بودند،،

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وعظ و بعض!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ مرداد ۱۴۰۲، ۰۷:۴۱ ق.ظ

طلاب، ساده در زندگی ؛ مظلوم در اجتماع

 

یک آقایی با وجوهات به جا مانده از دفتر ابوی مرحوم، سر یکی از میادین شهر، موسسه فقهی مجللی را ساخته است. بارها دیدم بعضی از افراد رهگذر که از قضا مذهبی هم بودند با دیدن این دم و دستگاه با صدای بلند لب به اعتراض گشودند که حالا چه ضرورتی داشت برای کار تحقیقاتی فقهی یک ساختمانی با این شمایل ساخته شود. کمی ساده تر می ساختید، مازاد هزینه را در روستایی دور افتاده با نام ائمه یا اصلا به یاد ابوی خود، مسجد و درمانگاه و مدرسه ای می ساختید. مردم وجوهات میدهند که دردی دوا شود و...

البته چندی بعد یک آقای دیگری آمد آنطرف میدان موسسه مجلل تری را احداث کرد که روی این بابا کم بشود!

حالا همین عزیزان هر از گاه پشت بلندگو به طلاب جوان پاپتی که اغلب هشتشان گرو نهشان است توصیه میکنند اهل تکبر نباشند، از مردم فاصله نگیرند، مبادا رفتار و گفتارشان باعث شک و تضعیف باور مردم نسبت به روحانیت شود و...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حجاب بعلاوه معیشت

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۵۵ ق.ظ

شهر در روز تجمع | پایگاه خبری تحلیلی انصاف نیوز

 

می دانید چرا مسئولان قضایی و امنیتی و انتظامی اینقدر روی تجمع و تحصن بسیجیان در تقاطع جامی حساسیت دارند اما در مقابل بی حجاب هایی که در همان نقطه از خیابان ولی عصر و در مقابل چشم متولیان دستگاه قضا اقدام به هنجارشکنی می کنند حساس نیستند؟

می  دانید چرا فتنه 88 با آن بدنه عظیم اجتماعی که جمعیتشان در تهران از میدان آزادی تا میدان فردوسی را پر کرده بود و در ارکان حاکمیت نیز دارای نفوذ و رهبری و حمایت مالی و سازمانی بودند ظرف مدتی کوتاه متلاشی شد اما آشوبگری و فتنه جویی چند جوان هرز و هیز که منتهای آمالش سگ بازی و بوسیدن در کوچه و سلف مختلط است و به نمایش گذاشتن ماتحت لختشان است همچنان روی دست نظام و ملت هزینه می گذارند؟

جواب این دوسال یکی است.

تا جایی که مخالفت ها و عنادها بر سر ارزش ها و مبانی دین و انقلاب باشد اصل با جذب حداکثری و مماشات است اما وقتی میز صاحبان قدرت نشانه گرفته میشود دیگر قضیه ناموسی است و خون حکام به جوش می آید.

در فتنه 88 طایفه اصولگرا احساس کرد اگر نجبند میز و قدرت را باید به رقیب واگذار کند. بسیجیان و طلاب متحصن مقابل دستگاه قضا نیز اهمال و ترک فعل صاحبان میز و قدرت را به چالش کشانده و مشروعیت جایگاه آنان را زیر سوال برده اند.

دوستان فعال عدالتخواه در دو دهه اخیر این تجربه تلخ و آموزنده را مشاهده کرده اند که نهادهای امنیتی در مواجهه با منتقدان چه واکنش تند و سرکوب گرانه ای دارند اما در مقابل هنجارشکنی ها دم از مماشات و سعه صدر میزنند. در قضایای اخیر هم دیده اید هر نقطه از کشور هنجارشکنی اتفاق افتاد بلافاصله مسئولان مربوطه مدعی شدند طرف مشکل روانی داشته و زود سر و ته قضیه را هم آوردند اما همین جماعت در پرونده سازی برای منتقدان و حذف عدالتخواهان همتی گزاف و خستگی ناپذیر داشته اند. با متخصنین و معترضین به بی حجابی برخوردی زننده دارند.

قدرت شیرین است و صاحبان قدرت که خود و فرزندان و دامادهایشان تا خرخره در پول و رانت و امکانات غوطه میخورند اولویت را با حفظ میز می دانند نه با صیانت از دین و انقلاب. لایحه سر کاری و فرصت سوز حجاب از همین دست بازی های سیاسی اغواگر است. اصولگراها در فتنه مهسا توانستند دعوای بین مذهبی و غیر مذهبی راه انداخته و مطالبات مردم را از مسائل معیشتی و اقتصادی به حول محور شکم و زیر شکم سوق بدهند.

با این ترفند از شرّ نظارت عدالتخواهان و نیروهای مستقل انقلاب نیز در امان مانده و حواس آنها را از مبارزه با مفاسد اقتصادی و تبعیض و ... منحرف نموده اند.

تحصن طلاب و بسیجیان مقابل دفتر قوه قضاییه با شعار حجاب و معیشت، اقدامی هوشمندانه بود که زمین بازی را به نفع انقلاب عوض میکند. نیروهای اصیل انقلاب نیک میدانند که اسلام یک مجموعه احکام و قواعد فراگیر است که هم حجاب و عفاف را در بر میگیرد و هم عدالت اجتماعی و مقابله با خوی اشرافی گری و رانت خواری را. این رویکرد اگر جا بیفتد مردم عادی که گمان میکردند نظام یعنی اصولگراها، بر اساس فطرت پاک دین خواه و عدالت طلب خویش پشت سر جوانان مومن و متعهد جمع شده و بساط عیش صاحبان مکنت را بر هم میزنند. اصولگراها دوست دارند تا زمانی که روی کار هستند انقلابی ها و مطالبه گران عدالت را با قشر هرز و هیز و روسپی درگیر نموده و در حاشیه ای امن از پاسخگویی نسبت به پرونده هایی مثل تخلف در فولاد مبارکه و پتروشیمی ها و رانت آقازاده ها و دامادهایشان، گرانی ارز و ... در امان بمانند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برسد به دست آقای شهردار

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۰ مرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۲۷ ب.ظ

پایگاه خبری تحلیلی عبارت:معاینه فنی صندلی مدیران شهری

 

دوستان تماس گرفتند فلان شهردار وقتی میخواهد از دفتر کارش بیرون بیاید می ایستد رییس دفترش ولو در حال صحبت با ارباب رجوع باشد دویده و خودش را برساند و در را برای او باز کند!

فعلا اسم این شهردار را نمی آورم بلکه خودش بخواند و اصلاح کند. نظام اسلامی نظام طاغوت نیست و نباید غرور یا چاپلوسی کارگزاران زمان شاه در مدیران و مسئولان جمهوری اسلامی جلوه گر باشد. خودتان را اصلاح کنید لطفا. رجایی و باهنر نمی شوید لااقل طاغوتی هم نباشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فروش مدرک دانشگاهی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۰ تیر ۱۴۰۲، ۰۶:۰۵ ب.ظ

بازار داغ فروش مدرک تحصیلی؛ ۵ میلیون بدهید دکتری بگیرید!

 

روزنامه اطلاعات نوشت: "در بازار با آگهی‌های مختلف فروش مدرک تحصیلی معادل پردیس دانشگاهی مواجه می‌شوید. شرکت‌هایی مدرک تحصیلی معادل دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و دکتری را به ترتیب با قیمت‌های ۱.۵، ۳.۵، ۴.۵ و ۵ میلیون تومان به فروش می‌رسانند. البته این قیمت ها با توجه به شرکت فروشنده مدرک تحصیلی کمی بالا و پایین می‌شود. طبق گفته این شرکت ها مدرک تحصیلی هم در ۱ تا ۷ روز صادر می‌شود."

 

واقع امر آن است که پول شده است محور خیلی از امور. پول می دهید خیلی از گره ها باز می شود. اما این وسط عده ای هم صرفا از باب تأمین منافع اقدام به وضع قوانینی میکنند که باز هم شمّ دنیاطلبی و پول پرستی در آن موج می زند. چرا باید حقوق کارمندان بر مبنای مدرک تحصیلی بالا برود نه بر مبنای عملکرد؟ همین طوری اش هم آدم وقتی با بعضی به ظاهر تحصیل کردگان دانشگاهی صاحب مدرک و فاقد درک، هم کلام میشود احساس خسران میکند چه برسد به اینکه عده ای برای درآمد بیشتر به مدرک گرایی روی می آورند و بدون کمترین بار علمی و بدون حضور در کلاس درس و زحمت تحقیق و تدقیق، دارای عنوان و حقوق و جایگاه میشوند. دانشگاههای غیردولتی و پولی به چه کسانی تعلق دارند؟ شهروندان ساده و معمولی یا متولیان قدرت و قانون؟ علم دارد به مبتذل ترین و سخیف ترین جایگاه خود نزدیک میشود. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گاهی قانون، گاهی عدالت!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۸ ق.ظ

خوب سوال است برای آدم پیش می آید. چرا وقتی مکشوف میشود میز میثم لطیفی معاون امور استخدامی ریاست جمهوری برخلاف قانون به وی رسیده، عزل می شود که البته کار درست و اتفاق مبارکی است اما یک ماه است رسانه ها فریاد می زنند جایگاه سلاح ورزی غیرقانونی است، گوش کسی بدهکار نیست؟ درباره تاج و پرونده قضایی وی هم خیلی حرفها زده شد و به جایی نرسید.

چرا وقتی در کامنت زیر پست یک طلبه، عبارتی توهین آمیز درباره حجت الاسلام خاموشی نوشته میشود آن طلبه به دادگاه احضار شده و مورد بازخواست قرار میگیرد اما وقتی یک مداح سلبریتی به آیت الله اراکی توهین میکند یا یک قلم فروش بدنام به آیت الله مصباح اهانت می ورزد رگ غیرت مسئولان تکان نمی خورد؟

چرا وقتی چند طلبه و بسیجی برای اعتراض به اوضاع افسارگسیخته هنجار شکنی و تعلل دستگاه قضا در گوشه ای تحصن میکنند نیمه شب دستگیر و روانه بازداشت می شوند اما همین نهادهای قانونی در قبال هرزگی و رانت و ... دست روی دست می گذارند؟

چرا یک عنصر دانه درشت به رغم محکومیت قطعی و حضور در زندان به بهانه بررسی مجدد آزاد شده و با تسامح به پرونده وی نگاه می شود اما محکومیت یک آزاده جانباز فرهیخته دارای پیشینه سکته قلبی حتما باید اجرا شده و شلاق بخورد؟

چرا اگر جوانان مومن از مسئولان انتقاد کنند متهم به ضدیت با نظام و ولایت میشوند ولی بی توجهی مسئولان به فرامین رهبری در برقراری عدالت اجتماعی، عدالت آموزشی، اصلاح سبک زندگی، حذف حقوقهای نجومی، کنترل فضای مجازی، اصلاح صنعت خودرو سازی، برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی و ... هیچگاه مساوی با تضعیف نظام نبوده و مورد پیگرد قرار نمی گیرد؟

چرا کلبه محقر ضعفایی که چند دهه در جنگل سکونت دارند در فصل سرما ویران میشود اما ویلاهای لاکچری از مابهتران درست در همان محدوده از گزند قانون در امان می ماند؟

چرا وقتی مردم را به مطالبه گری در چارچوب قانون فرا میخوانیم خودمان از قانون گریزان بوده و برخلاف قانون به افزایش بهای خدمات مخابراتی، دفن میلیونها تن زباله در طبیعت و... اقدام میکنیم؟

چرا متهمان بی کس و کار اقتصادی زود مجازات میشوند اما پرونده کلان متخلفان دانه درشت در پتروشیمی میانکاله و فولاد مبارکه و بانک دی و ... به فراموشی سپرده می شود؟

چرا دم از عدالت و مستضعفین می زنیم اما هشتاد درصد پذیرفته شدگان دانشگاهها از مدارس غیر دولتی هستند؟ چرا هر کس پول خرج کند میتواند به دانشگاه برود، به مناطق آزاد برود و آزاد بگردد؟ فیلتر شکن بخرد و قانون را دور بزند؟ در ساخت و ساز تخلف کند و به ماده صد برود؟ طرح ترافیک بخرد و ....

چرا بچه های مسئولان موقع سربازی امریه میگیرند و پشت میز نشینند و بچه های پاپتی مردم در مواجهه با اشرار تلفات می دهند؟ چرا بچه های مسئولان و بستگانشان مشکل اشتغال ندارند؟ چرا حامیان خودروهای داخلی از خودروی خارجی استفاده میکنند؟ چرا بانکها پول مردم را جمع میکنند و به قشری خاص خدمات می دهند؟

چرا وقتی در برابر انتقادهای درست کم می آوریم میگوییم حالا مانده است تا به اسلام برسیم، فعلا در حال حرکت در این مسیر هستیم و... اما وقتی بخواهیم روی یکی را کم کنیم به وی اتهام مخالفت با نظام اسلامی می زنیم؟

برخورد سلیقه ای و یکی به نعل یکی به میخ و تفسیر و تأویل های باندی و رقابتی و منفعتی، اعتماد مردم به صداقت و سلامت و عدالت نظام و مسئولان را از بین می برد و موریانه ای می ماند که پایه های حکومت اسلامی را سست می سازد. این جمله مقام معظم رهبری خطاب به مسئولان را باید با آب طلا نوشت که فرمود مشروعیت من و شما وابسته به اجرای عدالت است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دنیس رایت

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۲، ۰۵:۴۰ ب.ظ

کتاب خاطرات دنیس رایت اثر دنیس رایت | ایران کتاب

 

کتاب خاطرات دنیس رایت را دقایقی پیش به پایان بردم. آهسته و با دقت خواندم. در مطالب قبلی وبلاگ، یکی دوباری به محتوای این کتاب اشاره داشتم. کتابی که ذیل طرح تاریخ شفاهی بخش فارسی دانشگاه هاروارد تهیه شده و ترجمه فارسی آن در تهران توسط شرکت سهامی انتشار به چاپ رسیده است. با اینکه دنیس رایت سفیر وقت انگلیس در ایران تلاش دارد از خود و دولت متبوعش شخصیتی دور از حاشیه و بی آزار نشان دهد اما نمیتوان منکر رویکرد تیزبینانه و مرموزانه او در لابلای خاطراتش گردید. حداقلش حضور مشکوک و اتفاقی! او در روز حمله به پاسگاه سیاهکل و آزادی و ورود امام به قم در این دو شهر قابل ارزیابی و تامل است. جدایی بحرین از ایران، تأکید بر سرکوب ملاها و اصرار بر چپاول نفت ایران از دیگر اعترافات تاریخی این مأمور عالیرتبه انگلیس در ایران است. تأکید میکنم نه دانشگاه هاروارد و نه فرد مصاحبه گر یعنی مرحوم حبیب لاجوردی مامور یا طرف قرارداد با جمهوری اسلامی نبوده که هیچ دارای زاویه محسوس با نظام و انقلاب نیز هستند. تعریف و تمجید صریح جناب سفیر از شخصیتهایی چون هویدا و علم و علا، نمونه هایی از استقلال فحوای اثر حاضر به شمار می آید. خودکامگی شاه و مشورت ناپذیری او، انفعال و ضعف در برابر قدرتها تا جایی که شاه در مقابل کاردار انگلیس خود را زن موقت و تاریخ مصرف دار برای کامروایی غرب توصیف کرد، فساد مالی و اخلاقی گسترده درباریان و خودباختگی نسبت به غرب در حدی که برای پذیرایی در جشنها نیز به رغم وجود محصولات خوب و با کیفیت ایرانی، استفاده از محصولات اروپایی را افتخار می دانستند از دیگر مطالب مورد اشاره دنیس رایت می باشد. حقارت شاه پس از فرار از ایران و پشت پا زدن متحدانش نیز واقعیتی انکارپذیر است. نکته دیگری که در این کتاب عبرت آموز و قابل تامل است باور سرمایه گذاران خارجی در ایران به منظور شراکت با آقازاده ها و وابستگان دربار است که عنصر تضمین کننده تسهیل در روند تعاملات و موفقیت اقتصادی آنها به شمار می آمد. و للّه عاقبة الامور.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

طبقه بالا!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲ تیر ۱۴۰۲، ۰۱:۱۰ ق.ظ

وقتی اشرافیت در مقابل چشم مستضعفین جولان میدهد!

 

این مطلب جالب و تأسف بار را در یکی از گروههای مجازی خواندم:

یک تجربه دردناک شخصی از دنائت طبقه مزخرف برخوردار

🔺الان که دارم این یادداشت را می‌نویسم پشت در اتاق عمل منتظر نشسته‌ام که بعد از ریکاوری عمل لوزه‌ی سوم علی‌رضا پسر سه ساله‌ام به دیدنش بروم. بعد از اینکه شب‌های زیادی علی‌رضا نمی‌توانست بخوابد و مداوما در خواب خرخر می‌کرد و قرار نداشت بعد از دیدن چند پزشک اطفال و آسم و آلرژی و گرفتن عکس نهایتا یکی از اقوام لطف کرد و گفت از یک پزشک خوب گوش و حلق و بینی برایتان وقت گرفتم. کارت ویزیت جناب پزشک را که دیدم متوجه شدم که دکتر محمد فرهادی‌ست که در دهه شصت و هفتاد و نود سالها وزارت علوم و بهداشت این مملکت را بر عهده داشته. وقتی که علی‌رضا را معاینه کرد و عکس را دید گفت که باید سریع‌تر عمل شود و همین فردا به بیمارستان عرفان بیایید. من هم به حساب تجربه‌ی عملهای قبلی و به امید بیمه تکمیلی برگه پذیرش بیمارستان را گرفتم و قبل از بیرون آمدن برای ایجاد آشنایی گفتم که هیئت علمی پژوهشگاه وابسته به وزارت علوم هستم.

 

🔺بلافاصله بعد بیرون آمدن از مطب، از نگرانی هزینه‌ها با بیمه تکمیلی آسیا تماس گرفتم تا معرفی‌نامه بگیرم. گفتند اگر طرف قرارداد باشد همانجا آنلاین انجام می‌شود. با بیمارستان عرفان تماس گرفتم، گفت ما طرف قرارداد هستیم و مشکلی نداریم ولی آقای دکتر فرهادی قبول نمی‌کند و هزینه شما هم حدود ۲۰ تا ۲۵ میلیون می‌شود. جا خوردم چون تابه‌حال چنین چیزی را نشنیده بودم. چون روی بیمه حساب کرده بودم و تأمین چنین هزینه‌ای -که بیشتر از حقوق یک ماه هیئت علمی من است- به هیچ وجه برایم ممکن نیست مخصوصا که چوب خط قرضم هم این روزها حسابی پر شده، با منشی دکتر تماس گرفتم و ماجرا را گفتم. گفت نه اصلا چنین مشکلی تا به حال نداشتیم و خیالتان راحت. ما هم با توکل به خدا صبح سحر به بیمارستان آمدیم و پذیرش هم ما را به صندوق فرستاد. به صندوق گفتم که بیمه تکمیلی آسیا هستیم. صندوق گفت آقای دکتر فرهادی قبول نمی‌کنند. با منشیش تماس گرفتم که خداروشکر جواب داد و گفت بگو خودشان تلفنی از آقای دکتر استعلام کنند. به صندوق همین را گفتم با دکتر  تماس گرفت. گوشی تلفن را که گذاشت گفت دکتر گفته‌اند بیمه را قبول ندارم و دیگر با من تماس نگیرید.

 

🔺خیلی ناراحت و عصبانی شدم. جناب وزیر سابق با اهانت داشت می‌گفت تا نقدی ندهی بچه را درمان نمی‌کنم. داشتم فکر می‌کردم که با این حساب باید بیمارستان را ترک کنیم و جواب عطیفه، همسرم را چه باید بدهم و چند ماه دیگر باید علی‌رضا این ناراحتی لوزه و بدخوابی را تحمل کند تازه اگر دوباره با همین مسائل بیمه و اینها موجه نشویم. گفتم شاید اگر به جناب طبیب اعظم شرایطم را بگویم که هیئت علمی هستم و حقوقم کفاف پرداخت نقدی نمی‌دهد با توجه به اینکه ایشان وزیر علوم هم بوده راضی شوند که مثل همه پزشکان دیگر در کار بیمه و بیمارستان مداخله نکنند. رفتم دم در اتاق عمل و به منشی اتاق عمل گفتم که الان باید علی‌رضا بستری شود ولی جناب دکتر هنوز اجازه نداده‌اند که با بیمه هزینه پرداخت شود. لطف کرد و تلفی تماس گرفت برایم. خواهش کردم که گوشی را بدستم بدهد ولی چند ثانیه‌ای گوشی را گذاشت و گفت دکتر گفته‌اند ایشان صبح تا حالا چند بار بحث کرده و نمی‌شود و گوشی را قطع کرده. خون خونم را می‌خورد. با اینحال یک ساعتی دم در اتاق عمل و رختکن پزشکان بین طبقه دو و سه رفتم و آمدم تا حضوری ایشان را ببینم. بعد یک ساعت فهمیدم که ایشان از در پشتی خصوصی دیگری رفته و از منشی اتاق عمل هم که خواستم ایشان را حضوری ببینم گفت دیگر داخل اتاق عمل شده‌اند. با خودخوری و لعن و نفرین همه چیزی که از حقوقم مانده بود را به علاوه چند میلیونی که با رو انداختن به چند نفر گرفتم روی هم گذاشتم و پول را دادم تا بالاخره ساعت ۱۰ بگذارند علیرضا بستری شود. به ابوی چیزی نگفتم چون هم رویم نمی‌شد و هم خوب می‌دانستم که به جای همدردی و تأسف از رفتار پزشک و مملکت آشغالی که ساخته‌اند و نگرانی از حال بچه شروع خواهد کرد به شماتت خودم و اینکه چون عرضه اداره زندگی خودم را ندارم سربار دیگران شده‌ام.

 

🔺عمل که تمام شد صدایم کردند و جناب دکتر محمد فرهادی با تبختر آمد که بگوید عمل تمام شد، بچه گریه می‌کند و بروید ساکتش کنید. گفتم از رفتار صبح شما خیلی دلگیر شدم اگر شما هیئت علمی هستید من هم هیئت علمی هستم مضافاً که شما بیست سال هم در این کشور وزیر بوده‌اید و انتظار می‌رود وضعیت درآمد دانشگاهی ها را بدانید. داد و بیدادی کرد که چه ربطی دارد و من بیمه را قبول ندارم و همکارانش بهم گفتند که آنجا را ترک کنم ...

محمدحسین بادامچی

https://t.me/IslamicLeft/1494

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسئولان یاد بگیرند

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ۰۷:۲۹ ب.ظ

photo_2023-06-17_19-14-05_dpr9.jpg

 

یک پستچی آمده بود موسسه سیره شهدا؛ اتاق پژوهش. دید فضا فضای جبهه و جنگی است. خودش هم رزمنده بود. پیش ما نشست و خاطره گفت. از حساسیت شهدا نسبت به بیت المال تعریف میکرد. از شهیدی که برای کاری به مقر ارتش رفته بود. احتیاط میکرد چای و قندی که مخصوص نیروهای ارتشی است را بخورد یک وقت مرتکب گناه و تضییع بیت المال نشده باشد.

حالا نمی گوییم اینطوری باشید، ولی سر جدتان بابت جلسات اداری اینقدر بریز و بپاش نکنید.

این تصویر را ببینید. فروشندگان لوازم یدکی معمولا درامد خوبی دارند. اتحادیه شان هم بی پول نیست. این تصویر مربوط است به جلسه ای که مسئول اتحادیه لوازم یدکی بابل با مسئول پلیس امنیت اقتصادی در ساختمان اداره صمت این شهرستان برگزار کرده. پذیرایی را ببینید. چای هست و بیسکوییت. ساده و محترمانه. از میوه های گرانقیمت خبری نیست. بقیه مسئولان هم یاد بگیرند. میخواهند بیشتر پذیرایی کنند از جیب مبارک مایه بگذارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا