کاش آقای مدیرکل استعفا می داد!
گاهی وقت ها آدم می ماند درباره حوادثی که در لوای انقلاب و اسلام رخ می دهد چه واکنشی نشان دهد.
نمی دانم چرا تا حرف از فرهنگ و سنت به میان می آید بعضی مسئولان به سرعت یاد بزن و برقص می افتند؟!
نمی دانم چرا پس از گذشت سه دهه از عمر انقلاب، هنوز هم در حالی که بچه های حزب الله برای پی گرفتن یک کار فرهنگی و ارزشی با ده ها مانع و پیچ و خم دست و پنجه نرم می کنند بودجه های بیت المال به راحتی خرج فعالیت هایی می شود که سنخیت آن با دین و سیاق شریعت از اساس محل اشکال است؟
از پانزدهم تا نوزدهم مهرماه گذشته جشنی از سوی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی! استان مازندران که اتفاقاً مدیرکل آن یک برادر بزرگوار روحانی است در فرهنگسرای نیاوران تهران با عنوان هفته فرهنگ و هنر مازندران برگزار شد که متأسفانه توأم با حرکت های موزون و قر و نیم قرهای پایین تنه نوامیس استانمان در مقابل پوزخند بالاشهری های پایتخت بود. اسم آن را هم گذاشتند رقص محلی و سنتی مردم فرهیخته استان مازندران!
تصویری که دربالا می بینید عکسی از صحنه رقص به اصطلاح محلی آقایان مازندرانی است که از دامن به عنوان یک لباس محلی مردانه! استفاده کرده اند. فیلم مربوط به رقص خانم ها هم در اختیار بنده قرار دارد که در صورت تمایل مسئولان امر برای پیگیری در اختیارشان قرار خواهد گرفت. دوستانی هم که به این جانب دسترسی ندارند در بابل می توانند از حسین آقای منصف این تصاویر و فیلم ها را تهیه نمایند.
درد و گله اصلی ما این جاست که همه این هزینه ها در پوشش فرهنگ و ارشاد اسلامی صورت می گیرد و میرکل روحانی این اداره بارها در مصاحبه های متعدد دم از احیای یاد و سیرت شهدا می زند. وقتی سخن از حاکمیت شیعه در طبرستان و ولایتمداری تاریخی مردم این سامان به حاشیه برود و در عوض با ارائه چنین نمایش های حقیرانه ای درصدد معرفی چهره فرهنگی دیارمان باشیم نباید از پدیدآمدن سیل هجویات در تمسخر غیرت مردم شمال کشور تعجب کنیم.
کاش آقای مدیرکل به خودش جرأت می داد و به خاطر این رفتار خلاف غیرت برخی معاونانش از ادامه تصدی بر این نهاد فرهنگی استعفا می کرد.
- ۹۲/۰۱/۰۵