نه چپ نه راست نه ...
هر انقلابی به فراخور آرمان ها، اهداف و سیاست های کاربردی خود در طول زمان پدیده هایی را رقم می زند که بازخوانی کارشناسانه آن در حوزه علوم انسانی به خصوص در عرصه سیاست، راهبردهای نوینی را پیش روی تئوری پردازان نظام حکومتی قرار می دهد.
آسیب شناسی انقلاب که مدتی است از سوی صاحب نظران، مورد مداقه و کنکاش قرار گرفته می تواند استمرار و بقای نظام را تضمین نموده و مسیر نیل به آرمان ها را هموار تر سازد.
انقلاب اسلامی ایران که ناشی از رویکرد ارزشی ملت و برخاسته از عمق ایمان و صلابت مردم پاک نهاد ایین مرز و بوم است در عمل با چالش هایی مواجه بوده که در عین طبیعی بودن این چالش ها لزوم هوشیاری و تقویت مبانی تئوریک نظام را بیش از بیش ضرورت بخشیده است.
بی شک انقلابی که مبنای شکل گیری آن گرایش عمومی به حاکمیت ارزش ها در همه ابعاد زندگی بشری است چنان چه در عمل از محوریت اخلاق و مشی دینی فاصله گیرد به مرور دچار فرسایش شده و با توجه به تهدیدات خارجی و داخلی و نیز تبلیغات فراگیر معاندین، دیر یا زود بستر ناهنجاری های سیاسی گردیده و در نهایت منجر به فروپاشی می شود که در این صورت شکل گیری دوباره چنین انقلابی با توجه به نمونه شکست خورده آن تا مدت ها ممکن نخواهد بود.
از جمله آسیب های یک نظام، چرخش و تغییر مشی فکری هواداران آن می باشد.
گرچه «رویش» و «ریزش» از مقتضیات تمامی نظامات سیاسی عالم است؛ اما غفلت از شناخت و ریشه یابی این عوامل به هیچ وجه توجیه پذیر نیست.
بازشناسی این عوامل می تواند از بروز انحرافات بعدی در نسل جوان انقلاب که این روز ها با اظهار حساسیت نسبت به ارزش ها و آرمان های جمهوری اسلامی، حضور خود را در میادین گوناگون تثبیت می کنند پیش گیری نماید. چرا که بی شک ضعف های فردی توأم با نواقص موجود در بدنه حاکمیت باز هم قربانیان دیگری را طلب می کند.
برخی از انقلابیون دیروز، خیمه شور و حق طلبی خویش را بر نشیب دیگری افراشته اند که این بار تند باد انقلاب را در پیش روی دارد. همان هجمه توفنده ای که خود، روزی هیمنه ظلم ستیزی آن را حلقوم آرمان گرایی و دادخواهی بوده اند.
«واکنش های انتقام جویانه» ریشه ای روحی و اجتماعی دارد و در پاسخ عاجزانه به رفتارهایی صورت می گیرد که از موضع برتر، تفاوت های فکری و سلیقه ای دیگران را نفی و سرکوب می نماید. عدم درک صحیح مسئولین از شرایط سیاسی پس از دوران جنگ، توأم با هراس از در خطر افتادن منافع جناحی بخشی از بدنه حاکمیت، موجب تشدید نگرش سرکوب گرانه گردید. البته کسی که در مسیر اعتلای دین و عمل به آرمان های فراموش شده مستضعفین و در راه عدالت خواهی و ظلم ستیزی گام می گذارد نباید به رضایت موقت جناح ها دل خوش دارد؛ چرا که در واقع نیل به آرمان های اسلام و انقلاب مساوی با نفی منافع جناح های موجود می باشد و در این تقابل تنها قدرت ایمان و اراده قلبی است که در دفاع از ارزش های اصیل نهضت جهانی اسلام به کار خواهد آمد. آنان که امید به "به به" و "چه چه" این و آن بسته اند بهتر است پا در این معرکه نگذارند.
شناخت صحیح از موقعیت اجتماعی و مطالبات سیاسی جناح ها که تنها دغدغه خاطر خود را «کسب قدرت» و اخذ کرسی حاکمیت می دانند حکم می کند تا نیروهای متعهد و دلسوز نظام با پرهیز از علقه ها و وابستگی های جناحی، تحقق خواسته های ناب دینی که در شعار های انقلابی ملت تجلی یافته است را در چارچوب رهنمود های رهبری نظام در صدر مطالبات ارزشی خود قرار دهند. بررسی عملکرد دستگاه های اجرایی در دوره های مختلف بر این نکته صحه می گذارد که ماهیت حقیقی جناح ها در عمل، مثال برادری سگ زرد با شغال است .
خیزش سیاسی تمامی جناح ها بر مدار «قدرت طلبی» شکل گرفته است. انگیزه ای دنیوی که منافی تربیت دینی شمرده شده و در کلام امیر المومنین علیه السلام ارزش آن کمتر از «آب بینی بز» تلقی گردیده است.
« نظم بدون تشکیلات» می تواند خاستگاه محوری جنبش ارزشی جامعه در تحقق آرمان های انقلاب اسلامی باشد.
ضرورت نداشتن یک تشکل سراسری منافی وجود تشکل های کوچک و همسو که به رغم پراکندگی جغرافیایی از نظمی ایدولوژیک برخوردارند، نیست.
نیرو های حزب الله باید روند تثبیت و نهادینه کردن ارزش ها را با تقویت پشتوانه تئوریک، تحکیم مبانی فکری و رعایت اخلاق سیاسی پی گیرند و در این مسیر، روحیه انقلابی خود را بر مبنای « اصل تحول آفرینی» منطبق سازند.
قشر روحانی جامعه در شکل گیری این اصل باید پیش رو باشد.
دین باوری منهای تحول و اصلاحات که از بی حوصلگی و آسوده خواهی نشأت می گیرد خمودگی شعله های انقلاب را به دنبال داشته است.
گرایش به اصل تحول آفرینی، مبنای حرکتی نوین در عرصه حاکمیت ارزش ها خواهد بود.
نسل پیشتاز انقلاب با کنار زدن جناح ها و تمسخر اندیشه های جناحی، پشت سر رهبری نظام، نهضت جهانی اسلام را با تثبیت حاکمیت واقعی دین و شریعت در تمام شئون سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور تداوم بخشیده و نمونه ای ایده آل از «جامعه مدنی» مبتنی بر « مدینه النبی» را به حقیقت طلبان عرضه خواهد کرد.
نسل جدید انقلاب، «حزب اللهی منتقد و پرسشگر» خواهد بود که عرصه مدیریت نظام را با هر گرایش و سلیقه ای که باشد از تیررس نظارت خویش دور نگاه نخواهد داشت. 7/7/1379