مهم است آن بالا چه میگذرد!
عملیات ثامن الائمه را باید یکی از سرنوشت سازترین عملیاتهای دفاع مقدس دانست. به عبارت دقیق تر تاریخ جنگ تحمیلی را باید به دو قسمت قبل و بعد از عملیات ثامن الائمه تقسیم نمود. این عملیات نخستین عملیات بزرگ رزمندگان اسلام برای عقب راندن دشمن متجاوز به شمار می آید.
میدان داری این عملیات با رزمندگان لشکر 77 خراسان بود.
چرا قبل از این عملیات شاهد موفقیت چشمگیری در جبهه ها نبودیم؟ چه تغییری در جبهه ها به وجود آمد که عملیات ثامن الائمه به عنوان نخستین گام در عقب راندن دشمن و شکست حصر آبادان سرآغاز آن بود و سپس با عملیاتهای بزرگ و غرورآفرینی چون طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس تکمیل شد؟ آیا نیروهای مسلح جدیدی وارد سیستم دفاعی کشور شدند؟ سلاحهای جدیدی خریداری شد؟ فرماندهانی از خارج کشور برای هدایت مدافعان وارد شدند؟
قبل و بعد از این سلسله عملیاتها شاهد یک تغییر نرم افزاری بودیم؛ رفتن بنی صدر به عنوان فرمانده کل قوا و هدایت میدان نبرد با اندیشه امام راحل.
در واقع تفکر زمین بدهیم، زمان بگیریم و ما نمی توانیم بنی صدر به اندیشه مقاومت و فرهنگ ما می توانیم تبدیل شد. امام فرمود حصر آبادان باید شکسته شود. امام دست قدرت الهی و اراده مومنانه ملت موحد را بالاتر از تجهیزات مادی و قدرت سیاسی و ابزارهای فریبنده دنیایی می دانست. همان امامی که مردمی پابرهنه را با دستهای خالی مقابل ارتش مسلح شاه آمریکایی به پیروزی رساند و انقلاب اسلامی را بنیان نهاد حالا به رغم وجود تحریمها و خیانتها و کم تجربگی ها و کمبود شدید اقلام دفاعی اعم از تسلیحاتی و لجستیکی، فرهنگ شهادت طلبی و گفتمان عزت و مردانگی و روح حماسه و ایمان را دوباره در کالبد جامعه دمید. همان ارتشی زمان بنی صدر با همان سبیل کلفت و ریش تراشیده با همان کمبود امکانات در مقابل دشمن مورد حمایت ابرقدرتها صف آرایی کرد و سربلندی و افتخار را برای میهن خود به ارمغان آورد. مهم است چه کسی در رأس امور باشد. مهم است از آن بالا چه اندیشه و باوری به جامعه تزریق می شود. با انتصاب یا انتخاب غلط نباید هدایت فکری و فرهنگی کشور را دست افراد واداده و ترسو سپرد.