مسئولان فرهنگی بابل بخوانند
کسی نمی تواند منکر این شود که کار فرهنگی، هر چقدر هم که محتوایی و عمیق باشد نیاز به عنصری به نام جاذبه دارد؛ اما به شرط آن که این جاذبه، خلاف محتوای مورد نظر نباشد. شرط دیگری هم لازم است البته که مراعات شود و آن اصل وجود محتوا در کار فرهنگی است. این دو خط، شد مقدمه؛ حالا برویم سر دعوای خودمان.
در و دیوارهای شهر را پر کرده اند از بنر و پوستر تبلیغاتی حضور فلان هنرمند مشهور و جشن و بزن و بکوب و دیمبال و دامبول که آی ایهالناس، چه نشسته اید که انقلاب پیروز شده است؟!
یکی جلویتان در بیاید و بگوید انقلاب هم اگر پیروز نمی شد ما دیمبال و دامبول خودمان را داشتیم و شما از قافله عقب بودید و حالا به ما پیوستید؛ چه جوابی دارید که بدهید؟
من با پشت پرده بردن و آوردن هنرپیشه ها در این شهر کاری ندارم. اسپانسرش هر که می خواهد باشد و با هر نیّتی که دارد – اعم از انتخاباتی یا انتصاباتی!- فعلاً کاری ندارم.
ولی با اساس بزن و بکوب و ربط آن با نهضت جهانی خمینی کبیر (ره) مشکل دارم.
هنرمندها را اگر می خواهید بیاورید که خدمتی به فرهنگ انقلاب بکنید لااقل لطف کنید دوزار محتوا هم برای برنامه های به اصطلاح فرهنگی تان درنظر بگیرید که حرکتتان پوچ و بی محتوا جلوه ندهد.
اگر ما منطق اسلام خمینی را تبیین کنیم مخاطبمان فرق بین شمشیری که با یزید در می افتد با قمه ای که به جای یزید، سر خود فرد شیعه محب اهل بیت را نشانه می رود، درک می کند.
اگر منطق خمینی جا بیفتد هموطن مان می فهمد که امروز چرا مرزهای دفاعی ما به سوریه و لبنان و عراق کشیده شده است. می فهمد فرق تأسی از نهضت حسین علیه السلام برای به زانو درآوردن استکبار با درس مذاکره آموختن از قیام کربلا! چه تفاوت شگرفی دارد. مخاطب ما خواهد فهمید که مبنای تحریم های ناجوانمردانه آمریکا ربطی به سانتیفیوژهای ما ندارد و تا شرافتمان را بر باد ندهیم کیلومترها قدم زدن با دشمنان پیامبر خدا (ص) هم یک لقمه نان برای مردممان به ارمغان نخواهد آورد.
این که می بینید کسی از محفل بزم و طرب وصله پینه شده شما به سالگرد پیروزی انقلاب بیرون می آید و همچنان نمی داند فرق امام و شاه چیست و گمان می کند پل ورسک، بزرگترین یادگار بی نظیر پهلوی در پهنه این کشور است و...، مشکل را باید در کار خودتان جستجو کنید که روی پوسته انقلاب متوقف ماندید، خمینی را پاستوریزه و در حد چند غزل و دیوان شعر خلاصه کردید، از رسالت جهانی عاشورائیان مکتب پیرخمین سخن نگفتید و ...
سی و شش هفت سال از انقلاب ما می گذرد و جوان برومند شهرمان هنوز نمی داند در خیابان های مرکزی شهرش چه بر سر مبارزان بی نام و نشان انقلاب آمده است. هنوز چند جلد کتاب مستند از نقش بابل در انقلاب اسلامی – به عنوان مرکز خیزش های جهادی شمال کشور- در دسترس مردم این شهرستان قرار نگرفته است.
دهه فجر را به سیزده به در تبدیل نکنید. با جیغ و دست و هورا نمی شود عمق یک نهضت بزرگ و سرنوشت ساز تاریخی را برای نسل های انقلاب ندیده بیان کرد.
اگر از همین چند پایگاه بسیج که مراسمی فاخر و دارای محتوا برای انقلاب دست و پا کردند، بگذریم مسئولان فرهنگی شهر ما بی تعارف برای دهه فجر و در قبال دینی که نسبت به آرمان های امام و شهدا دارند کم فروشی کرده اند.
- ۹۳/۱۱/۱۷