ما حرفمان را می زنیم
درباره اصل مذاکرات به اصطلاح غیرمستقیم شنبه آتی با آمریکا که در فتح الفتوحی بزرگ قرار است به جای امارات در کشور عمان برگزار شود نظری ندارم. بعضی دلسوزان هم تذکر داده اند که اگر طرف مذاکره کننده همتای وزیر خارجه نیست فرستاده دیگری از کشور ما وارد مذاکره شود.
شاید بهتر بود با توجه به ضریب جدی تهدیدات نظامی آمریکا و پاتک سنگین تبلیغاتی مسئولین ما در مخالفت با مذاکره، لااقل این مذاکرات با کمی تأخیر صورت می پذیرفت که اینگونه تلقی نشود فشار ایالات متحده و ترس از حمله دشمن باعث کوتاه آمدن و رضایت ما شده است.
یک استدلال ضعیف هم مطرح می شود که چون عده ای از خواص داخلی برای مذاکره با آمریکا فشار آورده اند نظام هم زیر بار رفت تا یکبار دیگر ثابت کند که آمریکای بدعهد، قابل اعتماد نیست. خب، مگر دفعات قبل که آمریکا زیر میز زد و تعهداتش را زیرپا گذاشت طیف ترسو و غربگرا پذیرفت که اعتمادش به آمریکا اشتباه بوده است؟ آن کس که خودش را به خواب زده مگر میتوان بیدار کرد؟ دلباختگان آمریکا هنوز هم از خسارت محض برجام دفاع می کنند و تعلیق هسته ای و اعطای یکجانبه امتیازات متعدد به دشمن را از افتخارات خود می شمارند. ساده لوحانه نیست اگر گمان کنیم این بار دیگر بدعهدی آمریکا باعث کسب تجربه و تنبّه طیف غربگرا خواهد شد؟ اگر زیر بار فشار این طیف حاضر به قبول مذاکره با قاتل حاج قاسم شدیم با فشار دیگری از سوی آنها به امتیازدهی یکجانبه هم روی خواهیم آورد.
حرف آخر اینکه حنجره منتقدین مذاکره را نفشارید. اگر سالهای سال حامیان غرب برای منکوب ساختن اهداف و آرمانهای انقلاب آزادی بیان داشته اند چرا دلسوزان انقلاب نباید اندک مجالی برای ابراز نگرانی ها و دغدغه های خود داشته باشند؟