اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

مادر و عشق پسر

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۶، ۱۱:۵۲ ق.ظ

80g_photo_2017-05-25_07-35-20.jpg


علیجان ابراهیمی در اصل، علیجان ابراهیم زاده بازگیر است که نام خانوادگی اش تغییر پیدا کرد.

محافظ مرحوم آیت الله روحانی بود. هیچ فرصتی را برای رفتن به جبهه از دست نمی داد.

یک روز آمد و مادر را بوسید، بغل کرد و با دست بالا برد. گفت: من به گذشته خودم که نگاه می کنم نقطه سیاهی نمی بینم که بخواهد مانع از شهادتم بشود. هر چه فکر می کنم فقط این به دهنم می آید که دعاهای تو نمی گذارد من به این آرزوی دیرینه خود دست پیدا کنم.

شنید: اگر خواسته تو این است من هم برای شهادتت دعا می کنم.

رفت و دیگر بازنگشت. مادر برای همیشه در انتظار گام های او ماند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">