زن سالار و زن سالاد!
زن مسلمان در سایه تعهد، "اقیانوس کبیر" است برای زندگی و "اقیانوس آرام" است در طوفان حوادث روزگار؛ "دماغه امید" است در مشکلات طاقت فرسا و "دریای سرخ" است در راه حفاظت از کیان دین و عفاف.
زن غیرمتعهد، "اقیانوس منجمد شمالی" است برای همسرش، "دریای سیاه" است برای خانواده.
زن مسلمان، "لاک" خودپرستی بر پشت ناخن وجدانش قرار نمیدهد و "لاک پشت" بی حیا نمی شود.
زنان از وقتی که روسری های "سُرسُری" خود را "سَرسَری" به سر گذاشتند و در "سی نما" در خیابان نقش "بازی" کردند و لباسهای هفت رنگ پوشیدند بازیگر نقش "بوقلمون سلطانی" شدند.
کسی نمی گوید موهای زن نباید "لَخت" باشد بلکه می گویند در نظر نامحرم نباید "لُخت" باشد. آنها که برای "روسری" ارزش قائل نیستند دنبال "توسری" اند.
زن مسلمان باید ساکن روستای "کله بست" باشد، بچه هایش در "شیرگاه" بزرگ می شوند و با "تربت حیدریه" انس می گیرند.
زن مسلمان "تب ریز" بچه ها و "زنجان" شوهرش است. زن مسلمان، "گنبد" عرفان است در "مسجد سلیمان". زن مسلمان، شهر "نور" است...
سید امیر شفیعی طبرستانی، سینمای قلم، 1380، انتشارات نسیم حیات