در آغوش خدا
سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۷ آبان ۱۴۰۱، ۰۶:۰۹ ق.ظ
پرستش به مستی است در کیش مهر
بروناند زین جرگه هشیارها
به شادی و آسایش و خواب و خور
ندارند کاری دلافگارها
به جز اشک چشم و به جز داغ دل
نباشد به دست گرفتارها
کشیدند در کوی دلدادگان
میان دل و کام، دیوارها
چه فرهادها مرده در کوهها
چه حلاجها رفته بر دارها
چه دارد جهان جز دل و مهر یار
مگر تودههایی ز پندارها
ولی رادمردان و وارستگان
نبازند هرگز به مردارها
مهین مهر ورزان که آزادهاند
بریزند از دام جان تارها
به خون خود آغشته و رفتهاند
چه گلهای رنگین به جوبارها