حسین منصف، آرپی جی زن جبهه جنگ نرم!
باید به حسین منصف، دست مریزاد بگویم، پاسدار آزاده ای که با حرّیت وآزادگی از حریم انقلاب پاسداری می کند.
در دو سه هفته اخیر، چندباری محمدحسین منصف، ستون خیمه فساد را با قلم نابش نشانه رفت. کاری که از دست بسیاری از مدعیان عدالت خواهی اعم از چپ و راست و حزب اللهی و حزب الشیطانی، ساخته نبود.
به رغم آن که خیلی ها می دانند هر فساد و رانت و رابطه و پشت پرده ای را که پی می گیرند، پایشان روی دم یک نفر قرار می گیرد؛ اما یا به حکم مصالح نانوشته یا از سر ترس و ... جز حرف های درگوشی و چند ناچ ناچ دلسوزانه، قدمی برای مبارزه بر نمی دارند. حسین اما بی پرده و صریح پرسید: تو یک نفر، از چند جا حقوق می گیری در حالی که جوان های رشید و سالم و مومن و کارآمدتر از تو به جرم محرومیت از روابط نسبی و سببی در حسرت روزی حلال و شغلی در خور، اوان عمر را به پیری گره می زنند؟ سر و سرّ تو با مجموعه های بدهکار بانکی و دانه درشت های قانون شکن از کجا آب می خورد؟ گعده های نه چندان مخفیانه تو با اذناب قالتاق زر و زور قرار است تا کی به تطهیر فراقانونی چهره های رسوا ختم شود؟ برای آن که یکی ته دلش غنج برود که وای دخترم خوشبخت شد، تو باید عضو چند مجموعه و هیأت مدیره و هیأت امنا و مشاورت و معاونت و ... دیگر بشوی؟!
حسین منصف؛ ستون این خیمه را که حلقه وصل باندها و جریان های قدرت و ثروت و تزویر است صاف و مستقیم نشانه رفت تا یک بار دیگر نشان دهد که وصف آر پی جی زن جبهه جنگ نرم در این شهر، تنها برازنده خود اوست. عدالت خواهی هزینه دارد و بالاترین هزینه آن بی اعتنایی به رودربایستی های دست و پا گیر و حق طلبی بدون واهمه است. به نظر، منصف در دور آتی انتخابات شورا نیز بر فرض ورود، رد صلاحیت خواهد شد.
یک روز ناگفته ها به گفته ها بدل شده و نقاب از چهره های مزوّری که جز به زراندوزی و باندبازی نمی اندیشند، کنار خواهد رفت. و سیعلم الذین ظلموا ایّ منقلب ینقلبون.