اصولگرایی در بابل از منظری دیگر
حجت الاسلام پوراکبر از نظر جایگاه علمی در حد مجلس خبرگان است. کمتر کسی است که از سوابق جبهه و جنگ او و حضورش در جنوب لبنان خبر داشته باشد و بداند که او جانباز نبرد با صهیونیسم است. سری شجاع و نترس دارد و ...
حجت الاسلام ناصری از دویدن برای مردم ابا نداشت و با اخلاقی خوش و روحیه ای پدرانه، کار برای خدا را آبرو و سرمایه خود در دو عالم می دانست.
حجت الاسلام پاک نهاد، حجت الاسلام حسینی و حجت الاسلام عزالدینی از پاک ترین و دلسوزترین اقشار جامعه به شمار می آیند.
سردار سپاه خمینی، مهدی سعادتی را همگان به صفای باطن، تواضع و حسن رفتار می شناسند. حال و هوای سال های عشق و ایثار در گفتار و کردارش موج می زند.
دکتر حسن نتاج، پزشکی محجوب، دلسوز و جهادگر است. او که البته از تربیت شدگان حوزه نیز به شمار می آید همواره منشأ خدمت به نیازمندان و محرومان بوده است.
علی کریمی فیروزجایی شبیه مردم است. فخر و کبر و منیّت در وجودش راه نیافته و دغدغه مردم با تار و پود حیاتش عجین شده است.
دکتر مومنی، عالمی فرهیخته و آگاه و بی حاشیه است که همنشینی با او فکر و جان انسان را جلا می بخشد. او تئوری انقلاب را می شناسد و تمدن نوین اسلامی را در افق بینش خویش دست یافتنی می داند.
سردار آراییان از مجاهدان گمنام سبیل الله در دفاع مقدس و جبهه های برون مرزی اسلام است.
قاسم آقای گرجی را چه کسی است که به اخلاص و صفای باطن نشناسد؟
مصطفی کاظم زاده، طلبه ای خوش فکر و مردم دار است.
و ....
(با پوزش از همه کاندیداهای محترم و مومن به انقلاب که اسمشان از قلم افتاد)
الغرض؛
نزدیک به دو دهه پیش جمعی ده نفره از طلاب مدرسه روحیه بابل با کرایه وانت پیکان به دیدار با عارف بزرگ، حضرت آیت الله ایازی رحمت الله علیه رفته بودیم. این پیر فرزانه و آگاه، همان اول بسم الله شروع کرد به احوالپرسی از بزرگان و برجستگان شهر. حال تک تک چهره های سرشناس انقلاب را جویا شد. ما در حیرت بودیم که این عالم به ظاهر گوشه نشین و غیرسیاسی چگونه همه شخصیت های موثر شهر ما را حتی با اسم کوچک می شناسد!
بعد مکثی کرد و ناگهان پرسشی طرح کرد که خشکمان زد! پرسید: شما در مقابل کدامشان قرار دارید؟! کپ کردیم و ماندیم که چه بگوییم. ساکت و مبهوت، پشت نقاب لبخند پناه گرفتیم. او اما آرام و متین تبسمی کرد و گفت: مقابل هیچ کدامشان نایستید. همه اینها سرمایه های شهر و انقلاب اسلامی هستند.
فارغ از همه اختلاف نظرهای درون خانوادگی جبهه انقلاب، گذشته از آن که کدام یک از نامزدهای ارزشی شهر ما انصراف می دهد یا نمی دهد، رأی می آورد یا نه؛ فراموش نکنیم که همه این عزیزان با تمسک به گفتمان خدمت و احیای شعائر انقلاب قطعه ای از جورچین نظام فکری اسلام و انقلاب به شمار آمده و در عرصه های پیش رو در تحقق اهداف و آرمان های شهدا سهیم خواهند بود. انتخابات دو سه ماه دیگر تمام می شود. یک شهر می ماند با سرمایه هایی ارزشمند که هر یک با حضور میدانی خود و با پرهیز از انزوا و محافظه کاری می توانند در تعالی جامعه، نقشی غیر قابل کتمان داشته باشند. یادمان نرود که مصالح شهر و کشور و نظام و انقلاب فراتر از مصالح زودگذر انتخاباتی و دعواهای بی ارزش سیاسی است. تخریب نامزدهای ارزشی جز خسارت حاصلی نخواهد داشت.