اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۰۳، ۱۸:۳۹ - علیرضا محمدی
    چه جالب

۶۶ مطلب در مهر ۱۴۰۲ ثبت شده است

پاییز 59

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۲، ۰۶:۳۸ ب.ظ

تصویر پاییز 59:خاطرات زهره ستوده (کتاب های خرمشهر)

 

کتاب پاییز 59 را خواندم و لذت بردم. لذت از این بابت که حال و هوای زلال سالهای حماسه و ایثار در ذهنم احیا شد. البته مطالبش از نظر من حرف جدیدی نداشت. انتظار می رفت وقتی اسم خانم سیده اعظم حسینی (نویسنده کتاب فاخر دا) در کنار اسم بزرگواران دیگری که در تدوین اثر کوشیدند به چشم می آید کار با ظرافت و بیان جزییات بیشتر و دقیق تری همراه باشد.

این نکته را هم نباید مغفول گذاشت که بالاترین ظلم ما به تاریخ دفاع مقدس این بود که دیر به سراغ بعضی رزمندگان و حماسه سازان آن سالها به خصوص مردان و زنان مدافع خرمشهر و آبادان و سوسنگرد و هویزه و بستان و مهران و قصرشیرین و سومار و ... رفتیم. تا آنجا که بسیاری از خاطرات از حافظه شاهدان عینی و حماسه سازان میدانی جنگ پاک شده است. ظلم بالاتر و بدتر البته این است که تا به حال اصلا به سراغ بسیاری از راویان و حاملان پیام و خاطرات دفاع و مقاومت نرفته ایم. جالب آنکه حتی شهر خرمشهر و مسجدجامع که غرورانگیزترین و مطرح ترین نماد مقاومت این کشور است را به بهانه جلوگیری از ترافیک از اردوهای راهیان نور حذف کرده ایم. چه برسد به اینکه مثل بسیاری از کشورهای درگیر نبرد از جمله ویتنام و لبنان و روسیه و ... عقلمان برسد و بخواهیم بخشهایی از ویرانی ها را به صورت اثر باستانی برای نسلهای بعد نگاه داریم.

کتاب پاییز 59 را بخوانید. به خصوص اگر چندان اهل مطالعه آثار دفاع مقدس نبوده اید. میتواند پنجره ای برایتان بگشاید که با اشتیاق ورود به عرصه مطالعات پیرامون فرهنگ ایثار و مقاومت، حلاوت همذات پنداری با قهرمانان بی نام و نشان این مرز و بوم در کوچه پس کوچه های خاکی دوران عشق و وصال را در کام جانتان میهمان سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کجایی برادر؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۱ مهر ۱۴۰۲، ۰۹:۲۴ ق.ظ

photo_2023-10-13_09-12-08_l1q9.jpg

 

این آقا دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی است. باید بنشیند گره های فرهنگی کشور را شناسایی و ریشه یابی کند و برای حل آن راهکار بیرون بدهد. باید برای حرکت بهتر و منسجم تر نهادهای فرهنگی، ریل گذاری کند. عقل منفصل فرهنگی نظام، همین شورای عالی انقلاب فرهنگی است. باید ببیند سبک معماری غربی چه تأثیر بدی بر فرهنگ خانواده ها گذاشته؛ شکاف طبقاتی و تبعیض و اشرافی گری را چطور باید درمان کرد و آثار مخرّب فرهنگی رفتارهای خارج از آداب دین مسئولان را چطور باید در افکار عموم ترمیم نمود؛ طولانی بودن دوران خدمت سربازی چه آسیب روانی به جوانانی میزند که در سن تشکیل خانواده اند؛ نظام آموزش ما چرا مبتنی بر فرهنگ غرب است؛ سالهای طولانی و غیرضروری تحصیل در سطوح آموزشی چگونه میتواند کوتاه شده تا نیازهای فطری و غریزی جوانان برای ازدواج نادیده گرفته نشود؛ تمکین از اوامر فدراسیونهای جهانی ورزش و عقب نشینی گام به گام از موازین اخلاقی و ارزشی چه بلایی بر سر فرهنگ دینی مردم می آورد؛ دستیابی به تمدن جهانی اسلام مستلزم چه نوع رویکردهای داخلی در عرصه اقتصاد و فرهنگ و سیاست است؟ و...

این آقا بلند شده، رفته است برای بازدید از تمرینات تیم ملی هاکی بانوان کشور که اصلاً معلوم نیست چه ارتباطی با شرح وظایف شورای عالی مربوطه دارد بعد با خوشحالی از اینکه مربی مرد آمریکایی، دختران ایرانی را خوب تمرین میدهد تشکر کرده است!

بضاعت و درک فرهنگی این بزرگوار را باید زمانی می شناختیم که منتقدان طرح اولیه و سرکاری برخورد با بی حجابی -که حتی عریانی کامل بدن در معابر عمومی را جرم نمیدانست و با اعتراض دلسوزان حذف گردید- بازیگر زمین دشمن معرفی کرده بود. این انقلاب و نظام و اسلام خیلی مظلوم است که گیر چنین مسئولانی افتاده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چوب خدا، صدا دارد

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۴۰۲، ۱۲:۴۵ ب.ظ

این مطلب را نه از باب استناد به آیه و حدیث و روایت که بر اساس تجربه شخصی با کمال اطمینان عرض میکنم آدمها در همین دنیا نتیجه کارهای خوب و بدشان را می بینند. حتی اگر زنده نباشند اثرش در همین دنیا تعقیبشان خواهد کرد. استثنا هم ندارد. من هم بدی کنم یا خوبی پژواکش را در همین عالم مشاهده خواهم کرد. مثالهایش را بداهه میتوانم در حد یک کتاب برایتان ردیف کنم. این موضوع البته به این معنا نیست که هر کس هر اتفاق بدی برایش رخ دهد حتماً مرتکب رفتار بدی شده. ابتلائات عالم ممکن است دلائل مختلف داشته باشد اما اصل بازگشت افعال به خودمان قابل کتمان نیست.

مطلب را طولانی نکنم.

مرحوم حیدر رحیم پور ازغدی جایی نوشته بود که علی شریعتی با جوش و خروش اصرار داشت علامه مجلسی را درباری و دلداده سلطنت معرفی کرده و او را از این بابت زیر سوال ببرد. استدلالش هم مربوط می شد به مدحی که علامه از شاهان صفوی در ابتدای کتابش نگاشته. حیدر میگفت هر چه پاسخ میدادم که چه بسا انتشار کتابی بزرگ و تأثیرگذار که از ذخایر مکتوب عالم شیعه است منوط به مدح شاه وقت بوده و علامه چاره ای جز این نداشته توی کت علی شریعتی نمیرفت.

تا اینکه علی را سر نوشته ها و سخنرانی هایش گرفتند و در نهایت برای رهایی چاره ای نداشت جز اینکه تقیه کرده و به طور صوری تعهد کتبی بدهد که با شاه و ساواک شاه همکاری خواهد داشت. حیدر میگفت بعد از انقلاب داشتم روزنامه ای را میخواندم که دیدم ذیل مطلبی پیرامون شخصیت علی شریعتی دست به افشاگری زده که مرحوم همکار ساواک و طرفدار شاه بوده و بفرمایید این هم سندش! همان دستخط صوری شریعتی در تعهد به ساواک را منتشر کرده بود. حیدر گفت روزنامه را بستم و داد زدم علیییی! روحت شاد! ببین آنچه به علامه مجلسی نسبت دادی حالا سر خودت هم آمد و دامنگیرت شد.

الغرض

بزرگواری بود که از نظر خدمات فرهنگی و آموزشی و اجتماعی و... منشأ برکات بسیاری می شد. یک اخلاق بد داشت که دلش کوچک بود. کمترین مخالفتی را تاب نمی آورد و فوری با چسباندن یک انگ بزرگ، درصدد حذف طرف بر می آمد. ترکشش به من هم گرفت که البته بخشیدمش. رزمنده ای را ضدولایت میخواند، بسیجی را دزد معرفی میکرد و ... باور کنید کارهای بزرگ و خوبی را انجام داده که نیازمند قدردانی است اما این اخلاق بد متأسفانه از او جدا نشد و همواره موجب ریزش و دلخوری عده ای از جوانان متدین و دلسوخته میگردید. بعد از فوتش متوجه شدم چند مجموعه نظارتی گیر داده اند که بر اساس شواهد موجود، مرحوم همفکر با انجمن حجتیه بوده و کارهای انقلابی اش انگیزه تقیه داشته و... خنده ام گرفت. روحت شاد بزرگوار! یک عمر مخالفین و منتقدینت را با تهمت از سر راه برداشتی حالا مجموعه هایی رسمی تو را متهم می شمارند و افکاری را نسبت به تو بدبین میسازند. دلم سوخت و از او دفاع کردم و به نیّت پاک و اعمال خیرش شهادت دادم. ولی به هر حال نمیشود چوب خدا را نادیده گرفت. جمعی از مومنین به هیچ وجه زیر بار نرفته و خدشه به اعتبار او را وارد دانستند. مواظب آخر و عاقبت کارمان باشیم. برای عاقبت به خیری خود دعا و اراده کنیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تکیه گاه

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۴۰۲، ۱۰:۳۶ ق.ظ

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اندیمشک، سینما ندارد!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ مهر ۱۴۰۲، ۰۳:۴۸ ب.ظ

undefined

 

اندیمشک از مهمترین شهرهای استان خوزستان است. قدمت تاریخی دارد، راه ارتباطی استانهای خوزستان و لرستان و ایلام و کرمانشاه است. مسیر ریلی آن مهمترین گلوگاه اتصال راه آهن تهران به جنوب است. انواع معادن نفت و گاز و گچ و ماسه و سنگ آهن و ... را دارا بوده و از نظر درآمدی باید غنی و متمکن باشد. حدود سیصد هزار جمعیت دارد که بخش عمده آن جوانان هستند؛ اما سینما ندارد. تنها تالار سینمایی شهر نیز سالها از فعالیت ایستاده است. نمی شود دم از ضرورت مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن زد آنهم در استانی مرزی که همواره مورد طمع انواع دشمنان خارجی و داخلی بوده و به رغم برخورداری از منابع درآمدی، اما قدمی برای تأمین کمترین بسترهای فرهنگی در این شهر بر نداشت.

شرح استقامت مردم دلیر اندیمشک در زیر حملات شدید هوایی دشمن از حافظه تاریخی این مرز و بوم حذف نخواهد شد. نامگذاری روزچهارم آذر به نام اندیمشک که در سال 65 شاهد طولانی ترین حمله هوایی جهان بعد از جنگ جهانی دوم بود تنها بیانگر گوشه ای از کتاب قطور مقاومت و ایثار مردم این دیار است. آن وقت حتی اگر بخواهید درباره رشادتهای این مردم فیلمی بسازید جوانان همین دیار به دلیل فقدان وجود سینما از تماشای آن محروم خواهند بود.

نمایندگان مجلس هر بار نزدیک انتخابات دوره می افتند و از لزوم توجه و رفع مشکلات و نیازهای مردم و جوانان سخن می گویند. بعد از انتخابات، دوباره در بر همان پاشنه می چرخد. این متن را برسانید به دست وزارت ارشاد، به دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، به کمیسیون فرهنگی مجلس و ... مردم خوزستان دینشان را به اسلام ادا کرده اند؛ این جمله تاریخی امام را سرلوحه خویش قرار دهید. تبعیض در توزیع امکانات و ظرفیتهای عمومی به خصوص در بُعد فرهنگی که مهمترین عرصه هجوم و توطئه دشمن است ظلم به جوانان غیور و وارثان نسل حماسه و ایثار در اندیمشک به شمار می آید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هم اکنون قم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ مهر ۱۴۰۲، ۱۲:۰۱ ب.ظ

تیمم ارتماسی، یعنی چند لحظه پیاده روی در هوای غبارآلود و طوفان گرد و غبار قم!

 

photo_2023-10-11_11-54-25_kfks.jpg

عکس از سیدعلی مشتاقی نیا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شما آزادید آنگونه که ما میخواهیم!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۱۲ ق.ظ

اهتزاز پرچم فلسطین در این کشور جرم شد

 

«سوئلا بریورمن»، وزیر کشور انگلیس در نامه‌ای خطاب به افسران ارشد پلیس گفته اهتزار پرچم فلسطین یا سر دادن شعار در حمایت از آزادی فلسطین می‌تواند جرم تلقی شود.

 

قابل توجه عزیزانی که غرب را مهد آزادی شمرده و آتش زدن قرآن را امری عادی در راستای تحقق دموکراسی تلقی می نمایند.

برافراشتن پرچم فلسطین را هم در انگلیس ممنوع کرده اند. پلیس فرانسه نیز تظاهرات در حمایت از مردم فلسطین را به خاک و خون کشید. پیشتر بیان شده بود حتی برگزاری یک کنفرانس دانشجویی در نقد اشغالگری قدس در کشورهای اروپایی ممنوع است. آن چنان که دیدید مورّخ ناقد دروغ هلوکاست را به زندان انداختند. چنان که تصویر و نام حاج قاسم را در اینستاگرام با شعار آزادی ملتها منع کرده اند. آنگونه که پیروان فرقه داوودیه را در آمریکا زنده زنده سوزاندند و... دلدادگان غرب کی از خواب ناز بیدار میشوند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انتهای راه فسق

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۲، ۰۸:۵۷ ق.ظ

دختر شهناز تهرانی در ارتش اسرائیل چه می‌کند؟

 

شهناز تهرانی، بازیگر فاسد فیلمهای کثیف قبل از انقلاب، اعلام کرد دخترش شرمینه در ارتش رژیم غاصب خدمت میکند و آرزو کرد ارتش رژیم غاصب بر حماس پیروز شود.

خوشحالیم که فاسدها، خودشان را بهتر معرفی می کنند.

خوشحالیم که خط مفسدین از ما جداست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

الاتحاد بدون حاج قاسم

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۲، ۰۸:۴۹ ق.ظ

همانطور که پیش بینی میشد در جریان لغو بازی الاتحاد و سپاهان، هم باشگاه سپاهان جریمه شد هم قرار بر این شد بازی در زمینی تکرار شود که تندیس و تصویر شهید سلیمانی در آن نباشد. قابل توجه دوستانی که این حقیر را به بدبیینی و بی اعتمادی و تخریب مسئولین متهم میکردند.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پاساژ کویتی ها

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۷ مهر ۱۴۰۲، ۰۳:۴۲ ب.ظ

Mohammad Mansouri Boroujeni on X: "پاساژ کویتی‌ها، قم.  https://t.co/eGsfVdMWOi" / X

 

امروز زنگ زدم شهرداری قم گفتم این پاساژ کویتی ها که نزدیک حرم است و بنایی قدیمی محسوب میشود شاید از نظر ایمنی و استحکام، صلاحیت ادامه فعالیت را نداشته باشد. البته تأکید کردم من کارشناس نیستم اما پیشنهاد میدهم از کارشناسان خبره شهرداری بخواهید بروند طبقه اول پاساژ خودشان ملاحظه کنند که با رد شدن عادی یک نفر، چطور زیرپای بقیه که آنجا ایستاده اند تکان میخورد و عین زلزله بالا و پایین میشود. پیشنهاد میکنم از نظر فنی و ایمنی بررسی کنید این سازه فرتوت و قدیمی اگر خدای نکرده مثل بعضی ابنیه قدیمی تجاری در تهران و ... فرو بریزد فاجعه رخ میدهد و... زودتر پیش بینی و پیشگیری کنید بهتر است و...

طرف جواب داد به شهرداری مربوط نیست... تمام.

اینجا نوشتم که شما هم در جریان باشید اگر خدای نکرده اتفاق تلخی افتاد که ان شاءالله هیچ وقت نیفتد؛ من به نوبه خودم هشدار داده بودم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مقصد، دیار قدس همپای جلودار

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۶ مهر ۱۴۰۲، ۰۹:۰۵ ب.ظ

وقت است تا برگ سفر، بر باره بندیم
دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم
از هر کران بانگ رحیل آید به گوشم
بانگ از جرس برخاست وای ِمن خموشم
دریادلان راه سفر در پیش دارند
پا در رکاب ِ راهوار خویش دارند
گاه سفر را چاووشان فریاد کردند
منزل به منزل حال ره را یاد کردند
گاه سفر آمد، نه هنگام درنگ است
چاووش می گوید که ما را وقت تنگ است
گاه سفر آمد، برادر! گام بردار!
چشم از هوس از خورد، از آرام بردار !
گاه سفر آمد برادر! ره دراز است
پروا مکن بشتاب! همّت چاره ساز است
گاه ِسفر شد، باره بر دامن برانیم
تا بوسه گاهِ وادیِ ایمن برانیم
وادی نه ایمن، هان مگو، باید سفر کرد
از هفت وادی در طلب باید گذر کرد
وادی نه ایمن، رهزنان در رهگذارند
بیم حرامی نیست، یاران هوشیارند
وادی نه ایمن، جاده هموار است ما را
امید بر عزم جلودار است ما را
وادی پر از فرعونیان و قبطیان است
موسی جلودار است و نیل اندر میان است
تکریتیان صد دام در هر گام دارند
راه آشنایان، ره به مقصد می سپارند
رهْتوشه باید کو؟ بیاور کوله بارم
امید را ره توشه بهر راه دارم
رهْتوشه باید، پای من همواره پو باش
هفتاد وادی پیش رو گر هست گو باش
رهْتوشه باید، عزم را در کار بندم
دل بر خدا آن گه به رفتن باره بندم
رهتوشه باید، مرغوا مشنو ز هر کس!
رهتوشه ما را شوق دیدار حرم بس!
تنگ است ما را خانه، تنگ است ای برادر!
بر جای ما بیگانه، ننگ است ای برادر!
ننگ است ما را خانه بر دشمن نهادن
تاراج و باج و فتنه را گردن نهادن
تاراج و باج و فتنه را گردن نهادیم
خفتیم، غافل، خانه بر دشمن نهادیم
خفتیم غافل از معادای حرامی
کردیم سر تسلیم یاسای حرامی
خفتیم غافل رزم را از یاد بردیم
پس داوری بر محضر بیداد بردیم
خفتیم و دشمن، داد، نی، بیدادمان داد
خواب و خور و افیون و مستی یادمان داد
دشمن، سرا بگرفته و راه نفس هم
دست عمل بشکسته و پای فرس هم
تاراج شد، تاراج هر کالایمان بود
خاموش شد هر نغمه، کاندر نایمان بود
ما خامُش و او هر طرف شور و شغب کرد
تاوان خورد و خفت مستی را طلب کرد
سینا و طور و عزّه را بلعید با هم
ما خفته و او در تهاجم قدس را، هم
جولان، به جولانی دگر بگرفت از ما
ماندیم، ما سرگشته، او را قدس و سینا
فرمان رسید: این خانه از دشمن بگیرید!
تخت و نگین از دست اهریمن بگیرید!
یعنی کلیم، آهنگِ جان سامری کرد
ای یاوران! باید ولی را یاوری کرد
وقت است تا زاد سفر بر دوش بندیم
دل بر پیام دلکش چاووش بندیم
چابک سواران، رهروان، اِحرام بستند
دل بر طنین این صلای عام بستند
آهنگ رفتن کن که ما را چاره فرد است
واماندن از این کاروان، درد است، درد است
باید خطر کردن، سفرکردن، رسیدن
ننگ است از میدان، رمیدن، آرمیدن
وادی به وادی سینه باید سود بر راه
منزل به منزل رفت باید تا سحرگاه
گر خاره و خارا و گر دور است منزل
حکم جلودار است بربندیم محمل
ما را گریزی جز که آهنگ سفر نیست
عزم سفر کن فرصت بوک و مگر نیست
باور مکن، افسانه ی افسونگران را
همراه باید شد در این ره کاروان را
باور مکن، امید دیدار حرم نیست
گامی فرا نه، تا حرم جز یک قدم نیست
از دشت و دریا در طلب باید گذشتن
بی گاه و گاه و روز و شب باید گذشتن
گر صد حرامی، صد خطر در پیش داریم
حکم جلودار است سر در پیش داریم
حکم جلودار است بر هامون بتازید!
هامون اگر دریا شود از خون بتازید!
فرض است فرمان بردن از حکم جلودار
گر تیغ بارد، گو ببارد نیست دشوار
جانان من برخیز و آهنگ سفر کن
گر تیغ بارد گو ببارد جان سپر کن
جانان من برخیز! بر جولان برانیم
زآنجا به جولان تا خط لبنان برانیم
آنجا که جولانگاه اولاد یهوداست
آنجا که قربانگاهِ زعتر، صور، صیداست
آنجا که هر سو صد شهید خفته دارد
آنجا که هر کویش غمی بنهفته دارد
جانان من! اندوه لبنان کشت ما را
بشکست داغ دیر یاسین پشت ما را
جانان من! برخیز باید بر«جبل» راند
حکم است باید باره بر دشت امل راند
جانان من برخیز و زین بر بارگی نه
زی قدس، زی سینا، قدم یکبارگی نه
باید ز آل سامری کیفر گرفتن
مرحب فکندن، خیبری دیگر گرفتن
باید به مژگان رُفت گَرد از طور سینین
باید به سینه رَفت زینجا تا فلسطین
باید به سر، زی مسجد الاقصی سفر کرد
باید به راه دوست، تَرک جان و سر کرد
جانان من برخیز و بشنو بانگ چاووش
آنک امام ما علم بگرفته بر دوش
تکبیر زن، لبیک گو، بنشین به رهوار
مقصد، دیار قدس همپای جلودار ...

شادی روح مرحوم حمید سبزواری صلواتی هدیه کنید

 


دانلود فایل صوتی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

القدس لنا

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۵ مهر ۱۴۰۲، ۰۴:۵۷ ب.ظ

تقدیر و تشکر سردار قاآنی از دولت رئیسی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به یهانه دستگیری چندباره هانی کُرده

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۵ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۲۲ ق.ظ

photo_2023-10-07_11-09-03_qe83.jpg

 

هانی کُرده بیش از سی چهل بار دستگیر شده؛ شانزده سال را در حبس گذرانده است. اتهام قتل هم گاهی به پر و پای او چسبید که به دلیل فقدان مدارک لازم به اثبات نرسیده است. او از معروف ترین اشرار و اوباش تهران است و نوچه های بسیاری در اختیار دارد. گفته میشود با بعضی ساسیون هم در ارتباط است. هر بار که طرح جمع آوری اراذل پایتخت اجرا می شود نام او هم با سر و صورت تیغ کشیده و زخمی از ردّ قمه و چاقو در این میان میدرخشد. بعد همچین عنصری به عنوان لیدر باشگاه استقلال استخدام میشود. باشگاهی که سر در آن نوشته شده فرهنگی ورزشی!

خواستم در این باره مطلبی بنویسم و به این موضوع اعتراض کنم که جستجویی ساده در اینترنت کردم و دیدم بعله، این جناب با آن همه سابقه شرارت، به سوریه هم اعزام شده و مدافع حرم هم به شمار می آید! چه عرض کنم والّا؟! گاهی خودمان، خودمان را سوژه کرده و بهانه برای تخریب خودمان فراهم میکنیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره کنگره

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۵ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۰۱ ق.ظ

کنگره دارالمومنین پنج شنبه گذشته با حضور صادق لاریجانی در بابل برگزار شد. پیشنهاد برگزاری این کنگره را چند سال پیش این حقیر در جلسه جمعی از فعالان فرهنگی شهر با امام جمعه مطرح کردم و فکر میکنم حدود یک ساعتی درباره ضرورت احیای هویت شهری (شهرستان) صحبت نمودم. این پیشنهاد مورد استقبال قرار گرفت. بابل با چالش های متعدد فرهنگی مواجه بوده و هست که غفلت از افتخارات و تاریخچه با ارزش این دیار از مهمترین عوامل ایجاد این چالش ها بوده است. در سالهای اخیر، خط مستمر و حساب شده ای به پشتوانه فکری یک بنیاد به ظاهر علمی اما در واقع سیاسی، همواره درصدد تغییر نگرشهای فرهنگی و تحریف سبک زندگی ملی و اسلامی بوده که موفقیتهایی هم در سایه غفلت مسئولان به چنگ آورده است. به طور نمونه از زمان دوم خرداد به رغم وجود ابنیه مذهبی با قدمت هفت یا هشت قرن مثل امامزاده قاسم و... برج دیدبانی کاخ شاه که مربوط به معماری عصر پهلوی اول است به عنوان نماد شهر مطرح گردید. مفاخر شهر از عالمان دین تا دانشمندان و سیاسیون و هنرمندان و خیّران مثل مرحوم دادگر و مکرمه قنبری و سید حسین فلاح نوشیروانی و... به طور کل به وادی فراموشی سپرده شدند. مبارزه با بهاییت به فرماندهی علامه سعیدالعلماء به حاشیه رانده شد. عنصر توده ای که ثبت تاریخ انقلاب در بابل را به تحریف کشاند مورد تجلیل قرار گرفت و میدانی به نامش شد. هیچ اثر فاخر یا قابل اعتنایی در خصوص تاریخچه پرافتخار این دیار تولید نشد و به دست جوانان شهر نرسید. حتی موزه شهر که باید گنجینه هویت و افتخارات و تاریخچه مردمان این خطه باشد فاقد جامعیت لازم در معرفی سبقه این دیار است. فرهنگ بومی مردم بابل در تقابل مستقیم با سبک پوشش و زندگی به ظاهر مدرن و غربی است که به محاق فراموشی رفت. این شهر فقط در عملیات کربلای 4 در یک شب، 72 شهید تقدیم دین و میهن کرد که نسل جدید از آن بی خبر است. حسّ خودباختگی و خودکمتر بینی در مقابل ساکنان شهرهای بزرگ در رفتار و گفتار بعضی جوانان آزار دهنده است و...

 دکتر سید محمد نوروزیان که از اساتید خوشفکر و اندیشمند و انقلابی شهر است زحمت تهیه و تدوین طرح کنگره را برعهده گرفت که انصافا وقت زیادی گذاشت، جوانب امر را رصد کرد و طرحی جامع را آماده ساخت. دکتر علیرضا سفیدچیان هم در کنار او از تجربیات گرانسنگ خود برای غنای این طرح مایه گذاشت. رفقای دیگر فعال فرهنگی شهر هم پای کار آمده بودند. این طرح اما مدتها در دفتر امام جمعه متوقف ماند و البته هیچگاه مورد حمایت قرار نگرفت و نهایتا توسط کانون قدرت مصادره شد.

هیچ یک از رفقایی که برای تدوین این طرح زحمت کشیده بودند به صورت علنی از این اتفاق که نافی بدیهیات اخلاقی بود انتقاد نکردند. علت این بود که به هر حال اصل بیداری و خروج از انفعال در صاحبان قدرت را هم میتوان به فال نیک گرفت. هر چه باشد هدف ما تقویت عناصر هویتی شهر بود که اصل برگزاری این کنگره فارغ از اینکه توسط چه کسی باشد می توانست در راستای عمل به اهداف این طرح و تحقق بخشی از نیّت خیر آن تلقی شود. عدم حمایت از نیروهای فعال مستقل، امری طبیعی و قابل پیش بینی بود. نکته ای که کمی باعث نگرانی می شد ناتوانی در جریان سازی و تولید محتوا پیرامون این کنگره و نگاه صرفاً شعاری و رفع تکلیفی نسبت به برگزاری آن بود که امید است در صورت استمرار فعالیت کنگره در سالهای بعد مورد توجه قرار بگیرد. یک نکته هم از باب هشدار و رفع خطر مقدّر لازم به یادآوری است که داعیه احیای جامعه ایمانی و از بایسته ترین لوازم تحقق دارالمومنین، لزوم سنخیت گفتار و عمل و تطابق امور با اهداف و آرمانهای دینی است که در این خصوص اهتمام ویژه ای لازم است تا هر نوع آلایندگی مورد نفرت افکار عموم در برگزاری این نوع کنگره ها زدوده شود. وجود ردّپایی از بعضی متهمان یا مجرمان اقتصادی و سیاسی مثل اکبر طبری و حاج کیومرث و بیژن خان و قاسم و سید صادق و سید مجتبی و غفار و ... در تضاد علنی با رویکرد جامعه ایمانی مطلوب خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پز روشنفکری به شما نمی آید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۵ مهر ۱۴۰۲، ۱۰:۲۷ ق.ظ

 

خبرگزاری فارس وابسته به سپاه این عکس مربوط به سخنرانی سردار سلامی را با ذوق و شوق منتشر کرده. همان انگیزه ای که در باغ موزه دفاع مقدس وابسته به سپاه نیز مانع از برخورد با بی حجابی شده اینجا در انتشار تصویر دختر خانمی با ناخن های لاک زده و صورت آرایش کرده و موهای بیرون از روسری دچار شعف و شتابزدگی میشود. یعنی ببنید ما چقدر لارجیم، مبادا قشر خاکستری از ما برنجد و...

واقع امر این است هیچ کس حاضر نیست تبعات دفاع از حکم شرع را بپذیرد. قدرت شیرین است. همین خبرگزاری فارس که تسامح در دفاع از شرع را عادی تلقی نموده گاه برای تخریب منتقدان و دفاع از میز صاحبان قدرت و باند قالیباف، بدترین ورارونه نمایی ها و بی اخلاقی های خلاف شرع را مرتکب میشود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آتیلا مسلمان بود

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۵ مهر ۱۴۰۲، ۱۰:۱۵ ق.ظ

 

سالها پیش اگر اشتباه نکنم مصاحبه ای خواندم از آتیلا پسیانی که میگفت برخلاف فامیلی غلط اندازش، مسلمان و شیعه است. مادرش مرحومه جمیله شیخی بود و همسرش فاطمه نقوی که آنها هم مسلمان هستند و اگر نبودند که جواز ازدواج با ارمنی را نداشته اند.

الان هر چقدر میگردم این مصاحبه را پیدا نمیکنم. سراسر فضای مجازی هم پر شده که آتیلا ارمنی بوده است. آنقدر این حرف در حال تکرار است که الان خود من هم دچار شک شده ام. ولی به نظرم در این مورد اشتباه نمیکنم. اگر شما هم مطلبی در این خصوص دیدید حتما منتشر کرده و در اختیار دیگران قرار دهید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کاش این مطلب را نمیخواندم

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۴ مهر ۱۴۰۲، ۰۴:۱۵ ب.ظ

تصاویر/ حضور رئیس مجلس در منزل شهید مدافع امنیت پوریا احمدی

 

این مطلب را اتفاقی در یکی از گروههای مجازی دیدم. کاش آن را نمیخواندم. نمیدانم چه کسی نوشته. امیدوارم دروغ گفته باشد که به نظر اینطور نیست. مشابه آن را قبلا هم شنیده ام. خدا نیامرزد جماعت هیز و هرز منفعل و خودباخته را. خدا نگذرد از مسئولانی که دشمن را در فضای مجازی آزاد گذاشتند. خدا نگذرد از بی غیرتی و توحّش و ناجوانمردی و درندگی. آنچه یکسال اخیر بر سر مومنین و انقلاب گذشت نباید از حافظه ملت پاک شود. نباید عصیان گری داعشی های وطنی و حامیان رسانه ای آنها به سادگی فراموش شود. بخوانید و آتش بگیرید:

 

✍️دیروز رفتیم دیدار یک خانواده شهید و شرحه شرحه برگشتیم. 😔

دیدار خانواده شهیدی که هنوز سال شهیدشون نرسیده بود.
به ما گفتن شهید امنیت هست و ما تصورمون این بود که از نیروهای انتظامی، سپاه، بسیج و یا اطلاعات بودن که شهید شدن. ولی وقتی رسیدیم و روایت خانواده را شنیدیم، کلا هنگ کردیم.

پوریا احمدی که از قضا آدم مذهبی هم بوده، یکی از روزهای اغتشاشات سال 1401  از مغازه ای که با برادر خانمش شریک بوده، به خونه برمی گرده، همسرش هم زنگ می زنه بهش که پیروزی شلوغه و مواظب باش. اون هم می گه باشه و زودتر می آد تا برسه پیش بچه ها تا تنها نباشن، چون همسرش توی بیمارستان کار می کرده و شیفت بوده. 
توی راه می بینه اغتشاش گرها ریختن سر چند تا خانم با حجاب و دارن کتکشون می زنند و چادر و روسری از سرشون می کشند. می ره کمکشون تا از زیر دست اون ها نجاتشون بده. ولی اغتشاش گرها می ریزند سرش و با چوب و قمه و هر چی که می تونند، می زننش.

انقدر می زنند که خون و جونی در بدنش نمی مونه، به یک جوب پناه می بره و یک وری اون تو می مونه، باز هم انقدر می زنند که طرفی که سمت بیرون بوده، کامل کبود و زخمی می شه. وقتی آشوبگرها فکر می کنند این بنده خدا مرده، میرن.

 این شهید که کمی هنوز جون داشته از توی جوب بلند می شه تا بره، همین طور که مشغول رفتن بوده، دوباره یکی می آد و یک چاقو به سمت قلبش می زنه. و بعد هم بقیه می رسند و با چوب و سنگ و هر چی که می رسه بهش می زنند.😭 تا اینکه نیروهای بسیج می رسند و دورش را می گیرند تا بیشتر از این کتک نخوره.

آمبولانس خبر می کنند، ولی اغتشاش گرها آمبولانس را هم به آتیش می کشند.
 بعد از یک ساعت و خورده که کلی خون از این بنده خدا رفته بوده، یک پیکان وانت را پیدا می کنند و یواشکی می گذارنش اون تو و می رسونند بیمارستان. در بدو ورود به بیمارستان، به اتاق عمل می برنش، و چهار عمل روش انجام می دن و ....

همسر شهید می گفت وقتی بالاخره پیداش کردم و رسیدم بیمارستان، پرستار می گفت خانم این تا صبح تمام می کنه، امید نداشته باش. با یه حالت بدی و این هنوز توی ذهنش بود.

 شهید ما دوازده روز بین مرگ و زندگی در تقلا بوده و اجازه آب خوردن هم نداشته. همسرش می گفت، می گفته فقط بهم آب بدید، هر کاری بگید می کنم.
 ولی در نهایت نمی تونند بهش آب بدن و تشنه لب شهید می شه.


 خانواده شهید می گفتن بنرهای تسلیت را نصب کردیم، تا مراسم ختم بگیریم. ولی همه بنرها را کشیدن پایین و پاره کردن. از نیروی انتظامی خواستیم امنیت مراسم ختم را تامین کنند ولی گفتن نیرو نداریم. در نتیجه از ترس مراسم را در شهرستان خودمون گرفتیم.
می گفتن امسال هم که برامون بنر زدن، اومدیم دیدیم بنر را کندن. دل خونی داشتن از شایعات، از دروغ ها، از بی مهری ها. 

یک خانواده ساده که حالا بدون پدر زندگی را توی یک منزل پنجاه متری که نمی دونم اجاره ای بود یا نه، می گذروندن. دختری که توی اوج نوجوانی بی پدر شده بود و حتی تحمل جلسه دیدار ما را نداشت و نیومده بود.
 همسری که با هر صحبتی اشک توی چشماش جمع می شد و یاد همسر مهربونش می افتاد.
دختر کوچیک شیرین زبونی که توی همون جلسه دل همه ما را برد و هر از چندگاهی می گفت، می تونم منم حرف بزنم و عکس پدرش را بغل می کرد تا ازش عکس بگیریم.

آقا بگذارید روضه آخر را بخونم. همسر شهید می گفت، دختر بزرگم می گه مامان یک سری توی دفاع مقدس رفتند و با دشمنان جنگیدند و شهید شدن. یک سری رفتن و مدافع حرم شدن و با داعش جنگیدن و داعش کشتشون. ولی پدر من توی همین شهر کشته شد. همشهری هاش کشتنش. توی چند متری خونمون شهید شد. مردم همین شهر، همین مردمی که صبح تا شب کنار ما راه می رن، کشتنش. دسته جمعی. با بدترین حالت.
تا تونستند بهش چاقو زدن، تا تونستن سنگ زدن، حتی با پا لگد زدن، بعد هم که دارن خانواده شون را آزار می دن. براتون آشنا نیست؟

#کانال_شهیدان_حیدری_فر
#شهید_پوریا_احمدی 
#شهید_غیرت 
#شهید_مظلوم

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در پناه فاطمه معصومه سلام الله علیها

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۴ مهر ۱۴۰۲، ۱۱:۰۸ ق.ظ

زندگی روحانی شهید محمدحسن دهقانی

 

خادم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها حجت‌الاسلام محمدحسن دهقانی محمدآبادی، استاد حوزه و شهید مدافع حرم، در اولین روز مردادماه سال1357 در خانواده‌ای مذهبی در شهربابک متولد شد.

از آخرین فعالیت‌های تبلیغی این شهید ولایتمدار، حضور تبلیغی رزمی در جمع مجاهدان و مدافعان حرم در تابستان سال97 بود. درنهایت نیز در اعزام دهه آخر صفر، در روز اربعین در منطقه ریف سوریه در مجلس روضه اباعبدالله علیه السلام به شهادت رسید.

شهید دهقانی وصیت کرده بود: "مرا در قم دفن کنید تا در پناه بی‌بی فاطمه معصومه سلام الله علیها باشم که سال‌ها جیره‌خوارش بوده ام. مقداری تربت سیدالشهدا علیه السلام و مقداری از تربت شلمچه شهدای بزرگ همراهم بگذارید شاید مشمول شفاعت آن‌ها شوم، همچنین دستمال مشکی اشکم که خدا قبول کند در روضه‌هایم همراهم بوده آن را هم همراه بگذارید."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یا زنگی زنگ یا رومی روم

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۴ مهر ۱۴۰۲، ۱۰:۳۸ ق.ظ

 

ترکمن ها را دوست دارم. به این شهر سفر داشته ام. هر جا هم مردمانش را دیدم با آنها مأنوس شدم. یک حس قرابت با اهالی این بندر زیبا دارم. شاید بخاطر سکونت بیست ساله بعضی اقوام نزدیک در این شهر، اخبار و مسائل مربوط به این قوم فرهیخته را دنبال میکنم.

امروز تصویری از عروسی سنتی مردم بندرترکمن را دیدم. خوشحال شدم فقط ای کاش آقا داماد دقت میکرد که کراوات جزو رسوم سنتی اهالی ترکمن صحرا نیست. ان شاءالله زندگی شاد و موفقی داشته باشند. خواستم به این بهانه اشاره کنم به بعضی تخلیط های فرهنگی که گاه از سر ناآگاهی صورت می گیرد. مثلاً طرف شعار ملی گرایی میدهد و به خاطر اثبات علقه به ایران، نام مذهبی خود را تغییر میدهد اما حواسش نیست یا نمیداند که همین فرهنگ و تمدن ایرانی همواره مزیّن به حجاب بوده و نمیشود جایی که به نفعمان نیست از زیر تقّید به آداب ملی شانه خالی کنیم و...

یا بعضی ها که دغدغه دین را دارند اما سبک زندگی و رفتارشان غیر دینی است. اگر ادعای راه و مسلکی را داریم سعی کنیم جوانب آن را هم آموخته و به آن ملتزم باشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چاه و غفلت

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۳ مهر ۱۴۰۲، ۰۴:۳۵ ب.ظ

عکس/ دستبوسی مادر به سبک نیروهای مسلح

 

درست در هفته نیروی انتظامی که باید به زحمات این نهاد پرداخت فیلمی از یک سرباز در زاهدان بیرون می آید که برخورد بدی با متهم دارد. نیروی انتظامی آماج حملات مجازی قرار می گیرد و البته با فرمانده کلانتری مورد نظر برخورد می شود.

به هیچ وجه نمیتوان رفتارهای بد و دور از شأن بعضی مأموران فراجا را کتمان کرد. هر مجموعه ای، حوزه باشد یا دانشگاه، سپاه یا ارتش یا دادگستری یا وزارت بهداشت و شهرداری و آموزش پرورش و ... قطعاً کارکنانی دارد که فاقد تعهد لازم بوده و با رفتار غلط خود به اعتبار مجموعه لطمه میزنند.

در هیچ سازمان و نهادی امکان ندارد کسی را ندیده باشید که در حال سوءاستفاده از موقعیت خود و یا آزار دیگران نباشد. معلمی که خوب درس نمیدهد، استاد دانشگاهی که دنبال رابطه با دانشجوی جنس مخالف است، کارمندی که رشوه میخواهد، پزشکی که دلسوز نیست و پول را می پرستد، قضاتی که فهم لازم را ندارند، مأمور شهرداری که ادب ندارد و ... به یقین اشتباه یک یا چند کارمند نباید باعث زیر سوال رفتن زحمات کل آن مجموعه قرار بگیرد.

درباره نیروی انتظامی لااقل خودم از نزدیک بارها شاهد برخورد بد بعضی مأموران، بغض نسبت به نیروهای انقلابی بخصوص در بعضی عناصر پلیس فتا، ترک فعل و... بوده ام و البته پیگیر برخورد با مأموران خاطی شدم؛ اما مگر میتوان زحمات گسترده این مجموعه در سراسر کشور نسبت به حفظ امنیت و مقابله با شرارتها و ایجاد آرامش در جامعه را نادیده گرفت؟ کفه ترازوی خدمت این نهاد مثل همه نهادها و ارگانها نسبت به کفه اشتباهات آن سنگین تر و با ارزش تر است. حیف شد در هفته نیروی انتظامی، فضای رسانه آنطور که باید آماده قدرشناسی از فعالیتها و معرفی خدمات نیروی عظیم انتظامی کشور نیست. اگر قرار بر گله باشد نسبت به ضعف کارکرد عزیزان عقیدتی انتظامی نقد جدی وارد است. اگر بعضی مأموران نسبت به جایگاه خود در نظام اسلامی بی اطلاع و کاهلند بخاطر کم کاری دوستان عقیدتی است. اگر رسانه ها در دفاع از مظلومیت نیروی انتظامی سست و ناهماهنگند باز هم به خاطر ضعف فرهنگی و رسانه ای عزیزان عقیدتی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا