اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۳۳ مطلب در شهریور ۱۳۹۹ ثبت شده است

شوراهای فساد را دریابید

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۲۸ ب.ظ

این خبرها را فقط در همین امروز یکشنبه سی ام شهریور در خبرگزاری ها خوانده ام. دقت بفرمایید فقط همین امروز:

نائب‌رئیس شورای امیرکلا از عضویت در شورای‌شهر تعلیق شد. پیش از این نیز ٣ عضو دیگر شورای این شهر با تخلفات مالی و جعل اسناد از عضویت در شورا محروم یا معلق شده‌بودند.

 شهردار جدید رودهن به دلیل دریافت بیش از ۱۰ میلیارد ریال رشوه در موضوعات مختلف بازداشت شد.

۵ عضو شورا، ۲ کارمند دهیاری و ۲ مشاور املاک در محمودآباد کرج دستگیر شدند.

تعداد بازداشتی‌های شهرداری بوشهر به ۱۸ نفر رسید.

روزهای قبل هم از این دست خبرها به وفور خوانده ایم. روزهای بعد هم خواهیم خواند. اصطلاح شوراهای فساد در اغلب رسانه ها به عبارتی عادی در توصیف شوراهای شهر  تبدیل شده است.

مسبب این وضعیت چه کسی است؟

نمایندگانی که بر مبنای رانت و باندبازی اقدام به تأیید صلاحیت افراد بی کفایت نموده اند؟

ساختار غلط شوراهای شهر؟

انتخاب اشتباه مردم؟

کسی که شوراهای شهر را به این شکل احیا و تأسیس نمود و قانونگذارانی که این رویه را تأیید کردند؟

هر چه هست باید اذعان نمود که وضعیت فعلی شوراهای به اصطلاح اسلامی چیزی جز آبروریزی و ضرر به منافع مردم نبوده است. چه بسیار اعضای شوراهایی که با تردستی از دام قانون گریخته و ردّی از تخلفات خود بر جای نگذاشته اند.

ضمن تشکر از اقتدار نهاد قضا در برخورد با تخلفات و تضییع حقوق مردم، نیازمند اراده ای جدی برای تغییر روال فعلی شوراها هستیم. یا شوراها را باید برای همیشه تعطیل کرد و درشان را گل گرفت یا ساز و کاری را طراحی نمود که شوراها به پاتوق عناصر ناسالم و طمع کار و دزد و فاسد تبدیل نشود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تشکر از شهرداری بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۴۱ ب.ظ

تغییر در یکی از معاونت های حاشیه دار شهرداری بابل و انتخاب یک نیروی انقلابی نشان از رویکرد شهرداری در برخورد با بعضی معضلات درون سازمانی و جلب اعتماد عمومی دارد.

به نوبه خود ضمن تشکر از این اقدام مثبت و مصلحانه شهرداری بابل و آرزوی توفیق برای برادر بسیجی ام حبیب الله شاکری، احقاق حقوق پایمال شده شماری از کارگران زحمت کش و بی پناه توسط بعضی عناصر فاسد را در راستای اعتلای نهادها و سازمان های اداری به جایگاه حقیقی تراز انقلاب اسلامی امری بایسته و البته قریب الوقوع میدانم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مجرم سیار!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۹، ۰۶:۴۶ ب.ظ

yszu_photo_2020-09-17_18-38-55.jpg

 

میگه: همه از مرگ میترسن من از شهرداری

 

پدرجان! اونی که 1500 تا ماشین دم در کارخونه دپو میکنه محتکر و مجرم نیست چون بلده چی جوری قانونو دور بزنه کسی هم یقه شو نمیگیره، تو اما با همین سه چرخه ات مخلّ نظم عمومی هستی، آسایش شهروندانو سلب میکنی، قانون شکنی و منافع جامعه رو به خطر میندازی. قانون فعلا برای کنترل تو و امثال توست که دیوار کوتاهی دارید

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قیام کار ساواک بود!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۶:۱۹ ب.ظ

«طراح قیام ۱۵ خرداد خود ساواک بود»

 

"قضیه ۱۵ خرداد صددرصد کار ساواک بود اما مردم هم بعد افتادند در آن. مردم که دیدند عکس و اسم آقای خمینی است به عشق ایشان افتادند در میدان بدون اینکه بدانند قصد دیگری در کار است و آن اینکه میخواهند این بهانه ای باشد که بروند آقای خمینی را از قم بگیرند و تبعید کنند و…

منبع: پروژه تاریخ شفاهی ایران دانشگاه هاروارد"

 

متن بالا را سایت انصاف نیوز منتشر کرده است. قشنگ هم تیتر زده است که "طراح قیام 15 خرداد خود ساواک بود" 

بخشی از مصاحبه با یکی از یاران مصدق را منتشر کرده اند. گوینده مدعی است که سکوت جبهه ملی در قبال قیام 15 خرداد و کشتار فجیع مردم در انتقام از سکوت روحانیت در کودتای 28 مرداد بوده است! و بعد بر اساس شنیده ها مدعی می شود که ساواک قیام 15 خرداد را راه انداخت که به این بهانه اقدام به دستگیری امام بنماید!!

تاریخ به همین راحتی جعل می شود؛ اما گوینده و عوامل انتشار حواسشان نبوده که اساسا قیام 15 خرداد بعد از دستگیری حضرت امام و انتقال ایشان از قم به تهران و در اعتراض به آن شکل گرفته است! 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

طلبه سیرجانی را که یادتان هست؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۸:۴۵ ق.ظ

2f0m_79289c0d-a670-437a-af7c-96d81e589ce7.jpg

 

دیشب میزبان حجت الاسلام علیرضا جهانشاهی یا همان طلبه عدالتخواه سیرجانی بودم. به شوخی به او می گویم: جهانشاه اول، سر سلسله طلاب عدالتخواه! همچنان سرحال و پرنشاط، برنامه هایی برای ادامه فعالیت های خود دارد. چند سالی را در مباحث فرهنگی و حوزه جهان اسلام وقت گذاشت. به امید خدا در موضوعات مرتبط با فرهنگ کتابخوانی، بستر سازی ظهور، آزادی قدس و عدالتخواهی دغدغه هایی دارد که انشاءالله کارهایی نو و اثربخش را با برنامه هایی که تدارک دیده رقم خواهد زد.

بی اغراق باید گفت بسیاری از فعالان جوان و ارزشی عرصه عدالتخواهی مرهون مرارت هایی هستند که طلبه سیرجانی در سالهایی نه چندان دور به جرم برداشتن علم عدالتخواهی و مبارزه با فساد تحمل کرد. بارها بدون هیچ محاکمه ای ماهها در زندان به سر برد و فعالیت های تخریبی و تبلیغی فراوانی بر ضدش شکل گرفت اما از پا ننشست و به همه جوانها آموخت که کژفهمی و نابخردی عده ای از مسئولان عافیت طلب دستگاه های اطلاعاتی و قضایی را به پای نظام و رهبری ننویسند و به رغم همه جفاها و ناجوانمردی ها از مسیر حق به بیراهه نروند.

امروز اگر خیلی از عدالتخواهان می توانند در سایه امنیت و بدون مزاحمت های جدی نهادهای مدافع مسئولان به فعالیت های رسانه ای خود بپردازند در پرتو هزینه هایی بود که طلبه عدالتخواه سیرجانی از جان و دل پرداخت و ظرفیت مسئولان، انقلابی ها و جامعه را برای پذیرش انتقادهای سازنده نیروهای خودی بالا برد.

 انتشار خاطرات او از زندان و دادگاه و ... می تواند برای همه جوانان بسیجی آموزنده و راهگشا باشد و البته تجربه ای گرانسنگ برای تاریخ. در جلسه پنج ساعته ما درباره دعواهای اخیر جریان های ارزشی و عدالتخواه هم صحبتی به میان آمد. نظر کلی ایشان بر حفظ همه نیروهای فعال به رغم اختلاف نظرهاست و اینکه مواظب باشیم دشمن شاد نشویم. نقدهای درون گفتمانی خانواده انقلاب البته لازم و سازنده است که باید با رعایت اخلاق دینی صورت بگیرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ویژگیهای شهید طوسی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، ۰۵:۵۹ ب.ظ

به نام خدا

اهم ویژگی‌های شهید طوسی

(اخلاقی، اعتقادی، مدیریتی)

  1. اسلاممداری

شهید طوسی فرزند انقلاب اسلامی بود و با آگاهی میدانست که انقلاب نیز فرزند اسلام است. حبّ اسلام و تشیّع که ریشه در هویت دینی خاندانش داشت، با پیروزی نهضت حضرت امام(ره)، به نقطۀ کانونی در شخصیت طوسی تبدیل شد. در واقع جنبههای شخصیتی و رفتاری طوسی بیش از هر چیز با معطوفشدن به این نقطۀ محوری، معنی پیدا میکند. بر این اساس دوستیها و دشمنیهای طوسی نیز با تمسّک به «عاملیت اسلام»، به منصه ظهور و تجسّم عملی میرسید. شیفتگی مطلق به امام(ره) از همان ابتدای آشنایی و ذوبشدن در مسیری که ایشان برای امت ترسیم کرده بود، اوج این اثرپذیری است. «مدام میگفت اسلام غریب است» البته طوسی آگاهانه میدانست که ما هر آنچه داریم از قدرت اسلام است. در واقع این رابطه دوطرفه است؛ اگر اسلام به کمک ما نیاز دارد، بیشتر از آن، این ما هستیم که در منظومۀ قدرت اسلام قرار گرفته و ارزش یافتهایم. در تمام انتخابهای طوسی، مکتب و مرام مکتبی معیار بود. در جایی که مکتب، جلودار است، پست و مقام، جایگاهی ندارد و به مقتضای نیازهای جامعه اسلامی، جغرافیای خدمتی عاملان آن مشخص میشود. «وظیفهمندی» شهید، پیشبرندۀ تصمیماتش بود. تبعیت از فرمان مکتب و به تبع آن ساختارهای حاکمیتی، در متن رفتارهای طوسی قرار داشت. فرماندهی بود که خویشتن را مقلِّد میدانست و کنش و واکنشهایش متأثر از آئین امام(ره) بود.

 

 

  1. صبوری و پایداری

به گواه تاریخِ پایداری این مرز و بوم، طوسی به مقام صبر ـ که اوج ایمان است ـ رسیده بود. نوری که با وجود اسلام و امام(ره) در درون طوسی روشن شده بود، خاموششدنی نبود. از ابتدای ورود در فضای انقلابی تا لحظۀ شهادت، قرار از وی گرفته شده بود و هر چه زمان میگذشت، صلابت و پایداری و تلاش و سختکوشی وی بیشتر نمایان میشد. در بازخوانی خاطرات یاران طوسی آنچه که بسیار خودنمایی میکند، خستگیناپذیری و صبوری ایشان در ورطۀ مشکلات و چالشها است. متانت و صبوری طوسی، تنظیمکنندۀ رفتار همنشینان و همرزمان بود. پرکاری شهید طوسی، شرمندگی همکاران را رقم میزد و جایی برای اعتراض هیچ کس باقی نمیگذاشت؛ طوسی رزمندهای بود که خود و خانوادهاش را وقف جنگ کرده بود. همسر و فرزند شهید طوسی در تمامی مراحل همراهش بودند؛ محمدابراهیم را در کنارش تقدیم خدا کرد؛ در حین عملیات کربلای 4، پدر و جمعی از اقوامش را در کنارش داشت. همواره در سختترین شرایط جنگ حضور داشت. میگفت «باید مقابل آنچه که در جنگ پیش میآید، بایستیم و استقامت کنیم.»

 

 

  1. خلوص و بندگی

اخلاص، وجه بارز و محوری شخصیت شهید طوسی بود و کلمات فوق در وصیتنامه شهید، تفسیر دقیق منش رفتاری خودش بود و آن را در جهت حفظ اسلام و انقلاب اسلامی برای همگان آرزو میکرد. شکلگیری شخصیت طوسی در کانونی که سرشار از محبت و عشق به اهل بیت(ع) و معرفت به خاندان وحی بود، نمیتوانست نتیجهای جز ایمان و اخلاص داشته باشد. اصالت خانوادگی و تربیت در دامانی باطهارت و خوردن شیر پاک، شکلدهندۀ خلوص شهید طوسی بود. اخلاص شهید، در وجوه مختلف شخصیت رفتاریاش اثرگذار بود: نظیر صداقت، آرامش، بی ادعایی و عبادت و بندگی.

 

 

  1. درگیری و آمادگی دائمی

نمیتوان لحظهای از لحظات دهۀ پایانی زندگی شهید را که با درگیریهای انقلابی شروع و به شهادت ختم شد، با سکون و سستی قرین دانست. بیقراری و درگیری، وجه حاکم بر شخصیت طوسی در تمامی این ایّام بود. تلاش شهید از طریق نقشپذیری در فرآیندهای انقلاب و دفاع مقدس، در چارچوب همان یاریرسانی به احیای دین مبین اسلام قرار داشت و همین نکته کافی بود تا «وقت» و «زمان» نیز وسعت و ظرفیت کافی برای دربرگیری حجم مجاهدتهای شهید را نداشته باشد. برای تمامی کارها نیز آمادگی داشت و درگیر میشد. در حین آن که در نقش ستون برای فرماندهی و ارکان لشکر عمل میکرد، به مانند بسیجیان و نیروهای عادی لشکر «سنگر میکند، خاکبرداری میکرد، جارو میزد، در نظافت سهیم میشد، سفره پهن میکرد...»

 

 

  1. پیگیری و حضور در صحنه

شهید طوسی علاوه بر اینکه در متن تمام امور قرار میگرفت و حضوری فعالانه داشت، بلکه در نظارت بر کمّ و کیف عملکردها و پیگیری وظایف سایر ارکان و نیروها نیز، همواره در صحنه بود. هدف، پیشبرد عالی وظایف و موفقیت امور بود و در این میان کشیدن حصار به دور خود و پیشبرد خودپسندانۀ وظایف محوله، در منطق طوسی جایگاهی نداشت. منطق «کُلّکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» در حد عالی در منِش رفتاری طوسی وجود داشت و از این رو با وجود مشغلۀ زیاد، جسم و جانش با تمام نیروها در پیوند بود و هیچ حوزه و پایگاهی نبود که از دایرۀ حضور فداکارانۀ این شهید عزیز خارج باشد. در نقش مسئول پشتیبانی جنگ نیز که هنوز به صورت دائم در جبهه ماندگار نشده بود، بیشترین ارتباط را با لشکر و سایر یگانهای مازندرانی که در جبهه مستقر بودند، برقرار میکرد و دائم در حال بررسی و ارزیابی وضعیت بود. این نقشپذیری به عنوان رکن مقتدر فرماندهی لشکر نیز تداوم داشت. هیچ گوشهای از امور لشکر نبود که طوسی با آن قسمت ارتباط برقرار نکرده باشد. همه طوسی را فرماندۀ خود میدانستند و با جان و دل، مدیریتش را پذیرا بودند. از این رو سرکشیها و گوشزدهای طوسی را عین مصلحت خود و لشکر میدانستند. حافظه قوی طوسی، قوتبخش پیگیریهایش بود. آدمی نبود که چیزی را فراموش کند. دقیقاً میدانست که چه چیزی را به چه کسی ابلاغ کرده است.  این حس درگیری و ارتباط، تا آخرین لحظات وجود داشت و قطعشدنی نبود.

 

 

  1. پیشتازی و دلیری

طوسی در حین آنکه همواره در صحنه بود، جلودار نیز بود.  بسیاری از نواقص با جلوداری فرمانده در صحنه برطرف میشد. اثربخشی این الگوی فرماندهی، دو چندان خواهد شد. بهخصوص در صحنۀ نبرد که در سختترین صحنهها حضور داشت و جلودار بود. پیشتازی و جلوداری، وامدار روحیۀ شجاعت و دلیری است، که در شهید طوسی موج میزد. قرارگرفتن در کانونهای خطر و آوردگاهها، وصف حال شهید در تمام لحظههاست. چه آنجا که پیشگام مبارزه با طاغوت بود، چه در سالهایی که عمر گرانبهای خود را برای خشکاندن ریشههای نفاق و عناد در سطح استان صرف کرد و چه از لحظۀ شروع جنگ تا فروردین 1366، که در متن حماسۀ دفاع مقدس رزمندگان اسلام قرار داشت.

 

 

  1. ارادۀ پیروزی

داشتن ارادۀ پیروزی از لوازم اساسی یک فرماندۀ بزرگ است. طوسی در عین حال که مردی وظیفهشناس و مکتبمدار بود و رفتارهای خود را در چارچوبۀ تکلیف، تنظیم میکرد، در همان حال موفقیت و پیروزی را با فرآیندهای مدیریتی و فرماندهی خود قرین میدانست؛ بیتردید این تعامل سازنده، بخش مهمی از رمز و راز بزرگی و ماندگاری طوسی را رقم زده است. برای طوسی این نکته مسجّل شده بود که بهره و مزد زحمات در عرصۀ عمل، پیروزی است و بیتوجهی به این امر اساسی، موجبات سستی و شکست را فراهم میسازد. این قاعده در عمل، در تمامی فرآیندهای مدیریتی و فرماندهی طوسی، وجه نظر بود و به خوبی نیز به بار مینشست. با یاری همرزمان در جریان بحرانهای شهری و جنگلی شمال، با موفقیت تمام و با کمترین تلفات توانستند مجموعۀ محاربان و معاندان را از سطح استان پاکسازی کنند. از زمانی که در سطح ارکان فرماندهی لشکر نیز قرار گرفت، بالاترین موفقیتها، نصیب صحنههای نبرد شد و میتوان گفت با میدانداری طوسی، حتی برخی از بنبستهای جنگی نیز، شکسته شد. فتح فاو، مدیون زحماتی است که در آن طوسی میداندار بود؛ کربلای 5 و سرزمین شلمچه نیز شاهد رشادتها و شجاعتهایی بود که طوسی به عنوان قلبِ فرماندهی لشکر ویژۀ 25 کربلا، زمینهساز آنها بود. چنین نتایج عالی در میدان جنگ، نشان از عزمی داشت که در آن ارادۀ پیروزی، اصل اساسی است. فتح و پیروزی برای چنین سبکی از فرماندهی، به منظور لذتبخشی نیست، بلکه بخشی از تعهد و تکلیفی است که فرمانده بر عهده دارد. بر همین اساس در صحنههای ناکامی و شکست، زجری که فرمانده متحمل آن است، بسیار نگرانکننده خواهد بود؛ مگر آن که عیار توانمندی وی به محک آزمایش درآمده باشد. اینجاست که میزان توانمندی فرمانده در بهرهگیری از شکست برای زمینهسازی پیروزی، مهم خواهد بود.

 

 

  1. فرهمندی شخصیتی

تجمع مجموعۀ ویژگیها و خصایل اثربخش در شهید طوسی موجب شده بود تا ضمیر همراهان به راحتی تسخیر گردد و این شهید عزیز، فرماندۀ قلبها شود. این خصایل که در اثر ایمان و مجاهدتهای شهید طوسی به بار نشسته بود، به راحتی تبعیت همراهان را در هر سطحی به دنبال داشت؛ چنانکه آثار آن تا به امروز هم دیده میشود. در این جا میتوان به ویژگیهایی اشاره کرد که از یک سو ریشه در ساختار شخصیتی و اعتقادی شهید دارد و از سوی دیگر در کشاکش ارتباطی با مجموعۀ یاران و همرزمان به منصه ظهور میرسید:

جذب و شوق ذاتی:  قامت رعنا و رشید شهید طوسی همراه با نورانیت چهره، هر بینندهای را مسحور میکرد. شهید طوسی در نگاه و سخن همرزمان، بسیار به علمدار کربلا حضرت ابوالفضل عباس(ع) تشبیه میشود؛ ماندگاری نیروها در جبههها و آمادگی دائمی آنها تا حدود زیادی ریشه در مدیریت جذّاب و برخوردهای برادرانۀ فرماندهانی نظیر شهید طوسی داشت. طوسی، نیروهای خود را واله و حیران خود ساخته بود و این وضعیت ناخودآگاه، به تبعیت از ارادۀ شهید طوسی میانجامید.

فرماندهی بر همه: جمعشدن خصایل انسانی، دینی و مدیریتی در شهید طوسی، آن هم در حد اعلی، باعث شده بود، در هر جمعی، در کوتاهترین زمان به نقطۀ محوری و کانونی تبدیل شود و همگان ایشان را به عنوان فرمانده بپذیرند؛ حتی سایر فرماندهان و نیروهایی که به نوعی از جهت سازمانی، خارج از محدودۀ فرماندهی و مدیریتی شهید طوسی قرار داشتند، ایشان را فرمانده خود قلمداد میکردند و به راحتی منطق گفتاری و رفتاری او را پذیرا بودند.

حاکمیت عقل و منطق:طوسیِ بزرگ، همواره آگاه بود که جسم و جان رزمنده در سیطرۀ اراده و چگونگی تصمیمگیری فرماندهان قرار دارد و از این رو هرگونه تصمیم و سیاستی میبایست از مجرای عقلانیت و منطق عبور نماید.

 

 

  1. کرامتمداری

نگاه شهید طوسی به مقولۀ انسان، برگرفته از نگاه قائد عظیمالشأنش، خمینی کبیر بود. همان احترامی که برای نوع انسان در بینش الهی امام امت وجود داشت، در نگاه و بینش طوسی نیز وجود داشت. در این نگاه پایبندی به این اصل اساسی در محور قرار داشت که تمامی کوششهای رهبران و فرزندان انقلاب، در جهت کرامت والای انسانی است؛ همان انسانی که مقام خلیفةاللهی را دارد. به تعبیر دیگر هر جاه و جلالی که نصیب هر کس شود، چنانچه در جهت احیای چنین اصلی نباشد، در واقع به معنای انحراف از راه انبیاء و اولیای خداوندی خواهد بود. بر این اساس طوسی با ضمیری آگاه میدانست که تمامی زحماتش در راه انقلاب و جنگ، باید از مسیر تکریم انسانی عبور نماید و چنانچه شأنی نیز در این طریق پیدا شده است، میبایست در جهت غنابخشی به اصل کرامت انسانی هزینه شود.

 

 

  1. اقتدار ذاتی

طوسی هیچگاه برای دستیابی به مقام و فرصت تلاشی نکرد. بزرگی طوسی در ذات شخصیتی و رفتاری وی نهفته بود و با مسائل و جریانهای محیطی ارتباط نداشت. خدا را عزیز میداشت و خدا نیز به مصداق آیۀ کریمۀ سَیَجعَلُ لَهُمُ الرَّحمنُ وُدّاً، وی را در چشم مردمانش عزیز کرد. بر این اساس طوسی هر کجا که وارد میشد، نوعی اقتدار طبیعی را به همراه داشت و به سرعت در کانون توجه قرار میگرفت. کارایی مدیریتی طوسی به طور کامل با اسلوب شخصیتی و روحیۀ پایداری ایشان مرتبط بود و هیچ اتصالی به سیستم «قبیلهای» نداشت. نیاز به دفتر و دیواری که ایشان را از دیگران جدا سازد نیز نبود. مدیریت مقتدر، به نیروهای معدود نیز بسنده میکند و بالاترین بهرهوری را از آنها به ارمغان میآورد؛ سادگی، خصلت نمایان چنین مدیریتی است

 

 

  1. توانمندی ذهنی

شهید طوسی بسیار زیرک و تیزهوش بود و حافظه قوی داشت؛ این ویژگی در کنار خصایل فراوان دیگر، از ایشان یک فرماندۀ شایسته و مؤثر ساخته بود.  توانایی ذهنی طوسی در جنبههای مختلف در خدمت برنامههای فرماندهی و روندهای مأموریتی قرار میگرفت. بر این اساس طوسی در سطح فرماندهی همواره به عنوان یک نیروی «صاحبنظر» مطرح بود و با توجه به دقت و شناختی که از موضوعها و مسائل داشت، در بیشتر اوقات دیدگاهش عرصۀ بروز مییافت. البته صاحبنظربودن طوسی ریشه در شناخت واقعی از موضوعها داشت و این وضعیت جز از طریق ممارست روحی، مسئولیتپذیری و همچنین «تمرکز ذهنی» دستیافتنی نبود. ذهن طوسی در عین حال که درگیر تمام موضوعات لشکر از سازماندهی، آموزش، تدارکات، طرح ریزیها و... بود، در عین حال از قدرت بالایی برای تمرکزبخشی به هر یک از این امور را برخوردار بود.

«قدرت انتزاعی و نکتهبینی» نیز بخشی از توانمندی ذهنی طوسی بود. این ویژگی باعث میشد تا طوسی به تمام جزئیات در صحنۀ طراحی و عملیاتی توجه نماید و نیروها را با طرحهای کلان و نامشخص مواجه نسازد.

«دوراندیشی»، نتیجه طبیعی دیگری است که از قدرت ذهنی و بهرۀ هوشی بالای شهید طوسی برمیخاست. این ویژگی باعث میشد تا نتایج غیرمنتظره دامنگیر روندهای مأموریتی نشود.

«سنجش دائمی»، از ویژگیهای دیگر توانمندی ذهنی است که برای شهید طوسی به یک اصل محوری تبدیل شده بود. ذهن طوسی، همواره در دو مرحلۀ وضعیت موجود و وضعیت مطلوب در سَیَلان بود. کمبودها را از طریق پرسش و ارتباط مستقیم با رزمنده، شناسایی میکرد،

از مجموع ویژگیهای فوق «توان برنامهریزی» دیده میشد که شهید طوسی، سرآمد دیگران بود. توان برنامهای شهید طوسی تنها در راهبری کلان فرماندهی و امور ساختاری یگان مطرح نبود، بلکه حتی در جزییترین امور مربوط به صحنههای نبرد نیز کارگشا بود: برای تمام موضوعات برنامه داشت.

 

 

  1. قدرت سازماندهی و انسجامبخشی

ذهن قوی و برنامهریز، موجبات سازماندهی و انسجامبخشی را فراهم میسازد. طوسی میدانست که انسان هر اندازه که قوی باشد، بدون همراه و بسیجکردن جمع، نخواهد توانست تحولآفرین باشد. طوسی در کشف استعدادهای ذاتی بچههای شمال، میداندار بود و با ادغام این استعدادها در درون ساختارهای توانبخش، توانست بهترین نتایج را در مدیریت و فرماندهی خود کسب نماید. شاید اولین تجربه مهم، به ایجاد «گروه شهید» در درون واحد عملیات سپاه ساری برگردد. از اولین اقدامات طوسی پس از پذیرش مسئولیت اطلاعات لشکر نیز، اصلاح روند ساختاری و بهینهسازی شرایط این واحد بود. این اصلاح همراه با دمیدن روح وحدت و انسجام در درون نیروها اتفاق افتاد که آثار آن در سرنوشت کلی لشکر نیز هویدا بود. یکی از نتایج طبیعی قدرت سازماندهی، «کادرسازی و تربیت نیرویی» است که در این زمینه، شهید طوسی بلامنازع بود.

 

 

  1. توان ارتباطی

طوسی همان طور که با فرماندهان و بدنۀ نیروها به راحتی تعامل داشت، در بهرهمندی از فرصتهای موجود در سطح اداری و استانی نیز از توان بالایی برخوردار بود. طوسی تعامل با استان را از خانواده و روستای خود شروع کرد. همسر شهید طوسی، همراه ایشان در بسیاری از سفرها و دیدارهایی بود که میبایست با خانوادههای شهدا و رزمندگان انجام میپذیرفت. پدر و مادر و برادران و در مجموع خانوادۀ ایشان، چه در صحنه‌‌های نبرد و چه در جذب جوانان به جبهه، همچنین جمعآوری پشتیبانیهای تدارکاتی، همراه شهید طوسی بودند؛ البته در این مسیر هزینههای بسیار گرانبهایی را تقدیم انقلاب کردند. مردم محل و مناطق اطراف را برای کمک به جبهه بسیج کرده بود و آنها نیز مؤمنانه دست یاری به طوسی داده بودند. مرتبۀ بالاتر این تعامل، هنر شهید طوسی در بسیج همهجانبۀ استان در امور دفاع مقدس بود. چه موقعی که در استان مستقر بود و چه زمانی که برای همیشه به جبهه عزیمت کرد، نقش ارتباطی و تعاملی شهید برای بهرهمندی از توان پشتیبانی و تدارکاتی استان ادامه داشت.

 

 

  1. اعتمادزایی و اطمینانبخشی

مجموعۀ فضایل شخصیتی و توانمندی مدیریتی که در نزد شهید طوسی وجود داشت، موجب اعتماد و اطمینان همگان نسبت به این چهرۀ محبوب و مقتدر میشد که شاید نتوان حداقل در سطح مناطق و یگانهایی که ایشان خدمت میکرد، بدیلی یافت. برتری طوسی بر دیگران محرز بود و این وضعیت از یک سو ریشه در شناخت دقیق ایشان از مأموریتها، ساختار و توانمندیها و شرایط پیرامونی داشت و از سوی دیگر به توان تصمیمگیری و فرماندهی در حل و فصل مشکلات و مدیریت کارآمد در کنترل شرایط بحرانی بر میگشت. دقت در تجربۀ مدیریت بحران جنگل و تحولات گوناگون در برهههای مختلف دفاع مقدس کافی است تا به ارزیابی دقیقی از توانایی شهید طوسی در مدیریت بحران دست یابیم. نتیجه طبیعی موفقیت در حل و فصل بحرانها و چالشها، زایش اعتماد و اطمینانبخشی است. در قالب لشکر نیز اعتماد به نفس بالای طوسی، موجب اعتماد کامل فرماندهی لشکر و شخص مرتضی قربانی به ایشان میشد. طبیعی بود با وجود طوسی، بار سنگینی از دوش وی برداشته شود. با وجود عمود استواری چون طوسی بود که فرماندهی لشکر، به راحتی سنگینترین مسئولیتها نظیر فتح فاو را در میان لشکرهای دیگر بر عهده میگرفت. عملیات والفجر 8 و فتح فاو بدون نام طوسی، نامفهوم خواهد بود. این میدانداری در عملیات کربلای 5 نیز ادامه مییابد. البته اِشراف موضوعی و اطلاعاتی شهید طوسی از شرایط خودی و دشمن، سهم تعیینکنندهای در اطمینانیابی فرماندهان داشت. از یک سو فرماندهان گردانها به اطمینان و اعتماد کامل می رسیدند. از سوی دیگر گزارشهای طوسی، اعتماد فرماندهان لشکرها و قرارگاهها را جلب میکرد.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زندگینامه سردار شهید طوسی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، ۰۵:۵۶ ب.ظ

بسمه تعالی

خلاصه‌ای از زندگی‌نامه سردار شهید محمدحسن قاسمی طوسی

 

محمدحسن قاسمی طوسی، فرزند محمدعلی، در بهار سال 1337 از مادری به نام بتول بامتی، در روستای طوسکلا از توابع شهرستان نکا به دنیا آمد. اولین فرزند خانواده بود و خداوند هفت فرزند دیگر که همگی پسر بودند به محمدعلی داد. پدر محمدحسن، مردی کشاورز بود. محمدحسن در مهر ماه 1344، در دبستان روستای طوسکلا ثبتنام کرد و در تابستان 1350، کلاس ششم را به پایان رساند. در چهارده سالگی ترک تحصیل کرد و چند سالی در امور کشاورزی کمک­کار پدر شد. در مهر سال 1354 تصمیم گرفت بار دیگر به مدرسه برود، ولی با وضعیتی که داشت، تحصیل را در مدرسه شبانه ادامه داد و با ثبتنام در مدرسۀ دورۀ عمومی آموزش بزرگسالان فردوسی نکا، از سال 1354 تا 1357، دورۀ راهنمایی را گذراند. در همین میان در تابستان 1355 به پیشنهاد پدر و مادر، با دختر عمۀ خود، حلیمه عربزاده، ازدواج کرد و در دیماه 1356 مراسم عروسی این زوج برگزار شد.

 محمدحسن مدتی از رفتن به سربازی گریزان بود. سرانجام با تشدید سختگیری، در حالی که تنها یک ماه از مراسم عروسی میگذشت، محمدحسن خود را به نظام وظیفۀ بهشهر معرفی کرد. از آنجا نیز به بیرجند اعزام شد. این اعزام، پانزده روز بیشتر طول نکشید و از ادامۀ سربازی معاف شد.

دوران جوانی محمدحسن طوسی با اوج قدرت رژیم پهلوی مصادف شده بود. طوسی نوزده سال داشت که با مباحث انقلاب آشنا شد و همکاری­های پنهانی خود را با فعالان انقلابی شهر، شروع کرد.

با شروع علنی فعالیتهای انقلاب و برگزاری تظاهرات در سطح شهر و روستا، حجم درگیری طوسی نیز گسترش یافت. به این دلیل بار دیگر ترک تحصیل کرد و ساماندهی فعالیتهای انقلابی مردم طوسکلا و روستاهای همجوار را بر عهده گرفت. طوسی در تظاهرات و درگیری­های انقلاب در ماه­های پایانی رژیم گذشته حضور داشت. در همین اوضاع، فرزندش سمیه در دی­ماه 1357 به دنیا آمد. طوسی چند روز مانده به بازگشت امام خمینی به وطن برای استقبال ایشان به تهران رفت و در مهیّاسازی شرایط سهیم شد.

طوسی از فردای پیروزی انقلاب، همراه با فعالان انقلابی در سطح شهر نکا، به نظم و نسق وضعیت بحرانی کمک کرد. با همکاری دوستان انقلابیاش در راهاندازی و انجام اقدامات اولیۀ کمیتۀ انقلاب اسلامی نکا مشارکت داشت. کمتر از پنجاه روز از پیروزی انقلاب میگذشت که بحران گنبد، در فروردین 1358 مشغله انقلابیون شد. طوسی جزو اولین کسانی بود که برای مقابله با شورش ضد انقلاب در گنبد اعزام شد. حضور طوسی در کمیتۀ انقلاب اسلامی نکا تا اوایل شهریور 1358 ادامه داشت.

شش ماه از پیروزی انقلاب میگذشت که طوسی با معرفی خود به سپاه مرکز استان از هشتم شهریور 1358، رسماً لباس پاسداری پوشید و به عنوان نیروی عادی، در معاونت عملیات سپاه ساری به کار گرفته شد. همزمان تحصیل خود را نیز با ثبتنام در دورۀ شبانۀ دبیرستان هفدۀ شهریور ساری پی گرفت.

دو روز مانده به عید سال 1359، به کردستان اعزام شد. این مأموریت، 35 روز طول کشید و در پایگاه سپاه بانه در قالب گردان رزمی، مشغول فعالیت شد. بعد از بازگشت به ساری در 3/ 2/ 1359 به عنوان نیروی عملیاتی دوباره در معاونت عملیات سپاه ساری به کار گرفته شد. همزمان فعالیت گروههای ضد انقلاب در سطح استان افزایش یافته بود. انتخاب بنیصدر و حمایت آشکار وی از این گروهها، مزید بر علت شد؛

در این شرایط، در آخرین روز تابستان 1359، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز شد. در سومین روز تهاجم عراق به ایران، طوسی به همراه برخی از همکارانش در معاونت عملیات سپاه ساری، عازم مناطق نبرد شد. محل استقرار شهید طوسی و همراهانش پادگان ابوذر در سرپُلذهاب بود و مأموریت حفاظت از خط بازیدراز و گیلانغرب به آنها سپرده شده بود. طوسی در اینجا مسئولیت جابهجایی نیروهای عملیاتی و امکانات پشتیبانی را از پادگان ابوذر تا خطوط مختلف نبرد بر عهده داشت؛

در حین خدمت در منطقه، مسئولیت فرماندهی عملیات سپاه ساری به طوسی پیشنهاد شد.  به این ترتیب بعد از گذشت نزدیک به چهار ماه حضور در مناطق جنگی به استان بازگشت. بلافاصله از 27/ 10/ 1359 با مسئولیت فرماندهی عملیات سپاه ساری به خدمت مشغول شد. آغاز این دورۀ مسئولیت طوسی با اوجگیری فعالیتهای گروه­های بحران­ساز در سطح کشور و استان همزمان بود. پیش از مسئولیت طوسی در سطح فرماندهی عملیات سپاه ساری، تشکیلاتی در درون این معاونت، شبیه «گروه ضربت»، برای مقابله با بحرانها و ناامنیهای محیطی وجود داشت. این تشکیلات در دورۀ مسئولیت وی منسجم شد و با انتخاب نام «گروه شهید» برای آن، به عنوان محور فعالیتهای انقلابی سپاه ساری علیه ضد انقلاب مطرح شد. این گروه حدود سی نفر عضو داشت که بسیاری از آنها در درگیری با ضد انقلاب در سطح استان و یا دفاع مقدس به شهادت رسیدند. کار اصلی گروه شهید، تأمین امنیت و بهویژه برخورد با منافقین و تیمهای عملیاتی آنها بود.

همزمان با عزل بنیصدر از ریاست جمهوری و شروع جنگ مسلحانۀ گروهها، ضد انقلاب فعالسازی جبههای گسترده در استانهای شمالی کشور ـ مازندران و گیلان ـ را در دستور کار خود قرار داد. مازندران در متن این جبهه و تحرکات گروههای محارب قرار داشت. از ابتدای تابستان 1360 تا اواخر 1362، بخش قابل توجهی از توانمندی استان مصروف مقابله با تحرکات این گروهها شد. نقش شهید طوسی در مقابله با بحران محاربان در جنگلهای شمال، تعیینکننده و محوری است.

با بحرانیشدن فضای کشور و ناامنشدن محیط شهرها برای محاربان و استفادۀ این گروه­ها از جنگل به عنوان پناهگاه، فعالیتهای گروه شهید به سرپرستی شهید طوسی، به عمق جنگل گسترش یافت. در همین اثنا بود که طوسی در صحنۀ آموزش، با انفجار مواد منفجره، از ناحیه چشم دچار آسیبدیدگی شد.

از دهم بهمن 1360، طوسی با حفظ سِمَت به عنوان فرمانده ستاد عملیاتی ناحیه 2 وابسته به قرارگاه عملیاتی حضرت ابوالفضل(ع) که مسئولیت مقابله با معاندین را در سطح جنگل های شمال بر عهده داشت انتخاب شد. محل استقرار این ستاد در «قائمشهر» و «سوادکوه» بود. از این زمان، طرحریزی و اقدام برای پاکسازی مناطق مرکزی جنگلهای استان با هماهنگی فرماندهی قرارگاه، بر عهدۀ شهید طوسی قرارگرفت.

با ایجاد آرامش در مناطق جنگلی، آخرین مسئولیت طوسی در سپاه استان در 27 آبان 1362 رقم خورد و به عنوان جانشین عملیات فرماندهی سپاه منطقۀ 3 گیلان و مازندران مستقر در چالوس انتخاب شد. طوسی در این مدت (تا بهمنماه)، مأموریت پشتیبانی عملیاتی و نیرویی مازندران در خطوط جبهه را بر عهده داشت. چگونگی اعزامها و نیروهای مورد نیاز یگانهای مستقر در جبهه با هدایت مستقیم طوسی انجام میپذیرفت. در بسیاری از اعزامها، به همراه نیروها به منطقه میرفت و از نزدیک، پشتیبانی تدارکاتی و نیرویی یگانها بهویژه لشکر 25 کربلا را ارزیابی میکرد. لازم به یادآوری است تا قبل از این زمان نیز، در بزنگاه عملیاتها، طوسی در جبهه حضور داشت؛ چنانکه اشاره شد در آغاز سال 1359 به کردستان اعزام شده بود و سه روز بعد از وقوع جنگ نیز عازم مناطق جنگی شد. برای سومین بار، در آخرین روز اسفند سال 1360، دو روز مانده به شروع عملیات فتحالمبین، خود را به منطقۀ عملیاتی رساند و تا یک ماه بعد از عملیات بیتالمقدس، به عنوان مسئول گروهان رزمی در جبهه حضور داشت. در پایان این دوره، با بدنی مجروح ناشی از موج انفجار در 30 خرداد 1361 به مازندران بازگشت. برای مرحله چهارم در 27/ 7/ 1362 برای شرکت در عملیات والفجر 4  عازم مریوان شد.

سرانجام طوسی با احساس اطمینان از پایانیافتن بحران جنگل و بازگشت امنیت کامل به استان، از ابتدای بهمن 1362 برای همیشه عازم جبهه شد. در ابتدای ورود، مسئولیت آماده‌سازی و استقرار نیروهای اعزامی استان به منطقه عمومی دهلران را جهت شرکت در عملیات والفجر 6 بر عهده داشت. این عملیات در روزهای آغازین اسفند ماه و در جبهه چیلات و نیزار انجام شد و لشکر 25 کربلا تنها لشکر شرکت‌کننده در آن بود.  

 چند ماه بعد از آنکه حضور طوسی در لشکر 25 کربلا قطعی شد، پیشنهادهایی به ایشان شد که سرانجام مسئولیت اطلاعات و شناسایی لشکر را پذیرفت. این مسئولیت از تابستان 1363 تا لحظۀ شهادت بر عهدۀ وی قرار داشت. در طول این سالها شهید طوسی و همکارانش در واحد اطلاعات لشکر، در خطوط مختلف نبرد حضور داشتند. میدانهای سختی نظیر عملیاتهای بدر، قدس 1 و 2، والفجر‌‌8، کربلای 4 و کربلای5 در کارنامه عملکردی شهید وجود دارد. اوج فعالیتهای اطلاعاتی و شناسایی لشکر ویژۀ 25 کربلا، در عملیات والفجر 8 بود که طوسی از ابتدای شهریور 1364 تا شروع عملیات در 20 بهمن 1364 و در حین آن، در تلاش بود تا بهترین سرنوشت را برای این عملیات متحیّرانه رقم بزند. شناسایی دشمن و موقعیت آن، شناسایی مختصات رودخانۀ اروند و آمادهسازی و آموزش نیروها برای عبور از این رودخانۀ وحشی، فعالیتهایی بود که با تلاش طوسی و نیروهایش انجام پذیرفت. تصمیمات راهبردی فرماندهی جنگ در این عملیات تا حدود زیادی بر مبنای شناسایی انجام شدۀ لشکر ویژۀ 25 کربلا و آمادگیهای نیرویی این لشکر اخذ میشد، که در کانون این معادلات، طوسی قرار داشت.

واحد اطلاعات لشکر چند ماه بعد، در خرداد و تیر 1365، در پی اشغال مهران از سوی ارتش عراق و سپس اجرای عملیات کربلای1 بار دیگر مورد آزمون قرارگرفت و طوسی به همراه سایر لشکریان اسلام، فتح مهران را در نیمۀ تیرماه این سال جشن گرفتند. چند ماه بعد از فتح مهران، مقدمات شناسایی منطقۀ عملیاتی کربلای 4 در خورالخصیب و امالرصاص شکل گرفت که تقریباً ویژگیهای مشابهی با منطقۀ فاو داشت.

 به فاصلۀ حدود 15 روز بعد از کربلای4، عملیات سنگین کربلای5، در 19 دی ماه 1365 طراحی و اجرا شد. در این عملیات طوسی را میتوان در نقشهای بسیاری دید. چنانکه در طول این عملیات، نقش قائممقام فرماندهی لشکر را بر عهده داشت.

سرلشکر محسن رضایی در توضیح چگونگی انتخاب شهید طوسی به عنوان قائممقام لشکر و اشراف ایشان بر امور میگوید:

«شهید طوسی وقتی خودش را در اطلاعات لشکر نشان داد، این برداشت حاصل شد که چون بیش از اطلاعات میتواند کار کند به همین دلیل به عنوان قائممقامی لشکر انتخاب شد. در حقیقت بار اصلی اداره لشکر بر دوش ایشان بود.»

عملیات کربلای 5 در 12 اسفند 1365 به مرحله تثبیت رسید. طوسی نیز برای چهارمین بار در اثر اصابت ترکش در این عملیات مجروح شد. تا این زمان، حدود سی ماه از شروع زندگی پرمشقّت خانوادۀ شهید طوسی در پایگاه شهید بهشتی در اهواز میگذشت.

در میانه فروردین 1366، عملیات کربلای 8، در موقعیت عملیاتی کربلای 5 و جهت تکمیل آن عملیات، طراحی و اجرا شد. طوسی، در این عملیات در 18/1/1366 به شهادت رسید. پیکرش در خاکهای شلمچه باقی ماند. سرانجام در آبان 1374، پیکر این فرمانده مازندرانی، با تلاش گروه تفحّص شهدا کشف شد و با انجام تشییع در مرکز استان و شهر نکا، در زادگاه خویش روستای طوسکلا آرام گرفت؛ یادآوری می­شود دو برادر دیگر شهید طوسی به نام­های محمدابراهیم و محمدحسین نیز به ترتیب در اسفند 1362 و مهر 1374 به شهادت رسیده‌­اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پر طاووس قشنگ است ...!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۹، ۰۹:۵۴ ق.ظ

توهین مدعی متوهم قطبیت دراویش به سردار دلها شهید سلیمانی

 

فضیلت مجاهدان بر قاعدان فقط کلام خدا نیست از بچه هم سوال کنید می داند کسی که با زبان به شما محبت و اظهار لطف کند در مرتبه ای نازل تر از کسی قرار دارد که برای شادی و رضایت خاطر شما قدمی بر داشته و به خود سختی می دهد.

آن وقت یکی بیاید چند آدم یکجانشین و عافیت طلب که مهم ترین حرکتشان در دنیا خوردن و خوابیدن بوده را شهید قلمداد کند اما قاسم سلیمانی که در عمق خطر و دل آتش برای نجات زنان و کودکان مظلوم و بی دفاع آرام و قرار نداشته را شهید نداند شما در فهمش شک نمی کنید؟

اصلا اگر امثال این آدم های بی مصرف و سطحی نگر و مفت خور راه سلیمانی را که در تقابل با منافع آمریکا بود قبول داشته باشند باید به طریقت حاج قاسم ها شک کرد!

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قانون خوب است اما برای همسایه

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۹، ۱۰:۴۳ ب.ظ

 

والله ما که بخیل نیستیم. جمعیت بیاید ده برابر این! ما هم برای این مرحوم فاتحه خواندیم

اما

اهالی بیت خودشان اعلام کرده بودند که بنا بر وصیت فقید از برگزاری تشییع در ایام کرونا معذورند

بماند که دولت مورد حمایت حضرات نیز تشییع جنازه ها را ممنوع اعلام کرده بود

دوستان لااقل روی ادعا و شعارهای خودشان راه نروند

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چقدر سهم تو از زخم و صبر بسیار است

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۹، ۰۳:۳۳ ب.ظ

 

حجت الاسلام سید علی حسینی ایمنی از ادیبان سرآمد و فضلای اهل قلم بود که اسفند ماه گذشته بر اثر ابتلا به کرونا در قم درگذشت؛ دوستی نازنین و طلبه ای خودساخته و عالم.

شعر زیر یکی از سروده های این عزیز درگذشته است:

 

در آسمان شرف ماهپاره زینب بود
به کهکشان صبوری ستاره زینب بود
اگر چه داغ فراوان به سینه سنگین داشت
برای درد دل خلق چاره زینب بود
شبی که بار سفر بست هستی حیدر
کسی که داشت دلی پر شراره زینب بود
کنار سجده و محراب و رستگاری عشق
کسی که خون به جگر شد دوباره زینب بود
شرار زهر به جان حسن که می افتاد 
کنار تشت و جگرهای پاره زینب بود
*
خدا مرا بکشد ! این مسیر دشوار است
چقدر سهم تو از زخم و صبر بسیار است
*
تو ایستادی و گودال در برابر تو
و شمر نعره زنان در پی برادر تو
به دست شمر سری بود از قفا بی تن
سر بریده ی خورشید بود یا سر تو؟
تو زینبی و فقط نیمی از تو زینب بود
غریب کرببلا بود نیم دیگر تو
نه ! اشتباه نوشتم - حسین نیم تو نیست
تمام بود و نبود تو بود دلبر تو
هجوم بارش خنجر به حلق اقیانوس 
چه کرد با دل پر درد و دیده ی تر تو!
*
خدا مرا بکشد! این مسیر دشوار است
چقدر سهم تو از زخم و صبر بسیار است
*
به روی خاک که افتاد پیکر خورشید
چه کرد خنجر یک گرگ با سر خورشید!
چه آتشی که به جان خیامتان افتاد
که پیش چشم تو شد شعله ور پر خورشید!
کجاست او که عمود خیام و سقا بود
کجاست - ساده بگویم - برادر خورشید؟
پلیده پنجه ی نامرد و سیلی شیطان
چه کرد با گل رخسار دختر خورشید!
شکست قلب قلم٬ شاعر از نفس افتاد
- هجوم این همه شیطان به خواهر خورشید؟!
*
خدا مرا بکشد! این مسیر دشوار است
چقدر سهم تو از زخم و صبر بسیار است!
*
اگر چه زخم دلت را گریستی بانو!
تو کوه ماندی و باید بایستی بانو!
به رغم این همه توفان و تازیانه ی زخم
چه با صلابت و نستوه زیستی ٬ بانو!
چقدر در نفست صبر زندگی دارد
ببینم آیا ایوب نیستی٬ بانو؟
تمام کوفه و شام است در اسارت تو
اگر به خطبه سرایی بایستی٬ بانو؟
چگونه شعر بگویم تمام زینب را
در ابتدای تو ماندیم٬ کیستی بانو؟
*
خدا مرا بکشد! این مسیر دشوار است
چقدر سهم تو از زخم و صبر بسیار است!
*
مرحوم سید علی حسینی ایمنی

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به اصرار دوستان:

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۹، ۰۵:۰۸ ب.ظ

همچنان معتقدم مسأله پناهیان و آقامیری و عدالت و مواسات و ... مسأله اصلی کشور نیست اما گویا برای یادآوری بد نیست تأکید شود:

علیرضا پناهیان به رغم نقدهایی که به درستی شامل حالش می شود اما سرمایه جبهه فرهنگی انقلاب است و ضمن ارائه نقدها باید از این سرمایه ارزشمند به نیکی مراقبت نمود. حواسمان به سوءاستفاده کینه توزانه جریان غیرانقلاب و ضدانقلاب برای محو این چهره ارزشی باشد.

اگر ناراحت نمی شوید آقامیری را هم سرمایه انقلاب می دانم او هم اشتباهاتی دارد اما دلسوز انقلاب است و به یقین فردایی اگر جنگ شود او زودتر و جلوتر از من و امثال من به میدان جهاد خواهد شتافت.

از حاج آقا علی اکبری هم گله هایی دارم که مثل آن دو بزرگواری که نام برده ام به رشته تحریر درآورده ام. او را روحانی بزرگوار با سواد و دلسوخته انقلاب و ارزش ها می دانم که به نظرم برای مدیریت هیچ منصبی خلق نشده و باید به رسالت اصلی خویش در امر تبلیغ دین بپردازد. بعضی امام جمعه های ضعیف و بی شخصیت در ذیل سکوت او جز بدنامی برای انقلاب دستاوردی ندارند، بگذریم.

قدر نیروها و سرمایه های انقلاب اسلامی را باید دانست و مانع از سوختن و هدر رفتن آنان شد. البته خود این عزیزان هم باید مواظب باشند که شأن خود را با ورود نابهنگام و ناقص در بعضی مسائل دچار خدشه نسازند.

سرمایه ها البته مراتبی دارند. نقره هم سرمایه است، طلا نیز همچنین. من حسن رحیم پور ازغدی را از حیث سواد، تسلط به مبانی دین و شناخت غرب، انقلابی گری و تمدن سازی  و ... گوهری ارزشمند تر از دیگر مدعیان می دانم. بعضی بزرگواران مراقب باشند اسیر حسادت های صنفی نشده و گمان نکنند که با حذف یک اندیشمند دینی، می توان یک منبری خوش ذوق را به رهبری فکری جوانان انقلابی گماشت. هر کسی را بهر کاری ساختند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درخشش هیأتی ها

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۹، ۰۸:۳۴ ب.ظ

poia_9332dbdc-ffe7-4bb7-981b-685828b34445.jpg

 

آقا رحمان عابد لقب، میوندار خوش تیپ هیأت بیت العباس بابل شنبه ساعت 16 مهمون برنامه کارستون (جشنواره کارآفرینی) شبکه یک سیماست.

برای این بچه هیأتی با صفا، هنرمند و کارآفرین و نیز همسر بزرگوارش آرزوی موفقیت دارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اگر شما آزادید ما هم آزادیم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۰۲ ق.ظ

ما همیشه محکومیم به تحدید آزادی بیان. که چرا نمی گذاریم فلان مطلب ضد دینی که هدفش به یغما بردن فکر مولّد و سازنده جوان شرقی و ایجاد وابستگی به نظام سلطه است یا محتوای ضداخلاقی که تهی سازی جامعه دینی از گرایشات اخلاقی و استیلای فرهنگ تجاری غرب را دنبال می کند در کشور ما آزادانه نشر و رواج پیدا نماید

اما

پر تیراژ ترین کتاب تاریخ جهان توسط مدعیان تمدن و آزادی اندیشه و احترام به حقوق بشر سوزانده می شود و پیامبرمان مورد هجو قرار می گیرد اسمش می شود آزادی بیان! بالاخره آزادی بیان به معنای تحدید و قبض بعضی افکار و آرا و تلقی هاست یا احترام به اندیشه و سخن و قلم؟!

اگر سوزاندن یک کتاب در غرب مصداق آزادی است، چگونه ممانعت از نشر یک کتاب در شرق نمی تواند مصداق آزادی باشد؟

حالا تناقضات هولوکاستی غرب درباره آزادی بماند برای بعد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خارج فقه آیت الله توکل

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۲۹ ب.ظ

آغاز رسمی دروس خارج فقه آیت الله توکل با رعایت پروتکل های بهداشتی
قم خیابان دور شهر انتهای کوچه ۳۰ مسجد حاج غضنفر هر روز ساعت ۱۱

 

uz9_4d91e009-4365-4251-acb9-dfcfe16bced2.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روایت صورتی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۹، ۱۱:۲۴ ب.ظ

گفتگویی اینستایی پیرامون حواشی روایت عاشقانه های شهدا

محمد مهدی آقاجانی

سید حمید مشتاقی نیا

 

https://www.instagram.com/tv/CE4sgv-p8k1/?igshid=1b9vsypmc9m5w

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک منزل تأخیر!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۹، ۰۸:۱۹ ق.ظ

چرا مردم آقامیری را به پناهیان ترجیح می‌دهند؟ / خشونت و شدت طرفدار نخواهد داشت

 

چن تا بچه حزب اللهی فعال رسانه ای سراغ دارید بعد از اعتراض آقا به اجرای سند بیست سی در مدارس یا بی عدالتی آموزشی یا توهین به قرآن و پیامبر موضع گرفته باشن اما حتما همه این عزیزان تو این چن روزه درباره آقا میری یا پناهیان نفیاً و اثباتاً حرفایی زدن. 

لااقل مدعی نباشیم که ما عمار انقلابیم و اهم و مهم ها رو خوب تشخیص میدیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

امروز در تهران

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۹، ۰۸:۰۰ ق.ظ

f4u8_0dc4eefa-a511-49ba-a6ce-93c491977ddf.jpg

 

🔶 #راهپیمایی دانشجویان انقلابی و اقشار مختلف مردم در محکومیت توهین نشریه شارلی ابدو به پیامبر مکرم اسلام(ص)

🔹  موج جدید و سریالی پاره کردن و آتش زدن قرآن و اهانت‌های کشورهای غربی از جمله فرانسه، سوئد، نروژ و... به رسول مکرم اسلام(ص) و مقدسات اسلامی #ازدهروزقبل آغاز شده است و سران این کشورها از جمله امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه، صریحا اعلام نمودند که به جهت وجود آزادی بیان در کشورشان(!)، با توهین‌کنندگان برخوردی نخواهند نمود!!

🔹 موج شدید محکومیت این اقدامات در کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی از همان روزهای نخست به راه افتاد و تجمعات و راهپیمایی‌ها در اروپا و ... و خیل عظیم جمعیت معترض در پاکستان از نمونه‌های آن بودند اما در ایران، بایکوت رسانه‌ای ویژه‌ای حتی در میان رسانه‌های انقلابی حاکم بود که چرایی آن را در مجال دیگری بررسی خواهیم نمود.

🔹 البته از چند روز گذشته به کمک تجمعات دانشجویان انقلابی و فعالیت‌های رسانه‌ای دانشجویان و برخی خبرنگاران انقلابی این بایکوت رسانه‌ای شکسته شد و برخی از علمای عظام از جمله آیت‌الله اعرافی، آیت‌الله جنتی و همچنین شورای تبلیغات اسلامی نسبت به این موضوع واکنش‌های دیرهنگام اما قابل تقدیری نشان دادند.

✅ مقام معظم رهبری مدظله نیز امروز طی پیامی این کار را گناهی بزرگ و نابخشودنی نامیدند و بهانه آزادی بیان برای محکوم نکردن این جرم بزرگ را کاملا مردود، غلط و عوام فریبانه برشماردند. و فرمودند این حرکت در این برهه زمانی می‌تواند، نیز به انگیزه‌ی منصرف کردن ذهن ملت‌ها و دولت‌های غرب آسیا از نقشه‌های شومی باشد که آمریکا و رژیم صهیونیستی برای این منطقه در سر دارند... .

🔵 در همین راستا و با توجه به قراداد صلح دو کشور عربیِ مصر و اردن و با رژیم صهیونیستی و  در اقدامی جدیدتر، پیمان صلح و عادی سازی روابط امارات متحده عربی با اسرائیل و همچنین وصول اخباری از صلح قریب‌الوقوع چند کشور دیگر با این رژیم غاصب، با توجه به فرمایش امروز رهبری معظم و این مهم که: «فلسطین که مسئله اصلی جهان اسلام است»،
دانشجویان، فردا، چهارشنبه، ساعت ۱۷، در حرکتی نمادین اقدام به برگزاری #راهپیمایی_اعتراضی از مقابل سفارت فرانسه(خیابان نوفل لوشاتو) تا میدان فلسطین تهران خواهند نمود.

💢 رعایت پروتکل‌های بهداشتی و رعایت کردن فاصله اجتماعی برای حضور در تجمع الزامی است.

#هستهمرکزیبین‌المللبسیجدانشجویی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ظرف ها و ظرفیت ها!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۹، ۰۵:۳۲ ب.ظ

فیلمی از شهید مغنیه که رژیم صهیونیستی را به وحشت انداخت+ویدئو

 

یکی از رزمنده ها داشت ظرف شامش را می شست. شوخی و جدی ظرف های خودمان را هم گذاشتیم جلوی دستش. تبسمی کرد و شروع کرد به شستنشان. ما باید آماده می شدیم برای جلسه با حاج رضوان. وقتی کسانی را برای جلسه ای در این سطح اهمیت دعوت می کنند یعنی کار و مسئولیتی سنگین را از آنها انتظار دارند.

نشستیم تا حاج رضوان بیاید. وقتی دیدیمش خشکمان زد. فرمانده بزرگ ما همان رزمنده متبسمی بود که داشت ظرف می شست. اصلاً به رویمان نیاورد که چه اتفاقی افتاده و رفت سر اصل مطلب.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از شنبه همه چیز عادی میشود!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۹، ۰۸:۱۶ ب.ظ

رییس جمهور حاضر نشد به مجلس برود که مبادا کرونا بگیرد

اما

فردا باید همه دانش آموزان به مدرسه بروند!

آقازاده هایی که قرار است آینده مملکت را دست بگیرند درسشان را جای دیگری میخوانند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چرا تجاوز جنسی همچنان معضل غرب است؟

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۹، ۰۷:۳۸ ق.ظ

در زیر گزارشی می خوانید پیرامون ده چهره معروف جهان که متهم به تجاوز جنسی شدند. البته مشابه این رخداد در غرب به وفور پیدا می شود. اینکه چرا در دنیایی که آزادی جنسی به یک قانون تبدیل شده باز هم معضلی به نام تجاوز وجود دارد بر می گردد به ضرورت شناخت از ساختار غرایز انسان که اگر در مسیر امور مادی به جریان بیفتد با رویکرد زیاده طلبانه ای که در نهاد آدمی است سیری ناپذیر بوده و بشر را به حیوانی وحشی، نامطئن و غیرقابل کنترل تبدیل می سازد.

حجاب و حفظ حریم روابط بین زن و مرد که مورد تأکید اسلام است تنها ضامن تأمین شئون و کرامت انسان ها به خصوص بانوان به شمار می آید. گزارش زیر را در سایت انصاف نیوز خوانده ام:

 

 

hdskh k,aj: صحبت درباره مسائل جنسی معمولا تابو بوده و همچنان هم صحبت درباره این مسائل با احتیاط و آهسته انجام می‌شود؛ چه برسد به اینکه کسی مورد آزار و اذیت جنسی هم قرار بگیرد و بخواهد درباره آن صحبت کند. اما این موضوع معمولا همیشه و در همه فرهنگها وجود داشته و بویژه برخی از چهره‌های مشهور هنری، ورزشی و حتی سیاسی در مظان اتهام آزار جنسی قرار دارند و برخی از آنان هم واقعا اقدام به آزار و اذیت کرده‌اند.

در سال ۲۰۱۷ «الیسا میلانو» هنرپیشه آمریکایی در صفحه توئیترش از همه زنان دعوت کرد از تجربه آزار جنسی که دیده‌اند با هشتگ (me too) بنویسند. پیش از او هم حدود ۱۳ سال پیش، «تارانو بورک» یک زن سیاه‌پوست کمپینی را با همین اسم راه انداخته بود. بعد از به زبان آوردن آزارهای جنسی زنان توسط مردان مشهور و صاحب نفوذ در آمریکا، جنبش (me too) یا (من هم) که آزار جنسی را افشا می‌کند قدرت گرفت و بسیاری از مردان صاحب نفوذ و قدرت، شغلشان را به دلیل اتهاماتی که به آنها وارد شد از دست دادند و رسوا شدند.

در ادامه با ۱۰ چهره مشهوری که متهم به تعرض و آزار جنسی شده‌اند آشنا می‌شوید.

بیل کلینتون

زمانی که جنبش زنان علیه آزار جنسی مردان پرقدرت همه‌گیر شد، «مونیکا لوینسکی» کارآموز کاخ سفید به زبان آمد و رابطه «بیل کلینتون» با خود را مصداق بارز سوء استفاده از قدرت تلقی کرد. با این وجود بسیاری رابطه لوینسکی با کلینتون را آنچه که در جنبش آزار جنسی تعریف شده بود نمی‌دانستند اما لوینسکی معتقد بود رابطه‌اش با رییس جمهوری وقت آمریکا مصداق سوء استفاده کریه از قدرت بود و همچنین اعلام کرد که به دلیل جنجال‌های خبری و سیاسی مدت‌ها دچار PTSD یا همان «اختلال استرس پس از حادثه» بوده است. گرچه علنی‌شدن رابطه جنیفر فلاورز و پائولا جونز نیز با کلینتون به رسوایی او دامن زد.

رومن پولانسکی

یکی دیگر از شخصیت‌های معروفی که به جرم تجاوز در آمریکا بازداشت شد، «رومن پولانسکی» بود. این کارگردان که برای ساخت فیلم «پیانو» موفق به دریافت جایزه اسکار در سال ۲۰۰۳ شد، اعتراف کرد که با دختری زیر سن قانونی رابطه جنسی برقرار کرده است اما به دلیل سوء استفاده از آزادی موقتی که  پیش از حکم قطعی دادگاه از آن برخوردار شد، به اروپا فرار کرد و چون اجازه ورود به آمریکا را نداشت نتوانست شخصا در مراسم اسکار حاضر شود و جایزه‌اش را دریافت کند. «سامانتا گایمر» دختری که پولانسکی به او تجاوز کرده بود، با انتشار کتابی در سال ۲۰۱۳ ماجرای رخ‌داده را شرح داد.

مایکل جکسون

«مایکل جکسون» خواننده سرشناس آمریکایی که به سلطان پاپ معروف است نیز یکی از چهره‌های مطرحی است که افرادی ادعا کردند در سن کودکی بارها مورد سوء استفاده جنسی او قرار گرفته‌اند. «وید رابسون» و «جیمز سیفچاک» ادعا کردند مایکل جکسون از دوران کودکی بارها آنها را مورد سوءاستفاده جنسی قرار داده است اما خانواده مایکل جکسون اعلام کردند حتی یک قطعه سند هم برای اثبات این ادعاها وجود ندارد. با اینکه دادگاهی در شهر سانتا ماریا در کالیفرنیا و در سال ۲۰۰۴ مایکل جکسون خواننده آمریکایی را رسما به ده مورد آزار کودکان و جرایم مرتبط متهم کرد اما او در واکنش به این اتهامات رسما اعلام بی‌گناهی کرد.

کوین اسپیسی

چندین اتهام آزار جنسی علیه «کوین اسپیسی» بازیگر سرشناس هالیوود نیز مطرح شده است اما تنها موردی که به پرونده کیفری و تشکیل دادگاه کشید مربوطه به  سال ۲۰۱۶ و تعرض جنسی به یک پسر ۱۸ ساله بود. دادگاهی در ایالت ماساچوست آمریکا به این دلیل که شاکی از ارائه شهادت درباره گم‌شدن یک گوشی موبایل خودداری کرد، اتهامات آزار جنسی و ضرب و جرح که علیه این بازیگر مطرح بود را رد و این پرونده را مختومه کرد. به گفته وکلای مدافع اسپیسی، گوشی تلفن همراه می‌توانست بیگناهی این بازیگر را ثابت کند. نت فلیکس، شبکه اینترنتی فیلم و سریال آمریکایی اعلام کرد به دلیل اتهامات آزار جنسی که متوجه کوین اسپیسی است دیگر با او همکاری نمی‌کند.

والری ژیسکار دستن

«والری ژیسکار دستن» رئیس جمهوری پیشین فرانسه نیز در ۹۲ سالگی به آزار جنسی متهم شد و یک روزنامه‌نگار آلمانی به نام «آن کاترین استراک» اعلام کرد که او در جریان یک مصاحبه در سال ۲۰۱۸ میلادی او را مورد آزار جنسی قرار داده است. استراک  شکایت قضایی خودش را به دادستانی پاریس تسلیم و اعلام کرد آنچه که باعث تشویق او برای این اقدام شد، جنبش «من هم» بود که از زنان می‌خواهد آزارهای جنسی علیه خود را افشا کنند.

هاروی واینستاین

«هاروی واینستاین» غول سینمایی هالیوود یکی دیگر از شخصیت‌های مطرحی است که افراد بسیاری اعلام کردند مورد تجاوز و آزار جنسی از سوی او قرار گرفته‌اند. این تهیه‌کننده در پاسخ به اتهاماتی که به او وارد شد اعلام پشیمانی کرد و گفت: «من به همه زنان احترام می‌گذارم و بابت اتفاقاتی که افتاد پشیمانم. من یک شانس دوم از جامعه‌ام می‌خواهم اما می‌دانم باید برای این موضوع تلاش فراوانی کنم.» او در نهایت در دادگاه فدرال نیویورک به تجاوز جنسی درجه ۳ و جرایم جنسی درجه یک محکوم شد.

چارلی رز

«چارلی رز» مجری مشهور شبکه سی بی اس هم بعد از اتهام ایجاد مزاحمت جنسی اخراج شد. هشت زن در مصاحبه با واشنگتن پست از رفتار نامناسب این مجری صحبت کردند و بعد از این اتفاق او بابت رفتار خود عذرخواهی کرد و گفت: «همه ادعاهای مطرح‌شده درست نیستند». همین جمله، اعتراف تلویحی به درست بودن برخی از آنها تلقی شد.

راجر ایلز

«راجر ایلز» بنیان‌گذار شبکه خبری فاکس‌نیوز آمریکا نیز بعد از مطرح‌شدن اتهامات آزار جنسی توسط چند کارمند زن از ریاست این شبکه استعفا داد. در سال ۲۰۱۶، یکی از مجریان شبکه فاکس نیوز به نام «گرچن کارلسون» که از کارها و پیشنهادهای بیشرمانه مدیرعامل شبکه یعنی راجر ایلز خسته می‌شود، قبل از به پایان رسیدن مهلت قرارداد خود، با وکلایش درباره شکایت از مدیرعامل صحبت می‌کند. بعد از شکایت وی در نیوجرسی، موجی از شکایات و فشارها علیه راجر ایلز به شبکه فاکس نیوز وارد شد. همچنین فیلمی با عنوان «بامب  شل»  درباره این اتفاق ساخته شد. راجر ایلز در سن ۷۷ سالگی درگذشت.

وودی آلن

«وودی آلن» بازیگر و کارگردان آمریکایی هم از سال ۱۹۹۲ مظنون به داشتن روابط جنسی با دخترخوانده‌اش است. «میا فارو» شریک زندگی سابق وودی آلن این اتهام را به او نسبت داد. فارو متوجه شده بود که وودی آلن با دخترخوانده ۱۹ ساله‌اش به نام «سون یی پروین» که از رابطه قبلی‌اش با او بوده، ارتباط جنسی داشته است. بعدها «دیلن فارو» دخترخوانده میا و وودی آلن هم پدرخوانده‌اش را متهم کرد که در کودکی از او سوءاستفاده جنسی کرده است. وودی آلن همواره این اتهامات را رد کرد و پس از جدایی از میا فارو با دخترخوانده‌اش که ۳۵ سال از خودش جوان‌تر بود ازدواج کرد. «گرتا گرویک» ستاره آمریکایی نیز یکی دیگر از افرادی بود که در سال ۲۰۱۸ وودی آلن را به تعرض جنسی متهم کرد.

سپ بلاتر

از بین چهره‌های مطرح در دنیای ورزش نیز «سپ بلاتر» رئیس سابق فدراسیون بین‌المللی فوتبال (فیفا) از سوی «هوپ سولو» دروازه‌بان تیم فوتبال زنان آمریکا به آزار و اذیت جنسی متهم شد. آقای بلاتر که در سال ۱۹۹۸ به عنوان رئیس فدراسیون بین‌المللی فوتبال منصوب شد، در سال ۲۰۱۵ پس از ۱۷ سال به اتهام فساد از این سمت کنار گذاشته شد. سخنگوی آقای بلاتر، اتهامات هوپ سولو را رد کرد و آن را مضحک خواند.

چرا قربانیان آزار چهره‌ها سکوت می‌کنند؟

بعد از شنیدن تجربیات زنانی که مدعی آزار و اذیت جنسی از سوی افراد صاحب نفوذ، قدرت یا شهرت هستند، این سوال مطرح می‌شود که چرا افراد مشهور و چهره به خودشان اجازه سوءاستفاده می‌دهند و از طرف دیگر، دلیل سکوت قربانیان در این‌باره چیست؟

دکتر علی ناظری – روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی – در پاسخ به این سوالات به ایسنا توضیح می‌دهد: «از بُعد روان‌شناختی، افرادی که به هر دلیلی صاحب قدرت، شهرت، ثروت یا موقعیتی هستند، می‌توانند دیگران را تحت فشار قرار دهند. افراد در موقعیت‌های متفاوتی مثل مشکل روانی یا لغزش اخلاقی از فرصت و امکاناتی که دارند سوء استفاده می‌کنند و تصورشان این است که طرف مقابل تصویری از قدرتمند، ثروتمند و مشهور بودن آنها را پذیرفته است؛ بنابراین احساس می‌کنند می‌توانند آنچه که می‌خواهند علی‌رغم میل فرد مقابل بدست بیاورند. این خواسته‌ها می‌تواند در مدل رفتارهای جنسی مثل تجاوز یا تعرض یا هر نوع حرکت غیراخلاقی دیگری طلب شود تا فرد مقابل به اجبار به آن تن دهد. این در واقع نوعی باج‌گیری محسوب می‌شود. به نظر می‌آید قدرت، ثروت و شهرت، موقعیت سوء استفاده را در طول تاریخ به افراد دارای این ویژگی‌ها داده است و همچنان می‌دهد. وجهه‌ای که برخی افراد به واسطه موقعیت خود توانسته‌اند در جامعه ایجاد کنند، به آنها یک حریم امن می‌دهد تا بپذیرند اگر هم کار غیر اخلاقی انجام دهند، کسی آن را باور نخواهد کرد. به همین دلیل اگر هم دست به سوءاستفاده بزنند، آن را انکار می‌کنند. از طرفی هم اگر قربانی بخواهد صحبت کند با این تصور که اعتراضش به نتیجه نمی‌رسد، کسی حرفش را باور نمی‌کند یا حتی ممکن است به ضرر خودش تمام شود، سکوت می‌کند. البته نباید مسائل فرهنگی را بویژه در جامعه خودمان در این زمینه نادیده بگیریم. در جوامع با فرهنگ‌های متفاوت، همیشه فرهنگ مردسالار وجود داشته است و تصور می‌شود زنان در چنین قضایایی دچار اشکال و اشتباهی شده‌اند و به زبان عامیانه‌تر مردان به سراغ کسی می‌روند که در او نکته‌ای ببینند و زمانی که چنین ذهنیت مردسالارانه‌ای به اشتباه وجود دارد، اجازه اعتراض و پیگیری موضوع را از قربانیان می‌گیرد زیرا آنها احساس می‌کنند باید هزینه معنوی بسیاری پرداخت کنند تا بتوانند موضوع پیش‌آمده را اثبات کنند و در نهایت این‌گونه تصور می‌شود که خود آنها هم در این زمینه نقشی داشته‌اند و به اصطلاح بی‌گناه نبوده‌اند. از طرفی باید در عین اینکه حریم خصوصی افراد مشهور و صاحب نفوذ حفظ می‌شود، جریان آزاد اطلاعات هم وجود داشته باشد تا به افراد قدرتمند به راحتی اجازه انجام هر کاری داده نشود. البته این اتفاقات در همه جوامع حتی در جوامعی که ادعای آزادی بیان و جریان آزاد اطلاعات دارند نیز رخ می‌دهد اما به مراتب می‌تواند محدودتر باشد یا بعد از چند سال درباره آن رویداد افشاگری شود. اما اگر همه این موارد را به صورت تابو، شرم یا ننگ ببینیم و صحبت درباره این موارد را قبیح‌تر از امری که به وجود می‌آید ببینیم، نتیجه آن افزایش خودسانسوری است. طبیعتا امکان سوءاستفاده برای فرد متجاوز در فضای تاریک هم مهیاتر است.»

  • سیدحمید مشتاقی نیا