به اصرار دوستان:
همچنان معتقدم مسأله پناهیان و آقامیری و عدالت و مواسات و ... مسأله اصلی کشور نیست اما گویا برای یادآوری بد نیست تأکید شود:
علیرضا پناهیان به رغم نقدهایی که به درستی شامل حالش می شود اما سرمایه جبهه فرهنگی انقلاب است و ضمن ارائه نقدها باید از این سرمایه ارزشمند به نیکی مراقبت نمود. حواسمان به سوءاستفاده کینه توزانه جریان غیرانقلاب و ضدانقلاب برای محو این چهره ارزشی باشد.
اگر ناراحت نمی شوید آقامیری را هم سرمایه انقلاب می دانم او هم اشتباهاتی دارد اما دلسوز انقلاب است و به یقین فردایی اگر جنگ شود او زودتر و جلوتر از من و امثال من به میدان جهاد خواهد شتافت.
از حاج آقا علی اکبری هم گله هایی دارم که مثل آن دو بزرگواری که نام برده ام به رشته تحریر درآورده ام. او را روحانی بزرگوار با سواد و دلسوخته انقلاب و ارزش ها می دانم که به نظرم برای مدیریت هیچ منصبی خلق نشده و باید به رسالت اصلی خویش در امر تبلیغ دین بپردازد. بعضی امام جمعه های ضعیف و بی شخصیت در ذیل سکوت او جز بدنامی برای انقلاب دستاوردی ندارند، بگذریم.
قدر نیروها و سرمایه های انقلاب اسلامی را باید دانست و مانع از سوختن و هدر رفتن آنان شد. البته خود این عزیزان هم باید مواظب باشند که شأن خود را با ورود نابهنگام و ناقص در بعضی مسائل دچار خدشه نسازند.
سرمایه ها البته مراتبی دارند. نقره هم سرمایه است، طلا نیز همچنین. من حسن رحیم پور ازغدی را از حیث سواد، تسلط به مبانی دین و شناخت غرب، انقلابی گری و تمدن سازی و ... گوهری ارزشمند تر از دیگر مدعیان می دانم. بعضی بزرگواران مراقب باشند اسیر حسادت های صنفی نشده و گمان نکنند که با حذف یک اندیشمند دینی، می توان یک منبری خوش ذوق را به رهبری فکری جوانان انقلابی گماشت. هر کسی را بهر کاری ساختند.