دقیقاً یک ماه و نیم دیگر ماه محرم آغاز می شود و هیئت هایی که گستره
نفوذ بیشتری در بین مخاطبان دارند از الان در تکاپوی دعوت از سخنران هستند. این که
هیئت های فعال و پرمخاطب برنامه سخنرانی را جدی می گیرند بسیار ارزشمند است و این
که مسئولان هیئت ها دوست دارند سخنرانشان فردی موفق و جذّاب و تأثیرگذار باشد نیز
یک ارزش برجسته محسوب می شود.
نکته ای که بیشتر باید مورد توجه قرار بگیرد این است که سخنران دقیقاً
چه فایده ای باید برای مخاطب داشته باشد. فرصت دهه نخست محرم، موقعیت ویژه و منحصر
به فردی برای برقراری ارتباط بین جامعه با مروّجان فرهنگ دین و آیین شریعت است که
مشابه آن در هیچ مناسبت دیگری – فعلاً – وجود ندارد و از این بابت باید نهایت
اغتنام را از این فرصت طلایی مدّنظر قرار داد.
مسئله ای که بسیاری از هیئت ها در انتخاب سخنران به عنوان یک اصل نگاه
می کنند صدای گرم، هیبت جذّاب و توانایی صاحب منبر در توصیف کرامات اهل بیت علیهم
السلام است. اگر چه معیاری مانند قدرت بیان، یک ویژگی بایسته در اداره منبر محسوب
می شود؛ اما به نظر می رسد احراز مابقی اوصاف چندان ضرورتی نداشته و منبر را از
کارکرد حقیقی خود دور می سازد.
هیئتی های قم ضرب المثلی دارند که می گوید هیچ شیخی مداح نمی شود! این
مَثَل یک واقعیت است. الحمدلله توانایی و اشراف برادران عزیز مداح به مقوله روضه
خوانی، خلأهای موجود در این زمینه را برطرف می سازد و نیازی نیست اساتید سخن روی
این موضوع تمرکز پیدا کنند.
وصف مکرر مقام اهل بیت علیهم السلام و بیان کرامات نورانی آن حضرات و
ایجاد هیجان نیز برای مخاطب خوشایند بوده و اعتقادات آنان را تقویت می سازد؛ اما
نسخه ای برای زندگی در اختیار آنان قرار نمی دهد. در این دوران که انواع شبهات و
تردیدها دل مردم را به لرزه در می آورد و جاذبه های دنیوی رنگ باورها را تغییر می
دهد و با توجه به انواع خطرات فرهنگی و فکری پیش رو لازم است سخنران، برنامه زندگی
صحیح مطابق با رویکردهای دینی را در دنیای پرتلاطم امروز، راهگشای مخاطبان خود
ساخته و نسخه عملیاتی حیات سالم منطبق با شریعت را با توجه به چشم انداز آرمان های
الهی در اختیار آنان قرار دهد.
یکی از هیئت های بزرگ شهر منبری خوش سخنی را از تهران به بابل آورده
بود. به یکی از جوان های اهل مطالعه که به آن هیئت رفت و آمد داشت گفتم: کدام صحبت
این بزرگوار در ذهنت حک شده؟ جواب داد که حضرت ایشان فقط جایگاه عترت نزد خداوند
را تشریح نمود و در کل یک جمله به یادگار گفت که مثلاً شام شب عاشورای مسجد ارک
تهران را ارمنی ها می دهند! قبول کنید که بر فرض هم این ادعای خطیب مذکور صحیح
باشد دردی از شنونده دوا نخواهد کرد.
هیئت بزرگ دیگری سخنران صاحب نامی را آورد که چون موسسه فرهنگی اش به
هر دلیل در زمان دولت سابق موفق به دریافت مجوز و حمایت های دولتی نشد از هر فرصتی
برای توهین به مسئولان وقت استفاده می کرد. او شأن منبر را لگدمال می کرد و گمان
می برد اهانت به احمدی نژاد کار شجاعانه ای است در حالیکه کافی بود یکی از این
اهانت ها را به ساحت منوّر اخوان لاریجانی می نمود تا بفهمد بازی با خطوط قرمز
یعنی چه!
برخی هیئت ها از وجود سخنرانان مذهبی غیرروحانی بهره می گیرند که ضمن
احترام به این عزیزان توضیح این نکته را ضروری می دانم که اشراف به مبانی دینی و
فقهی، شرط الگودهی کامل برای جامعه و ارائه سبک زندگی مطلوب است. با توجه به
موقعیت فرهنگی استراتژیک ده شب نخست محرم و ضرورت اجتناب از برخی آسیب های احتمالی بهتر است
بهره مندی از فرمایشات خطبای غیرحوزوی به مناسبت های دیگری موکول شود.
یکی از هیئت های قدیمی شهر که به نوعی حق پدری به گردن هیئت های پرشور
و جوان بابل دارد سال گذشته منبری بزرگواری را آورد که مدت هاست به دنبال نوچه
پروری بوده و شب هایی را با طرح داعیه های معنوی در محضر مردم به شاخ و برگ دادن
به خود گذراند. باور کنید آن قدر با این حقیر تماس گرفتند و مستنداتی درباره
ادعاهای کذایی این شخصیت در همان ده دوازده شب مطرح کردند و انتظار داشتند در
وبلاگ منعکس کنم و من هم به احترام قدمت و ارج و قرب این هیئت سکوت کردم که این
مصلحت اندیشی باعث ایجاد کدورت و بدبینی برخی آشناهای قدیمی نسبت به این جانب
گردید. جالب است بدانید وقتی یکی از اساتید حوزه به مسئول این هیئت درباره دعوت از
این بنده خدا اعتراض کرد این گونه پاسخ شنید که هیئت مشکل مالی دارد و این خطیب
توانا ید طولایی در جذب سرمایه – البته در آوردگاه بازی با احساسات پاک مردم به
خصوص بانوان و ذکر صدها قسم به مقدسات – داراست!
یک ماه و نیم دیگر به محرم حسینی مانده است. مسئولان عزیز، پرکار و
دلسوز هیئت ها از الان فرصت دارند تا سخنران های توانا و البته مشرف به مسائل و
دغدغه های جوانان را شناسایی کرده و نسبت به هماهنگی با آنان اقدام نمایند.
توصیه بنده هم این است که اصل غاز بودن مرغ همسایه را به کنار بگذارند
و از بین صدها دانش آموخته حوزه های بابل افراد توانمند را شناسایی و انتخاب
نمایند.
من البته خودم همه فرهیختگان حوزوی شهر را نمی شناسم اما فی البداهه
می توانم عزیزانی را معرفی کنم که در فن خطابه توانمند بوده و به مسائل مبنایی دین
نیز وقوف داشته و می توانند حرفی به مخاطب بزنند که به درد زندگی اش بخورد.
دانشمندان ارجمندی چون حجج اسلام: غفاری فر، گرجیان، ایزدهی، مقیمی، نیکخو،
قشقاوی، حاج حسن جعفرزاده، سید مهدی محمدی، سید علی نوروزیان، کمیل قنبرزاده،
رضویان، سخاوتیان، آقا مجتبی فاضل، هاشمی، حسین زاده برسمنانی، صدرایی (اکبرین)
سعیدالعلماء بابایی، شفیعیان، شریف تبار، ابوذر و روح الله حبیبیان، گیلانیان،
اسلامپور، پورحسن، علیجانزاده، قلی پور، الهی، قائمی، سجادی، جوادی، ادیب زاده، اکبرپور،
موسوی، ابوالفضلی و .... این بزرگواران و دیگر سرورانی که نامشان را از قلم
انداخته ام سابقه تدریس در حوزه و دانشگاه را داشته و علاوه بر تسلط بر فنون بیان
و فصاحت، از جامعیت علمی نسبت به نیازهای فکری و عقیدتی مخاطبان به خصوص نسل جوان
برخوردار هستند.
غیر از بابلی های حاضر در حوزه قم، در سطح شهرستان نیز اساتید ارجمندی
چون نیکزاد و پوراکبر و ... و فضلای جوانی مانند صالحیان و حیدریان و ... نیز
وجودشان مغتنم است. حجت الاسلام مصطفی داداشی (داداش زاده) یکی از اساتید جوان و
برجسته مدرسه صدر و البته از مفاخر حوزه علمیه این شهرستان است که به خاطر نجابت
بیش از حدش همچنان گمنام مانده است. باور کنید اگر به او تریبون بدهید خواهید دید
که رحیم پور ازغدی این شهر را کشف کرده اید.
از برادر عزیز، اهل مطالعه و ژرف نگر خود جناب آقا محمود نقویان که
مسئولیت تشکل های مذهبی سازمان تبلیغات را برعهده دارد استدعا دارم که در این
زمینه کمک فکری بیشتری به دوستان هیئتی شهرستان داشته باشد.