اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

بشقاب غذاخوری

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۳۷ ق.ظ


اعتراض می کرد که این دیگر چه جور ظرفی است. چیزی تویش جا نمی شود من این هیکل را چه جوری سیر کنم؟! هر جا هم می رویم فقط همین مدل بشقاب هست.

می گفتند: همه دارند توی همین ظرف غذا می خورندٰ سیر هم می شوند. تقصیر ما چیست که شکمت بزرگ است و به این راحتی پر نمی شود؟!

یکی از بچه ها برایش ظرف بزرگ تری آورد. بقیه هم هوایش را داشتند و از بشقاب خودشان در ظرف او می ریختند.

تا جبهه بود دیگر از آن بشقاب ها استفاده نکرد. اصلاً از آن نوع بشقاب بدش آمده بود. می گفت: قیافه اش شبیه مین است! بشقاب را که می دید راهش را کج می کردٰ انگار که چیز خطرناکی دیده باشد. بچه ها هم همین اسم را روی بشقاب گذاشتند. چون با هیکل آن بنده خدا و فرارش از دست این بشقابٰ هم تناسب داشت به آن می گفتند: مین ضد تانک!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سوئیچ بهشت

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۳۴ ق.ظ


نماز شبش به راه بود. با قران و دعا انس داشت. با آن سن و سال کمش از نیازمندها دستگیری می کرد. حال و هوای خاصی داشت. بچه های محل به او غبطه می خوردند. اما خودش انگار راضی نبود.

یکی گفت: مؤمن! خوش به حالت. این مرکبی که سوار شدی صاف می بردت بهشت. باز چرا تو خودتی و غصه می خوری؟

می گفت: حرف شما درست. شاید مرکب خوبی سوار شده باشم. اما ماشینی که همه چیزش به راه باشد و سوئیچ نداشته باشد چه فایده؟!

منظورش را کسی نفهمید. تا این که بالاخره مسئول اعزام را متقاعد کرد که شناسنامه اش را ندیده بگیرد و راهی اش کند.

توی جبهه ٰ سر از پا نمی شناخت. زنجیر پلاک را دور انگشتش می چرخاند و به بچه های محلش که می رسید می گفت: این هم سوئیچ بهشت! حالا دیگر غصه ای ندارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عطری در گلستان

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۲۵ ق.ظ


جناب آقای حسین معلم از فرهنگیان فرهیخته بابلی مقیم گرگان در وبلاگ خود نوشت:

پیکر مطهر شهید مدافع حرم، پاسدار رشید اسلام «سید احسان حاجی حتم لو» در روز یکشنبه 19 بهمن در گرگان و بر روی دست های مردم شهید پرور و بسیجیان این شهر تشیع شد. 

باز در کوچه ها و خیابان های شهر گرگان عطر و بوی شهادت پیچید و آسمان هم در این روز و در ماتمش، با نم نم بارانش اشک های مردم را در خود پنهان کرد.

«سید احسان» اول یک بسیجی بود بعد پاسداری او با تفکر بسیجی رشد کرد و افتخارش این بود که یک بسیجی است. به همین خاطر دوست داشتنی بود و اخلاق حسنه در صورتش موج می زد. او پاسدار ارزشها و حریم ولایت بود. الگویی شایسته در بین جوانان بسیجی شهر و محله ی گرگانجدید بود. لبخندهای زیبا و مؤدبانه اش حکایتی از قلب آسمانی او داشت.

فرماندهی که او را در سال 81 به عضویت سپاه مشرف نمود امروز می گفت: « روزی که سید احسان به من مراجعه کرد تا عضو سپاه شود به او گفتم که باید در یگان تخریب فعالیت کنی و تأکید کردم که می دانی چه جای دشواری است! و او در جوابم گفت: «آرزوی منشهادت است خودم را آماده ی آن روز نموده ام.» و او پاسدار شد. افتخارم این است که او را جذب سپاه نمودم.»

این شهید مدافع حرم در گروه 45 مهندسی رزمی جوادالائمه(ع) سالها حماسه می آفرید در مبارزه با گروهک های تروریستی پ.ک.ک و پژاک و نیز در برقراری نظم و امنیت در مرزهای میهن اسلامی اقدامات بی بدیلی انجام داده بود. او از مدافعان حرم در کشورهای عراق و سوریه بود. این شهید والامقام و سلاله حضرت زهرا(س) در دهه ی مبارک فجر در دفاع از حرم حضرت زینب(س)  به آرزوی دیرین خود رسید.

این شهید والامقام پانزده روز قبل داوطلبانه برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه سفر کرده بود که در روز 13 بهمن در شهر حلب توسط تکفیری ها به فیض شهادت نائل آمد. این شهید دارای سی سال سن بود و اولین شهید مدافع حرم از استان گلستان در کشور سوریه نیز می باشد.

http://hosseinmoallem.persianblog.ir/

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با سلیقه خدا کنار می آییم

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۲۵ ب.ظ

785221


از سی و خورده ای شهید مدافع حرم که در شهر مقدس قم به خاک سپرده شده اند، بی اغراق، دو سوم یا شاید بیشتر از آن، جزو خانواده سادات هستند.

در بین شهدای مدافع حرمی که به شهرهای دیگر کشور تعلق دارند هم تعداد شهدای سادات قابل توجه است.

همین دو سه روز اخیر شهید حسینی مقدم از فرماندهان دلیر لشکر پنج به شهادت رسید و ذریه دیگر حضرت زهرا سلام الله علیها سید احسان حاجی حتم لو بود که در گرگان به خاک سپرده شد.

سلیقه خداست دیگر، نمی شود حرفی زد. سید ها یک عمر، حضرت زینب سلام الله علیها را عمه جان صدا زده اند. حالا باید صداقت خودشان را ثابت کنند. حمله به حرم حضرت زینب، تهاجم به حریم سادات است.

شهادت در قربانگاه دلدادگی را به همه مریدان صدیق طریقت وصال تبریک می گویم. انّا انشاءالله بهم لاحقون.


785208

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظر مقام معظم رهبری درباره جمله معروف شهید حمید باکری

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۱۰ ب.ظ


من یک نکتهی دیگر را هم اضافه کنم بر آنچه که عزیزان ما در اینجا بیان کردند. گفتند: «آن کسانی که در دوران جهاد مقدس و دفاع مقدس، در جبهههای جنوب و غرب رفتند وارد میدانها شدند و جان خود را کف دست گرفتند، به سه دسته تقسیم میشوند: بعضیها از گذشتهشان پشیمان میشوند، بعضیها بیتفاوت میمانند، بعضیها پایبند میمانند. آنهائی که پایبند میمانند، باید از غصه دق کنند». این جملهی اخیر را من قبول ندارم. آنهائی که پایبند میمانند، شاهد به ثمرنشستن این نهال و تناورشدن این درخت خواهند بود. اینجور نیست که با روی گرداندن کسانی، این حرکت عظیم، این بنای معْظم و شامخ تکان بخورد. با برگشتن یک عدهای از این قافلهی عظیم، هرگز این قافله از راه باز نمی‌ماند؛ «من یرتدّ منکم عن دینه فسوف یأتی الله بقوم یحبّهم و یحبّونه» ؛ (۱) این را خدای متعال در قرآن فرموده است به مسلمانان صدر اسلام، به آن کسانی که در رکاب پیغمبر جهاد کردند و جنگیدند و جان خودشان را فدا کردند؛ قرآن در واقع همین حقیقت را برای آنها بیان میکند.
 دلها را باید نگه داشت. بعضی از دلها میلرزند، میلغزند، نمیتوانند خودشان را بر آن لبهی مرتفع نگه دارند و حرکت را ادامه دهند؛ لذا سقوط میکنند. قرآن از اینها تعبیر کرده است به: «من یرتدّ منکم عن دینه». ارتداد، به طور مطلق همه جا به معنای برگشتن از دین نیست؛ پشت کردن به دین نیست؛ معنایش این است که از آن راهی که در گذشته میرفت، برمیگردد. بله، یک عدهای در انقلاب ما هم بودهاند، در صدر اسلام هم بودند؛ راهی را که در کنار پیغمبر حرکت میکردند، ادامه ندادند؛ اما آیا راه متوقف ماند؟ آیا راه متوقف میمانَد؟ آیا قافله در جای خود میایستد؟ قافله حرکت میکند: «فسوف یأتی الله بقوم یحبّهم و یحبّونه»؛ رویشهائی به وجود خواهد آمد. یکی از این رویشها، خود شما جوانها هستید. شما که دوران جنگ را ندیدید، شما که امام را ندیدید، شما که در عرصههای جنگ نبودید؛ اما امروز سرتاسر کشور اسلامی و انقلابی ما از روحیهی ایستادگی و ثبات و افتخار و احساس عزت، لبریز است. 22/7/1391
  • سیدحمید مشتاقی نیا

رتبه نخست گروه تبلیغی حامیان ولایت

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۷:۲۱ ب.ظ




با خبر شدم گروه جهادی تبلیغی حامیان ولایت شهرستان بابل، یکی از گروه هایی بود که توانست رتبه نخست تشکل های تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی را در سطح کشور به دست آورد. بر و بچه های زحمت کش این گروه، سال هاست که بی هیچ ادعایی توانسته اند بخش ها و مناطقی از شهرستان بابل به خصوص سطح مدارس را تحت پوشش فعالیت های تبلیغی خود قرار بدهند.

این دوستان هر بار مسیر قم تا بابل را برای انجام رسالت تبلیغی خود طی می کنند که انصافاً کاری قابل ستایش است. البته طلاب و فضلای دیگری هم در بخش های متعدد مرتبط با فضای فرهنگی شهرستان بابل در حال فعالیتند که برای همه این عزیزان توفیق روزافزون آرزومندم.

برادران عزیز گروه حامیان ولایت البته به عنوان اساتید این حقیر مستحضر هستند که هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب و آرمانی فاصله دارند و انشاءالله بدون هیچ وقفه ای مسیر تعالی و پیشرفت فعالیت های خود را در گستره استانی و ملی و نیز در عرصه های مختلف فرهنگی و اجتماعی خواهند پیمود.

یک دست مریزاد هم به برادر عزیز و بزرگوار و خستگی ناپذیرم جناب حجت الاسلام حسین زاده برسمنانی بدهکارم بابت زحمات شبانه روزی در راستای تقویت بنیه های اعتقادی و معنوی جوانان شهرستان بابل. بی شک سیر گروه فرهنگی حامیان ولایت تا رسیدن به این جایگاه با فراز و نشیب ها و پیچ و خم هایی مواجه بود که جز با اراده پولادین و نگاه مؤمنانه این عزیز و دوستانش محقق نمی شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

التماس دعا برای حجت الاسلام و المسلمین سیفی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۶:۵۰ ب.ظ


به گزارش پورتال خبری کاشان، حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد سیفی مازندرانی استاد حوزه علمیه قم که برای مباحث دینی عازم سنندج در استان کردستان بود بر اثر حادثه تصادف به دلیل شدت جراحات وارده به کما رفت.

حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد سیفی مازندرانی که هم اکنون در بیمارستان سنندج در حالت کما است نیازمند دعای شما همشهریان کاشانی است.

در  این حادثه تصادف  دو نفر از همراهان حجت الاسلام سیفی متاسفانه جان خود را از دست داده اند.

 حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد سیفی مازندرانی استاد حوزه علمیه قم  سه شنبه همین هفته در مسجد الزهرا(س) خیایان شهید صالحی‹‹ محله عرب ها ›› سخنران یکی از 10 شب جشن های مردمی دهه فجرمساجد کاشان بود که خبر آن را پورتال خبری کاشان منتشر کرد.

 حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد سیفی مازندرانی استاد حوزه علمیه قم  علاوه بر جلسات مختلف سخنرانی در کاشان حدود 3 ماه است در مسجد سلمان پل دشت چال سلسله مباحث اقتصاد مقاومتی را پیگیری می کند.

 پورتال خبری کاشان ضمن آرزوی سلامتی برای این استاد برجسته حوزه از همشهریان کاشانی برای سلامتی ایشان طلب دعا دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسئولان فرهنگی بابل بخوانند

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۵۱ ق.ظ


کسی نمی تواند منکر این شود که کار فرهنگی، هر چقدر هم که محتوایی و عمیق باشد نیاز به عنصری به نام جاذبه دارد؛ اما به شرط آن که این جاذبه، خلاف محتوای مورد نظر نباشد. شرط دیگری هم لازم است البته که مراعات شود و آن اصل وجود محتوا در کار فرهنگی است. این دو خط، شد مقدمه؛ حالا برویم سر دعوای خودمان.

در و دیوارهای شهر را پر کرده اند از بنر و پوستر تبلیغاتی حضور فلان هنرمند مشهور و جشن و بزن و بکوب و دیمبال و دامبول که آی ایهالناس، چه نشسته اید که انقلاب پیروز شده است؟!

یکی جلویتان در بیاید و بگوید انقلاب هم اگر پیروز نمی شد ما دیمبال و دامبول خودمان را داشتیم و شما از قافله عقب بودید و حالا به ما پیوستید؛ چه جوابی دارید که بدهید؟

من با پشت پرده بردن و آوردن هنرپیشه ها در این شهر کاری ندارم. اسپانسرش هر که می خواهد باشد و با هر نیّتی که دارد – اعم از انتخاباتی یا انتصاباتی!- فعلاً کاری ندارم.

ولی با اساس بزن و بکوب و ربط آن با نهضت جهانی خمینی کبیر (ره) مشکل دارم.

هنرمندها را اگر می خواهید بیاورید که خدمتی به فرهنگ انقلاب بکنید لااقل لطف کنید دوزار محتوا هم برای برنامه های به اصطلاح فرهنگی تان درنظر بگیرید که حرکتتان پوچ و بی محتوا جلوه ندهد.

اگر ما منطق اسلام خمینی را تبیین کنیم مخاطبمان فرق بین شمشیری که با یزید در می افتد با قمه ای که به جای یزید، سر خود فرد شیعه محب اهل بیت را نشانه می رود، درک می کند.

اگر منطق خمینی جا بیفتد هموطن مان می فهمد که امروز چرا مرزهای دفاعی ما به سوریه و لبنان و عراق کشیده شده است. می فهمد فرق تأسی از نهضت حسین علیه السلام برای به زانو درآوردن استکبار با درس مذاکره آموختن از قیام کربلا! چه تفاوت شگرفی دارد. مخاطب ما خواهد فهمید که مبنای تحریم های ناجوانمردانه آمریکا ربطی به سانتیفیوژهای ما ندارد و تا شرافتمان را بر باد ندهیم کیلومترها قدم زدن با دشمنان پیامبر خدا (ص) هم یک لقمه نان برای مردممان به ارمغان نخواهد آورد.

این که می بینید کسی از محفل بزم و طرب وصله پینه شده شما به سالگرد پیروزی انقلاب بیرون می آید و همچنان نمی داند فرق امام و شاه چیست و گمان می کند پل ورسک، بزرگترین یادگار بی نظیر پهلوی در پهنه این کشور است و...، مشکل را باید در کار خودتان جستجو کنید که روی پوسته انقلاب متوقف ماندید، خمینی را پاستوریزه و در حد چند غزل و دیوان شعر خلاصه کردید، از رسالت جهانی عاشورائیان مکتب پیرخمین سخن نگفتید و ...

سی و شش هفت سال از انقلاب ما می گذرد و جوان برومند شهرمان هنوز نمی داند در خیابان های مرکزی شهرش چه بر سر مبارزان بی نام و نشان انقلاب آمده است. هنوز چند جلد کتاب مستند از نقش بابل در انقلاب اسلامی – به عنوان مرکز خیزش های جهادی شمال کشور- در دسترس مردم این شهرستان قرار نگرفته است.

دهه فجر را به سیزده به در تبدیل نکنید. با جیغ و دست و هورا نمی شود عمق یک نهضت بزرگ و سرنوشت ساز تاریخی را برای نسل های انقلاب ندیده بیان کرد.

اگر از همین چند پایگاه بسیج که مراسمی فاخر و دارای محتوا برای انقلاب دست و پا کردند، بگذریم مسئولان فرهنگی شهر ما بی تعارف برای دهه فجر و در قبال دینی که نسبت به آرمان های امام و شهدا دارند کم فروشی کرده اند. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با " رامید نوجوان " هم آشنا شوید!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۳:۳۷ ب.ظ


" فرزند من پاک بود که خدا به ما هدیه کرد و ما هم همانطور پاک او را به خدا برگرداندیم. "

رامبد نوجوان، کتابی زیبا درباره خاطرات مرتضی (رامید) جهانیان، شهید نوجوان و امدادگر شهرستان قائمشهر است که با حمایت سازمان آتش نشانی این شهر به تازگی منتشر شده است.

نگارش، طراحی و نشر این اثر برعهده موسسه حدیث مهتاب شهرستان بابل بوده است. به نوبه خودم از سازمان آتش نشانی که گامی فرهنگی در راستای پاسداشت خاطرات شهدا برداشت تشکر می کنم. یک دست مریزاد هم به حسن آقای حقیقیان، مدیر موسسه حدیث مهتاب و انتشارات مشق می گویم. این موسسه فرهنگی، پیش از این نیز آثار فاخری را در زمینه فرهنگ جهاد و شهادت منتشر کرده که به نظر من برجسته ترین آنها کتاب "هفت تپه، روایت ناخوانده" است.

دعا کنیم که در این چند صباح زندگی، توفیق خدمتمان بیشتر شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

باز هم بی سلیقگی شهرداری قم

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۶:۳۳ ب.ظ


همان طور که پیش تر در همین وبلاگ خواندید شهرداری منطقه هشت قم در اقدامی ابتکاری! اعلام کرده بود که قرار است زباله های خانگی را از ابتدای بهمن، به طور یک شب در میان جمع آوری کند. نکته عجیب این بود که شهرداری در اعلامیه های خود می کوشید این تصمیم را حرکتی در راستای اقتصاد مقاومتی! ارزیابی نماید.

شهروندان بسیاری اعتراض نمودند که اگر جناب شهرداری می خواهد یک شب در میان زباله ها را جمع کند چرا این کم کاری را به حساب رهبری می نویسد؟! اقتصاد مقاومتی اتفاقاً به معنای کار و تلاش بیشتر است. بماند که طفره رفتن شهرداری از حداقل وظیفه خدماتی اش یعنی جمع آوری یک شب در میان زباله ها مورد تأیید هیچ کارشناس بهداشتی نیست و ...

پناه گرفتن پشت شعار طرح شده از سوی مقام معظم رهبری نخستین کج سلیقگی شهرداری قم بود؛ اما خطای دوم این بود که عملیاتی سازی این تصمیم از ابتدای دهه فجر آغاز گردید. در حالی که همه نهادها می کوشند به میمنت دهه مبارک فجر اقدام و طرحی جدید و حرکتی سازنده و نو را از خود نشان داده و مردم را به نهادها و مسئولان خوشبین نمایند شهرداری قم کاستن از فعالیت و عدم انجام وظیفه اش – که مورد اعتراض عمومی است -  را هم به نام دهه فجر تمام کرد!

به گمانم یک نفر باید بگردد و ببیند اتخاذ چنین تصمیمات عجیب و ناخوشایندی در شهرداری از ناآگاهی و بی سلیقگی کدام مسئول نشأت می گیرد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

راهی که از میدان خطر می گذرد

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۵:۵۳ ق.ظ


یک دست علی رضا نوری در عملیات قطع شده بود. دست دیگرش نیز مصدوم بود. با این حال می ایستاد و به عنوان قائم مقام لشکر، کارهای جبهه و جنگ را سر و سامان می داد.

حکم انتصابش را من برایش بردم. نامه را خواند. شده بود جانشین مدیرعامل راه آهن. پست کوچکی نبود.

چشمانش برق نزد و گل از گلش نشکفت. یک لحظه هم مکث نکرد. اول از من عذر خواست. بعد با دست آسیب دیده اش نامه را به دندان کشید و پاره کرد. گفت: عذرخواهی کردم که ناراحت نشوی برادر، شرمنده، این پست های نان و آب دار دنیا نمی تواند مرا از جبهه و حهاد جدا کند. راه من از میدان خطر می گذرد ...

 اسماعیل کوثری

  • سیدحمید مشتاقی نیا

باید بی وقفه کار کرد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۵:۵۸ ق.ظ


و من این را هم عرض بکنم که افق، روشن است. البته از فلان تلویزیونِ مزدورِ فلان دولت مستکبر، انتظار نیست که بیاید همین حقایق را برای من و شما بیان کند؛ نه، آنها فضا را تاریک نشان میدهند. آنها میدانند که یکی از راه‌های متوقف کردن این ملت این است که امید را از آنها بگیرند. لذا هی تاریکنمائی، هی سیاه‌نمائی ...(۸) (خداوند شما را حفظ کند. اجازه بدهید، اجازه بدهید عرایضمان را عرض بکنیم.) مثلث شر و فساد را خود شما دیگر اسم آوردید. حالا ما نگفتیم، اما شما گفتید؛ آمریکا و صهیونیسم و انگلیسِ خبیث، و واقعاً اینها این‌جوریند دیگر. دستگاه‌های تبلیغاتىِ اینها، روز و شب در تلاشند که روی ذهن ملت ایران اثر بگذارند و همین طور که من چندی پیش گفتم، محاسبات مردم را و محاسبات نخبگان را عوض کنند که الحمدللّه هرچی هم تلاش میکنند، بی‌فایده است، آینده، آینده‌ی روشنی است؛ افق، افق خوبی است، منتها این به معنای این نیست که ما یک بالش نرمی زیر سر خودمان بگذاریم و دل به خواب بدهیم، نه، باید کار کرد، باید تلاش کرد. تلاش زمان نمیشناسد، مدت و سرآمد نمیشناسد، بازنشستگی نمیشناسد. در همه‌ی دورانها در زندگی انسان، امکان تلاش وجود دارد، باید این امکان را پیدا کنیم و عزم و همت کنیم بر تلاش، و با جد حرکت کنیم. «قوّ علی خدمتک جوارحی و اشدد علی العزیمة جوانحی»؛ از خدای متعال در دعای کمیل، امیرالمؤمنین میخواهد، به ما یاد میدهد که عرض کنیم پروردگارا! جوارح ما را، جسم ما را، بدن ما را، برای انجام خدمات لازم قوی کن، عزم ما را هم راسخ کن. دنبالش: «و هب لی الجدّ فی خشیتک»؛ در مقابل خدای متعال بجد دچار خشیت و ملاحظه باشیم. خدا را حاضر و ناظر بدانیم و این احساس یک احساس جدی باشد؛ لقلقه‌ی زبان نباشد«و الدّوام فی الاتّصال بخدمتک»؛ خدمت را هم قطعه قطعه نکنیم؛ متصل، این خط خدمت را پیش برویم. ان‌شاءاللّه جوانهای ما از جمله جوانهای این دانشگاه و دیگر جوانها، بسیجیان عزیز، جوانهای مؤمن، فداکار، دانشجویان مختلف، دختر و پسر، در بخشهای مختلف دانشجوئی، طلاب جوان عزیز، جوانها در قشرهای مختلف، با حرکت خودشان، با کار خودشان، با تلاش خودشان، به ما پیرها هم نیرو و نشاط خواهند داد و یاد خواهند داد که چگونه حرکت کنیم.28/6/91

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اخبار غیررسمی از انتخابات خبرگان در مازندران

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۰۰ ب.ظ


حدود یکسال دیگر به آغاز تبلیغات رسمی انتخابات مجلس خبرگان رهبری باقی مانده است. در این خصوص برخی اخبار شنیده شده در ارتباط با نامزدهای احتمالی این دوره در استان مازندران حکایت از جدّیت و شور و نشاطی کم نظیر در بین کاندیداها و و هوادارانشان دارد. مازندران در این دوره نیز – در صورت عدم تغییر قانون - دارای چهار نماینده در خبرگان خواهد بود.

شرق استان

از شرق استان خبر می رسد حجت الاسلام سید ابراهیم میراحمدی، اهل نکا یکی از نامزدهای قطعی این دوره از انتخابات خواهد بود. حجت الاسلام میراحمدی پیش از این امامت جمعه بندپی شرقی بابل را برعهده داشته است. ایشان در انتخابات مجلس هفتم شورای اسلامی نیز از حوزه انتخابیه بهشهر و نکا نامزد ورود به مجلس شورای اسلامی بود که با کسب آرایی غیرقابل توجه، جواز حضور در بهارستان را پیدا نکرد. اخیراً از این استاد حوزه و دانشگاه به عنوان تحلیل گر سیاسی در برنامه های شبکه خبر سیمای جمهوری اسلامی استفاده شده است.

از امام جمعه فعلی بهشهر نیز به عنوان یکی از نامزدهای احتمالی خبرگان یاد می شود.

حجت الاسلام دکتر محمدی لایینی امام جمعه نکا هم یکی از گمانه های جدی ورود به عرصه رقابت هاست. اخبار غیررسمی حکایت از آن دارد که در صورت قطعی شدن کاندیداتوری ایشان، وی از گزینه های مورد حمایت جامعه مدرسین خواهد بود. مرحوم حجت الاسلام جباری امام جمعه فقید بهشهر یکی از نمایندگان مردم مازندران در مجلس خبرگان بود که چندی پیش به رحمت حق پیوست.

غرب استان

از تب و تاب انتخابات در غرب استان خبر خاصی در دست نیست. در دوره های پیش نیز نامزدهای برخواسته از این منطقه، توفیق چندانی در کسب آرای مردم برای ورود به مجلس خبرگان رهبری نداشته اند.

مرکز استان

ححج اسلام طبرسی و معلمی نامزدهای قطعی این دوره به شمار می آیند. این دو بزرگوار البته هم اکنون نیز نماینده مردم مازندران در مجلس خبرگان رهبری هستند. نام این دو نماینده همچون دوره گذشته در فهرست مورد حمایت جامعه مدرسین قرار خواهد داشت.

آیت الله آملی لاریجانی دیگر نماینده مازندران در خبرگان است که بنا بر اخبار شنیده شده احتمالاً قصد دارد که در این دوره از حوزه انتخابیه تهران پا به عرصه رقابت ها بگذارد.

از حجت الاسلام مهدوی امام جمعه سابق آمل نیز به عنوان یکی از نامزدهای احتمالی یاد می شود که خبری رسمی در این خصوص منتشر نشده است.

آیت الله سید رحیم توکل، مدرس خارج فقه و اخلاق حوزه علمیه قم نیز یکی از نامزدهای این دوره از انتخابات مجلس خبرگان خواهد بود. بنا بر شنیده ها این استاد برجسته حوزه مورد حمایت اغلب فهرست های جریان مرتبط با اصولگرایی در استان اعم از جامعه مدرسین، جبهه پایداری، جبهه رهروان و جبهه ایستادگی خواهد بود.

درباره حضور شخصیت هایی چون حجج اسلام روحانی امام جمعه بابل، بابایی امام جمعه زرگر شهر و پوراکبر مدیر مدارس علمیه شهرستان بابل در انتخابات خبرگان نیز شایعاتی به گوش رسیده است. حجت الاسلام بابایی حضور خود در انتخابات خبرگان را به رغم درخواست مکرر برخی از مؤمنان، فعلاً منتفی دانست. متن تکذیبه شفاهی ایشان در همین وبلاگ منتشر شده است.

از دفتر حجت الاسلام روحانی نیز خبر می رسد که مراجعات به ایشان برای نامزدی در انتخابات خبرگان افزایش یافته است. البته ایشان نیز هنوز تمایلی برای ورود به این دوره از رقابت ها از خود نشان نداده است.

درباره حجت السلام پوراکبر شنیده شده است که ایشان در صورت تصمیم برای ورود به انتخابات احتمالاً از حوزه انتخابیه چهارمحال و بختیاری ثبت نام خواهد کرد. حجت الاسلام پوراکبر سال ها امامت جمعه شهرستان فارسان را برعهده داشت که فعالیت های گسترده و خدمات به یاد ماندنی ایشان شهرت و محبوبیتی چشمگیر را برای این استاد انقلابی حوزه رقم زده است.

از حجت الاسلام سید سجاد ایزدهی به عنوان پدیده این دوره از رقابت ها در استان مازندران یاد می شود. حجت السلام ایزدهی مدرس جوان خارج فقه سیاسی در حوزه علمیه قم و از پژوهشگران برتر حوزه و دانشگاه است که برخی آثار وی رتبه نخست را در جشنواره های علمی کشور کسب کرده است. ایشان مؤسس بنیاد بین المللی فقه سیاسی است.

با توجه به اعلام حمایت گروه های دانشجویی استان مازندران از نامزدی احتمالی حجت الاسلام ایزدهی به نظر می رسد فعالیت های تبلغی ایشان یکی از پرشورترین دوره های رقابت بین کاندیداهای مجلس خبرگان در مازندران را رقم خواهد زد.

اتفاق دیگری که در این دوره از انتخابات خبرگان در استان مازندارن شاهد خواهیم بود کاندیداتوری حدود بیست تن از فضلای جوان حوزه های علمیه شهرستان بابل (مقیم قم) خواهد بود. همه این بیست نفر در صورت تأیید صلاحیت از سوی شورای نگهبان، از حضور در رقابت ها انصراف خواهند داد. تأیید صلاحیت علمی فضلای جوان می تواند پیامی مهم برای برنامه ریزان کلان نظام داشته باشد. بی تردید اعتماد و شناخت توانایی های کشف ناشده حوزه علمیه، پشتوانه ای مستحکم برای آینده نظام مقدس جمهوری اسلامی محسوب خواهد شد.

 تحلیل های موجود درباره رقابت های مجلس خبرگان حکایت از حساسیت ویژه انتخابات سال آینده دارد. بسیاری از صاحبنظران بر مبنای شواهد موجود و فعالیت های پشت پرده جریان فتنه، انتخابات سال آینده مجلس خبرگان را رقابتی سرنوشت ساز در فینال جام انقلاب اسلامی می دانند. با توجه به همزمانی انتخابات خبرگان با برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی، جریان های ارزشی و دلسوز جامعه، بی شک کاری سخت و دشوار را پیش رو خواهند داشت. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیا دشمن در انتخابات ریاست جمهوری ایران به نتیجه دلخواه رسید؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۰۳ ق.ظ


دستگاههای فکری دشمنان - به قول خودشان، اتاقهای فکر - نشسته‌اند رصد میکنند مقدمات این انتخابات را، این حادثه‌ی بزرگ را؛ دارند نگاه میکنند؛ نقشه هم دارند، هدف هم دارند. هدف جبهه‌ی دشمنان شما، نقطه‌ی مقابل هدف شما است. شما که در انتخابات شرکت میکنید، دنبال یک فرد اصلحی میگردید که بتواند کشورتان را با همین سرعت، بلکه بیش از این، پیش ببرد؛ هم در عرصه‌ی مادی، هم در عرصه‌ی معنوی. شما دنبال انتخاباتید، برای اینکه کسی یا کسانی، دولتی، رئیس جمهوری بتواند عزت شما را بالا ببرد، استقلال شما را عمیق‌تر کند، وضع زندگی شما را بهتر و مرفه‌تر کند، گره‌ها را باز کند، امید و شور و شوقی در کشور به‌وجود آورد؛ اما دشمن شما درست بعکس، مایل است انتخاباتی انجام بگیرد - حالا که بنا است انجام بگیرد؛ البته اگر میتوانستند کاری کنند که انتخابات انجام نگیرد، آن کار را میکردند؛ اما حالا که بالاخره چاره‌ای ندارند و انتخابات انجام خواهد گرفت - که برای آینده‌ی کشور این محسّنات را نداشته باشد؛ بلکه کشور را به سمت وابستگی، به سمت ضعف، به سمت عقب‌ماندگی در صحنه‌های گوناگون حرکت دهد؛ کشور را به عقب بکشاند، به عقب براند؛ آنها هدفشان این است. پس دو تا هدف در مقابل هم قرار دارد: هدف ملت ایران، هدف جبهه‌ی دشمنان.
 هدف ملت ایران چگونه تأمین خواهد شد؟ با دو عامل، این هدف تأمین میشود: یک عامل این است که انتخابات، انتخابات گرم و پرشوری باشد؛ افراد زیاد شرکت کنند، مردم با شور و شوق شرکت کنند، بیایند پای صندوقها. دوم اینکه این انتخابات منتهی شود به انتخاب یک انسان شایسته‌ی وارسته‌ی باعزمِ مؤمنِ انقلابىِ با همت جهادی. با این دو چیز، مقصود ملت ایران حاصل میشود.
 مقصود دشمن چگونه حاصل میشود؟ مقصود دشمن با این حاصل میشود که انتخابات اولاً سرد برگزار شود؛ مردم بی رغبت باشند، عده‌ی کمی شرکت کنند، یک عده‌ای بگویند: آقا چرا شرکت کنیم؟ فایده‌اش چیست؟ ما نمیخواهیم بیائیم. اینها دشمن را خوشحال میکند. ثانیاً نتیجه‌ای که از صندوقها بیرون می‌آید، نتیجه‌ای باشد که دولت را، به تبع دولت، ملت را به سمت وابستگی بیشتر، به سمت تبعیت بیشتر، به سمت قرار گرفتن در سیاستهای دشمنان قرار دهد؛ دشمن این را میخواهد. رهبر معظم انقلاب

25/2/1392

  • سیدحمید مشتاقی نیا

راهیان نور به سبک شهرداری

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۱۸ ب.ظ


شهرداری تهران مدتی است که کاروان های ضرب الاجلی! راهیان نور را برای برخی از شهروندان تهرانی و البته طلاب استان های البرز و قم برگزار می کند. ضمن تقدیر از توجه مسئولان پارک موزه شهرداری تهران به مقوله راهیان نور، ذکر یکی دو تذکر را خالی از لطف نمی دانم.

محدودیت زمانی حضور کاروان های شهرداری در مناطق عملیاتی به همراه اصرار بر حضور در انواع یادمان ها، فرصت حضور قلب و خلوت معنوی زائران را از بین می برد. فراموش نباید کرد که هدف از سفر راهیان نور بازدید نیم ساعته از مناطق عملیاتی و دور زدن با ماشین در جاده های مواصلاتی یادمان ها نیست. انتقال حال و هوا و فضای معنوی دوران دفاع مقدس نیازمند آرامش روحی مخاطبان است. کمبود زمان و عجله برای سوار شدن به اتوبوس و اعزام به نقطه دیگر، یادآور "زیارت دوره" های مربوط به سازمان حج و زیارت است!

نکته دیگر که شهرداری باید دقت بیشتری روی آن نشان دهد استفاده از راویان کارآزموده دفاع مقدس است. بر حسب تجربه، سن و سال راوی را معیار توفیق او نمی دانم؛ چه اینکه گاه یک راوی جنگ ندیده اما متبحر و دانش آموخته بسیار بهتر از یک راوی رزمنده توانسته به بیان آموزه های فرهنگ دفاع مقدس بپردازد. با کمال تأسف شهرداری تهران راویان جوانی را در طول سفر به کار می گیرد که گذشته از فاصله ظاهری با حال و هوای دفاع مقدس، اطلاعاتی در سطح یک خبرنگار داشته و به هیچ وجه ورای سطوح دفاع مقدس را در بیان خود نمی گنجانند. من در این مجال نمی خواهم روی پوشش و رفتار راویان جوانی که ظاهراً در سطح تورهای سیاحتی و گردشگری آموزش دیده اند نکته ای بیان کنم. هر چند دست کم استفاده از دختران جوان را برای روایت گری در فضای جنوب حتی در اتوبوس های متأهلی مناسب نمی دانم.

روی سخن این جاست که تمام هدف ما از بیان خاطرات دفاع مقدس و برگزاری راهیان نور، انتقال مفاهیم و معارف والا و سازنده ایثار و شهادت است. بسنده کردن به ذکر اطلاعاتی از مختصات جغرافیایی منطقه و آمار مرتبط با یک عملیات هیچ دستاورد معنوی برای مخاطبان به همراه نخواهد داشت.

از همه دست اندر کاران زحمت کش باغ موزه دفاع مقدس در شهرداری تهران که اغلب خودشان از سرداران پرتوان دفاع مقدس هستند تشکر و خواهش می کنم یک بار دیگر فلسفه تشکیل سفرهای راهیان نور و ملزومات آن را مورد بررسی قرار داده و نسبت به عمق بخشیدن به فعالیت های فرهنگی مجموعه خود در شناختن و شناساندن زوایایی نورانی از گنجینه ارزنده دفاع مقدس اهتمام ویژه ای نشان دهند. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چرا باید ارزان خرید کنیم؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۵۰ ب.ظ


خریدن کالای ارزان کار خوبی است البته به شرطی که از نظر کیفی نسبت به کالای مشابه خود دچار ضعف نباشد.

آن چه که می خواهم به عنوان ضرورت خرید کالای ارزان اشاره کنم در شرایط تساوی کیفیت یک کالا در فروشگاه های مختلف است.

گاه پیش می آید که برخی از کسبه برای جذب مشتری یا برای رضای خدا کالای خود را کمی ارزان تر از دیگر همکارانشان به فروش می رسانند. ما در مواجهه با این اقدام خداپسندانه، چه وظیفه ای بر دوش داریم؟

گاه برخی از مردم از سر تنبلی یا هر علت دیگری به خودشان زحمت نمی دهند مقداری دورتر از موقعیتی که در آن قرار دارند راه پیموده و در عوض کالای مورد نظر خود را ارازن تر از محلی که در نزدیکی اش قرار دارند، تهیه کنند.

استدلال این افراد اغلب این است که مثلاً چندهزارتومان کمتر یا بیشتر، چه توفیری دارد که بخواهیم تا فلان جا برویم؟!

این منطق شاید از منظر فردی، تا حدودی موجّه به نظر برسد؛ اما از زاویه اجتماعی نیاز به تأمل بیشتری دارد.

واقعاً ممکن است شرایط زندگی ما به گونه ای باشد که چند هزار تومان کمتر یا بیشتر بودن قیمت یک کالا تأثیری در معیشتمان نداشته باشد؛ اما فراموش نکنیم عده ای در اطراف ما نجیبانه با ضعف اقتصادی دست به گریبان هستند. برای این عده، گاه یکی دو هزار تومان هم مبلغ قابل اعتنایی محسوب می شود.

این که به خودمان زحمت بدهیم و مسافتی دورتر از محل ترددمان را طی کنیم تا کالای مورد نظرمان را اندکی ارزان تر تهیه کنیم علاوه بر آن که پرهیز از اسراف محسوب می شود عاملی برای تشویق ارزان فروش هاست. از یاد نبریم که هر چه فروشندگان کالا رغبت بیشتری برای دستیابی به سود کمتر از فروش محصولشان داشته باشند جماعت مستضعف جامعه، نفع بیشتری از دارایی اندک خود خواهند برد. مبادا بی اعتنایی ما به ارزان فروش ها این راه خیر را مسدود بسازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حقیقتی که دیر کشف شد!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۱۵ ب.ظ


برای شناخت هر چه عمیق تر از خط و مشی و سیره شهدای حماسه آفرین ششم بهمن آمل نیاز به بررسی و مطالعه ای جامع وجود دارد . اما بیان این نکته خالی از لطف نیست:

شهید قربان بابکی ، جوانی بیست ساله بود که با فقر و رنج بزرگ شده بود . به خاطر مشکلات مالی نتوانست بیشتر از سه کلاس درس بخواند . برای گذران زندگی با روزی یک تومان مشغول به کار بنایی شد . با هوش و استعداد خود توانست بعد از مدتی به گچکاری ماهر تبدیل شود . او در حالی که کیسه نانی به دوش داشت وارد درگیری شد و هنگامی که در مقابل سینما قدس ، هدف گلوله قرار گرفت با گفتن الله اکبر و لااله الاالله به دیدار خداوند شتافت .

شهید پرویز بازدار ، حلب کوب بود . شهید محمد دیوسالار ، گلگیر ساز بود . شهید صادق مهدوی ، بنایی می کرد . شهید علی رضا رنجبر ، نجار بود .شهید فضل الله سلیمانی ، کارگر بود . شهید محمد ذوالفقاری هم کار می کرد و هم درس می خواند تا این که به لباس پاسداری در آمد . شهید محمد گلچین ، کارگری می کرد . شهید نادر رسولی کشاورزی می کرد تا توانست یک دستگاه وانت خریداری کند و با آن به امرار معاش بپردازد  . . .

چرا اینها را گفتم؟

کمونیست ها مدعی بودند که از محرومان و زحمت کشان جامعه ، دفاع و حمایت می کنند و فقط به فکر قشرهای محروم هستند!

جالب است بدانید اکثر اعضای اتحادیه کمونیست ها در خارج از کشور ، به ویژه در ایالات متحده آمریکا ، قبل از انقلاب با هم ارتباط داشتند . آنها فرزندان افراد پول داری بودند که توانسته بودند برای ادامه تحصیل به آمریکا بروند . زمانی هم که در ایران بودند یا ساکن مناطق شمالی و میانی شهر تهران بودند یا در دیگر شهرهای آباد که در زمان شاه از امکانات بسیار خوبی برخوردار بودند ، زندگی می کردند و به راحتی درس خوانده بودند.

هنگامی که در سال 1361 یعنی یک سال بعد از واقعه آمل ، محاکمه اعضای اتحادیه کمونیست ها در جریان بود ، خانواده  شهدای آمل نیز حضور داشتند . تازه آن زمان یکی از اعضای اتحادیه با دیدن کفش های خانواده شهدا که جلوی در سالن دادگاه چیده شده بود ، متوجه شد که با چه کسانی جنگیده است . ظاهر کفش ها نشان می داد که خانواده شهدا همگی از محروم ترین و فقیرترین قشرهای جامعه هستند و از ابتدا تمام تئوری های آنان شکست خورده است . درست نقطه مقابل آنها در شهر آمل ، همان مردم فقیری بودند که کمونیست ها فکر می کردند مورد حمایت آنها واقع خواهند شد . بر خلاف تصور کمونیست ها ، فقیرترین و کم درآمدترین قشرهای جامعه ، شجاعانه و داوطلبانه به جای پشتیبانی از آنها به جنگ شان رفته بودند.1

1-      برداشتی از زندگی نامه شهدای 6 بهمن آمل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی فرهنگ، از بالا، دست می خورد

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۳، ۱۰:۳۳ ب.ظ


حتی اگر الناس علی دین ملوکهم اصلاً سند روایی نداشته باشد لااقل از نظر محتوا حرفی صحیح و غیرقابل انکار است.

وقتی دولت می گفت ما خادم ملتیم و باید برای مردم کارگری کنیم؛ خودش لازم بود تا آستین ها را بالا بزند و راه و سد و خانه و کارگاه علم کند و ...

دولت که در این راه قدم می گذاشت شهرداری هم که یک نهاد غیردولتی است احساس می کرد وظیفه دارد بیش از پیش برای مردم کار کند ...

نهاد خدماتی حوزه هم احساس می کرد باید به طلبه ها خدمتی برساند ...

هیئت مدیره مجتمع مسکونی هم تلاش می کرد خدماتش را به ساکنین افزایش بدهد ...

اما وقتی دولت می گوید ما وظیفه ای در قبال مردم نداریم، یک متر هم برایتان آباد نمی کنیم، خودتان باید مشکلات خودتان را حل کنید، عوارض و مالیاتتان را هم می بریم بالا و ...

حالا شهرداری هم می گوید اصلاً ما چرا باید زباله را هر روز جمع کنیم؟

نهاد خدماتی حوزه می گوید آن سیصد چهارصدهزار تومان وام خرید کالا را هم حذف می کنیم ...

هیئت مدیره مجتمع هم می گوید ما حداقل هایی مثل تهیه آب شیرین ساکنین را انجام نمی دهیم ...

وقتی آقای رئیس از همه طلبکار می شود، آبدارچی هم بر سرتان منّت می گذارد. این گونه است که فرهنگ جامعه به راحتی دست می خورد و برای خیلی ها این سؤال طرح می شود که اصلاً ما چرا باید خوب باشیم و به دیگران نفع برسانیم؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسابقه بزرگ پیامکی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۳ بهمن ۱۳۹۳، ۰۶:۱۸ ق.ظ

گل محمدی gole mohamadi


مسابقه بزرگ پیامکی

دفاع از حریم مهربانی و رحمت حضرت رسول اکرم(ص) 

شرکت برای دانش آموزان،دانشجویان،طلاب واقشار مختلف جامعه بلامانع است

گروه جهادی تبلیغی حامیان ولایت استان مازندران(بابل)، در پی اهانت شبکه های منحرف ماهواره ای و روزنامه تکفیری فرانسوی به ساحت مقدس و مطهر رسول مهربانی و رحمت آخرین پیامبر اسلام حضرت محمدبن عبدالله ، مسابقه بزرگ پیامکی

دفاع از حریم مهربانی و رحمت  را با همکاری دو معاونت فرهنگی و فضای مجازی گروه جهادی تبلیغی حامیان ولایت شهرستان بابل و معاونت پرورشی اداره آموزش و پرورش و اداره تبلیغات اسلامی شهرستان بابل برگزار می کند:

یک جمله کوتاه دلنوشته در عشق و ارادت خویش به حضرت رسول الله الاعظم را حداکثر تا 12 بهمن 1393 به شماره سامانه50001920  پیامک کنید.

هدف ما و شما حضور مستدام در صحنه در دفاع از اسلام است، ضمنا به رسم یادبود به قید قرعه تیمنا و تبرکا به 14 نفر جوائزی اهداء می گردد

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آموزش دفاع شخصی ویژه طلاب و روحانیون

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۵۰ ب.ظ


طلاب و روحانیون به اقتضای فعالیت های علمی خود به طور معمول تحرک جسمی کمی داشته و این مسئله در بلند مدت باعث کهولت جسمی و بروز بیماری های متعدد برای آنان می شود.

از سوی دیگر آشنایی با رشته های ورزشی به خصوص فنون رزمی یک شیوه جذّاب در امور تبلیغی است که می تواند در پیوند بین جوانان و نوجوانان با روحانیت نقشی برجسته داشته باشد.

گروه جهادی تبلیغی مستشهدین، متشکل از جمعی از طلاب خستگی ناپذیر شهرستان بابل قصد دارد از دوازدهم بهمن ماه دوره های آموزش دفاع شخصی را در چهل جلسه در قم برگزار کند. ثبت نام و شرکت در این دوره ها برای عموم طلاب و روحانیون گرامی آزاد است.

جهت کسب اطلاع بیشتر با این شماره تماس بگیرید: 09119140799

  • سیدحمید مشتاقی نیا