اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

به سفارش یک جانباز

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۵۸ ب.ظ

گاهی هوای سیاسی نوشتن ندارم؛ اما اتفاقی می افتد که چاره ای جز این نمی بینم.

امروز در فیضیه، با عزیز جانبازی آشنا شدم. او هم جانباز انقلاب بود و هم جانباز دفاع مقدس.

گفت: تو که دستت بر می آید، بنویس. بنویس: ذخیره انقلاب، محمود احمدی نژاد است که به رغم مظلومیت این سال ها، از تنها فرصتی که برای دفاع از عملکرد خود داشت، یعنی نامزدی انتخابات ریاست جمهوری به خواست آقا دست کشید. ذخیره انقلاب، احمدی نژاد است نه صفدرحسینی ها که حقوق های نجومی از سفره انقلاب چیدند و آخرش هم از زمین و زمان طلبکار شدند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زندگی علمی و رفتارهای سیاسی امام خمینی قبل از آغاز انقلاب اسلامی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۵:۵۴ ب.ظ

سید روح الله مصطفوی (خمینی) در اولین روز مهر سال 1281 هجری شمسی در شهرستان خمین متولد شد. نسل پدری او از روحانیون و فقهای مجاهد بودند. جد پدری ایشان از علمای نیشابور بود که برای تبلیغ و نشر معارف دین راهی منطقه کشمیر در هندوستان شد. مجاهدت او در تبیین راه حق و دعوت مردم به تعهد نسبت به آموزه های دین منجر به شهادت او گردید. فرنزد او یعنی پدر بزرگ سید روح الله، با دعوت یکی از بزرگان اهل خمین به این شهر سفر کرد و در آن جا ساکن شد.

پدر امام خمینی، سید مصطفی نام داشت که او نیز از روحانیون فرهیخته بود و پس از اتمام تحصیل در حوزه علمیه نجف به شهر خمین آمد. مبارزات او با عده ای از خوانین باعث شد تا با حمله ناجوانمردانه آنان در سن چهل و دو سالگی به شهادت برسد. سید روح الله در هنگام شهادت پدر، کمتر از پنج ماه داشت.

سید روح الله آن چه که درباره پدر شنید جز رشادت و مردانگی او در مقابل ستمگران نبود.

عمه امام نیز زنی شجاع بود که تا سال ها در سرپرستی و تربیت او نقشی محوری داشت. این زن با پیگیری های مجدانه خود توانست قاتلین برادرش را به محکمه کشانده و قصاص نماید.

سید روح الله در پایان سال های نوجوانی، مادر و عمه خود را از دست داد و با طعم رنج و تنهایی، بیشتر مأنوس شد. شخصیت این نوجوان یتیم، در کوران سختی های زندگی، آبدیده و مستحکم گردید.

در همان سال ها خمین درگیر ناملایمات روزگار بود. از سوی حملات یاغیان و باج گیران از شهرهای اطراف و از سوی دیگر آغاز جنگ جهانی دوم و اشغال بخش های عمده ای از خاک ایران، ناامنی بی سابقه ای را در این منطقه رقم زده بود.

سید روح الله در مصاف رو در رو با اوباش و یاغیان، همدوش مردم شهرش به نبرد مسلحانه پرداخت.

" من از بچگی در جنگ بودم؛ ... ما در همان محلی که بودیم – یعنی خمین که بودیم – سنگربندی می کردیم؛ سنگر می رفتیم و با این اشراری که بودند و حمله می کردند و می خواستند بگیرند و چپاول کنند، {مقابله می کردیم}... دیگر دولت مرکزی قدرت نداشت و هرج و مرج بود.... یک مرتبه هم آمدند یک محله ای از خمین را گرفتند و مردم با آنها معارضه کردند و تفنگ دست گرفتند. ما هم جزء آنها بودیم. " صحیفه امام، ج11، ص 259.

امام که در کودکی و نوجوانی با خواندن و نوشتن و قرائت قرآن و متون ادبی رایج آشنایی پیدا کرده بود در سال 1300 شمسی که نوزده بهار از عمر خود را سپری کرده بود برای ادامه تحصیل عازم شهر اراک شد.

حوزه علمیه اراک در آن دوران با توجه به حضور استاد برجسته ای چون آیت الله شیخ عبدالکریم حائری، در زمره حوزه های علمیه فعال و پر جنب و جوش محسوب می شد. مدتی از ورود امام به شهر اراک نگذشته بود که آیت الله حائری به دعوت علمای قم جهت احیای حوزه علمیه به این شهر هجرت نمود. چهار ماه بعد ازز این اتفاق، امام نیز به قم رفت و در یکی از حجره های مدرسه دارالشفا ساکن شد.

در میان اساتید امام در حوزه قم باید به دو چهره شاخص علمی و معنوی یعنی حضرات آیات حائری و شاه آبادی اشاره کرد. (رضا استادی، "مشایخ امام خمینی"، کیهان فرهنگی، خرداد 1368، ش3، ص 10-8.)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهرداری بهارنارنج!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۲۷ ق.ظ

همه منتقدین شهردار، پیمانکارای شهردار قبلی هستن که حالا جیره شون قطع شده.

ما رو که می بینین اینطور شب و روز از شهردار دفاع می کنیم فقط یه مشت کارمند ساده و قراردادی شهرداری هستیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آشنایی کوتاه با زندگی آیت الله محمدی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۶:۰۶ ق.ظ

حضرت آیت الله علی اکبر تندست (محمدی) از مفاخر برجسته حوزه های علمیه استان مازندران است که تولیت مدرسه علمیه روحیه شهرستان بابل را برعهده داشته و شاگردانی ارزنده را در پرتو آموزه های مکتب اسلام تربیت نموده است.

این عالم ممتاز جهان اسلام در سوم اسفند سال 1319 در شهر بابل دیده به جهان گشود. پدر ایشان، آقا ذبیح الله، از راه کفاشی، چرخ زندگی خانواده را به سختی اما با غیرت و همت می چرخاند. مادر نیز بانویی خانه دار و قانع بود که فرزندانش را از کودکی در دامان پاک خود با انس با خدا و اهل بیت علیهم السلام آشنا می ساخت.

ایشان در تحصیل، جدیّت نشان می داد و همواره در زمره دانش آموزان پیشرو و موفق قرار داشت. در کلاس هفتم نظام قدیم بود که به دروس حوزی نیز علاقه پیدا کرد و علاوه بر تحصیل در مدرسه، کتاب های مقدماتی حوزه را هم فرا گرفت. استاد ادبیات ایشان، مرحوم آیت الله موحد بود. وارستگی و تقوای مرحوم موحد، علاوه بر علم، رفتار صالح و اندیشه الهی را نیز در دل و جان شاگردانش فرو می نشاند.

کتاب های قوانین را نزد مرحوم نادری، مطوّل را نزد مرحوم سالکی، معالم را نزد مرحوم ناظری و لمعه را در محضر مرحوم آیت الله سید محمد بهشتی فرا گرفت. هجده سالش بود که پدر را از دست داد. از آن پس، علاوه بر تحصیل، در مغازه نجاری واقع در محله سرحمام بابل، به کار مشغول شد تا به حکم غیرت و جوانمردی، جای پدر را در تأمین معاش خانه، خالی نگذارد.

آیت الله محمدی، شش سال از دروس حوزوی را گذرانده بود که با رتبه عالی به دانشگاه تهران راه پیدا کرد. جوّ نامناسب دانشگاه در رژیم طاغوت باعث انصراف زود هنگام ایشان از ادامه تحصیل در آن فضا گردید. از این رو با تغییر رشته و ورود به دانشکده فلسفه که از اختلاط پسرها و دخترها مصون بود، تجربه ای دیگر را به انبان آموخته های خود افزود.

ایشان در آن مقطع، مجبور بود برای امرار معاش در شهر بزرگ تهران در یکی از مدارس به تدریس بپردازد. روح بی قرار ایشان مانع از آرامش و راحت طلبی بود. آیت الله محمدی علاوه بر تحصیل در دانشگاه و تدریس در مدرسه، همزمان رسائل و مکاسب را نیز در محضر اساتیدی چون مرحوم رشاد و مرحوم ستوده گذراند. کتاب کفایه را نیز از مرحوم سید محمد باقر سلطانی طباطبایی (پدر خانم حاج سید احمد خمینی) فرا گرفت.

تهران و دانشگاه تهران، در حد و اندازه ای نبود که عطش علمی و معنوی جوانی در طراز آیت الله علی اکبر محمدی را سیراب نماید. تفکرات مادی گرایانه حاکم بر فضای موجود و ناتوانی فلسفه از پاسخ گویی به آن چه که این طلبه و دانشجوی جوان و ژرف اندیش به دنبال آن بود، ایشان را بعد از دو سال و نیم حضور در تهران، وادار به انصراف از ادامه تحصیل نمود. از آن پس آیت الله محمدی به قم رفت و در کسوت لباس مقدس روحانیت، ممحض در تکمیل دروس فقه و اصول گردید. حجره ای در مدرسه حجتیه، محل اقامت موقت ایشان در قم بود.

مدتی بعد این روحانی جوان و نخبه، تحصیلات خارج فقه و اصول را در نجف اشرف و در محضر عالم کم نظیری چون آیت الله العظمی خویی پی گرفت. جدیّت ایشان در فراگیری علوم، مانع از درک فیوضات معنوی نبود. آیت الله محمدی در طول اقامت خود در نجف اشرف، هر روز از مدرسه آیت الله بروجردی به حرم امیرمؤمنان علی علیه السلام مشرّف می شد و زیارت جامعه کبیره را از عمق جان، قرائت می کرد.

در سال هزار و سیصد و پنجاه و سه، آیت الله محمدی به عنوان مجتهدی جوان و خوش ذوق به زادگاه خود بازگشت و با تأسی از آیه شریفه « وَمَا کَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنفِرُوا کَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَلِیُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ*التوبة122*»  بی هیچ چشم داشتی و با تمام توان در نقاط دور و نزدیک شهرستان بابل به تبلیغ احکام و منویات شرع مقدس اسلام پرداخت.

با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، آیت الله محمدی در مقام قضا به احیای اوامر الهی در سطح جامعه و مقابله با منکرات اشتغال یافت. خدمات ایشان در بازگرداندن زمین های به تاراج رفته وقفی و عرضه آن به نیازمندان هیچ گاه از حافظه مردم این شهر محو نخواهد شد. با تثبیت نظام مقدس اسلامی، آیت الله محمدی بر آن شد تا در سنگری دیگر به پیشبرد آرمان های جهانی اسلام اهتمام بورزد. ایشان در سال 1361 با تأسیس مدرسه علمیه روحیه به پرورش طلاب نخبه ای پرداخت که شهرت علمی و عملی بسیاری از آنان هم اکنون زبانزد محافل عالی حوزه علمیه کشور قرار دارد.

با این که مدرسه روحیه، به اقتضای برخورداری از محیطی کوچک، طلاب اندکی را در خود جای می داد، شمار شهدای این مدرسه به سیزده تن رسید. همه این شهدا از ناب ترین دانش آموختگان استاد معظم خود بودند که صدق و اخلاص خویش را در صحنه عمل به اثبات رساندند. نام زیبای این شهدای والامقام امروز، حجره های این مدرسه را مزیّن نموده است.

آیت الله محمدی اگر چه به رغم مقام علمی کم نظیر، به حکم تقوا و مرتبه معنوی خود همواره از شهرت و نام آوری گریزان بوده و هست؛ اما امروز به فضل الهی، درخشش شاگردان این استاد فرزانه در محافل علمی سراسر کشور، عظمت جایگاه دانش و معرفت ایشان را بیش از پیش روشن ساخته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نخ تسبیح

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۵۵ ب.ظ

هم انقلاب اسلامی ما انقلاب فرهنگی بود و هم دفاع مقدس ما.

نه در پیروزی انقلاب، اسلحه و پول و زور نقش داشت و نه در مقاومت هشت ساله ما تاکتیک های نظامی و تکنولوژی تسلیحاتی.

دو پیروزی بزرگ ملت ایران در صد سال اخیر، فقط مرهون حاکمیت فرهنگی بود که بنای آن بر "خودباوری" و "ایثارگری" است.

شکست ما هم فقط از همین مجرا رقم خواهد خورد. اگر "بیگانه باور" و "خود محور" شدیم، دیگر کارمان تمام است. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مردهای مجازی!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۵۰ ب.ظ

9qj_photo_2015-09-17_11-45-30.jpg


دقیقا ایشون چطور افتخار فرهنگی شهر شد؟ اثر فاخری از خودش به جا گذاشت؟ حرف نویی در عرصه فرهنگ مطرح کرد؟ به رتبه ای علمی یا فرهنگی رسید؟!! ته تهش رئیس یه اداره بود که زد زیر میز قانون و یه مدت اب خنک خورد.

شما از نظر هویتی فقیر هستی به هر چی دلت میخواد چنگ بزن.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قورباغه ای که در بابل هفت تیر کشید!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۴۹ ب.ظ

می فهمی چه کار کردی خائن؟ تو علیه شهردار یک شهر حرف زدی. شهرداری که دم همه ما رو دیده.

اون وقت به من پیرمرد گیر میدی که نهایتاً مملکتو متهم کردم به تقلب و یه چن تا کشته رو دست مردم گذاشتم؟ انصافتو شکر منصف!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ریشه های فرهنگ!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ مهر ۱۳۹۵، ۰۹:۴۸ ب.ظ

از مسئول فرهنگی شهرداری مریخ پرسیدند: قبلاً چه کاره بودی؟ گفت: کفن و دفن اموات را انجام می دادم.

از معاونش پرسیدند: تو چطور؟ گفت: مدتی ظروف و لوازم ختم و عروسی را کرایه می دادم، بعدش در کارگاه تولید کود مشغول به کار شدم. الانم که اینجام.

هیچی. باز بگین چرا شهر، گند میکنه!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مردان سنگی

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۱۵ ب.ظ

امروز رفته بودم بهشت معصومه از نه شهیدی که قراره فردا تشییع بشن سه تاشونو امروز آورده بودن واسه وداع خانواده. از اون طرف عده ای مسئولین هم به بهانه هفته دفع مقدس اومدن اونجا عکس گرفتن و رفتن. پسر هفت یا هشت ساله شهید زار می زد و گریه می کرد یک نفر رو سرش دست نکشید یک نفر بغلش نگرفت یک نفر طرفش نرفت ....

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک پاورقی برای شایعات این روزها

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۱۴ ب.ظ

احمدی نژاد برای ما یک وسیله است یک فرصت برای احیای گفتمان انقلاب. احمدی نژاد رو دوست داریم. بیاد کمکش میکنیم نیاد میریم سراغ یک انسان فرصت ساز دیگه. فارغ از همه این حرف ها، یک تار موی آقا رو به هزاران احمدی نژاد نمی فروشیم

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ضرب و شتم یک بسیجی در بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۰۳ ب.ظ

سید علی رضا عباسی از فعالین عرصه انقلاب و مدیر مزرعه گل در شهرستان بابل، توسط اراذل و اوباش مورد ضرب و شتم قرار گرفت.

چند شب پیش در حوالی چهارراه دانش بابل، چند نفر از اوباش در حالی که قصد مزاحمت برای دو نفر از بانوان رهگذر را داشتند، پس از دخالت و منع این بسیجی ناهی از منکر، با حمله به او ضمن آسیب رساندن به خودروی شخصی وی، او را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند.

لازم به ذکر است اوباش مذکور که از وضعیت عادی برخوردار نبودند، دقایقی بعد توسط مأموران نیروی انتظامی دستگیر و بازداشت شدند. امید است با برخورد قاطع قضایی با اوباش و مزاحمین نوامیس که درصدد خدشه دار نمودن امنیت جامعه اسلامی هستند دیگر شاهد وقوع چنین حوادث تلخی نباشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فروش فوری منزل در جوار بین الحرمین

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۰۹ ب.ظ

فروش فوری منزل در جوار بین الحرمین

واحد مسکونی مجهز به امکانات مادی و معنوی، قابل تغییر کاربری و تبدیل به باغ یا قصر و ... در شاهراه آسمانی نجف به کربلا پیش فروش می شود.

برای اطلاع بیشتر می توانید با

ستاد پیاده روی اربعین حسینی، راهیان کربلا مازندران، تماس گرفته و جهت پذیرایی از زوار اباعبدالله علیه السلام در حد بضاعت خود سرمایه گذاری نمایید.

-۰۱۱۳۲۳۳۰۷۷۱-۰۱۱۳۲۳۳۲۷۷۹

متراژ تحویلی ملک به میزان اخلاص خریدار بستگی داشته و به لطف و عنایت الهی در اسرع وقت در بهشت تحویل خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بابل، سبزه میدان ولایت!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۲۹ ب.ظ

مبارزه، از کتاب تاریخ بابل، حذف ناشدنی است. آنانی که به اقتضای بی هویتی شان، هویت تازه ای برای دارلمؤمنین جعل می کنند، بدانند، شهر سعیدالعلماء تا ابد پایگاه جهاد با فتنه های اعتقادی، فرهنگی و سیاسی خواهد بود.

حکم تاریخی سعیدالعلمای بارفروش در جهاد با دین فروشی، جلوه ای از دلدادگی امت علوی در تبعیت از مقام ولایت فقیه است که نه آن روز، نه امروز و نه فردا به مذاق منافقان و فتنه گرانی که غایت آمالشان سرسپردگی و وادادگی به اجانب است، خوش نیامده و نخواهد آمد که اگر چنین بود، می گذاشتند تا امروز، بابل را با ماهیت اصیل و مفاخر حقیقی اش بشناسند. نسل پیشین آنان نیز به زعم خود تلاش نمود تا چراغ ایزدافروز غدیر را در صدر اسلام به ورطه خموشی بکشاند؛ اما فالله خیرالماکرین.

مرقد سعیدالعلمای مجاهد، در شب عید غدیریان، میزبان عالم سعید دیگری خواهد بود از تبار منتظران بهار.

آیت الله قائم مقامی، از آن دست عالمان راستینی است که به عهد ازلی خویش با معبود، استوار مانده است؛ چونان که مولای اهل سعادت در توصیفشان فرمود: "خداوند از علما عهد و پیمان گرفته که در برابر شکم بارگی ستمگران و گرسنگی مظلومان سکوت نکنند." (خطبه سوم)

دوشنبه شب، دارلمؤمنین بابل، رایحه ای از بهار حقیقی را استشمام خواهد کرد؛ با طعمی از نارنجستان بهشت که عطر ناب اندیشه غیرت، جهاد و شهادت را به ارمغان خواهد آورد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسئولان شهر من بخوانند

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۱۱ ق.ظ

بسمه تعالی

مسئولان محترم ادارات و نهادهای دولتی شهرستان بابل با سلام

احتراماً به استحضار می رساند بنا بر اطلاع واصله، یکی از دبیران بازنشسته این شهرستان که از بسیجیان و جانبازان دفاع مقدس بوده چند روز پیش در جوار عقیله بنی هاشم، شهد شهادت نوشیده و امروز سومین روز عروج ایشان محسوب می شود.

از آن جا که بی تفاوتی شما نسبت به این خبر را حمل بر بی اطلاعی شما نهاده ایم، مراتب جهت اندکی تکان دادن هیکل مبارکتان – ولو محض ریا – جهت ادای دین به ساحت شهدای مدافع حرم و دستکم صدور یک پیام تبریک و تسلیت به عرض می رسد. باشد که از خواب غفلت بیدار شوید.

والسلام علی من اتبع الهدی. سید حمید مشتاقی نیا 26/6/95

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ادعا منهای عمل؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۱۱ ق.ظ

کسی که امر به معروف کند و خود آن عمل را انجام ندهد، مشمول لعنت خدا می‌شود. (بخشی از خطبه ۸۳ نهج البلاغه)

"وقتی کسی را از منکرات نهی می‌کنید - مثلاً ظلم کردن، تعرض کردن، تجاوز به دیگران، اموال عمومی را حیف و میل کردن، دست درازی به نوامیس مردم، غیبت کردن، دروغ گفتن، نمّامی کردن، توطئه کردن، علیه نظام اسلامی کار کردن، با دشمن اسلام همکاری کردن - وقتی که در دل شما نسبت به این کارها بغض وجود داشته باشد، این نهی، یک نهی صادقانه است.

 اگر خدای نکرده دل با زبان همراه نباشد، آن‌گاه انسان مشمول این جمله می‌شود که «لعن اللَّه الامرین بالمعروف التّارکین له». کسی که مردم را به نیکی امر می‌کند، اما خود او به آن عمل نمی‌کند؛ مردم را از بدی نهی می‌کند، اما خود او همان بدی را مرتکب می‌شود؛ چنین شخصی مشمول لعنت خدا می‌شود و سرنوشت بسیار خطرناکی خواهد داشت". ۱۳۷۹/۰۹/۲۵ مقام معظم رهبری

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک سوال شهری

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۰۷ ب.ظ

من توی بابل نیستم. یک ماه پیش دوستان فرهنگی شهرداری بعد از نصب بنر معرفی تاریخچه چهارراه شهدای بابل (که البته در عرض دو روز به دلیل تحریف تاریخ، حذف و اصلاح گردید) مدعی شدن که قراره به زودی در همه محله های قدیمی سطح شهر، بنر یا تابلویی برای معرفی پیشنیه تاریخی نصب بشه. ممنون میشم اگه تحقق این وعده رو دیدین بنده رو هم مطلع بفرمایین

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از مینو خالقی تا محمد حسین منصف

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۳۸ ب.ظ

یک- مینو خالقی نماینده چندم مردم اصفهان، بعد از اعلام نتایج قطعی آرا، توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد.

"بعضی" ها گفتند: این حکم شورای نگهبان، خاستگاه حقوقی نداشته و بی اعتنایی به نظر مردم است.

شورای نگهبان توضیح داد که احراز صلاحیت بدوی این نماینده بر عهده ما بود و نظر جدید شورا در واقع اصلاح نظر و تأیید قبلی است. به عبارت دیگر مشروعیت حضور این نماینده در مجلس، منوط به تأیید اعضای شورای نگهبان بود که اکنون کاشف به عمل آمده که تأیید مشروعیت اولیه وی، از مبنای صحیح برخوردار نبوده است.

دو- چند روزی است که عضویت محمد حسین منصف نماینده آزاده و عدالتخواه مردم بابل در شورای شهر از سوی نهادهای دولتی به حالت تعلیق درآمده است. نهادی که حکم تعلیق این نماینده را صادر کرد و به عبارت دیگر در آرا و نظر مردم تصرّف نمود، ابداً همان نهاد یا مرکزی نیست که صلاحیت اولیه این عضو شورا را تأیید کرده است.

آن "بعضی" ها الان صدایشان در نمی آید. وقتی یک شهروند منتقد دولت – به هر دلیل - از حقی محروم شود دیگر نه آرای مردم شأنیتی دارد و نه تصرف در نظر ملت نیازمند خاستگاهی مشروع است!

این تصویری واقعی از مدعیان اعتدال یا اصلاح طلبی است که وقتی نتیجه انتخابات به مذاقشان خوش نیاید، محکم به زیر میز کوبیده و برگزار کنندگان انتخابات را متهم به تقلب می کنند؛ اما اگر نتیجه دلخواهشان به دست آمد یادشان می رود این بار هم انتخابات توسط همان برگزارکنندگانی اجرا گردیده که تا کنون مورد اتهام حضرات مدعی قرار داشتند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیرامون عزل منصف

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۳۱ ب.ظ

دیروز (صبح عید)، یکی از اعضای محترم شورای شهر تماس گرفت و حدود یک ساعتی صحبت کرد. توضیحاتی درباره وضعیت و عملکرد منصف تو شورا داشت. حرفاش برام تازه نبود. گفتم ما هم به حسین انتقاد داریم اما حرفمون چیز دیگه س.

اسم یه بابایی رو بردم گفتم این بهتره یا منصف؟ گفت نه اون که مشکل داشت و نماینده سابق شهر ریش گرو گذاشت الان اینجاست. گفتم فلانی چطور؟ گفت نه اونم که حاشیه هاش ناجوره و خدا بهش رحم کنه و ...

گفتم حرف مام همینه. اگه قراره شورا واسه همچین آدمایی که به قول شما بدتر از منصفن جا داشته باشه نشون میده که حذف حسین لزوما ریشه قانونی و دلسوزانه نداره و باید علت و انگیزه رو جای دیگه جستجو کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دو خیابان بابل به نام دو شهید مدافع حرم

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۸:۲۸ ب.ظ

یکی از مسئولان عالی رتبه شهری که نخواست نامش فاش بشود اعلام کرد: به زودی دو خیابان در بابل به نام دو شهید مدافع حرم این شهر نامگذاری خواهد شد. وی در ادامه توضیح داد: همان طور که شهرداری قائمشهر بلافاصله بعد از شهادت یکی از جوانان این شهر در سوریه نام یکی از محل های پرتردد این شهر را به اسم او تغییر داد در بابل نیز که مسئولین اعتقاد راسخی به راه شهدای مدافع حرم و نقش آنان در حفظ امنیت ملی کشورمان دارند قرار است به اقدام مشابهی دست زده شود. از نظر شهرداری بابل هیچ الگویی بالاتر از شهدا برای جوانان وجود ندارد و این نهاد ضمن احترام به شخصیت مرحوم هادی نوروزی که صرفاً یک ورزشکار موفق بود، مقام دنیایی و اخروی شهدا را بالاتر از چهره های دیگر می داند.

این مقام مسئول و مطلع وعده داد به محض راه اندازی و ساخت دو خیابان جدید در بابل، از نام شهدای مظلوم بابلی مدافع حرم برای نامگذاری آن بهره گیری خواهد شد.

توضیح: خبر فوق در شبکه تلگرام دست به دست می چرخد. به نظرم صرفاً یک بازی رسانه ای است. یعنی چه که در صورت ساخت خیابان جدید در بابل اسم شهدای مدافع حرم هم استفاده خواهد شد؟ اما به هر حال این قلم نیز نسبت به رجحان مرحوم نوروزی نسبت به شهدای مدافع حرم در نامگذاری میادین معترض است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ۱۱:۵۵ ب.ظ

منصف باید به نتیجه ای می رسید که پیش از این بزرگانی چون یزدانی و برهانی در شورای شهر به آن رسیده بودند. چون خودش به این نتیجه نرسید، پس او را به این نتیجه رساندند!

از قدیم گفته اند اجتماع نقیضین محال است. شما نمی توانی هم منصف باشی و هم آزاده، آن وقت موافق جریان آب شنا کنی.

اگر منصف از شورا اخراج نمی شد من در آزادگی مرد شب شکن موصل، به شک می افتادم.

 انتقام از جنگ احزابی که بر ضد حسین منصف به راه انداختند، کار پیچیده ای نیست. فقط یک ضربه نیاز است. بینی عمرو بن عبدود شان را باید به خاک مالید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا