اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

بی صاحب نیستیم!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۸:۵۱ ب.ظ

این مطلب را چند روز پیش در کانال شیرخوارگان حسینی شهرستان بابل به مدیریت برادر بزرگوارم علی آقای مهاجر خواندم:


شیخ جعفر مجتهدی:

این طور نیست که ائمه اطهار علیهم السلام دوستانشان رابه حال خود رها کنند، اگر از دوستان آنها غفلتی سر بزند آن بزرگواران مواظب هستند و بالاخره آنها را نجات می دهند.


بگذارید مطلبی را خدمتتان عرض کنم:

چند روز پیش با خبر شدم برادر یکی از دوستان طلبه ام که در بابل مغازه دار است و با او نیز سلام و علیکی دارم، به طور ناگهانی، ناپدید شده و هیچ ردی جز یک تماس نیمه کاره از او به جا نمانده است! رهگیری این تماس نشان می داد او ساعاتی بعد از ناپدید شدن در بابل در اطراف بهشت زهرای تهران حضور داشته است. در این رابطه پرونده ای در اداره آگاهی بابل تشکیل شد و گمانه هایی به میان آمد. در تهران نیز فعالیت هایی برای پیدا کردن او آغاز گردید.

در حد بضاعت خود تلاش داشتم موضوع را پیگیری کرده و قدمی برای این خانواده بردارم. آخرین تماس من با دوست طلبه ام امروز نزدیک اذان ظهر بود. بنده خدا مستأصل بود و از این که هنوز پیگیری ها به جایی نرسیده و پدر و مادر و اهل و عیال برادرش در اضطراب و نگرانی و بلاتکلیفی به سر می بردند ناراحت بود. احساس کردم دارد امیدش را از دست می دهد. بنده خدا حق داشت. هر کس خودش را در این وضعیت قرار بدهد می فهمد او و خانواده اش چه حال و روزی دارند.

برای تسکین خاطرش خواستم چیزی گفته باشم. یاد همان مطلب شیخ جعفر مجتهدی افتادم که چند روز قبل در کانال شیرخوارگان حسینی خوانده بودم.

گفتم: حسن جان! خانواده شما همگی یا طلبه اند و یا هیأتی و نوکر اهل بیت. امروز هم روز میلاد امام زمان است. ما بی صاحب نیستیم برادر. کسی هست موقع گرفتاری و اندوه و اضطراب به دادمان برسد. انشاءالله به برکت این روز شریف، خبری از برادرت شنیده و از بلاتکلیفی خارج شوید.

نزدیک اذان مغرب بود که حسن  زنگ زد. صدایش صاف و لحنش امیدوار و محکم بود. گفت: از آگاهی زنگ زدند و خبر دادند برادرم پیدا شده و در یکی از بیمارستان های شیراز بستری است.

گفتم: این هم عیدی امام زمان. الحمدلله رب العالمین. خدا را شکر که ما را از متمسکین به ولایت امیرالمومنین و اولادش قرار داد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عرض ارادت به نماینده سابق و شاید، لاحق!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۴:۲۹ ب.ظ

صبح روز دوشنبه، حجت الاسلام ناصری، نماینده سابق مردم بابل در مجلس شورای اسلامی را به طور اتفاقی مقابل حرم حضرت معصومه سلام الله علیها دیدم و دقایقی با ایشان همکلام شدم.

نزدیک بیست سال است که در حوزه علمیه هستم و با روحانیون و علمای زیادی نشست و برخاست داشته ام. از این رو جنس و قابلیت روحانیون را با چندبار دیدار و گفتگو به خوبی تشخیص می دهم.

حجت الاسلام ناصری در مجموع عملکرد خود در دو دوره نمایندگی مجلس، کارنامه قابل قبولی دارد. شاید اگر بخواهیم رکوردی برای محرومیت زدایی و کارآفرینی بین نمایندگانی که از حوزه انتخابیه بابل به مجلس راه پیدا کردند، ثبت نماییم بیشترین درصد آمار مختص به کارنامه عملکرد این روحانی با صداقت و پرکار باشد.

البته در موضوع تصویب برجام، انتقادی جدی به این بزرگوار دارم و داریم که همچنان سرجای خود باقی است.

راستش اگر من به جای سیاستگذاران شورای ائمه جمعه کشور باشم، امثال حجت الاسلام ناصری را برای تصدی گری سمت امامت جمعه شهر یا شهرستانی بر می گزینم. به نظرم حیف است به خاطر کرسی نمایندگی مجلس، چنین عناصر کارآمدی که از روحیه مردم داری برخوردارند را در چنبره رقابت های ویرانگر سیاسی، گرفتار کنیم.

از جمله ویژگی های مثبت یک امام جمعه، روحیه پدری و بزرگ منشی و گذشت، صداقت و پرهیز از نیرنگ و دو رویی، عدالت و مراقبت از تأثیرپذیری در ارتباط با صاحبان قدرت و ثروت، اجتناب از باندبازی و فامیل گرایی، حسن خلق و هوش اجتماعی است که به شکر خدا در رفتار و گفتار این روحانی با تجربه و با ذکاوت به طور برجسته ای مشهود است.

از مهمترین عواملی که بعضی ائمه جمعه را در کسب توفیق و انجام صحیح مأموریت خود ناکام می گذارد عبارت است از عدم خودسازی و سلامت نفس، قبیله گرایی و باندبازی، رودربایستی با صاحبان ثروت و مکنت و از همه بدتر دو رویی و نفاق، که در نهایت منجر به بدبینی، تفرقه و ریزش نیروهای انقلابی می گردد.

برای حجت الاسلام شیخ علی اکبر ناصری عزیز آرزوی سلامت و توفیق بیشتر دارم و امیدوارم تا ابد در شمار خادمین مخلص جامعه اسلامی محشور باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پرسشگری و استیضاح، حق ماست

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۱:۴۳ ب.ظ
انتقاد ما از دادستان بابل درباره چرایی سکوت در مقابل انتشار مطالب خلاف دین و انقلاب توسط شخصیت های حقیقی و حقوقی شهر بابل در فضای مجازی و برخورد عجیب با یک چهره سرشناس جبهه فرهنگی انقلاب به اتهام ثابت نشده نشر مطلبی که میز بر و بچ را نشانه رفته بود همچنان به قوت خود باقی است.
دوستانی ریش سفیدی و وساطت کردند که این دعوا را فعلاً از طریقی غیر از فضای رسانه ای پیگیر باشیم.
به لطف خدا اتحاد نیروهای قدیمی و عدالتخواه شهر بابل با جوانان بسیجی نسل سوم و چهارم انقلاب در این خصوص بر مدار پیگیری کامل ماجرا تا حصول نتیجه مطلوب شکل گرفته است.
از علمای پرآوازه و خوشنامی که در این راستا قول همراهی داده اند نیز بسیار سپاسگذارم.
انشاء الله فرهنگ مطالبه گری و امر به معروف و نهی از منکر در حوزه مسئولان که سفارش اکید مقام معظم رهبری است به مرور ریشه رفتارهای زیان باری که ناخواسته باعث بدبینی و ریزش جوانان انقلابی به بهای حفظ میز اصحاب قدرت و نیز غفلت از اولویت هاست را از بین خواهد برد.
در این باره فعلاً مطلبی منتشر نخواهد شد تا ان شاءالله به زودی به شکل حضوری و تشکیلاتی، اقدام لازم صورت بگیرد، بأذن الله تعالی.
موجیم که آسودگی ما عدم ماست.
  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره نامه سرگشاده عضو شورا

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۱:۳۱ ب.ظ

چشم دیدن علیجانزاده کاشی را ندارم و برای رد صلاحیت او نیز تلاش کرده ام؛

اما این که می گوید بارها از امام جمعه درخواست دیدار داشته تا بتواند درباره مطالبی که پشت سر او و همفکرانش در شورا به گوش ایشان رسیده، توضیحاتی بدهد و موفق نشده، جای تأمل دارد.

شأن یک امام جمعه نیست که با استناد به سخنان یک طرف دعوا، وارد حیطه قضاوت شده و تریبونی که جایگاه صدق و عدل است را یکسویه استفاده نماید. امیدوارم شاهد حل این مسأله باشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روز معلم و حرفی که باید گفت!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۱:۰۶ ب.ظ

جماعت همیشه طلبکار، نمی توانند نسلی را تربیت کنند که خود را نسبت به جامعه، بدهکار دانسته و دنبال خدمت و ادای تکلیف باشد.

درود بر همه معلم های شریفی که درد دل ها و شکوه های اقتصادی و معیشتی خود را در کلاس درس فرو بلعیده و بر سر دانش آموزان بیگناه، خالی نمی کنند!

امیدوارم مسئولان دولت و مجلس هم بیشتر از پیش به فکر رفع معضلات معیشتی این قشر استراتژیک جامعه باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهید علی خلیلی در انگلستان!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۳:۴۴ ق.ظ

هرکس با هر دین و مذهبی در هر جای عالم که در دفاع از مظلومین و ضعفا و نوامیس جامعه، مجاهدت کرده و خود را به خطر بیندازد یک قهرمان و ایثارگر است.

ابراهیم بدرو از همین دست آدم های شجاع و با غیرت است که دختری را از چنگال پانزده نفر از اوباش که قصد تجاوز به او را داتشند نجات داد و مدتی بعد توسط همان اوباش به قتل رسید. خدا روح این قهرمان نجیب و بریتانیایی با وجدان را با شهدا به خصوص علی خلیلی و دیگر مجاهدان عرصه امر به معروف و نهی از منکر محشور کند. گزارش این واقعه را به نقل از سایت تابناک می خوانیم. راستی در این گزارش ذکر شده که هر هفته چهار هزار نفر در انگلستان به ظاهر متمدن و پیشرفته به رغم وجود آزادی های جنسی، مورد تعرض قرار می گیرند که در نوع خودش عبرت آموز است:


یک باند نوجوانان در لندن جوان بریتانیایی را در جنایتی هولناک به قتل رساندند. این جوان بریتانیایی یک دختر نوجوان را از تجاوز دسته جمعی نجات داد ، اما چندی پس  از نجات دختر ، او را با شلیک گلوله کشتند تا علیه آنها شهادت ندهد.

عاقبت جوانی که دختری را از تجاوز نجات داد!

بنا به گزارش روزنامه ی (سان) این جوان «ابراهیم بدرو» ۲۵ ساله برای کمک به دختری که مورد حمله ی گروه ۱۵ نفری در هانکی شرق لندن قرار گرفته بود وارد عمل می شود و او را نجات می دهد. مادر او در این باره می گوید: ابراهیم از آن پس تلفن های تهدید آمیزی را از سوی اوباش دریافت می کرد تا مانع او از ارائه ی مدارک و ادله در دادگاه شوند. او مجبور شد به بریستول نقل مکان کند.

عاقبت جوانی که دختری را از تجاوز نجات داد!

عکس فارغ التحصیلی ابراهیم بدرو در دستان مادرش

ابراهیم بدرو در سال ۲۰۱۶ با تغییر نام و به عنوان مربی شخصی به لندن باز می گردد. یکی از اعضای باند او را می شناسد و اتومبیل او را تخریب می کند و یکی دیگر از اعضا نیز که سوار دوچرخه بوده به او شلیک می کند و در نهایت ابراهیم بدرو از دنیا می رود.

شایان ذکر است بر اساس داده های موجود از ابتدای سال ۲۰۱۶ تا پایان آن بیش از ۲۰۲ هزار و ۶۶۶ تعرض جنسی در انگلیس رخ داده است؛ به عبارت دیگر در هر هفته ۴ هزار نفر مورد تعرض جنسی قرار گرفته اند.

عاقبت جوانی که دختری را از تجاوز نجات داد!

او مانع تجاوز اعضای باند پانزده نفره به یک دختر شد

عاقبت جوانی که دختری را از تجاوز نجات داد!

گذاشتن گل جلوی درب ورودی خانه ی جوان کشته شده به پاس فداکاری

  • سیدحمید مشتاقی نیا

من فقط تو رو میخوام!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۲۹ ب.ظ

 1-   ... فقط و فقط تو رو میخوام، دوسِت دارم باور کن!

2-   ... فقط و فقط تو رو میخوام، دوسِت دارم باور کن!

3-   ... فقط تو رو میخوام ... باور کن!

4-   ... فقط ... میگم خیلی باحالی!

5-   ... حتماً حرفمو باور میکنی، من دروغگو نیستم!

6-   ... این بابایی که جلوم وایساده یه وقت حواستو پرت نکنه!

7-   ... درسته خیلیا تو عشقشون دروغ میگن!

8-   ... اما من؟! نه ... نه!

9-   ... اون قدری دوسِت دارم که حاضرم داد بزنم تا همه بشنون!

10-                       ... البته داد که بزنم میگن دیوونه است!

11-                       ... حالا همین جوری صحبت کنیم بهتره! کسی شک نمیکنه!

12-                       ... آخ که چقدر دوسِت دارم!

13-                       ... هیچ کی به پات نمیرسه، قربونت برم الهی!

14-                       ... تو همه کس منی. بدون تو انگار هیچم!

15-                       ... هیچ کس نمیتونه جاتو برام پر کنه!

16-                       ... چند ساله دارم بِهِت میگم، اما شک دارم باور کرده باشی!

17-                      ... ببین حواست به اون جلو نباشه ها!

18-                       ... من که حاضر نیستم به کسی غیر تو فکر کنم، از بس که میخوامت!

19-                       ... اگه تو لیلی نباشی، من مجنونم، مجنون... !

20-                       ... میدونم که تو هم منو میخوای!

21-                       ... مجنون هم عجب دلی داشت به مولا!

22-                       ... یه روز لیلی ظرفشو میشکنه ... مجنون نمیخواست کم بیاره!

23-                       ... داشت آبروش میرفت جلو ملّت ... عجب حرفی زد!

24-                       ... ولی خوب، چه اسم و رسمی به هم زد با این کاراش!

25-                       ... خیلیا براش شعر گفتن و چیز نوشتن!

26-                       ... خودمم یه چیزایی نوشتم ولی ...!

27-                       ... چه خوب میشه لااقل یکی از کارام صدا کنه، مثل توپ بپیچه!

28-                       ... مگه بقیه چطور اسم در کردن؟!

29-                       ... تو خیابون که میرن همه واسشون دست تکون میدن!

30-                       ... یه روز دور من جمع میشن و امضا میگیرن!

31-                       ... بگذریم ... چقدر دلم برات تنگ شده بود!

32-                       ... واسه رسیدن به اینجا چه حالی ازم گرفته شد!

33-                       ... بد مصب بدجوری آب روغن قاطی کرده بود!

34-                       ... نذر کردم این دفعه پول قلمبه گیرم بیاد عوضش کنم!

35-                       ... قسط ها رو هم یه جوری ردیف میکنم، اما ماشین واجب تره!

36-                       ... آقای رشیدی قولشو داده، میخواد وام برام جور کنه!

37-                       ... رشیدی اهل حاله، اونو دارم غم ندارم!

38-                       ... ولی نمیدونم چرا نخواست بهم انتقالی بده!

39-                       ... یه جا به جایی بهتر بود تا یه جای بهتری گیرم بیاد!

40-                       ... حقوقو مزایاش یه طرف، اعتبارش حال میده!

41-                       ... آدم باید دنبال ترقی باشه!

42-                       ... من و اکبر مثلاً هم سن و سالیم ... صد نفر جلوش دولا راست میشن!

43-                       ... لاکردار تو زن گرفتنم بخت باهاش یار بود!

44-                       ... شانسی شانسی ... هی من بدبخت!

45-                       ... اما درست میشه، توکل بر خدا!

46-                       ... چه پدر زن توپی هم داره!

47-                       ... ما که آخرشم از هیچ طرف چیزی گیرمون نمیاد!

48-                       ... نه ارثی نه میراثی!

49-                       ... باید روی پای خودم بایستم، این طوری نمیشه!

50-                       ... تو این دوره زمونه نمیشه به کسی اعتماد کرد!

51-                       ... این چند روزه به چند نفر رو زدم؟ کدومشون به دادم رسیدن؟!

52-                       ... کاظم میگفت برو خدا رو شکر کن یه خونه دوخوابه داری!

53-                       ... نامردا حسودیشون میشه!

54-                       ... مثل خاله زنکها میشینن پشت سرم می بافن واسه خودشون!

55-                       ... خریدن یه ویلای فسقلی و این همه دردسر؟!

56-                       ... راهش همونه که گفتم!

57-                       ... باید موقعیت شغلیمو ببرم بالا!

58-                       ... ای رشیدی ...!

59-                       ... از همین فردا شروع میکنم!

60-                       ... منو دست کم گرفتن!

61-                       ... خیلیاشون مدیون من هستن!

62-                       ... اصلاً چند نفر از همکارا تا حالا از خودشون عرضه نشون دادن؟!

63-                       ... یه بارم مرادی گفت اداره داره رو شاخ تو می چرخه!

64-                       ... اینا باید پیش من لُنگ بندازن!

65-                       ... حیف ... حیف که موقعیتش جور نشد!

66-                       ... اَه این شکم بی صاحابم که ول کن نیست!

67-                       ... آبرومو برد جلو جماعت!

68-                       ... بغل دستیم چه جوری داره نگام میکنه!

69-                       ... کارم تموم شد میرم یه پیتزا میزنم!

70-                       ... شایدم یه چلومرغ با ... زرشک!

71-                       ... آدم باید به خودش برسه!

72-                       ... با شکم که نمیشه شوخی کرد!

73-                       ... دو روز دنیا رو باید خوش گذروند!

74-                       ... اصلاً این همه دوندگی به خاطر همینه دیگه!

75-                       ... یه روز می میریم و میریم پی کارمون ... هی روزگار!

76-                       ... باید خوب خورد و خوب پوشید و خوب چرخید!

77-                       ... این بریز و بپاشا هم که خرج داره!

78-                       ... آدم میخواد بی غم باشه جیبش باید پر باشه!

79-                       ... جیب پر هم واسه آدمای یه لا قبایی مثل من ...!

80-                       ... سخته؛ اما شدنیه!

81-                       ... از بچگی میگفتن میخوای به جایی برسی باید سه تا "پ" داشته باشی!

82-                      ... پر رویی که ... چه عرض کنم، به ما نیومده!

83-                       ... پارتی ... نمیدونم، به رشیدی که خیلی امید دارم!

84-                       ... پول هم جور میشه، خدا بزرگه!

85-                       ... وقتی به جایی برسی معلومه مابقی خودش جوره!

86-                       ... این بابام که هی حواسمو پرت میکنه!

87-                       ... با اون قیافش ... دلش خوشه ها!

88-                       ... لابد یه بغل ارزو واسه خودش لیست گرفته اومده!

89-                       ... یکی نیست دم بایسته، نذاره هر کی بیاد تو!

90-                       ... با اون قیافش معلومه که حواس همه رو پرت میکنه!

91-                       ... ببین چقدر آدما با هم فرق دارن!

92-                       ... آدمی که فرهنگ داره از خط اتوی لباسش مشخصه!

93-                       ... نزاکت اجتماعی واقعاً هنریه واسه خودش!

94-                       ... که چی مثلاً؟ با اون صدای نکرش ...!

95-                       ... یادم نره از فردا باید شروع کنم!

96-                       ... نفری یه قوطی سوهان میذارم جلو میزشون!

97-                      ... میگن حق گرفتنیه!

98-                       ... منم حقمو میخوام!

99-                       ... چند تا شد ببینم!

100-                ... این دونه ها هم که استاندارد نیست!

101-                ... اوخ اوخ ...!

102-                ... حواست با منه یا نه؟!

103-                 ... فقط و فقط تو رو میخوام، دوسِت دارم باور کن!

104-                 ... فقط و فقط تو رو میخوام، دوسِت دارم باور کن!

105-                 ... فقط و فقط ... فکر کنم صد تا شد!

106-                 ... اهدناالصراط المستقیم. صراط الذین ...

-         ... خدا قبول کنه این نماز امام زمان ... طولانیه، حواس آدمو پرت میکنه ...!

سید حمید مشتاقی نیا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برسد به دست دادستان بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۸:۱۶ ق.ظ

افراد، مسئولین، خودشان را در معرض نقد و انتقاد قرار بدهند و پاسخگو باشند و پاسخ بدهند و تبیین کنند. خیلی از اوقات اگر چنانچه یک انتقادی به کسی بشود، این فرصتی است برای او که بتواند ذهن ها را روشن کند، تبیین کنند، حقیقت را بیان کنند؛ خیلی چیز خوبی است.۱۳۸۸/۰۳/۲۹ مقام معظم رهبری

در کنار این، نظام پاسخگویی را برای خودتان متحتم بدانید. واقعا وزیر در حوزه‌ی کار خودش، مدیران وزارتی در حوزه‌ی کار خودشان، معاونان هر کدام در حوزه‌ی کار خودشان پاسخگو باشند. یعنی هم در برابر خطایی که انجام می‌گیرد، واقعا پاسخگو باشند؛ هم در برابر کار لازمی که باید انجام می‌گرفته و انجام نمی‌گیرد، پاسخگو باشند.۱۳۸۴/۰۶/۰۸ مقام معظم رهبری

از دادستان محترم بابل دعوت می شود به منظور اطاعت امر از مطالبه مقام معظم رهبری و احترام به دیدگاه منتقدان، جهت پاسخ گویی به بعضی پرسش ها و ابهامات پیرامون عملکرد دادستانی بابل در حوزه عدالت خواهی و دفاع از حقوق مردم، در یکی از محافل اجتماعی و انقلابی مدّ نظر خود، حضور به هم رساند.

بی شک ارتباط مستقیم با مردم و حضور در بدنه اجتماع، یکی از امتیازات جمهوری اسلامی است که نتیجه آن تقویت اعتماد عمومی نسبت به نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اینجاست که باید قدر امثال مطهری را دانست!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۱:۱۵ ب.ظ

از این که یک مرجع عالی قدر تقلید، دغدغه ای جز تعطیلی روز شهادت امام موسای کاظم علیه السلام ندارد ناراحت نشوید. اصلاً احترام همه مراجع عظام بر ما شیعیان واجب و ضروری است.

این نوع اتفاقات فرصتی است برای این که قدر مجتهدان طراز اولی چون استاد شهید مرتضی مطهری را بیشتر بدانیم. فرق است بین مجتهد متفکری که مباحث گره گشای علمی او همچنان بعد از گذشت چهل پنجاه سال، پاسخ گوی معضلات فرهنگی و فکری جامعه است با بزرگوارانی که  چهار خط مطلب جدید هم برای تهیه خوراک فکری جامعه و تقویت اندیشه دین ارائه نداده اند.

دشمن بهتر از هر کسی این تفاوت ها را شناخت و آن که راه سعادت و اداره دینی امور جامعه را برای دستیابی به تمدن جهانی اسلام نشان می داد، هدف گلوله حقد و شقاوت و فتنه خویش قرار داد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی مسئولان، رسالت اصلی خود را گم می کنند

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۹:۳۳ ب.ظ

امروز یکی از بچه های خوشنام و بسیجی و از فعالان سرشناس عرصه فرهنگی شهرستان بابل ظاهرا به دستور دادستان به پلیس فتا احضار شد و گوشی تلفن همراه و دستگاه رایانه اش موقتاً ضبط گردید.

طبق تحقیق به عمل آمده موضوع از این قرار بود که وی بخشی از مطالب کانالی تلگرامی به نام بابلستان را در بعضی از گروه ها فوروارد کرده و از این بابت برای ادای توضیحات احضار شد.

کانال بابلستان شاید حدود یکسالی هست که با انتشار مطالبی سیاسی و اجتماعی، مسئولان شهر و کشور را مورد نقد قرار می دهد که البته بعضی مطالب آن قابل دفاع نیست.

مدتی است که از این طرف و آن طرف به گوش می رسد که بعضی ها برای تصفیه حساب های شخصی، اسم هر کس را که قصد و غرضی سرش دارند به عنوان ادمین احتمالی این کانال معرفی می نمایند.

به نظر می رسد پلیس فتا بنا بر استعداد و وظیفه و تخصص ذاتی خود خواهد توانست از طریق رهگیری در فضای مجازی، صاحب کانال را شناسایی کند.

گاه بعضی از این بگیر و ببندها ممکن است شائبه همان تصفیه حساب های شخصی را دامن بزند.

نکته ای که در این میان نباید مغفول بماند رفتار عجیب مسببان این ماجراست. در حالی که یکی از اعضای شورای شهر بابل هر از گاه اقدام به فوروارد مطالب کانال آمدنیوز می کند، بعضی از اعضای گروه حامیان یکی از نمایندگان شورا، عکس های کشف حجاب کرده خود را به رخ می کشند و برخی دیگر اقدام به نشر مطالب منافی ارزش ها و در ضدیت با اسلام و انقلاب می نمایند، سینه چاک شدن برای دفاع از پایه های سرد و شکننده میز بعضی از مسئولان، رفتاری سوال برانگیز و نشأت گرفته از ناآشنایی با مبانی انقلاب اسلامی و عدم درک صحیح نسبت به تعریف نظام و ارزش هاست.

به یقین نمی توان از همه مطالب کانال بابلستان دفاع کرد و البته شناسایی مدیریت کانال، پرونده این موضوع را خواهد بست، اما آنهایی که به جای دفاع از باورهای دینی و اساس انقلاب، سرمایه نظام را خرج تثبیت جایگاه صاحبان قدرت می کنند، ناخواسته بر شاخه درخت نشسته و بن می برند.

نیروهای انقلابی شهر با هوشیاری کامل به رصد رفتارهای متناقض اصحاب قدرت پرداخته و در فرصت مقتضی، اقدام لازم را برای بیدار سازی خفتگان انجام خواهند داد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نبرد در سه جبهه متفاوت و جنگی که در حکم تفریح است!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۴۱ ق.ظ

شهید علی تمام زاده


به قلم شهید مدافع حرم، حجت الاسلام علی تمام زاده:

دیروز معرکه ای در منزل داشتیم بیا و ببین! در خانه نشسته بودم که دیدم یکی یکی اقوام و آشنایان دارن میان خونه! اول خیال کردم برای مهمانی هست هرچند تازه از تعطیلات نوروزی فارغ شده بودیم وتبعا صله ارحام را هم بجا آورده بودیم (اونم چندبار چندبار!) اما بازم گفتم بارک الله به قوم و خویش! حقا که اینها از من در معنویات و رفتن به مهمانی و صله رحم و علی الخصوص چتربازی جلوترن!

فقط وقتی دیدم همه فامیل بدون استثناء (از برادر ها و خواهرها بگیر تا داماد ها و پدر و مادر و...) مسابقه صله رحم گذاشتن و جمع همه جمع است! فهمیدم که باید کاسه ای زیر نیم کاسه باشد! بله درست حدس زده بودم آمده بودن باصطلاح مرا از رفتن به منطقه منصرف کنند! جالب اینکه از همه نوع ابزار هم استفاده می کردند همه گزینه هایشان(!) را روی میز چیده بودند!! هم تشویق می کردند و هم تهدید! سیاست چماق و هویج بود دیگر! از تحریم شیر مادر و عاق والدین بگیر تا تشویق های آنچنانی در صورت انصراف! .  ارائه دلایل علمی و عقلی و تحلیل های آنچنانی هم کم نبود سر آخر هم بعد از خواهش و التماس کار به قسم دادن و اینها کشید گریه مادر و خواهر هم شده بود چاشنی ماجرا! خلاصه سرتان را درد ندهم چنان روزی بر من گذشت که مسلمان نشنود کافر نبیند!

ناخواسته یاد حرف های ابوحامد(شهید علیرضا توسلی) افتادم که بدین مضامین می گفت ما در سه جبهه متفاوت می جنگیم اولین جبهه جامعه خودمان هست بعضی افراد تحت تاثیر شایعات و تبلیغات و شبهات می گویند موضوع یک کشور بیگانه چه ارتباطی با ما دارد؟ چرا باید خطر مرگ را بپذیریم و جراحت را بجان بخریم؟ مگر کشور خودمان مورد تهاجم قرار گرفته که برای کمک به آنجا برویم و هزینه بدهیم؟ و... در حالی که جنگ امروز تکفیریها با ما ادامه و امتداد همان جنگ یزید و معاویه با لشکر امیرالمومنین وامام حسن و امام حسین صلوات الله علیهم است وقتی از این جبهه سربلند بیرون آمدیم تازه بر می خوریم به جبهه دوم که خانواده خودمان است! مخالفتها و دلسوزی های اهل خانه و کاشانه جزو عوامل بازدارنده در جبهه دوم هست محبت پدر و مادر نسبت به فرزند جوانی که می خواهد راهی میدان نبرد شود و یا محبت جوان رزمنده نسبت به همسر و فرزندانش و خلاصه علایقه خانواده در کنار واکنش ها و مخالفتهای شدید و بازدارنده ای که از سوی خانواده ها می شود مانع از ورود به این میدان نبرد است اگر کسی توانست از این دو جبهه سربلند بیرون بیاید و موفق به پشت سر گذاشتن این دو جبهه سخت شد تازه می رسد به جبهه سوم که آسانترین جبهه نبرد است و جبهه سوم که مقابله با کفار و تکفیریهاست برای رزمندگان نسبت به آن دو جبهه در حکم تفریح است!!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این مجلس در رأس امور است؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۴۵ ق.ظ

شورای نگبهان با مصوبه مجلس برای الحاق به کنوانسیون پالرمو مخالفت و گفت که متن ترجمه ای که از تعهدات در قبال پیوستن به کنوانسیون مذکور به تصویب رسیده با متن انگلیسی و اصلی قرارداد مغایرت دارد!

اگر نمایندگان مجلس از این موضوع اطلاع داشتند و تعمداً به آن رأی دادند باید گفت که در قبال اعتماد و امانت مردم، خیانت ورزیده اند؛

و اگر از سر ناآگاهی و غفلت متوجه این فریب خائنانه نشدند باید گفت که این مجلس، تخصص لازم را برای ورود به مسائل مربوط به منافع جامعه نداشته و در این خصوص فاقد کفایت است.

به راستی چنین مجلسی می تواند در رأس امور کشور قرار بگیرد؟ حفظ حرمت امامزاده به عهده متولی آن است. نمایندگانی که کفایت لازم را برای اداره امور نداشته باشند و به این راحتی سرشان کلاه برود، مجلس را از جایگاه اساسی خود تنزل می دهند.

راستی این وسط ضرورت وجود شورای نگهبان را برای چندمین بار باید به رخ کشانید. اگر هوشیاری فقها و حقوقدانان این شورا نبود، عده ای از سر خیانت و یا غفلت، قراردادی را با بیگانگان می بستند که تا ابد کشور را زیر بار استیلای دشمن فرو می برد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معطل زخم زبان ها نمانید!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۸:۱۲ ق.ظ

utic_photo_2018-02-21_23-02-43.jpg


گمان نکنید کسانی که امروز ارزش کار مدافعان حرم را زیر سوال می برند، صرفاً مشکلشان با نبرد در بیرون مرزهاست. این مسائل تازگی ندارد. حتی در زمان جنگ تحمیلی که بر اساس عقل و شرع و هر منطقی که حساب کنید، دفاع از آب و خاک و مرز و بوم یک وظیفه عمومی است باز هم عده ای بودند که رزمندگان مدافع میهن را مورد تمسخر قرار داده و یا سعی می نمودند در اراده آنان خلل وارد کنند. بیخود که نیست خیلی از همین مدعیان وطن پرستی، یک روز هم سابقه دفاع از جغرافیای ایران را در پیشینه خود ندارد. بماند که همین جماعت پر ادعا، حتی حاضر نیستند برای حفظ ظاهر هم که شده کالایی ایرانی را در حمایت از کارگران هموطن خود خریداری نمایند.

این بخش از وصیتنامه شهید رمضان یحیی پور گنجی، اهل شهرستان بابل، شکوه نامه و البته سندی تاریخی از غرولندهای ناتمام افرادی است که نه خودشان خیری به جامعه می رسانند و نه دلشان می خواهد، دیگران خیری به جامعه برسانند:

"خدایا! توشاهد باش که خیلی ها مانع از رفتنم به  جبهه می شدند و هر یک به طریقی سد راه می گشتند و برخی اظهار می کردند که جبهه فقط و فقط اختصاص به تو دارد که باید بروی؟ عده ای می گفتند  مگر تو جبهه جنگ را خریده ای که باید مدام در آنجا باشی؟! دسته ای با نهایت بی شرمی می گفتند که جبهه بر سر مسئولین مملکت خراب بشود، جنگ به ما هیچ ربطی ندارد؟ چرا صلح نمی کنید؟!

 اما در میان همه این زخم زبان ها خدایا! تو آگاه بودی و هستی که فقط و فقط دلم و تمام اعضا و جوارحم برای جبهه نور علیه ظلمت می تپید و آنچنان شوق جبهه در سرم و در قلبم نهفته بود که ترک جبهه و آمدن به  پشت جبهه برایم شاق و سنگین بود و همیشه در دلم می گفتم که خدایا! تا جبهه با من خداحافظی نکند من هرگز جبهه را تا عمرم باقی است ترک نخواهم کرد. از جبهه خداحافظی نخواهم کرد.

 بارها و بارها این کلام ورد زبانم بود که در آخرت نامه اعمال هر کس جداست و هر انسان به اندازه کار خیری که کرده است مزد می گیرد. الدنیا مزرعة الآخرة.

 ای مردم به خدا قسم اگر امام بزرگوار دستور بدهند که تمام ملت ایران باید در خانه هایشان باشند و تو رمضان یحیی پور باید به تنهایی در جبهه جنگ باشی و بر علیه دشمنان اسلام و قرآن بجنگی اصلا به عقلم و فکرم رجوع نمی کنم که آیا بروم و یا نروم. بلکه سر از پا نشناخته رهسپار جبهه جنگ می شوم و جانم را فدای اسلام و امام می کنم. اگر هزاران جان داشتم همه را فدای رهبر عزیز می نمودم چرا که رجوع به عقل در چنین مواقع حساس و ضروری خلاف است و جز ضرر و زیان در پی نخواهد داشت. ای مردم! مرگ حق است اگر برجی بسازید آسمان خراش که خراب شدنی نباشد اگر به غار پناه برید که دست احدی از انسان ها و حیوانات و درندگان به شما نرسد باز یک روزی را که خدا مقرر فرموده است مرگ به سراغ شما می آید. بهتر نیست که ما به دنبال مرگ برویم واز آن استقبال نماییم آن مرگی که سعادت ما را در دنیا و آخرت تامین و تضمین می کند که همان مرگ سرخ و شهادت خونین است؟ مردم! بشتابید به سوی سعادت ابدی و همیشگی تا برای همیشه رستگار شوید و در جوار رحمت حق تعالی قرار گیرید که این عزت گرانبها و با ارزش به دست نمی آید مگر این که خودمان بخواهیم و خود را مهیا کرده باشیم و به ندای هل من ناصر ینصرنی امام عزیز لبیک بگوییم و رهسپار جبهه حق علیه باطل گردیم.

ای مسلمین! خداوند در بهشت را همیشه بر روی بندگانشان باز نمی کند. در بعضی از مواقع این در باز می شود آن هم به روی بندگان خاص و مخلص خدا؛ اما این دوران دوران جنگ است خداوند در بهشت را باز نموده است تا انسان هایی که لیاقت دارند در آن خرم و جاوید باشند. حال که در بهشت باز است و مجوز به دخول آن منوط به خون دادن در راه خداست بهتر نیست که ما این فرصت را مغتنم شمرده  به این سعادت عظمی  نائل آییم؟ به والله اگر هر انسان عاقلی به فکر و به عقل خود رجوع کند می بیند که کار نیک و پسندیده ای را در پیش گرفته است. ای مردم! از جبهه جنگ استقبال نمایید وخود را برای جهاد و دفاع  آماده نمایید گوش یه فرمان فرمانده کل قوا باشید دل از دنیای فریبنده بر کنید و جنگ را سرلوحه همه امورات زندگیتان قرار دهید. اینطور نباشد که فقط یک عده مخصوصی به جبهه بروند و عده ای دیگر در گوشه ای بنشینند و تماشاگر صحنه ها باشند. این طور نباشد که یکی بگوید چون فلانی نرفته من هم نمی روم. نه این طور نیست اگر دو نفر در یک ماشین در اثر تصادف در یک لحظه بمیرند هم قبرشان سواست و هم فردای قیامت حسابرسی شان.

نکند روزی بیاید که امام تنها بماند. نکند روزی بیاید که باطل درخود اتحاد داشته باشد ولی حق در خود تفرقه. نکند روزی بیاید که دشمن از آمدن به جبهه جنگ استقبال کند و ما مسلمین از رفتن به جبهه سر باز زنیم و امتناع ورزیم. نکند روزی بیاید که اسلام و قرآن را فدای دنیای مان کنیم.

 

نکند روزی بیاید که شهدا از کم کاری ها و سهل انگاری های مان از ما سوال نمایند. خدایا! تو گواه باش که آنچه وظیفه ام بود نوشتم. باشد تا ان شاءالله موثر و مفید واقع گردد."

یک نکته دیگر هم در این وصیتنامه مهم و کاربردی است. شهید می گوید من حتی اگر تنها هم باشم در مقابل دشمن می ایستم و این که نباید گفت چون دیگری پا به میدان نگذاشت من هم به جبهه نمی روم.

راستی اگر این سفارش شهید را امروز در مصاف با جنگ نرم دشمنان، اجرایی کنیم چقدر می تواند گره گشا باشد. هر کس احساس کند خودش به تنهایی مسئول دفاع از حریم باورها و عقاید و ارزش های جامعه است. کسی منتظر تأیید و به به و چه چه دیگران نباشد. کسی چشم امید به اقدام دیگران ندوزد. هر کس خودش را محور و متولی جبهه حق دانسته و در مقابل هجمه خانمان سوز بدخواهان، با تمام وجود قد علم کند.

این توصیه مقام معظم رهبری را دوباره مرور کنیم:

در جمهوری اسلامی، هر جا که قرار گرفته‌اید، همان‌جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه‌ی کارها به شما متوجه است. 5/12/1370

  • سیدحمید مشتاقی نیا

میهمان مادر

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۸:۵۴ ق.ظ


می دانست چه کسی باید با اعزامش موافقت کند. خیلی اصرار کرد. وقتی دید ممکن است موفق نشود، او را به فاطمه زهرا سلام الله علیها قسم داد ...

به عمه اش گفت: خواب خانم فاطمه زهرا را دیدم. به من گفت سوریه که آمدی، هفته بعدش مهمان من هستی.

 یک هفته بعد از اعزام، با دوستانش در حلقه محاصره دشمن افتاد. چهار گلوله دشمن، درست نشست توی پهلویش. پیکرش هم ماند تا مثل خانم، بی مزار بماند.

شهید مدافع حرم، مجید قربانخانی، برگرفته از خاطرات خانواده و همرزمان

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این راه، ادامه دارد...

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۱:۲۵ ب.ظ

از یک آدم معمولی هم اگر می پرسیدید: جواب سوال شرعی را باید از کی گرفت؟ طلبه و روحانی و عالمی را نشانتان می داد. این امر، واضح و بدیهی بود.

از زمان امامین باقر و صادق علیهماالسلام حوزه های علمیه و محافل نشر فقه شیعه، گسترش یافته و کسی با این روال، بیگانه نبود.

این که نه یک فرد معمولی، بلکه نایب خاص امام عصر(عج) از حضرت درباره تکلیف شیعه برای حل مسائل خود در عصر غیبت کبرا می پرسد و پاسخی مکتوب دریافت می کند که: "و اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة احادیثنا فإنهم حجتی علیکم و انا حجةالله" (در حوادثی که واقع می شود به راویان احادیث مراجعه کنید. همانا آنها حجت من بر شمایند در حالی که من حجت خداوند بر آنها هستم.) نمی تواند مربوط به ابهام و بلاتکلیفی در حل احکام فقهی معمول جامعه باشد.

همه می دانستند که برای حل مشکلات خود در زمینه احکام فقهی باید به علما رجوع کنند؛ کما این که در زمان حیات ائمه نیز این روال، معمول بود.

به نظر می رسد موضوع پرسش و پاسخ، احکام فردی اسلام نیست و فراتر از آن به مسائل و حوادث اجتماعی جهان اسلام اشاره دارد. البته ذکر این نکته هم لازم است که هیچ گاه از مسأله شرعی، با اصطلاح "حوادث واقعه" یاد نشده است.

حضرت ولی عصر(عج) با این توقیع مستند، تکلیف سیاسی مسلمانان در مواجه با حوادث و جریانات مختلف اجتماعی را روشن ساخته است: "در مواجهه با حوادث روزگار، به علمای دین رجوع کنید."

در ادامه حدیث هم متوجه می شویم که منظور، رجوع به هر عالمی نیست.

همان طور که امام، حجت خداست، علمایی می توانند حجت امام بر مردم باشند که مثل او، رنگ و بوی الهی داشته باشند. ویژگی های امام، البته منحصر به ابعاد علمی و معنوی و اخلاقی صرف نیست. ائمه علیهم السلام در همه امور علمی و معنوی و مادی و اجتماعی و سیاسی و ... حجت خدا به شمار می آیند. از این رو، هر عالمی که در همه این زمینه ها شبیه تر به ائمه باشد، مستحق اطاعت و فرمانبردای مسلمین در همان اموری است که از ائمه اطاعت می کرده اند.

به راستی آیا ولایت فقیه، چیزی جز این است؟ در مقوله ولایت فقیه هم می گوییم هر فقیهی که از نطر ابعاد علمی و اخلاقی و تدبیر و... به خلق و خو و مرام ائمه شبیه تر باشد، حق دارد جانشین آنان در امور مرتبط با اداره جامعه اسلامی باشد.

 همان طور که پیامبر(ص) جامعه بعد از خود را حیران وبلاتکلیف نگذاشت و جانشینش را برای همگان مشخص نمود، ولی عصر(عج) نیز برای مدیریت جامعه دینی در عصر غیبت، جانشینان خویش را معرفی کرده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از پلیس فتا گله مندیم

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۰ ب.ظ

همین نویسنده اصلاح طلب هتاکی که به امام رضا علیه السلام توهین کرده پیش از این نیز توهین هایی را در فضای مجازی نسبت به باورهای دینی داشته است؛ اما کسی توی دهانش نزده است.

در سایه غفلت پلیس فتا بارها دیده شده که بعضی از اشخاص حقیقی و حقوقی با اسم و عکس واقعی خود به اسلام و انقلاب و ارزش ها توهین می کنند، نوامیس شهدا را مورد تمسخر قرار می دهند، مطالب کانال های معاند را در گروه های مجازی پخش می کنند، انواع گپ های مبتذل پسر و دختری را راه می اندازند، اقدام به کشف حجاب می کنند و ...

حالا این وسط نعوذبالله کسی پیدا شود که صاحب قدرتی را در گوشه ای از کشور به چالش بکشاند یک دفعه رگ گردن آقایان نظارتی فضای مجازی باد کرده و به تکاپو می افتند که حتما موضوع را پیگیری نمایند.

عزیزان زحمت کش ما در فتا باید بدانند که نظام اسلامی به معنای میز متزلزل فرماندار و شهردار و امام جمعه و داماد امام جمعه و رییس ثبت احوال و مدیر شرکت پست و ... نیست. اگر قرار است سر ارزش های انقلابی غیرت نشان ندهیم بهتر است آخرت خود را هم به دنیای اهل تزویر نفروشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مشاور جوان بهتر است یا سالمند؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۵۷ ب.ظ

عده ای معتقدند که برای بهتر شدن فعالیت ها و پیشبرد امور باید با جوان ها به مشورت پرداخت. برای همین است که بعضی از مسئولان مشاورین خود را از بین جوانان انتخاب می کنند.

در مقابل، عده ای دیگر نیز بر این باورند که از افراد با تجربه باید در مقام مشاوره استفاده شود. این اختلاف نظر باعث شده است که بسیاری از مدیران مردد بمانند که بالاخره برای مشورت در امور باید اولویت را به جوان ها بدهند یا به کنهسالان و خبرگان مجرب؟

امام علی علیه السلام به این مناقشه پاسخ داده است.

بنا بر فرمایش و استدلال امیرالمومنین علی علیه السلام، انسان عاقل برای مشورت، باید سراغ هر دو طیف مذکور رفته و خود را از سرچشمه استعداد و ظرفیت فکری و تجربی جوانان و سالخوردگان بهره مند سازد:

"هر گاه در کاری که برایت پیش آمده است احتیاج به مشورت پیدا کردی، ابتدا آن را با جوانان در میان بگذار؛ زیرا جوانان تیزهوش تر و از سرعت حدس بیشتری برخوردارند. سپس درباره آن با میان سالان و پیران رایزنی کن تا عیبش را بیابند و نیکش را برگزینند؛ چرا که آنان از تجربه بیشتری برخوردارند."

شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، 20/337

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برسد به دست طلبه ای که خودش می داند!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۲:۵۱ ب.ظ

(متن میهمان)


بسم الله الرحمن الرحیم

سخنان آیت الله توکل، نماینده مردم استان مازندران در مجلس خبرگان و استاد دروس خارج فقه حوزه علمیه قم در خصوص مخالفت با برگزاری کنسرت های هنجارشکن و آلوده به حرام، به همان میزان که حمایت و رضایت مومنین را به دنبال داشت، ناراحتی رسانه های معارض و معدودی از عناصر واداده را نیز به همراه آورد.

در این بین، طلبه ای اهل یکی از شهرهای پرافتخار مازندران، متنی را به آیت الله توکل رساند و با یکی از رسانه های مطرود و فراموش شده استان مصاحبه ای انجام داد و در تماس تلفنی با برخی از دوستان طلبه نیز دست و پا زد تا ادله ای را سر هم کرده و خود را مخالف فرمایش بزرگان نشان بدهد.

فارغ از ادبیات سخیف و اشکالات عجیب املایی و انشایی نگارنده، سطح پایین پرسش های وی، اصل سبقه تحصیلی او در حوزه های علمیه را نیز دچار تردید کرده است. جالب آن که وی در ابتدای نامه، خود را شایسته حضور در بین نامزدهای انتخابات مجلس خبرگان نیز دانسته که به اذعان خودش به دلیل عدم احراز بصیرت و سوءپیشینه، صلاحیت وی از طرف شورای محترم نگهبان مورد تأیید قرار نگرفته است.

یک- این برادر مدعی فضل و علم و درک، در سطرهای مختلف نامه خود، آیت الله توکل را به کاربرد عبارتی خطاب به مسئولین متهم نمود که از اساس کذب محض است و آیت الله توکل چنین عبارتی را در سخنرانی خود خطاب به مسئولان به کار نبرده است.

دو- سطح پایین سواد نگارنده آن جا آشکار می شود که وی گمان نموده مخالفت با کنسرت به معنای مخالفت با موسیقی است و به این استدلال عالمانه! تمسک جست که چون تلویزیون موسیقی پخش می کند پس برگزاری هر نوع کنسرتی هم مجاز شمرده می شود! به نظر می رسد یک طلبه مبتدی هم با اشراف به فتاوای مقام معظم رهبری و سایر مراجع عظام به خوبی می داند که مخالفت با کنسرت های آلوده به حرام با توجه به فضای هیجانی و مختلط آن که در بسیاری از موارد منجر به اشاعه منکر می گردد به معنای مخالفت با اصل موسیقی نیست، بماند که صرف پخش یک موسیقی از صدا و سیما نیز به معنای جواز آن نوع موسیقی محسوب نمی گردد.

سه- وی در اظهار نظر اندیشمندانه! دیگری، پیشنهاد داده است که در صورت مشاهده منکر در فضای فرهنگی باید به مسئولان امر گزارش داد! در حالی که سخنان آیت الله توکل در خصوص اجتناب از اعطای مجوز به کنسرت های حرام آلود، مصداق همان گزارش و توصیه و تذکر به مسئولان برای مقابله با جریانات خزنده ای است که تحت لوای فرهنگ و هنر درصدد تعمیق خودباختگی و هرزگی فکری و غفلت از حقایق فطری و الهی برآمده اند. بی شک مسئولان دلسوز و متعهد نیز در چارچوب وظایف قانونی خود با عنایت به تذکر علما، در زدودن آلودگی و اختلاط و هرزگی بعضی از فضاهای هنری و فرهنگی به رسالت دینی خویش عمل خواهند کرد.

چهار- نگارنده نامه در ادعایی عجیب تر و با صبغه سکولاری، تصور نموده که در شأن یک استاد اخلاق نیست که در مواجهه با منکرات اجتماعی و اخلاقی، واکنش نشان بدهد! آیا فردی که خود را در طراز علمای مستعد حضور در مجلس خبرگان می داند آن قدری با احکام و منویات دین آشنا نیست تا بداند که اخلاق و عرفان دینی به معنای تصوف و عزلت نشینی نبوده بلکه با تأسی از سیره ائمه اطهار علیهم السلام، آمیزه علم و عمل، نشانگر میزان صداقت یک عالم و مومن حقیقی است؟ آیا جز این است که جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و فرهنگ شهادت طلبی، جلوه هایی زیبا ازالتزام به اخلاق نبوی و سیره علوی و مرام خاندان وحی شمرده می گردد؟

پنج- متن فوق بیشتر از آن که به منزله دفاع و حمایت از سخنان انقلابی نماینده مردم ولایتمدار مازندران تلقی شود دفاع از عملکرد تیزبینانه شورای محترم نگهبان در رد صلاحیت روحانی نماهای جاه طلب و بلندپروازی است که با کمترین درون مایه علمی و فقهی و معرفتی، سودای تکیه بر کرسی های حساس نظام اسلامی ایران را در سر می پروانند. به راستی اگر بصیرت و هوشیاری و دقت نظر فقهای شورای نگهبان نبود، امثال این طلبه کم سواد و ناآشنا با مبانی فقه جامع و پویای شیعه، چه بلایی بر سر باور و ایمان و آبروی ملتی می آوردند که تحقق آرمان تمدن نوین اسلامی را برای سعادت بشریت در اقصی نقاط عالم دنبال می نماید؟

یکی از شاگردان آیت الله توکل 30/1/1397

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دور است زما تن به مذلت دادن

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۳۰ ق.ظ

میلاد امام سجاد علیه السلام و روز گرامیداشت مقام اسرا و آزادگان رو به همه آزادگان جنگ نرم، بازداشتی ها، احضاریه خورها و دادگاه رفته های جبهه حزب الله تبریک عرض می کنم.

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم ...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بهشت و جهنم برای چه کسانی جاودانه است؟

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۱۱:۱۸ ق.ظ

گاهی این سوال مطرح می شود که انسان در دنیا نهایتاً صد، صد و بیست سال عمر می کند؛ بر فرض که همه این عمر را در گناه بگذراند، در آن عالم باید به همین مدت عذاب ببیند نه بیشتر. پس چرا خدا عده ای را برای همیشه در جهنم نگه می دارد؟ این با عدالت خدا منافات ندارد؟

در جواب باید گفت: همان طور که در آموزه های دینی بارها تکرار شده، دنیا محلی برای عرضه و اثبات میزان ایمان یا کفر انسان ها و جلوه گاه خوبی ها و بدی های آدم هاست. عده ای از گنهکاران هستند که به رغم ارتکاب اعمال ناپسند، می دانند که اشتباه کرده اند و در عمق باطن خود، احساس ندامت داشته و این آمادگی و گرایش را دارند که روزی از گناهان خویش توبه کنند. حساب این طیف از گناهکاران با آن دسته از افرادی که گناه و ظلم و عصیان را به عنوان یک "راه و روش" برگزیده و با خیال آسوده دست به ستم و اعمال ناروا می زنند و هیچ گاه قصد اصلاح رویه خود را ندارند، تفاوت دارد.

این قاعده البته برای نیکوکاران نیز اجرا می شود.

امام جعفر صادق علیه السلام در این رابطه می فرماید:

إنما خلد أهل النار فی النار لأن نیاتهم کانت فی الدنیا أن خلدوا فیها أن یعصوا الله أبدا. و إنما خلد أهل الجنة فی الجنة لأن نیاتهم کانت فی الدنیا أن لو بقوا فیها أن یطیعوا الله أبدا، فبالنیات خلد هؤلاء و هؤلاء. ثم تلا قوله تعالی: " قل کل یعمل علی شاکلته " قال: علی نیته.

اهل دوزخ از این رو در دوزخ جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا جاودان باشند همیشه نافرمانی خدا کنند و اهل بهشت از اینرو در بهشت جاودان باشند که نیت داشتند اگر در دنیا باقی بمانند همیشه اطاعت خدا کنند پس این دسته و آن دسته به سبب نیت خویش جاودانی شدند، سپس قول خدای تعالی را تلاوت نمود: بگو هرکس طبق طریقه خویش عمل می کند. فرمود: یعنی طبق نیت خویش.

اصول کافی، ج 3، ص 135 – 136

خدا کند که همیشه جزو نیکوکاران باشیم؛ اما چقدر خوب است اگر خدای ناکرده مرتکب خطا و گناهی شدیم، فرصت توبه و جبران آن را از دست ندهیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا