اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

درباره این سه خبر مرگ آور!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۵ آذر ۱۴۰۱، ۰۱:۱۰ ب.ظ

 

در صفحات حوادث رسانه ها این  روزها سه خبر تلخ بیشتر جلب نظر می کند.

پیرمردی 84 ساله در کرج که همسری میانسال اختیار کرده و خواهرزاده او را نیز  به فرزند خواندگی پذیرفته بود وقتی از محبت و توجه همسرش ناامید شد و احساس کرد او کودکی که فرزند خوانده شان  است را بیشتر دوست دارد، نیمه شبی چاقو به دست گرفت و هر دو را به قتل رساند! و بعد خودش را تسلیم قانون کرد.

مرد 25 ساله ای در مشهد بعد از تماشای چند فیلم کوتاه مستهجن در گوشی همراه رفیقش بر اثر تحریک قوای جنسی، دختر بچه ای سه ساله را برای تجاوز به خانه برد و وقتی فریادهای او را شنید گلویش را فشرد و به قتل رساند!

زهرا جلیلیان دانشجوی دکترای برق دانشگاه تهران وقتی اعمال نفوذ استاد را برای درج نام فردی دیگر کنار نام خود ذیل مقاله پژوهشی اش دید که خودش برای انتشار در نشریه ای علمی و معتبر جهانی تهیه کرده بود اقدام به خودکشی نمود!

میتوانیم برای هر سه این اتفاق و وقایع مشابهی که هر روز درگوشه و کنار کشور رخ میدهد مخرج مشترکی بگیریم؟

آن پیرمرد 84 ساله که پایش لب گور است اگر خدا را در نظر داشت میتوانست رفتار غلط همسرش را نادیده بگیرد و صبر پیشه کند. لااقل از خدا حیا میکرد و طلاق میگرفت. دستکم با آن بچه بیگناه کاری نداشت. همسرش چطور؟ او هم اگر خدا را در نظر میگرفت از کم محلی به مرد خانه هر چند پیر و فرتوت باشد غفلت نمیکرد.

مرد 25 ساله اگر از خدا میترسید فیلم مستهجن نگاه نمیکرد. به همان میزان که فیلم مستهجن در جامعه به وفور قابل دسترس است دسترسی مشروع به جنس مخالف هم کار دشواری نیست. فکر تجاوز آنهم به یک کودک سه ساله و سپس قتل او تنها از ذهن بیمار و روح پریشان و دل آلوده به شهوت سر می زند. وجودی که دیگر از یاد خدا تهی شده در تسخیر شیطان است.

بعضی استادان دانشگاه خیلی چندش آور هستند. خودشان را عقل کل و صاحب نظر و در طبقه خدا میدانند. فساد اخلاقی یا فکری و اعتقادی یا انظباطی بعضی اساتید دانشگاه در سایه سکوت نهادهای ذی ربط واقعا عذاب آور است. آن دختر دانشجو اگر خدا را در نظر داشت بابت این ظلم به او پناه میبرد یا شکایت میکرد. خودکشی در هیچ فرضی از نظر عقل و شرع قابل تایید نیست. استاد دانشگاه هم اگر حیا داشت و از خدا میترسید به حقوق معنوی دانشجویش تعرض نمیکرد. مسئولان نظارتی و فرهنگی و آموزشی هم اگر خدا را در نظر بگیرند و بدانند روزی باید در پیشگاهش بابت کرده ها و نکرده های خود پاسخگو باشند فرصت تصدی امور و تکیه بر تخت قدرت و جاه را مغتنم شمرده و در ترویج احکام و معارف حق و گسترش معنویات و نظارت بر حیطه های تحت سیطره، دقت و دلسوزی بیشتری نشان می دهند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">