اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۴۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عاشورا» ثبت شده است

انسان فقط جسم نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۸، ۰۵:۱۰ ب.ظ

در کربلا، کم سخت گذشت؟! تحمل فاجعه ای به این عظمت، کار آسانی است؟ زین العابدین علیه السلام همه این صحنه های دردناکی که شنیدنش هم اشک ما را در می آورد در روز عاشورا دیده و خون گریسته بود.

اما

وقتی از ایشان سوال می شود در ماجرای کربلا، کدام اتفاق برای شما سخت تر بوده، مثل کسی که دست روی نقطه دردش گذاشه باشند، از ته دل آه می کشد و سه بار پشت سر هم می گوید: الشام الشام الشام!!

چرا؟

امام دلیل می آورد: در شام، دورشان حلقه زدند و شمشیر آخته را به نمایش گذاشتند، مقابلشان به هلهله و شادی پرداختند، از بالای بام بر سرشان آب و آتش ریختند، آنها را به محله یهودیان بردند و گفتند: اینها خانواده قاتلان پدران شما در خیبر بودند، سرهای شهدا را درمیان زنان و دختران شهدا به نمایش گذاشته و  گاه لگدمال می ساختند، در خرابه ای بی سقف نگاهشان داشتند و در شب از سرما و روز از گرما آزار دیدند و ...

از نگاه مادی، جان با ارزش ترین کالای حیات است و همین که انسان زنده بماند می ارزد که مدتی درد و مشقّت و تحقیر و شکنجه را تحمل کند. حفظ جان بر همه چیز اولویت دارد؛ اما از نگاه معنوی، انسان شخصیت و عزت خود را برتر از جان دانسته و اسارت در دست ناجوانمردان هتّاک را بدتر از مرگ می داند. آسمانی ها مرگ با عزت را بهتر از زندگی با ذلت می دانند و دنیازدگان و فرومایگان، خورد و خواب و راحتی چند روزه را به انسانیت و شخصیت و عزت خویش ترجیح می دهند.

باید دید انسان را در چه قالبی تعریف می کنیم، جسم خاکی و حیوانی و یا روح آسمانی و الهی؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی خدا هست

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۸، ۰۹:۲۱ ق.ظ

آنچه حسین از آن گذشت فقط جان و مالش نبود که این البته خود، کاری بزرگ و بی مانند است. دل بریدن از زندگی و خریداری مرگی سخت با عطش و غربت و آتش، آسان نیست.

حسین علیه السلام از محبت همسر و فرزند و اهل و عیال نیز گذشت و می دانست با رفتنش، دستکم چهل روزی گرد اسارت و آوارگی بر وجودشان خواهد نشست.

حسین از آبرویش نیز گذشت. قیام بر ضد حاکمی ناجوانمرد که همه رسانه ها را برای تخریب شخصیت او بسیج کرده و تهمت ها روانه اش می ساختند، شهادت روح در مقتل شبهات و زخم زبان ها بود.

حسین از دشمن خود هم گذشت. حرّ همانی بود که با سپاهش راه را بر او بست و او و خانواده اش را بیابان نشین ساخت و از آب دورش نگاه داشت و ...بی هیچ منّت و سرزنشی او را هم بخشید.

حسین از داغ دلش نیز گذشت و نشکست. همه خون جگرهایی که از مصیبت عزیزانش خورد، یک جا در قطرات زلال خون شش ماهه اش جمع کرد و به آسمان ریخت و گفت: هوّن علیّ ما نزل بی، انه بعین الله. همه آنچه بر من گذشت گواراست چون خدا می بیند.

دلت را که به خدا بدهی زندگی فقط محل گذر است و در پیچ و خم شدائد دنیا و فشارهای زندگی، بی تاب نمی شوی. رمز آرامش و استحکام و مقاومت در برابر سختی ها این است که بدانی هدف داری و هدفت فراتر از همه تعلقات مادی دنیاست. خدا که باشد چیزی کم نداری و کم نمی آوری.

إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ *الاحقاف13*

همین منطق است که شهادت را در کام یک نوجوان، احلی من العسل می سازد و طومار تکبر و ضعیف کشی یزیدیان را با سحر کلام بانویی اسیر در هم می پیچد که تمام قد ایستاد و ایستادگی سرخ خویش را اینگونه معنا داد: وما رأیتُ الّا جمیلا.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خدا، دنیا، عاشورا!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۸، ۱۲:۲۳ ب.ظ

 

به نظر من این پیام عاشورا، از درسها و پیامهای دیگر عاشورا برای ما امروز فوری‌تر است. ما باید بفهمیم چه بلایی بر سر آن جامعه آمد که حسین‌بن‌علی علیه‌السّلام، آقازاده‌ی اول دنیای اسلام و پسر خلیفه‌ی مسلمین، پسر علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌الصّلاةوالسّلام، در همان شهری که پدر بزرگوارش بر مسند خلافت می‌نشست، سر بریده‌اش گردانده شد و آب از آب تکان نخورد! از همان شهر آدمهایی به کربلا آمدند، او و اصحاب او را با لب تشنه به شهادت رسانند و حرم امیرالمؤمنین علیه‌السّلام را به اسارت گرفتند!
حرف در این زمینه، زیاد است. من یک آیه از قرآن را در پاسخ به این سؤال مطرح می‌کنم. قرآن جواب ما را داده است. قرآن، آن درد را به مسلمین معرفی می‌کند. آن آیه این است که می‌فرماید: «فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصّلاة و اتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیا» (۱)دو عامل، عامل اصلی این گمراهی و انحراف عمومی است: یکی دور شدن از ذکر خدا که مظهر آن نماز است. فراموش کردن خدا و معنویت؛ حساب معنویت را از زندگی جدا کردن و توجه و ذکر و دعا و توسل و طلب از خدای متعال و توکل به خدا و محاسبات خدایی را از زندگی کنار گذاشتن. دوم «و اتبعوا الشهوات»؛ دنبال شهوترانیها رفتن؛ دنبال هوسها رفتن و در یک جمله: دنیاطلبی. به فکر جمع‌آوری ثروت، جمع‌آوری مال و التذاذ به شهوات دنیا افتادن. اینها را اصل دانستن و آرمانها را فراموش کردن. این، درد اساسی و بزرگ است. ما هم ممکن است به این درد دچار شویم. اگر در جامعه اسلامی، آن حالت آرمانخواهی از بین برود یا ضعیف شود؛ هر کس به فکر این باشد که کلاهش را از معرکه در ببرد و از دیگران در دنیا عقب نیفتد؛ این‌که «دیگری جمع کرده است، ما هم برویم جمع کنیم و خلاصه خود و مصالح خود را بر مصالح جامعه ترجیح دهیم»، معلوم است که به این درد دچار خواهیم شد.۱۳۷۱/۰۴/۲۲

بیانات در دیدار فرماندهان گردان‌های عاشورا
عبرتهای عاشورا, جامعه اسلامی
قرآن


۱ ) سوره مبارکه مریم آیه ۵۹
فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَواتِ ۖ فَسَوفَ یَلقَونَ غَیًّا
ترجمه:
امّا پس از آنان، فرزندان ناشایسته‌ای روی کار آمدند که نماز را تباه کردند، و از شهوات پیروی نمودند؛ و بزودی (مجازات) گمراهی خود را خواهند دید!

  • سیدحمید مشتاقی نیا