اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شایعه» ثبت شده است

فکر نمی‌کردم فردی در لباس روحانی، این همه تخریب کند!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ آبان ۱۴۰۳، ۰۹:۵۹ ق.ظ

تصاویر: مراسم تشییع پیکر شهید آیت الله سیدابراهیم رییسی

 

«در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶، خود بنده این حجم از تخریب و ترساندن مردم را پیش‌بینی نمی‌کردم، چرا؟ چون پیش خود می‌گفتم که اولاً طرف رقابت، فردی است که لباس دین و روحانیت را به تن دارد و لااقل در این قضیه حد نگه‌می‌دارد، نه اینکه کاری نمی‌کند، بلکه بالأخره تا یک جایی جلو می‌رود، ثانیاً ایشان از اول انقلاب مسئولیت داشته، بنابراین لااقل حریم نظام و اصول اخلاقی انتخابات را نگه‌می‌دارد، ثالثاً اکنون رئیس‌جمهور است و شئونات رئیس جمهور را حفظ خواهد نمود. خب در انتخابات و خصوصاً ۱۰ روز آخر، محاسبه ما به هم خورد!... حرف من این است که رقیب، با مجموعه تبلیغات تخریبی بی‌سابقه چنان فضای رعب و ترس‌آلودی ایجاد کرد که صدای ما به بخشی از جامعه نرسید! به نظر شما سخیف‌تر و خنده‌دارتر از این ادعا وجود دارد که می‌گفتند اگر فلانی بیاید در خیابان‌ها و پیاده‌رو‌ها دیوار می‌کشد؟ (خنده)، اما با تبلیغات و تخریب‌ها کاری کردند که متأسفانه بخشی از جامعه ترسیده بود که نکند واقعاً این‌ها رأی بیاورند و آزادی‌های مردم را سلب کنند! یا مثلاً گفتند اگر این‌ها رأی بیاورند، جنگ و ناامنی می‌شود، یا دوباره تحریم می‌شود. خب اخیراً مردم خبر‌ها را می‌بینند، در امریکا یکی از بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها علیه ما درحال تصویب است. قصدشان این است که با این تحریم‌ها، جنگ داخلی درست کنند و مردم را به جان هم و به جان نظام بیندازند، خب چرا آقایان جوابگو نیستند؟ مگر شبکه‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی‌شان نمی‌گفت، اگر فلانی رأی بیاورد جنگ و تحریم است. چرا هنوز چند هفته نگذشته، چنین تحریم‌های پیچیده و چندلایه‌ای علیه ملت ایران طراحی و تصویب شد؟ این‌ها شماتت نیست، بلکه تبیین واقعیت است. کار دشمن، دشمنی است. برای دشمن فرقی بین دولت‌ها نیست. او می‌خواهد، ریشه ملت مسلمان ایران و اسلام و اصل انقلاب را بزند. اتفاقاً امریکا بیش از هر‌کس، با تحریم‌هایش دارد به طبقه متوسط در ایران ضربه می‌زند. این واقعیت را که برداشتن تحریم‌ها تنها از مسیر شکل‌گیری یک دولت مقتدر و نه با ترس و مجامله محقق می‌شود، برخی پوشاندند و الان هم پاسخگو نیستند. این‌ها گله از تخریب شخص خودم نیست، مطلقاً. این‌ها نگرانی از باب‌شدن یک روش، در فرهنگ سیاسی ماست....» 

درد دلی از شهید سید ابراهیم رییسی/ همشهری آنلاین

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ابتذال در سعدآباد

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۳، ۱۰:۱۶ ق.ظ

منظورم از سعدآباد مجموعه کاخ موزه های سعدآباد است و منظورم از ابتذال لزوما کشف حجاب نیست که دیگر در بسیاری از تفرجگاهها و خیابانهای کشور به امری عادی تبدیل شده و اساسا کار از برداشتن روسری گذشته و به نمایاندن سر سینه و پیراهنهای آستین کوتاه کشیده شده است. شاه یک مجسمه ای را در وسط حیاط سعدآباد نصب کرده که همچنان باقی است و با عرض پوزش تصویر آن را در پایین مطلب آورده ام. گویا به مرور بعضی ها دارند کشف حجاب را به این وضعیت می رسانند.

جالب است در جای جای مجموعه سعدآباد انبوهی از عوامل حراستی و ارتشی و گاه انتظامی هم به چشم می خورند. تذکر هم می دهند که عکس برداری از این نقطه ممنوع است، حق نداری از لباس خونی شهید چمران در موزه ارتش عکس بگیری، یا راه خروج از این طرف است مبادا دوباره برگردی و ظروف سلطنتی را از نو نگاه کنی... صرفاً با کشف حجاب کاری ندارند. مهسا امینی بر نظام پیروز شد قابل انکار نیست کما اینکه دختر آبی هم با مرگ خود زمینه ورود زنان برای تماشای مسابقات مردانه فوتبال را فراهم کرد. بگذریم.

مقصودم از ابتذال چیز دیگری است.

اگر حاکمی در جمهوری اسلامی برود دفتر و دستکش را در دل طبیعت بنا کند، که نباید بکند، چه فریادها و فغانها و وامصیبتهایی به آسمان خواهد رفت که چه نشسته اید آخوندها دارند کشور را نبود میکنند و...

مجموعه کاخهای سعدآباد، دهها هکتار منطقه جنگلی شمال شهر تهران است که به زوال رفت و استراحتگاه اختصاصی درباریان گردید. کسی اعتراضی کرد؟ کسی اعتراضی می کند؟ دهها نفر هر روز به تماشای موزه های این کاخ جنگلی بزرگ می آیند. خیلی هایشان اساسا با نظام سر خوش نیستند. غرولندهایشان مشخص است. بعضی ها را دیدم که می گویند: به به! چه سرمایه ای! چقدر زیبا، چه ابهتی، چه قدرتی! اینها چه کردند در این مملکت، خدا شاه را رحمت کند...

ابتذال غیر از این است که جمهوری اسلامی، کاخهای گران قیمت شاه را برای عبرت مردم به موزه تبدیل کرده و خیلی ها عبرت نمی گیرند که هیچ به تحسین کژی ها می پردازند؟

من البته چند سال پیش امام جمعه ای را در شهری کوچک دیدم که بازنشسته عقیدتی ارتش بود. می گفت هر چقدر مسئولین یک شهر ماشینهای گران قیمت تری را سوار شوند نشانه پیشرفت و موفقیت آن شهر است. گفتم برادر! خوشبختی و پیشرفت یک شهر به زیرساختها و سطح رفاه و خدمات عمومی بستگی دارد. ولگردی و خوش خوشان با اموال مردم که هنر نیست. آن امام جمعه البته مدتی بعد به دلایلی دیگر کنار گذاشته شد.

خب، یک بخش این موضوع بر میگردد به پایه های فکری جامعه که اصلاح آن وظیفه نهادهای فرهنگی و آموزشی است.

اما خدایی اش چه اشکال دارد مدیریت کاخ سعدآباد با عواید میلیاردی حاصل از فروش بلیتهای گران قیمت کاخ، محض رضای خدا یک تابلویی هم جایی از حیاط عریض و طویل آن مقابل چشم ملت قرار بدهد که در همین دویست سال اخیر چند میلیون کیلومتر مربع از خاک مقدس کشور ما بر باد رفت تا صرفا یک نمونه از قدرت و درایت شاهان دو سده اخیر بازگو شود؟ حالا ظلم و حق کشی و جنایت و خوشگذرانی و وابستگی و تو سری خوری از اجانب و... شان بماند.

این اردوهای روایت پیشرفت را باید در همچین جاهایی هم به دیده مردم کشاند. میز پرس و پاسخ و گفت و گو و کرسی فکر و اندیشه و فرهنگ راه انداخت. ما ابزار تبلیغ، کم داریم و از نفوذ رسانه ای خوبی برخوردار نیستیم. چنین فرصتهایی را لااقل قدر بدانیم.

 

photo_2024-10-18_20-08-58_u3x5.jpg

photo_2024-10-18_20-10-24_9unl.jpg

photo_2024-10-18_20-10-13_xwwc.jpg

photo_2024-10-19_09-58-04_gqzn.jpg

photo_2024-10-18_20-08-05_9y27.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ابهاماتی که بعدها دردسر میشود

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ مرداد ۱۴۰۳، ۰۶:۳۴ ق.ظ

photo_2024-07-25_05-39-01_x5ww.jpg

 

درباره عملیات مرصاد و آنچه بعد از قبول قطعنامه بر سر ما گذشت بارها مطالبی را نوشته ام. وضعیت جبهه در سال 66 از منظر عبرت فرهنگی باید مورد مداقه قرار بگیرد. رخوت در جنگ باعث بی میلی برای حضور در جبهه گردید که چوبش را در سال 67 خوردیم. 

شل و ول بودن بندهای قطعنامه 598 هم از منظر سیاسی بعنوان عبرت باید نگریسته شود. این مساله باعث سوءبرداشت دشمن و حمله همه جانبه رژیم بعث گردید و ارتش عراق در مناطقی از جبهه های جنوب و غرب به نقطه ای رسید که اول جنگ هم نرسیده بود. در بندهای مورد قبول آتش بس، هیچ اشاره ای به نحوه تبادل اسرا، عقب نشینی از مرزها، تعیین متجاوز و جبران خسارتها نگردید. همین امر باعث شد بعد از قطعنامه هم 2500 کیلومتر از خاک ما دست دشمن ماند تا شروع جنگ عراق و کویت که این کشور از خاک ما عقب نشست و حاضر به تبادل اسرا گردید. عراق نه از سوی سازمان ملل که صرفا در اظهار نظر شخصی دبیرکل وقت جناب خاویر پرز دکوئیار به عنوان آغازگر جنگ معرفی شد. برای همین هیچگاه ایران نتوانست خسارتهای هنگفت ناشی از تجاوز عراق را مطالبه کند در حالیکه دولت کویت میلیاردها دلار از عراق غرامت جنگی گرفت.

البته حضور حماسی جوانها در این روزها هم از پدیده های جالب توجه تاریخ دفاع مقدس است. شایعه شد که امام گفت اگر کسی به جبهه نرود خودم می روم. خیل جوانهایی به سوی جبهه شتافتند که بعضا از نظر شمایل شباهتی به بچه های بسیج و رزمنده نداشتند.

از این تحلیلها که بگذریم شبهاتی هم با موضوع زد و بند بعضی مسئولان دوطرف در روزهای آخر جنگ وجود دارد که اگرچه در حال حاضر کمرنگ است ولی در آینده تاریخ، پررنگ و چالش برانگیز خواهد شد.

فعلا نمیخواهم به ریز این شبهات که حتی از سوی بعضی آزادگان مطرح شده اشاره کنم. در روزهای پایانی جنگ به اندازه چند سال ابتدایی جنگ، اسیر دادیم.

یک نکته عرض کنم و فعلا تمام. مرحوم آقای ری شهری در سال 67 وزیر اطلاعات بود. در صفحه چهلم از جلد سوم کتاب خاطراتش درباره عملیات مرصاد می نویسد ما (وزارت اطلاعات) متوجه تحرکات منافقین در مرزهای غربی شدیم. به آقای هاشمی که جانشین فرمانده کل قوا بود هم اطلاع دادیم که منافقین با تجهیزات کامل از قصر شیرین عبور کرده و به سمت اسلام آباد غرب در حال حرکتند و بنا دارند تا کرمانشاه و ... بیایند. آقای هاشمی گفت بررسی می کنم. ساعتی بعد تماس گرفت که این گزارش اعتبار ندارد و حاضر به گسیل نیرو نشد!

یادی هم از غیور مرد منافق کش شیر دل و حماسه آفرین کشورمان کنیم سپهبد رشید شهید علی صیاد شیرازی که با هلی کوپتر در سی کیلومتری کرمانشاه فرود آمد و نخستن خط رسمی دفاعی را تشکیل داد. پیش از او البته از سوی بعضی نیروهای محلی و نیز بچه های القائم سمنان مقاومتهایی صورت گرفته بود. تنگه چهار زبر با غیرت این بچه ها به تنگه مرصاد بدل گردید. یادی هم کنیم از رزمندگان سپاه بدر عراق که در جبهه غرب در مقابل منافقین حماسه آفریدند. در جبهه جنوب نیز ارتش عراق خود را تا آسفالت جاده اهواز رساند که با رشادت بسیجیان و نیز دلیرمردان هوانیروز ارتش مجبور به عقب نشینی شد. درباره جنایات وحشیانه و داعش گونه منافقین در شهرها و روستاهای اشغالی جا دارد دهها کتاب و اثر هنری تولید شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خوارج همان روشنفکری است

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ تیر ۱۴۰۳، ۰۷:۳۰ ب.ظ

ناگفته های رضا کیانیان از نقش عبیدالله بن زبیر/ در قدمگاه فقط حرف زدنم شبیه  عزت الله انتظامی شد - تسنیم

 

خوارج با جریان روشنفکری و لیبرالیسم مخرج مشترک دارد. برخلاف آنهایی که تلاش می کنند خوارج را صرفا آدمهای دگم و خشک مقدس تعریف کنند خوارج همپای جریان روشنفکری با خروج از چارچوب موازین شرع و امام عدالت با خودرأیی و اکتفا به برداشت شخصی اقدام به تأویل و تفسیر دین نمودند.

جریان روشنفکری و نیز لیبرالیسم ورای احادیث و روایات و فتاوا و احکام تلاش دارند آنچه برداشت شخصی خود هست را به نام دین و مذهب قالب نمایند. هرج و مرج دینی و مصلحت اندیشی های منفعت طلبانه خروجی همین طرز تفکر است.

یک عده بعد از شکستی که در انتخابات خوردند و وقتی متوجه شدند جایگاهی در میان قشر متدین ندارند شروع کردند به اتهام زنی و تخریب جلیلی و حامیانش که اینها متحجر و خوارج دوران هستند. منبری های معروف هم که دیدند حرفشان فراتر از محدوده جشن و عزا خریداری ندارد و بچه های انقلابی اهل تقلید کورکورانه از آنها نیستند در حال تئوریزه نمودن وقیحانه این بهتان به منظور انزوا و عقب راندن بچه های جوان بسیجی و انقلابی مستقل هستند که با احساس تکلیف به صورت خودجوش پا به میدان تبلیغ برای کاندیدای عدالتخواه جبهه انقلاب نهادند.

از احمدی نژاد هم که شکست خوردند او را حجتیه نامیدند. کجا حجتیه طرفدار مبارزه با فساد و آبادانی کشور و محرومیت زدایی و نبرد با اسرائیل است؟ 

جلیلی متحجر است که حرف حسابش عمل به مجموعه منویات دین و اعمال و احقاق سبک زندگی دینی به عنوان نسخه نجات بخش جهان بشریت است یا جریانی که برای حفظ قدرت و صندلی ریاست و کانون ثروت معتقد به نرمش و انعطاف در مقابل جریان غربگرا و عدول از موازین انقلاب و عدالت است؟

کدام یک خوارج واقعی دوران است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چیزی نمانده دیگر

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۸ تیر ۱۴۰۳، ۰۶:۴۸ ب.ظ

photo_۲۰۲۴-۰۶-۲۷_۱۵-۳۹-۰۳_70ys.jpg

 

انتخابات تا ساعاتی دیگر به پایان می رسد. اصلا هم نمی دانم چه کسی رأی می آورد. هر چند گمانه ها حاکی از پیروزی جلیلی یا انتقال جلیلی و پزشکیان به دور دوم است.

رقابت درون گفتمانی بین نیروهای انقلاب می تواند شیرین باشد؛ اما دو مساله باعث تلخی کام دوست داران انقلاب شد.

یکی سیاه نمایی و کج خلقی و تولید انبوه اخبار فیک و دروغ و شایعه و تخریب و مساله دیگر به میان آوردن اسامی و القاب مقدس و ارزشی و خرج کردن آن پای یک نفر.

جلیلی یک بسیجی است و به یقین در صورت پیروزی برای جبهه مقاومت از قالیباف کمتر نخواهد گذاشت. کاش بعضی چهره های ملی و حماسی خویشتن داری نموده و با نگاه فرا صنفی از طرفداری رفیق خود اجتناب می ورزیدند. مردم دوست ندارند قهرمانان خود را شریک و دخیل در بازی های جناحی ببینند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خدایگان تناقض

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۹ فروردين ۱۴۰۳، ۱۰:۰۱ ق.ظ

گلستان ما - تناقض یا پارادوکس در رفتارهای اجتماعی !!

 

همانهایی که می گویند ما وطن پرستیم اما تجزیه طلبها را هم به رسمیت می شناسند

همانهایی که می گویند طرفدار دموکراسی هستیم اما از سلطنت موروثی ستمشاهی حمایت می کنند

دم از تحمل نظر مخالف می زنند اما هر کس مخالف نظرشان باشد را مورد هجمه سنگین و فحاشی قرار داده و هو می کنند

همانها که می گفتند آمریکا مهد تمدن است اما در مقابل اغماض رهبران آمریکا از انبوه جرایم اخلاقی و مالی ترامپ سکوت کرده اند

آنها که غرب را مهد آزادی می دانند اما سانسور و ممنوعیت نام بردن از سردار سلیمانی تا حمایت از فلسطین را نادیده می انگارند

حالا می گویند حملات موشکی ایران برای اسرائیل در حد یک شوخی بود و آسیبی به رژیم غاصب نرساند اما همزمان چو انداخته اند که اسرائیل به زودی از ایران انتقام می گیرد! مگر اتفاق بدی برای رژیم غاصب رخ داده که دنبال انتقام است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دوئل

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۰ فروردين ۱۴۰۳، ۰۳:۰۰ ب.ظ

دوئل 2 حاجی سرمایه دار در خیابان حافظ - جهان نیوز

 

زیاد گیر دادید قالیباف چنین است و چنان است. عروسش سیسمونی را ترکیه خریده. مشاورش فلان قدر وام رانتی دریافت کرده. هلدینگ یاس چقدر پول گم شده است. بنیاد خیریه خانواده اش پوششی است و...

پزشکیان مصاحبه کرد و گفت اصلاح طلبها (همانها که روزی قالیباف را رضاخان اسلامی لقب داده بودند) قالیباف را گزینه خود برای ریاست مجلس میدانند.

بعد فایل صوتی ظریف درآمد که گفت نبویان و رسایی فاسد هستند.

بعد اعلام شد صدیقی اموال حوزه علمیه را به نام خودش زده.

بعد شایعه شد رسایی زن صیغه ای دارد.

بعد اعلام شد پسر علم الهدی همدست شرکت متخلف تجاری است.

و....

خلاصه از این دست اخبار را احتمالا تا شروع به کار مجلس جدید و تعیین تکلیف هیات رییسه زیاد خواهید شنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به بهانه انتشار یک خبر

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۴ فروردين ۱۴۰۳، ۰۸:۴۴ ق.ظ

خبر باشد یا شایعه، راست باشد یا دروغ، تنبان خیلی از آقایان شل است. البته شرعی و غیر شرعی دارد ولی در کل بهتر است برای رو کم کنی از یکدیگر و تسویه حساب سیاسی در حیطه های دیگری غیر از مسائل اخلاقی به افشاگری بر ضد هم اقدام کنند. ماشاءالله همه شان هم که یک حرفی در امور اقتصادی و رانتی و ... دارند. همین محدوده دور بزنید و گند همدیگر را در موارد دیگر بالا نیاورید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مردم را از ثواب وقف فراری میدهید

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۸ اسفند ۱۴۰۲، ۱۰:۲۴ ق.ظ

Iranwire.com on Instagram‎: ". اوقاف و زمین‌خواری؛ هر ۲۶ دقیقه یک سند تازه  به نام اوقاف ثبت می‌شود گزارش علی رنجی‌پور @aliranjipour (ورق بزنید)  اصلاحیه: در صفحه دوم خط دوم کلمه "حیاط

 

این سازمان اوقاف هم شده است پاشنه آشیل نظام. حالا هر چه بخواهی با کلمات بازی کنی که فساد سیستمی نداریم و سیستم فاسد داریم نتیجه اش می شود یکی. هر کس هر گوشه از اوقاف دست گذاشت توانست چیزی پیدا کند که بکوبد توی سر نظام. خب برادر من وقتی شفافیت و پاسخگویی نباشد چه فرقی می کند سیستم فاسد باشد یا فساد سیستماتیک شده باشد؟ و بدتر از فساد هم البته توهم فساد است که پایه های نظام را سست می کند. این توهم بخشی اش بخاطر پمپاژ خبری و غلو و دروغ رسانه های دشمن است اما خب بخشی اش هم بابت عدم شفافیت و پاسخگویی مناسب است.

هر از گاه درباره سازمان اوقاف حرف و حدیثی مطرح میشود و این نهاد هم جواب روشنی نداشته و تحقیق و تفحصی هم از عملکرد آن صورت نگرفته است. اوقاف در شهرستانها تبدیل شده است به یک اداره دارایی مقدس که هر چه بیشتر درآمد به دست آورده و به تهران بفرستد ارج و قرب بیشتری در بین بالا دستی ها پیدا می کند. بعضی نمایندگان مجلس بارها نسبت به عملکرد این سازمان اعتراض کردند بارها نسبت زمین خواری به آن دادند اما صدایشان به جایی نرسید.

فارغ از عقوبت بعضی تصرفات نا بجای شرعی در نیّت واقف  و انسداد راه خیر، بالاخره مردم باید بدانند این درآمدها در کجا دارد صرف می شود؟ بعضی ائمه جمعه در شهرستانها دنبال درآمدهای وقفی افتاده اند. مردم می بینند پسران و دختران و دامادهای آنها هم به بهانه ای در دفتر مشغول شده و حقوق میگیرند. برایشان سوال پیش می آید مگر درآمد دفتر یک امام جمعه در شهرستان چقدر است؟ اساسا چرا امتیازاتی که بین نور چشمی ها مثل عروس جناب خاموشی و دیگر اقربا پخش می شود به مردم عادی نمی رسد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره تعطیلی کتابخانه امامزاده یحیی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۳۹ ق.ظ

یک- نمیشود کتمان کرد که تأسیس دو واحد ساختمان کتابخانه امامزاده یحیی در سبزه میدان بابل علاوه بر کارکرد مطالعاتی و فرهنگی آن در معرفی بیشتر این امامزاده واجب التعظیم تأثیر بسزایی داشته است.

دو- سازمان اوقاف یک نهاد درآمد زا و اداره ای مالیاتی با ژست مذهبی و بسیار پر اشکال است که دفاع از آن حسی مشمئزکننده به انسان میدهد.

سه- دست دکتر شافی درد نکند که سرمایه شخصی خود را ایثارگرانه برای تأسیس این دو ساختمان کتابخانه در بافت مرکزی شهر به کار گرفت. اجر اخروی ایشان قطعا درخشان و غیرقابل وصف است اما ناخواسته مرتکب دو اشتباه شد. یکی آنکه زمین کتابخانه را از موقوفات شهر دریافت کرد و بالطبع مجبور به امضای قراردادی مدت دار برای اداره کتابخانه با سازمان اوقاف گردید که موعد قانونی آن به سر آمده است. اشتباه دوم میدان دادن به طیف دگراندیش و غیرانقلابی برای تدوین تاریخ بابل بود که هزینه معنوی و مادی روی دست ایشان گذاشت.

چهار- مرحوم انوشه تاریخ پژوهی توده ای بود که هم در زمان شاه و هم بعد از انقلاب به زندان افتاد و از آموزش و پرورش اخراج گردید. درخشش منحصر به فردی هم در عرصه فعالیت خود نداشت و چه بسیار چهره های برجسته ای که به دلیل عدم انتساب به جریانهای سیاسی انقلابی یا ضدانقلابی و مافیای قدرت و ثروت به رغم برخورداری از وجهه ای جهانی، مهجور باقی مانده و حتی کوچه ای هم به نامشان نشده است اما با تلاش مرموز جریان بیمار فرهنگی شهر و البته خواب آلودگی بعضی پدران معنوی که همّ و غمّ شان اغلب متمرکز بر سهم خواهی بیشتر در عرصه قدرت است میدانی نیز در زمان حیات انوشه به نام وی ثبت گردید. انوشه در نیمچه اثری که درباره بابل منتشر کرده تلاش نموده با تحریف علنی تاریخ، انقلاب در بابل را متأثر از فعالیت مارکسیست ها! معرفی نموده و مدعی شود که مردم از سال 56 به سرکردگی! روحانیت دست به شورش! زده و تعدادی از آنها کشته! شدند. این ادعای دروغ در حالی است که شاهدان عینی شروع انقلاب از محافل مذهبی در سالهای ابتدایی دهه 40 همچنان در قید حیات هستند. مرحوم اردبیلی پدر صنعت مس کشور که اخیرا به رحمت خدا رفت و فوت او بازتابی در تریبونهای رسمی شهر نداشت نیز در خاطرات خود نوشته از سال 42 در جلسات مذهبی مرحوم یزدانی شرکت داشته و با روند انقلاب اسلامی و مبارزه با طاغوت همراه شده است. تریبون رسمی شهر البته به رغم سکوت درباره فاجعه سقوط دو شهروند از پلی معیوب که منجر به مرگ دردناک بانویی جوان گردید و نیز بازگشت متهمی دانه درشت و فراری و جولان ناامید کننده او در شهر که هر دو خبر ابعادی ملی پیدا کرد، ترجیح داد صرفا به مسأله کتابخانه ورود پیدا کند که البته اوقاف مدعی تکذیب بخشی از آن خطابه است.

پنج- اوقاف میگوید طبق قانون و قرارداد رسمی، اداره کتابخانه بر عهده این سازمان قرار دارد. یک ساختمان آن را به هیأت امنای امامزاده تحویل داده که همچنان فعال است، ساختمان دیگر را با همه تجهیزات جهت ادامه فعالیت به یکی از گروههای فرهنگی شهر واگذار خواهد کرد.

شش- نمیشود کتمان کرد هیاهوی اغراق آمیز حول محور تعطیلی موقت کتابخانه بیشتر مرتبط با سوزش ناشی از تعطیلی فعالیت گروه تاریخ پژوهشی فوق الذکر است. البته این گروه میتواند در مرکزی دیگر مثل بنیاد حریری که همراستا با تفکر جریان غیرانقلابی است به فعالیت خود ادامه دهد. اگر نهادی بالا دستی به این نتیجه رسیده که باید جلوی فعالیت گروه تاریخ پژوهی مرحوم انوشه را بگیرد بهتر است صاف و مستقیم و شجاعانه و بی رودربایستی به این تصمیم عمل نماید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ازدواج دوم زاکانی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۴ آذر ۱۴۰۲، ۱۱:۱۰ ق.ظ

اقدام‌غیراخلاقی باعکس معترضان به سازمان محیط زیست!+عکس - جهان نیوز

 

خانم ابتکار، لیدر جریان فتنه بود که در دولت روحانی سهم گرفت. عده ای از کارکنان سازمان محیط زیست در اعتراض به مشکلات اداری و صنفی خود تجمع کردند. این اعتراض برای قبیله اصلاح طلب گران آمد. فیک نیوزها دست به کار شدند و با جعل و دستکاری تصاویر، به تمسخر و هجو معترضان پرداختند. مثلا روی کاغذی که دستنوشته اعتراضی خانمها بود نوشتند ما شوهر میخواهیم و...

چند روز پیش با پیشقراولی سایت صراط نیوز، شایعه ای با مضمون ازدواج مجدد زاکانی و طلاق همسر او و مصاحبه دختر زاکانی و ... توسط جریانهای رسانه ای متصل به فتنه سر زبانها افتاد که البته به آن شکل مورد استقبال افکار عمومی قرار نگرفت. زاکانی بارها با جماعت اصلاح طلب درگیر شده و طبیعی بود که آنها نسبت به وی بغض داشته باشند. اما این وسط، شایعه ای که ساخته و پرداخته شد هدف ضمنی دیگری را دنبال میکرد. طراح این دروغ ننگین، مدعی شد همسر دوم زاکانی، خواهر شهید سید روح الله عجمیان است.

زاکانی البته دست به شکایت برد. خانواده عجمیان هم که پیش تر طعم تلخ دخالت و نفوذ زهرآگین بزرگان را چشیده بود اصلا به این شایعات واکنشی نشان نداد چه برسد شکایت به دستگاه قضا.

سوال اینجاست هدف از تخریب وجهه خانواده شهید عجمیان چیست؟

سید روح الله عجمیان شهید مظلوم عرصه دفاع از امنیت کشور بود که غریبانه در جمع فواحش و اراذل هرز و هیز ارباً اربا شد. او لااقل در ظاهر طرف حساب اصلاح طلبان نبود.

مستندی که درباره وضعیت زندگی خانواده ایثارگر این شهید مظلوم ساخته شد بار دیگر نشان داد که حافظان اصیل انقلاب نه صاحبان میز و منصب و مدعیان صف اول که همواره همین پابرهنه های بی ادعا و خط مقدمی عرصه خطر بوده و هستند.

به راستی چه قشری از برجسته ماندن چهره شهید عجمیان و خانواده او در رنج است؟

پدر بزرگوار این شهید اما در حرکتی تاریخی، برگی از ناکارآمدی دستگاه عدالت کشور را در دفاع از طبقه مظلوم و ولی نعمتان ثبت نمود. او در پخش زنده تلویزیونی، علی اکبر ولایتی که آقازاده هایش متنعم از سفره چرب بیت المال، حالا جام مستی با گرگهای وال استریت را به سلامتی مستضعفان عالم سر می کشند عامل نجات قاتل اصلی فرزند جوانش معرفی نمود.

ولایتی هم مثل ابتکار، لیدر و پیشانی یک جریان سیاسی خاص متعلق به اشراف مصلحت اندیش و سازشکار است. طبیعی است رسانه های فاسد و قلم فروش دنبال فرصتی برای انتقام گیری و لجن مال نمودن منتقدانش باشند.

خون سید روح الله عجمیان و آرمان علی وردی و .... البته اثر خواهد کرد. قاتلان این شهدا و آنهایی که بر آتش فتنه دمیده یا به آن کمک نمودند بی شک رسوا و ذلیل خواهند شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استعفا داد

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۰ آذر ۱۴۰۲، ۱۰:۰۳ ق.ظ

دیروز شایعه ای در باره استعفای استاندار مازندران در رسانه های مجازی پیچید که بعدش تکذیب شد.

یکی از دوستان مطلع البته گفت ماجرا صحت دارد و وی بخاطر بیماری همسرش استعفا داده است. خدا شفا و سلامتی عاجل بدهد.

دوست دیگری البته جواب قشنگی داد کاش استاندار بخاطر مدیریت بیمار خودش استعفا میداد!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ربات می شوید

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۹ خرداد ۱۴۰۲، ۰۸:۵۳ ق.ظ

گوگل به ساخت ربات هوشمند نزدیک‌تر شد

 

یک طلبه پیشنماز مسجدی در خیابان شهید فکوری مشهد بعد از خروج از مسجد مورد حمله فردی رهگذر قرار گرفت و گردن او با تیغ موکت بری مهاجم آسیب دید.

نمونه هایی از این دست حوادث را در سالهای اخیر، کم و بیش در تقاط مختلف کشور میشنویم. فضای مجازی تراوای دشمن کاری کرده است همان مردمی که برای حل مشکلات خانوادگی و مشورت در گره گشایی از معضلات فرهنگی فرزند و عیال و ... به طلاب رجوع میکنند، حتی همان دخترهای مجرد سن بالای علافی که شب تا صبح را در دایرکت طلاب پرسه میزنند، گمان میکنند همه مشکلات شخصی یا اجتماعی شان ناشی از روحانیت است و باید یک گوشه بنشینند تا روحانیت با بیل امکانات و تجهیزات و پول و مدرک و... روی سرشان بریزد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چشم سکوت میکنیم!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۴۴ ق.ظ

ادعا‌ها در رابطه با «بازرسی برهنه بدنی» در بازداشتگاه‌ها واقعیت دارد؟

 

یک چیزی یاد گرفته اند؛ جنگ ترکیبی! بعد همه چی را ذیل همین عنوان تفسیر میکنند. جنگ ترکیبی علیه نظام صحت دارد اما به یقین مدیران ناشایست و کم کاری های مدیریتی بخشی از همین جنگ ترکیبی است.

دوستان مجازی و حقیقی شاهدند که من هر جا دیدم نظام مظلوم واقع شده به دفاع پرداختم اما این مورد از آن مواردی است که اگر چه دشمن بزرگنمایی و سوءاستفاده کرده اما زمینه بزرگنمایی و سوءاستفاده دشمن را خود مسئولان نظام اداری به وجود آورده اند. آن موقع که دوستان طلبه عدالتخواه و بسیجی و انقلابی را به زندان انداخته و بدرفتاری می کردند، تذکرات این بچه ها در خصوص فاصله وضعیت زندان به خصوص بخش قرنطینه با احکام بدیهی اسلام راه به جایی نبرد و رگ غیرت و همت مسئولان بالا دستی را نجنباند.

الان در خصوص بازرسی بدنی زندانیان سر و صدا بلند شده است و مسئولان مرتبط جوابیه ای داده اند که تنها بخشی از آن درست است:

 

خبرگزاری میزان در مطلبی نوشت:

در پروژه جنگ ترکیبی و تبلیغاتی تمام‌عیار غرب علیه ایران که در پاییز سال گذشته آغاز و همچنان ادامه دارد، موضوع بازداشتگاه‌ها و ادعا‌های دروغ در این رابطه یکی از محور‌های اصلی بخش رسانه‌ای این جنگ بوده است. 

اخیرا نیز در ادامه همین پروژه، معدود افرادی مدعی شده‌اند که در زمان بازداشت نزد ضابطان قضایی، بازرسی برهنه بدنی در خصوص آن‌ها انجام شده است. 

 

بررسی‌های خبرگزاری میزان نشان می‌دهد، بازرسی بدنی از متهمان و محکومان قبل از ورود به زندان در حال حاضر با استفاده از تجهیزات فناوری روز صورت می‌گیرد. 

البته در نظام‌های زندانبانی کشور‌های غربی نیز، علی رغم دسترسی به آخرین فناوری‌های روز، همچنان در موارد لازم، بازرسی‌های فیزیکی به کار گرفته می‌شود.

در ایران نیز، با توجه به اینکه امکان وارد کردن اقلام ممنوعه از قبیل تلفن همراه، مواد مخدر، سیم کارت و ... به زندان از سوی افراد وجود دارد در برخی از موارد خاص که نیاز به بررسی کامل بدن وجود دارد، اینگونه بازرسی‌ها با رعایت موازین قانونی، شرعی و حفظ حریم خصوصی افراد انجام می‌شود و بدیهی است که در این راستا بازرسی زندانیان زن صرفا توسط مامورین زن صورت می‌گیرد.

همچنین برخلاف ادعا‌های مطرح شده، در این بازرسی‌ها، هیچگونه تصویری ثبت و ضبط نمی‌شود و با رعایت تمام پروتکل‌ها، بازرسی بدنی انجام می‌شود.

طرح ادعا‌هایی مبنی بر روال بازرسی‌ها با برهنه کردن افراد در ادامه پروژه سیاه‌نمایی از ایران در خارج از کشور است که متاسفانه در داخل نیز عده‌ای با بیگانگان همنوایی می‌کنند و همان سخنان تکرار می‌شود.

در سال‌های اخیر و بویژه در دوره تحول و تعالی در قوه قضاییه، تاکیدات بسیاری در رابطه با حفظ کرامت متهمان و محکومان صورت گرفته و اقدامات ویژه‌ای نیز انجام شده است که می‌توان به دستورالعمل «تبیین حقوق بازداشت شدگان، رعایت کرامت آنان و نحوه نظارت بر بازداشتگاه‌ها» اشاره کرد.

بر اساس این گزارش، چنانچه کسی ادعا دارد که خارج از موازین فوق الاشاره مورد بازرسی قرار گرفته، میتواند مصادیق را به بازرسی سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور ارائه نماید تا موضوع پیگیری شود. قاعدتا ادعا‌هایی که بدون سند و مدرک مطرح شوند، طبق روال گذشته مورد پیگیری و پیگرد قضائی خواهند بود."

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دو قطبی در دو قطبی سازی!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۹ خرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۰۶ ق.ظ

اختلال دوقطبی چیست؟ - مدرسه آنلاین دانا

 

دیده اید بعضی آدم ها دقیقا ضد همان چیزی که خیلی ادعایش را دارند عمل می کنند؟

مثلا کسی که خیلی اصرار دارد به همه بقبولاند آدم شجاعی است معمولا مبتلا به واهمه و بسیار ترسو ست. آدمی که خیلی ادعای راستگویی دارد در حال دروغگویی است. آن که بسیار تظاهر به عبادت می کند منافق است.  آن که بیش از همه داعیه سخاوت دارد، خسیس است. کسانی که ژست میگیرند بگویند من از جنس مخالف بیزارم و آفتاب مهتاب ندیده ام صبح تا شب و شب تا صبح را در عالم واقعی یا مجازی، وسط جنس مخالف می لولند...

معیار شخصیت افراد، رفتارشان است نه صرف ادعا و ژست و هیاهو و شعار.

حالا شده است حکایت مجموعه هایی که دم از شعار سواد رسانه می زنند و دکان و دستگاهی برای خود باز کرده اند و از همه بیشتر به نشر اخبار جعلی عادت داشته و انبوه رسانه های فیک را اداره می کنند.

شده است حکایت بعضی مدعیان مخالفت با دو قطبی سازی که متوجه نیستند همیشه دو قطبی سازی بد نیست و نمی توان دو قطبی خیر و شرّ و حق و باطل را نادیده گرفت و به این بهانه از اجرای احکام الهی در برخورد با بی حجابی یا شکاف طبقاتی و ویژه خواری و... سر باز زد. اصرار ناموجه و ناپخته بر این شعار، خودش یک دو قطبی جدید را دامن زده است؛ نزاع بین مدعیان مخالفت با دو قطبی سازی و موافقان دو قطبی سازی یعنی منتقدان، رقبا و فعالان سیاسی و اجتماعی که از طرف آنها متهم میشوند به دو ایجاد قطبی! حالا اگر آنها واقعا مخالف با دو قطبی سازی هستند باید بزرگواری نموده از موضع خود کوتاه بیایند و به جبهه مقابل بیپوندند که صد البته خود برتر بینی و خود حق پنداری چنین اجازه ای به آنها نخواهد داد. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره فوت مرحوم فاضل

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۸:۱۶ ب.ظ

بیانیه حوزه علمیه مازندران درباره فوت مرحوم حجت الاسلام فاضل

 

خانواده فاضل در بابل خانواده ای متدین و محبوب و بی حاشیه هستند و معمولا هم از مناصب سیاسی دور بوده اند.

فوت مرحوم ابراهیم فاضل، کوچکترین پسر مرحوم آیت الله فاضل استرابادی موجی از شایعات را بر سر زبانها راه انداخت.

به رغم تکذیبهای مکرر مسئولان و اقوام مرحوم و ورود شبکه استانی صدا و سیما، همچنان بازار شایعات درباره مرگ وی داغ است.

آنچه که باعث تقویت شایعه در این خصوص شد گره خوردن نام یک "روحانی" با شهر "بابلسر" بود.

بابلسر به تازگی شاهد ترور دردناک مرحوم آیت الله سلیمانی امام جمعه اسبق این شهر بود.

خیلی ها با همین پیش زمینه، فرضیه قتل یک روحانی دیگر در بابلسر را محتمل دانستند. غافل از آن که مرحوم ابراهیم فاضل بدون لباس روحانیت در بابلسر و بهنمیر تردد داشت.

او با کرایه خودروی اسنپ به ساحل کرفون بهنمیر رفت و قرار بازگشت را هم با راننده بست. بعد از این که لباسهایش را در آورد و به دریا رفت دیگر خبری از او نشد. با توجه به خلوت بودن ساحل کرفون، با گذشت ساعتی، بعضی عابرین در حالی متوجه وجود البسه در کنار ساحل شدند که کسی را در آب ندیدند. از همین بابت با پلیس تماس گرفتند. مرحوم ابراهیم فاضل در دریا غرق شد و با توجه به طوفانی بودن دریا کار جستجو برای یافتن او به طول انجامید و سرانجام پیکرش در سواحل جویبار پیدا شد.

روحش شاد و ان شاءالله قرین برادر شهید و پدر و اجداد عالم و بزرگوارش قرار بگیرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حتی یک لحظه را از دست ندهیم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۰ آذر ۱۴۰۱، ۰۳:۵۸ ب.ظ

شب محکوم به سپیدی است. روز هم شب می شود و.. این تنوع و تغییر است که گردش ایام را رقم می زند.

زمستان به بهار ختم می شود و بهار به تابستان و...

هیچ حکومتی پایدار نیست. حکومت انبیا و امامان یا حکومت سران شرک و الحاد همه تغییر نمودند. مستحکم ترین بناها و عظیم ترین کاخها و عمارت ها هم فرو می ریزند. هیچ سازه ای ماندگار نیست جز بنای فرهنگ و اندیشه و هنر.

دگرگونی در عناصر بیرونی عالم خلقت نشأات گرفته از حرکت درونی و ذاتی همه پدیده های هستی است و درسی برای آن که از بدی ها و سیاهی ها ناامید نشویم و به پیروزی ها و توفیقات مغرور نگردیم.

آن چه می ماند ارزش هایی است که در نهاد بشریت نفوذ کرده و درونی شوند، خیر باشد یا شرّ که از نگاه ما ضدارزش است و برای معتقدانش شیرین و مراد.

تفکر خیر و حق باقی ماند. هر چه مرقد و بارگاه اباعبدالله را ویران نمودند، نوحه و روضه را منع ساختند به تحقیر و تمسخر وقایع عاشورا پرداختند، پیام عاشورا به همه نسلها رسید و جنبش های بزرگی را در مقابله با ظلم و ستم در سراسر گیتی رقم زد.

تفکر باطل هم ماند و حامیانی برای خود دست و پا کرد. یک زمان عده ای در شهادت طفل شش ماهه اباعبدالله تشکیک می نمودند. مگر می شود انسان ها آنقدر شقی باشند که نوزادی را از مکیدن آب منع کنند که هیچ، حلقوم تشنه اش را با تیر سه شعبه نشانه روند که هیچ، جنازه مطهرش را از خاک بیرون کشیده سر از تنش جدا نموده و بر فراز نیزه به اهتزاز در آورند؟ رذالت و پستی هم حد و مرزی دارد. داعش و پیش تر از آن صربها در توزلا و سربرنیتسا ثابت کردند انسان مدعی تمدن هم میتواند از حیوان درنده ای وحشی تر و خون آشام تر باشد.

به حسن رجایی فر گفتند تو سه بچه قد و نیم قد داری، فرزند کوچکت خردسال است، یکبار که به سوریه رفتی و مجروح شدی، دینت را ادا کردی دوباره برای چه عزم سفر داری؟ گفت: روزی اطراف شهر حلب در خیابانی قدم میزدم. چشمم به سر بریده کودک خردسالی افتاد که روی دیوار گذاشته بودند. وقتی کودکانی اینطور مظلومانه کشته میشوند و خانواده هایشان چنین به داغ می نشینند من چطور میتوانم کنار زن و بچه خود آرام و خوش و شاد در کنج عافیت بنشینم؟

راه و رسم یزیدیان نیز به موازات راه حسینیان تاریخ، استمرار یافت و جای پایی برای خود پیدا کرد.

این ویژگی فرهنگ است که اگر همه ظواهر و ساختارهای تجسمی و خارجی اش را هم از دست بدهد باز ملکه ذهن و وجود عده ای قرار داشته و سینه به سینه به نسلهای بعد منتقل شده و در عرصه روزگار تأثیرگذار خواهد بود.

برای همین است که می گویند اصلاح ساختار اقتصاد و سیاست و دیگر شئون جامعه در وهله نخست نیازمند اصلاح فرهنگ آن جامعه است.

ماهاتیر محمد در خاطراتش می گوید مردم مالزی به بدترین وضع زندگی خو کرده بودند و حقارت را جزو لوازم زندگی خود شمرده و ذره ای به تغییر و پیشرفت اعتقاد نداشتند. او در جایگاه نخست وزیر تلاش کرد استقلال و خودکفایی را در قالب یک ارزش درونی نهادینه سازد تا در نهایت به رغم همه مشکلات و فراز و نشیبها مالزی به کشوری ثروتمند و پیشتار تبدیل شود.

تأکید زعمای انقلاب اسلامی بر تقویت باور "ما می توانیم" نیز از همین مهم سرچشمه میگیرد. از همین باب است که در دوره ای توسط امثال رزم آرا تبلیغ میشد ایرانی لولهنگ هم نمیتواند بسازد اما دیری نپایید که با پیروزی انقلاب اسلامی حتی تهیه فهرستی از ابداعات و اختراعات ثبت شده کشور در قامت چند جلد کتاب قطور رخ می نمایاند.

بنی صدر می گفت ما نمی توانیم با ارتش عراق بجنگیم. توان رزمی دو طرف قابل قیاس نیست. زمین بدهیم زمان بخریم و... خرمشهر و بستان و سوسنگرد و هویزه و مهران و ... پشت سر هم سقوط کرد. بنی صدر در نهایت عزل شد. امام شد فرمانده کل قوا، فرمود حصر آبادان باید شکسته شود. او فرهنگ ما میتوانیم را در روح رزمندگان دمید. نه فرمانده ای جدید نه رزمنده ای تازه نفس نه مهماتی ویژه وارد عرصه رزم شد. فرهنگ و باور رزمندگان که تغییر کرد، همان ارتش منفعل زمان بنی صدر ناگاه غرّش کنان با توسل به یاد ثامن الائمه علیه السلام شکست حصر آبادان را رقم زد. اندک زمانی بعد، بستان و هویزه و سوسنگرد و خرمشهر نیز از چنگ اشغالگران خارج شد که هیچ، فاو و شرق بصره و حلبچه نیز به تسخیر جبهه مقاومت درآمد.

فرهنگ حرف اصلی را در موفقیت یا عدم توفیق انسان و جامعه می زند.

برای شکل گیری و تغییر در فرهنگ راههای مختلفی وجود دارد. تکرار شعارها و تبیین حق و مطالبه و گفتمان، راهی مردمی و خودجوش و آتش به اختیار برای تغییر فرهنگ و اصلاح و تغییر یک جامعه به شمار می آید.

یک زمانی انتقاد از رییس جمهور هم به منزله دشمنی با نبی اکرم (ص) تلقی می شد. نهایت مسیری که برای اطفای حسّ انقلابی نیروهای مومن گشوده شد امر به معروف و نهی از منکر در حیطه مقابله با بدحجابی یا نهایتا مبارزه با گران فروشی در بازار بود.

دولت سازندگی در خلوت خود به اشاعه فرهنگ رفاه طلبی و تجمل پرستی و ریخت و پاش در بیت المال و ایجاد تبعیض و شکاف طبقاتی و رانت و نورچشم پروری و آقازاده بازی و ... مشغول بود.

یک هفته نامه سیاه و سفید بی کیفیت را مهدی نصیری –فارغ از اینکه در حال حاضر آدم خوبی تصور شود یا بد- راه انداخت به نام صبح. رحیم پور ازغدی پدر و پسر، دکتر گلشنی، شهریار زرشناس، پروفسور مولانا و مددی و... را او اول بار به جامعه انقلابی معرفی کرد با بحثهایی که مبانی تئوریک انقلاب اسلامی در عرصه تمدن سازی و تحقق کامل حاکمیت دینی را برای عموم بازگو میکرد. به مرور بچه های انقلابی بیدار شدند و فهمیدند حرفهای زیادی در عرصه های مختلف برای گفتن دارند و رسالتی جهانی بر دوششان نهاده شده که نباید روی زمین بماند و...

این حرفها و دغدغه ها تکرار و تکرار شد. نشریات دیگر، چهره های دیگر به مرور شکل گرفت از شلمچه ده نمکی تا افشاگری های حسن عباسی و نشست های گفتمان محور نخبگان جوان در حوزه و دانشگاه و دوره های دانشجویی موسسه مرحوم مصباح و... این دغدغه ها به مطالبه و مطالبه به فرهنگ بدل شد که ثمره اش به پیروزی احمدی نژاد – فارغ از اینکه در حال حاضر آدم خوبی تصور شود یا بد- انجامید. احمدی نژاد مستقل با طرح شعارهای انقلابی و عدالتخواهانه توانست قدرتمندترین و با نفوذ ترین رقبای خود را در دو مرحله و سه انتخابات کنار بزند. همین شد که در شب پیروزی او رادیو آمریکا اعلام کرد ایران 25 سال به عقب (یعنی سال 57) بازگشت.

ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم را برای همین گفته اند.

در دولتهای احمدی نژاد کار کردنِ بیشتر، معیار سنجش و ترازوی ارزش و توانایی بیشتر مسئولان قرار گرفت و سبقت در خدمت رسانی به یک باور کلیدی تبدیل شد. همین است که هنوز با گذشت یک دهه از اتمام دولت دهم، نقطه ای از کشور نیست که اثری از آبادانی زمان مدیریت هشت ساله دولتهای او را به خود ندیده باشد.

دردولت روحانی اما دوباره فرهنگ تبختر و کبر و عافیت جویی رونق گرفت و دوباره مسئولان طلبکار مردم شدند. دست روی دست گذاشتند و آجر روی آجر نگذاشتند که هیچ به خورد ملت دادند که باید ازخارج مدیر وارد کرد و ایرانی جماعت کاری بالاتر از تهیه آبگوشت بز پاش در توانش نیست و...!!

برای ایجاد هر تحولی باید فرهنگ را تغییر داد. هر کس باید به سهم خودش کاری کند. به قول آقا هرکس بایدهمان نقطه ای که ایستاده را مرکز توجهات دنیا بداند و فکر کند خودش محور امور است .

شماتت مسئولان کم کار و مطالبه از آنان به جای خود، اما خودمان را هم مسئول بدانیم. انسان باید برای تحقق دغدغه هایش تلاش کند.

فکرها و حرفها و قدمهای کوچک هم تاثیر دارد. اثر پروانه ای، نظریه ای برای اثبات همین واقعیت سازنده است. برایتان پیش نیامده چیزی که فکر میکنید یا درباره اش حرف زده اید را مجسّم و  تحقق یافته ببینید؟ همیشگی نیست اما خیلی از وقتها حرفهای ساده و زلال ما هم به واقعیت می پیوندد. یک فکر خوب یا یک حرف خوب را هم حتی دست کم نگیریم چه رسد به اقدام خوب.

پدر شهید زین الدین چند دقیقه وقت گذاشت و به رحیم صفوی که فرمانده وقت سپاه بود پیشنهاد داد همانطور که برای علما کنگره بزرگداشت گرفته شده، دبیرخانه ای تأسیس شده و آثارشان معرفی و منتشر میشود چه خوب است برای شهدا هم چنین شود.

چنین شد. با همین چند کلمه، کنگره های استانی شهدا شکل گرفت و صدها کتاب و فیلم و آثار هنری و فرهنگی به گنجینه تاریخ این مرز و بوم افزوده گردید.

ثمره شبهای خاطره و برگزاری راهیان نور و ثبت آثار شهدای دفاع مقدس را در سوریه شاهد بودیم. بی استثنا همه رزمندگان نسل سومی و چهارمی انقلاب که سنشان به درک حال و هوای سالهای دفاع مقدس قد نمیداد با کتابها و محافل شهدا انس داشتند و بر مدار روحیات و افکار آنها پرورش یافته و در تداوم راهشان حماسه دفاع از حرم را در تاریخ مردانگی و غیرت به یادگار گذاشتند و پرچم آزادگی را در نبل و الزهرا برافراشته نگاه داشتند. محمدحسین محمدخانی خاطرات مرحوم ضابط (علمدار روایتگری شهدا) را که شنید مانند او دو زانو بر مزار شهدا می نشست و بابت فعالیتهایش در بسیج دانشجویی به آنها گزارش کار میداد و راهنمایی میخواست. او به همت و باکری علاقمند بود کتابهای خاطراتشان را میخواند و تلاش داشت به شخصیت آنها نزدیک شود. در بحبوحه عاشورایی مدافعان حرم خوش درخشید. حاج قاسم مدیریت و فرماندهی این جوان دهه شصتی را که دید در وصفش فرمود: همت و باکری دیگری را پیدا نمودم.

یک بازاری مومن بر اساس علائق شخصی خود، تصاویر علمای شهر را در تکیه ای کوچک جمع کرده و بر در و دیوار آن  نصب می نمود و در منظر نگاه رهگذران قرار میداد. جوانی نانوا علاقمند به تاریخ، از شور نگاه به تصاویر نورانی علما به وادی تحقیق و تألیف روی آورد و آثاری در خور در باب حیات چند عالم نگاشت و به پیشگاه تاریخ تقدیم نمود.

نوجوانی از ذوق تماشای سینه زنی پیرمردی میاندار، جذب هیأت شد. اندکی بعد مسجدی شد و اهل نماز جماعت و بسیج و در اثر معاشرت با نوجوانان مسجدی که جذب حوزه شدند، به مدارس علمیه پیوست و به مرور زمان آثاری در حیطه امور فرهنگی و ترویجی از خود برجای گذاشت.

خدا به کارهای کوچک و خیر و خالص، برکت میدهد و به دنباله آن می افزاید. از هیچ کار به ظاهرخردی در راه نشر معارف دین غفلت نورزیم.

خدا زبان را به عنوان سنتی ترین و نافذترین رسانه به طور رایگان در اختیار ما قرار داده است که آن دنیا بابت قصور در حق آن باید جوابگو باشیم. به قول حاج آقای قرائتی آن دنیا یوم الحسره همه لحظاتی است که به راحتی از دست دادیم و قدر نشناختیم.

مرحوم حاج آقای ضابط علمدار روایتگری شهدا بود. گاهی در جمعی می نشست به بهانه ای که مثلا میخواهد از جیبش کاغذ یا شانه ای در بیاورد تصویر یکی از شهدا را هم در می آورد و به بقیه نشان میداد و به همین بهانه، خاطره ای از آن شهید را برای بقیه تعریف میکرد.

در خاطرات اعضای جمعیت موتلفه آمده است در دوران ستمشاهی در تاکسی و اتوبوس و... به بهانه ای سر صحبت را با راننده یا مسافر باز میکردند و حدیثی هم لابه لای صحبتشان میخواندند که از آن فرصت اندک هم برای تبلیغ دین استفاده کرده باشند.

روح مصطفی چمران شاد که علاوه بر دانش و رزمش، نقاش زبردستی هم بود. تابلویی کشید با شمعی کوچک و روشن در دل صفحه ای بزرگ و تاریک و زیرش نوشت که من شاید کوچک باشم و با نور اندکم نتوانم همه این سیاهی ها را از بین ببرم اما به اندازه خودم که میتوانم روشنایی ببخشم و...

در ادبیات روایی ما رسیدگی به یتیمان بسیار مورد توجه قرار گرفته است و بعد بر این نکته تأکید شده که بالاترین ایتام کسانی هستند که امام خود را گم کرده اند و باید دستشان را گرفت. همه نسبت به هم مسئولیم. از این رو گفته اند هر کس یکنفر را از مرگ یا گمراهی و انحراف نجات دهد در وزن نجات و بیداری هم عالم اجر و مزد الهی خواهد داشت.

و یاد شهید بهشتی که گفت در جمهوری اسلامی آنقدر کار هست که برای انجامش نیاز به حکم مسئولیت نیست و تأکید مقام معظم رهبری که در جمهوری اسلامی هر کجا که قرار گرفتید همان نقطه را مهم ترین جایگاه و مرکز توجهات عالم بدانید و...

همه مسئولین قابل نقد هستند. به خصوص مسئولان فرهنگی که بودجه ها و ظرفیت های کلانی را هدر دادند اما یادمان نرود که خودمان هم به عنوان مدعی انقلابی گری و تعلق دینی مسئولیم و میتوانیم مبدأ تحول باشیم. هیچ حرف و کلمه و سخنی در عالم خلقت بی تأثیر نیست، تیری را می ماند که دیر یا زود به هدف می نشیند.

و یادمان نرود که شرط اثر گذاری در دایره زلال معارف حق، اخلاص و بی ریایی و فرار از حبّ نفس بیان شده است. اینکه چرا خیلی از کارهای فرهنگی اثر ندارد و چه باید کنیم تا کردار و گفتارمان انسان ساز باشد کتابی مفصل و فصلی جدا و قطور میطلبد که خلاصه اش میشود نکته دقیق و راهبردی سردار دلها که فرمود باید به این بلوغ برسیم که دیده نشویم. جنس انقلاب اسلامی از ماده نور و پاکی است و آلایندگی ها با طبع آن ناسازگار بوده و از دریای زلال حقیقت بیرون انداخته خواهد شد.

همه این خونها و مصیبتهای اخیر اگر باعث بیداری ما شود و بدانیم هر لحظه از زندگی یعنی یک فرصت برای رشد و تغییر، می ارزد. می ارزد اگر بدانیم همه این هیاهو برای زدودن غبار از وجود جوانان تراز انقلاب اسلامی همچون آرمان علی وردی و سید روح الله عجمیان و مهدی زاهدلویی و... بود. می ارزد که باور کنیم میتوان در دوره ای زندگی کرد که بیرون زدن صفرهای حساب بانکی ارزش باشد، دست درازی به سفره بغل دستی افتخار باشد، ادبیات ملت بشود پیچاندمش و دورش زدم و کمتر کار کردن و بیشتر در آوردن زیرکی تلقی شود و باز هم همه طلبکار باشند وبه تصور اینکه حقشان آنطور که باید ادا نمیشود کم کاری های خود را توجیه کنند و ناگاه مردی در مقابلتان رخ نشان دهد که سی ماه سابقه جبهه دارد، کارگری ساده و فصلی و مستاجر در خانه ای محقر در منطقه ای کم برخودار است و پسر جوان خودساخته اهل روزه و جهاد و معنویت را که در راه خدا تقدیم میکند لبخند میزند، سجده شکر می رود و می گوید دینم را به انقلاب ادا نمودم. آوینی را با خونش شناختند، آثار مطهری با خونش در جان و فکر مردم رسوخ کرد، حیات و نشاط و بالندگی ارزشهای انقلاب در عهد ناجوانمردی و تیز بازی و چپاولگری و سهم خواهی با خون روح الله های مکرری چون عجمیان و دیگر جوانان و نوجوانان شهادت طلب بی ادعا شفاف و نمایان شد.

محمد جهان آرا در چارچوب نگاه اداری امروز، میتوانست دست روی دست بگذارد، معطل کند و به این دلیل موجه که نیازمند پشتیبانی از مرکز است قدم از قدم برندارد، اما اگر جهان آرا چنین می اندیشید خرمشهر همان روز اول، المحمره می شد و آبادان، عبادان و حساب اهواز و اندیمشک هم با کرام الکاتبین بود.

از همین جا که ایستاده ایم شروع کنیم. هر کس میتواند رسانه حق باشد. با زبان و قلم. همین فضای مجازی فرصتی غنیمت است که میتوان به جای انفعال، اثر گذار بود و صدای حق و نور هدایت را به صفحات دل ملت تاباند حتی اگر یک نفر به راه رستگاری برسد؛ چه برسد به این که یقین داریم همین حرفها و گفته ها و تکرار مطالبات، به مرور به دغدغه و فرهنگ عموم تبدیل خواهد شد؛ بأذن الله تعالی.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

با مسئولان دروغگو هم برخورد کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۸ آذر ۱۴۰۱، ۱۱:۱۹ ق.ظ

 

جناب قاضی القضات به دادستانها و قضات کشور دستور داد: هر کس را که دروغ میگوید احضار کنید.

حرف درستی است. هر کس و نا کسی با یک صفحه مجازی میتواند به کارخانه پمپاژ دروغ و اخبار جعلی تبدیل شده و با فریب افکار عمومی، هزینه ای گزاف روی دست کشور بگذارد که این دوماهه مصادیقش را به وفور شاهد بودیم.

اما

خوب است مدعیان دروغینی که مردم را با وعده حل صد روزه مشکلات معیشتی، قابل اعتماد بودن و سود دهی بورس، حل شدن همه معضلات حتی آب آشامیدنی با امضای برجام، چرخیدن چرخ کارخانه ها و صنعت هسته ای و دهها شعار رنگارنگ کذب و سر کاری -که موج تنفر و بی اعتمادی نسبت به مسئولان را در جامعه به بار آورد- فریب دادند هم احضار و بازخواست شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کرونا در فضای روانی قم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۸، ۰۹:۳۵ ب.ظ

بعد از انتشار خبر ابتلای دو شهروند قمی به ویروس کرونا و مرگ آن دو، بازار شایعات به شکل غیرقابل تصوری داغ شده و مردم را به هراس انداخته است.

سیمای قم تحرک خاصی ندارد. رسانه ها گیج و معطل هستند. عده ای می گویند تعداد تلفات بیشتر از این حرف هاست. بعضی می گویند ساعاتی دیگر قم قرنطینه می شود! بعضی دنبال خروج از شهر هستند. شایعه شده از تهران نیروی مخصوص به قم اعزام شده و ... بازار شایعات داغ است و هیچ مرکزی هم رسالت پاسخگویی و ایجاد آرامش روانی در شهر را برعهده نمی گیرد.

مسئولین باید زودتر از طریق صدا و سیما و سایر رسانه ها دنبال رفع ابهامات و تقویت امنیت روانی مردم باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره یک حربه آشنا!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۸، ۰۶:۵۳ ب.ظ

See the source image

 

معتقدم تولید شایعه استعفای رییس جمهور در این روزها اقدامی عامدانه در راستای تقابل با درخواست افکار عمومی برای تغییر در انتخاب سخنران راهپیمایی 22 بهمن بود.

در چند روز اخیر فضای مجازی شاهد تکرار یک درخواست فراگیر برای انتخاب سردار قاآنی به جای حسن روحانی بعنوان سخنران اجتماع عظیم مردم پایتخت بود. مردم معتقد بودند در چهلمین روز شهادت سردار سلیمانی کسی باید سخنران مراسم باشد که راه آن شهید را باور داشته باشد. به نظر می رسد به موازات انتشار این درخواست عمومی، حرکتی رسانه ای برای دفع آن با ایجاد شایعه استعفای رییس جمهور شکل گرفت تا تصمیم گیران دخیل در انتخاب سخنران این روز مهم با ترس از تقویت این شایعه در سطح جامعه و تأثیر آن بر وضعیت کشور، حسن روحانی را سخنران قطعی روز 22 بهمن بدانند.

گفتنی است بی بی فارسی این تیتر دوپهلو را به نقل از رییس جمهور در مراسم امروز در صفحه نخست سایت خود قرار داد: شاه فاسد اگر به انتخابات سالم تن می داد انقلاب نمی شد!

  • سیدحمید مشتاقی نیا