اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «درد بی دردی» ثبت شده است

نوجوانانی که هیپنوتیزم شدند!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۳ آذر ۱۴۰۱، ۰۲:۴۴ ب.ظ

                                                   بازداشت شدگان می‌گویند، «هیپنوتیزم» شده‌اند!

 

یادداشت کوتاه روزنامه همشهری که در ادامه میخوانید مرا یاد مطلبی انداخت که دوستان متعددی در شهرهای مختلف در این دو ماه اخیر برایم نقل کرده اند. آنها میگویند اکثر این جوانان و نوجوانانی که دست به اغتشاش میزنند به محض دستگیری شروع به گریه و زاری و التماس میکنند و از ته دل زار میزنند که آزادشان کنیم. اغلب دلمان برایشان میسوزد. در زمان بازداشت چه یک ساعت باشد چه چند روز نیز در حال گریه و بغض و گوشه گیری و اظهار پشیمانی هستند. معمولا برای اینها اگر شاکی خصوصی نداشته باشند پرونده ای درست نشده و آزاد میشوند. عده ای متنبّه شده و دنبال درس و بازی و کارشان میروند. عده ای دوباره در فضای مجازی شیر میشوند، باز تصور میکنند که در حال بازی یارانه ای هستند و به قهرمانی شکست ناپذیر تبدیل شده اند. باز به خیابان می آیند و چیزی می شکنند و به جایی حمله میکنند. دوباره به محض دستگیری بی آنکه حتی یک سیلی به صورتشان بخورد احساس شکست نموده، رویاهایشان پودر میشود و دوباره به عجز و التماس و گریه و آه و فغان می افتند.

این خصلت فضای اغواگر مجازی است که آدمها را تهی و غافل از واقعیتها بار می آورد همچون مخدری آنها را دچار توهم ساخته و به اشتباه می اندازد.

روزنامه همشهری نوشت: جامعه شبکه‌ای شبیه کمپ‌های منافقین رابطه فرد با واقعیت را قطع و چشم، گوش و قلب او را مشحون و مملو از اغوا و القاهای یک‌سویه رسانه‌ای می‌کند. این سطح از جنون چنان می‌کند که اساسا فرد برایش صدق و کذب اخبار مهم نیست و غوطه‌ور در یک خلسه رسانه‌ای، چنان دچار حیوان‌وارگی می‌شود که ممکن است دستش به خون پاک‌ترین‌های روی زمین نیزآغشته شود.

آقایان مسئول متوجهیم با ساده‌نگری و فهم ظاهرگرا از رسانه‌های جدید چه بلایی سر جامعه آوردیم؟ راهکارتان چیست؟ نشستن و نظاره آتش؟

پلتفرم محل زندگی واقعی است؛ نه صرفا یک پیام‌رسان مجازی؛ هیچ جای عالم اداره شهر و دیارشان-بخوانید ذهن‌ها - را به دشمن نمی‌سپارند، اما ما با خوش‌خیالی چنین می‌کنیم و ژست مردمی هم می‌گیریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شیرهای پاکتی!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۸، ۰۵:۴۳ ب.ظ

 

مردم به امرایشان شبیه ترند تا به پدرانشان.

وقتی مسئولین با هم دعوا می کنند، وقتی مسئولان سراغ اشرافی گری و تجمل می روند، وقتی مسئولان فامیل های خودشان را سر کار می آورند این فرهنگ به مردم هم منتقل می شود.

در ماجرای گرانی غیرمعقول قیمت بنزین تا کنون هیچ از مسئولان ارشد کشور حاضر به پذیرش مسئولیت آن نگردیده و هر یک به نوعی سعی در شانه خالی کردن از این تصمیم و اقدام نمودند. با این وصف نباید از جامعه انتظار داشت که مسئولیت گریزی، ترس و دروغ را مذموم دانسته و سراغ آن نرود.

مسئولان حواسشان هست که پیامد فرهنگی اقداماتشان چیست و دیر یا زود چه بلایی بر سر جامعه خواهد آورد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما، کمیته امداد و قوه قضاییه

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۷، ۰۴:۳۶ ب.ظ

چند روز پیش خبری در کانال های اطلاع رسانی مازندران منتشر شد که حکایت از تعطیلی کارخانه قدیمی و معروف نکاچوب و بیکاری چهارهزار کارگر داشت.

این یعنی چهارهزار خانواده دل نگران و رنجور و دلواپس که نسبت به شرایط آینده زندگی خود و فرزندانشان احساس ناامنی داشته و روزها و شب ها را باید با اضطراب پشت سر بگذارند.



سجاد پوراحسان یکی از دانشجویان متوفی در جریان واژگونی اتوبوس دانشگاه آزاد بود. در خبرها آمده است او سه روز پیش از ارتحال، یک زندانی مالی را آزاد کرده بود. این زندانی راننده وانتی بود که در حاشیه تهران زندگی می کرد و به دلیل ابتلا به دیسک کمر، مدتی سرکار نرفت و اجاره های خانه اش تلنبار شد و در نهایت با شکایت صاحبخانه، به خاطر اندکی بیش از سه میلیون تومان راهی زندان گردید و خانواده اش نیز بی سرپناه ماند.



با تجمع و اعتراض دانشجویان و طلاب عدالتخواه، رئیس سازمان خصوصی سازی از سمت خود استعفا داد. او پیش تر از سوی رسانه ها متهم شده بود که کارخانه ای متعلق به اموال عمومی را به ثمن بخس خریده و با رانت و رابطه بازی به نام خود سند زده است.


این سه خبر مال همین دو سه روز اخیر است. سه خبر عجیب و تأسف آور که به راحتی نشان می دهد بعضی چیزها سرجای خودش قرار ندارد.

در واکنش به خبر اول جا داشت که عزای عمومی اعلام کنیم. در مواجهه با خبر دوم باید برای مرگ انسانیت خون می گریستیم. در واکنش به خبر سوم ...

انگار خیلی چیزها برایمان عادی شده، برای مسئولانمان بیشتر. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا