اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۱۳۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خودباختگی» ثبت شده است

سر تندیس حاج قاسم هم معامله میکنیم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۲ مهر ۱۴۰۲، ۰۸:۳۳ ق.ظ

مشخصات، قیمت و خرید تندیس طرح شهید حاج قاسم سلیمانی کد B100 | دیجی‌کالا

 

غائله مهسا، بازی برد برد بود. طرفداران فحشا به مطالبه اصلی خود یعنی کشف حجاب رسیدند. در پایتخت جمهوری اسلامی حتی در باغ موزه دفاع مقدس و بیخ گوش عزیزان سپاه هم مانور بی حجابی در جریان است.

دولت هم از این بازی ضرر نکرد. مطالبات اصلی مردم از فضای معیشت به مطالبات غیرواقعی و بی خاصیت منحرف شد و فریاد از گرانی و بیکاری و ... جای خودش را به هوس بوسیدن در کوچه و آغوش رایگان داد. دولت از این موقعیت استثنایی کمال بهره را برد و در اقدامی ضربتی، دلار را از بیست و پنج هزار تومان به پنجاه هزار تومان رساند و چاله چوله های اقتصادی اش را پر کرد. مقداری هم از همین درآمد بادآورده در قالب یارانه و سهام عدالت به لایه هایی از جامعه بخشیده شد تا رزومه عدالت و مردم داری اش بدون آمار نماند. پرونده اختلاس های کلانی مثل فولاد مبارکه و ... در محاق فراموشی فرو رفت، طرح های حاشیه سازی مثل صیانت فضای مجازی، افزایش هزینه تلفن ثابت و... در لابلای همین هیاهو به اجرا درآمد، مبارزه با حلقه های رسانه ای و فکری وابسته به اجانب شدت و رسمیت بیشتری گرفت و...

نظام و ضد نظام، سهمشان را از این غائله به دست آوردند. ضررش ماند برای مردم و احکام شرع.

قدرت، شیرین است و تغییر باور "اوجب واجبات بودن حفظ نظام" به "اوجب واجبات بودن حفظ میز"، راه را برای توجیه هر نوع سیاست بازی و عقب نشینی از شعائر هموار ساخته است.

الغرض؛ به همان دلیل و انگیزه ای که خشتک رییس جمهورهای سابق را بخاطر دم زدن از ورود بانوان به ورزشگاه برای تماشای مسابقات فوتبال، روی سرشان می کشیدیم اما در دولت رییسی به این خواسته فدراسیون جهانی تن دادیم (و البته از این دست مثالها فراوان است) بابت تندیس حاج قاسم هم عقب نشینی کرده و تصویر این نماد مقاومت و عزت و بالندگی ملت را از ورزشگاه اصفهان دور خواهیم کرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خاک بر سرت پادشاه!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۹ شهریور ۱۴۰۲، ۰۷:۳۶ ب.ظ

خودباختگی

 

ماجرای این بخش از خاطرات سفر ناصرالدین شاه به لندن حکایت آنانی است که در موجهه با پدیده ای نو دچار خودباختگی می شوند. این پدیده نو می تواند تکنولوژی و ابزاری جدید باشد یا سفر به مکانی جدید و یا مواجهه با مردمی از شهرهای بزرگ که گاه در رفتار بعضی از ما جلوه گر شده و البته نشان دهنده حس ضعف و حقارت درونی است. ناصرالدین شاه روی خوشگلی دختران غربی هم دچار اغراق شده؛

 

سومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در فروردین سال ۱۲۶۸ شمسی آغاز شد؛ او در این سفر ابتدا به روسیه رفت و سپس عازم کشورهای آلمان، هلند، بلژیک و انگلستان شد.

در اینجا گزیده‌ای از روزنامۀ خاطرات او در روز شنبه پانزدهم تیرماه سال ۱۲۶۸ شمسی (ذی‌القعده سال ۱۳۰۶ قمری) را می‌خوانید که مربوط است به حضور شاه در شهر لندن:

از خواب برخاستم به حمام رفتم، حمام ترکی است، بسیار خوب حمامی بود . . . قبل از اینکه لخت بشوم یک دکانی دم در حمام بود آنجا رفتم عطر، ماهوت پاک‌کن و بعضی شیشه‌های عطر داشت به میرزا محمدخان فرمودیم ابتیاع کرد، دو دختر بسیار خوشگل هم در آنجا بودند . . . کالسکه حاضر بود، باید به خانۀ دوک کامبریج و گلادستون و گرانویل برویم . . .

گرانویل از دستۀ لیبرال است و یک وقتی وزیر خارجه بوده، خودش آدم بی‌چیزی است نسبت به سایر معتبرین و لردها، خانه داشته فروخته است و این خانه را کرایه کرده، خودش شبیه یک عنتر سفید است، دو دختر بسیار خوشگل داشت . . .

بعد گیر عکاس‌ها افتادیم، عکاس انگلیسی اول عکس انداخت بعد یک عکاس پلنی بود او آمد توی اطاق ما را به زور قَسَم بیرون برد، بسیار آدم فضول پرحرفی بود، سر ما را اینطرف آنطرف می‌کرد، هی می‌گفت حالا خوب شد، ما را به تنگ آورده بود . . .

ساعت شش و نیم باید برویم به کریستال‌پاله مهمان ولیعهد هستم به شام و آتش بازی . . . وقتی به در عمارت رسیدیم دیدم مردم ده پشته بیست پشته ایستاده‌اند . . . قریب سه کرور نفر آدم بدون اغراق ایستاده بودند، دیگر سوراخی نمانده بود، جای خالی کسی نمی‌توانست نشان بدهد، تمام این مردم با لباس‌های تمیز قشنگ بودند، یک نفر که لباس کثیف در بر داشته باشد دیده نمی‌شد . . . چهارصد هزار از این مردم دختر بودند از سن 4 سالگی الی هفده سالگی، موهایشان افشان است، همه خوشگل . . .

ولیعهد، زنش، اعیان و اشراف همه حاضر بودند، وارد به چند دالان شدیم که اکسپوزیسیون گل سرخ بود، قریب به دو هزار گل به انواع مختلف ملاحظه کردیم، گل بود به اندازه یک دوری [بشقاب] . . . درخت‌های مجلسی شلیل، آلبالو و گیلاس دیده شد . . .

یک حالت و عالم غریبی بود که نمی‌توان گفت و نوشت، اگر انسان می‌خواست سیصد هزار دختر خوشگل منتخب می‌کرد، خیلی اوضاع غریبی بود، همان قسم تماشا می‌کردیم . . . مثل دریا آدم موج می‌زد، فواره‌های بلند خوب دیده می‌شد . . . آن گلی که در سینه داشتم از بالکن در میان جمعیت انداختم که قریب ده هزار نفر هجوم آوردند و همدیگر را می‌زدند فریاد می‌کردند و از دست یکدیگر می‌ربودند، حقیقتا یک نوع احترام بود نسبت به ما و خیلی خوب و به موقع انداخته بودم . . . خیلی خیلی تماشا کردم . . .

فرادید

 

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سودای سیمرغ

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲ شهریور ۱۴۰۲، ۱۲:۱۹ ب.ظ

عکسی دردناک از آرات حسینی که جنجالی شد

 

پول پرستی، خودخواهی، منفعت طلبی، شهرت گرایی، چشم و هم چشمی و... در غریزه همه آدمها وجود دارد اما رسانه باعث شعله ورتر شدن و تحریک ناتمام آن گردیده. اینکه میل به مهاجرات و کسب موفقیت و پول بیشتر ولو زیر پرچم کشوری دیگر و لگدزدن به هویت ملی به امری عادی در نسل جدید و خانواده هایشان تبدیل شده از ثمرات عصر حاکمیت رسانه است. حالا این خبر را هم بگذارید رویش. من توضیح بیشتری نمی دهم:

برترین‌ها: عکسی از آرات حسینی در حال انجام حرکات نمایشی در خیابان منتشر شده که مورد انتقاد کاربران فضای مجازی قرار گرفته است.

یکی از کاربران نوشت: « آرات از آکادمی‌ تیم بارسلونا و لیورپول رسید به نمایش خیابانی!! این بچه رسما بازیچه دست باباش شده و هیچ آینده درخشانی نداره...»

دیگری هم نوشت: این بچه چرا قد نمی‌کشه؟!!! من جدی نگرانشم

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آبرو داری در کشور همسایه

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۷ مرداد ۱۴۰۲، ۰۴:۴۵ ق.ظ

ایرانی هایی که می روید ترکیه خرید میکنید و اقتصاد کشورتان را پنچر کرده اید

هموطنانی که ارز مملکت را هدر می دهید

عزیزانی که همیشه طلبکار هستید چرا پول روضه خرج فقرا نمی شود اما تفریح و خریدتان را میبرید ترکیه

اگر این نظرات متعلق به کاربران عراقی بود در آستانه ایام اربعین چه جار و جنجالی را بر ضد مسافران و زائران کربلا بلند می کردید؟

 

کامنت‌های تاسف‌بار مردم ترکیه علیه مسافران ایرانی‌

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک آمار وحشتناک

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۴۲ ق.ظ

این آمار وحشتناک نشانه بروز یک مشکل جدی فرهنگی است.

پناه بردن این حجم عظیم از جامعه به سیگار چه ناشی از مشکلات روحی باشد و چه از سر تقلید از رسانه، علامت یک معضل فرهنگی دردناک است که تلاش برای رفع آن مغفول واقع شده است. خسارت هنگفتی که مصرف سیگار روی دست جامعه میگذارد باید عزم جدی متولیان فرهنگی را جهت توجه بیشتر به آن جلب نماید.

آمار وحشتناک از مصرف سیگار در ایران، رشد ۱۳۳ درصدی دختران نوجوان سیگاری، مصرف سیگار توسط زنان ۱۹۰ درصد زیاد شده است. به این تصویر نگاه کنید:

 

 آمار وحشتناک از مصرف سیگار در ایران

 

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ارمغان خودباختگی حکام

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۲۲ ق.ظ

                              اظهارنظر توهین‌آمیز مقام اوکراینی درباره آسیایی‌ها

 

دبیر شورای دفاع و امنیت ملی اوکراین ادعا کرد، روس‌ها "آسیایی" هستند و درنتیجه میزان "انسانیت" آنها کم است!

 

والّا تا آن جا که ما یادمان می آید دو جنگ بزرگ جهانی وحشیانه و خون بار را غربی ها به راه انداختند. نازی ها و صربها. حادثه هیروشیما کار غربی ها بود.

جنایات بلژیکی ها و فرانسوی ها و... در مستعمرات آفریقایی از اعجاب انگیزترین فجایع عالم حلقت است. کشف گورهای دستجمعی در کانادا هر از گاه جلوه دیگری  از خوی توحش جماعت اتو کشیده را بر ملا میسازد. در جریان جنگ بوسنی، قتل عام مسلمانان توسط صربها چنان وحشتناک و ناجوانمردانه بود که بازنشر آن روی داعش را سفید میکند. جنایات شیمیایی صدام در ایران با تسلیحات و حمایت غربی ها بود...

خلاصه، شمای اواکراین خودباخته در مقابل چشم آبی ها با همین تصورات پوچ و توخالی به راحتی مملکتتان را اسیر وعده های غرب و ناتو کردید و خاکی بر سر مردمتان پاشیدید که تا چند نسل بعد زدوده نخواهد شد. خودباختگی و وابستگی حکام، سمّ عقب ماندگی و شکست ملتهاست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای آنها که برآمدگی های بدن را به نمایش میگذارند

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۳ مرداد ۱۴۰۲، ۰۸:۳۸ ب.ظ

بعضی مردان و زنان جوان دوست دارند با پوشیدن شلوار تنگ، خودنمایی کنند. پوشیدن لباس تنگ از نظر اسلام مکروه است. حالا آثار و تبعات جلوه فروشی و تحریک و خودنمایی که بماند.

مقاله ای امروز خواندم در خصوص مضرات استفاده از شلوار تنگ برای بدن که مطالعه این متن کوتاه را به شما توصیه میکنم:

 

 

روزیاتو: شلوارهای جذب و تنگ سال ها است که مُد هستند. و گرچه ممکن است با آن ها خوش اندام تر به نظر برسید اما بهتر است از پوشیدن زیاد آن ها خودداری کنید. در حقیقت، پوشیدن طولانی مدت شلوارهای تنگ ممکن است عوارضی به همراه داشته باشد.

۱- ممکن است باعث پا درد شود

۵ بلایی که پوشیدن شلوار تنگ بر سر بدن می آورد

شلوارهای تنگ شاید شیک باشند، اما بهتر است در بیرون شلوارهای گشادتری به تن کنید و در خانه نیز از پوشیدن شلوارهای تنگ خودداری کنید. پوشیدن طولانی مدت شلوارهای تنگ، به ویژه اگر طی روز تحرک زیادی داشته باشید، می تواند ماهیچه ها و عصب های پاها را به درد آورد. ترکیب شلوار تنگ با کمربند تنگ هم می تواند باعث بی حسی، درد و احساس سوزن سوزن شدن در قسمت جلوی ران ها شود، مشکلی که به آن «سندرم شلوار تنگ» (Skinny Pant Syndrome) گفته می شود.

۲- ممکن است گردش خون را کُند سازد

شلوار تنگ مورد علاقه تان شاید انتخاب همیشگی شما برای هر موقعیتی باشد، اما اگر تا به حال در پاهایتان احساس سنگینی و خستگی کرده ابد، بهتر است از شلوارهای راحت تری استفاده کنید. پوشیدن لباس های تنگ در قسمت کمر می تواند سرعت گردش خون را کاهش دهد و پمپاژ خون به سمت قلب و دیگر اندام های بدن را برای رگ ها دشوار کند.

۳- ممکن است سوزش معده تان تشدید شود

۵ بلایی که پوشیدن شلوار تنگ بر سر بدن می آورد

احتمالا متوجه آن ردی که بعد از پوشیدن طولانی مدت شلوار تنگ روی کمرتان باقی می ماند، شده اید. لباس های تنگی که به شکم فشار می آورند می توانند باعث رفلاکس اسید معده (نشت اسید معده به مری) شوند که یکی از رایج ترین مشکلات گوارشی است که بسیاری از افراد با آن درگیرند. و حتی اگر از سلامت کامل برخوردار باشید و سوزش معده را تجربه نکرده باشید هم درصورت پوشیدن زیاد لباس های تنگ کماکان احتمال دچار شدن به رفلاکس اسید معده برای شما وجود دارد.

۴- ممکن است فرم بدن را تغییر دهد

۵ بلایی که پوشیدن شلوار تنگ بر سر بدن می آورد

شاید با شلوارهای جین اندام جمع و جورتر به نظر برسد، اما در دراز مدت می تواند شما را درگیر قوز کند. شلوارهای تنگ تعادل سالمی که میان کمر و لگن وجود دارد را بهم می زنند و از آنجایی که می توانند باعث خمیدگی شدید کمر شوند، ممکن است فشار وارده به دیسک های کمر را افزایش دهند.

۵- برای سلامت تناسلی هم مضر است

در شیک بودن شلوارهای تنگ شکی نیست اما پوشیدن هر روزه ی آن ها می تواند ریسک بروز برخی عفونت ها را افزایش دهد. یکی از آن ها درد واژن یا ولوودینیا (Vulvodynia) است که با درد مزمن در ناحیه ی تناسلی در زنان همراه است. به گفته ی محققان، زنانی که در هفته ۴ بار یا بیشتر شلوارهای تنگ به تن می کنند، احتمال بروز ولوودینیا در آن ها ۲ برابر بیشتر از زنانی است که از پوشیدن شلوارهای تنگ خودداری می کنند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تبلیغ جالب و تامل برانگیز یک رستوران

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۹ مرداد ۱۴۰۲، ۰۶:۴۰ ب.ظ

شرط عجیب یک فست‌فود معروف برای جایزه دادن

 

این رستوران کار ما را راحت کرد. اگر کسی بخواهد شاهد مثالی برای تبیین اهداف تهاجم فرهنگی در تغییر ماهیت و ذائقه مردم بیان کند آگهی تبلیغاتی این رستوران کمک شایانی به او خواهد کرد.

رستوران زنجیره‌ای ساب‌‌وی با به راه انداختن یک چالش جدید اعلام کرد اگر کسی نام  خود را در شناسنامه‌اش به نام این رستوران تغییر دهد، تا پایان عمر می‌تواند از ساندویچ‌ های این فست فود، رایگان بخورد. ساب‌وی سال گذشته هم به یک نفر که خالکوبی نام این رستوران را روی بدن خود زده بود، جایزه مشابهی داد.

نظام سرمایه داری مبتنی بر سودجویی و منفعت طلبی است و برای رسیدن به اهداف حداکثری خود در وهله نخست باید پوچی و بی هویتی را به مخاطبان منتقل نموده و آنها را به مشتریان مطیع اجناس و فن آوری کارخانجات پول سازی خود تبدیل نماید.

تغییر در سبک زندگی، مصادیقی چون تغییر اسم، تغییر در روابط فردی و اجتماعی، تغییر در نوع پوشش، تغییر در ادبیات، تغییر در مبلمان مسکونی و شهری و در نهایت تغییر در هویت و بی غیرتی نسبت به ساختارها و باورهای بومی را شامل میشود. چنین شهروندی از مصرف بیشتر و خودباختگی در مقابل صنعت مد و امواج تبلیغی و اغواگر خرید محصولات جدید لذت خواهد برد. فردی هپیپنوتیزم شده را می ماند که اختیار از کف داده و به ساز و ورد و تلقین خارجی تمایل و همراهی نشان خواهد داد. انسان فاقد هویت، قوی و مقاوم نبوده و جسم و روح و سرزمینش قابل تصرف خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

باربی نفرت انگیز!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۹ مرداد ۱۴۰۲، ۰۶:۲۴ ب.ظ

چگونه باربی باعث می‌شود زنان از بدن خود متنفر شوند

 

مقاله ای در خبرآنلاین خواندم با این عنوان: "چگونه باربی باعث می‌شود زنان از بدن خود متنفر شوند"

آمار و اطلاعاتی را مبتنی بر پژوهشی بین المللی در این خصوص بیان کرد و یادداشت را اینگونه به پایان برد:

"در کل عروسک باربی مشت است نمونه خروار. نمونه‌ای از اینکه چطور استاندارهای غیرواقعی و سخت‌گیرانه باعث القای باور ناقص بودن در دختران هستند. آنها نیاز دارند بدانند که نباید خودشان را در این مقایسه محکوم به شکست قرار دهند."

 

خانمها از نظر احساسی به نسبت مردان تحریک پذیر تر و منفعل تر هستند. تا وقتی خودباوری و اعتماد به نفس را در وجود خود تقویت نسازند باربی باشد یا نباشد همواره متأثر از فضای رسانه یا حضور در اجتماع، مبتلا به خودکم بینی و حس حقارت و رقابت و خودنمایی خواهند بود و بالطبع از نظر روانی آسیب خواهند دید. مردان هم البته از فرآیند مشابه در امان نیستند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پول با ما چه میکند؟

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲ مرداد ۱۴۰۲، ۰۱:۲۳ ب.ظ

پول البته به معنای تفکر پول پرستی و سودجویی و منفعت طلبی به هر قیمتی، چه بر سر اندیشه و تمدن دینی می آورد؟

پولدارها رابطه بهتری با بانکها دارند. خودشان هم بانک تأسیس میکنند و اقتصاد مملکت را در چنبره دلال بازی و واسطه گری و تورم زایی فرو میبرند.

پولدارها از این نظام آموزشی استقبال میکنند. خودشان مدرسه و دانشگاه غیرانتفاعی و کلاس های کنکور راه می اندازند. برای خودشان به راحتی مدرک علمی جور میکنند. رتبه های برتر کنکور هم مال فرزندان آنان است.

پولدارها وارد عرصه تبلیغات می شوند. صدا و سیما و شهرداری ها به پول نیاز دارد. پولدارها از این شکاف برای تغییر ذائقه مردم و برهم زدن فرهنگ قناعت و صرفه جویی و ایجاد میل به سمت زیاده خواهی و مصرف گرایی و طغیانگری بهره می برند.

پولدارها برای فروش بیشتر نیازمند ورود مستقیم به عرصه ورزش و هنر و رسانه هستند. تولیدات شبکه خانگی و سینمایی مبتنی بر حمایت بخش خصوصی، برای جلب توجه بیشتر به استفاده از صحنه های مهیّج جنسی روی می آورند. تیمهای ورزشی از مدیران فاسد بهره می گیرند. رسانه های مورد حمایت پولدارها حقیقت را وارونه جلوه داده و به دفاع و عادی سازی فرهنگ چپاولگری می پردازند.

پولدارها نیاز به مناطق آزاد گردشگری دارند. مدیریت این مناطق برای رغبت افزایی در این جماعت، باید از بعضی حریمهای فرهنگی عقب نشینی کند.

پولدارها با استفاده از منافذ شرعی (وجوهات، وقف، هیات داری و...) به بعضی ائمه جمعه و جماعات و مداحان نزدیک میشوند و در قالب فعالیت دینی یا خیریه از نفوذ آنها برای ایجاد حاشیه امن در پرونده هایی مثل زمین خواری و جنگل خواری و ... بهره می گیرند.

پولدارها شهرکهای ویلایی امن در کنار دریا تأسیس میکنند، باستی هیلز می سازند، مجتمع های تجاری لوکس راه می اندازند. با راه اندازی فروشگاههای زنجیره ای و تبانی با کارخانه دارها در غیاب نظارت دولت، به افزایش سرسام آور قیمت از طریق درج مبالغ بالا بر روی اجناس و ارائه تخفیفهای صوری اقدام می کنند.

پولدارها تخلفات ساختمانی شان را با ماده صد جبران می کنند. پرونده تخلفات و اتهامات قشر پولدار از دادگاه کیفری به بخش حقوقی منتقل گردیده و کسی از سرنوشت آن مطلع نمی شود.

پولدارها بیمارستان تآسیس می کنند. کادر درمان بیمارستانهای دولتی بی انگیزه می شوند. مردم از مراجعه به بیمارستانهای دولتی پشیمان می شوند.

پولدارها وارد ستادهای انتخاباتی می شوند و نماینده انتخاب می کنند. آنها از این مسیر بر اجرای قانون و یا اصل قانونگذاری تأثیر می گذارند. در عزل و نصبها دخالت میکنند.

و...

مردم مانور تجمل و قدرت نمایی پولدارها را در سطح جامعه می بینند و آه می کشند. بعضی ها دچار سرخوردگی و بدبینی نسبت به نظام می شوند. بعضی هم تلاش میکنند از قافله عقب نمانده و خودشان را به آنها برسانند. طبقه نوکیسه اینچنین شکل می گیرد. بعضی مسئولین هم از همین قشر مردم هستند که تلاش میکنند از فرصت میز برای ارتقای طبقه اجتماعی خود استفاده کنند. ورود به عرصه سودجویی و تعارض منافع به همین صورت اتفاق می افتاد. سیاستهای بخش تولید، ساخت مسکن، خودرو، درمان و... تابع منافع قشر خاص می گردد. ضعفا بیش از پیش له می شوند. ارزشهای اجتماعی و نظام حاکمیتی دین به انزوا می رود.

نظام سرمایه داری بر ما چیره شده است؛ تصور می کنیم که دنبال عدالتیم. اگر پیام عاشورا (امر به معروف و نهی از منکر) و فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت (عدالت اجتماعی) را احیا نکنیم بازنده ایم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

منهای عدالت

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۳۰ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۲۴ ق.ظ

برای ما چه فرقی میکند چپ باشد یا راست، مدافع هیچ مسئولی نیستیم مگر با عیار خدمت و صداقت. هر که دغدغه کار داشته باشد و مرام دین و آزادگی و آخرت گرایی و گناه گریزی و بیداری و بیدارگری در زمره حزب الله است هر که دنبال خیانت و خباثت و نفاق و لذت و شهوت و منفعت باشد از حزب شیطان ولو با ریش و عمامه.

ما منتظری ها و سید مهدی هاشمی ها و رفیق دوست ها و اکبر طبری ها و رفسنجانی ها و... را پشت سر گذاشته ایم مدیر کل ارشاد گیلان که عددی نیست.

اما

نهادهای اطلاعاتی و نظارتی! سر جدتان درست کار کنید.

تبعیض در برخورد قانونی با دانه درشتهایی مثل طبری و مافیای پتروشیمی و فولاد و بانکداری و ... قابل دفاع نیست. مردم انقلاب را با عدالت محک میزنند. اگر آموزش و بهداشت و رفاه و سربازی و اقتصاد و اشتغال و... از مدار عدالت خارج باشد عمر انقلاب به اتمام میرسد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فعلا شلوارتان را بالا بکشید!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۴۰۲، ۰۶:۵۶ ق.ظ

photo_2023-07-18_06-34-46_0bwt.jpg

 

باور کنید تو چشم ما نگاه میکردند و میگفتند یکماه دیگر چه می کنید؟ حکومت یکماه دیگر بیشتر دوام نمی آورد. شوخی و جدی میگفتم خیالتان تخت از قدیم گفته اند آخوندها چیزی را که بگیرند پس نمیدهند حالاحالاها حکومت تغییر نمیکند. صبح تا شب در بوق و کرنا می کردند که شما خبر ندارید مسئولان دارند یکی یکی اموالشان را می فروشند و فرار می کنند...

چند ماه گذشت؟ سران لمپن اپوزیسیون که علنا افتادند به جان هم. تذکر برای حجاب که دوباره شروع شد. لات های کوچه خلوت با خشتک پاره گرفتار چنگال قانون شدند. دولت هم این وسط دلار را به دو برابر قیمت رساند، کسری بودجه اش جبران شد و دوست و دشمن را نقره داغ کرد.

یک چیزی شنیده اید که سال 57 انقلاب شد و ژاندارم منطقه و مهره آمریکا سرنگون شد ولی نمیدانید انقلاب ما انگیزه الهی داشت، رهبرانی از جنس مردم و اهل علم و دانش و فضلیت داشت... شما شلوارتان را بالا بکشید شاهکار کرده اید. بیخود که نیست منتهای آمالتان شده است بوسیدن در کوچه و آغوش رایگان و سلف مختلط. میوه های کرم خورده فضای مجازی را چه به درک معنای انسانیت و قیام و جهاد و شهادت؟ جنبشی که انگیزه اش حول محور شکم و حومه باشد نهایتا زیر پتو بالانس بزند شاهکار کرده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از شانس ما!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۶ تیر ۱۴۰۲، ۰۶:۱۰ ق.ظ

اگر محمد صادقی در انگلیس بود چه رفتاری با وی انجام می‌شد؟+ فیلم و عکس |  خبرگزاری فارس

 

محمد صادقی پیش تر در مصاحبه ای گفته بود که پدرش بابلی و مادرش اهل آمل است! البته مازندران فرهیختگان بسیاری دارد حالا بعضی هم اینطوری تو زرد از آب در می آیند. قابل توجه بعضی عزیزانی که اصرار دارند به هر قیمتی شده همسر شمالی پیدا کرده بلکه به این واسطه جای پایی برای اقوام در نقاط خوش آب و هوا پیدا کنند!

این بابا را اینطور نگاه نکنید چلغوز و مسخره است، همین فردا پس فردا که آزاد شود می رود آنطرف آب و میشود رهبر اپوزیسیون، محمد حسینی را که یادتان هست و ایضا حمید فرخ نژاد و شاهین نجفی و علی کریمی و...

گذشت آن زمانی که لیدرهای جریانهای سیاسی و فکری با هر گرایش مادی یا معنوی، چپ یا راست، از میان فرهیختگان و اندیشمندان و فضلای جامعه بودند الان هر کی لمپن تر و دلقک تر و پخمه تر باشد ادعایش برای راهبری فکری جامعه بیشتر است و پخمه تر از آنها هم جماعتی هستند که سر را پایین انداخته و دنبالشان راه می افتند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در حاشیه خاکسپاری هنرمندان مرحوم

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۴ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۳۱ ق.ظ

 

شکر خدا پس از سبک من درآوردی و فاقد مبنا و مسخره و نامشروع ازدواج آریایی هنوز عقل جماعت روشنفکر و ظاهر بین و جلوه فروش و طغیانگیر به طرح ایده دفن آریایی نرسیده است. هنوز نمازی بر پیکر میّت میخوانند، غسلی میدهند، رو به قبله میخوابانند، لااله الااللهی می گویند. گوش شیطان کر. خدا کند این یکی دیگر به فکرشان نرسد که عده ای هم چشم و گوش بسته و خودباخته دنبالشان راه بیفتند، هویتشان را بفروشند و آروغ روشنفکری بزنند. ازدواجتان که سر و ته ندارد بگذارید روح مردگان تان در آرامش باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خل و چل بودن هم حدی دارد!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۲، ۰۵:۱۵ ب.ظ

photo_2023-07-04_16-58-08_kbup.jpg

 

این توییت به دلم نشست. واقعا یک عده از قشر ضعیف جامعه چه جور برای فوتبالیستهایی با درآمد میلیاردی حرص و جوش میزنند و اصرار دارند از حقوق آنها دفاع کنند! تجمع و اعتراض و هیاهو میکنند که چرا دریافتی میلیاردی آنها به تاخیر افتاده!! در عالم سیاست هم همینطور است. گاهی جماعتی از پایین ترین لایه های اقتصادی جامعه گریبان هم را می درند که سیاستمدار تیلیاردر محبوبشان به قدرت برسد. خون و خون ریزی راه می اندازند که یک نفر دیگر با آقازاده ها و دامادها و باند و قبیله اش بر کیسه بیت المال بیشتر چرا کنند و بار نسلهای بعدش را ببندد. بعد همین بینوا بینواتر از قبل شده و عمری باید کاسه چه کنم به دست بگیرد. برای هنرپیشه ها هم همینطور. عده ای به جای آنکه از دستمزدهای نجومی و سبک زندگی هنجار ستیز آنها که کانون خانواده شان را از نظر اقتصادی و فرهنگی تهدید میکند به انتقاد برخیزند چنان محو جمال و کمال نداشته سلبریتی ها شده و در رفتار و گفتار و ... از آنها الگو میگیرند و احساساتشان را به خم ابروی آنها گره میزنند که آدم حیران می ماند. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یا للعجب!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۲ تیر ۱۴۰۲، ۰۵:۱۵ ب.ظ

بازخوانی ماجرای شلیک آمریکا به هواپیمای ایرانی در خلیج فارس + جزئیات - ایمنا

 

امروز سالگرد سرنگونی هواپیمای مسافری ایران در 12 تیر 1367 توسط ناو وینسنس ایالات متحده در آبهای نیلگون خلیج فارس است.

خواستم مطلبی بنویسم با این موضوع که چرا این دست سوژه ها توسط هنرمندان و به خصوص قشر سینماگر به ندرت مورد توجه قرار میگیرد. از روی کنجکاوی سری به ویکی پدیا زدم که دیدم بعله طبق معمول روایت دست اول را هم به دشمن باخته ایم. در این روایت که نخستین پاسخ جستجوگران اینترنتی است جمهوری اسلامی مقصر اشتباه آمریکا در هدف قرار دادن هواپیمای مسافری شناخته شده است!

اندکی تحقیق پیرامون این واقعه دلخراش نشان می دهد که تجهیزات ناو جنگی آمریکا آنقدری پیشرفته بود که حتی اگر پاسخی از سوی خلبان پرواز دریافت نمی کرد در روز روشن متوجه تفاوت هواپیمای بزرگ مسافری با اف 14 بشود. جالب آنکه ایالات متحده، خودش این اشتباه را پذیرفته و حاضر به پرداخت غرامت شده اما بعضی هموطنان همچنان اصرار دارند نیروهای مسلح ایران را به دلیل درگیری قایقهای تندرو با ناوگان دریایی آمریکا مقصر هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافری تلقی نمایند!

می ماند این پرسش تاریخی که چرا کاخ سفید به فرمانده ناوگانی که چنین اشتباه دهشتناکی را رقم زده بود جایزه داد؟!

و این پرسش مهم که اساسا ناو جنگی آمریکا در آبهای ایران چه میکرد و این اقدام در تغییر موازنه جنگ با رژیم صدام چه نقش پررنگی داشت؟

هنر و رسانه در ایران چه وقت قرار است در خدمت بیان حقایق تاریخی و بیدار سازی وجدان عمومی در بیاید؟

غرب که همواره در مقابل جنایات ضد بشری رژیم صدام در بمباران شیمیایی مناطق مسکونی کشورمان سکوت کرده و پناهگاه جانیان خبیثی چون منافقین بوده که دستشان در خون هزاران مرد و زن و کودک بیگناه آلوده است چگونه امروز با اهرم رسانه و البته به برکت روح خودباختگی و تغافل بعضی هموطنان به قبله گاه آزادی و ملجأ حقوق بشر در ذهن عده کثیری تبدیل شده است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وا رفتگی فرهنگی!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۴۰۲، ۰۳:۵۹ ب.ظ

photo_2023-07-02_15-52-37_2vep.jpg

 

هر دو ازدواج یک طلاق؛ اوضاع وحشتناک طلاق در مازندران!

🔹️داده های موجود در سایت سازمان ثبت احوال نشان می‌دهد نسبت طلاق به ازدواج در سه‌ماهه ابتدایی سال جاری به شدت افزایش یافته است.
🔹از ابتدای سال تاکنون ٧٩٢۶٠ ازدواج و ٣٧٧٠١ طلاق ثبت شده که نسبت طلاق به ازدواج را به عدد ۴٧.۵ درصد رسانده است.
🔹نسبت طلاق به ازدواج در استان‌هایی چون البرز، مازندران، سمنان، تهران و مرکزی بحرانی‌تر از سایر نقاط کشور است.
🔹در ١٢ استان کشور به ازای هر دو ازدواج حداقل یک طلاق ثبت شد.

 

 

نمی گویم صد در صد اما بنا بر تجربه و تحقیق و مطالعه عرض میکنم هر اجتماع و محدوده و افرادی که از جوامع مادی تأثیرپذیر تر و خودباخته تر باشند آمار طلاق بیشتری دارند. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دانشگاه با این اساتید، اسلامی نمیشود

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ تیر ۱۴۰۲، ۰۴:۰۸ ب.ظ

screenshot_۲۰۲۱۰۹۲۷-۱۶۳۱۰۹_instagram_56iy.jpg

 

دانشگاه ما اسلامی نیست؛

هم از منظر کتب و منابع درسی که با جهت گیری های دین و تمدن اسلامی در مواردی فاصله شگرفت دارد؛

هم از نظر قوانین و آداب، مثل طولانی بودن و غیر ضروری بودن بعضی دروس، اختلاط غیر ضروری و...

و نیز از این نظر که بعضی اساتید نسبتی با اهداف انقلاب و دین نداشته و با سم پاشی های اعتقادی تلاش دارند جوان ایرانی را نسبت به هویت اصیل خویش بیگانه سازند. در نهایت کار به اینجا میرسد که بالاترین مطالبه بعضی دانشجویان به جای بیان دردهای مردم و اعاده آرمان مستضعفان تبدیل میشود به درخواست سلف مختلط و کشف حجاب و آغوش رایگان تا آنجا که حتی داد بعضی فعالان سیاسی ملی مذهبی نیز از این سطح ولنگاری و هرزه جویی به هوا بر می خیزد. طبیعی است چنین دانشجویی پس از تحصیل و اخذ مدرک نیز دیگر انگیزه و دغدغه ای برای خدمت به میهن نداشته و جز به خوش گذرانی و منفعت طلبی نخواهد اندیشید.

بدیهی ترین نتیجه و عبرت از اغتشاشات اخیر باید اصلاح روند آموزشی و فرهنگی در دانشگاه ها و مدارس باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

طبقه بالا!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲ تیر ۱۴۰۲، ۰۱:۱۰ ق.ظ

وقتی اشرافیت در مقابل چشم مستضعفین جولان میدهد!

 

این مطلب جالب و تأسف بار را در یکی از گروههای مجازی خواندم:

یک تجربه دردناک شخصی از دنائت طبقه مزخرف برخوردار

🔺الان که دارم این یادداشت را می‌نویسم پشت در اتاق عمل منتظر نشسته‌ام که بعد از ریکاوری عمل لوزه‌ی سوم علی‌رضا پسر سه ساله‌ام به دیدنش بروم. بعد از اینکه شب‌های زیادی علی‌رضا نمی‌توانست بخوابد و مداوما در خواب خرخر می‌کرد و قرار نداشت بعد از دیدن چند پزشک اطفال و آسم و آلرژی و گرفتن عکس نهایتا یکی از اقوام لطف کرد و گفت از یک پزشک خوب گوش و حلق و بینی برایتان وقت گرفتم. کارت ویزیت جناب پزشک را که دیدم متوجه شدم که دکتر محمد فرهادی‌ست که در دهه شصت و هفتاد و نود سالها وزارت علوم و بهداشت این مملکت را بر عهده داشته. وقتی که علی‌رضا را معاینه کرد و عکس را دید گفت که باید سریع‌تر عمل شود و همین فردا به بیمارستان عرفان بیایید. من هم به حساب تجربه‌ی عملهای قبلی و به امید بیمه تکمیلی برگه پذیرش بیمارستان را گرفتم و قبل از بیرون آمدن برای ایجاد آشنایی گفتم که هیئت علمی پژوهشگاه وابسته به وزارت علوم هستم.

 

🔺بلافاصله بعد بیرون آمدن از مطب، از نگرانی هزینه‌ها با بیمه تکمیلی آسیا تماس گرفتم تا معرفی‌نامه بگیرم. گفتند اگر طرف قرارداد باشد همانجا آنلاین انجام می‌شود. با بیمارستان عرفان تماس گرفتم، گفت ما طرف قرارداد هستیم و مشکلی نداریم ولی آقای دکتر فرهادی قبول نمی‌کند و هزینه شما هم حدود ۲۰ تا ۲۵ میلیون می‌شود. جا خوردم چون تابه‌حال چنین چیزی را نشنیده بودم. چون روی بیمه حساب کرده بودم و تأمین چنین هزینه‌ای -که بیشتر از حقوق یک ماه هیئت علمی من است- به هیچ وجه برایم ممکن نیست مخصوصا که چوب خط قرضم هم این روزها حسابی پر شده، با منشی دکتر تماس گرفتم و ماجرا را گفتم. گفت نه اصلا چنین مشکلی تا به حال نداشتیم و خیالتان راحت. ما هم با توکل به خدا صبح سحر به بیمارستان آمدیم و پذیرش هم ما را به صندوق فرستاد. به صندوق گفتم که بیمه تکمیلی آسیا هستیم. صندوق گفت آقای دکتر فرهادی قبول نمی‌کنند. با منشیش تماس گرفتم که خداروشکر جواب داد و گفت بگو خودشان تلفنی از آقای دکتر استعلام کنند. به صندوق همین را گفتم با دکتر  تماس گرفت. گوشی تلفن را که گذاشت گفت دکتر گفته‌اند بیمه را قبول ندارم و دیگر با من تماس نگیرید.

 

🔺خیلی ناراحت و عصبانی شدم. جناب وزیر سابق با اهانت داشت می‌گفت تا نقدی ندهی بچه را درمان نمی‌کنم. داشتم فکر می‌کردم که با این حساب باید بیمارستان را ترک کنیم و جواب عطیفه، همسرم را چه باید بدهم و چند ماه دیگر باید علی‌رضا این ناراحتی لوزه و بدخوابی را تحمل کند تازه اگر دوباره با همین مسائل بیمه و اینها موجه نشویم. گفتم شاید اگر به جناب طبیب اعظم شرایطم را بگویم که هیئت علمی هستم و حقوقم کفاف پرداخت نقدی نمی‌دهد با توجه به اینکه ایشان وزیر علوم هم بوده راضی شوند که مثل همه پزشکان دیگر در کار بیمه و بیمارستان مداخله نکنند. رفتم دم در اتاق عمل و به منشی اتاق عمل گفتم که الان باید علی‌رضا بستری شود ولی جناب دکتر هنوز اجازه نداده‌اند که با بیمه هزینه پرداخت شود. لطف کرد و تلفی تماس گرفت برایم. خواهش کردم که گوشی را بدستم بدهد ولی چند ثانیه‌ای گوشی را گذاشت و گفت دکتر گفته‌اند ایشان صبح تا حالا چند بار بحث کرده و نمی‌شود و گوشی را قطع کرده. خون خونم را می‌خورد. با اینحال یک ساعتی دم در اتاق عمل و رختکن پزشکان بین طبقه دو و سه رفتم و آمدم تا حضوری ایشان را ببینم. بعد یک ساعت فهمیدم که ایشان از در پشتی خصوصی دیگری رفته و از منشی اتاق عمل هم که خواستم ایشان را حضوری ببینم گفت دیگر داخل اتاق عمل شده‌اند. با خودخوری و لعن و نفرین همه چیزی که از حقوقم مانده بود را به علاوه چند میلیونی که با رو انداختن به چند نفر گرفتم روی هم گذاشتم و پول را دادم تا بالاخره ساعت ۱۰ بگذارند علیرضا بستری شود. به ابوی چیزی نگفتم چون هم رویم نمی‌شد و هم خوب می‌دانستم که به جای همدردی و تأسف از رفتار پزشک و مملکت آشغالی که ساخته‌اند و نگرانی از حال بچه شروع خواهد کرد به شماتت خودم و اینکه چون عرضه اداره زندگی خودم را ندارم سربار دیگران شده‌ام.

 

🔺عمل که تمام شد صدایم کردند و جناب دکتر محمد فرهادی با تبختر آمد که بگوید عمل تمام شد، بچه گریه می‌کند و بروید ساکتش کنید. گفتم از رفتار صبح شما خیلی دلگیر شدم اگر شما هیئت علمی هستید من هم هیئت علمی هستم مضافاً که شما بیست سال هم در این کشور وزیر بوده‌اید و انتظار می‌رود وضعیت درآمد دانشگاهی ها را بدانید. داد و بیدادی کرد که چه ربطی دارد و من بیمه را قبول ندارم و همکارانش بهم گفتند که آنجا را ترک کنم ...

محمدحسین بادامچی

https://t.me/IslamicLeft/1494

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جیغ شغالها

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۱ خرداد ۱۴۰۲، ۰۷:۰۸ ب.ظ

photo_2023-06-11_18-39-53_o4nf.jpg

 

عناصر ضدانقلاب از اینکه دیدند خانواده مجیدرضا رهنورد متعهد به مناسک دینی هستند به خشم آمده و موجی از ناسزا را به این خانواده نثار کردند. اوباش هرزه تحمل دیدن چادر مادر مجید را نداشتند و قرآن خواندن او را تاب نیاورده و این خانواده داغدار را آماج توحش مجازی خویش قرار دادند.

این خصلت مدعیان دروغین آزادی است که دیکتاتور تر از هر دیکتاتوری به سرکوب مخالفین خود پرداخته و حتی حق انتخاب پوشش یا نوع مراسم و مناسک را هم از آنها سلب میکنند. برادر مجیدرضا رهنورد ضمن اظهار تأسف از توهینهای بی شمار عناصر بی قید مدعی آزادی در استوری صفحه اینستای خود بر تقید خانوده نسبت به مذهب و آداب دینی تأکید نمود.

این واقعه سند دیگری است بر هرزگی و لاقیدی جماعت خودباخته و غربزده که مشکلشان نه حجاب یا اقتصاد که اساس زندگی انسانی است و هدفی جز سیطره خوی حیوانی و درندگی و تبدیل جامعه به جنگل لاابالی گری در سر ندارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا