اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۵۸۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بابل دارالمومنین» ثبت شده است

نام میدان انتفاضه بابل را تغییر دادند

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۶، ۱۱:۵۲ ق.ظ

با تصویب شورای اسلامی! شهر بابل نام میدان انتفاضه این شهر به نام بهارنارنج تغییر پیدا کرد و در عوض خیابانی بسیار کوچک در مرکز شهر (حدفاصل میدان 17شهریور تا تقاطع آیت الله سعیدی) انتفاضه نام گرفت. باعث و بانی این مصوبه غلط همان کسانی هستند که پیش از این تلاش داشتند نام بلوار شهید یاسینی بابل را به بهارنارنج تغییر دهند.

این که برای اعضای شورای شهر بابل درجه اهمیت نام بهارنارنج بالاتر از اهمیت انتفاضه مردم فسلطین و خط و مشی انقلابی نظام اسلامی ایران در مبارزه جهانی با صهیونیسم خون آشام قرار دارد نکته ای عجیب و غیرقابل تصور نبوده است.

نکته عجیب فقط سکوت بزرگانی است که جز امضای لوح تقدیر و پیام تشکر، تأثیر دیگری در رویکردهای متفاوت شهرداری و شورای شهر بابل در عرصه فرهنگ، در دو سال اخیر نداشته و ناخواسته زمینه تجرّی و جسارت بدخواهان به مبانی اعتقادی امام راحل و آرمان های شهدا را فراهم آورده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از پای فتاده، سرنگون باید رفت ...

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۶، ۱۱:۱۵ ق.ظ

برای محمدحسین طبرستانی راد

همان خدایی که نه پول و شهرت و مقام و نسب که "تقوا" را معیار قرابت انسان ها به خود دانست برای آن که عده ای، کنج عافیت و کهف اعتکاف خویش در پستوی انزوا و راحت طلبی را به حساب تقوای خود نگذارند فرمود: "فضّل الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیماً"

جنگ فقط یک جلوه از عرصه هایی است که دمیدن شیپور آن، مرد را از نامرد جدا می سازد. هر جا که میدان امتحان برای اثبات صداقت مومنان گسترده می شود، عَلَم سرافرازی، تنها به دست کسانی به اهتزاز درخواهد آمد که فراتر از ادعا و ژست و عکس و بیلان کار و جنجال و هیاهو، با پای اراده به کارزار خدمت و مجاهدت قدم بگذارند.

محمدحسین طبرستانی راد از آن دست مومنان با صداقتی است که بی هیچ داعیه ای، در ساعات نخستین وقوع زلزله، در حالی که هنوز خستگی ناشی از راه اندازی و مدیریت یکی از بزرگ ترین موکب های اربعین را از تن به در نکرده بود، سر از پا نشناخته به معرکه امداد و خدمت به زلزله زدگان استان کرمانشاه شتافت و تا امروز نیز به رغم توفیق ساخت چند خانه مسکونی و رفع نیازهای اولیه مردم محروم این خطه، با شور و شوقی وصف ناپذیر به تلاش خود ادامه می دهد.

جوان بسیجی و هیأتی بابلی، برخلاف سلبریتی های پرادعا و بعضی مدعیان شعاری عرصه فرهنگ و هنر که هر موضوعی حتی آوار گی و یا نیاز هموطنان را نیز ابزاری برای جلب توجه و کیسه دوزی و فرصت طلبی خویش قرار داده و البته در بزنگاه کار و تلاش و خدمت به ناگاه از دیده ها محو می شوند، عرصه بی منتهای گمنامی را بر گرد و غبار خودنمایی مردنماهای عرصه مَجاز ترجیح داد و بار دیگر ثابت کرد که در میدان جهاد فی سبیل الله و حضور در خط مقدم مبارزه با فقر و مصیبت و دستگیری از محرومان و پابرهنگان، باز هم بچه های مخلصی پیشگام هستند که از سر خوان عنایت اباعبدالله علیه السلام و محفل نورانی اشک و روضه برخاسته اند وگرنه شیفتگان آنتالیا و خوشگذران های ویلانشین و دلدادگان شهوت و شهرت را بضاعتی جز غرولند و شبهه اندازی و تمسخر مرام حق، نیست و نخواهد بود.

درود خدا و شهیدان راه خدا بر محمدحسین طبرستانی و محمدحسین طبرستانی ها که قول و فعل خویش را بر طریقت "یریدون وجه الله" استوار ساخته و لبخند رضایت معبود را به لنز نزدیک بین دنیا خواهان و میزپرستان، رجحان داده اند.

تکمله:

ذکر سبوحٌ قدوس حزب الله، خشت خشت عمارتی است که سایه سر ایتام و مستضعفان و محرومان قرار می گیرد و البته بنای رفیع آن سر به آسمان رستگاری می ساید. وادی "نور"، وادی حق و حقیقت است و جهاد فی سبیل الله، ثمره درک و وصول آن. راهیان "نور"، در واقع وصف شیداییانی است که به برکت قدم هایی که در راه "عمل" به حق بر می دارند، چتر ولایت الله را بر سر خود می گسترانند؛ الله "ولیّ" الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی "النور". گروهان جهادی مسلم، بنا دارد نوزور 97 زائران شهدا را برای ارائه خدمات فرهنگی و جهادی، میهمان زلزله زدگان استان کرمانشاه کند و مشق شهید گونه زیستن را بیاموزد و بیاموزاند. بر و بچه های بسیجی بابل و شهرهای دیگر، می توانند با کاروان محمدمهدی آقاجانی و بچه های گروهان مسلم خودشان را به محمدحسین طبرستانی و دیگر خط شکنان جهادگر برسانند. هر که دارد هوس کرب و بلا، بسم الله.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زیرساخت های فرهنگ و ورزش در کنار هم

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۶، ۰۹:۳۲ ق.ظ

مطابق آمار رسمی، تعداد مجروحان بازی دیروز پایتخت به عدد351 رسید. 

بعد از اتفاق تلخی که پس از بازی خونه به خونه بابل و نساجی قائمشهر روی داد عده ای نامناسب بودن فضای ورزشگاه را عامل درگیری خیابانی هواداران دو تیم آن هم بعد از اتمام بازی دانستند.

اگر چه همان وقت هم این قلم تأکید داشت که ورزشگاه هفت تیر بابل زمین و استادیوم مناسبی در شأن این شهرستان ندارد؛ اما واقع امر آن است که باید اذعان داشت فرهنگ سازی برای بعضی از تماشاگران مسابقات ورزشی از ساخت استادیوم ورزشی هم مهمتر و ضروری تر به نظر می رسد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از عمو حسن ورامین تا آقا غلام بابل!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۶، ۱۲:۴۶ ب.ظ

اسفند 1394 بود که با معرفی یکی از دوستانم در تهران به نام آقای قائمی با آقای پورقناد آشنا شدم. آقای پورقناد که الان جزو دوستان خوب من است هدف خود از این آشنایی را دیدار با آقا غلام اوصیا بازگو کرد. برایم جالب بود بدانم او غلام را از کجا شناخته که عطش دیدار او را دارد؟ می گفت:

"حدود سال 1392در بین جمعی از دوستان، صحبت  یکی از فرماندهان جنگ به میان آمد که به عمو حسن ورامین معروف بود. عمو حسن که یک بسیجی بود عملیاتی در کردستان برگزار نشد که در آن شرکت نداشته باشد. بعد از دوران دفاع مقدس، این بازمانده شهدا و ایثارگران به سختی امرار معاش می کرد. ایشان در اواخر زندگی خود به دستفروشی و هندوانه و خربزه فروشی در کنار خیابان مشغول بوده که براثر مصرف بیش از حد قرص آرامبخش در رودخانه ای در ورامین افتاد و غرق شد و دار فانی را وداع گفت. ما کمی با تاخیر جریان او را فهمیده بودیم و زمانی متوجه شده بودیم که او به رحمت خدا رفته بود. البته برای انجام کارهای خانواده اش و رسیدگی به وضع رفاهی آنها که در مضیقه مالی به سر برده و در خانه استیجاری زندگی می کردند کارهایی صورت دادیم.

همان ایام در جمع ما یکی از دوستان که بابلی بود گفت که ما در شهر خودمان یک چنین شخصی داریم بنام عمو غلام که از فرماندهان جنگ بود و الان وضعیت معیشتی مناسبی ندارد.

من آن روز به حرف دوستم زیاد دقت نکردم. مدت یک سال و نیم از این قضیه گذشت تا اینکه موقع مطالعه کتاب *شبهای موصل نوشته جانباز آزاده محمد حسین منصف* به اسم اقا غلام اوصیا برخورد کردم و یاد حرف دوست بابلی خود افتادم. برای همین دلم می خواهد با این آقا غلام شما آشنا شوم."

به آقای پورقناد قول دادم که برنامه ای برای دیدار او و دوستانش با آقا غلام تدارک ببینم. اواخر فروردین 95 بود که دوستان تماس گرفتند و گفتند قصد سفر به بابل را دارند. موضوع را با حاج علی آقای فردوس هم در میان گذاشتم و هماهنگی لازم را با آقا غلام انجام دادیم. غلام در سفر مشهد بود؛ اما به خاطر وعده ای که به ما داده بود سفرش را نیمه کاره گذاشت و به بابل برگشت و تا پذیرای میهمانان تهرانی باشد.

قبل از رسیدن به منزل آقا غلام توضیحات مختصری از شرح حال و خلق وخوی او خدمت دوستان تهرانی عرض کردم. با تعدادی از دوستان بابلی و سه نفر از دوستان تهرانی مهمان منزل اقا غلام شدیم. در همان ابتدای ورود و پذیرایی گرم و صحبت های اولیه غلام، آقای پور قناد که کنارم نشسته بود گفت: آقای مهدیزاده! عمو غلام درست همان چیزی است که شما گفتید و آنچه در ذهنم بوده، داش مشتی، بی ریا، و ....

بعد از این دیدار بود که آنها با هم دوست شدند و هر از گاهی با هم ملاقات داشتند.

گروهی که آقای پور قناد هدایتشان را به عهده دارد بنام گروه انصار میباشد و کارشان جستجوی رزمندگانی است که فراموش شده و البته در زندگی روزمره شان مانده اند. سرلوحه کارشان همان توصیه معروف حضرت امام (ره) است که فرمود:  *نگذارید پیشکسوتان جهاد و شهادت در پیچ و خم  زندگی روزمره خود، به فراموشی سپرده شوند.*

فوت ناگهانی آقاغلام آقای پورقناد را به بابل کشاند. شب بعد از خاکسپاری غلام، در منزل آن مرحوم بودیم که آقای پورقناد لب به سخن گشود:

"مدتی که از اولین آشنایی ما با آقا غلام گذشت به طور مرتب با ایشان ارتباط داشتیم.غلام رزمندگانی که می دانست از نظر وضعیت مالی در مضیقه هستند را به ما معرفی میکرد تا برایشان قدمی برداریم اما هیچگاه با ما در باره مشکلات شخصی خودش نمیگفت و صرفاً نگران دوستان رزمنده ای بود که مشکلات معیشتی داشتند.

 اوقاتی که با هم کنار منزلشان واقع در شهرک تاکسیرانی بلوار مادر قدم میزدیم حرفی از مشکلات شخصی خودش به میان نمی آورد و دغدغه و نگرانی اش بیشتر از وضع سیاسی کشور و از اینکه حرفها و پیامهای حضرت آقا را مسئولین کمتر درک میکنند بوده است.

زمانیکه آقای حاج علی فردوس به من زنگ زد و خبر فوت آقا غلام را داد باور نکردم؛ ولی گفتم که علی آقا که اهل شوخی نیست. خیلی متأثر شدم و به همراه دوستانم به بابل آمدیم و وقتی مراسم تشییع پیکر پاک این عزیز را دیدیم و مشاهده کردیم که اقا غلام چقدر برای مردم این شهر عزیز بوده و چگونه ایشان را بدرقه کردند با خودمان گفتیم چرا به جای هرماه، به صورت هفتگی و زودتر با ایشان ملاقات نمی کردیم.

اقا غلام فرمانده ای بود خاکی، بی ریا، بی ادعا، دلسوز، مهربان که همیشه به یاد دوستان شهیدش بود و نیر به یاد ورزمندگانی که در 8سال دفاع مقدس در راه خدا جهاد کردند واز وضعیت مالی خوبی برخوردار نبودند. غلام تا آخر هوای نیروهایش را داشت بی آن که برای خودش توقعی داشته باشد.

به روایت حاج حسن مهدی زاده
  • سیدحمید مشتاقی نیا

چرا بهارنارنج در اولویت نیست؟ (بازنشر)

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۹ اسفند ۱۳۹۶، ۱۲:۱۸ ق.ظ

داشته ها به دو قسم هستند یا تحمیلی و یا تحصیلی. ارزش واقعی انسان به داشته های اکتسابی اوست. حتی اگر با نگاه مادی به چرخه امور بنگریم، تحسین برانگیزتر از همه، کسی است که با تکیه بر توانایی های خود توانسته باشد قله ای هر چند کوچک را فتح کرده باشد.

در عرف جامعه، اگر دوران امر بین دو نفر واقع شود که یکی بر حسب اتفاق یا جبر روزگار، مال و منالی به چنگ آورده باشد، مثلاً از راه وراثت، و دیگری با کار و سعی خود عوایدی را تحصیل نموده باشد، تحسین و تشویق از آن کسی است که جَنَم صعود و پیشرفت را به ظهور رسانده است.

اگر انسانی زیبایی خدادادی خود را به رخ دیگران بکشد چه بسا مورد شماتت قرار بگیرد اما کسی که توفیقات زندگی خود را بازگو کند مورد تحسین خواهد بود.

کشور ایران به دارا بودن منابع طبیعی مانند نفت و معادن و ... افتخار نکرده و آن را نشانه برتری خود نمی داند؛ اما همین کشور به دستاوردهای نانوتکنولوژی، چرخه سوخت هسته ای، پرتاب موجود زنده به فضا، کسب رتبه برتر سد سازی دنیا و... می نازد و آن را به درستی، نشان توانایی و بالندگی خود می داند.

الغرض، بهارنارنج، عنوان زیبا و لطیفی است که تطبیق آن، تنها شایسته شهری به مثال بابل است؛ اما به یقین هزینه ده ها میلیونی در طول سالیان، برای تثبیت این نام، اسرافی محرز و توجیه ناپذیر قلمداد می شود. درختان زیبای نارنج و طراوت و شادابی غیرقابل کتمان و منحصر به فرد طبیعت بابل و اطراف آن، یک نعمت خدادادی است که باید شکرگذار آن بود؛ اما از آن بالاتر و افتخارآمیزتر، وجود انسان هایی بزرگ و برجسته است که توجه به نام و یاد آنها مرتبه علمی و فرهنگی مردم فرهیخته این دیار را بیشتر عیان می سازد. از عالمان و دانشمندان و سرداران و خیّران بزرگ تا هنرمندانی که در سطح جهان درخشیده اند و ورزشکاران و ... همگی جلوه های غرورآفرین قطعه ای از خاک بهشت است که دارالمؤمنین بابل بر آن بنا شده و استعداد بی نظیر این دیار برای محوریت فکری، فرهنگی، علمی، اقتصادی، ورزشی و... جهان را به اثبات می رساند. با این رویکرد است که نگاه به بابل یک نگاه شهری و منطقه ای نبوده و از منظری جهانی، کشف و پرورش قابلیت های این شهرستان افتخارآفرین و خوش نام و تمدن ساز در اولویت قرار خواهد گرفت.

این درد را به کجا باید برد که بی اغراق، اغلب مردم و جوانان این شهر با مفاخر نام آور خطه خویش، کمترین آشنایی را ندارند؟

اگر شهرداری و دیگر نهادهایی که در امور فرهنگی شهر دخیل هستند بتوانند نام آوران بابل را به همگان بشناسانند، علاوه بر آن که تعظیم و احترام مردمان همه بلاد را نسبت به این شهر برمی انگیزند، فرهنگ خودباوری را نیز در بین جوانان این شهر گسترش داده و زمینه ساز پرورش انسان هایی خواهند شد که با تکیه بر قابلیت های فردی خویش، به قله های رفیع پیشرفت و کرامت نائل می آیند. بی شک آینده نگری در حوزه شهری،  حکم می کند که زیرساخت های تربیتی آینده سازان این دیار را مورد توجه بیشتر قرار داده و کار در حیطه فرهنگ را از ریشه و اساس آن مدّنظر قرار دهیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حاشیه هایی از واقعه شب22 بهمن بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۴ اسفند ۱۳۹۶، ۰۸:۱۸ ق.ظ

انتشار فیلم کوتاهی از الله اکبر گفتن مسئولین بابلی در یک رستوران سنتی، جنجال آفرین شد و به نظر می رسد به عنوان یکی از وقایع مضبوط تاریخ سیاسی بابل در حافظه مردم این دیار، ماندگار بماند. در این خصوص ذکر چند نکته را لازم می دانم:

1- انتقاد از یک فرد به معنای نفی سایر نقاط قوت و ویژگی های مثبت آن فرد نیست.

2- یک عذرخواهی و توضیح ساده می توانست از کش پیدا کردن ماجرا جلوگیری کند.

3- به اذعان دوستان دانشجو، شخص امام جمعه، آن گونه که از ایشان انتظار می رفت، از منتقدین شکوه ای نداشت و نقدشان را به جان خرید و سپاس گفت؛ اما امان از دورقابچین ها که به اقتضای ذات بادمجانی خود، سرخ شدند و سوختند و عطرافشانی کردند. به گمان باطل این طیف، بگیر و ببند و تهدید و ارعاب و تهمت پراکنی و ناسزاگویی، حاشیه ای امن برای گریز صاحبان میز از گزند نقد دیگران ایجاد خواهد کرد.

4- برادران عزیز دانشجو در دانشگاه علوم پزشکی، آزاد، فنی و ... و بسیاری دیگر از مومنین منتقد در مقابل هتاکی حضرت خواهرزاده و برادری که سبیلش در آن شب کذایی چرب شد و قلم به دست گرفت و مقابل آینه شرح حال نوشت، خویشتن داری و بزرگواری نشان دادند که الحق از مرام جوانان بسیجی جز این نباید انتظار داشت.

5- موضوع آن قدرها هم بزرگ نبوده و نیست. اتفاقی افتاد، دوستانی خودی و دلسوز، تذکری دادند که تمام شد و رفت. فراموش نشود که این فیلم توسط برگزارکنندگان برنامه، ضبط و منتشر شد و بازتاب میلیونی پیدا کرد و در کانال ها و گروه های مجازی دوست و دشمن منعکس گردید. بازدید میلیونی کاربران به خودی خود، باور عرف درخصوص سیره بزرگان و تعجب از رفتارهای مغایر را به اثبات می رساند.

6- فوت آقا غلام اوصیا در چنین ایامی جالب توجه بود. غیر از همزمانی آن با ایام فاطمیه و سالگرد عملیات یازهرایی والفجر هشت و تقارن با اجتماع رزمندگان شهر و حضور آهنگران و ... که نشان از عنایت ویژه دوستان شهید آن مرحوم داشت، تلنگری برای نسل جدید عدالتخواهان و نیروهای مستقل ارزشی شهر در بر داشت که به یاد بیاورند ایستادگی در این مسیر نورانی، ممکن است تبعاتی چون تهمت و وهن و عزل و انزوا به دنبال داشته باشد. این بار البته اتحاد مثال زدنی نیروهای خط مقدم حزب الله، مانع از تکرار تجربه های تلخ گذشته است.

7- از باب مزاح عرض می کنم برنده این ماجرا، رستوران صفویه بود که نامش در سراسر کشور و حتی در بین ایرانیان مقیم خارج بر سر زبان ها افتاد! الان خیلی ها گمان می کنند بابل نیز علاوه بر تبریز و قزوین و اصفهان، مدتی پایتخت شیوخ صفوی بوده است.

8- معروف است یکی از دوستان شهید نوبخت وقتی قصد مسافرت داشت سوئیچ ماشین گرانقیمتش را در اختیار او قرار داد. نوبخت اما گفت من اگر با این اتومبیل مدل بالا بیرون بروم مورد اتهام و سوءبرداشت مردم قرار خواهم داد. بنابراین از انجام این کار پرهیز کرد. سیره این شهید و همه شهدا، آموزه ای از توصیه مکرر و موکد مولا علی علیه السلام به همگان مبنی بر ضرورت "اجتناب از موضع تهمت" است. یعنی عرف را بشناسیم و حواسمان باشد با دست خود کاری نکنیم که مورد تهمت و ظنّ دیگران قرار بگیریم. اتخاذ این راهبرد سازنده بی شک در "عصر حاکمیت رسانه" بیش از پیش ضرورت پیدا می کند. برگزاری جلسه در رستوران (که بسیاری از مردم قادر به تأمین هزینه بهره مندی از آن نیستند) شرکت در شونیشت یلدایی آن هم در آستانه اربعین حسینی، یا مجلس سالگردی با هنرنمایی مریم حیدرزاده، اصرار بر حفظ نرده های تبعیض، ضایع کردن یک پزشک بسیجی در حین سخنرانی و ... ممکن است نمونه ای از رفتاری باشد که به مرور انسان را در مظان اتهام و سوءبرداشت جامعه قرار بدهد. حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا را از یاد نبریم.

اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای محمد تهرانی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۶، ۰۹:۲۴ ب.ظ

re6f_photo_2017-12-18_07-38-30.jpg


این شیرمردی که به رسم تلخ روزگار و گذر عمر، روی ویلچر نشسته را این گونه نبینید. محمد تهرانی یک رزمنده است که از آنان که به ظاهر روی دو پای خود می ایستند نیز ایستاده تر است. مصداق آیه شریفه فضّل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما را در وجود نازنین این بسیجی تمام ناشدنی سپاه خمینی بنگرید. فعل ماضی در وصف سیرت او معنا ندارد. محمد تهرانی، رزمنده جهاد اصغر و اکبر، بوده و هست.

کسی را درالمومنین پیدا نخواهید کرد که در مصاف با طاغوت به خط زده و در صف اول مبارزه، سینه ستبر محمد تهرانی را مقابل دشنه مزدوران شاه ندیده باشد. کاش اکنون شهید یحیی نژاد در قید حیات مادی حضور داشت تا صفحات ناخوانده کتاب مبارزات این مجاهد خستگی ناپذیر را ورق بزند.

آن گاه که شیپور جنگ، صف مردان روزگار را از نامردمان پرادعا و غنیمت خوار جدا می ساخت، محمد تهرانی را باز باید در خطوط مقدم جبهه حق می جستید. او بعد از جنگ نیز رزمنده ماند و هر جا که احساس کرد تکلیف دفاع از مرام حق و راه حقیقت بر دوشش سنگینی می کند، انگ ها و تهمت ها و زخم زبان ها را به جان خرید و مردانه ایستاد. نعره حیدری این مجاهد نستوه در معرکه فتنه ها هنوز در گوش شهر طنین انداز است آن گاه که غرّش پرخروشش با این فریاد توفنده، رعشه بر اندام منافقان می انداخت:

"خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست"

عافیت طلبی در قاموس اندیشه او راه نداشت. هیچ گاه گروه خونش با خوش نشین های راحت طلبی که بر تخت گرم و نرم تجمل، لم می دهند و مواظبند حتی موقع تکبیر الله اکبر، خط اتوی لباسشان خراب نشود، سازگار نبود.

جوان ها و نوجوان های نسل سوم و چهارم انقلاب بارها از کلام شیوا و بیان دلنشین و خاطرات ناب این ابرمرد گمنام وادی نور، درس ها آموخته و راه و رسم مبارزه و مقاومت مومنانه را فراگرفتند.

محمد تهرانی فقط رزمنده میادین نظامی و سیاسی نبود. او در جبهه فرهنگ نیز حضوری موثر داشت. خیلی ها هنوز نمی دانند هزینه بسیاری از ویژه برنامه های یادواره شهدا که به همت جمعی از طلاب و بسیجیان بابل در سطح شهر برگزار می شد با کمک های مالی این مرد بزرگ تأمین می شد آن هم در شرایطی که خودش هیچ گاه در رفاه مادی قرار نگرفت و در برهه هایی از عمر خود با رنج هایی دست و پنجه نرم کرد که شرح هر یک کتابی قطور طلب می کند.

علاقه زائدالوصف او به مرحوم فلسفی باعث شد بعد از رحلت آن واعظ شهیر و برجسته، محمد تهرانی با هزنیه خود مراسمی بزرگ و فاخر در مسجد کاظمبیک بابل برگزار کند. بسیاری از طلابی که دراواخر دهه هفتاد محصل مدارس علمیه بابل بودند کتاب ها و نوارهایی ارزشمند و نفیس از زندگینامه و سخنرانی های مرحوم فلسفی را از محمد تهرانی هدیه گرفته و به یادگار نگاه داشته اند.

محمد تهرانی این روزها حال خوشی ندارد. وقتی تصویر او بر روی ویلچر منتشر شد آه از نهاد همه کسانی که حلاوت همنفسی و هم کلامی با او را چشیده بودند، برخاست.

ساعتی پیش مطلبی از حسین آقای منصف خواندم که گویا قرار است شهردار دارالمومنین، از این ستاره گمنام آسمان حماسه و ایثار، تجلیل به عمل بیاورد. به سهم خود از این اقدام با ارزش تشکر نموده و برای محمد تهرانی و محمدتهرانی ها از پیشگاه ایزد یکتا آرزوی سلامت و طول عمر دارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قابل توجه بابلیا

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۶، ۰۴:۱۳ ب.ظ

اگه میخواید ابهت مریدای اهل بیت رو با چشمای خودتون ببینین

سه شنبه نه صبح

میدون ولایت

دسته روی هیات علمدار حسین رو از دست ندید

لشکر دلداده های مادر، فردا، شهر ما رو رنگ و بوی فاطمی میدن

فوران شور و عشق و شعور بچه های نسل چهارمی انقلاب، فردا چشم دشمنای اسلام و اهل بیت رو کور خواهد کرد بأذن الله تعالی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برنامه تشییع شهدا را منظم برگزار کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۶، ۱۰:۵۹ ق.ظ

بنا بر اعلام قبلی مسئولان، قرار بر این بود که میهمانان گمنام دارالمومنین، در صبح پنج شنبه بر دوش شهر، تشییع شوند.

اعلام این تصمیم، مسئولان و متولیان و دست اندرکاران فرهنگی بابل را بر آن داشت تا با برنامه ریزی مناسب، بهره گیری معنوی از نعمت میزبانی شهدا را در اولویت قرار داده و محافل و مجالسی را برای وداع دانشجویان، دانش آموزان و هیأت های عزاداری با ابدان مطهر اصحاب آخرالزمانی اباعبدالله علیه السلام تدارک ببینند.

شنیده ها حاکی است عده ای از مسئولان تصمیم گیر استانی با تغییر در تصمیم خود بنا دارند تشییع شهدا را به روز چهارشنبه موکول کنند که این تصمیم ناگهانی تمام برنامه ریزی های پیش بینی شده را تحت الشعاع قرار داده و ممکن است از شکوه مراسم تشییع نیز بکاهد.

از مسئول محترم سازمان حفظ آثار دفاع مقدس استان انتظار می رود به منظور تجلیل بهتر از مقام شامخ شهدای بی نام و نشان دفاع مقدس و عطرآگین شدن فضای جامعه از رایحه یاد و خاطرات نورانی آن عزیزان، از اتخاذ تصمیمات فرصت سوز جلوگیری نمایند. برای شهدا باید بهترین کارها را انجام داد. انشاءالله در ارج نهادن به مقام شهیدان والامقام و زدودن غبار غربت از فرزندان فاطمه زهرا سلام الله علیها، سنگ تمام گذاشته و از باب رفع تکلیف وارد میدان نشویم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به یاد غلام برای تاریخ

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۶، ۰۷:۴۳ ب.ظ

تعدادشان را نمی دانم ولی به نظرم دو سه هزار نفری می شدند که امروز برای غلام نماز خواندند.

همین ها اگر نفری ده هزار تومان می گذاشتند وسط می توانستند مشکلات مالی او را حل کنند. البته غلام کسی نبود که از دیگران چیزی بگیرد. حرف من جنس دیگری است.

سال های سال غلام، مهجور و منزوی و خانه نشین بود؛ چند نفر از این جماعت که حالا توی عکسها پیدا هستند، سراغش رفتند و حالی از او پرسیدند؟ اصلاً مگر نمی گوییم غلام فرمانده ای خط شکن بود؟ چرا تا آخر عمرش مستأجر ماند و به رغم معرفت بالایی که در توجه به دیگران داشت خودش مورد بی مهری قرار گرفت؟

دلم می خواهد نسل جدید حزب الله شهر، درباره زندگی غلام، خدماتی که انجام داد، حماسه هایی که آفرید و نامردی هایی که در حقش شد، چراهایی را مطرح کند. موضوع سر ناامیدی نیست. مسأله، ضرورت بی اعتنایی به قضاوت ها و نگاه های دیگران در مسیر جهاد فی سبیل الله است. اگر بخواهی بسیجی واقعی بمانی و آخرتت را به دنیایت نفروشی نباید منتظر به به و چه چه دیگران بمانی. امروز را نبینید که از غلام مانند یک سردار صاحب نام و نان تجلیل شد.

کسی هوای غلام را نداشت جز شهدا که آبرو داری کردند و او را در زمانی به میهمانی خود طلبیدند که در ایام فاطمیه و سالروز والفجر هشت، جمع رزمنده های بابلی با حضور صادق آهنگران، جمع بود تا تشییع غلام هم تاریخی و ماندگار شود.

سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک درخواست از شورای شهر بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۶ بهمن ۱۳۹۶، ۰۱:۵۱ ق.ظ

بسیاری از اعضای شورای شهر و شهردار بابل همراه با سایر مسئولان، به مناسبت فوت حاج غلام اوصیا، پیام تسلیت دادند.

بنا بر این بعید می دانم کسی از این عزیزان با حماسه آفرینی های این فرمانده خط شکن سپاه خمینی ناآشنا باشد.

بی آن که بخواهیم حاج غلام و خدمات و جانفشانی ها و البته خلوص و تواضعش را با کسی قیاس کنیم، به راستی آیا این اسطوره کم نظیر سال های جهاد و شهادت آن قدر بر گردن مردم این شهر حق ندارد که نه میدان و خیابان، که لااقل کوچه ای فرعی به یاد و نام پرافتخار او مزین شده و خاطره او را در ذهن مردم دیار مومنان جاودان سازد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به مناسبت عروج فرمانده

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۶، ۰۹:۳۳ ق.ظ

غلام اوصیا از فرماندهان پرافتخار دفاع مقدس، همزمان با سالگرد عملیات فاطمی والفجر هشت و در ایام شهادت ام الشهداء حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها آسمانی شد و به دوستان یازهرایی اش پیوست.

شخصیت و سیره زندگی این بسیجی بی ادعا، دو نکته مهم را به عنوان الگو و عبرت برای نسل جدید حزب الله به همراه دارد.

غلام، به خاطر مبارزات مردانه اش با نظام ستمشاهی و خط شکنی اش در آوردگاه حق و باطل، حتی به خاطر لحظاتی که یک تنه و غریبانه در مقابل آتش و طوفان جبهه جهانی باطل، ایستاد و عقب ننشست و شهادت برادر و یاران صدیقش را یک به یک به تماشا نشست، بر سر کسی منّت نگذاشت، از کسی چیزی طلب نکرد و گمنامی و تنگدستی نجیبانه را بر شهرت و فرصت طلبی و هیاهو ترجیح داد.

تاریخ زندگی او به ما آموخت اذناب قدرت، برای مبارزان حق محور و مستقل و عدالت خواه، به پاس مجاهدت های بی وقفه و ایثار و حماسه و غیرتشان، کف و سوت نخواهند زد. دنیا، آخر این مسیر نیست.

اصولاً بهترین خریدار، خداست و بی شک برنده کسی است که طرف حسابش خود خدا باشد. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آزادی انتقاد از برکات جمهوری اسلامی است

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۶، ۰۸:۴۲ ب.ظ

درست چند ساعت بعد از آن که با انتشار مطلبی نوشتم که از برکات نظام جمهوری اسلامی، همین آزادی انتقاد از مسئولان است، دو تن از کسانی که مطلبی انتقادی درباره رفتار بعضی از مسئولان شهری در شب سالگرد پیروزی انقلاب منتشر کرده بودند تماس گرفته و از فشارها و گاه تهدیدات بعضی ها زبان به شکوه گشودند.

امروز صبح نیز خبر رسید مدیر یکی از کانال های ارزشی شهر به یکی از نهادها احضار شد و اخطار گرفت که دیگر درباره بعضی خطوط قرمز! مثل جریان نرده ها و رستوران صفویه و یا اصولاً هر آن چه که ممکن است میز بعضی از مسئولان شهری را تکان بدهد، چیزی ننویسد.

فارغ از این که مسئولان ذی ربط تا کنون چقدر در انجام وظیفه اصلی خود در مقابله با ناهنجاری های اجتماعی و برخورد با عناصر هتاک به دین و انقلاب و شهدا در فضای مجازی، موفق بوده اند که اکنون حوزه نظارتی خود را به فعالیت نیروهای مخلص انقلاب کشانده اند و نیز فارغ از تجربه شکست مکرر کانون های قدرت در قبال اتحاد و خروش انقلابی نیروهای مومن و ارزشی شهرستان که بارها طعم رسوایی را به کام آنان کشانده است، من همچنان معتقدم از برکات نظام جمهوری اسلامی می توان آزادی قلم و اندیشه در راستای ادای فریضه امر به معروف و نهی از منکر به خصوص در حوزه مسئولان که مطالبه صریح مقام معظم رهبری است را نام برد و اگر عده ای تلاش دارند بر این دستاورد تاریخی انقلاب خدشه ای وارد نمایند باید انگیزه و منشأ آن را جویا شد و دید چه عاملی باعث رویکرد آنان در ذبح آبروی نظام به منظور حفظ میز اصحاب قدرت گردیده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جمهوری اسلامی در رستوران صفویه!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۶، ۱۰:۱۹ ق.ظ

این هم از برکات نظام مقدس جمهوری اسلامی است که یک عده جوان دلسوز و باغیرت می توانند آزادانه از امام جمعه و فرماندار و شهردار و سایر مسئولان همیشه در صحنه شهر خود به خاطر حضور حماسی در یک رستوران خاص آن هم درست در لحظاتی که مردم غیور به دعوت مسئولین همین نظام در سرمای معابر و بام ها مشغول سردادن ندای الله اکبر پیروزی انقلاب مستضعفین هستند، آشکارا زبان به انتقاد بگشایند.

قدر این نعمت و فرصت را باید دانست و در راستای توسعه فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر به خصوص در حوزه مسئولان که مطالبه مقام معظم رهبری است، کمال بهره را برد. ان شاءالله آن دست از مسئولان خفته و در راه مانده ما نیز بیدار شده و به دامان اندیشه انقلاب جهانی اسلام باز خواهند گشت و راه خود را از رهگذر تفکر پادشاهی "صفویه" به مبانی علوی اسلام ناب پابرهنگان و محرومان تغییر خواهند داد.

درود بر میثم مهدی پور و فریادگران عدالت در بسیج علوم پزشکی شهرستان بابل. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فقط محض شوخی!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۶، ۰۷:۰۹ ق.ظ

5i4b_photo_2017-12-09_19-01-58.jpg

evzz_photo_2017-12-09_19-02-.jpg


حسام هدایتی، پزشک بابلی شد رئیس بیمارستان شهر امیدیه خوزستان

همزمان جشن تولد چهارسالگی فلافلی نوید اهوازی تو بابل برگزار شد

ببینید چی دادیم چی گرفتیم!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استاندار مازندران و الگوسازی برای جوانان

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۶، ۱۲:۱۴ ب.ظ

6n6_photo_2017-12-07_04-26-03.jpg


چند روز پیش استاندار مازندران گذری به بابل داشت و در بین راه بر سر مزار مرحوم هادی نوروزی حاضر شد و فاتحه ای خواند که خبرش در رسانه های مجازی منعکس شد.

این نوع اخبار بالطبع در برجسته سازی شخصیت ها و سوق دادن جامعه برای الگوگیری از آنان اثر گذار است.

کاش روزی استاندار مازندران و امثال ایشان وقتی گذرشان به دارالمومنین می افتد سری به مزار علامه مجاهد این دیار، سعیدالعلمای بارفروش و یا مرحوم علامه اشرفی بزنند. یا مزار مرحوم نوشیروانی، خیّر نام دار و کم نظیر این خطه و یا مرقد مرحوم روحانی که لقب مشعل فروزان شمال را از رهبری معظم دریافت کرد و یا مزار منور شهدای والا مقام را زیارت کنند.

مسئولان ما حواسشان باشد که با رفتارهای خود در عرصه فرهنگ، چه بذری کاشته و چه چیزی را درو خواهند کرد. هادی نوروزی را خدا رحمت کند؛ اما چون که صد آید نود هم پیش ماست. باید سعی کنیم حرکتمان به سمت قله ها باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ورزشی ها باید جوانمردتر باشند

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۶، ۰۹:۰۱ ب.ظ

casj_photo_2017-12-08_01-50-17.jpg


تصاویر مربوط به درگیری هواداران دو تیم خونه به خونه بابل و نساجی قائمشهر همچنان دست به دست می چرخد و نتیجه اش زیر سوال رفتن شخصیت مردم این دو شهر است.

من به جای شورای تامین باشم برگزاری مسابقات بین این دو تیم با توجه به پیشینیه این نوع درگیری ها را در هر دو شهر ممنوع می کنم. شاید برگزاری مسابقه در شهر ثالث و دور دست، راه حلی مناسب برای جلوگیری از بروز این اتفاقات تلخ باشد.

یک موضوع را هم فراموش نکنید. جوانان اگر با افتخارات فرهنگی و فکری و هنری شهر و دیار خود آشنا بوده و آنها را الگوی خویش بدانند از ارتکاب چنین رفتارهایی پرهیز می نمایند. به نظر من حتی اگر محمود طالبی هم الگوی این افراد بود باز هم باید از ضعیف کشی و ناجوانمردی اجتناب می کردند چه برسد به الگو گیری از شهدا و علما و دانشمندان و اهل هنر. چقدر خوب است شورای فرهنگ عمومی شهرها یک بار هم برای رفع چنین معضلاتی تشکیل جلسه بدهند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کدام یک بیشتر خجالت آور است؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۶، ۰۷:۰۶ ب.ظ

از شبکه سراسری ورزش، دقایقی از بازی بین تیم های خونه به خونه و نساجی را که به صورت مستقیم پخش می شد تماشا کردم و از وضعیت ورزشگاه هفت تیر بابل تأسف خوردم.

ورزشگاه تقریباً شبیه به یک زمین کشاورزی متروک بود که در اطرافش صندلی هایی را تعبیه کرده اند. زمین فوتبال شهدای هفتم تیر بابل واقعاً هیچ شباهتی به یک ورزشگاه معمولی ندارد.

خواستم بنویسم وضعیت زمین فوتبال بابل خجالت آور است و هم طراز با شأن ورزش دوستان نیست و مسئولان باید فکری بکنند به خصوص از این جهت که یکی از بلند پایه ترین مسئولان ورزشی کشور بابلی است و ...

لحظاتی قبل تصاویری از درگیری هواداران دو تیم مذکور در کانال های خبری منتشر شد. از آن جا که عضو گروه های مجازی استان های دیگر هم هستم متأسفانه دقایقی طول نکشید که شاهد انعکاس عجیب و سریع تصاویر و فیلم های این نزاع خیابانی در گروه های مجازی نقاط مختلف کشور بودم.

این اتفاق تلخ البته چندمین بار است که در بابل یا قائمشهر به وقوع می پیوندد و باز هم برای هم استانی های عزیزمان، جز خجالت و شرمندگی ارمغانی به همراه نمی آورد.

به نظرم قبل از ساخت هر ورزشگاهی نیازمند توجه به زیرساخت های فرهنگی بعضی از ورزش دوستان نیز هستیم.

حالا یک عده این وسط خواهان حضور بانوان در استادیوم های ورزشی با این سطح از فرهنگ بعضی از تماشاگرنماها! نیز هستند که بحثش بماند برای بعد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ساحل بابلسر را دریابید

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۶، ۰۶:۴۲ ب.ظ

ovlj_photo_2017-12-06_06-31-29.jpg


یکی دو روز اخیر تصویری از سوارکاری فرمانده انتظامی شهرستان بابلسر در سواحل این شهر توسط کانال های خبری استان مازندران منتشر شد.

من هر بار که به بابل سفر می کنم به طور معمول از باب دلبستگی خاصی که به دریا دارم به بابلسر رفته و در کنار ساحل قدم می زنم. متاسفانه مدت هاست که در کنار دریا حضور بانوانی را شاهد هستم که اقدام به کشف حجاب می کنند. قبل از آن که دخترانی در خیابان انقلاب بخواهند سوژه رسانه ها شوند ابتکار قبح شکنی حجاب را باید به نام دخترانی در ساحل دریای خزر ثبت کرد!

گاه به اقتضای شرایط، به این خانم ها و یا همراهانشان تذکر داده ام که اغلب هم گوش می کردند و بعد حسرت می خوردم که کاش گشتی از نیروی انتظامی هم در کنار ساحل دیده می شد. البته شاید من هیچ وقت توفیق دیدار این عزیزان را نداشته ام.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهدای مازندران در انقلاب

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۶، ۰۴:۱۴ ق.ظ

انقلاب اسلامی ایران از نیمه سال 41 شمسی با اعتراض گسترده روحانیت به رهبری حضرت امام (ره) بر ضد برنانه استعماری اصلاحات ارضی و انجمن های ایالتی و ولایتی و تحریم انتخابات نمایشی موسوم به انقلاب سفید شاه و مردم آغاز شد. مردم مازندران از نخستین روزهای آغاز نهضت شکوهمند اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) با پیروی از روحانیت انقلابی استان، پای به میدان مبارزه با رژیم ستمشاهی نهادند.

استان مازندران در راه پیروزی انقلاب اسلامی، 74 شهید از زن و مرد و کودک و پیر و جوان را تقدیم نهال نوپای انقلاب نمود.

رژیم طاغوت با بهره گیری از موقعیت ساحلی مازندران درصدد ترویج فساد گسترده در این استان و تضعیف پایه های اعتقادی مردم بود. قیام مازندرانی ها در تبعیت از علما و حمله به مراکز ترویج فساد و فحشا در سال57، نشان از غیرت دینی مردم این دیار و پیوند قلبی آنان با معارف اسلام داشت. همه شهرهای استان مازندران شاهد برگزاری تظاهرات با شکوه بر ضد رژیم طاغوت بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا