اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲۲۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امر به معروف و نهی از منکر» ثبت شده است

درباره حجت الاسلام عبدالعلی زاده، زندانی عدالتخواه!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲ آذر ۱۴۰۰، ۰۴:۵۰ ب.ظ

64fc6ba2-5855-45fe-b6c3-3b1e686aec4b_ehsw.jpg

 

آن گونه که به من گفته اند حجت الاسلام عبدالعلی زاده مقیم شهر تهران است که برای کارهای جهادی و تبلیغی به فرخ شهر در استان چهارمحال می رود. آن جا متوجه می شود شهردار دارای مشکلاتی است و شروع میکند به انتقاد و انتشار مطالبی در نقد کارهای او. گویا پرونده ای هم در این باره برای شهردار تشکیل می شود. بعضی ها هم به این طلبه جوان می گویند صبر کن دولت روحانی که برود به پرونده اتهامات او رسیدگی خواهد شد.

عبدالعلی زاده صبر نمی کند و به انتقادهایش ادامه می دهد. پرونده ای برای او با شکایت شهردار تشکیل می شود. در دادگاه ویژه روحانیت تهران به اتهام نشر اکاذیب محکوم به تحمل یکسال و اندی حبس می شود. آن طور که شنیده ام به زندان اصفهان منتقل می شود. از او می خواهند از شاکی طلب بخشش و رضایت کند اما مصمم باقی می ماند که الا و لابد باید به موارد افشا شده پیرامون عملکرد شهردار فرخ شهر رسیدگی شود. می رود به زندان.

خبر حالا درز پیدا کرده و رسانه ای شده است. عده ای از طلاب عدالتخواه از قم و نقاط دیگر به میدان آمده اند و در فضای مجازی به انتقاد از نماینده ولی فقیه در استان چهارمحال و ستاد احیای امر به معروف این استان پرداخته اند که چرا پشت این طلبه بسیجی در نیامده اند؟ آنها جواب قانع کننده ای نداشته اند و گویا مبنایشان همان تلقی غلط و کهنه رایج در شهرستان هاست که نظام یعنی میز مسئولان!

موج دیگری از انتقادها متوجه دادگاه ویژه روحانیت شده، دادگاهی که هنوز دادستان آن شخص آقای رییسی رییس جمهور کشورمان است. منتقدان می پرسند چرا دادگاه در تقابل با نیروهای انقلاب چنین سختگیرانه حکم صادر می کند؟

من اخیرا برای بار چندم راهی دادگاه ویژه شده ام. به نسبت گذشته منطقی تر رفتار میکنند اما هنوز در مواردی مرتکب رفتارهای خلاف قانون می شوند. طعم تلخ تأثیرپذیری از سفارش صاحبان قدرت هم هنوز حلقوم مشتریان عدالتخواه این دادگاه را می آزارد.

حالا می گویند برخلاف وعده نخستین مسئولان، شهردار فرخ شهر نه تنها عزل و برکنار نشده بلکه در شورای جدید هم بعنوان شهردار انتخاب شد و در دولت جدید هم صلاحیتش تایید گردیده است.

این یعنی طلبه عدالتخواه قصه ما سراغ بد کسی رفته است. طرف سیمش به همه جناح ها وصل است.

می ماند این سوال برای تاریخ که چرا پیش از آن که به اتهامات طرح شده پیرامون این مسئول خرد رسیدگی شده و حکم برائت یا محکومیتش صادر شود ابتدا فرد منتقد را به مجازات رسانده اند؟

طلبه های عدالتخواه قرار است به طور جدی پیگیر وضعیت عبدالعلی زاده باشند و تا آزادی او آرام نگیرند. به نظر این بار هم دادگاه ویژه هزینه ناخوشایندی روی دست نظام باقی گذاشته است.

غیر از استورهای ناپایدار، این نخستین متنی است که درباره بازداشت حجت الاسلام عبدالعلی زاده منتشر شده و تحویل موتورهای جستجوگر مجازی می شود. بی شک نقص های احتمالی در متون بعدی از سوی این قلم یا سایر فعالان اصلاح و تکمیل خواهد شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

درباره چرایی ضعف و انحراف بعضی ائمه جمعه

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۴ مرداد ۱۴۰۰، ۰۴:۳۵ ب.ظ

نماز جمعه این هفته در مراکز استان‌ها اقامه نخواهد شد

 

جایگاه امامت جمعه می تواند یک موقعیت استثنایی و فرصتی بی بدیل برای ایجاد جامعه کوچک و منظم دینی در نقاط مختلف کشور باشد.

یک نکته را همین اول بحث باید مشخص کرد. برخلاف تلقی و وانمود عامیانه یا سازمانی، نمازجمعه دستاورد انقلاب اسلامی نیست و در زمان رژیم طاغوت هم افرادی به عنوان امام جمعه در شهرهای مختلف منصوب شده و در نمازهای جمعه علاوه بر ایراد نصایح کلی مذهبی به دعاگویی و تحکیم موقعیت شاه نیز مبادرت می ورزیدند.

با این وصف ناگفته پیداست نمازجمعه می تواند مانند چاقو در کاربرد خود دارای وجوه مختلف خیر و شرّ باشد.

واضح تر از این باید گفت: نمازجمعه به خودی خود نمی تواند در راستای اهداف انقلاب و خدمت به اسلام ناب محسوب شود. از باب شرف المکان بالمکین هم که شده اگر امام جمعه با رفتار و گفتار خود (تاکید می کنم هم رفتار هم گفتار)مردم را به مبانی اسلام و انقلاب امیدوار سازد می توان سنگر او را سنگر انقلاب دانست؛ اما اگر امام جمعه دغدغه منافع فردی و باندی را داشته و به رغم داد و فریادهای ظاهر فریبانه انقلابی، در طریقت طاغوت مدرن و مقدس! قدم بردارد و فامیل بازی و قبیله گرایی و زد و بند با مفسدان و سکوت در قبال تضییع حقوق ضعفا و دخالت در عزل و نصب ها و تکبر و دو رویی و ... را وجهه همت خویش سازد در مسیر استکبار و ضدیت با انقلاب اسلامی قرار دارد البته در نقاب تزویر و تقدس.

متأسفانه گاه شنیده می شود که موقع انتصاب امام جمعه، به صورت درگوشی به او تذکر می دهند که وقتی به حوزه مسئولیت و امامت خود رفتی کار به کار مسئولان نداشته باش و ...

این نگاه پاستوریزه و کارمندی و تفریطی به جایگاه امامت شهر در حالی است که از روشن ترین تکالیف امام جمعه تولیت بر امور حسبی و بر زمین مانده جامعه اسلامی به خصوص مقوله امر به معروف و نهی از منکر است و کیست که نداند از نگاه اسلام و تأکید برجسته مقام معظم رهبری بالاترین وجه امر به معروف و نهی از منکر در حوزه مسئولان و صاحبان قدرت تعریف و عملیاتی می گردد. به عبارت دقیق تر به جای انذار مطلق امام جمعه از ورود به حریم مسئولان و مدیران تنها باید نسبت به سیاسی کاری و دخالت های غیر مرتبط با رسالت امر به معروف و نهی از منکر هشدارهای پیشگیرانه را بیان نمود.

مردم امام جمعه را -چون با واسطه یا بی واسطه منصوب ولی فقیه است- جانشین و نماینده رهبری در جغرافیای مسئولیت خود می دانند. نماینده رهبر یعنی نمایش گر سلوک فردی، جمعی، فکری و عملی رهبر.

قابل کتمان نیست که بخش قابل ملاحظه ای از ائمه جمعه در طول تاریخ انقلاب اسلامی توانسته اند از عهده این مسئولیت خطیر به خوبی برآمده و جلوه هایی زیبا از شخصیت مطلوب و معقول ولی فقیه را در مختصاتی کوچک تر به نمایش و تأیید عموم برسانند.

اما

درباره ائمه جمعه ای که نتوانسته اند در اندازه مطالبات و انتظاراتی که از این جایگاه وجود دارد ظاهر شوند دستکم باید دو نکته را در روند آسیب شناسی دستگاه ولایت مورد توجه قرار داد.

الف- امام جمعه هیچ ردیف بودجه مشخص و مطمئنی برای فعالیت ندارد. این نقیصه در حالی است که مردم اعم از نیازمندان و یا فعالان انقلابی و جهادی و فرهنگی انتظار دارند از دفتر امام جمعه دست خالی بیرون نرفته و با رجوع به وی به عنوان کسی که دارنده بالاترین منصب سیاسی و مذهبی شهر است بتوانند بخشی از ملزومات مادی مورد نیاز خود را تأمین نمایند.

گاه خود امام جمعه هم تصمیم می گیرد فعالیتی فرهنگی یا خیرخواهانه را در راستای تحکیم جایگاه امامت جمعه و ... آغاز نماید که دستش از منابع قانونی و ثابت مالی خالی است. در شهرهای بزرگ این خلأ از طریق عواید بعضی موقوفات و یا کسر از وجوه شرعی مانند خمس تا حدودی جبران می شود؛ اما در شهرهای کوچک و فقیر دست امام جمعه به طور کل از منابع قابل اعتنا خالی است. در نهایت چنین موقعیتی امام جمعه را بر آن می دارد که یا به سوی بعضی مسئولان ادارات دست نیاز دراز کند و یا پیش سرمایه دارها گردن کج نماید.

نتیجه این روند با توجه به تأکید معقولی که در استقلال حوزه ها از دولت ها شده خوشایند نیست. تجربه ثابت کرده اغلب مسئولان و یا متمولانی که به ائمه جمعه یا علمای بلاد نزدیک می شوند و نیازهای مادی دفاترشان را تأمین می سازند در بزنگاه مشکلات و گره های قانونی خود یا انتظار سکوت از آنها را داشته و یا توقع حمایت دارند. ادامه این روند منجر به ساکت شدن امامان جمعه در قبال اشتباه مسئولان و صاحبان قدرت شده و منافی رسالت اصلی آنها در ادای فریضه امر به معروف و نهی از منکر است. طبیعی است مردم و جوانان انقلابی وقتی سکوت شخصیت اول سیاسی مذهبی شهر خود در قبال اشتباه یا فساد مسئولان را دیده و دایره امر به معروف ونهی از منکر او را صرفا محدود به مردم عادی می یابند در صداقتش شک نموده و نمی توانند وی را به عنوان نمایشگر شخصیت رهبری و ولی فقیه بپذیرند.

ب- از دیگر آسیب های دستگاه امامت جمعه نحوه انتخاب و انتصاب ائمه جمعه است. بارها دیده شده افرادی فاقد وجاهت لازم در امور علمی و اجتماعی و فقر بینش سیاسی و یا ضعف های شخصیتی و روحی صرفا بنا بر انتساب به فلان فرد و جریان توانسته اند جایگاه نمایندگی رهبری در شهرهای هر چند کوچک را اشغال نموده و در نهایت نه تنها منجر به تقویت بنیه های نظام اسلامی نگردیدند بلکه بدبینی و دلزدگی از مشروعیت نظام دینی را در بین مردم رقم زده اند.

وجود این معضل در حالی است که حوزه های علمیه مملو از طلاب نخبه انقلابی است که از موازین و معیارهای لازم برای تصدی امامت مردم برخوردار هستند اما به دلیل عدم وابستگی به محافل و کانون های قدرت و فقدان پشتوانه نتوانسته اند در موقعیتی که استعداد خدمات دینی و اجتماعی شان بروز و ظهور پیدا کند قرار بگیرند.

وقتی توده های مختلف مردم به خصوص قشر انقلابی و صاحب تحلیل متوجه می شوند که امام جمعه شهرشان برخلاف انتظاری که از جایگاهش می رود به جای آن که در سلوک رهبری حرکت کند در مسیر اهداف و منافع شخصی و گروهی پیش می رود و نه تنها قادر نیست به عنوان پدر معنوی شهر، نخ تسبیح عناصر انقلابی باشد بلکه خودش باعث و بانی شکاف بین نیروهای انقلاب در راستای باندبازی و فامیل گرایی است و یا برخوردار از امراض روحی همچون بی صداقتی، دو رویی، تفرعن و... است طبیعی است که برای تغییر وی و باز گرداندن این جایگاه به اهل آن تلاش می نمایند. در این بین دردمندانه شاهد هستیم سیستم نظارتی ائمه جمعه متأثر از نفوذ لابی های قدرت، چشم بر ضعف های موجود بسته و به اعتراضات به حق، وقعی نمی نهد که هیچ، شوراهای تأمین نیز که شامل مسئولان خُرد و میان رده ای است که اغلب با اعمال نفوذ همان طیف از ائمه جمعه قدرت طلب و منفعت خواه روی کار آمدند بلافاصله با ژست دروغین حمایت از نظام و در لوای قانونی غلط که مصوبات شوراهای تأمین را بدون نظارتی خاص، وجیه می شمارد، دستور برخورد و حذف منتقدان امام جمعه را صادر می نمایند. نتیجه می شود همین وضعی که می بینید نه تنها صفوف نمازهای جمعه از خیل مردم مومن و انقلابی خالی و کم رونق است بدبینی نسبت به اراده نظام برای عمل به شعائر عدالتخواهی و داعیه نیل به تمدن جهانی اسلام نیز در لایه هایی از اقشار انقلابی رقم می خورد. امام جمعه ای که به رغم خطاهای مکرر و رفتارهای متضاد با شخصیت و سلوک رهبری و ایجاد تشتت در بدنه نیروهای انقلاب از تداوم مسئولیت خود مطمئن بوده و با سوءاستفاده از جایگاه به ظاهر معنوی و نیز سوءبرداشت کاریکاتوری نهادهای امنیتی و قضایی از تعریف نظام و امنیت اجتماعی موفق به حذف منتقدان خود شود دیکتاتوری فاسد و شاهک تمامیت خواهی است که سلطنت تباه طاغوت را در اذهان عموم زنده می نماید.

دوباره تأکید می کنم شکی نیست که بخش قابل ملاحظه ای از ائمه جمعه با فعالیت ها و سلوک مردمی و مومنانه خود باعث تقویت بنیان های اسلام انقلابی و باور به سلامت و عدالت نظام دینی شده اند؛ اما اگر روزی شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور بخواهد از خواب ناز و تغافل آزاردهند مصلحتی خود بیدار شده و بداند واقعیت ها ورای لبخند تصنعی مسئولان این شورا در گوشه و کنار باعث ریزش بدنه نیروهای انقلابی و بی اعتمادی آنان گردیده و دستگاهی که در اختیارشان قرار گرفته نیازمند آسیب شناسی و بازنگری است، نکات فوق می تواند تلنگری برای گشایش پنجره ای جدید رو به اصلاح و پیشرفت و تأثیرگذاری مطلوب به منظور شکل گیری جامعه ای باشد که انقلاب اسلامی را در "عمل" مسئولان و صاحبان تریبون جستجو می نمایند. والعاقبة للمتقین.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

روستای تورسو و دین فروشان ترسو!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۹، ۰۷:۴۶ ق.ظ

rjql_b54fb6eb-0a83-47ab-a312-d45787bcc4cf.jpg

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

قرار بود اگر از غصه خلخال کشیدن از پای زن یهودی بمیریم روا باشد اما یادمان رفت که مولا شرطی ضمنی را در ابتدای این عبارت گنجاند که اگر "مسلمان" از شنیدن این خبر...

مسلمان نیست آن مسئول نامردی که اجرای عدالت را تنها در حیطه حیات ضعفا جائز شمرده و زورش را سر پابرهنگان خالی می کند.

مسلمان نیست آن بی غیرت گردن کلفتی که به برکت میزی که پایه هایش بر خون شهدای این مرز و بوم استوار گردیده، روی پر قو میخولبد، حقوق نجومی میگیرد، غذای سیر می خورد، آروغ تفرعن و نخوت بیرون می دهد و از کنار مظلومیت مردم بی کس و کار روستایی محروم به سادگی عبور می کند.

حمله وحشیانه به مردم روستای محروم و تخریب منازلشان در فصل سرما و در آستانه میلاد امام عدالت اقدامی بی خردانه بود که از عناصری پلید و مغرض سر زده است.

مردم روستای تورسو سال هاست که در حریم جنگل کلبه ای برای خود ساخته و از کار و زحمت در همان نقطه دور افتاده و فاقد امکانات، قوتی لایموت را برای خانواده هایشان فراهم می آورند.

مسئولان امر -که ظاهرا حتی برخلاف مصوبه شورای تأمین به پناهگاه این افراد بی بضاعت هجوم آورده اند- با اندکی تدبیر می توانستند سرپناهی را در نقطه ای دیگر برای این مردم پابرهنه و مومن فراهم کنند و بعد دستور تخلیه حریم جنگل را صادر نمایند.

این نوع مدیریت، ناقص و بیمار و به دور از آموزه های اسلام و انقلاب است که برای برخورد با مدیرکی نالایق و فاسد اما شاه داماد مافیای قدرت و ثروت، بخاطر دخالت بیجای چند عمامه به سر ساده لوح یا ذی نفع یا فلان نظامی بازنشسته بساز و بفروش بیش از دو ماه است که این دست و آن دست می کنند اما برای ویران سازی سرپناه محرومین در فصل سرما با لودر به پیش تاخته و با بی شرفی روی نوامیسشان دست بلند می نمایند.

لعنت خدا بر قوم ظالم و مدیران و تصمیم سازانی که با تبعیض و  بی عدالتی، هر بار ضربه ای به حیثیت نظام عدل اسلامی وارد می سازند که از عهده دشمنان نیز ساخته نیست.

خدا نیامرزد مسئولان بی کفایت استان را که می دانند بعضی زیردستانشان در نهادهای مختلف با بی عرضگی و غرض ورزی به ظلم و بی عدالتی و ناجوانمردی روی آورده اند اما به بهانه های مختلف از تغییر و برخورد با آنها سر باز می زنند.

مومنین انقلاب و عدالتخواهان اگر می خواهند راه سوءاستفاده دشمن از افتضاح روستای تورسو بسته شود باید پیش دستی نموده و هر چه زودتر برای حمایت از این مردم بی پناه و پیگیری برخورد با مقصران این بی شرمی به خصوص در دادگستری شهرستان بسیج شوند.

دم امام جمعه با غیرت بندپی شرقی جناب حجت الاسلام پوررمضان گرم که در عصر دین فروشی بعضی روحانیون منفعت طلب یا ساده لوح و بازیچه دفتری های زالو صفت، غیرت به خرج داد و مرد و مردانه پشت سر مردم مظلوم قد علم کرد.

مردم عزیز روستای تورسو که همواره در حمایت از آرمانهای انقلاب و شهدا پای کار بوده اند یقین بدانند بسیجیان و امت حزب الله داد مظلومیتشان را از مدیران نالایق و مشکوک ستانده و تا آخر مدافع آنها خواهند بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خبر دارید فیلترینگ مخابرات شُل شده است؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ۰۵:۰۷ ب.ظ

در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری 1400 این سه ضلع را در کنار هم قرار دهید:

یک- دولت لایحه ای را برای بودجه سال بعد به مجلس ارائه می دهد که به اذعان کارشناسان، در صورت تصویب متلاشی شدن بنیان اقتصادی کشور را رقم می زد.

دو- وزیر اطلاعات در یک مصاحبه رسانه ای سپاه را به طور ضمنی در ترور دانشمند هسته ای دخیل جلوه داده و نیز موضع رسمی کشور در خصوص حرمت دستیابی به سلاح هسته ای را مخدوش می سازد.

سه- چند ماه است که کارشناسان در خصوص رها سازی فیلترینگ سایت های مستهجن به طور محرمانه تذکراتی مستند را به مسئولان امر ارسال می کنند که تا کنون با بی اعتنایی مواجه شده است. همزمان وزیر ارتباطات در اظهاراتی عجیب و تأمل برانگیز ضمن اعلام مخالفت با فیلتر سایت ها، اینترنت ملی را که مطالبه مقام معظم رهبری و مورد تأکید خانواده های ایرانی برای صیانت از فرزندان خود در مقابل هجمه ضد اخلاقی رسانه های استعماری است، جعلی دانسته و اساس دستیابی به آن را نفی می نماید.

اگر چه وزیر جوان و مشکوک دولت اعتدال در سال های اخیر تلاش های جهت داری را در راستای خیزش انتخاباتی خود برای دوره های بعد انجام داده اما به نظر می رسد مقارنت سه اتفاق تأمل برانگیز فوق در شکل دهی مثلثی شوم به منظور تهدید سه رکن "اقتصاد"، "امنیت" و "فرهنگ" جامعه دینی که استقلال و هویت ملی مردم مسلمان کشورمان و در نتیجه سست نمودن پایه های نظام اسلامی را هدف قرار داده حکایت از سیاستی ویرانگر و خائنانه دارد که پشت پرده رفتارهای مرموز و پیچیده دولت غربگرا در اجرای زیر پوستی اهداف استکبار را بیش از پیش برملا می سازد.

فارغ از ابعاد امنیتی این تحلیل به نظر می رسد با توجه به وضعیت آموزشی دوران کرونا که ارتباط مداوم کودکان و نوجوانان با فضای مجازی را به طور چشمگیری به همراه داشته بی اعتنایی به تذکرات مکرر و فنی صاحب نظران علوم ارتباطی، خسارت فرهنگی جبران ناپذیری را برای خانواده ها به دنبال خواهد داشت. بدیهی است اقدام عاجل نمایندگان محترم مجلس و نهادهای انقلابی به منظور کنترل وضعیت اسفبار فضای مجازی در غیاب نا موجّه وزارت ارتباطات امری لازم و بایسته تلقی می شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شاه رفت شاهک ها هم می روند!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۹، ۰۷:۵۸ ق.ظ

 

عدالت ندارد امام جمعه ای که پرونده تخلفات دیگران را پیش از اثبات در دادگاه پشت تریبون برملا می سازد اما وقتی پای تخلفات باند خودش به میان می آید لب فروبسته و به حمایت از آنها می پردازد.

وقتی یک متهم اقتصادی بعد از بیست روز بازداشت با وثیقه ای سنگین آزاد می شود اما چون دوست داماد امام جمعه است به بهانه انجام کار خیر در مقابل انظار عموم مورد تجلیل قرار می گیرد مردم حق دارند حساب مفاسد او را به پای امام جمعه و درباریانش نیز بنویسند. چند میلیون هزینه امور خیر در ازای چند میلیارد اختلاس جای قدر دانی دارد؟

مگر طاغوت جز این بود که بین مسئولین و مردم حصاری کشیده شد و حریم از مابهتران خط قرمز اجرای قانون تلقی گردید؟ عدالت ندارد امام جمعه ای که نزدیکانش را با رانت به پست و پول و مکنت می رساند و در مقابل مفاسدشان مهر سکوت بر لب زده و در خفا و آشکار به حمایت از آنها می پردازد و بعد توقع دارد مردم او را پاکدست و انقلابی بدانند. انقلابی بودن در شعار و فریاد و فحش دادن های تریبون خطابه نیست.انقلابی بودن رفتار و مسلکی را می طلبد که دشواری آن تزویر مدعیان دروغین را برملا می سازد.

یک نفر نیست جلوی این خیانت آشکار به مفاهیم انقلاب اسلامی را بگیرد که چرا فردی تحت لوای دین و انقلاب رفتاری طاغوتی داشته و باعث دلگرمی مفسدین اقتصادی می شود؟

طبیعی است یک امام جمعه بعد از دو دهه حضور در یک شهر با هزینه هایی که روی دوش بیت المال گذاشته توانسته برای خودش اعوان و انصاری فراهم کند که در موقع خطر به میدان آمده و سنگ او را به سینه بزنند. این بهانه که شورای سیاستگزاری ائمه جمعه بخاطر حمایت تعدادی عنصر دست نشانده و نمک گیر نمی تواند به رسالت ذاتی خود در نظارت بر رفتار امامان جمعه و جلوگیری از جفای آنها به انقلاب و بدبین سازی مردم به نظام را بگیرد قابل قبول نبوده و ضعف ایمان و منطق مسئولان ذی ربط را نشان می دهد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سکون در روند انقلاب به معنای عقبگرد است

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۹، ۰۹:۲۳ ق.ظ

در نقد یک اتفاق در نماز جمعه دیروز تهران| به کجا بَرد شکایت؟- اخبار سیاست  ایرا - اخبار سیاسی تسنیم | Tasnim

 

از عصر دیروز تا این لحظه کاربران مجازی همشهری اعم ازآشنا یا ناآشنا مطلبی منتسب به طلبه ای اهل ارومیه به نام سید صدرا موسوی را مکرر برایم ارسال کرده اند که حاوی انتقادی مبتکرانه وجالب از امام جمعه این شهر بابت انتصاب بعضی بستگانش در تصدی امور مختلف است.

ناگفته پیداست حجم استقبال گسترده از این نامه در بین مردم بابل که فرسنگ ها از ارومیه دور است چه حکایتی در خود نهفته دارد.

در بابل نیز شاهد تصدی برخی مشاغل مدیریتی در دو حوزه علمیه برادران، یک حوزه خواهران، مخابرات، دانشگاه، شهرداری و ... توسط بستگان نزدیک امام جمعه هستیم. تلاش هایی هم برای دست گرفتن فرمان هدایت سازمان تبلیغات استان توسط اقوام صورت گرفت که تا این لحظه به نتیجه ای نرسیده است.

این نوع معضلات مختص شهرهای یاد شده نیست. ضمن احترام به بعضی عزیزان خالص و متدین در سنگرهای نماز جمعه کشور، دردمندانه باید اذعان داشت که در نقاطی دیگر گاه شاهد اتفاقاتی ناخوشایند هستیم - مواردی از آن اشاره خواهد شد- که به اعتبار نظام اسلامی لطمه وارد می کند.

یک بعد تقصیر را باید متوجه دستگاه سیاستگذاری و نظارت بر ائمه جمعه دانست که از نظام جامع و راهبردی برای انتخاب و نظارت بر ائمه جمعه کشور برخوردار نبوده و اغلب اسیر روزمرگی و مصلحت سنجی های کسل کننده است. سوابق مدیریتی حاج آقای علی اکبری به رغم بهره مندی از اخلاق حسنه فردی نشان از ناتوانی ایشان در حرکت آفرینی منطبق با مطالبات انقلاب لااقل در گام دوم آن دارد. احساس خطر از فراگیری آرمان عدالتخواهی و در تعارض دانستن آن با ساختارهای حاکمیتی که خاستگاه علوی و عاشورایی داشته، رضایت به وضع موجود و تئوریزه سازی رخوت، نشان از اندیشه ای دارد که بر خلاف جریان فکری انقلاب، روز را به شب رساندن و شب را روز کردن، مساوی با نظام مند شدن و درایت تلقی می نماید. عارضه توجیه گری که متأسفانه در بعضی نهادهای به ظاهر انقلابی دیده شده، منجر به توقف رشد و بالندگی جنبش های فکری منبعث از انقلاب اسلامی گردیده است.

نباید فراموش کرد همانطور که مارکسیسم اسلامی، ترکیبی التقاطی و ناهمگون و از اساس باطل است، کاپیتالیسم اسلامی و ماکیاولیسم دینی نیز هرگز مشروعیت نخواهند یافت.

دستگاه نظارتی ائمه جمعه نباید مصادیق ناکارآمدی یک امام جمعه را در گرایش های متفاوت سیاسی، فساد اخلاقی و .... خلاصه بداند. روحیه دو رویی و دروغ گویی، تظاهر، دخالت در عزل و نصب ها، لجاجت، قبیله گرایی و باندبازی، تکبر، معاشرت با مفسدان و متهمان بدنام اقتصادی که منجر به سکوت در قبال دست درازی ها و حمایت پشت پرده از آنان می گردد و ... نیز از مصادیق طاغوت و اشرافی گری مقدس! است که اسلام دمشقی معاویه ها را به مرور جایگزین اسلام مکی و مدنی و ناب محمدی می سازد. امام جمعه ای که برای حفظ مقام، خودش را به در و دیوار می زند شایستگی این مسئولیت را ندارد.

لوازم جنگ نرم دشمن لزوماً ماهواره و ابزار ارتباطی و رسانه ای نیست. اسلامی که بغیر السنتکم تجلی نداشته باشد، افیون ملت و مسبب تحریف معارف وحی و زمینه ساز محرم 61 هجری و مهجور ماندن صدها ساله مکتب راستین نبوی است.

نمی شود برای ائمه جمعه شأن رهبری و جانشینی ولیّ امر را قائل بود و به ضرب و زور، منتقدانش را از دایره تأثیر حذف نمود و متهم به تعارض با ولایت ساخت اما از کنار کیلومترها فاصله ای که  بعضی ها از سلوک و منش و منظومه فکری و رفتاری رهبری دارا هستند به راحتی عبور کرد و به روی مبارک نیاورد.

بعد دیگر تقصیر را هم باید متوجه لایه هایی از اقشار مذهبی و انقلابی دانست که متوجه ضعف و کهولت و عقب ماندگی فکری و رفتاری امام جمعه گردیده و در پستوها به ایراد نقد می پردازند اما شهامت انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر را دارا نیستند و نیز جماعتی که به حکم تأمین منافع و عواید حاصل از همدستی و همداستانی، خود را به خواب زده اند. همه این عوامل و عناصر خواسته یا ناخواسته در تحریف مسیر انقلاب و بی اعتبار سازی اهداف شهدا در منظر مردم به خصوص نسل جدید و کم اطلاع جامعه که رفتارهای متناقض با گفتار مسئولان را به پای اصل نظام می نویسند سهیم هستند. لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتی برای تخریب دین بهانه درست میکنیم

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۶ دی ۱۳۹۹، ۰۸:۰۳ ب.ظ

oa54_0453a9dc-c16f-4fce-9296-9cbed6b2b37b.jpg

 

در حالی که شهرستان بابل به جمع معدود شهرهای قرمز کرونایی کشور پیوسته انتشار تصویری از توزیع کباب در صف های طولانی ایستگاه صلواتی آن هم توسط پرسنل شهرداری و نیروی انتظامی، واکنش منفی شهروندان را به دنبال داشته است.

بی شک یکی از عوامل تشدید کننده بحران کرونا در بابل، باز بودن مسیرهای سفر به این شهرستان است اما چنین صحنه هایی نیز با داعیه دین داری و قانون مداری سازگار نیست. مردم از عناصر متصل به مظاهر دین توقع بیشتری دارند چه برسد به این که عوامل توزیع و ایجاد صف، وابسته به نهادهای دولتی باشند. فرمانداری و ستاد مقابله با کرونا هم بابت مجموعه قصورها و تقصیرهایشان باید بازخواست شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خون شما رنگین تر نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۸ دی ۱۳۹۹، ۰۴:۵۲ ب.ظ

بیانیه انصار حزب الله شهرستان بابل در آستانه انتخاب شهردار دارالمؤمنین

 

بیانیه انصار حزب الله شهرستان بابل پیرامون حواشی اخیر شهرداری و شورای شهر
بسم الله الرحمن الرحیم
فان حزب الله هم الغالبون
"از نظر من، هیچ کس مصونیت آهنین ندارد. همه در مقابل قانون و مسوولیتهاى خودشان پاسخگو هستند و باید جواب بدهند" مقام معظم رهبری
یکی از بزرگترین دستاوردهای نظام اسلامی، برخورد با عناصری است که در پوسته وابستگی به نظام، دست به خیانت زده و حقوق عمومی را تضییع می نمایند.
در روزهای اخیر خبر دستگیری چند تن از اعضا و کارکنان شورا و شهرداری بابل، به رغم ایجاد خوشبینی و امیدواری در دل مردم و ولی نعمتان انقلاب اسلامی نسبت به سلامت و عدالت نظام اسلامی، موجی کمرنگ و متزلزل از نگرانی بعضی عناصر ذی نفع و حامیان متهمان را نیز به دنبال داشت. این طیف تلاش نموده اند با سوءاستفاده از اعتقادات مذهبی و انقلابی جامعه، جایگاه خود و اطرافیانشان را مساوی با نظام دانسته و متأسفانه برخورد با مسئولان متهم را حرمت شکنی و مخالف وحدت! تلقی نمایند.
با توجه به واکنش منفی افکار عمومی نسبت به این تبلیغات جهت دار و بیمار، ضرورتی برای پاسخ به جوّسازی جریان مذکور نمی بینیم؛ اما به راستی مسئولانی که مدعی هستند ریگی به کفش ندارند چرا از ایستادن در محضر قانون و پاسخگویی به نهادهای نظارتی طفره می روند؟
از برکات نظام اسلامی برخاسته از آرمانهای شهدا و امام شهداست که مسئول، باید مورد سوال قرار گرفته و نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشد. هر متهمی، لزوماً مجرم نیست و می تواند در دادگاه صالحه از موارد اتهامی خود دفاع نموده و تبرئه شود؛ اما اینکه عده ای اصل احضار و پاسخگویی به نهادهای نظارتی و قضایی را بر نمی تابند به یقین با شعارهای انقلابی شان سازگار نیست.
انصار حزب الله شهرستان بابل در آستانه حماسه بزرگ نه دی و سالگرد شهادت سردار رشید اسلام، حاج قاسم سلیمانی، ضمن دعوت از همه مسئولان، مردم و جریان های سیاسی به بصیرت و نگاه محوری به اساس نظام مقدس جمهوری اسلامی و پرهیز از جناح بازی و منفعت گرایی، حمایت قاطع خود را از دادستان شهرستان بابل و مرکز استان، ریاست دادگستری استان و همه عوامل قضایی و سازمان اطلاعات سپاه که بی توجه به هیاهوی کانون های قدرت و ثروت، بی پروا به بررسی پرونده های موجود مسئولان و مدیران شهری می پردازند، اعلام نموده و موکداً توصیه می نماید مدیران و مسئولان خاطی را از هر مقام و منصبی که غصب کرده اند، خلع ید نمایند.
بی تردید مردم هوشیار و متدین از عدالت و استقلال قضات انقلابی و عزم مستحکم آنان در پالایش سطوح مدیریتی کشور از وجود عناصر نااهل و صیانت از منافع ملت حمایت نموده و باندهای فساد و چپاولگری را رسوا خواهند ساخت.
والسلام علی عبادالله الصالحین
انصار حزب الله شهرستان بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهید هادی محبی

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۵۳ ق.ظ

تولد: تهران- 23/1/1354

شهادت: توسط اراذل و اوباش در میدان امام حسین تهران-20/9/1378

مزار: بهشت زهرا(س)

 

=غیرتی بود و دنبال نان حلال. با اینکه خودمان بودیم و زیر پر و بالش را می گرفتیم، توی میدان امام حسین برای خودش مغازه ای اجاره کرده بود. وسایل الکتریکی می فروخت. نمی خواست زیر بار منت ما باشد. دوست داشت روی پای خودش بایستد. می گفت: «بابا جان! من خودم کار می کنم، خرج زندگی و تحصیلم رو در میارم.»

=ورامین کار داشت. موقع نماز رفته بود یک مسجد، سرِ راه. وضعیت نامناسب روشنایی آنجا را که دیده بود به متصدی گفته بود: «هرچی وسایل روشنایی برای مسجد می خواید لیست بدین تهیه می کنم.»

  آنهایی را که داشت داده بود، چیزهایی را هم که نداشت از مغازه های دیگر گرفت. بدون اینکه کسی متوجه شود برای کجا می خواهد.

=زمان جنگ، سنش قد نمی داد. نا امید نبود که از کاروان شهدا جا مانده. خودش را یک جوری وصل کرد به فرهنگ شهید و شهادت. رفت توی بسیج، ثبت نام کرد. اعمال و رفتارش در سرتاسر زندگی، از همین روحیه بسیجی نشأت گرفته بود. توجه اش به امر به معروف را هم باید ناشی از همین فرهنگ دانست. بدون اینکه کسی متوجه شود، کارت ضابط قضایی گرفت. بیشتر، تذکر لسانی می‌داد. دوست داشت با مهربانی و صمیمیت، افراد را ارشاد کند.

=همیشه معطر بود. بوی عطر یاسی که استفاده می کرد هنوز هم لابه لای لباس هایش استشمام می شود. خیلی توجه داشت به این مسئله. می گفت پیامبر اسلام، نصف درآمدش را می داد برای خرید عطر و خوشبو کردن بدن و لباس هایش. وقتی هم که شهید شد، پیکرش عطر و بوی شهر را عوض کرد. باز هم فضا را معطر کرده بود؛ اما این بار با رائحه خوش شهادت.

=مسئول فرهنگی پایگاه بسیج بود. برای استفاده از بیت المال، دقت فراوانی به خرج می داد. یادم است برای نوشتن جمله‌ای روی کاغذ، نیاز به ماژیک داشتیم. ماژیک هایی که در اختیارمان بود رنگ نداشت. درخواست خرید که دادیم، در کشوی میزش را باز کرد و چند تا جوهر ماژیک داد و گفت: «بریزید توی ماژیک ها و استفاده کنید. این ماژیکا بیت الماله، تا زمانی که می شه، باید ازشون استفاده کرد. خراب که شد جدید می‌خریم.»

=الگو بود برای همه. این طور نبود فقط دنبال این باشد که با زبان، امر به معروف کند. مرد عمل بود. رفته بودیم اردو. شبها موقع خواب، بچه ها را تشویق می کرد برای مسواک زدن. خودش اولین نفر بلند می شد چند نفر را هم همراهش می برد. این طوری می خواست مسواک زدن قبل از خواب را برایشان جا بیاندازد. عادت بشود و اهمیت این دستور اسلام را متوجه شوند.

=با اعمال و رفتارش خوبی ها را رواج می داد. بچه های نوجوان پایگاه را دو هفته یکبار جمع می‌کرد، جلسه‌ای ترتیب می‌داد و در هر جلسه، یک موضوع اخلاقی و اجتماعی را مطرح می کرد. بعد هم می‌فرستادشان دنبال تحقیق درباره این موضوع. هفته بعد به کسی که بهترین مطلب را آورده بود، جایزه می داد. این طوری بچه ها را با اسلام و موضوعات اخلاقی آشنا می کرد.

=مانورهای بسیج را که شرکت می کرد، همیشه لباس خاکی تنش بود. روی جیب سمت چپ پیراهنش، پلاکی را سنجاق کرده و رویش نام مبارک امام زمان را نوشته بود. یک روز توی برنامه مولودی خوانی هیئت، وقتی دعای فرج را می خواندیم حواسم به هادی بود. اشک فراق از چشمانش می ریخت.

=با کاروان مرحوم ابوترابی، پیاده رفتیم مناطق عملیاتی غرب. برنامه طوری بود که دعای عرفه را در مرز خسروی بخوانیم، نزدیک ترین نقطه‌ ‌مرزی به کربلا. توی مسیر در سرپل ذهاب، از جمع جدا شد و رفت میان گلهای شقایق کنار جاده دراز کشید، طوری که انگار شهید شده. رفتیم بالای سرش. یک عکس هم گرفتیم. به شوخی گفتیم: «عکست رو می زنیم برای حجله شهادتت.» سری تکان داد و تأیید کرد.

شهید که شد همین عکس رفت توی حجله اش.

=یکی دو ماه مانده به شهادتش، رفته بود مغازه یکی از همکاران. ایشان از بچه های جبهه و جنگ است. به هادی گفته بود: «تو، همه کارها و کردارات شبیه شهداست؛ اما حیف که دیگه جنگ تموم شده و شهادت نصیبت نمی شه.» در جوابش گفته بود: «اگه خدا بخواد و شهادت حق من باشه، خود خدا زمینه رو جوری فراهم می‌کنه که من شهید بشم.» از وقتی شهید شده حرفش توی گوشم صدا می کند اگر خدا بخواد و حق من باشه...

حقش بود...

 

=محلی که مغازه داشت، پاتوق اراذل و اوباشی شده بود که برای کسبه و نوامیس مردم، مزاحمت ایجاد      می‌کردند. چند بار به‌شان تذکر داده بود. به خرجشان نرفت که هیچ، تهدیدهایی هم کرده بودند. جوانهایی که نه حرمت ماه رمضان سرشان می شد نه زبان نصیحت گر روزه داری که به پیروی از سید غریبش حسین علیه السلام، گشوده شده بود.

=شبیه اصحاب امام حسین که شب عاشورا به شوق وصال معبود ابدی، سر از پا نمی شناختند و چهره هایشان گلگون و بشاش شده بود، شب آخر زندگی دنیایی هادی، دیدنی است. آن شب، خنده از لبانش کنار نمی رفت. می خندید و با بچه ها شوخی می کرد. فردا که با بدنی غرق خون مهمان سفره خداوند متعال شد، سِرّ آن همه شوخ طبعی و خنده هایش را فهمیدم. خنده های وصال بود.

 

=آن روز شصت و دومین روزی بود که روزه می گرفت. ماه شعبان، ماه رجب و دومین روز ماه رمضان. بعد از نماز ظهر و عصر، رفته بود برای باز کردن مغازه اش. با دوستش توی مغازه بود که همان اراذل و اوباش می‌آیند و شروع می کنند به ناسزا گفتن و شکستن شیشه های مغازه و اهانت به مردم. همین که هادی، پایش را از مغازه بیرون گذاشت با چاقو، دستش را به شدت مجروح کردند. کسی هم جرأت کمک کردن نداشت. چهار پنج نفره دوره اش کردند. ضربه بعدی را طوری زده بودند به گردنش که شریانهای اصلی، قطع شده و تیغه چاقو حنجرش را برید.

=مگر نه این که عاشق باید رنگی از معشوق داشته باشد. هادی، عاشق حسین بود و شبیه معشوقش به شهادت رسید. ماه رمضان بود و لب تشنه جان داد. شهید امر به معروف شد، همانی که سید الشهدا برایش قیام کرد. جنازه‌اش را هم که دیدم باز رنگ و بوی قتیل کربلا را داشت. تیغ آن نانجیب، رگ‌های گردنش را بریده بود. سلام بر هادی، محبی از محبان حسین، مقطوع الوتین کربلا...

 

=قاتلش را دستگیر کردند و محکوم شد به اعدام. قرار شد حکم را توی میدان امام حسین اجرا کنند. ‌ پدر شهید به احترام شب های قدر، تعویق در اجرای حکم را خواست. روز اجرای حکم، جمعیت زیادی آمده بود. پدر هادی هم نشسته بود توی ماشین. طناب دار به گردن قاتل انداخته شد. همه منتظر اجرای حکم بودند که ولوله‌ای به پا شد. پدر دلسوخته ای که فرزند عزیزش را با ضربات جهل و نادانی از نفس انداختند، قاتل را بخشیده بود.

به کوشش مهدی قربانی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قعر جهنم، ویژه مسئولانی که سیب زمینی هستند!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ دی ۱۳۹۹، ۰۸:۰۵ ق.ظ

 

سایت های شرط بندی به راحتی از مردم کلاهبرداری می کنند بدون آن که حساب های بانکی شان مسدود شود. بعد برای مردم آموزش می گذاریم که به این سایت ها اعتماد نکنید.

مدتی شاهد ورشکستگی بعضی موسسات مالی بودیم. بعد که اعتراضات بالا می گرفت بانک مرکزی می گفت این موسسات از اساس مجوز فعالیت نداشته اند! در حالی که یک مغازه زیر پله ای هم اگر مجوز کار نداشته باشد پلمپ می شود.

فحشا در اینستاگرام غوغا میکند و هر روز شاهد گزارش و اخبار و توصیه هایی برای پرهیز از ورود به این صفحات به خصوص برای نوجوانان هستیم اما اینستا همچنان بدون فیلتر در حال فعالیت است.

درست مثل اینکه یکنفر با سوابق مشکوک حسن روحانی را هم برای ریاست جمهوری و هم برای خبرگان تایید صلاحیت میکنیم و بعد به مردم می گوییم چوب انتخاب اشتباه خودتان را خورده اید!

باور کنید بعضی مسئولان جمهوری اسلامی بابت قصور در وظایف و بی غیرتی در قبال ارزش های انقلاب در اعماق جهنم جای خواهند داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مردم در غربت مدینه تزویر

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲ دی ۱۳۹۹، ۰۷:۵۵ ق.ظ

رانت‌خواری پدیده‌ای که آسیب‌های فراوان اجتماعی و اقتصادی برای برخوار و شاهین‌شهر داشته است

 

هفته پیش از شهری به قم می آمدم. راننده که ظاهر مذهبی مرا دیده بود فایل های مداحی اش را ردیف کرد و ... یک ساعتی که گذشت فهمید شمالی هستم. با ذوق و شوق گفت: زیباترین مداحی که تصویری هم هست و در گوشی دارم مربوط به شمال است. بنده خدا همانطور پشت فرمان کلی گشت تا بالاخره فایل مورد نظرش را پیدا کرد. گوشی را کنار من گرفت و منتظر واکنش من شد.

درست حدس زده بودم. مداحی مربوط به شوری زیبا از سینه زنی در هیأتی شمالی بود که از قضا در شهر من قرار داشت. سعی کردم واکنشم برای این جوان دل پاک، باعث خوشحالی اش شود. پیش خودم گفتم اگر بخواهم سر حرف را باز کنم و بگویم این هیأت وابسته به گروهی است که با پول های بادآورده مشکوک مشغول به فعالیت هستند نگاه زلال او به هیأت و عزاداری و مذهبی ها و .... چه آسیبی می بیند؟

شب گذشته اخبار بیست سی در لا به لای گزارش مربوط به بدهکاران بانکی و مفاسد اقتصادی، نام این گروه را هم به عنوان یکی از رانت خوارهای نوکیسه به زبان آورد و ...

شهر ما این روزها بعد از ماجرای سرباز و بازپرس و بعدش دستگیری چند عضو شورا و عناصری از شهرداری حال خوشی ندارد.

اما می خواهم از زاویه ای دیگر به ماجرای این برادران نوکیسه فعال در فوتبال و هیأت اشاره کنم.

این افراد در کشور هیچ عددی نیستند و تنها دایی شان بود که به برکت اتصال به دستگاه هاشمی و روحانی به نان و نوایی رسید. بنابراین شائبه واسطه گری او برای این رانت کلان دور از ذهن نیست اما آیا کسی به این مساله رسیدگی خواهد کرد؟

چرا وقتی چند جوان نوکیسه ناگهان به مال و منالی رسیده و بریز و بپاش راه می اندازند شاخک های نهادهای بازرسی حساس نمی شود؟

چرا عده ای بدون سابقه ای قابل اعتنا تنها به واسطه پولی بادآورده می توانند به  راحتی در امور سیاسی یک شهر هم دخالت کنند؟

پدر آنها که به رحمت خدا رفت چرا بعضی مسئولین مذهبی سیاسی استان با عجله به صف شدند و خودشان را به نماز رساندند اما همان ها را هیچ گاه در تشییع پیکر جانبازان شهید و ... ندیده ایم؟

چرا بعضی ها ذلیلانه نامه سرگشاده می نوشتند و بی اعتنا به جایگاه مذهبی خود به کاسه لیسی آنها می پرداختند؟

چرا این افراد به راحتی با بعضی ائمه جمعه سر و سرّی پیدا کرده و معضلات مربوط به فعالیت های کثیف اقتصادی و پولشویی در قالب فعالیت ورزشی را از تریبون رسمی به گوش مسئولان می رساندند؟

از آقای رییسی و نهادهای امنیتی بابت ورود به این پرونده تشکر می کنم اما واقعا چقدر امثال این افراد در گوشه و کنار کشور منابع عمومی و منافع مردمی را به یغما برده اند؟ چرا سر پل های رانتی آنها معرفی نمی شوند؟ چرا مسئولیت های سیاسی مذهبی به کسانی سپرده می شود که در قبال پول، ضعف دارند و دست و پایشان می لرزد و در مقابل هر تازه به دوران رسیده ای سر تعظیم خم می کنند؟

اساس تحریف در روند انقلاب اسلامی، ظهور مسئولانی است که در پوسته دین و انقلاب به آموزه های طاغوت عمل می کنند. چرا کسی تنگه احد انقلاب را نمی بندد و جلوی زیاده خواهی عناصر به ظاهر خودی اما خودباخته و سست عنصر را که نتیجه تناقضات گفتاری و رفتاری شان بی دینی شماری از نسل جوان است، نمی گیرد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تذکر طلبگی به علی دایی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۹، ۰۸:۱۶ ب.ظ

علی دایی، انسانی شریف و با شخصیت بوده و تقیّد او به نماز و دستگیری از فقرا زبانزد همگان است.

حالا وسط اخبار مربوط به سرقت گردنبند طلای او و دستگیری آقا دزده و ارادت او به علی آقا و ... جای یک تذکر طلبگی هم خالی است که یک وقت کسی اشتباهی فکر نکند استفاده از طلا برای مردان مجاز است. 

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

غفلت نا موجّه!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ آبان ۱۳۹۹، ۰۴:۳۰ ب.ظ

گزارش ویدئویی| ورود بنیاد مستضعفان برای آبرسانی سیار به حاشیه‌نشینان چابهار/آب شرب رایگان به ‌مردم تحویل می‌شود

 

بعد از آن که معین الدین سعیدی نماینده چابهار خبر تن فروشی و خودکشی یک زن برای تأمین آب شرب فرزندان یتیمش را افشا کرد، وزارت کشور به تشکیک در صحت این خبر پرداخت. البته در کشور ما هر خودکشی که در اعتراض به قصور مسئولین صورت بگیرد همواره مورد تشکیک قرار دارد. بنیاد مستضعفان هم امروز خبر انتقال سیار آب شرب به مناطقی از چابهار را به اطلاع مردم رساند. مدیر کل املاک و اموال بنیاد در سیستان اعلام کرد مناطق دوازده گانه حاشیه شهر چابهار فاقد حتی یک متر لوله گذاری آب و فاضلاب هستند.

نکته اول اینکه ظاهرا تا کارد به استخوان نرسد و رسوایی به وجود نیاید رگ غیرت بعضی مدعیان خدمت در دستگاه های اجرایی تکان نمی خورد.

نکته دیگر اینکه شکاف طبقاتی و بی عدالتی در توجه و خدمت به مردم ابدا در شأن یک نظام اسلامی نیست. و مسأله دیگر اینکه حقوق های بعضی از مسئولین اگر نصف شود نیازهای حداقلی و ضروری هموطنان را می توان به راحتی حل نمود. 

با تمام وجود معتقدم هر مسئولی در هر مقام و جایگاه و دستگاهی که از مشکلات و کمبودهای ضروری زندگی مردم بی خبر است و یا خبر دارد و اقدامی نمی کند از هر حیوانی پست تر و شایسته لعن و محاکمه است. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حیا زدایی در اینستا و سکوت متولیان امر

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۹، ۰۸:۳۸ ب.ظ

این خبر را امروز سایت تابناک منتشر کرد:

"رئیس پلیس امنیت عمومی تهران گفت: در فضای مجازی کسانی که ناخواسته حجاب را رعایت نکنند به پلیس فراخوانده می‌شوند."

 

دوستان اگر یک گذری به صفحات اینستاگرام و بعضی شبکه های اجتماعی دیگر داشته باشند به راحتی متوجه موج هنجارشکنی های علنی و اسم و رسم دار بعضی عناصر لاابالی برای از بین بردن عفت و زدودن حیا از سطح جامعه خواهند شد. سکوت و عدم برخورد با این افراد واقعا جای سوال و تعجب دارد. چگونه عده ای این قدر با خیال راحت با تصویر حقیقی چهره خود در پارک ها و معابر به طور مکرر به ساخت کلیپ های ضداخلاقی اقدام می کنند و هیچ پیگردی هم شاملشان نمی شود؟ 

جالب است سال گذشته یکی از خبرنگاران بسیجی در جلسه ای اختصاصی، پلیس فتا را به دلیل اهمال در برخورد با بعضی هنجارشکنی های مجازی فشل دانست که به این دوستان بر خورد و از موضعی حق به جانب دست به شکایت بردند. قاضی هم در حکمی سفارشی این خبرنگار بسیجی را به پرداخت یک میلیون و هشتصد هزار تومان جریمه محکوم کرد.smiley می دانم باورش برایتان سخت است ولی ما گاه با مسئولانی طرف هستیم که کارشان را درست انجام نمی دهند و وقتی کسی به آنها بگوید که چرا کارتان را درست انجام نمی دهید طلبکار هم می شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مردانه شهید شد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۹، ۰۷:۴۷ ب.ظ

 

گزارشی که منتشر شد به این شکل بود: چند نفر از اراذل و اوباش موقع پارک خودرو به ماشین یکی از شهروندان آسیب می زنند. خانمی که صاحب ماشین خسارت دیده بود به آنها عتراض می کند که با فحاشی رکیک آنها مواجه می شود. صاحب نانوایی هم می آید بیرون از آن خانم دفاع می کند و دعوا اوج می گیرد. محمد محمدی که در حال عبور از آن نقطه بود به اوباش اعتراض می کند که عفت کلام را رعایت کنند. اوباش با او درگیر می شوند. به دوستانشان هم اطلاع می دهند آنها هم از راه می رسند و چند نفره به جان محمد محمدی می افتند و در نهایت با ضربه چاقو او را به شهادت می رسانند. نیروی انتظامی هم از راه می رسد و دو نفر را همان جا دستگیر می کند و ...

کاش نیروی انتظامی کمی زودتر به صحنه رسیده بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

طلبه سیرجانی را که یادتان هست؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۹، ۰۸:۴۵ ق.ظ

2f0m_79289c0d-a670-437a-af7c-96d81e589ce7.jpg

 

دیشب میزبان حجت الاسلام علیرضا جهانشاهی یا همان طلبه عدالتخواه سیرجانی بودم. به شوخی به او می گویم: جهانشاه اول، سر سلسله طلاب عدالتخواه! همچنان سرحال و پرنشاط، برنامه هایی برای ادامه فعالیت های خود دارد. چند سالی را در مباحث فرهنگی و حوزه جهان اسلام وقت گذاشت. به امید خدا در موضوعات مرتبط با فرهنگ کتابخوانی، بستر سازی ظهور، آزادی قدس و عدالتخواهی دغدغه هایی دارد که انشاءالله کارهایی نو و اثربخش را با برنامه هایی که تدارک دیده رقم خواهد زد.

بی اغراق باید گفت بسیاری از فعالان جوان و ارزشی عرصه عدالتخواهی مرهون مرارت هایی هستند که طلبه سیرجانی در سالهایی نه چندان دور به جرم برداشتن علم عدالتخواهی و مبارزه با فساد تحمل کرد. بارها بدون هیچ محاکمه ای ماهها در زندان به سر برد و فعالیت های تخریبی و تبلیغی فراوانی بر ضدش شکل گرفت اما از پا ننشست و به همه جوانها آموخت که کژفهمی و نابخردی عده ای از مسئولان عافیت طلب دستگاه های اطلاعاتی و قضایی را به پای نظام و رهبری ننویسند و به رغم همه جفاها و ناجوانمردی ها از مسیر حق به بیراهه نروند.

امروز اگر خیلی از عدالتخواهان می توانند در سایه امنیت و بدون مزاحمت های جدی نهادهای مدافع مسئولان به فعالیت های رسانه ای خود بپردازند در پرتو هزینه هایی بود که طلبه عدالتخواه سیرجانی از جان و دل پرداخت و ظرفیت مسئولان، انقلابی ها و جامعه را برای پذیرش انتقادهای سازنده نیروهای خودی بالا برد.

 انتشار خاطرات او از زندان و دادگاه و ... می تواند برای همه جوانان بسیجی آموزنده و راهگشا باشد و البته تجربه ای گرانسنگ برای تاریخ. در جلسه پنج ساعته ما درباره دعواهای اخیر جریان های ارزشی و عدالتخواه هم صحبتی به میان آمد. نظر کلی ایشان بر حفظ همه نیروهای فعال به رغم اختلاف نظرهاست و اینکه مواظب باشیم دشمن شاد نشویم. نقدهای درون گفتمانی خانواده انقلاب البته لازم و سازنده است که باید با رعایت اخلاق دینی صورت بگیرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چرا روحانی پیام تسلیت نداد؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۹، ۱۰:۰۵ ق.ظ

آقا برای فوت بازرگان و منتظری و ... با آن سوابقی که داشتند پیام تسلیت داد اما من ندیدم رییس جمهور ما بابت درگذشت روح الله حسینیان که عمرش را در راه انقلاب صرف کرد پیامی بدهد. ادب و اخلاق از ویژگی بزرگان است.

آقا در پیام تسلیت ارتحال این روحانی مبارز و انقلابی توصیفی به کار برد که چرایی سکوت و عدم دلخوشی بعضی ها از روح الله حسینیان را به وضوح بیان می کند: "مقاومت و خستگی‌ناپذیری و صراحت این روحانی مجاهد در مواضع بحق انقلابی، برجسته و نمایان بود. رحمت و رضوان الهی بر او باد."

 

روح‌الله حسینیان دار فانی را وداع گرف

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از اهواز تا بابلسر، پیام امام روشن است!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۰ شهریور ۱۳۹۹، ۰۶:۱۷ ب.ظ

دو سه روزی است که تصاویری از اعتراض مردم متدین بابلسر نسبت به هنجار شکنی علنی بعضی مسافران در سواحل این شهر منتشر می شود. امروز کلیپ سخنان یکی از نیروهای مذهبی این شهرستان انتشار یافت که در جمع هیأتی ها از رقص دخترکان و سرو علنی مشروبات در روزهای تاسوعا و عاشورا در این شهر، داد گلایه سر داده و عنوان داشت که "مسئول امنیت شهر پاسخگوی تماس های امام جمعه و سایر دلسوزان نبوده است."

در این خصوص سه نکته کوتاه را به عرض می رسانم:

یک- به عنوان کسی که در این سال ها پیگیر وضعیت نابسامان فرهنگی در بعضی تفرجگاه های استان بوده به این یقین رسیده ام که بخش قابل توجهی از مسئولان انتظامی و قضایی مازندران انگیزه ای برای مقابله با هنجار شکنی ها ندارند. تابستان سال گذشته در نقطه صفر مرزی جلفا، منطقه سیاحتی آسیاب خرابه که آبشار زیبا و معروفی دارد شاهد بودم که یک مرزبان ارتشی که ابدا ظاهری مذهبی نداشت با کمک یک سرباز، کمترین ناهنجاری غیراخلاقی را در نقطه ای که کیلومترها با شهر فاصله داشت کنترل می نمود؛ اما در سواحل همین بابلسر و حتی در کنار بعضی امامزاده ها شاهد چشم پوشی مسئولان ذی ربط از بی مبالاتی بعضی مسافران هستیم.

دو- چند روز قبل خبر اهانت یکی از هموطنان در فضای مجازی نسبت به مردم شریف مازندران به خصوص اهالی نجیب کلاردشت موجی از اعتراضات را برانگیخت. نیروی انتظامی و دستگاه قضا در ساعات و روزهای تعطیل نیز گزارش لحظه به لحظه پیگیری های خود را منتشر نمودند. فرد اهانت کننده با مراجعه به یکی از مراکز انتظامی شهر تهران، خود را معرفی نموده و از رفتار زشت خویش اظهار ندامت و عذرخواهی کرد. مسئولان ذی ربط بازداشت وی را یک فتح الفتوح دانسته و با آب و تاب از انتقال او به مازندران جهت برخورد قضایی خبر دادند.

همین مسئولین عزیز و دلسوز که لااقل زندگی مادی خود و نسل بعد از خود در جمهوری اسلامی را مدیون امام حسین علیه السلام هستند در قبال هتک حرمت ماه محرم به چند مانور رسانه ای و نهایتاً اظهار تأسف بسنده نموده و در مواردی نیز از دسترس خارج گردیدند!

سه- اظهارات دردناک این برادر هیأتی در کلیپی که امروز بر صفحات مجازی درخشید و احساس خطر وی از نفوذ جریان های مخرّب فرهنگی به سطح شهر شهیدپرور بابلسر و ناتوانی یا بی میلی مسئولان در کنترل اوضاع، مرا یاد نامه تاریخی علی شمخانی فرمانده وقت سپاه خوزستان به حضرت امام ره و ارسال خبر ناگوار ورود دشمن به شعاع بیست کیلومتری اهواز و ناتوانی یا کوتاهی مسئولان ذی ربط انداخت. امام فقط یک جمله پاسخ داد که منجر به شکل گیری عملیات حماسی شهید غیور اصلی و عقب راندن متجاوزین گردید. حرف امام این بود: "مگر جوانان اهواز مرده اند؟!"

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عقل مسئولین در همین حد است

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۹، ۰۱:۴۸ ب.ظ

a6w9_photo_2020-08-29_13-38-31.jpg

 

روز دوم محرم بود که رفتند ورودی پارکینگ های بابلسر را بستند مثلا بگویند می خواهیم جلوی مظاهر فساد را در لب دریا بگیریم. صاحبان پلاژها جمع شدن به اعتراض. حق هم داشتند. درآمدشان به همین رفت و آمدهاست. کسی فکری برای ضرر و زیان آنها نکرده بود.

تاسوعا عاشورا که ایام تعطیلات است کلا ساحل را رها کردند به حال خودش. عقل مسئولان در همین حد است.

اوضاع جاده ها را هم که دیدید. 

کاش هیأتی ها می رفتند لب دریا سینه زنی می کردند. حالا که دسته روی ممنوع شده، گستردگی ساحل، فضای مناسبی برای تجمع منظم و برگزاری عزاداری است. ظاهر نامطلوب و غیرمعنوی آن هم اصلاح می شود. منتظر مسئولین نمانید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حقی که خورده میشود!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۹، ۰۷:۳۵ ق.ظ

z398_photo_۲۰۲۰-۰۸-۲۵_۱۲-۵۵-۴۵.jpg

 

اگر این مطلب نسیم آنلاین درست باشه داره یک ظلم آشکار و رسمی از طرف صاحبان قدرت نسبت به بخشی از جامعه صورت میگیره. ورود و پیگیری این مقوله وظیفه کیه؟

درست نیست که به رسانه های ارزشی بگیم جای مطالبه گری و عدالتخواهی دیگه برید سویا و ماکارانی پخش کنید که دوره، دوره مواساته!

  • سیدحمید مشتاقی نیا