مرحوم مهندس اردبیلی سفیر اسبق ایران در نروژ که در جریان اشغال سفارت ایران توسط منافقین برای ساعاتی به گروگان گرفته شد و از فعالین فرهنگی بین الملل که باعث جذب بسیاری از گروههای آزادی خواه به سمت جمهوری اسلامی و افکار حضرت امام گردید مشهور به پدر صنعت مس ایران نیز هست. او در راه اندازی کارخانه های بزرگ صنعت مس بعد از پیروزی انقلاب نقش بسزایی داشت. آمریکایی ها که در زمان شاه زمام امور صنایع مادر را در دست داشتند می گفتند نه خودمان این کارخانه ها را راه می اندازیم و نه شما می توانید چنین کنید. خاطرات گرانسنگ مرحوم اردبیلی در کتاب "جبهه پشت جبهه" به تفصیل درباره چگونگی راه اندازی این کارخانه ها و نیز فعالیت های فرهنگی و سیاسی وی توضیح میدهد که بسیار جذاب و خواندنی است.
او که متولد شهرستان بابل است در اثنای خاطرات خود به نحوه آشنایی اش با حضرت امام و انقلاب می پردازد و به جلسات مرحوم حاج آقای یزدانی در سالهای 41 و 42 اشاره می کند که نقش بسزایی در تبیین دیدگاههای حضرت امام و جذب جوانان به انقلاب اسلامی داشت.
پیش تر یکی از عناصر توده ای به نام انوشه که هم قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب به زندان افتاد و متأسفانه میدانی هم در بابل به نام او نامگذاری گردیده در کتابی مدعی شده بود انقلاب در بابل توسط عناصر چپ گرا شکل گرفت و مذهبی ها از سال 56 وارد عرصه مبارزه با طاغوت گردیدند. گفتنی است بسیاری از مبارزین و فعالین نسل اول انقلاب هنوز در قید حیات هستند که اگر حرکتی برای ثبت خاطراتشان صورت نگیرید امکان غلبه گرایش های تحریف آمیز در روایتگری وقایع تاریخی قوّت خواهد گرفت.
"حاج آقا یزدانی علاوه بر آموزش مسائل مختلف مذهبی در جلسه همواره تاکید می کرد که شما باید در منزل در اجتماع و در دبیرستان به صورت یک انسان نمونه باشید تا الگوی دیگران قرار بگیرید.
حاج آقا یزدانی طلبه ساده ای بود و شغلش هم بقالی بود، ولی با احساس مسئولیت و دغدغه مندی ای که داشت نقش بزرگی در تربیت جوانان شهرمان ایفا می کرد. هم چنین ایشان در سالهای ۴۱ و ۴۲ اعلامیه های امام خمینی را تکثیر میکرد و در اختیار اعضای جلسه میگذاشت و ما مخفیانه شب ها آنها را به داخل مغازه ها و خانه های شهر می انداختیم
بارها ساواک شهرمان حاج آقا یزدانی را بازداشت و زندانی نمود و سعی می کرد جلوی فعالیت هایش را بگیرد ولی موفق نبود. زیرا ایشان به محض آزادی دوباره جلسات را برپا میکرد و برای آن که حساسیت ساواک کمتر شود جلسات را که پیش از آن همه هفته در خانه خودش تشکیل می شد، تبدیل به جلسات سیار در خانه های اعضا نمود و به همین علت ساواک متوجه
تشکیل جلسات نمیشد و لذا دیگر کمتر با ایشان برخورد میکرد.
حاج آقا یزدانی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به علت فعالیت های وسیعی که در رابطه با انقلاب داشت مغازه و تمام اجناسش را فروخت و به حوزه رفت و به لباس روحانیت ملبس شد و یکی از فرزندانش هم در جبهه جنگ تحمیلی شهید شد."