اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۱۰۵۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشک آتش2» ثبت شده است

خداقوت، رئیسی!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۸، ۰۶:۴۲ ب.ظ

#اکبر_طبری /صادق که معاون میگرفتی همه عمر دیدی دستگاه قضا معاونت گرفت؟ +تصاویر


دستگیری و بازداشت اکبر اتباعی طبری برای خیلی ها اصلا قابل باور نبود.

او از دیرباز معاون اجرایی حوزه ریاست قوه قضاییه بود و همراه با صادق لاریجانی به مجمع تشخیص مصلحت کوچ کرد و سمتی دیگر را در آنجا عهده دار گردید.

تحقیقات به عمل آمده از سوی نهادهای نظارتی نشان از موارد عدیده اتهامی این مقام بابلی قوه قضاییه می داد. سرانجام پس از افشاگری علیرضا زاکانی، اتباعی طبری توسط نیروهای اطلاعات سپاه دستگیر شد.

این خبر بیش از همه نقاط کشور در مازندران و شهرستان بابل بازتاب داشت. گماشته های وی در مجموعه های مختلف ابتدا سعی در تکذیب این اتفاق داشتند که موثر واقع نشد.

نکته قابل توجه این که احتمال می رود دستگیری این فرد، آغاز روندی امید بخش در برخورد با سایر ذی نفوذان نهاد قضایی باشد که اخبار مربوط به آن می تواند برای مردم کشور و باز هم مازندرانی ها جالب و شاید محیرالعقول باشد!

فراموش نکنیم مردم این استان و شهرستان بارها شاهد رفع اتهام از چهره های بدنامی بودند که به رغم وجود مستندات و محکومیت قضایی در دادگاه های بدوی و تجدیدنظر ناگهان از کمیسیونی خاص سر در آورده و مشمول ماده هجده و تعطیلی جریان دادرسی قرار می گرفتند.

به نظر می رسد باید منتظر خبرهایی شنیدنی تر باقی بمانیم. شاید مهره ای مهمتر از اتباعی نیز دستگیر شود.

پاکسازی دستگاه قضا به یقین بر میزان اعتماد مردم نسبت به نظام اسلامی خواهد افزود.


http://tabnakjavan.com/fa/news/7487/%D9%88%D8%A7%DA%A9%D9%86%D8%B4-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%88%D9%86-%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82-%D9%82%D9%88%D9%87-%D9%82%D8%B6%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%87


  • سیدحمید مشتاقی نیا

بیرون از آکواریوم!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۸، ۰۲:۰۸ ب.ظ
رسانه های مجازی خبر از جریمه پنجاه هزار تومانی! برای هنجارشکنان سد لفور دادند که انتشار تصاویر مربوط به کشف حجابشان، احساسات عموم را جریحه دار نمود.
همزمان یک آزاده پاسدار به اتهام انتشار متنی در انتقاد از بعضی قضات، به زندان، شلاق، کار اجباری و محرومیت از فعالیت رسانه ای محکوم شد!
این روزها گروه های مجازی شهر و استان و گاه بعضی شبکه های غیربومی به پوشش این دو خبر پرداخته و رفتار مسئولان قضایی را دستمایه طنز خود قرار داده اند.
گاهی وقت ها بهانه ای که بعضی خودی های غافل برای تضعیف نهادهای رسمی نظام خلق می کنند خسارت بارتر از خدعه دشمنان است. قوه قضاییه به بازخورد گیری از رفتار مسئولان خود در خارج از مجموعه سازمانی، نیاز مبرم دارد.
بی تردید دلسوزانی که نسبت به این نوع تصمیمات و رفتارهای غلط مسئولان سکوت می کنند در اشتباه آنان و ضربه ای که به اعتماد مردم نسبت به عدالت دستگاه قضا وارد می شود سهیم هستند.
  • سیدحمید مشتاقی نیا

از طبقه بالا!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۸، ۱۲:۵۷ ب.ظ


خیلی از دولتی ها این جمله یا مشابه آن را تکرار می کنند: شرایط سختی است، اما در کنار هم از آن عبور می کنیم!

در کنار هم بودن یعنی چی؟

شما زندگی تان شبیه مردم است؟ درآمدتان؟ وضع بچه ها و دامادها و اهل و عیالتان؟ خورد و خوراک و پوشاک و مسکن شما؟ و ...

هر وقت شبیه مردم شدید از عبارت "کنار هم" استفاده کنید. مدیرانی که بالای بیست میلیون درآمد دارند حال و روز مردم با درآمدی گاه کمتر از یک میلیون را هرگز درک نمی کنند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نخود آش باشیم!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۲۳ ق.ظ

تعبیر جالبی است منسوب به یکی از بزرگان که می فرمود: نخود آش باشید! یعنی هر جا کار خوبی دیدید سهیم شوید، ولو در حد هزینه یک آجر برای ساخت مسجد و ...

چقدر خوب است در کارهای خیر، همدیگر را تشویق کنیم.

چقدر خوب است در کارهای نیک یکدیگر سهیم باشیم.

مثلا یکی دارد می رود مشهد، زیارت آقا، مبلغی به عنوان خرج سفر، هدیه اش کنیم. این سنت نیک تا حدودی درباره زائران کربلا رواج دارد که البته کمرنگ است.

تصورش را بکنید این سنت خوب، به یک رسم مردمی تبدیل شود. چه بسا بخش قابل توجهی از هزینه سفر زیارتی مشهد و ... مومنین با همین هدیه های کوچک تأمین شود. به شخصیت کسی هم بر نمی خورد، چون دارا و ندار، یکسان از این هدیه برخوردار می شوند. این سنت جا بیفتد چه بسیار از مردم که تشویق به سفر و بهره معنوی از نعمت زیارت می گردند.

چه بسیار از خدمات اجتماعی و عمرانی و درمانی و ... با مشارکت حداقلی هر فرد سر و سامانی به خود می گیرد.

کسانی که آغازگر این رفتار حسنه و کار خیر فرهنگی باشند، باقیات الصالحاتی با ارزش و حقیقی را از خود به جا خواهند گذاشت. وسع ما که نمی رسد مسجد و مدرسه و کتابخانه و ... بسازیم. اندک دارایی مادی خود را در سبد سهام خیرخواهی و نیکوکاری تقسیم کنیم.

خیرخواهی و نیک اندیشی وقتی به یک فرهنگ و سنّت تبدیل شود نفعش به ما و فرزندانمان نیز خواهد رسید. دیگرانی هم دست ما را خواهند گرفت. خدا در دنیا و آخرت جبران می کند. تو نیکی می کن و ... هیچ کار خوبی بی پاداش نمی ماند. هر گلی زدی به سر خودت زده ای:

 إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ ... (الاسراء7)

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حواشی دیدار دکتر احمدی نژاد با آیت الله توکل

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۳۱ ق.ظ

برادر عزیز و انقلابی من جناب حنظله و دوستان نه چندان ناآشنای کانال بابل 1400

یک- محمود احمدی نژاد، خوب یا بد، به حکم مقام معظم رهبری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. به یقین سطح اشتباهات وی بیشتر از تغایر راهبردی و بنیادین سیاستهای این دولت با اصل انقلاب و آرمان های اسلام و رهبری نیست. اگر هر کسی حق دارد با مسئولان دولت فعلی دیدار و گفتگو داشته و یا به استقبالشان برود، دیدار و گفتگوی با عضو مجمع تشخیص هم قابل شماتت نیست.

دو- حاج مهدی نوری، جزو دعوت کنندگان دکتر احمدی نژاد در جریان سفر اخیر نبود؛ اما به عنوان نخستین فرماندار دولت نهم در شهرستان بابل، میزبان این مقام رسمی کشور در شامگاه میلاد امام رضا علیه السلام گردید. بهتر از راقم این سطور واقف هستید که افراد مختلف با دیدگاه ها و سلایق مختلف فکری و سیاسی در دفتر آیت الله توکل تردد داشته و نماینده محترم مردم مازندارن در مجلس خبرگان، هیچ سخنگویی ندارد.

سه- محور دیدار کوتاه دکتر احمدی نژاد با آیت الله توکل، بحث آزادی نزدیک به سی جوان بسیجی بود که نیمه های شب قبل با حمله یگان ویژه به مسجدی که قرار بود محل برگزاری مراسم باشد، دستگیر و بازداشت شده بودند که در نهایت منجر به آزادی اغلب آنان گردید.

چهار- از علی مطهری تا صادق زیبا کلام و ... بارها آزادانه در نقاط مختلف این استان به سخنرانی و شبهه افکنی در خصوص مبانی و رویکردهای انقلاب و امام راحل پرداختند، اما سخنرانی عضو رسمی مجمع تشخیص مصلحت با جزم اندیشی و کوته فکری نمایندگان ائتلاف چپ و راست در شورای تأمین، ممنوع شد و در اقدامی بی سابقه، در ورودی خانه خدا، قفل و زنجیر گردید. این اتفاق نامبارک و کینه توزانه مورد اعتراض بسیاری از فعالان مستقل سیاسی و مردم عادی قرار گرفت. ما ترجیح می دهیم از کنار این تبعیض و ناحقی عبور کرده اما همچنان عدالتخواه محسوب شویم؟

پنج- برادر روح الله در کانال ...! این انتقاد شما را نسبت به بعضی پیشکسوتان دلال مسلک اصولگرا و اطرافیان دفتر قبول دارم که برای کنار زدن منتقدین به هر کسی انگ انحراف می زنند؛ اما کسی را که مثلا در زمان تصدی خود در کرسی شهرداری به احیای جریان فتنه کمک کرد، به حکم داد و ستدهای اقتصادی، اصولگرا می خوانند.

اولویت فعلی ما در فضای رسانه ای شهرستان، نهی از منکر مسئولان به خصوص در حوزه رفتارهای متناقض دستگاه قضایی است که به نظر، ترجیح با عدم تمرکز زدایی از انجام این رسالت انقلابی می باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

محمود احمدی نژاد در بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۱۶ ب.ظ

مأمورین انتظامی، یک شب مانده به مراسم جشن میلاد امام رضا علیه السلام در یکی از روستاهای بابلسر که قرار بود با سخنرانی محمود احمدی نژاد برگزار شود، با حمله به مسجد روستا اقدام به دستگیری و بازداشت تعداد قابل توجهی از جوانان فعال منطقه نمودند. بر اساس شنیده ها مأموران رفتار مناسبی با بازداشت شدگان نداشتند. فردای آن روز نیز در مسجد با قفل و زنجیر مسدود شد!!

شورای تأمین استان مازندران اعلام کرد که سخنرانی عضو مجمع تشخیص مصلحت در روز میلاد امام رضا ممنوع بوده و تبعات امنیتی به دنبال دارد. این مصوبه در حالی است که عناصر شاخص جریان های غربزده بارها در نقاط مختلف استان حضور و سخنرانی داشته اند.

حضور محمود احمدی نژاد در روستا و سخنرانی در ساختمان مقابل مسجد نشان داد که غیر از تعرض نیروی انتظامی، این مراسم هیچ تبعات امنیتی دیگری به دنبال نداشته است.

این تصمیم غلط دولت با اعتراض بسیاری از فعالان رسانه ای حتی از جریان های همسو نیز مواجه گردید. البته کسانی که با سوابق سیاسی استاندار مازندران آشنا باشند از این طرز برخورد متعجب نخواهند شد.

احمدی نژاد پس از سخنرانی راهی بابل شد و شام را میهمان حاج مهدی نوری، نخستین فرماندار دولت نهم در شهرستان بابل بود. در جلسه ای که با حضور آیت الله توکل، نماینده مردم مازندران در مجلس خبرگان رهبری برگزار شد، مسأله بازداشت سیاسی جوانان بسیجی بابلسر طرح و مورد پیگیری قرار گرفت که تا ساعاتی بعد منجر به آزادی اغلب این افراد گردید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از این دردها عبرت بگیریم

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۲۸ ب.ظ

می گویند یکی از معاونان رییس سابق قوه قضاییه به اتهام فساد مالی دستگیر شده است.

علی رضا زاکانی پیش تر اتهام وی را افشا کرده بود.

در این خصوص در وهله نخست، دستگاه های نظارتی باید مواخذه شوند که چرا تا کار به افشاگری نکشید با این عنصر فاسد برخورد نکردند.

اما

در مرحله بعد باید یقه رییس سابق قوه را گرفت که چرا از فرد مذکور دفاع کرده و راه را برای گسترش فساد او باز گذاشته است؟ چقدر فریاد زده شد که بعضی عناصر فاسد و قالتاق با لابی گری توانستند مشمول ماده هجده قرار گرفته و پرونده سیاهشان را ببندند و صداها به جایی نرسید که هیچ تهدید و ارعاب بچه های بالا را هم به دنبال داشت.

یک سوال هم باقی می ماند اینکه چرا اگر کسی در زمان تصدی رییس دستگاه قضا با بعضی رفتارهای او مخالفت کند ده جور اتهام و انگ می خورد اما اگر بعد از عزلش زبان باز کند تبدیل می شود به عمار انقلاب و قهرمان با بصیرت و ...؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فرهنگ، مادر سیاست!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۸، ۱۰:۰۵ ب.ظ


آیا داریم به سمت ایجاد تمدّن اسلامی میرویم، یا داریم به سمت وابستگی به غرب و وابستگی به آمریکا و تحت‌تأثیر قرار گرفتن نسبت به بافته‌ها و یافته‌های بی‌مغز غربی‌ها حرکت میکنیم؟ این خیلی مسئله‌ی مهمّی است که سبک زندگی ما، ما را به کدام طرف دارد میکشانَد؛ این نگاه، نگاه سیاسی است که می‌بینید از فرهنگ سرچشمه میگیرد؛ بنابراین در دل فرهنگ، سیاست هم هست.۱۳۹۵/۰۵/۳۱ 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شهرداری بابل به دامان انقلاب بازگشت!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۸، ۰۶:۵۸ ب.ظ

از باب من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق، نمی توان تغییر جهت فرهنگی شهرداری در مسیر حفظ ارزش های اسلامی را دید و سکوت کرد.

برنامه های شاد و سالم و معنوی دهه کرامت که هر شب به طور مستمر در چند نقطه شهر جریان داشت و برگزاری همایش عفاف و حجاب و فعالیت های فرهنگی مرتبط با آن، جلوه ای شکوهمند از حرکت متعهدانه شهرداری بابل در مسیر اعتلای ارزش های دینی و منویات فرهنگی مقام معظم رهبری در مواجهه با شبیخون دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی است.

تداوم این جهت گیری مثبت می تواند تقویت جبهه فرهنگی انقلاب و احیای هویت فراموش شده دارالمومنین را تضمین نماید که تحقق کامل آن البته منوط به مجاهدت مسئولان فرهنگی شهرداری و حمایت نیروهای فعال و دلسوخته انقلاب است.

یادمان نرود چند صباحی پیش، در همین شهر با بودجه بیت المال جامعه اسلامی، حجاب برتر در سطح بیلبوردها مورد تضعیف قرار گرفته و شادی تنها در چارچوب پوچی و ابتذال و اختلاط معنا می گردید.

بی شک، هم نیروهای ارزشی شهر با اغتنام از فرصت موجود، قادر به برداشتن گام هایی بلند در ترویج معارف مکتب وحی خواهند بود و نیز مدیریت فرهنگی شهرداری در تعامل افزون تر با نخبگان فکری و فرهنگی شهر، باقیات الصالحاتی نیک از دوران فعالیت خویش به یادگار خواهد نهاد.

 بابت رویکرد سالم و سازنده فرهنگی و همسویی آن با آرمان های بر زمین مانده انقلاب اسلامی باید به شهردار بابل تبریک گفت.

این متن در خصوص فعالیت های فرهنگی شهرداری به نگارش درآمده و لزوما در سایر وظایف و مأموریت های این نهاد، صادق نیست.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بعضی رفتارهای قضایی، بو دار است!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۲:۲۰ ب.ظ

در حالی که یک بچه ساواکی می تواند در فضای مجازی آزادانه به هتک حریم ارزش های اسلام و انقلاب پرداخته و مسئولان قضایی به رغم اطلاع از کنار آن به سادگی عبور می کنند، یک پاسدار آزاده به خاطر انتقاد از مسئولین در اقدامی شتابزده سه روز بازداشت گردیده و سپس به زندان و شلاق و بیگاری و منع فعالیت رسانه ای!! محکوم می شود- حکمی که حتی برای بعضی اعضای فاسد و رسوای شورای شهر نیز صادر نگردید- تا بعضی از متولیان امر نشان بدهند ظرفیت مدیریت یک نهاد اسلامی را نداشته و بی اعتنا به حساسیت جایگاه خود در حفظ شئون نظام اسلامی، میز و پست و امیال نفسانی را مهم تر از حریم اسلام و انقلاب می دانند.

به راستی چرا کسانی که باید نسبت به حفظ آرامش جامعه تعهد بیشتری نشان دهند هر از گاه با اقدامی نسنجیده، فضای جامعه را به تشنج می کشانند؟

چه کسی و با چه نیّتی، عنصری را که ده سال پیش باعث بی آبرویی نهادی مهم شد دوباره به این شهر بازگرداند تا باز هم روی دست نظام هزینه بگذارد؟

حفاظت اطلاعات قوه قضاییه بیدار است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رسوایی در زنگ امتحان!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۸، ۱۲:۴۸ ب.ظ

پیش خودشان به این نتیجه می رسند که در انتخابات تقلب شده، پس حق دارند که شورش کنند و همه جا را به آتش و خون بکشانند و ته ماجرا هم بگویند حالا کاری است که شده، دادگاه چرا؟ حصر چرا؟!

پیش خودشان به این نتیجه می رسند آن خانم مهدورالدم است پس باید او را کشت و اسلحه می کشند و روز دادگاه تقاضای عفو می کنند!

جالب است این جماعت در سال 76 با شعار قانون گرایی و اتهام طغیانگری و قانون شکنی به رقیب توانستند رأی آورده و قدرت را دست بگیرند! بعضی ها آب پیدا کنند، شناگر ماهری می شوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک نصیحت از آمریکا!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۰۷:۰۵ ق.ظ


امیر سرلشکر خلبان شهید جاویدالاثر ابوالحسن ابوالحسنی درونکلا متولد 1329 شهرستان بابل است. شهید ابوالحسنی در سال 1353 موفق به اخذ نشان و مدرک خلبانی شد و به جمع تیز پروازان هواپیمای شکاری F5 پیوست و بعدها دوره‌های معلمی خلبانی را نیز گذراند.

در دوران جنگ تحمیلی، داوطلبانه پروازهای زیادی را برای حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب انجام داد تا اینکه در ساعت 11 صبح روز پنجم آذرماه 59 به مأموریت برون‌مرزی بمباران تأسیسات برق سد دوکان اعزام شد که پس از انجام مأموریت، براثر اصابت موشک، هواپیمایش به آتش کشیده و مفقودالاثر شد.در تاریخ 22 شهریور 60 بود که گواهی شهادت شهید ابوالحسنی از سوی صلیب سرخ جهانی به خانواده‌اش اعلام‌شده و پیکر پاک ایشان نیز تا کنون مفقود باقی‌مانده است.

او در زمان گذراندن دوره آموزش خود در کشور آمریکا، بی اعتنا به زرق و برق خیره کننده تمدن پوشالی غرب، نامه ای برای خواهر خود نوشت و تأکید کرد:

"خواهر من چیزی که برای یک زن با ارزش است، حفظ حجاب است. خواهر من در هر مرحله زندگی‌ات آن اصل زینبی بودن، زینبی زندگی کردن و حفظ حجاب و عصمت را فراموش نکن."

برگرفته از اسناد شهید در آرشیو سازمان حفظ و نشر ارزش های دفاع مقدس مازندران

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فقط بابلی ها بخوانند!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۸، ۰۵:۵۵ ب.ظ

به بهانه تبرئه یکی از پیرغلامان اهل بیت علیهم السلام

برادر موجّه و خوشنامی که عمرش را در راه شهدا و اهل بیت علیهم السلام خرج کرده با شکایت امام جماعت یکی از مساجد بابل به دادگاه رفت که حکم تبرئه او دیروز صادر شد. تمام مدتی که از جریان تشکیل این پرونده مطلع بودم به عنوان یک طلبه خجالت می کشیدم که یک هم لباس من بخاطر چند کلمه حرفی که آخرش هم ثابت نشد، از یک ریش سفید مومن شکایت کرده است.

چندی پیش هم شاهد ائتلاف دو طیف حجتیه و فتنه در شکایت از یک روحانی خوشنام بودیم که آخرش به جایی نرسید.

همین ایام، رییس دادگستری و دادستان بابل به خاطر متنی از یک پاسدار آزاده به زیر مجموعه خود شکایت بردند و ...

از این دست اخبار را متأسفانه زیاد می شنویم. فلان صاحب باشگاه، فلان عضو شورا، فلان شهروند و ... به خاطر حرفی درست یا غلط زود به راهروهای دادگستری رفته و ... به نسبت آشنایی با فضای سیاسی بعضی شهرهای دیگر و البته به اذعان بعضی مسئولان قضایی و امنیتی استان و کشور می توانم ادعا کنم درصد شکایت و شکایت کشی در بابل کمی به نسبت اغلب شهرهای همطراز، چشمگیرتر است.

آمار شکایت به خاطر حرف و سخنی ناخوشایند و غیرمنتظره که حریم فردی را خدشه دار می سازد، نشانه مثبتی از ظرفیت اشخاص و بزرگ منشی آنها نیست.

اساتید اخلاق و صاحبان فضل معتقدند کثرت آمار مراجعه به نهادهای قضایی در هر جامعه ای نشانه افول اخلاق در آن جامعه به شمار می آید. کدام امام و عالم و سردار شهیدی را می شناسید که از دست انگ و رنگ دیگران در امان مانده باشد؟ کدام امام و عالم و سردار شهیدی را سراغ دارید که دشمنان و مخالفان خود را با اخلاق کریمانه، شرمنده نساخته باشد؟

حتی اگر بعضی انتقادها فراتر از نقد، بدل به هجو شده باشد متانت و بزرگواری مخاطبان، مقتضی صبوری و گذشت است.

فارغ از همه نقدها و گلایه ها به شهردار اسبق بابل؛ اما به رغم انتشار ده ها صفحه نقد و گاه هجو و ... توسط منتقدانش، هیچ گاه شاهد بهره گیری از اهرم دادگاه برای برخورد با آنها از سوی او نبودیم که این قلم به سهم خود سطوری را در وصف این کرامتش به نگارش درآورد.

اگر نمی توانیم سیره علی علیه السلام را تبعیت کنیم سیره یاران علی را لااقل بیاموزیم آنجا که بزرگ سردار سپاه مولا، در مواجهه با مردی هتاک که زباله ای متعفن بر سرش ریخت، نه شمشیر کشید نه دستور سه روز بازداشت  را صادر کرد و نه تهدید و توهین و شکایت و ... به مسجد رفت و برای هدایتش به نماز ایستاد.

با امثال مدیر بد دهن آن باشگاه و فلان عنصر فتنه گر و فاسد و ... کاری ندارم؛ اما از یک روحانی استاد حوزه، رییس یک نهاد قضایی و ... انتظار می رود الگوی فرهنگی جامعه دینی بوده و به آموزه های اخلاقی دین ملتزم مانده و سعه صدر داشته باشند.

طبیعی است وقتی معلمان و مسئولان جامعه نتوانند اهل بزرگواری و گذشت باشند، اشاعه فرهنگ متانت و مهربانی و بزرگ منشی در جامعه، توقع بیجایی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

استقلال فرهنگی یعنی چی؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۲۰ ق.ظ


استقلال اقتصادی مهم است، [امّا] اوّل در زمینه‌ی فرهنگی عرض بکنم؛ استقلال فرهنگی به اعتقاد بنده از همه‌ی اینها مهم‌تر است. استقلال فرهنگی در این است که سبک زندگی را، سبک زندگی اسلامی - ایرانی انتخاب بکنیم. بنده در باب سبک زندگی دو سه سال قبل از این مفصّل صحبت کردم؛ سبک زندگی از معماری، از زندگی شهری، از زیستِ انسانی، از پیوندهای اجتماعی تا همه‌ی مسائل گوناگون را شامل میشود. تقلید از غرب و از بیگانه در سبک زندگی، درست نقطه‌ی مقابل استقلال فرهنگی است. امروز نظام سلطه بر روی این مسئله دارد کار میکند؛ همین مسئله‌ی مهندسی اطّلاعات، این ابزارهای جدیدی که وارد میدان شده است، اینها همه ابزارهایی هستند برای تسلّط بر فرهنگ یک کشور. بنده با این حرف نمیخواهم بگویم این ابزارها را از زندگی خودمان خارج کنیم؛ نه، اینها ابزارهایی هستند که میتوانند مفید واقع بشوند امّا سلطه‌ی دشمن را از این ابزارها بایستی سلب کرد. نمیتوانید شما برای اینکه مثلاً فرض بفرمایید رادیو و تلویزیون داشته باشید، رادیو تلویزیونتان را بدهید در اختیار دشمن؛ اینترنت هم همین‌جور است، فضای مجازی هم همین‌جور است، دستگاه‌های اطّلاعاتی و ابزارهای اطّلاعاتی هم همین‌جور است، اینها را نمیشود در اختیار دشمن قرار داد؛ امروز در اختیار دشمن است؛ وسیله و ابزار نفوذ فرهنگی است؛ ابزار سلطه‌ی فرهنگی دشمن است.۱۳۹۵/۰۳/۱۴ 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اصلاً فرض کن مال خودت!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۲۷ ق.ظ

آن موقع که اتوبوس های درون شهری (شرکت واحد) بلیتی بود (بلیت کاغذی)، بعضی ها را می دیدم که یواشکی پیاده می شدند  و بلیت را به راننده نمی دادند! استدلالشان این بود که ما از دولت طلبکاریم و این قدر حق ما را خورده اند که حالا داریم ذره ای را پس می گیریم و ای بابا! نمی دانی کجاها دارند چقدر می خورند و این چیزی نیست در برابر بخور بخورها و ...

خیلی هایمان خودمان را از بیت المال طلبکار می دانیم.

کارمند ساده ای بود در یک اداره فرهنگی معمولی و کم خاصیت، می گفت: من چرا نمی توانم با این وضع درآمدم سالی دوبار خانواده ام را با هواپیما به مسافرت خارج از کشور ببرم؟! رویم نشد بگویم بود و نبود تو در این اداره چه نفعی برای مردم دارد که حالا اینطور طلبکاری؟

بعضی ها، عرض می کنم بعضی ها! عاشق مأموریت اداری هستند و گاه برای خودشان مأموریت تراشی می کنند. نه فقط بابت دریافت حق مأموریت که ...

بگذارید برایتان مثال بزنم:

نمایشگاهی بود از جاذبه های گردشگری شهرهای مختلف کشور در جزیره کیش. به شهرداری هر شهر غرفه ای چهار در پنج متر می رسید که بتوانند در همان فضا با ارائه چند تصویر یا محصول سنتی، شهر خودشان را به دیگران معرفی کنند. خیلی از شهرها اصلاً در این نمایشگاه شرکت نکردند. آنهایی هم که شرکت کردند یک یا دو کارمند را برای اداره غرفه به کیش اعزام کردند. آن وقت یازده نفر از اعضای شورای یکی از شهرها به بهانه بازدید از غرفه کوچک دو نفره شهرشان، به خودشان مأموریت دادند که با هواپیما بروند در بهترین هتل کیش مستقر شوند و ...!

از همین بعضی ها، بعضی ها را سراغ دارم که وقتی به مأموریت می روند انگار عقده سال ها بی پولی و محرومیت را در دلشان نگه داشته اند یا این که خدای ناکرده خودشان را جای قوم مغول فرض کرده که به مردم حمله کرده و دنبال غارت اموالشان هستند، باید بهترین غذا، هتل چند ستاره استخر دار و بهترین هواپیما را در اختیار داشته باشند. آدم حتی با اموال خودش هم این کار را نمی کند.

گاه بعضی افراد هزینه هایی را به بیت المال تحمیل می کنند که آدم به این نتیجه می رسد تعطیلی آن میز و جایگاه نفع بیشتری برای مردم دارد تا وجود پرهزینه آن. دیده اید بعضی ادارات دولتی چه بریز و بپاشی در مصرف انرژی دارند و ...

اینها البته مدعی هستند کار خلاف قانونی مرتکب نشده و کار خلاف قانون را تنها کسانی مرتکب می شوند که رسماً از کیسه بیت المال اختلاس کنند و ...

عدالت حکم می کند انسان خزانه بیت المال را متعلق به همه مردم بداند و همان طور که در مصرف دارایی های خود وسواس و دقت نشان می دهد در استفاده درست از بیت المال نیز اهتمام بورزد.

یک مسلمان با تأسی از آموزه های مکتب عدل علوی، می داند که در قبال هر ذره تصرف در بیت المال باید در پیشگاه خدا پاسخی مشروع داشته باشد، می داند که صرفه جویی در هزینه های عمومی می تواند منجر به آبادانی و توشعه کشور و رفاه جامعه شود.

خاطره ای جالب و آموزنده از شهید عبدالحسین برونسی، الگویی از یک مدیر دلسوز و انقلابی را در جامعه اسلامی ترسیم می نماید:

«فرمانده تیپ که شد، یک ماشین اجباراً تحویل گرفت. یک راننده هم به‌ او معرفی کردند و گفتند: ایشون شبانه‌روزی، هر جا که بری، باهاتون هستن. این یکی را قبول نکرد. بهش‌ گفتم: شما گواهینامه که نداری حاجی، پس راننده باید باهات باشه. گفت: تو منطقه که شرعاً عیبی نداره من خودم پشت فرمون بنشینم؟ گفتم: نه. گفت: پس راننده نمی‌خواهم. پرسیدم: تو شهر می‌خوای چه کار کنی؟ کمی فکر کرد و گفت: خوب حالا این شد یک چیزی، تو شهر چون نمیشه بدون گواهینامه رانندگی کرد، اگر خواستم برم، با راننده میرم.

چند وقت بعد که رفتم مشهد، یک روز آمد پیشم، گفت: یک فکری برای این گواهینامه‌ی ما بکن سید. به خنده گفتم: شما که دیگه راننده داری حاج آقا، گواهینامه می‌خواهی چه کار؟ گفت: همه‌ی مشکل همین جاست که یک راننده بند من شده؛ اونم راننده‌ای که حقوق بیت‌المال رو می‌گیره و مخارج دیگه هم زیاد داره. خواستم باب مزاح را باز کرده باشم، گفتم: خوب این بالاخره حق یک فرمانده تیپ هست. گفت: شوخی نکن سید! همین ماشینی هم که دست منه، برام خیلی سنگینه، می‌ترسم قیامت نتونم جواب بدم، چه برسه به راننده. بعد از مدتی گواهینامه گرفت. گفتم: شما هم زیاد سخت می‌گیری حاج آقا. با گریه گفت: خداوند روز قیامت از پول و اموال خصوصی و حلال انسان، که دسترنج خودشه، حساب می‌کشه، چه برسه به بیت‌المال که یک سرسوزنش حساب داره.» 1

1.سعید عاکف، خاک‌های نرم کوشک (خاطرات سردار شهید برونسی)، ص 162؛ راوی سیدکاظم حسینی، انتشارات نسل کوثر.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ریحانه و سایت آقا!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۸، ۰۵:۵۵ ب.ظ


صفحه ریحانه اگر چه زیر مجموعه ای از سایت خامنه ای دات آی آر است؛ اما به نوعی باید آن را یک پایگاه مستقل مجازی در ارائه سبک زندگی اسلامی دانست.

دسته بندی مطالب بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری در حوزه خانواده و بهره گیری از آیات و روایات پیرامون حیات طیبه اسلامی تنها ویژگی این صفحه مجازی نیست.

بهره گیری از تصاویر جذاب و به روز و گاه نقاشی های فانتزی از دیگر نقاط مثبت این حرکت موثر فرهنگی است که سطح توجه مخاطب را نسبت به مطالب سایت افزایش می دهد.

به نظر می رسد این پایگاه مجازی که یکی از غنی ترین منابع تربیتی در عرصه سبک زندگی و خانواده محوری است هنوز آنگونه که باید به علاقمندان معرفی نشده است. خوب است فعالان فضای مجازی با معرفی اجمالی این پایگاه و ارسال نشانی آن در شبکه ها و پیام رسان های اجتماعی، زمینه معرفی بیشتر این حرکت فرهنگی را فراهم آورند. نشانی صفحه ریحانه: http://farsi.khamenei.ir/reyhaneh/


  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهار!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۸، ۰۶:۳۵ ق.ظ

عدالت وجوه مختلفی دارد.  یکی از مهم ترین جلوه های عدالت، عدالت ورزی درباره خود است. این که انسان حق و حد خودش را بداند و خودش تقوا به خرج داده و مانع از آن شود که چیزی فراتر از آن چه باید، نصیبش شده و یا جایگاهی ناحق به او تعلق بگیرد.

رسیدن به این مرحله از خودسازی و معرفت، نیازمند تمرین و مراقبت از هواهای نفسانی است. این که انسان نه تنها امتیازی بیش از دیگران برای خود قائل نباشد بلکه حتی برای درک شرایط دیگران، خودش را از نظر مادی در سطح آنان نگاه دارد، ویژگی زیبای مدیریت و شخصیت مولا امیرالمومنین علی علیه السلام است.

به راستی اگر مدیران جامعه اسلامی همگی با تأسی از سیره امیرالمومنان و درس آموزی از رفتار علوی سرداران شهید دفاع مقدس، زندگی شخصی خود را در سطح مردم عادی قرار داده و امتیازی بیشتر برای خود قائل نباشند سطح اعتماد عمومی به مسئولان افزایشی چشمگیر خواهد داشت.

 مهدی باکری، فرمانده لشکر بود و برادرش حمید، معاونت او را بر عهده داشت. این دو وقتی برای ساده‌ترین نیروهای لشکر در شب عملیات، چلو مرغ تدارک می‌دیدند، خود به نان خشک و آب بسنده می‌کردند.

در خاطره زیبای دیگری از مرام و مروّت فرمانده دلیر لشکر عاشورا، شهید مهدی باکری می خوانیم:

«... به سمت یخچال دستی می‌روم. یکی از خربزه‌ها را برمی‌دارم. بلافاصله پاره‌اش می‌کنم و ریف خربزه‌ی خنک را قاچ قاچ می‌کنم.

ـ بفرما! تو این هوا می‌چسبد!

دست او را می‌بینم که دراز می‌شود. با دو انگشت سبابه و شست، اولین قاچ را می‌گیرد. ناگهان دستش را پس می‌کشد. جای انگشتانش بر روی قاچ خربزه می‌ماند.

 ـ چی شد آقا! چرا میل نمی‌کنید؟

 سکوت می‌کند و نگاه مهربانش را به من می‌دوزد. قلبم می‌خواهد از جا کنده شود.

ـ به خدا از پول خودم خریده‌ام آقا مهدی. خربزه را برای شما قاچ کردم. چرا نمی‌خورید؟

با صدایی که تا آخر عمر در درونم تکرار می‌شود، می‌گوید: بچه‌های توی خط نمی‌توانند به این خنکی خربزه بخورند. بعض راه گلویم را می‌بندد. جای دو انگشت آقای مهدی هنوز روی قاچ خربزه باقی مانده است.»1

1. عبدالمجید نجفی، راهیان شط، ص 68، کنگره‌ی سرداران شهید آذربایجان.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انتقاد از یک امام جمعه

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۸، ۰۶:۲۸ ب.ظ

امام جمعه پردیسان قم انسانی دلسوز و متعهد است. این گله دوستانه به معنای نادیده گرفتن نقاط مثبت ایشان نیست.

شهرداری قم از همه مناطق این شهر عوارضی یکسان را دریافت می کند و بالطبع باید به همه بخش های این شهر خدماتی یکسان ارائه بدهد.

متأسفانه شهرداری قم در اقدامی تبعیض آمیز زباله های منطقه پردیسان را یک شب در میان جمع می کند و از مردم این منطقه خواسته که زباله هایشان را چهل و هشت ساعت در منزل نگهداری کنند. 

شهرداری قم هیچ گاه حاضر نیست چنین دستورالعملی را برای مناطقی صادر کند که حضرات مسئولین در آن ساکن هستند.

این وسط انتظار بود امام جمعه پردیسان نسبت به این بی عدالتی اعتراض کند که متأسفانه ایشان طرف شهرداری را گرفت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اوست که می ماند!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۸، ۰۹:۳۳ ق.ظ

خیلی وقت ها احساس می کنیم برای خودمان کسی شده ایم، اسم و رسمی پیدا کرده ایم، مال و منالی به هم زده ایم، احساس می کنیم دیگر از دماغ فیل افتاده ایم و تافته جدا بافته هستیم و این ماییم که کن فیکون می کنیم و اراده خود را به واسطه موقعیتی که داریم تحقق می بخشیم و ... بعد یکهو همه چیز خراب می شود، کارها روی روال پیش نمی رود، ورق بر می گردد، حالمان گرفته می شود، انگار پنچر می شویم و می فهمیم نه؛ همچین قدرتی هم نداریم و کسی نیستیم و اصلاً خبری نیست، درست مثل نمرود که حس خدایی داشت و آخرش یک پشه او را از پای درآورد.

یک لیوان آب هم برای خودش کارایی دارد. می تواند کسی را از تشنگی نجات دهد، گیاه خشک شده ای را احیا کند، شعله ای کوچک را خاموش سازد و ... اما همین! کارایی و توانش محدود است. اندکی آفتاب آن را تبخیر می کند و تمام! یک لیوان آب کجا و اقیانوس کجا؟

به سیاق "نفختُ فیه من روحی" حسّ خدایی گاه به سراغمان می آید. خدایی بودن خوب است، انسان اگر خدایی شود تلاش می کند شبیه خدا باشد، دانا، صبور، مهربان، رزاق، عادل و ...؛ خدایی شدن خوب است؛ اما خدا شدن، نه! خدا یکی است و بس.

یک آن، یک نفس، یک ثانیه، یک حادثه ... فاصله بین این دنیا با جهان آخرت است. یک آن ممکن است همه آنچه که داریم به فنا برود. یک لحظه ممکن است نفس بیرون نیاید، سنگی گذر کند، پایی بلغزد و ... تمام! وقتی نمی دانیم یک ثانیه دیگر زنده هستیم یا نه، وقتی می دانیم دوام هر آنچه داریم منوط به اراده و لطف خداست و یک آن ممکن است حادثه ای هر آنچه از عالم ماده نصیبمان شد را از دستمان بستاند، چرا غرّه شویم و تکبّر بورزیم و فخر بفروشیم و خدا شویم؟!

ما فقط بنده حضرت یکتاییم و بس. خلیفة اللهی شده، خدایی شدن است؛ بنده بودن و بندگی کردن. یقین بدانیم تنها این خداست که می ماند و مسبب الاسباب اوست و بس. صفرها کم باشند یا زیاد، زمانی ارزش پیدا می کنند که در کنار عددی قرار بگیرند. یک لیوان آب در مقابل اقیانوس چه ارزشی دارد؟ ما بی خدا، هیچیم.

أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ مَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَلَا نَصِیرٍ  *البقرة107*

مگر ندانستى که فرمانروایى آسمان ها و زمین از آن خداست؛ و شما جز خدا سرور و یاورى ندارید؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کیو داری تنبیه میکنی؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۸، ۰۲:۲۰ ب.ظ

دولت اعلام کرده برق سازمان ها و ادارات پرمصرف رو قطع میکنه! این تصمیم برای مقابله با استفاده بیش از حد وسایل سرمایشی در ادارات دولتی اتخاذ شده.

حالا به نظر شما برق یه اداره قطع بشه و عملاً کارهای اجرایی اون که وابسته به رایانه و اینترنت و ... هست تعطیل بشه دودش به چشم کی میره؟ کارمندا یا ارباب رجوع؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا