اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۸۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشرافی گری» ثبت شده است

بماند

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۰۶:۳۱ ب.ظ

حاج داوود عباسی، رزمنده و جنباز عدالتخواه قمی این پیام را فرستاد:

خدا شاهد بنده رفتم مجلس، توی رستوران، با آقای دلیگانی،،نمایند مجلس  بخدا قسم، قصر بود،غدا سلف سرویس، هر چی می خواستی بود، بخدا روی شاه را سفید کرده بودند،،،خدا میداند،دلم به حال مردم بیچاره سوخت،،،اشرافی‌گری وتجملگرایی، سنگهای گران قیمت، درب های گران قیمت، میز و صندلی های گران قیمت،،،،بخدا این ها درد دین ندارند،،،همه به ریش ما می خندند،،،،،والله قصر شاه بود،،،خدا از سر تقصیر من بگذره،چه ناهار ی خوردیم،،هر نوشابه ای می خواستی بود،هرچند تا می خواستی بر دار،،روی شاه را سفید کرده بودند،،

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وعظ و بعض!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۸ مرداد ۱۴۰۲، ۰۷:۴۱ ق.ظ

طلاب، ساده در زندگی ؛ مظلوم در اجتماع

 

یک آقایی با وجوهات به جا مانده از دفتر ابوی مرحوم، سر یکی از میادین شهر، موسسه فقهی مجللی را ساخته است. بارها دیدم بعضی از افراد رهگذر که از قضا مذهبی هم بودند با دیدن این دم و دستگاه با صدای بلند لب به اعتراض گشودند که حالا چه ضرورتی داشت برای کار تحقیقاتی فقهی یک ساختمانی با این شمایل ساخته شود. کمی ساده تر می ساختید، مازاد هزینه را در روستایی دور افتاده با نام ائمه یا اصلا به یاد ابوی خود، مسجد و درمانگاه و مدرسه ای می ساختید. مردم وجوهات میدهند که دردی دوا شود و...

البته چندی بعد یک آقای دیگری آمد آنطرف میدان موسسه مجلل تری را احداث کرد که روی این بابا کم بشود!

حالا همین عزیزان هر از گاه پشت بلندگو به طلاب جوان پاپتی که اغلب هشتشان گرو نهشان است توصیه میکنند اهل تکبر نباشند، از مردم فاصله نگیرند، مبادا رفتار و گفتارشان باعث شک و تضعیف باور مردم نسبت به روحانیت شود و...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حجاب بعلاوه معیشت

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۵۵ ق.ظ

شهر در روز تجمع | پایگاه خبری تحلیلی انصاف نیوز

 

می دانید چرا مسئولان قضایی و امنیتی و انتظامی اینقدر روی تجمع و تحصن بسیجیان در تقاطع جامی حساسیت دارند اما در مقابل بی حجاب هایی که در همان نقطه از خیابان ولی عصر و در مقابل چشم متولیان دستگاه قضا اقدام به هنجارشکنی می کنند حساس نیستند؟

می  دانید چرا فتنه 88 با آن بدنه عظیم اجتماعی که جمعیتشان در تهران از میدان آزادی تا میدان فردوسی را پر کرده بود و در ارکان حاکمیت نیز دارای نفوذ و رهبری و حمایت مالی و سازمانی بودند ظرف مدتی کوتاه متلاشی شد اما آشوبگری و فتنه جویی چند جوان هرز و هیز که منتهای آمالش سگ بازی و بوسیدن در کوچه و سلف مختلط است و به نمایش گذاشتن ماتحت لختشان است همچنان روی دست نظام و ملت هزینه می گذارند؟

جواب این دوسال یکی است.

تا جایی که مخالفت ها و عنادها بر سر ارزش ها و مبانی دین و انقلاب باشد اصل با جذب حداکثری و مماشات است اما وقتی میز صاحبان قدرت نشانه گرفته میشود دیگر قضیه ناموسی است و خون حکام به جوش می آید.

در فتنه 88 طایفه اصولگرا احساس کرد اگر نجبند میز و قدرت را باید به رقیب واگذار کند. بسیجیان و طلاب متحصن مقابل دستگاه قضا نیز اهمال و ترک فعل صاحبان میز و قدرت را به چالش کشانده و مشروعیت جایگاه آنان را زیر سوال برده اند.

دوستان فعال عدالتخواه در دو دهه اخیر این تجربه تلخ و آموزنده را مشاهده کرده اند که نهادهای امنیتی در مواجهه با منتقدان چه واکنش تند و سرکوب گرانه ای دارند اما در مقابل هنجارشکنی ها دم از مماشات و سعه صدر میزنند. در قضایای اخیر هم دیده اید هر نقطه از کشور هنجارشکنی اتفاق افتاد بلافاصله مسئولان مربوطه مدعی شدند طرف مشکل روانی داشته و زود سر و ته قضیه را هم آوردند اما همین جماعت در پرونده سازی برای منتقدان و حذف عدالتخواهان همتی گزاف و خستگی ناپذیر داشته اند. با متخصنین و معترضین به بی حجابی برخوردی زننده دارند.

قدرت شیرین است و صاحبان قدرت که خود و فرزندان و دامادهایشان تا خرخره در پول و رانت و امکانات غوطه میخورند اولویت را با حفظ میز می دانند نه با صیانت از دین و انقلاب. لایحه سر کاری و فرصت سوز حجاب از همین دست بازی های سیاسی اغواگر است. اصولگراها در فتنه مهسا توانستند دعوای بین مذهبی و غیر مذهبی راه انداخته و مطالبات مردم را از مسائل معیشتی و اقتصادی به حول محور شکم و زیر شکم سوق بدهند.

با این ترفند از شرّ نظارت عدالتخواهان و نیروهای مستقل انقلاب نیز در امان مانده و حواس آنها را از مبارزه با مفاسد اقتصادی و تبعیض و ... منحرف نموده اند.

تحصن طلاب و بسیجیان مقابل دفتر قوه قضاییه با شعار حجاب و معیشت، اقدامی هوشمندانه بود که زمین بازی را به نفع انقلاب عوض میکند. نیروهای اصیل انقلاب نیک میدانند که اسلام یک مجموعه احکام و قواعد فراگیر است که هم حجاب و عفاف را در بر میگیرد و هم عدالت اجتماعی و مقابله با خوی اشرافی گری و رانت خواری را. این رویکرد اگر جا بیفتد مردم عادی که گمان میکردند نظام یعنی اصولگراها، بر اساس فطرت پاک دین خواه و عدالت طلب خویش پشت سر جوانان مومن و متعهد جمع شده و بساط عیش صاحبان مکنت را بر هم میزنند. اصولگراها دوست دارند تا زمانی که روی کار هستند انقلابی ها و مطالبه گران عدالت را با قشر هرز و هیز و روسپی درگیر نموده و در حاشیه ای امن از پاسخگویی نسبت به پرونده هایی مثل تخلف در فولاد مبارکه و پتروشیمی ها و رانت آقازاده ها و دامادهایشان، گرانی ارز و ... در امان بمانند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

برسد به دست آقای شهردار

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۰ مرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۲۷ ب.ظ

پایگاه خبری تحلیلی عبارت:معاینه فنی صندلی مدیران شهری

 

دوستان تماس گرفتند فلان شهردار وقتی میخواهد از دفتر کارش بیرون بیاید می ایستد رییس دفترش ولو در حال صحبت با ارباب رجوع باشد دویده و خودش را برساند و در را برای او باز کند!

فعلا اسم این شهردار را نمی آورم بلکه خودش بخواند و اصلاح کند. نظام اسلامی نظام طاغوت نیست و نباید غرور یا چاپلوسی کارگزاران زمان شاه در مدیران و مسئولان جمهوری اسلامی جلوه گر باشد. خودتان را اصلاح کنید لطفا. رجایی و باهنر نمی شوید لااقل طاغوتی هم نباشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فروش مدرک دانشگاهی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۰ تیر ۱۴۰۲، ۰۶:۰۵ ب.ظ

بازار داغ فروش مدرک تحصیلی؛ ۵ میلیون بدهید دکتری بگیرید!

 

روزنامه اطلاعات نوشت: "در بازار با آگهی‌های مختلف فروش مدرک تحصیلی معادل پردیس دانشگاهی مواجه می‌شوید. شرکت‌هایی مدرک تحصیلی معادل دیپلم، لیسانس، فوق لیسانس و دکتری را به ترتیب با قیمت‌های ۱.۵، ۳.۵، ۴.۵ و ۵ میلیون تومان به فروش می‌رسانند. البته این قیمت ها با توجه به شرکت فروشنده مدرک تحصیلی کمی بالا و پایین می‌شود. طبق گفته این شرکت ها مدرک تحصیلی هم در ۱ تا ۷ روز صادر می‌شود."

 

واقع امر آن است که پول شده است محور خیلی از امور. پول می دهید خیلی از گره ها باز می شود. اما این وسط عده ای هم صرفا از باب تأمین منافع اقدام به وضع قوانینی میکنند که باز هم شمّ دنیاطلبی و پول پرستی در آن موج می زند. چرا باید حقوق کارمندان بر مبنای مدرک تحصیلی بالا برود نه بر مبنای عملکرد؟ همین طوری اش هم آدم وقتی با بعضی به ظاهر تحصیل کردگان دانشگاهی صاحب مدرک و فاقد درک، هم کلام میشود احساس خسران میکند چه برسد به اینکه عده ای برای درآمد بیشتر به مدرک گرایی روی می آورند و بدون کمترین بار علمی و بدون حضور در کلاس درس و زحمت تحقیق و تدقیق، دارای عنوان و حقوق و جایگاه میشوند. دانشگاههای غیردولتی و پولی به چه کسانی تعلق دارند؟ شهروندان ساده و معمولی یا متولیان قدرت و قانون؟ علم دارد به مبتذل ترین و سخیف ترین جایگاه خود نزدیک میشود. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

گاهی قانون، گاهی عدالت!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۲، ۰۷:۱۸ ق.ظ

خوب سوال است برای آدم پیش می آید. چرا وقتی مکشوف میشود میز میثم لطیفی معاون امور استخدامی ریاست جمهوری برخلاف قانون به وی رسیده، عزل می شود که البته کار درست و اتفاق مبارکی است اما یک ماه است رسانه ها فریاد می زنند جایگاه سلاح ورزی غیرقانونی است، گوش کسی بدهکار نیست؟ درباره تاج و پرونده قضایی وی هم خیلی حرفها زده شد و به جایی نرسید.

چرا وقتی در کامنت زیر پست یک طلبه، عبارتی توهین آمیز درباره حجت الاسلام خاموشی نوشته میشود آن طلبه به دادگاه احضار شده و مورد بازخواست قرار میگیرد اما وقتی یک مداح سلبریتی به آیت الله اراکی توهین میکند یا یک قلم فروش بدنام به آیت الله مصباح اهانت می ورزد رگ غیرت مسئولان تکان نمی خورد؟

چرا وقتی چند طلبه و بسیجی برای اعتراض به اوضاع افسارگسیخته هنجار شکنی و تعلل دستگاه قضا در گوشه ای تحصن میکنند نیمه شب دستگیر و روانه بازداشت می شوند اما همین نهادهای قانونی در قبال هرزگی و رانت و ... دست روی دست می گذارند؟

چرا یک عنصر دانه درشت به رغم محکومیت قطعی و حضور در زندان به بهانه بررسی مجدد آزاد شده و با تسامح به پرونده وی نگاه می شود اما محکومیت یک آزاده جانباز فرهیخته دارای پیشینه سکته قلبی حتما باید اجرا شده و شلاق بخورد؟

چرا اگر جوانان مومن از مسئولان انتقاد کنند متهم به ضدیت با نظام و ولایت میشوند ولی بی توجهی مسئولان به فرامین رهبری در برقراری عدالت اجتماعی، عدالت آموزشی، اصلاح سبک زندگی، حذف حقوقهای نجومی، کنترل فضای مجازی، اصلاح صنعت خودرو سازی، برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی و ... هیچگاه مساوی با تضعیف نظام نبوده و مورد پیگرد قرار نمی گیرد؟

چرا کلبه محقر ضعفایی که چند دهه در جنگل سکونت دارند در فصل سرما ویران میشود اما ویلاهای لاکچری از مابهتران درست در همان محدوده از گزند قانون در امان می ماند؟

چرا وقتی مردم را به مطالبه گری در چارچوب قانون فرا میخوانیم خودمان از قانون گریزان بوده و برخلاف قانون به افزایش بهای خدمات مخابراتی، دفن میلیونها تن زباله در طبیعت و... اقدام میکنیم؟

چرا متهمان بی کس و کار اقتصادی زود مجازات میشوند اما پرونده کلان متخلفان دانه درشت در پتروشیمی میانکاله و فولاد مبارکه و بانک دی و ... به فراموشی سپرده می شود؟

چرا دم از عدالت و مستضعفین می زنیم اما هشتاد درصد پذیرفته شدگان دانشگاهها از مدارس غیر دولتی هستند؟ چرا هر کس پول خرج کند میتواند به دانشگاه برود، به مناطق آزاد برود و آزاد بگردد؟ فیلتر شکن بخرد و قانون را دور بزند؟ در ساخت و ساز تخلف کند و به ماده صد برود؟ طرح ترافیک بخرد و ....

چرا بچه های مسئولان موقع سربازی امریه میگیرند و پشت میز نشینند و بچه های پاپتی مردم در مواجهه با اشرار تلفات می دهند؟ چرا بچه های مسئولان و بستگانشان مشکل اشتغال ندارند؟ چرا حامیان خودروهای داخلی از خودروی خارجی استفاده میکنند؟ چرا بانکها پول مردم را جمع میکنند و به قشری خاص خدمات می دهند؟

چرا وقتی در برابر انتقادهای درست کم می آوریم میگوییم حالا مانده است تا به اسلام برسیم، فعلا در حال حرکت در این مسیر هستیم و... اما وقتی بخواهیم روی یکی را کم کنیم به وی اتهام مخالفت با نظام اسلامی می زنیم؟

برخورد سلیقه ای و یکی به نعل یکی به میخ و تفسیر و تأویل های باندی و رقابتی و منفعتی، اعتماد مردم به صداقت و سلامت و عدالت نظام و مسئولان را از بین می برد و موریانه ای می ماند که پایه های حکومت اسلامی را سست می سازد. این جمله مقام معظم رهبری خطاب به مسئولان را باید با آب طلا نوشت که فرمود مشروعیت من و شما وابسته به اجرای عدالت است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دنیس رایت

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۳ تیر ۱۴۰۲، ۰۵:۴۰ ب.ظ

کتاب خاطرات دنیس رایت اثر دنیس رایت | ایران کتاب

 

کتاب خاطرات دنیس رایت را دقایقی پیش به پایان بردم. آهسته و با دقت خواندم. در مطالب قبلی وبلاگ، یکی دوباری به محتوای این کتاب اشاره داشتم. کتابی که ذیل طرح تاریخ شفاهی بخش فارسی دانشگاه هاروارد تهیه شده و ترجمه فارسی آن در تهران توسط شرکت سهامی انتشار به چاپ رسیده است. با اینکه دنیس رایت سفیر وقت انگلیس در ایران تلاش دارد از خود و دولت متبوعش شخصیتی دور از حاشیه و بی آزار نشان دهد اما نمیتوان منکر رویکرد تیزبینانه و مرموزانه او در لابلای خاطراتش گردید. حداقلش حضور مشکوک و اتفاقی! او در روز حمله به پاسگاه سیاهکل و آزادی و ورود امام به قم در این دو شهر قابل ارزیابی و تامل است. جدایی بحرین از ایران، تأکید بر سرکوب ملاها و اصرار بر چپاول نفت ایران از دیگر اعترافات تاریخی این مأمور عالیرتبه انگلیس در ایران است. تأکید میکنم نه دانشگاه هاروارد و نه فرد مصاحبه گر یعنی مرحوم حبیب لاجوردی مامور یا طرف قرارداد با جمهوری اسلامی نبوده که هیچ دارای زاویه محسوس با نظام و انقلاب نیز هستند. تعریف و تمجید صریح جناب سفیر از شخصیتهایی چون هویدا و علم و علا، نمونه هایی از استقلال فحوای اثر حاضر به شمار می آید. خودکامگی شاه و مشورت ناپذیری او، انفعال و ضعف در برابر قدرتها تا جایی که شاه در مقابل کاردار انگلیس خود را زن موقت و تاریخ مصرف دار برای کامروایی غرب توصیف کرد، فساد مالی و اخلاقی گسترده درباریان و خودباختگی نسبت به غرب در حدی که برای پذیرایی در جشنها نیز به رغم وجود محصولات خوب و با کیفیت ایرانی، استفاده از محصولات اروپایی را افتخار می دانستند از دیگر مطالب مورد اشاره دنیس رایت می باشد. حقارت شاه پس از فرار از ایران و پشت پا زدن متحدانش نیز واقعیتی انکارپذیر است. نکته دیگری که در این کتاب عبرت آموز و قابل تامل است باور سرمایه گذاران خارجی در ایران به منظور شراکت با آقازاده ها و وابستگان دربار است که عنصر تضمین کننده تسهیل در روند تعاملات و موفقیت اقتصادی آنها به شمار می آمد. و للّه عاقبة الامور.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

طبقه بالا!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲ تیر ۱۴۰۲، ۰۱:۱۰ ق.ظ

وقتی اشرافیت در مقابل چشم مستضعفین جولان میدهد!

 

این مطلب جالب و تأسف بار را در یکی از گروههای مجازی خواندم:

یک تجربه دردناک شخصی از دنائت طبقه مزخرف برخوردار

🔺الان که دارم این یادداشت را می‌نویسم پشت در اتاق عمل منتظر نشسته‌ام که بعد از ریکاوری عمل لوزه‌ی سوم علی‌رضا پسر سه ساله‌ام به دیدنش بروم. بعد از اینکه شب‌های زیادی علی‌رضا نمی‌توانست بخوابد و مداوما در خواب خرخر می‌کرد و قرار نداشت بعد از دیدن چند پزشک اطفال و آسم و آلرژی و گرفتن عکس نهایتا یکی از اقوام لطف کرد و گفت از یک پزشک خوب گوش و حلق و بینی برایتان وقت گرفتم. کارت ویزیت جناب پزشک را که دیدم متوجه شدم که دکتر محمد فرهادی‌ست که در دهه شصت و هفتاد و نود سالها وزارت علوم و بهداشت این مملکت را بر عهده داشته. وقتی که علی‌رضا را معاینه کرد و عکس را دید گفت که باید سریع‌تر عمل شود و همین فردا به بیمارستان عرفان بیایید. من هم به حساب تجربه‌ی عملهای قبلی و به امید بیمه تکمیلی برگه پذیرش بیمارستان را گرفتم و قبل از بیرون آمدن برای ایجاد آشنایی گفتم که هیئت علمی پژوهشگاه وابسته به وزارت علوم هستم.

 

🔺بلافاصله بعد بیرون آمدن از مطب، از نگرانی هزینه‌ها با بیمه تکمیلی آسیا تماس گرفتم تا معرفی‌نامه بگیرم. گفتند اگر طرف قرارداد باشد همانجا آنلاین انجام می‌شود. با بیمارستان عرفان تماس گرفتم، گفت ما طرف قرارداد هستیم و مشکلی نداریم ولی آقای دکتر فرهادی قبول نمی‌کند و هزینه شما هم حدود ۲۰ تا ۲۵ میلیون می‌شود. جا خوردم چون تابه‌حال چنین چیزی را نشنیده بودم. چون روی بیمه حساب کرده بودم و تأمین چنین هزینه‌ای -که بیشتر از حقوق یک ماه هیئت علمی من است- به هیچ وجه برایم ممکن نیست مخصوصا که چوب خط قرضم هم این روزها حسابی پر شده، با منشی دکتر تماس گرفتم و ماجرا را گفتم. گفت نه اصلا چنین مشکلی تا به حال نداشتیم و خیالتان راحت. ما هم با توکل به خدا صبح سحر به بیمارستان آمدیم و پذیرش هم ما را به صندوق فرستاد. به صندوق گفتم که بیمه تکمیلی آسیا هستیم. صندوق گفت آقای دکتر فرهادی قبول نمی‌کنند. با منشیش تماس گرفتم که خداروشکر جواب داد و گفت بگو خودشان تلفنی از آقای دکتر استعلام کنند. به صندوق همین را گفتم با دکتر  تماس گرفت. گوشی تلفن را که گذاشت گفت دکتر گفته‌اند بیمه را قبول ندارم و دیگر با من تماس نگیرید.

 

🔺خیلی ناراحت و عصبانی شدم. جناب وزیر سابق با اهانت داشت می‌گفت تا نقدی ندهی بچه را درمان نمی‌کنم. داشتم فکر می‌کردم که با این حساب باید بیمارستان را ترک کنیم و جواب عطیفه، همسرم را چه باید بدهم و چند ماه دیگر باید علی‌رضا این ناراحتی لوزه و بدخوابی را تحمل کند تازه اگر دوباره با همین مسائل بیمه و اینها موجه نشویم. گفتم شاید اگر به جناب طبیب اعظم شرایطم را بگویم که هیئت علمی هستم و حقوقم کفاف پرداخت نقدی نمی‌دهد با توجه به اینکه ایشان وزیر علوم هم بوده راضی شوند که مثل همه پزشکان دیگر در کار بیمه و بیمارستان مداخله نکنند. رفتم دم در اتاق عمل و به منشی اتاق عمل گفتم که الان باید علی‌رضا بستری شود ولی جناب دکتر هنوز اجازه نداده‌اند که با بیمه هزینه پرداخت شود. لطف کرد و تلفی تماس گرفت برایم. خواهش کردم که گوشی را بدستم بدهد ولی چند ثانیه‌ای گوشی را گذاشت و گفت دکتر گفته‌اند ایشان صبح تا حالا چند بار بحث کرده و نمی‌شود و گوشی را قطع کرده. خون خونم را می‌خورد. با اینحال یک ساعتی دم در اتاق عمل و رختکن پزشکان بین طبقه دو و سه رفتم و آمدم تا حضوری ایشان را ببینم. بعد یک ساعت فهمیدم که ایشان از در پشتی خصوصی دیگری رفته و از منشی اتاق عمل هم که خواستم ایشان را حضوری ببینم گفت دیگر داخل اتاق عمل شده‌اند. با خودخوری و لعن و نفرین همه چیزی که از حقوقم مانده بود را به علاوه چند میلیونی که با رو انداختن به چند نفر گرفتم روی هم گذاشتم و پول را دادم تا بالاخره ساعت ۱۰ بگذارند علیرضا بستری شود. به ابوی چیزی نگفتم چون هم رویم نمی‌شد و هم خوب می‌دانستم که به جای همدردی و تأسف از رفتار پزشک و مملکت آشغالی که ساخته‌اند و نگرانی از حال بچه شروع خواهد کرد به شماتت خودم و اینکه چون عرضه اداره زندگی خودم را ندارم سربار دیگران شده‌ام.

 

🔺عمل که تمام شد صدایم کردند و جناب دکتر محمد فرهادی با تبختر آمد که بگوید عمل تمام شد، بچه گریه می‌کند و بروید ساکتش کنید. گفتم از رفتار صبح شما خیلی دلگیر شدم اگر شما هیئت علمی هستید من هم هیئت علمی هستم مضافاً که شما بیست سال هم در این کشور وزیر بوده‌اید و انتظار می‌رود وضعیت درآمد دانشگاهی ها را بدانید. داد و بیدادی کرد که چه ربطی دارد و من بیمه را قبول ندارم و همکارانش بهم گفتند که آنجا را ترک کنم ...

محمدحسین بادامچی

https://t.me/IslamicLeft/1494

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسئولان یاد بگیرند

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، ۰۷:۲۹ ب.ظ

photo_2023-06-17_19-14-05_dpr9.jpg

 

یک پستچی آمده بود موسسه سیره شهدا؛ اتاق پژوهش. دید فضا فضای جبهه و جنگی است. خودش هم رزمنده بود. پیش ما نشست و خاطره گفت. از حساسیت شهدا نسبت به بیت المال تعریف میکرد. از شهیدی که برای کاری به مقر ارتش رفته بود. احتیاط میکرد چای و قندی که مخصوص نیروهای ارتشی است را بخورد یک وقت مرتکب گناه و تضییع بیت المال نشده باشد.

حالا نمی گوییم اینطوری باشید، ولی سر جدتان بابت جلسات اداری اینقدر بریز و بپاش نکنید.

این تصویر را ببینید. فروشندگان لوازم یدکی معمولا درامد خوبی دارند. اتحادیه شان هم بی پول نیست. این تصویر مربوط است به جلسه ای که مسئول اتحادیه لوازم یدکی بابل با مسئول پلیس امنیت اقتصادی در ساختمان اداره صمت این شهرستان برگزار کرده. پذیرایی را ببینید. چای هست و بیسکوییت. ساده و محترمانه. از میوه های گرانقیمت خبری نیست. بقیه مسئولان هم یاد بگیرند. میخواهند بیشتر پذیرایی کنند از جیب مبارک مایه بگذارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جامعه اسلامی، فرا دست و فرو دست ندارد

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۱ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۳۳ ق.ظ

ایسنا - نشست خبری رییس انجمن شرکت‌های هواپیمایی ایران

 

من هی صبر کردم گفتم شاید اشتباه کرده باشم، یا خبر را بد منتقل کرده باشند یا خود این سید جد زده بخواهد توضیح و تاویلی بیان کند ...

دیدم خیر، همه جا این خبر منتشر شده و گوینده نه چندان محترم آن هم ککش نگزیده است:

"عده‌ای اتوبوس‌سوار و قطارسوار به خاطر قیمت بلیت هواپیماسوار شده‌اند!"

شرکتهای هواپیمایی از یارانه ویژه ای بهره مندند. این یارانه متعلق به همه مردم است. عدالت حکم میکند همه و نه فقط قشر خاص و مرفه از آن بهره مند شوند. اگر جامعه اسلامی به اینجا برسد که همه مردم بتوانند سوار هواپیما شده و از دیگر امکانات رفاهی بهره مند شوند که اتفاقا به نقطه خوبی رسیده و می تواند الگویی از جامعه دینی همراه با عدالت و آسایش را به جهان ارائه کند. چرا یک مسئول در جمهوری اسلامی بعد از چهار دهه هنوز باید مبتلا به تبختر و تفکر مبتنی بر نظام طبقاتی باشد؟ چنین مسئولانی با این نگاه غربزده و سرمایه سالار چگونه میتوانند عدالت اجتماعی و رفع تبعیض را در جامعه اسلامی پیاده نمایند؟

این بنده خدا حتی معنای تقاضای کاذب را هم بلد نیست و در توجیه استدلال مزخرف خود این گونه کلامش را به پایان می برد:

"فشار برای پایین ماندن قیمت بلیت هواپیما باعث شده اتوبوس‌سوارها و قطارسوارها هم سوار هواپیما شوند و تقاضای کاذب ایجاد شود."

تقاضای کاذب مثل این می ماند که مردم از ترس کاهش ارزش پولهای خود به خرید غیر ضروری املاک و سکه و ارز و خودرو روی بیاورند. مرد حساب! به خرید بلیت هواپیما که نمیگویند تقاضای کاذب. مگر کسی مرض دارد بیخود و بی جهت برود بلیت هواپیما تهیه کند؟ وقتی نمیتوانی حرف منطقی بزنی خب، مصاحبه هم نکن برادر من بنشین سرجایت حقوق تپلت را بگیر کیفش را ببر.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک نمونه دیگر

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۰ خرداد ۱۴۰۲، ۰۹:۴۵ ق.ظ

photo_2023-06-10_09-30-09_ra0g.jpg

 

دوتا پست پایین تر مطلبی گذاشته ام درباره مدیری شمالی که در دولت روحانی بدون ریش بود و در دولت رییسی که میز گرفت یکهو صاحب ریش شد.

یک عکس دیگر هم از یک مدیر بانکی در فضای مجازی دست به دست میشود که در دولت رییسی علاوه بر ریش، جای مهر هم روی پیشانی اش سبز شده است!

مشابه این نوع اخبار را بارها دیده و شنیده ایم. چندی پیش بود در همین وبلاگ از سرپرست بهزیستی بابل رونمایی شد که زمان اغتشاشات، تصویر پروفایلش در حمایت از جماعت وطن فروش بود.

کانونهای قدرت، مخرج مشترکی بنام ثروت و جاه طلبی دارند و بر مبنای این اشتراک هر جا که اقتضا کند دست همدیگر را میگیرند، ولو به قیمت ذبح ارزشها و اعتماد عمومی.

جالب است بارها پیش آمده دوستی برای گزینش اداره ای رفته و اولین پرسشی که از او صورت گرفته درباره ارتباطش با فلان طلبه یا چهره انقلابی و عدالتخواه بوده و بر نهی و نفی هر نوع رابطه با چنین افرادی که میز مسئولان را با معیارهای دین و انقلاب به چالش می کشانند اصرار گردیده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تب دماغ!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۴۰۲، ۰۲:۲۳ ب.ظ

چرا انگشت توی دماغ خود می‌کنیم؟ | طرفداری

 

رییس جامعه جراحان گفت: رتبه اول جراحی زیبایی بینی در جهان متعلق به ایران است.

 

مردم ایران در شمار زیباترین مردمان جهان  هستند.

فرهنگ ایرانی یا اسلامی، مشحون از حقایقی است که منجر به تقویت هویت و میل به عزت و خودباوری می گردد.

گرایش به عمل زیبایی در مواقع غیرضروری در واقع اذعان به زشتی و نارضایتی از ظاهر و رقابت ناتمام بر سر خودنمایی و جلوه فروشی است.

غفلت از فرهنگ و آموزه های بومی و ملی و دینی، این سطح از خود باختگی و مد گرایی و لذت جویی را رقم زده است. مسئولان فرهنگی کشور این قصور را هم در کارنامه بلند کوتاهی های خویش ثبت نمایند. هر چه جامعه از داشته های هویتی خود تهی شود به فروپاشی و فاصله گرفتن از ارزشها و هنجارهای ملی و اعتقادی نزدیک تر می گردد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک واجب دیگر برای هر خانه!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ۰۶:۲۷ ق.ظ

متن در مورد فریب و فریبکاری با جملات سنگین

 

زن می گوید: پس تنورک از واجبات هر خونه ست! مرد هم سرش را به نشانه تایید و تسلیم تکان می دهد.

این اولین و آخرین تبلیغات اغواگر صدا و سیما نخواهد بود که فرهنگ مصرف گرایی را در میان مردم جا می اندازد. یک روز می گوید اگر کباب پز در خانه ندارید پس نقصی دارید، یک روز می گوید فرش های کهنه تان را باید عوض کنید، حشره کش صوتی که اساسا یک دروغ و کاهبرداری است را بارها تبلیغ می کند، تلویزیونتان باید مد جدید باشد و...

می دانید که بسیاری از مردم تحت تأثیر فضای هیجانی تبلیغات قرار می گیرند.

صدا و سیما می گوید برای تأمین مخارج و تولید آثار فرهنگی مجبور به درآمد زایی است. قرار است در تولیدات فرهنگی اش چه چیزی بگوید؟ سبک زندگی ایرانی و اسلامی را جا بیندازد؟ فطرت را اصل مهم معرفی نماید؟ راه رسیدن آرامش را به مردم بیاموزد؟ به هر حال صدا و سیما مدعی است که یک دانشگاه عمومی است.

اما تبلیغ کالاهای غیر ضروری در واقع پشت پا زدن به فرهنگ اصیل و سبک زندگی عقلایی است. وقتی جامعه در رقابت مادی فرو رفته و اصل بر خرید و دارایی بیشتر قرار بگیرد و آنهایی که توانایی خرید بیشتر و حضور در رقابت مصرف زدگی را ندارند احساس ضعف و سرافکندگی کنند، ارزش های انسانی کمرنگ گردیده، عقده و طغیانگری استیلا یافته و بنیان خانواده و امنیت اجتماع تهدید خواهد شد. جامعه ای که در سراشیب دنیازدگی فرو رفته و لذت جویی و منفعت طلبی در آن اوج بگیرد با جامعه تراز آرمانی اسلام که پرورش و تعالی انسانها و ظلم ستیزی و برابری و خدمت و ایثار و مجاهدت در آن محوریت دارد فرسنگها فاصله خواهد داشت.

 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چنانچه بی عدالتی وجود داشته باشد!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۲ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۳۵ ق.ظ

رئیسی: آئین‌نامه مربوط به تسهیلات نامتعارف کارکنان بانک‌ها اصلاح شود

 

"رئیس‌جمهور با بیان اینکه دولت مردمی با هرگونه رویه تبعیض‌آمیز مخالف است، وزیر اقتصاد و رئیس‌کل بانک مرکزی را مامور کرد چنانچه آیین‌نامه‌ای وجود دارد که برای کارکنان بانک‌ها تسهیلات ویژه در نظر گرفته، اصلاح شود."

 

این خبر، بالاترین سطح واکنش رییس دولت مردمی پیرامون خبر اعطای 164 هزار میلیارد تومان تسهیلات به کارکنان بانکها بود.

آن موقعی که دستور مستقیم برای برخورد با حقوقهای نجومی صادر شد چه اتفاقی رخ داد و یقه چه کسی گرفته شد که حالا با عبارت "چنانچه آیین نامه ای وجود دارد ..." اتفاق خاصی در دفاع از حقوق مردم و مبارزه با بی عدالتی رخ بدهد؟

جهت اطلاع آقای رییسی عارضم که سخاوتمندی بانکها در قبال کارکنانشان که وجهی از وجوه تبعیض قانونی و شکاف رسمی طبقاتی در جامعه اسلامی است در حالی صورت می گیرد که شعبات قارچ گونه بانکها اموال مردم را به لطایف الحیلی جذب نموده و در خدمت سرمایه داران قرار می دهند اما وقتی یک شهروند معمولی برای رفع نیاز متعارف خود وام اندکی هم تقاضا می کند به در بسته برخورد کرده و با تحقیر رانده می شود. عارضم خدمت آقای رییسی که این رویه ضد عدالت بانکها که مورد سکوت دولتها قرار داشته علاوه بر معضلاتی چون تبعیض و شکاف طبقاتی و تقویت نظام فکری سرمایه سالاری، باعث رواج نزول خواری گردیده و زندگی بسیاری از مردم سطوح مختلف جامعه را به آتش کشیده است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

معنا درمانی و مردمسالاری دینی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۰ خرداد ۱۴۰۲، ۰۶:۴۸ ب.ظ

کتاب تجدید خاطرات، زندگی نامه خودنوشت ویکتور فرانکل را دقایقی پیش به پایان رساندم. از آن دست کتابهایی بود که با دقت خواندم و به یقین بعضی مطالب آموزنده و بدیع آن به لطف خدا تا مدتها از ذهنم پاک نخواهد شد.

فرانکل صاحب مکتب معنا درمانی در علم روانشناسی است؛ نویسنده اثر مشهور و جهانی "انسان در جستجوی معنا".

او بر این باور است در پس پرده هر اتفاقی ولو بد و ناخوشایند و سخت و تیره، حتما علت و هدفی غایی نهفته است که کشف آن به زندگی معنا بخشیده و ادامه حیات و چیرگی بر ناملایمات را آسان می سازد.

مثلا خودش که در جریان اردوگاه های کار اجباری نازی ها، تالمات جسمی و روحی عمیقی را تحمل کرده، داغ جانکاه همسر، پدر، مادر و برادرش را بر سینه دارد، معتقد است لابد برای همه این مصیبتها هدفی قرار داده شده و انتظاری از او وجود دارد که به سمت آن باید حرکت نموده و مقصود نهان را برآورده سازد. از زبان معلولی که در تنگنا قرار داشته می نویسد: من رنج برده ام اما میدانم بدون رنج، رشدی که کرده ام ناممکن می بود.

او منتقد تفکر سرمایه داری غرب و به خصوص آمریکاست. بر این باور است که توجه بیش از حد به تجملات و ارزش صرف قائل شدن برای داشته های مادی و بی اعتنایی به صاحبان مشاغل خرد و بی ارزش دانستن انسانهای کم برخوردار، مصداق روشن بی هویتی و معنا گریزی از زندگی است که مهمترین ثمره آن انحطاط اخلاقی و فروپاشی نظام خانواده و بی نظمی اجتماعی است.

این از اندیشه فرانکل که در منظومه فکری لذت جو و حقیقت گریز غرب، برجسته شد و خوش درخشید و به یک انقلاب ماهوی انگیزه ساز و معنا بخش بدل گردید؛

اما

خوب است به این نکته توجه شود که فرانکل مانند پدرش یک یهودی معتقد و با ایمان است. پیروان هر دینی ممکن است مومن و یا متظاهر و مدعی و فاقد ایمان باشند. اسلام برای همه ادیان آسمانی احترام قائل است و به اشتراک در کلمه حق توحید، توجه نشان می دهد.

پدر ویکتور فرانکل در اوج ناامیدی یهودیان تبعیدی به اردوگاه کار اجباری نازی ها به آنها دلداری داده و خدا را یادآور شده و توکل به او را آرامش بخش دلهای مضطرب می دانست.

نمی توان تأثیر پذیری فرانکل پایبند به منویات انسانی و الهی آیین یهود و تأسی او به مرام پدر با ایمانش را نادیده گرفت. او در واقع با همین نگرش به نقد فرهنگ سرمایه سالار و مادی زده و منفعت گرا  و لذت جوی غریزه محور غرب روی آورده است.

ابتکار مکتب "معنا درمانی" در واقع یهودی سازی مؤمنانه علم سطحی نگر روانشناسی سکولار است.

آن چه که قرار است تمدن نوین و جهانی اسلام به عنوان نسخه رهایی بخش و تعالی آفرین جوامع بشری معرفی کند ایده مترقی مردمسالاری دینی است. انقلاب اسلامی اصراری بر این ندارد که همه مردم دنیا مسلمان و شیعه شده و حاکمیتی مبتنی بر اصل ولایت فقیه تأسیس نمایند. اما معتقد است گمشده همه ملتها خداست و توجه به معنا و الزامات توحید که خدمت به انسانها فارغ از رنگ و نژاد و مذهب و ملیت و تضمین آزادی سازنده رشد محور سلامت آفرین از ضروریات آن است می تواند در تحقق تمدن الهی مبتنی بر سعادت طلبی و کمال جویی و احترام به حقوق دیگران و دستیابی به عدالت اجتماعی و رفع ظلم و غارتگری و تجاوز، نقش اصلی و کلیدی داشته باشد. اسلامی شدن علوم نیز چیزی جز این نیست که در بطن هر دانشی، یادمان بماند در مقابل خدا و خلق خدا مسئولیم. خلقت جهان بدون هدف و حکمت نیست و انسان موحد با رجوع به فطرت در تلاش است نقش خود را در دایره تدبیر الهی به وجه احسن بازی کند.

 

مشخصات، قیمت و خرید کتاب تجدید خاطرات اثر ویکتور فرانکل نشر آشیان |  دیجی‌کالا

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بانک با تانک از زندگی شما رد میشود

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۹ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۵۲ ق.ظ

نقش بانک ها در اقتصاد /آیا بانکها نمی خواهند یا نمی توانند ؟! | گفتمان زاگرس

 

وقتی صحبت از افزایش یارانه ملت، یا ورود دولت برای حل مشکل مسکن و سرمایه گذاری در امور مرتبط با عمران مملکت میشود فورا یک عده زبان می گشایند که این کارها باعث تورم زایی در کشور خواهد شد اما جالب است بدانید بر اساس آمارهای رسمی، بانکهای کشور به کارکنان خود 164 هزار میلیارد تومان تسهیلات داده اند! سایر خدمات و هزینه های جاری بانکها هم بماند. واقعا باید برایمان سوال پیش بیاید نسبت خدمات و کارکرد بانکها با اهداف انقلاب اسلامی چیست؟ 

از بحث ربوی بودن یا نبودن بانکها و فتواهای مکرر و نادیده گرفته شده حرمت سود دیرکرد وام که بگذریم، از خلق پول در بانکهای خصوصی و دلال بازی و ایجاد تورم نهادهای مالی که بگذریم، بانکها در مسیر تحقق اهداف انقلاب مستضعفین و ایجاد عدالت اجتماعی چه خاصیتی دارند؟ بانکها حتی از اعطای وام قانونی مصوب دولت به کسب و کارهای خرد و تسهیلات کارآفرینی و مسکن و... خودداری میکنند اما در عوض هوای نورچشمی ها و بستگان خودشان را حسابی نگه می دارند.

در اغلب خیابانها به فاصله هر صد الی دویست متر شاهد رویش قارچ گونه شعب بانک هستیم در حالی که عدم دسترسی مردم به منابع بانکی منجر به تقویت بساط نزول خواری در جای جای کشور گردیده و علاوه بر قبح شکنی از گناه، حوادث و فجایعی چون قتل و سرقت و طلاق و ... را در شمار معضلات اجتماع به جا می گذارد.

گویا همانطور که تا کنون هیچ قدرتی یارای اصلاح فرآیند تولید و عرضه خودرو در کشور را نداشته امید به اصلاخ نظام بانکی کشور و به خدمت گرفتن منابع مالی در راستای تقویت تولید و اشتغال آفرینی و عدالت گستری را باید در خیال خود محبوس نگاه داریم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نمرود هم که باشی...

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۶ خرداد ۱۴۰۲، ۰۵:۳۲ ب.ظ

عکسی از حادثه تلخ برای ایرانی مشهور در آمریکا

 

از شنیدن خبر کسالت فیروز نادری دانشمند ایرانی عضو ناسا که از گردن به پایین فلج شده است ناراحت شدم و برای شفای او دعا میکنم.

در رسانه های مجازی اما به این بهانه، فیلمی از مصاحبه این دانشمند ایرانی مقیم آمریکا دست به دست می چرخد که آرزو کرده است همه آخوندها را از بین ببرد و این طعنه زیر آن نوشته شده که حالا یکی باید بیاید خودش را جمع کند، برخی نوشته اند نتیجه بدخواهی همین است و عده ای هم البته به طنز از اثر داشتن آه و نفرین روحانیت نوشته اند و ضرورت در نیفتادن با طلاب و...

از همه این حرفها و خوبی ها و بدیهای این بنده خدا که بگذریم؛

یا ایها الانسان ما غرّک بربک الکریم؟ به قول آیت الله جوادی همه علوم اسلامی هستند و مگر میشود درباره افعال خدا سخن گفت و تحقیق کرد و تسلیم خدا نشد؟

حواسمان باشد به هر میزان قدرت و مقام و پول و شهرت و زیبایی و علم و... که برسیم در مقابل خدا و عظمت جهان خلقت، چیزی نیستیم. ما انسانها ضعیفیم و هر آن ولو در حد بستن بند کفش، به توسل و اتکال به ذات ربوبی نیازمندیم.

با این بابا کاری ندارم خدا به او هم سلامتی بدهد. اما حوادث عالم باید برای همه انسانها عبرتی باشد که دنیا را ماندگار ندانیم، خوشی ها و ناخوشی های آن پایدار نیست و هیچگاه نباید قواعد انسان زیستن را فدای لذتهای زودگذر دنیا نماییم. هر آن فکر کنیم آخرین مهلت خوب بودن ماست تا از شرارت و بدخواهی و کدورت و کینه و حسد و لجاجت فاصله بگیریم.

خیلی از داشته های مادی یا حتی معنوی ما ممکن است ظرف یک چشم بر هم زدن از دستمان برود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کالسکه طلایی سلطان

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۷:۴۳ ق.ظ

عکس/ برگزاری مراسم پرهزینه تاجگذاری پادشاه انگلیس در سایه اعتراضات

 

تصاویری از مراسم تاج گذاری پادشاه انگلستان که در حال برگزاری است مورد اعتراض بخشی از مردم این کشور قرار گرفته است. خانواده سلطنتی بریتانیا در روز تاج گذاری تمام شکوه و جلال خود را به نمایش می گذارد: کالسکه های طلایی، جواهرات، تاج و تخت، بهترین لباس ها. گراهام اسمیت، منتقد سلطنت در این باره گفته است: این غیرقابل قبول است که 100 میلیون پوند برای تاج گذاری هزینه شود!

 

در فرهنگ غرب، تجمل گرایی و فخر فروشی و اشرافیت، یک اصل و افتخاری است که عنصر بالندگی محسوب می شود. همین تفکر طبقاتی نظام سرمایه سالاری که عقبه لذت جویی و منفعت طلبی دارد منجر به شکل گیری تفکرات مارکسیستی و نفی غلط هر نوع سرمایه داری گردیده است.

از نظر اسلام اما اصل ثروت، محترم است به شرط آن که از راه مشروع تحصیل شده و در راه مشروع صرف شود. هر نوع ظلم و نفی حقوق دیگران و زیاده خواهی و چنگ اندازی به سفره مردم و خیانت و دروغ، مردود شمرده می شود. از نظر اسلام تفاخر و اشرافیت و ریخت و پاش و اسراف ولو در حیطه اموال شخصی مورد قبول نیست. برنامه اجتماعی اسلام نفی شکاف طبقاتی و رسیدگی به امور ضعفا و محرومیت زدایی از جامعه است.

هر گاه دیدیم چشم و هم چشمی و تفاخر و خودنمایی و تجمل گرایی و اسراف و زراندوزی به امری عادی و مرسوم نزدیک می شود بیم سقوط نظام اخلاقی و تأثر از نظام فکری غرب و فاصله از آموزه های دین را در دل خود راه داده و به فکر اصلاح و دوری از خوی استکباری باشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

موریانه بی عدالتی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۵:۵۹ ب.ظ

photo_2023-05-05_17-48-09_ypwx.jpg

 

همزمان با افشای وام دهی یک میلیارد و سیصد میلیون تومانی بانک مرکزی به کارمندانش که در اقساط سی ساله صورت گرفت بازرسی ریاست جمهوری خبر از واگذاری خودروی رانتی به صد نماینده مجلس، پیش از روی کار آمدن دولت فعلی داد.

فارغ از نحوه برخورد با چنین وقایعی باید این مهم را در نظر داشت که رانت و تبعیض و ویژه خواری که منجر به شکاف طبقاتی و بی عدالتی در جامعه می شود بالاترین ضربه به حیثیت نظامی است که قرار بود بر مبنای مدیریت علوی به سر و سامان دهی امور جامعه بپردازد. 

اگر اعتماد مردم از سلامت نهادهای رسمی کشور سلب و مخدوش شود رفتارهای درست نظام هم مورد شبهه و تردید قرار خواهد گرفت.

شما را به خدا برای تأمین منافع خود و خاندان و دار و دسته تان، با خون شهدا و اعتبار نظام دینی و حاکمیت اسلامی بازی نکنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بعضی موسسات خیریه، شرّ هستند!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۶:۳۸ ب.ظ

کارتخوان خیریه در یک هتل مشهد؛ قانونی یا راه فرار مالیاتی؟

 

اول این خبر را بخوانید بعد حرف خودم را بزنم:

"تصویر استفاده هتلی در مشهد از کارتخوان یک مؤسسه خیریه برای دریافت وجه در فضای مجازی منتشر شده است؛ درحالی که متولیان وقوع این اتفاق را انکار می‌کنند اما یک کارشناس مالیاتی از اجاره کارتخوان مؤسسات خیریه توسط بنگاه‌های اقتصادی خبر می‌دهد.

طی هفته‌های اخیر در فضای مجازی موضوع استفاده برخی هتل‌ها از کارتخوان‌های خیریه و شائبه انجام این کار با هدف فرار از پرداخت مالیات را مطرح کرده است.

حسین میرزائی مدیر سامانه اصناف کشور از جمله افرادی است که با این گونه هتل‌ها برخورد داشته وی در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم گفت: براساس بند ب تبصره 17 قانون بودجه کشور همه خیریه‌ها مکلف هستند اطلاعات مالی و شماره حساب‌های خود را روی سامانه وزارت رفاه ثبت کنند."

 

راستش را بخواهید ضمن احترام به فعالان امور خیریه، به خیلی از موسسات خصوصی خیریه اصلا خوشبین نیستم. 

اگر عده ای به شکل مستقل می خواهند فعالیت خیریه داشته باشند مثل انبوه گروههای جهادی و خیریه مستقر در مساجد یا دانشگاهها نیاز به بهره گیری از امکانات دولتی مثل ساختمان و زمین و ... نیست و اگر دولت میخواهد کار خیر کند خودش نهادهای خیریه رسمی دارد و اساسا باید پاسخ بدهد که چرا نهادهای خیریه دولتی نتوانسته اند مستمندان را درست و حسابی پوشش بدهند که حالا نیازمند دخالت گروههای مردم نهاد شده اند؟

بعضی از گروههای خیریه صرفا کارکرد پوششی دارند. نمیخواهم قضیه را بیشتر توضیح بدهم اما بهتر است دفتر و دستک هر مجموعه ای بر اساس هزینه فایده مورد بررسی قرار بگیرد. اگر مقصود کار خیر و کمک به نیازمندان است چه لزومی دارد هزینه ها در مواردی بیشتر از نفعی باشد که به جامعه هدف می رسد؟

شخصا گروههای مستقل نیکوکار بسیاری را می شناسم که بدون هیچ تابلو و داد و هوار و برو و بیا و دفتر و دستکی فی سبیل الله در حال انجام کار خیر در حق نیازمندان هستند. این که یک عده ای جمع شوند موسسه خیریه تشکیل بدهند و بخش قابل توجهی از کمکهای دریافتی مردمی یا دولتی را صرف هزینه مکان و حقوق هیات مدیره و ... کنند ابدا قابل توجیه نیست و با داعیه متولیان منافات دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا