اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسلام آمریکایی» ثبت شده است

خوارج همان روشنفکری است

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۲ تیر ۱۴۰۳، ۰۷:۳۰ ب.ظ

ناگفته های رضا کیانیان از نقش عبیدالله بن زبیر/ در قدمگاه فقط حرف زدنم شبیه  عزت الله انتظامی شد - تسنیم

 

خوارج با جریان روشنفکری و لیبرالیسم مخرج مشترک دارد. برخلاف آنهایی که تلاش می کنند خوارج را صرفا آدمهای دگم و خشک مقدس تعریف کنند خوارج همپای جریان روشنفکری با خروج از چارچوب موازین شرع و امام عدالت با خودرأیی و اکتفا به برداشت شخصی اقدام به تأویل و تفسیر دین نمودند.

جریان روشنفکری و نیز لیبرالیسم ورای احادیث و روایات و فتاوا و احکام تلاش دارند آنچه برداشت شخصی خود هست را به نام دین و مذهب قالب نمایند. هرج و مرج دینی و مصلحت اندیشی های منفعت طلبانه خروجی همین طرز تفکر است.

یک عده بعد از شکستی که در انتخابات خوردند و وقتی متوجه شدند جایگاهی در میان قشر متدین ندارند شروع کردند به اتهام زنی و تخریب جلیلی و حامیانش که اینها متحجر و خوارج دوران هستند. منبری های معروف هم که دیدند حرفشان فراتر از محدوده جشن و عزا خریداری ندارد و بچه های انقلابی اهل تقلید کورکورانه از آنها نیستند در حال تئوریزه نمودن وقیحانه این بهتان به منظور انزوا و عقب راندن بچه های جوان بسیجی و انقلابی مستقل هستند که با احساس تکلیف به صورت خودجوش پا به میدان تبلیغ برای کاندیدای عدالتخواه جبهه انقلاب نهادند.

از احمدی نژاد هم که شکست خوردند او را حجتیه نامیدند. کجا حجتیه طرفدار مبارزه با فساد و آبادانی کشور و محرومیت زدایی و نبرد با اسرائیل است؟ 

جلیلی متحجر است که حرف حسابش عمل به مجموعه منویات دین و اعمال و احقاق سبک زندگی دینی به عنوان نسخه نجات بخش جهان بشریت است یا جریانی که برای حفظ قدرت و صندلی ریاست و کانون ثروت معتقد به نرمش و انعطاف در مقابل جریان غربگرا و عدول از موازین انقلاب و عدالت است؟

کدام یک خوارج واقعی دوران است؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فعلا با این منطق انتخاب کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۴ تیر ۱۴۰۳، ۰۸:۲۵ ق.ظ

یک فعال کارگری: دریافتی کارگران یک‌سوم خط فقر است – DW – ۱۴۰۲/۵/۸

 

بیخود وقتتان را سر این دعوا هدر ندهید که اگر نامزد طیف رقیب رأی بیاورد گرانی خواهد شد. این چند روزه زیاد دیده ام و دیده اید طرفدارهای نامزدها طرف مقابل را متهم میکنند که اگر روی کار بیاید گرانی خواهد شد.

کدام دولتی روی کار آمد و گرانی نشد؟

چپ یا راست هر که دولت را در اختیار گرفت گرانی را هم با خودش آورد. علتش هم بر میگردد به اقتصاد بیمار مملکت که دولتها برای تأمین مخارج و جبران کسری بودجه چاره ای نمی بینند جز این که دست مبارکشان را فرو کنند به جیب ملت و با گرانی ارز و سکه مشکل خودشان را حل کنند.

روی این مساله بیخود بحث نکنید و وقتتان را هدر ندهید.

آنچه مهم است این است که دولتها همراه با گرانی آیا قدمی هم برای ملت برداشته اند؟ کاری کرده اند چهار نفر نان بخورند؟ 

در دولت احمدی نژاد و رییسی گرانی بود اما کار هم بود، عمران و آبادانی هم صورت می گرفت. هزاران کارگر و ... برای ساخت مسکن و جاده و سد و نیروگاه و کارخانه و ... نانی به دست می آوردند. در دولت روحانی اما یک کلنگ هم بر زمین نخورد. شاهانه نشستند پشت میز و به ریش ملت خندیدند و گفتند نمی شود، نمی توانیم .... نسل جدید طاغوت ندیده هر چه از مدیریت و تفرعن زمان شاه شنیده بود در هشت سال دولت روحانی به چشم خود دید. واقعا جای سوال بود اگر قرار است یک متر راه و مسکن و کارخانه و سد و... ساخته نشود این همه سازمان و نهاد و اداره به چه درد می خورد؟ این همه هزینه کارمند و خدم و حشم ادارات مصداق اسراف و تبذیر است.

شما ببینید از قِبل ساخت یک خانه چند نفر نان می خورند؟ از مهندس طراح تا عمله ای که پی ساختمان را کنده و دیوار می چیند، برق کار، لوله کش، گچ کار، نجار، آهنگر، کابینت ساز و کارخانه های تولید شن و ماسه و آجر و سیمان و کاشی و آهن و...  ساخت میلیونها مسکن چند نفر را نان داده و درآمد و اشتغال و رشد و گردش اقتصادی ایجاد می کند؟ 

دولتی را انتخاب کنید اگر گرانی می آورد نان هم به سفره مردم می رساند نه آنکه گرانی می آورد، کار نمی کند و نان از سفره مردم بر میدارد، پوزخند زده و ژست طلبکار می گیرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سیدِ بغداد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۹ خرداد ۱۴۰۳، ۱۰:۲۸ ق.ظ

دانلود و خرید کتاب سید بغداد محمد طعان ترجمه محمد رضا شیخی محمدی

 

کتاب سید بغداد را خواندم و لذت بردم اما؛ ضعفی نگران کننده هم داشت که نمی شود کتمان کرد.

تبدیل اندیشه های دینی به اثر هنری از ایده تعزیه خوانی آغاز شد که تا کنون ادامه یافته.

کتاب دکتر و پیر اثر شهید هاشمی نژاد یک گام تاریخی در راستای تبدیل مباحث عمقی ایدئولوژیک به محصول نسبتا هنری جذاب بود. کتابی با موضوع حجاب را در همین وبلاگ معرفی کردم که استدلالهای موافقین و مخالفین آن را در قالب داستان بلند طراحی کرده بود که در نوع خود جالب بود. این کتاب، دختران آفتاب نام داشت که به پیشنهاد یکی از دوستان خواندم و انصافا لذت بردم، هر چند کمی طولانی و گاه ملال آور بود.

کتاب سید بغداد اثر یک پزشک لبنانی ساکن فرانسه به نام دکتر محمد طعان است که پیش تر سناریست بوده و بعدها به عرصه نگارش رمان رو آورده است. این کتاب به زبان فرانسه نوشته و سپش به فارسی برگردانده شده است. یک جورهایی خلق داستان شباهت داشت به سریال شب دهم جناب حسن فتحی که نمیدانم دکتر طعان آن را دیده و ایده اش را از آن برداشت کرده یا نه.

کتاب سید بغداد، تلاش مخلصانه یک پزشک لبنانی برای ادای دین به مکتب شیعه و بیان توحش صدام و حزب بعث و ناجوانمردی و ادعاهای پوچ آمریکاست که از این منظر بسیار با ارزش است. خیلی از اهالی هنر انگار کورند و فراتر از رویاها و خلسه جنسی دغدغه ای نداشته و واقعیتهای اطراف را نمی بینند. محمد طعان تلاش کرد آموزه هایی از مکتب شیعه را در جوامع غربی معرفی کند. به هر حال هر اثری که در فرانسه منتشر یا ارائه شود به طور معمول در دنیای غرب دیده خواهد شد. از این بابت باز هم از این نویسنده توانا باید تشکر کرد؛ اما

برادر بزرگوار ما جایی از کتاب، خرافه ای را هم جزو مذهب جا زده که درست نیست. علمای شیعه معتقد به شناخت میزان نفوذ شیطان در وجود انسان از طریق ریختن سرب مذاب در آب سرد و قضاوت پیرامون شکل حاصل شده نیستند. نویسنده ارجمند اطلاعات خوبی پیرامون تاریخ سیاسی عراق، وضعیت جغرافیایی و تفاوت نگاه قبایل  مختلف عرب و کرد و ... داشت. دو جای داستان هم تأکید کرد صدام آغازگر جنگ بر ضد ایران بوده است. ای کاش زحمت می کشید پیرامون مبانی شیعه در عصر غیبت هم تحقیقی صورت می داد. متأسفانه دو بار در کتاب تأکید می کند وظیفه شیعه در عصر غیبت صرفا عزاداری و گریه و انابه و استغفار است و باید دست روی دست بگذارد، بنشیند تا گناه در عالم فراگیر شده و روزی امام عصر ظهور نماید!

واقعاً این همه احکام دین پیرامون امر به معروف و نهی از منکر، ظلم ستیزی، ضرورت یاری رساندن به مظلوم، حمایت از مستضعفین، اهتزاز شعائر الهی، احکام قضا و دیات و ارث، جهاد و نفی سبیل و... ارزش مطالعه و تدقیق نداشت و نویسنده را با ابعاد اجتماعی دین آشنا نمی ساخت؟ اسلام آیین فردی و مناسکی و اخته شده نیست و برای اداره زندگی بشر از گهواره تا گور برنامه دارد. اسلام اجازه سکوت در قبال ظلم و اعانه بر اثم را نمی دهد. منتظر واقعی حضرت برای یاری رساندن دین و اجرای احکام الهی تلاش می کند و می داند که حضرت در زمان ظهور نیازمند پایگاه اجتماعی و یاورانی آماده و پا به رکاب است. انتظار حقیقی عین شهادت طلبی است. هر که خواهان ظهور حضرت حجت و اشاعه فرهنگ ولایت و امامت است ندای هل من ناصر سالار شهیدان را در هر نقطه ای از تاریخ که ایستاده باشد لبیک می گوید و زمینه ظهور را با ترویج فرهنگ مقاومت و حق باوری و ظلم ستیزی مهیا می سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مدرسه ضرار

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۱۱:۴۲ ق.ظ

جزئیات حادثه تروریستی راسک؛ ۱۱ شهید، ۶ مجروح و اعلام عزای عمومی - ایرنا

 

مدرسه به اصطلاح علمیه ای که به تروریستهای راسک پناه داد را باید با خاک یکسان کرد، صرف برخورد با مسئولان آن کافی نیست. همدستی در قتل هموطن و ایجاد ناامنی همراستا با رژیم صهیونیستی و همزمان با تقابل موشکی ایران و رژیم غاصب، برخوردی همطراز با دشمنان و منافقان مسجد ضرار را می طلبد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مرثیه ای برای فرهنگ

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۹ آذر ۱۴۰۲، ۰۳:۳۸ ب.ظ

گلشنی: وضعیت اخلاقی دانشگاه‌ها خوب نیست

 

دکتر مهدی گلشنی از بزرگترین متفکران و دانشمندان معاصر ماست که همواره دغدغه انقلاب و تمدن اسلامی را داشته است. اخیراً وی در مراسمی که برای تجلیل از مقام علمی او برگزار شد نکات قابل تأملی را بیان کرد که گزیده ای از آن را تقدیمتان میکنم:

در این زمان مسأله فرهنگ حاکم بر محیطمان بسیار مهم است. خدمت وزیر علوم جناب آقای زلفی‌گل گفتم وضعیت اخلاقی در دانشگاه‌ها خوب نیست. ایشان نیز گفتند در جامعه هم خوب نیست. مقوله فرهنگ بعد از انقلاب مورد غفلت واقع شد درحالیکه فرهنگ، نقش اساسی در اقتصاد و سیاسی ایفا می‌کند. مسائل فرهنگی در زمان انتخابات در صحبت هیچکدام از کاندیداها مطرح نشد....

تمدن جدید دنبال قدرت و ثروت است و می‌خواهد نقاط غیر از این دو مقوله را نابود کند و برایش مهم نیست. در محیط امروز باید دید چه چیزی حاکم است باید از دانشجویان پرسید برای چه هدفی درس می‌خوانند در جمعی از اساتید که این موضوع را مطرح کردم اساتید خندیدند و گفتند زمانی که از دانشجویان این امر را می‌پرسیم به دنبال این هستند که در دانشگاهی درس بخوانند که بتوانند در آینده پذیرش از دانشگاه‌های آمریکا و اروپا بگیرند. این نشان می‌دهد وضعیت فکری و فرهنگی خراب است، حتی عده‌ای از دانش آموز در کنکور شرکت نکردند تا از ابتدا مهاجرت کنند....

بزرگداشت علما هم نکته دیگری از خصوصیات تمدن اسلامی است. آنقدر که ورزشکاران مورد تجلیل و تقدیر قرار می‌گیرند علما مورد توجه قرار نمی‌گیرند....

یکی از چیزهایی که غفلت شده آشنایی محیط ما با تمدن اسلامی است. محیط جامعه ما سعدی و ابوریحان را نمی‌شناسد. ما در زمانی که در دبیرستان بودیم مقداری گلستان خوانده بودیم. به نظر من شناخت تمدن اسلامی خیلی مهم است. جرج سارتن یکی از مورخین تاریخ علم است که در کتابی می‌گوید مسلمانان در علم خیلی اثر داشتند. می‌گوید اگر می‌خواهیم دلیل شکوفایی تمدن اسلامی را بدانیم باید قرآن را دارای نقش محوری بدانیم. ولی در داخل و حال حاضر محیط علمی ما اصلاً از قرآن اثری نیست....

تقویت هویت دینی و ملی از دیگر موارد مهم خصوصیت تمدن اسلامی است که بسیار ضعیف است. در آمریکا که دانشجویان ایرانی و چینی را می‌دیدم بسیار متفاوت بودند. جهان بینی اسلامی و تفکر اصیل اسلامی باید شناسانده شود. این چیزها را نمی‌شد با زور تزریق کرد بلکه با فرهنگ خوب منتقل می‌شود. حجاب را در مالزی با فرهنگ خوب جا انداختند. با فرهنگ می‌توان این کارها را انجام داد. باید جاذبه ایجاد کرد. نسل جدیدی که تربیت می‌شوند متوجه تفکر اسلامی نیستند و تنها چیزی که آینده ما را تأمین می‌کند اصلاح فرهنگ است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تجدید خاطره

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۳ آذر ۱۴۰۲، ۰۹:۲۹ ق.ظ

photo_2023-12-14_10-48-21_rc0e.jpg

photo_2023-12-14_10-47-45_9fuc.jpg

photo_2023-12-14_10-48-34_u2om.jpg

photo_2023-12-14_10-48-28_ljoo.jpg

photo_2023-12-14_10-48-39_uzvf.jpg

photo_2023-12-14_10-48-14_fyo5.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به انقلاب و نظام و مردم رحم کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ۰۸:۵۵ ق.ظ

اقدام ناگهانی آخوندی و ظریف و روحانی را کنار هم بگذارید.

صدا و سیما بر مبنای ذستورالعمل اتاق های فکر پشت پرده سیاست تلاش داشت به بهانه پرداختن به مساله غزه، آبی هم برای انتخابات آتی مجلس گرم کند. از این رو تریبونی به شخصیتهای اصلاح طلب و گاه فتنه گر داد که بخشی از آنها مثل مجید انصاری و ابطحی از این فرصت برای دفاع و تطهیر سران فتنه استفاده کرده و آذری جهرمی هم به مناقشات جناحی مدنظر خود دامن زد. در حالی که اساسا شعار نه غزه نه لبنان از فتنه 88 سر زبانها افتاد و موسوی نیز این جماعت لاابالی را مردم خداجو لقب داد.

جالب است همین صدا و سیما حاضر نیست به نیروهای مستقل و عدالتخواه و منتقد دو جناح تریبون بدهد.

بگذریم.

به طور ناگهانی اما در روزهای اخیر، عباس آخوندی و جواد ظریف و حسن روحانی به میدان آمده و حرفهایی مشکوک را به زبان آوردند. آخوندی گمانه ای در خصوص فروپاشی نظام مطرح کرد. روحانی از قریب الوقوع بودن جنگ سخن گفت و ظریف ضمن رد مبانی استکبارستیزی انقلاب، یادآور شد که جنگ باعث آسیب به مردم شده اما مسئولان در امان خواهند ماند.

این اظهار نظرها در حالی است که یکماه پس از آغاز نبرد جدید حماس و رژیم غاصب، زندگی عادی در ایران جریان داشته، تأثیری از این جنگ بر افزایش قیمت ارز و طلا مشاهده نشده و ایران و حتی حزب الله به اذعان همه تحلیلگران بین المللی اراده ای برای ورود مستقیم به جنگ با اسرائیل نشان نداده اند.

در هفته های نخست جنگ بین روسیه و اوکراین نیز شاهد چنین گمانه هایی از سوی چهره های مرموز در خصوص احتمال گسترش نبرد به مرزهای ایران بودیم. موارد دیگری از دیدار روحانی با جاسوسان اسرائیلی که در کتاب تماس دکتر عباسی بیان شد تا طرح مباحث مشکوک از سوی ظریف در جریان حضور اسد در ایران و... در خصوص این چهره ها وجود دارد که نتیجه ای رسمی از بررسی آن اعلام نشده است.

دو تحلیل بدبینانه و نسبتا خوشینانه را میتوان در این خصوص بیان کرد.

یا امثال روحانی و ظریف بر اساس فرضیه ها و قرائنی که بارها مطرح گردیده مأمور شبکه های امنیتی بیگانه بوده و وظیفه دارند سر بزنگاه نسبت به خالی کردن دل مردم و ایجاد شکاف بین امت و امامت و تضعیف جبهه مقاومت اقدام کنند،

یا این حرکتها صرفا جنبه انتخاباتی و تاریخی داشته و حضرات قصد دارند نام خود را به عنوان منجی کشور ثبت نمایند.

آنچه مهمتر از این تحلیلهاست ضرورت هوشیاری شورای نگهبان و پرهیز از سفارش پذیری و تمایلات مصلحت اندیشانه در انتخابات مجلس و خبرگان آتی است.

تأیید صلاحیت روحانی و مجتهد سازی از او در دو انتخابات خبرگان گذشته بدون آنکه امتحان علمی بدهد و نیز تأیید صلاحیت او در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 که به اذعان کدخدایی با وساطت یک نفر انجام شد از ابهامات زجرآور تاریخ انقلاب اسلامی است. نگذارید این تجربیات تلخ دوباره تکرار شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسلمان، خمار نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۴ آبان ۱۴۰۲، ۰۶:۵۶ ب.ظ

جنگ اسرائیل و حماس به غذا هم سرایت کرده است| تحریم رستوران‌های اسرائیلی در آمریکا

 

نیویورک‌تایمز نوشت: نزدیک به 900 سرآشپز و تجار مواد غذایی در آمریکا با تشکیل گروهی به نام "مهمان نوازی برای بشریت" با امضای تعهدنامه ای درصدد فشار برای آتش بس و پایان حملات اسرائیل به مردم غزه هستند.

تحریم مواد غذایی و رستورانهای اسراییلی در آمریکا در حالی است که کشور مسلمان آذربایجان همچنان مشغول تأمین بخش اعظمی از نفت مورد نیاز رژیم غاصب است، ترکیه به رغم ادعای مسئولانش همچنان محل صدور کالا به آن رژیم غاصب است، اردن و بحرین و... تازه به فکر اخراج سفرای اسراییل افتاده اند و... هر روز خون دهها کودک بی دفاع فلسطین با فجیع ترین وضع بر زمین ریخته میشود. اسلام به صرف نماز و عبادت و ظواهر دینی نیست. اگر نتوانیم به موقع به وظایف انسانی خود عمل کنیم از منویات دین فرسنگها فاصله داریم. 

اسلام آمریکایی از فرهنگ آمریکایی هم عقب تر است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دوست و دشمن

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۷ شهریور ۱۴۰۲، ۰۵:۴۸ ب.ظ

معیار تشخیص دوست از دشمن ملت – حزب کار ایران (توفان)

 

آن مامور گارد شاهنشاه که تا غروب روز 22 بهمن به سمت مردم شلیک میکرد که فردایش نمرد، او زنده است.

آن ساواکی که 25 بهمن یعنی سه روز بعد از پیروزی انقلاب در تهران دست به راهپیمایی ضد امام زد نمرده است.

آنهایی که در شهرها گرای مناطق پرتردد را برای بمبگذاری یا بمباران به دشمن می دادند زنده اند.

حجتیه ای ها نمردند. امتی ها نمردند. مارکسیست ها زنده ماندند. ملی گراها، توده ای ها، سلطنت طلبها، کومله و دمکرات و جدایی طلبان خلق عرب و ترک و کرد و بلوچ و ترکمن....

آنهایی که نزدیکانشان بخاطر قاچاق و ... اعدام یا مجازات شدند، حامیان فساد و هرزگی، شیعیان انگلیسی و ... لابه لای ما هستند.

به اینها اضافه کنید جماعتی که اساساً دنبال پول پرستی و لذت طلبی و عافیت جویی هستند و...

بعضی از اینها که اسم بردم با نظام رو در رو شدند و می شوند، دمشان گرم. دشمنی که روبرو بایستد مرد است. اما خیلی ها هم زرنگ بوده و هستند و خواهند بود. می آیند داخل متن نظام شبیه انقلابی ها می شوند به وقتش ضربه میزنند یکی اش اکبر طبری بود با سابقه گروهکی که هنوز هم حامیانی جدی در نهاد قضا دارد. دوستانش هم یکی یکی تبرئه شدند.

کتاب رعد در آسمان بی ابر که انتشارات یازهرا منتشر کرد، جایی می گوید اینهایی که ما از منافقین زدیم شبکه عملیات و تبلیغات بود، شبکه اطلاعاتشان منهدم نشد.

نظام زیاد دشمن دارد. اما بدترین دشمن، آن دست ناجوانمردانی هستند که در دستگاهها نفوذ کرده و با ظاهری موجّه به اعتبار نظام ناخن میکشند و وقتی مقابلشان بایستیم ماییم که انگ ضدیت با نظام خورده و باید به دادگاه برویم و به صد جا جواب پس بدهیم. پرونده مان خراب شود و نگذارند دیگر بچه هایمان هم به جایی برسند.

نظام در ماجرای مهسا امینی این تجربه را کسب کرد که چه بهتر علم مطالبه گری دست بچه های حزب اللهی عدالتخواهی باشد که یقه مسئولین را میگیرند اما هدفشاشن زدن نظام نیست بلکه با تصفیه نیروهای نفوذی درصدد تقویت حاکمیت هستند. با تمام وجود معتقدم آنهایی که حفظ میز را مهمتر از حفظ نظام دانسته و منتقد مسئولان را مخالف و ضد انقلاب جا زدند تا تریبون عدالتخواهی خاموش شده و پرچم مطالبه گری و نقد دست دشمن بیفتد از بارزترین مصادیق نفوذی دشمن در ارکان نظام هستند. نظام مبتنی بر اسلام، از ادای واجب شرعی نهی از منکر مردم نسبت به مسئولان هراس ندارد. از تجربه درس بگیرید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ما حسینی هستیم

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۴ مرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۵۴ ق.ظ

عکسی دراماتیک که از حمله به شاهچراغ بیرون آمد

 

در سوئد و دانمارک، پشت سر هم قرآن آتش می زنند.

خیلی از نیروهای داعش اروپایی هستند.

داعش اما به شاه چراغ حمله می کند و روی زائران بی پناه اسلحه می کشد.

همان داعشی که تخریب حریم زینبی را مهم تر از نبرد با رژیم غاصب صهیونیسم می داند.

شیعه انگلیسی می گوید با قدس چه کار دارید باید رفت و با اهل سنت جنگید. شیعه انگلیسی حتی حمله به شاهچراغ را محکوم نمی کند.

داعش و تشیع لندنی یک نقطه مشترک دارند، با آمریکا و انگلیس و اسرائیل نباید کار داشت. خانه آنها باید امن بماند. جمهوری اسلامی و همفکرانش مشکل اصلی دنیا هستند که هر بلایی سرشان بیاید حقشان است.

 

ما خیلی از دست جمهوری اسلامی گله داریم و دلمان از بعضی رفتارها خون است اما همچنان افتخار میکنیم همین نظام شبه جمهوری و شبه اسلامی خار چشم استکبار و جیره خوارانش است. هیچ حسینی نمی تواند یزیدی باشد. الحمدلله که هنوز راه ما از جهانخواران و غارتگران خون آشام دنیا جداست. الحمدلله که آمریکا و نوکرانش از ما راضی نیستند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حوزه انقلابی، پاستوریزه نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۰ تیر ۱۴۰۲، ۰۴:۴۹ ب.ظ

امام خامنه‌ای: حوزه علمیه باید انقلابی بماند

 

چند روز دیگر میخواهند تعدادی از طلاب را به دیدار سالانه با آقا ببرند. همه شان هم خوب و محترم و بزرگوارند اما طبق معمول گزینش ها برای ارائه مباحث منتخب، سمت و سویی را اتخاذ نموده که آزاری برای کانونهای قدرت نداشته باشد. در سالهای اخیر طلاب جوان و اندیشمند با کار و دقت و تحقیق شبانه روزی صاحب مکتب و سخن و نگاه نو پیرامون حل بسیاری از معضلات جامعه هستند که به مذاق برخی از صاحبان قدرت خوش نمی آید.

اسلامی و انسانی سازی علوم، اصلاح سبک معماری، طب سنتی، بانکداری و اقتصاد مردم محور، عدالت آموزشی، هنر و رسانه منطبق با مبانی دین، صنعت و اصلاح ساختار تولید با نفی واسطه گری، ازدواج و خانواده، نظام اداری با رویکرد خدمت محور و نفی فرهنگ ریاست و منفعت طلبی، پیوست فرهنگی در تصمیمات حاکمیتی و ... حرفهای تازه و راهگشایی در چنته جوانان صاحب فضل و انقلابی حوزه قرار دارد که البته منافع کارتل ها و مجامع دلال مسلک و رانت خوار و باندهای چپاولگر خیمه زده بر بازار مسکن و خوردو و دارو و رسانه و کنکور و ... را به خطر می اندازد.

طلاب انقلابی معتقد به نظام اسلامی و منتقد نظام دیوانسالاری در این روزها خواهند کوشید نگاه پاستوریزه و کارمندی به حوزه را که مطلوب صاحبان عافیت طلب قدرت است به چالش بکشانند. شاید شاهد تغییراتی در نشست آتی با آقا باشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

موش و موشک!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۷ خرداد ۱۴۰۲، ۰۴:۵۸ ق.ظ

همه چیز درباره ابر موشک فتاح ؛ از نامگذاری رهبر انقلاب تا وحشت اسرائیل |  تصاویر لحظه اصابت این موشک به هدف را ببینید | چند کشور این فناوری را دارند؟  - همشهری آنلاین

 

همزمان که توافق جدید هسته ای در حال رونمایی است، قرار است بخشی از پولهای بلوکه شده ایران آزاد شود، جاسوسها در حال تبادل هستند و تفاهمی با غرب در دست اجراست، آمریکا تحریمهای جدیدی را بر ضد کشورمان اعمال میکند، ما هم از موشک جدیدمان رونمایی میکنیم.

این از بدیهیات عالم سیاست است که دولتهای متخاصم موقع توافق، یک چنگ و دندانی هم به هم نشان میدهند که یعنی گمان نکنی از سر استیصال پشت میز مذاکره نشسته ایم و از حقوقمان کوتاه خواهیم آمد.

اما وقتی مشابه این موضوع در دولت قبل اتفاق افتاد آقایان جار و جنجال راه انداختند که سپاه میخواهد مانع امضای توافق شود!

یعنی آنطرفی ها حق دارند به ما چنگ و دندان نشان دهند ولی ما باید سر به زیر داشته و شهروند مطیع دهکده جهانی استکبار باشیم. این سطح وادادگی و ترس و انفعال را تنها در وجود امثال شاه سلطان حسین ها میتوان یافت که وقتی لشکر مهاجم تا دو قدمی اصفهان رسیده بود همچنان در غفلت و ترس از مصاف با دشمن به سر میبرد و میگفت حالا کو تا وارد شهر شوند!

رحیم صفوی در کتاب خاطراتش با عنوان از جنوب تا جنوب اشاره میکند به طرز فکر مهدی بازرگان که وقتی آمریکا اموال ما را مصادره کرده بود همه دارایی های آمریکا در ایران را به آنها پس داد و حتی میز و صندلی هایشان را بار هواپیما زد و برایشان فرستاد و گفت که ما باید اخلاق را رعایت کنیم!!

خدا مملکت اسلامی را همواره از دست مدیران و کارگزاران فاقد شهامت و منفعل و عافیت طلب در امان نگاه دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیرامون نقش شوروی سابق در ماجرای طبس چه می گویند؟

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۱:۰۵ ب.ظ

صحرای طبس تفسیر مجدد سوره فیل / تنها شهید واقعه طبس در گمنامی است -  خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency

 

در سالروز واقعه عبرت آموز طبس، اشاره به یک موضوع لازم و ضروری است.

از ابتدای وقوع این ماجرا، روایت رسمی حاکی از عملیات کماندویی ایالات متحده برای رهایی گروگان های این کشور در خاک ایران بود که طوفان شن برخاسته از کویر طبس در دل تاریکی شب، باعث برخورد دو هلی کوپتر آمریکایی گردید و منجر به لغو عملیات شد. هنوز هم بیان نشده است که کماندوهای آمریکایی از خاک کدام کشور همسایه برای ورود به ایران استفاده نمودند و چه کسی دستور خاموشی رادارهای پدافندی کشور را داده بود. البته بمباران بی معنایی که روز بعد به دستور بنی صدر خائن انجام گرفت و منجر به شهادت فرمانده سپاه طبس شد تا حدودی پرده از بعضی حقایق بر می دارد.

قرائت جمهوری اسلامی از این اتفاق، مبتنی بر امداد غیبی است. شن ها مأمور خدا برای به خاک مالیدن دماغ نمرودهای زمانه تلقی گردیدند.

بعد از حدود دو دهه از این اتفاق، مقالاتی به ظاهر افشاگرانه در خصوص چند و چون این ماجرا منتشر شد که در آن تلاش می شد تا اصل ماجرا به شکلی دیگر بیان شود. نویسندگان مجهول الهویه این مقالات این گونه وانمود می کردند که سیستم جاسوسی کا گ ب بعد از اطلاع از عملیات آمریکا در خاک ایران اقدام به حمله نظامی نموده و نقشه ایالات متحده را ناکام گذاشته است.

این ادعا البته هیچ گاه فراتر از یک فرضیه و داستان نرفت و استنادی برای آن بیان نگردید اما به مرور توانست در ذهن لایه هایی از جامعه که نگاهشان به رسانه های بیگانه دوخته شده اثر بگذارد.

در کنار این تحلیل بی سند باید به آثار دیگری نیز اشاره داشت که در دو دهه اخیر ذهنیت مخاطبان را از طریق وارونه نمایی تاریخ به سمت وابستگی مسئولان ایران به شوروی سابق سوق می دهند.

کتاب "رفیق آیت الله" که در آمریکا منتشر گردید و کتاب "شنود اشباح" که در کشور خودمان توسط یکی از عناصر وابسته به گروههای رقیب امنیتی انتشار یافت نیز کوشیده اند اتفاقاتی مانند شهادت دکتر مصطفی چمران و تسخیر لانه جاسوسی و ... را به دخالت مسئولانی ارتباط دهند که وابسته به سیستم اطلاعاتی ابرقدرت شرق بوده اند.

این رویکرد تبلیغی دو هدف را دنبال می نماید:

1- نفی استقلال جمهوری اسلامی به منظور ایجاد بدبینی در مردم و عدم الگوپذیری نهضتهای مستقل آزادی بخش در جهان

2- تضعیف اعتقاد عمومی به خاستگاه ایمانی نظام دینی و تضعیف باورهای معنوی جامعه

پاسخ مختصر به این رویکرد شبهه آلود دستگاه تبلیغاتی دشمن:

1- درباره وابستگی مقامات ارشد نظام اسلامی به شوروی سابق هیچگاه هیچ دلیل و سندی منتشر نگردید و جالب آنکه ادعاهای مطرح شده همواره توأم با تناقضاتی مضحک بوده است. مثلا ادعای تحصیل یکی از روحانیون سرشناس وقت در دانشگاه پاتریس لومومبا در حالی طرح گردید که نامبرده در حضور دهها تن از طلاب حوزه علمیه، سالهای مذکور را در قم گذرانده است. یا میزان ارادت یکی از بزرگان نظام نسبت به شخصیت شهید چمران همواره زبانزد دوستان مشترک بوده و...

2- ادعای فاقد سند پیرامون واقعه طبس و تلاش برای وابسته نشان دادن نظام اسلامی به جماهیر شوروی در حالی طرح گردیده که شوروی همپای ابرقدرت بلوک غرب از نظام اسلامی ایران رویگردان و به دنبال اسقاط آن بوده است:

الف- تجهیز و حمایت از شبهه نظامیان جدایی طلب کمونیستی در شمال و غرب کشور

ب- تشکیل شبکه های مخوف جاسوسی که با دستگیری ناخدا افضلی فرمانده وقت نیروی دریایی و باند کیانوری متلاشی گردید

ج- پشتیبانی اطلاعاتی و تسلیحاتی و موشکی از ارتش متجاوز عراق که منجر به شهادت صدها تن از مردم بی دفاع در شهرها گردید

نمونه هایی از دشمنی ذاتی اتحاد جماهیر شوروی سابق و اندیشه های کمونیستی و مارکسیستی پیرامون آن با مبانی نظام اسلامی است.

3- ظهور امدادهای غیبی آنچنان که در کتاب خدا و در وصف متقین بیان شده است "الذین یومنون بالغیب..." هزاران مصداق مکرر در طول سالهای مبارزه با طاغوت و کوران دفاع مقدس داشته است چنان که پیروزی های حیرت انگیز جوانان این مرز و بوم در ستیز نابرابر با ارتش تا بن دندان مسلح دشمن که حمایت همه ابرقدرتها و ائتلاف غربی و عربی را پشت سر خود داشت "فتح ارزشهای اسلامی" لقب گرفت و "عرفان بازی دراز" تجسم معرفت حقیقی اهل معنا گردید. شرح عملیاتهای محیرالعقول و اعجازآمیز فتح المبین، الی بیت المقدس، والفجر هشت و ... که حتی در آثار تخصصی استراتژیستهای غرب نیز بازتاب گسترده داشت جلوه هایی از شکوه قدرت ایمان در مصاف با جبهه ظلم و تباهی را رقم زده است. واقعه طبس فقط یک نمونه از این سلسله حقایق تاریخی و انسان ساز است.

مجموعه این نکات، ضرورت توجه به دو موضوع را پررنگ تر می نمایاند:

1- دشمن همواره در تلاش برای قلب حقایق و تحریف تاریخ است. نهادهای فرهنگی و مجموعه نیروهای دلسوز باید تلاش بیشتری برای انتقال مفاهیم و حقایق و معارف تاریخی انقلاب اسلامی به نسل جدید داشته باشند.

2- عنایات معنوی خدا به این مردم و مملکت در پرتو اتصال به معنویات و محوریت باورهای الهی رقم خورده است. فاصله مسئولان و مردم از این باورها و تغییر فرهنگ معنوی و اصالت بخشی به مادیات، شکست نظام اسلامی را هموار می سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اسلام صهیونیستی!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۵ فروردين ۱۴۰۲، ۰۸:۴۵ ب.ظ

سفره افطاری وزارت خارجه رژیم صهیونیستی برای سفرای کشورهای اسلامی

 

تصویری از سفره افطاری وزارت خارجه رژیم صهیونیستی برای سفرای کشورهای اسلامی از جمله مصر، ترکیه، بحرین، امارات، مراکش و آذربایجان با هدف عادی سازی روابط را مشاهده می‌کنید.

اگر اسلام را درست ترجمه نکرده و مساوی با توحید و نفی شرک و طاغوت و برائت از ظلم و تباهی و فساد ندانیم و مکتب وحی را در اموری فردی و عبادی و شعائر نمایشی خلاصه کنیم هیچ مستبد خون آشام چپاولگر فاسقی از آن بیزار نخواهد بود.

اگر گفته اند تُعرف الاشیاء باضدادها باید بدانیم اسلام یا هر دین حقیقی دینی است که دشمنان خدا و صاحبان تفکر خودمحوری و غارتگری و زور مداری و ستم پیشگی با آن سر ناساز داشته باشند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

قارچ های سمی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ دی ۱۴۰۱، ۰۷:۴۴ ق.ظ

خوردی یا نخوردی، زدی و بردی، خودت و اطرافیانت، درست یا غلط، به من چه ربطی دارد، مردم هر چه دلشان می خواهد بگویند، برای خودشان قانون من درآوردی و پرسش بی جواب از کجا آورده ای را بتراشند و پر و بال بدهند، اصلا روی صحبت من این حرفها نیست.

تو سالهای سال بالاترین مقام امنیتی جایی باشی، از قضا همشهری خودت که سابقه دستگیری بخاطر عضویت در گروهکی تروریستی را دارد، بتواند در لایه های مختلف اداری نفوذ کرده و در نهایت در یکی از مهمترین نهادهای حاکمیتی جایگاه ویژه یافته و در دهها پرونده مهم کشور تأثیر بگذارد و به قول مرحومی مغفور و مستعفی، یک طبقه از آن نهاد را به بنگاه معاملات و تجارتخانه تبدیل کند، تو از رشد قارچ گونه و مرموز او مطلع باشی، تلاشی برای افشای ماهیت او انجام ندهی که هیچ فرزند دلبندت -که حالا در تورنتو لابد مشغول صدور انقلاب است- با همدستی او صدها کیلو طلای قاچاق وارد کشور کند و باز هم تو بی خبر باشی یا بی تفاوت، عجیب نیست؟!

اصلا بچه های مردم می توانند به راحتی دو گرم طلا برای نامزدشان بخرند چه برسد به خرید و فروش کامیون کامیون طلا؟ این سطح از روابط آقازاده از کجا نشأت گرفته است؟

این که پول زدید و خوردید و بردید یا نزدید و نخوردید و نبردید، اصلا به من مربوط نیست. هر کس هر حرفی میزند خودش میداند و خدای خودش، اما امثال شما و آقازاده هایتان سالهاست که بخشی از باورهای مردم را به یغما برده و اعتقادشان نسبت به سلامت نظامی که خون آورد فرزندان بی نام و نشان و بی ادعای این آب و خاک است را غارت کرده اید.

تبرئه بشوید یا منع تعقیب بخورید، عملکرد حضرات در مواجهه با پرونده دانه درشتها برای همه واضح و شفاف است؛ اما در نگاه پابرهنگان و ولی نعمتان انقلاب تا ابد محکوم و منفورید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چه کسی گفت عیسی پسر خدا نیست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ دی ۱۴۰۱، ۱۰:۰۵ ب.ظ

سکانس تولد حضرت مسیح(ع) در فیلم مریم مقدس

 

عیسی پسر خداست، چونان که موسی وابراهیم و نوح و آدم و... پسر خدا بودند و محمد و علی و همه انبیا و ائمه و شهدا و صالحین هم.

همه مومنان حقیقی عالم، فرزند خدا هستند. الناس بامرائهم اشبه منهم بآبائهم. آن که امیر در میخانه قلبش خداست و در جام هستی اش باده مستی طاعت اوست، بنده عشق است و دلداده طریقت دوست و زاده مشرب انس و وفا و حق و پیرو مکتب الیه راجعون. فرزند خدا که بالاتر، خود خداست آن قطره ای که در وجود دریا گم شد.

و

برای آنان که زن را ملعبه پایین تنه پسرکان هرز و هیز حاکمیت غریزه و شهوت و حیوانیت میخواهند چگونه میتوان از مریم سخن گفت که دامن زهرایی اش مرد پرور تاریخ و صبر زینبی اش در شدائد دوران، مسیح آفرین احیاگر انسانیت فطری و خدا محور و کمال گرا بود.

میلاد عیسی پسر نورانی مریم قدسی، تلنگر بیداری امت آخرالزمان و بهانه اتحاد منتظران ظهور منجی آخر خواهد بود، اگر یادمان نرود مهدویت، استمرار زمینی خط توحید است و نسخه عملیاتی عدالت الهی که گفته اند بقیت الله خیرٌ لکم ان کنتم مومنین.

آن که فرهنگ انتظار را منافی نفع و طمع و نفس خویش می داند در باطن سیاه خود، نه مهدی را قبول دارد، نه محمد را، نه عیسی و موسی و نوح و ابراهیم و آدم را؛ پشت نقاب هر ژست و آئین و مکتب و مذهبی که باشد، می داند دین و معنویت و خدا خواهی و آسمان طلبی، مانع از فساد و تباهی و چپاول و خوی تجاوزگری است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حتی یک لحظه را از دست ندهیم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۰ آذر ۱۴۰۱، ۰۳:۵۸ ب.ظ

شب محکوم به سپیدی است. روز هم شب می شود و.. این تنوع و تغییر است که گردش ایام را رقم می زند.

زمستان به بهار ختم می شود و بهار به تابستان و...

هیچ حکومتی پایدار نیست. حکومت انبیا و امامان یا حکومت سران شرک و الحاد همه تغییر نمودند. مستحکم ترین بناها و عظیم ترین کاخها و عمارت ها هم فرو می ریزند. هیچ سازه ای ماندگار نیست جز بنای فرهنگ و اندیشه و هنر.

دگرگونی در عناصر بیرونی عالم خلقت نشأات گرفته از حرکت درونی و ذاتی همه پدیده های هستی است و درسی برای آن که از بدی ها و سیاهی ها ناامید نشویم و به پیروزی ها و توفیقات مغرور نگردیم.

آن چه می ماند ارزش هایی است که در نهاد بشریت نفوذ کرده و درونی شوند، خیر باشد یا شرّ که از نگاه ما ضدارزش است و برای معتقدانش شیرین و مراد.

تفکر خیر و حق باقی ماند. هر چه مرقد و بارگاه اباعبدالله را ویران نمودند، نوحه و روضه را منع ساختند به تحقیر و تمسخر وقایع عاشورا پرداختند، پیام عاشورا به همه نسلها رسید و جنبش های بزرگی را در مقابله با ظلم و ستم در سراسر گیتی رقم زد.

تفکر باطل هم ماند و حامیانی برای خود دست و پا کرد. یک زمان عده ای در شهادت طفل شش ماهه اباعبدالله تشکیک می نمودند. مگر می شود انسان ها آنقدر شقی باشند که نوزادی را از مکیدن آب منع کنند که هیچ، حلقوم تشنه اش را با تیر سه شعبه نشانه روند که هیچ، جنازه مطهرش را از خاک بیرون کشیده سر از تنش جدا نموده و بر فراز نیزه به اهتزاز در آورند؟ رذالت و پستی هم حد و مرزی دارد. داعش و پیش تر از آن صربها در توزلا و سربرنیتسا ثابت کردند انسان مدعی تمدن هم میتواند از حیوان درنده ای وحشی تر و خون آشام تر باشد.

به حسن رجایی فر گفتند تو سه بچه قد و نیم قد داری، فرزند کوچکت خردسال است، یکبار که به سوریه رفتی و مجروح شدی، دینت را ادا کردی دوباره برای چه عزم سفر داری؟ گفت: روزی اطراف شهر حلب در خیابانی قدم میزدم. چشمم به سر بریده کودک خردسالی افتاد که روی دیوار گذاشته بودند. وقتی کودکانی اینطور مظلومانه کشته میشوند و خانواده هایشان چنین به داغ می نشینند من چطور میتوانم کنار زن و بچه خود آرام و خوش و شاد در کنج عافیت بنشینم؟

راه و رسم یزیدیان نیز به موازات راه حسینیان تاریخ، استمرار یافت و جای پایی برای خود پیدا کرد.

این ویژگی فرهنگ است که اگر همه ظواهر و ساختارهای تجسمی و خارجی اش را هم از دست بدهد باز ملکه ذهن و وجود عده ای قرار داشته و سینه به سینه به نسلهای بعد منتقل شده و در عرصه روزگار تأثیرگذار خواهد بود.

برای همین است که می گویند اصلاح ساختار اقتصاد و سیاست و دیگر شئون جامعه در وهله نخست نیازمند اصلاح فرهنگ آن جامعه است.

ماهاتیر محمد در خاطراتش می گوید مردم مالزی به بدترین وضع زندگی خو کرده بودند و حقارت را جزو لوازم زندگی خود شمرده و ذره ای به تغییر و پیشرفت اعتقاد نداشتند. او در جایگاه نخست وزیر تلاش کرد استقلال و خودکفایی را در قالب یک ارزش درونی نهادینه سازد تا در نهایت به رغم همه مشکلات و فراز و نشیبها مالزی به کشوری ثروتمند و پیشتار تبدیل شود.

تأکید زعمای انقلاب اسلامی بر تقویت باور "ما می توانیم" نیز از همین مهم سرچشمه میگیرد. از همین باب است که در دوره ای توسط امثال رزم آرا تبلیغ میشد ایرانی لولهنگ هم نمیتواند بسازد اما دیری نپایید که با پیروزی انقلاب اسلامی حتی تهیه فهرستی از ابداعات و اختراعات ثبت شده کشور در قامت چند جلد کتاب قطور رخ می نمایاند.

بنی صدر می گفت ما نمی توانیم با ارتش عراق بجنگیم. توان رزمی دو طرف قابل قیاس نیست. زمین بدهیم زمان بخریم و... خرمشهر و بستان و سوسنگرد و هویزه و مهران و ... پشت سر هم سقوط کرد. بنی صدر در نهایت عزل شد. امام شد فرمانده کل قوا، فرمود حصر آبادان باید شکسته شود. او فرهنگ ما میتوانیم را در روح رزمندگان دمید. نه فرمانده ای جدید نه رزمنده ای تازه نفس نه مهماتی ویژه وارد عرصه رزم شد. فرهنگ و باور رزمندگان که تغییر کرد، همان ارتش منفعل زمان بنی صدر ناگاه غرّش کنان با توسل به یاد ثامن الائمه علیه السلام شکست حصر آبادان را رقم زد. اندک زمانی بعد، بستان و هویزه و سوسنگرد و خرمشهر نیز از چنگ اشغالگران خارج شد که هیچ، فاو و شرق بصره و حلبچه نیز به تسخیر جبهه مقاومت درآمد.

فرهنگ حرف اصلی را در موفقیت یا عدم توفیق انسان و جامعه می زند.

برای شکل گیری و تغییر در فرهنگ راههای مختلفی وجود دارد. تکرار شعارها و تبیین حق و مطالبه و گفتمان، راهی مردمی و خودجوش و آتش به اختیار برای تغییر فرهنگ و اصلاح و تغییر یک جامعه به شمار می آید.

یک زمانی انتقاد از رییس جمهور هم به منزله دشمنی با نبی اکرم (ص) تلقی می شد. نهایت مسیری که برای اطفای حسّ انقلابی نیروهای مومن گشوده شد امر به معروف و نهی از منکر در حیطه مقابله با بدحجابی یا نهایتا مبارزه با گران فروشی در بازار بود.

دولت سازندگی در خلوت خود به اشاعه فرهنگ رفاه طلبی و تجمل پرستی و ریخت و پاش در بیت المال و ایجاد تبعیض و شکاف طبقاتی و رانت و نورچشم پروری و آقازاده بازی و ... مشغول بود.

یک هفته نامه سیاه و سفید بی کیفیت را مهدی نصیری –فارغ از اینکه در حال حاضر آدم خوبی تصور شود یا بد- راه انداخت به نام صبح. رحیم پور ازغدی پدر و پسر، دکتر گلشنی، شهریار زرشناس، پروفسور مولانا و مددی و... را او اول بار به جامعه انقلابی معرفی کرد با بحثهایی که مبانی تئوریک انقلاب اسلامی در عرصه تمدن سازی و تحقق کامل حاکمیت دینی را برای عموم بازگو میکرد. به مرور بچه های انقلابی بیدار شدند و فهمیدند حرفهای زیادی در عرصه های مختلف برای گفتن دارند و رسالتی جهانی بر دوششان نهاده شده که نباید روی زمین بماند و...

این حرفها و دغدغه ها تکرار و تکرار شد. نشریات دیگر، چهره های دیگر به مرور شکل گرفت از شلمچه ده نمکی تا افشاگری های حسن عباسی و نشست های گفتمان محور نخبگان جوان در حوزه و دانشگاه و دوره های دانشجویی موسسه مرحوم مصباح و... این دغدغه ها به مطالبه و مطالبه به فرهنگ بدل شد که ثمره اش به پیروزی احمدی نژاد – فارغ از اینکه در حال حاضر آدم خوبی تصور شود یا بد- انجامید. احمدی نژاد مستقل با طرح شعارهای انقلابی و عدالتخواهانه توانست قدرتمندترین و با نفوذ ترین رقبای خود را در دو مرحله و سه انتخابات کنار بزند. همین شد که در شب پیروزی او رادیو آمریکا اعلام کرد ایران 25 سال به عقب (یعنی سال 57) بازگشت.

ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم را برای همین گفته اند.

در دولتهای احمدی نژاد کار کردنِ بیشتر، معیار سنجش و ترازوی ارزش و توانایی بیشتر مسئولان قرار گرفت و سبقت در خدمت رسانی به یک باور کلیدی تبدیل شد. همین است که هنوز با گذشت یک دهه از اتمام دولت دهم، نقطه ای از کشور نیست که اثری از آبادانی زمان مدیریت هشت ساله دولتهای او را به خود ندیده باشد.

دردولت روحانی اما دوباره فرهنگ تبختر و کبر و عافیت جویی رونق گرفت و دوباره مسئولان طلبکار مردم شدند. دست روی دست گذاشتند و آجر روی آجر نگذاشتند که هیچ به خورد ملت دادند که باید ازخارج مدیر وارد کرد و ایرانی جماعت کاری بالاتر از تهیه آبگوشت بز پاش در توانش نیست و...!!

برای ایجاد هر تحولی باید فرهنگ را تغییر داد. هر کس باید به سهم خودش کاری کند. به قول آقا هرکس بایدهمان نقطه ای که ایستاده را مرکز توجهات دنیا بداند و فکر کند خودش محور امور است .

شماتت مسئولان کم کار و مطالبه از آنان به جای خود، اما خودمان را هم مسئول بدانیم. انسان باید برای تحقق دغدغه هایش تلاش کند.

فکرها و حرفها و قدمهای کوچک هم تاثیر دارد. اثر پروانه ای، نظریه ای برای اثبات همین واقعیت سازنده است. برایتان پیش نیامده چیزی که فکر میکنید یا درباره اش حرف زده اید را مجسّم و  تحقق یافته ببینید؟ همیشگی نیست اما خیلی از وقتها حرفهای ساده و زلال ما هم به واقعیت می پیوندد. یک فکر خوب یا یک حرف خوب را هم حتی دست کم نگیریم چه رسد به اقدام خوب.

پدر شهید زین الدین چند دقیقه وقت گذاشت و به رحیم صفوی که فرمانده وقت سپاه بود پیشنهاد داد همانطور که برای علما کنگره بزرگداشت گرفته شده، دبیرخانه ای تأسیس شده و آثارشان معرفی و منتشر میشود چه خوب است برای شهدا هم چنین شود.

چنین شد. با همین چند کلمه، کنگره های استانی شهدا شکل گرفت و صدها کتاب و فیلم و آثار هنری و فرهنگی به گنجینه تاریخ این مرز و بوم افزوده گردید.

ثمره شبهای خاطره و برگزاری راهیان نور و ثبت آثار شهدای دفاع مقدس را در سوریه شاهد بودیم. بی استثنا همه رزمندگان نسل سومی و چهارمی انقلاب که سنشان به درک حال و هوای سالهای دفاع مقدس قد نمیداد با کتابها و محافل شهدا انس داشتند و بر مدار روحیات و افکار آنها پرورش یافته و در تداوم راهشان حماسه دفاع از حرم را در تاریخ مردانگی و غیرت به یادگار گذاشتند و پرچم آزادگی را در نبل و الزهرا برافراشته نگاه داشتند. محمدحسین محمدخانی خاطرات مرحوم ضابط (علمدار روایتگری شهدا) را که شنید مانند او دو زانو بر مزار شهدا می نشست و بابت فعالیتهایش در بسیج دانشجویی به آنها گزارش کار میداد و راهنمایی میخواست. او به همت و باکری علاقمند بود کتابهای خاطراتشان را میخواند و تلاش داشت به شخصیت آنها نزدیک شود. در بحبوحه عاشورایی مدافعان حرم خوش درخشید. حاج قاسم مدیریت و فرماندهی این جوان دهه شصتی را که دید در وصفش فرمود: همت و باکری دیگری را پیدا نمودم.

یک بازاری مومن بر اساس علائق شخصی خود، تصاویر علمای شهر را در تکیه ای کوچک جمع کرده و بر در و دیوار آن  نصب می نمود و در منظر نگاه رهگذران قرار میداد. جوانی نانوا علاقمند به تاریخ، از شور نگاه به تصاویر نورانی علما به وادی تحقیق و تألیف روی آورد و آثاری در خور در باب حیات چند عالم نگاشت و به پیشگاه تاریخ تقدیم نمود.

نوجوانی از ذوق تماشای سینه زنی پیرمردی میاندار، جذب هیأت شد. اندکی بعد مسجدی شد و اهل نماز جماعت و بسیج و در اثر معاشرت با نوجوانان مسجدی که جذب حوزه شدند، به مدارس علمیه پیوست و به مرور زمان آثاری در حیطه امور فرهنگی و ترویجی از خود برجای گذاشت.

خدا به کارهای کوچک و خیر و خالص، برکت میدهد و به دنباله آن می افزاید. از هیچ کار به ظاهرخردی در راه نشر معارف دین غفلت نورزیم.

خدا زبان را به عنوان سنتی ترین و نافذترین رسانه به طور رایگان در اختیار ما قرار داده است که آن دنیا بابت قصور در حق آن باید جوابگو باشیم. به قول حاج آقای قرائتی آن دنیا یوم الحسره همه لحظاتی است که به راحتی از دست دادیم و قدر نشناختیم.

مرحوم حاج آقای ضابط علمدار روایتگری شهدا بود. گاهی در جمعی می نشست به بهانه ای که مثلا میخواهد از جیبش کاغذ یا شانه ای در بیاورد تصویر یکی از شهدا را هم در می آورد و به بقیه نشان میداد و به همین بهانه، خاطره ای از آن شهید را برای بقیه تعریف میکرد.

در خاطرات اعضای جمعیت موتلفه آمده است در دوران ستمشاهی در تاکسی و اتوبوس و... به بهانه ای سر صحبت را با راننده یا مسافر باز میکردند و حدیثی هم لابه لای صحبتشان میخواندند که از آن فرصت اندک هم برای تبلیغ دین استفاده کرده باشند.

روح مصطفی چمران شاد که علاوه بر دانش و رزمش، نقاش زبردستی هم بود. تابلویی کشید با شمعی کوچک و روشن در دل صفحه ای بزرگ و تاریک و زیرش نوشت که من شاید کوچک باشم و با نور اندکم نتوانم همه این سیاهی ها را از بین ببرم اما به اندازه خودم که میتوانم روشنایی ببخشم و...

در ادبیات روایی ما رسیدگی به یتیمان بسیار مورد توجه قرار گرفته است و بعد بر این نکته تأکید شده که بالاترین ایتام کسانی هستند که امام خود را گم کرده اند و باید دستشان را گرفت. همه نسبت به هم مسئولیم. از این رو گفته اند هر کس یکنفر را از مرگ یا گمراهی و انحراف نجات دهد در وزن نجات و بیداری هم عالم اجر و مزد الهی خواهد داشت.

و یاد شهید بهشتی که گفت در جمهوری اسلامی آنقدر کار هست که برای انجامش نیاز به حکم مسئولیت نیست و تأکید مقام معظم رهبری که در جمهوری اسلامی هر کجا که قرار گرفتید همان نقطه را مهم ترین جایگاه و مرکز توجهات عالم بدانید و...

همه مسئولین قابل نقد هستند. به خصوص مسئولان فرهنگی که بودجه ها و ظرفیت های کلانی را هدر دادند اما یادمان نرود که خودمان هم به عنوان مدعی انقلابی گری و تعلق دینی مسئولیم و میتوانیم مبدأ تحول باشیم. هیچ حرف و کلمه و سخنی در عالم خلقت بی تأثیر نیست، تیری را می ماند که دیر یا زود به هدف می نشیند.

و یادمان نرود که شرط اثر گذاری در دایره زلال معارف حق، اخلاص و بی ریایی و فرار از حبّ نفس بیان شده است. اینکه چرا خیلی از کارهای فرهنگی اثر ندارد و چه باید کنیم تا کردار و گفتارمان انسان ساز باشد کتابی مفصل و فصلی جدا و قطور میطلبد که خلاصه اش میشود نکته دقیق و راهبردی سردار دلها که فرمود باید به این بلوغ برسیم که دیده نشویم. جنس انقلاب اسلامی از ماده نور و پاکی است و آلایندگی ها با طبع آن ناسازگار بوده و از دریای زلال حقیقت بیرون انداخته خواهد شد.

همه این خونها و مصیبتهای اخیر اگر باعث بیداری ما شود و بدانیم هر لحظه از زندگی یعنی یک فرصت برای رشد و تغییر، می ارزد. می ارزد اگر بدانیم همه این هیاهو برای زدودن غبار از وجود جوانان تراز انقلاب اسلامی همچون آرمان علی وردی و سید روح الله عجمیان و مهدی زاهدلویی و... بود. می ارزد که باور کنیم میتوان در دوره ای زندگی کرد که بیرون زدن صفرهای حساب بانکی ارزش باشد، دست درازی به سفره بغل دستی افتخار باشد، ادبیات ملت بشود پیچاندمش و دورش زدم و کمتر کار کردن و بیشتر در آوردن زیرکی تلقی شود و باز هم همه طلبکار باشند وبه تصور اینکه حقشان آنطور که باید ادا نمیشود کم کاری های خود را توجیه کنند و ناگاه مردی در مقابلتان رخ نشان دهد که سی ماه سابقه جبهه دارد، کارگری ساده و فصلی و مستاجر در خانه ای محقر در منطقه ای کم برخودار است و پسر جوان خودساخته اهل روزه و جهاد و معنویت را که در راه خدا تقدیم میکند لبخند میزند، سجده شکر می رود و می گوید دینم را به انقلاب ادا نمودم. آوینی را با خونش شناختند، آثار مطهری با خونش در جان و فکر مردم رسوخ کرد، حیات و نشاط و بالندگی ارزشهای انقلاب در عهد ناجوانمردی و تیز بازی و چپاولگری و سهم خواهی با خون روح الله های مکرری چون عجمیان و دیگر جوانان و نوجوانان شهادت طلب بی ادعا شفاف و نمایان شد.

محمد جهان آرا در چارچوب نگاه اداری امروز، میتوانست دست روی دست بگذارد، معطل کند و به این دلیل موجه که نیازمند پشتیبانی از مرکز است قدم از قدم برندارد، اما اگر جهان آرا چنین می اندیشید خرمشهر همان روز اول، المحمره می شد و آبادان، عبادان و حساب اهواز و اندیمشک هم با کرام الکاتبین بود.

از همین جا که ایستاده ایم شروع کنیم. هر کس میتواند رسانه حق باشد. با زبان و قلم. همین فضای مجازی فرصتی غنیمت است که میتوان به جای انفعال، اثر گذار بود و صدای حق و نور هدایت را به صفحات دل ملت تاباند حتی اگر یک نفر به راه رستگاری برسد؛ چه برسد به این که یقین داریم همین حرفها و گفته ها و تکرار مطالبات، به مرور به دغدغه و فرهنگ عموم تبدیل خواهد شد؛ بأذن الله تعالی.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ترور رسانه ای قطر و هشداری به تشیع لندنی!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۰ آبان ۱۴۰۱، ۰۴:۵۷ ب.ظ

 کاریکاتور نژادپرستانه نشریه فرانسوی علیه تیم ملی قطر +عکس

 

غرب از اساس با اسلام مشکل دارد. درست است که در دو راهی بین اسلام حقیقی و اسلام التقاطی طرف دومی را میگیرد اما دستش برسد متاثر از تفکر صهیون، بنای ویرانی ساختار دین را دارد.

هر چقدر هم دچار خودباختگی شویم و بخواهیم برای خوشآمد غرب، دم تکان دهیم و خوش رقصی کنیم باز هم آنها حتی با اسلام شناسنامه ای نیز مشکل دارند. قطر از اسلام صرفا نام و نشانی صوری به همراه دارد. آسیبی به منافع غرب نمی رساند و نوکر آمریکا محسوب میشود. باز هم کاریکاتوریست غربی برای تخریب وجهه کشورهای اسلامی و دامن زدن به اسلام هراسی، کاریکاتوری ترسیم میکند که بازیکنان تیم ملی قطر -که اصلا معلوم نیست در دنیای واقعی اصالت قطری داشته باشند- عده ای تروریست مسلح هستند.

غربی دارد این گونه ادعا میکند که خودش معدن صدور تروریست به سراسر عالم و حمایت و تجهیز معارضین مسلح تکفیری است. غربی که جنایات محیرالعقول صربها در سایه سکوت منفعلانه دولتهای مدعی تمدن و آزادی و حقوق بشر، تا قرنها روی هر سفاک جنایتکاری را سفید کرده است.

این حرفها را زدم برای بعضی حامیان تشیع لندنی که گمان میکنند وظیفه ما صرفا عزاداری برای اهل بیت است و اگر کار به کار غرب نداشته باشیم آنها هم کاری به کار ما ندارند. عبرت بگیرید تا روزگارتان عبرت دیگران نشود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شیخ علی تهرانی نشوید!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۶ آبان ۱۴۰۱، ۰۷:۳۶ ق.ظ

شیخ علی تهرانی درگذشت + بیوگرافی

 

آخ آخ آخ، اینقدر این روزها سوژه زیاد است که یادم رفت به بهانه فوت شیخ علی تهرانی مطلبی بنویسم.

اسم شیخ علی را مرحوم ابوترابی برای من پررنگ کرد. یکی دو سال قبل از فوت سید آزادگان توفیق شد با کاروان پیاده روی ایام عرفه که آن زمان به دلیل بسته بودن راه کربلا، از اسلام آباد غرب تا مرز خسروی صورت می گرفت همراه شوم. فکر کنم سال دوم یا سوم طلبگی بود حوالی سالهای 77 یا 78. دوستانی از بابل هم بودند مثل مجید قلی پور، مرتضی سیدی، حسین حبیبی، علی رنجبر و...

آن جا البته با طلاب تهرانی و کرمانشاهی هم دوست شدیم.

بگذریم. مرحوم ابوترابی هر روز چند کلامی صحبت و نصیحت و نکته داشت. یک بار اسم شیخ علی تهرانی را برد و اینطور بیان کرد:

 -  روزی شیخ علی دست مرا گرفت، کناری کشید و گفت آقای ابوترابی! این را بدان هیچ کس مثل من نمیتواند تا آخر پای امام بایستد و همراهی اش کند. این آقایان بهشتی و خامنه ای و هاشمی و... همه شان روزی از امام جدا شده و او را تنها میگذارند اما این من هستم که تا آخر با او خواهم ماند و...!

ابوترابی ادامه داد: بعد همین شیخ علی چیزی نگذشت به رژیم بعث که دشمن خون آشام امام و انقلاب و مردم بود پیوست و در رادیوی عراق گفت امام اصلا خدا را قبول ندارد!

حاج آقا به ما طلبه ها نگاهی کرد و گفت: مواظب غرور باشید، آخرش آدم را زمین می زند.

بعدها بابت کار بر روی خاطرات اسارت در دفتر ده نمکی، آشنایی بیشتری با شخصیت و افکار شیخ علی تهرانی که داماد مقام معظم رهبری (شوهر خواهر) بود پیدا کردم. منافقین جنگ روانی و فکری شدیدی در اردوگاههای اسارت راه انداخته بودند اما به اذعان اسرا ناراحت کننده ترین اتفاق این بود که یک روحانی با سابقه انقلابی بیاید در اردوگاه و علیه امام و انقلاب و کشورش حرف بزند و دل دشمن را شاد کند. شبهه معروف حرام بودن نماز خواندن رزمندگان در زمین غصبی (خاک عراق) هم تولید این بابا بود که البته روحانیون اسیر همان جا جوابش را می دادند ولو به قیمت کتک خوردن مفصل از دست زندانبانان بعثی. شیخ علی اما هیچ نظری درباره تجاوز دشمن به میهنش و کیلومترها خاکی که اشغال کرده بود، نداشت.

شیخ علی همان اوایل یا اواسط دهه هفتاد به ایران بازگشت و اظهار ندامت کرد و مورد عفو قرار گرفت؛ هر چند همین چند سال قبل هم مصاحبه ای در نفی ولایت فقیه داشت که نشان داد آب پیدا کند باز هم شناگر ماهری است.  

من حرف مرحوم ابوترابی را قبول دارم، غرور بدجور آدم را زمین می زند. اینکه درحدیث داریم متکبر بویی از بهشت نمی برد، یا جمله ای که چند روز پیش در خاطرات ماهاتیر محمد خواندم که گفت خدا بخواهد کسی را زمین بزند او را مغرور می سازد. همه اینها درست است و دماغ آدم مغرور قطعا به خاک مالیده خواهد شد. اما حسد و خودخواهی را هم باید در چرایی رویکرد لجبازانه بعضی افراد در نظر گرفت. یک جمله ای از امام رحمت الله علیه نقل است به گمانم در کتاب جهاد اکبر که گفت طلبه باید خودسازی کند و اگر خودسازی نکرد از خدا طلب مرگ کند! سخن درست و تکان دهنده ای است. همه آدمها نیاز به خودسازی دارند؛ اما طلاب بابت رسالت سنگینی که برعهده گرفته اند اگر در تمایلات مادی غوطه ور باشند و منیّت داشته باشند و به حرف  دینی به جای عمل دینی اکتفا کنند، خودپرستی و منفعت طلبی و جاه و مقام و لذت جویی را پیشه خویش سازند نه تنها خودشان سقوط کرده بلکه جمعی دیگر را نیز به ورطه هلاکت و بدبختی می کشانند؛ والعاقبة للمتقین.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حوزه تراز و ترازوی حوزه!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۵ خرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۳۲ ق.ظ

حوزه انقلابی

 

اول این خاطره از امام راحل را بخوانید:

یکی از آقایان نامه ای به امام نوشته بود و جهت ساختمان سازی مدرسه علمیه کمک خواسته بود. امام فرمودند چه شده همه برای خودشان دکان باز می کنند. بعد در جلسه ای دیگر فرمودند من خوف این را دارم که این ساختمانها به حیثیت معنوی حوزه ها لطمه وارد کند. ‏

منبع: برداشت‌هایی از سیره‌ی امام خمینی (ره)؛ جلد چهار، صفحه ۳۶۴. راوی: حجه الاسلام رحیمیان.

عبارت حوزه انقلابی یا حوزه تراز انقلاب مدتی است که به عنوان یکی از دغدغه های مهم مقام معظم رهبری وارد ادبیات سیاسی کشور شده و البته بازتابی هم در حوزه های علمیه داشته است.

از جمله تعریف های عجیبی که برای این عبارت به کار رفته توسط یکی از مسئولان کلان مدیریت حوزه است که فرمود حوزه انقلابی یعنی طلبه ها بیشتر درس خوانده و نمرات بالاتری را کسب کنند! البته ضرورت تقویت بنیه علمی طلاب، اصلی مهم و غیرقابل اغماض است اما اگر صرف علمیت را ملاک انقلابی گری بدانیم که بعضی عزیزان حوزوی ضدانقلاب یا حتی سرسپرده دشمن نیز دستی بر آتش علم و گاه اخلاق داشتند.

عده ای هم البته معتقدند حوزه انقلابی باید بتواند گره های فقهی در مدیریت نظام اسلامی را به بهترین نحو باز کند که بی شک حرف درستی است و میتواند به عنوان یکی از وجوه حوزه تراز مورد توجه قرار بگیرد. هر چند تجربه ثابت کرده بعضی دوستان عالم یا انگیزه ای برای اصلاح امور غیردینی مثل بانکداری نداشته و بعضاً درصدد توجیه مسائل و انطباق شرع با احکام بانکی و نه انطباق قوانین بانک با دین هستند و یا آنگونه که در بحث اسلامی شدن علوم تجربه شد به رغم هزینه های گزاف تاسیس موسسات و دانشگاهها و مراکز مختلف، اساساً اراده ای برای تعمیم و ترویج دستاوردهای علوم منطبق با دین در سطح مراکز دانشگاهی وجود نداشته و همچنان در بر همان پاشنه می چرخد و فرآورده های فکری تمدن غرب در ذهن جوانان ما انباشته می گردد. خروجی آن هم چیزی جز وابستگی بیشتر نیست.

اینجا البته یک پرانتزی هم باید باز کرد که مثلا حتی اگر کل علوم دانشگاهی بر مبنای آموزه های دین ترمیم و نوسازی شود آیا محصول آن فارغ التحصیلانی مقیّد به دین خواهد بود؟ می شود جواب این سوال را با پرسشی دیگر داد: آیا لزوماً نتیجه تربیت حوزه های علمیه فارغ التحصیلانی بوده که مقیّد به آداب شرع باشند؟ پس دادگاه ویژه روحانیت فارغ از بعضی سوءاستفاده های سیاسی برای چه فعالیت می کند؟ چه تعداد روحانیونی را دیده ایم که درگیر پرونده های اخلاقی و مالی هستند؟ یا اساساً در سبک زندگی خود مسیر اسلام را در پیش نگرفته و دین صرفا لقلقه زبانشان بوده است؟ نمونه اش همین بحث فرزندآوری یا تجمل گرایی یا صله رحم یا مردم داری و...

پس توجه داشته باشیم که علم مصونیت آور نیست.

و باز هم جا دارد پرانتزی دیگر گشود درباره بعضی دانش آموختگان مکتب غرب از دکتر محمود حسابی که در مدرسه مسیحیان لبنان، توانست قرآن و نهج البلاغه و حافظ و مولانا را حفظ کند تا امثال شهید بابایی که بورسیه ارتش شاه بود در آمریکا درس خواند؛ اما حلال و حرام خدا را جزء به جزء مراعات کرد یا نخبه و دانشمند شهید مصطفی چمران که به قول آقا ثابت کرد تضاد بین سنت و مدرنیته حرف مفت است!

یک بار از استاد بزرگوارمان پرسیدم چگونه می شود بعضی علمای بزرگ، با این که به کل علوم دین اشراف داشتند، با این که اهل نماز شب و ضجه و تضرع به درگاه خدا بودند اما باز هم دچار خطاهای عمدی می شدند و گاه وابستگی ها و دلبستگی ها و لجاجت ها آنها را به مسیر باطل می کشاند؟ استاد ما فرمود عنصر دیگری را هم باید در کنار علم و معنویت در نظر گرفت و آن اراده است.

حرف درستی است. آدم ها مختار هستند و به صرف تعلیم نمی توان عاقبت به خیری شان را تضمین نمود.

البته به مرور زمان فهمیدم اساسا علم و معنویت منهای اراده، علم و معنویت اصیل نیست.

این که می گویند مداد العلماء افضل من دماء الشهداء درباره عالمی است که شهیدانه زیسته و شهید پرور باشد. عالمی که مردم را به سمت خدا بخواند را عالم ربانی می نامند نه عالمی که دیگران را به سمت خود بخواند و دین را ملعبه و پله ای برای بلند مرتبه سازی و منفعت گرایی خویش بداند.

معنویتی که در سخن محصور بماند، دروغی بیش نیست.

از باب کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم رفتارها باید دیگران را به یاد خدا بیندازد و تلنگری برای اصلاحشان باشد.

با این وصف، حوزه های علمیه باید طلبه ای تربیت کنند که علم و معنویتش محصور در خلوت و عزلت و بُعد فردی نبوده و در ابعاد اجتماعی اثر گذار باشد. طلبه منفعل و تأثیرپذیر و بی اراده، هویت طلبگی را درک نکرده چه این که آمنوا و عملوا الصالحات را با هم ذکر کرده اند. اسلام برای کنج کتابخانه و بالای منبر نیست. ایمان بی عمل معنا ندارد.

حالا می شود این گونه بیان داشت که حوزه و طلبه انقلابی در حقیقت همان حوزه و طلبه اصیل است. حوزه و طلبه ای که بتواند در پیرامون و محیط جامعه تأثیر گذاشته و از باب الذین ان مکنّاهم فی الارض از تمکّن علمی و موقعیت معنوی و اجتماعی خود برای امر به معروف و اصلاح کژ روی خواص یا عوام بهره بگیرد.

برگردیم به همان خاطره ای که اول این مطلب نقل شد. آیا این حجم از مدارس علمیه که از نظر توانایی مادی دارای زیبایی و امکانات خوبی هستند؛ اما گاه به جای حضور استاد و سرپرست و متولی خودساخته و راه پیموده و مهذّب، در چنبره دکان بازی بعضی سیاسیون جاه طلب و ضعیف النفس گرفتار آمده اند؛ توانایی تحقق حوزه تراز انقلاب و تربیت نیروهای کارآمد جریان ساز و حرکت آفرین و مصلح را دارا هستند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا