چه کار کنیم که زشت نباشیم؟!
برایم جالب بود که دیدم امیرالمومنین علی علیه السلام آنگاه که می خواهد زشت ترین طبقه انسان ها را توصیف کند، نه کافر و زندیق و مشرک و بی دین که اشاره می کند به عالم نمایان منافق صفتی که کلمات حق را لقلقه زبان خویش ساخته و راه را برای اشاعه باطل هموار می سازند:
"او را دانشمند نامند اما از دانش بی بهره است، یک دسته از نادانی ها را از جمعی نادان فراگرفته و مطالب گمراه کننده را از گمراهان آموخته و به هم بافته و دام هایی از طناب های غرور و گفته های دروغین بر سر راه مردم افکنده، قرآن را بر امیال و خواسته های خود تطبیق می دهد و حق را به هوس های خود تفسیر می کند. مردم را از گناهان بزرگ ایمن می سازد و جرایم بزرگ را سبک جلوه می دهد. ادعا می کند از ارتکاب شبهات پرهیز دارد اما در آنها غوطه می خورد. می گوید: از بدعت ها دورم، ولی در آنها غرق شده است. چهره ظاهر او چهره انسان و قلبش قلب حیوان درنده است. راه هدایت را نمی شناسد که از آن سو برود و راه خطا و باطل را نمی داند که از آن بپرهیزد، پس مرده ای است در میان زندگان." خطبه 87 نهج البلاغه
علم، مسئولیت آور است. هر نعمتی میزان توقع از صاحب نعمت را افزایش می دهد. این که گفته اند لایکلف الله نفساً الا وسعها یعنی هر که بامش بیش، برفش بیشتر! وقتی امکانات بیشتر و اختیارات فراوان تری داری، مسئولیت بیشتری هم بر عهده ات سنگینی می کند و اگر کوتاهی نشان دهی بیشتر مورد بازخواست قرار خواهی گرفت.
کسی که گناه را در جامعه عادی جلوه می دهد و حرمت آن را خدشه دار کرده و دیگران را با شبهات و توجیهات به ظاهر متشرعانه خود به سمت عصیان و تباهی سوق می دهد در واقع نه تنها خودش را به وادی هلاکت کشانده بلکه جامعه را نیز از مسیر کمال و سعادت منحرف نموده و از این رو پلشتی او بیشتر از تبهکارانی است که لااقل نه با نام و نقاب دین به تقابل با حق برخاسته اند. اینگونه است که مولا علی علیه السلام چنین عالم نماهای حیوان سیرتی را زشت ترین طبقه انسان ها لقب می دهد.