ماهیّت قدرت و حکومت
این که در ادبیات سیاسی جهان بارها تکرار شده است که قدرت منجر به فساد می شود می تواند به یک معنا درست باشد. باید پذیرفت نفس سرکش انسان همواره به دنبال برتری طلبیی و کام جویی از لذایذ مادی دنیاست. از این رو هر چه تمکّن فرد برای ارضای تمایلات نفسانی اش بیشتر باشد امکان ایجاد فساد توسط او بیشتر خواهد بود.
مهار این آسیب، فراتر از هر عامل نظارت بیرونی، نیازمند انگیزه درونی و تربیت معنوی صاحبان قدرت است. از این رو اسلام بارها سفارش کرده است که حاکم باید با بی اعتنایی به میز و مکنت زودگذر دنیا اثبات قدرت خود را در مبارزه با نفس سرکش خویش جستجو کند.
بر اساس نگاه تربیتی دین، حکومت زمانی مستحکم و زیبا خواهد شد که به آداب معنوی مانند اطاعت از فرامین خدا، حق طلبی، خدمت به خلق و ... آراسته شود. در غیر این صورت، بهتر است انسان ضعیف باشد و به ورطه پلیدی نیفتد تا این که قدرتمند بوده و از محدوده دین و انسانیت فاصله بگیرد.
ـ القوىّ من قمع لذّته. انسان نیرومند کسى است که لذت ها را (در نفس خویش) سرکوب کند.
ـ الملک المنتقل الزائل حقیر یسیر سلطنت انتقالى که زوال پذیرد کوچک و اندک است.
ـ التّسلّط على الضعیف و المملوک من لزوم القدرة. تسلّط یافتن بر ناتوان و برده از لوازم قدرت است.
ـ حسن الشهرة حصن القدرة شهرت و آوازه نیکو حصار و قلعه قدرت و توانایى است.
ـ قوة سلطان الحجة أعظم من قوة سلطان القدرة نیروى تسلّط و چیرگى که از برهان و دلیل روشن پیدا شود، بزرگتر است از نیروى تسلّطى که از قدرت به دست آید.
ـ من ملک استأثر. کسى که پادشاهى یابد خود رأى گردد.
ـ قدرتک على نفسک أفضل القدرة و إمرتک علیها خیر الإمرة قدرت و نیرومندى تو بر نفس خود برترین قدرت ها است، و فرمانروایى تو بر آن بهترین فرمانروایىها است.
ـ العجز مع لزوم الخیر خیر من القدرة مع رکوب الشّرّ. ناتوانى با ملازمت کار نیک بهتر است از توانایى به ارتکاب کار بد.
ـ من اطاع اللَّه سبحانه عزّ و قوى. کسى که از خداى سبحان اطاعت کند عزیز و نیرومند گردد.
ـ اذا قویت فاقو على طاعة اللَّه سبحانه. هرگاه نیرومند شدى نیروى خود را در راه فرمانبردارى خداى سبحان صرف کن.
احادیث از کتاب غررالحکم
- ۹۵/۰۱/۰۹