فارغ از حاکمیت هر نوع نظام سیاسی، نمی توان رسالت ترویجی و تبلیغی
حوزه های علمیه را نادیده گرفت. به راستی چه کسی بیشتر از کارشناسان علوم دین،
آشنا و مکلّف به تقویت بینش اسلامی در سطح جامعه است؟ هیچ عصری را نمی توان یافت
که پرسش ها و ابهاماتی در خصوص برخی احکام دینی وجود نداشته باشد. در چنین وضعیتی،
این عالمان دینی هستند که با واکنش منطقی درصدد مقابله با تحریف ها یا دفع شبهات
بر می آیند.
با پیروزی و استقرار نظام اسلامی در ایران، و نیاز به عملیاتی شدن
دستورات دین در عرصه مدیریت کشور، خواه ناخواه میزان پرسش ها در خصوص دیدگاه های
دین در همه شئون زندگی بسیار گسترده تر از قبل افزایش یافت.
آن چه که مسلم است این است که
حوزه های علمیه، امروز بیشتر از همیشه باید آماده تبیین زوایای مختلف دین باشند.
طبیعی است این ضرورت، لزوم تخصصی تر شدن شاخه های مختلف علوم دینی را گوشزد می
نماید. در این میان بایسته است تا روحانیت با شناخت دقیق چالش های ایجاد شده در
جامعه با همه ابزار و توان درصدد ارائه پاسخ های مبتنی بر نگاه شریعت باشد.
ناگفته پیداست حتی آن دسته از روحانیونی که معتقد به کناره گیری از
مسائل سیاسی هستند لااقل بنا بر وظیفه دینی و رسالت حوزوی خویش نمی توانند اصل
پاسخ گویی به شبهات را از عهده خود ساقط نمایند. این واقعیت کتمان ناپذیر، ضرورت
حضور روحانیت در صحنه های اجتماع و لزوم شناخت مسائل روز و ارائه پاسخ مناسب را
بیش از پیش پررنگ جلوه می دهد.
آگاهی به نیازهای فکری و اعتقادی جامعه، اهتمام عالمان دین به انجام
گسترده تر رسالت علمی خود بیشتر خواهد نمود. فرمایش مقام معظم رهبری در این خصوص
بسیار راهگشاست:
"سؤالم این است که در مقابل این همه نیاز و استفهام در داخل و
خارج و برحسب اوضاع جدید اعتقادی و سیاسی عالم، جمهوری اسلامی بهعنوان پایگاه دین
اسلام و نقطهیی که ادعا می کند اسلام در اینجا تحقق پیدا کرده است، برای عرضه
کردن، چه چیزی را در آستین خود آماده دارد و برای این همه دهان های باز، کدام غذا
را آماده کرده است؟ ما چه چیزی داریم؟ چه می خواهیم عرضه کنیم؟ البته برای عرضه
کردن، ما خیلی چیزها داریم. اگر همین مواد خامی که در اختیارمان است - مثل عنصر از
معدن درآمدهی طلا، یعنی همین آیات قرآن و احادیث - در سطح دنیا منتشر کنیم، خودش
خیلی چیز است. بنابراین، ما کم نداریم.
اما نکته این است که اگر سؤال شود با این منبع عظیم اسلامی و با این
متد هزار سالهی تجربه شده و تحقیقِ حقیقتاً شگفتآور - که گاهی تحقیقات این فقها،
از نظر ظرافت و دقت و ژرفنگری، واقعاً شگفتآور است - و بخصوص آن فقه پیچیدهیی
که در شیعه است (فقه برادران اهل سنت نسبت به فقهی که در بین علمای شیعه است، آن
پیچیدگی و فنیگری را ندارد. این، خیلی فنیتر و پیچیدهتر و عمیقتر است. البته،
فقهای ما کار عظیمی در این باب کردند که به هر حال، همهاش متعلق به اسلام است)،
پاسخ ذرّه ذرّه و دانه دانهی مسایل زندگی چیست؟ شما و همهی ما در جواب خواهیم
ماند. یعنی ما امروز به فراخور نیاز و استفهامی که وجود دارد، پاسخ حاضر نداریم.
غالباً هم معادن عظیم و غنی از جنسهای فاخر در اختیارمان است؛ اما پولی را که بشود
در بازار دست این و آن داد و خرجش کرد، نداریم.
چه کسی می خواهد این کارها را بکند؟ این، حرف من نیست؛ حرفی است که
سال ها در حوزه مطرح بوده است. این که کسی مثل جناب آقای مصباح(اداماللَّهبقائهو
برکاتوجوده) به این فکر بیفتند و بیایند روال کار شما را به وجود آورند، ناشی از
این سؤال چند دهساله در حوزه است.
مسأله این است که آیا روال جاری و موجود حوزههای علمیه، برای پاسخ
دادن به این نیازها کافی است؟ جواب این است که نه، کافی نیست. باید از چارچوب های
مستحکم و استخوانبندی قوی حوزهی علمیه و از امکانات فراوان فکری و معنوییی که در
این مراکز است، وسایلی برای فراهم کردن پاسخ های این استفهام های فراوان و ساختن
انسان هایی که بتوانند مثل چشمههای جوشانی از معارف و احکام بجوشند و نیازها و خلأها
را پُر کنند، ساخت".۱۳۶۸/۱۱/۰۱ مقام معظم
رهبری بیانات
در دیدار اساتید و مسئولان و فضلا و طلّاب بنیاد فرهنگی باقرالعلوم(ع)