شهردار جدید بابل بخواند (1)
داشته ها به دو قسم هستند یا تحمیلی و یا تحصیلی. ارزش واقعی انسان به داشته های اکتسابی اوست. حتی اگر با نگاه مادی به چرخه امور بنگریم، تحسین برانگیزتر از همه، کسی است که با تکیه بر توانایی های خود توانسته باشد قله ای هر چند کوچک را فتح کرده باشد.
در عرف جامعه، اگر دوران امر بین دو نفر واقع شود که یکی بر حسب اتفاق یا جبر روزگار، مال و منالی به چنگ آورده باشد، مثلاً از راه وراثت، و دیگری با کار و سعی خود عوایدی را تحصیل نموده باشد، تحسین و تشویق از آن کسی است که جَنَم صعود و پیشرفت را به ظهور رسانده است.
اگر انسانی زیبایی خدادادی خود را به رخ دیگران بکشد چه بسا مورد شماتت قرار بگیرد اما کسی که توفیقات زندگی خود را بازگو کند مورد تحسین خواهد بود.
کشور ایران به دارا بودن منابع طبیعی مانند نفت و معادن و ... افتخار نکرده و آن را نشانه برتری خود نمی داند؛ اما همین کشور به دستاوردهای نانوتکنولوژی، چرخه سوخت هسته ای، پرتاب موجود زنده به فضا، کسب رتبه برتر سد سازی دنیا و... می نازد و آن را به درستی، نشان توانایی و بالندگی خود می داند.
الغرض، بهارنارنج، عنوان زیبا و لطیفی است که تطبیق آن، تنها شایسته شهری به مثال بابل است؛ اما به یقین هزینه ده ها میلیونی در طول سالیان، برای تثبیت این نام، اسرافی محرز و توجیه ناپذیر قلمداد می شود. درختان زیبای نارنج و طراوت و شادابی غیرقابل کتمان و منحصر به فرد طبیعت بابل و اطراف آن، یک نعمت خدادادی است که باید شکرگذار آن بود؛ اما از آن بالاتر و افتخارآمیزتر، وجود انسان هایی بزرگ و برجسته است که توجه به نام و یاد آنها مرتبه علمی و فرهنگی مردم فرهیخته این دیار را بیشتر عیان می سازد. از عالمان و دانشمندان و سرداران و خیّران بزرگ تا هنرمندانی که در سطح جهان درخشیده اند و ورزشکاران و ... همگی جلوه های غرورآفرین قطعه ای از خاک بهشت است که دارالمؤمنین بابل بر آن بنا شده و استعداد بی نظیر این دیار برای محوریت فکری، فرهنگی، علمی، اقتصادی، ورزشی و... جهان را به اثبات می رساند. با این رویکرد است که نگاه به بابل یک نگاه شهری و منطقه ای نبوده و از منظری جهانی، کشف و پرورش قابلیت های این شهرستان افتخارآفرین و خوش نام و تمدن ساز در اولویت قرار خواهد گرفت.
این درد را به کجا باید برد که بی اغراق، اغلب مردم و جوانان این شهر با مفاخر نام آور خطه خویش، کمترین آشنایی را ندارند؟
اگر شهرداری و دیگر نهادهایی که در امور فرهنگی شهر دخیل هستند بتوانند نام آوران بابل را به همگان بشناسانند، علاوه بر آن که تعظیم و احترام مردمان همه بلاد را نسبت به این شهر برمی انگیزند، فرهنگ خودباوری را نیز در بین جوانان این شهر گسترش داده و زمینه ساز پرورش انسان هایی خواهند شد که با تکیه بر قابلیت های فردی خویش، به قله های رفیع پیشرفت و کرامت نائل می آیند. بی شک آینده نگری در حوزه شهری، حکم می کند که زیرساخت های تربیتی آینده سازان این دیار را مورد توجه بیشتر قرار داده و کار در حیطه فرهنگ را از ریشه و اساس آن مدّنظر قرار دهیم.
سید حمید مشتاقی نیا 14/09/1394
- ۹۴/۰۹/۱۴